ادامه سومین داستان
Half_life1
سال تولید:1998
استودیو سازنده: Valve Corporation, Gearbox Software, Captivation Digital Laboratories
پلتفرمpc:
در ابتدای بازی Barney Calhoun(شخصیت اول بازی blue shift)با ترموا از بخش8 که خوابگهای Black mesa در بالای سطح زمین است در حال رفتن به قسمت تحقیقات Black mesa در زیر زمین در حال سفر است.در حین سفر او اطلاعات جدید زیادی از Black mesaبرای گیمر آشکار می شود مانند بخش های لباسشویی و رستوران که نشان دهنده خودکفا بودن بخش زیر زمین و احیانا وجود قابلیت زندگی در بخشهای زیر زمینی Black mesa بوده است.
وقتی که calhoun در جلوی در قفل شده بخش 3 منتظر ایستاده است گوردون فریمن را می بیند که در حال رفتن به بخش کاری خود بخش c است(برای آزمایش حادثهBlack mesa)که در بازی Half life1 هم گیمر در نقش گرودون فریمن شخص calhoun را در همین صحنه می بیند.
مطابق یک روز کاری معمول Barney به ستاد حراست سری زده بعد به اتاق تمرین شلیک و سپس اتاق نظارت دوربین ها میرود(که در انجا گوردون فریمن توسط یکی از مانیتورها در حال رفتن به اتاق تعویض لباس HEV دیده می شودcalhoun (برای کمک به دو تن از دانشمندان داخل اسانسور در بخش مربوطه و تعمیرش راهی می شود.در راه رفتن Barney شخص G man را می بیند که در داخل تراموای داخل گذر در حال نظاره Barney calhoun است.
بهر حال بعد از رفع مشکل آسانسور "حادثه Black mesa" و "فوران رزونانسی" رخ می دهد آسانسور خاموش شده و می ایستد کابل آسانسور قطع و Barney و دو دانشمند به پایین سقوط می کنند وقتی اتاقک اسانسور به ته شفت آسانسور (در طبقه زیرین)برخورد می کند Barney بیهوش می شود.
Barney هوشیاریش را بازیافته و به یکباره می بیند که موجودی فضایی در حال خوردن بدن یکی از همکاران حراست است.دو دانشمند داخل آسانسور هم از شدت جراحات کشته شده اند.barney تلاش می کند تا از مناطق زباله های صنعتی که در ان گیر افتاده خارج شده و کمکی پیدا کند.در طی مسیر او با اوضاع اضطراری و خطرناک پیش آمده بیش از پیش آشنا می شود و حتی شاهد انداختن اجساد در داخل فاضلابها توسط ارتشی ها می شود که از این مطلب در می یابد که ارتشی های ارسال شده به Black mesa برای کمک نیامده اند
Barney به سطح زمین رسیده و با نیروهای HECU مواجه می شود.او بعد از مبارزه با آنها دکتر rosenberg را پیدا می کند.او و تیمش در حال فرار از Black mesa بوده اند که ارتشی ها جلوی آنها را گرفته وآنها را در کانتینرهایی حبس کرده اند.
calhoun چند تن از دانشمندان را که در بخش راه آهن و کانتینرهای قطار حبس شده بودند را نجات می دهد که یکی از آنها دکتر rosenberg است.دکتر rosenberg به calhoun می گوید که کل black mesa توسط نیروهای HECU محاصره شده و آنها قصد کشتن همه پرسنل شرکت را دارند.تنها راه فراری که rosenberg توصیه می کند استفاده از نمونه اولیه تلپورترهای مجموعه لامبدا(یکی از بخشهای بلک مسا) برای رسیدن به یکی از خروجی های کم تردد Black mesa است که البته امید دارد تحت کنترل نیروهای HECU نباشد
calhoun و rosenberg به قسمت قدیمی تر مرکز تحقیقاتی Black mesa میروند جایی که تلپورتری استفاده نشده و قدیمی تر به دست دانشمندان طالب فرار در حال فعال سازی است. rosenberg و دو دانشمند دیگر(walter bannet و simmons)تلاش می کنند تا این تلپورتر قدیمی را به کار بیندازند برای فعال سازی کامل تلپورتر calhoun باید به xen سفر کرده و دستگاهی را به کار بیندازد.قابل توجه است که بخش قدیمی تر Black mesa از دستگاههای شارژ جان و HEV قدیمی تر و اسکنرهای دستی به جای اسکنرهای چشمی برای باز کردن درها استفاده می کند.
calhoun به کمپ تحقیقاتی دانشمندان که در xen بود تلپورت می شود تا دستگاه "Triangulation device" را برای تلپورت از Black mesa به خارج Black mesa فعال کند.
بعد از اینکه دانشمندان متوجه می شوند تلپورتر از تمام باتری خود(تلپورتر از نوع قدیمی است و از راکتور استفاده نمی کند)برای انتقال calhoun به xen استفاده کرده calhoun دوباره مجبور می شود به پایین و بخش ژنراتورها و نیرو رفته و باتری ها را شارژ کند.calhoun در راه با نیروهای ارتشی و همچنین موجودات فضایی رودررو شده و ژنراتور را فعال می کند.
در نهایت به هنگام فرار calhoun در انجا در انجام کار بخش های ساده تلپورت به دانشمندان کمک می کند تا هر کس یک یک از طریق تلپورتر منتقل شوند و در آخر نیز خود با آنها همراه شود.
همه دانشمندان به منطقه مورد نظر خارج از Black mesa منتقل می شوند که ماشینهایی نیز در آنجا قابل مشاهده است calhoun نیز منتقل شده و rosemberg و simmons را می بیند که در حال تعمیر "SUV"(ماشینهای پرسنل Black mesa) هستند.
اما این تلپورتهای پشت سر هم تاثیرات موقتی را بر calhoun گذاشته اند calhoun چشمانش به سیاهی رفته و در فلش بکهایی سبز به مناطق مختلفی سفر می کند :گوردون فریمن را می بیند که توسط دو تن از نیروهای "HECU" روی زمین کشیده می شود(او را برای انداختن در قسمت زباله هاکه در Chapter 9بازی Hlaf life 1 اتفاق می افتد می برند)
به هر حال بعد از چند دقیقه اوضاع calhoun مساعد شده و walter در را برایشان باز کرده و سوار ماشین شده و از Black mesa می گریزند.
در ابتدای بازی adrian shephard جزیی از نیروهای عملیات پاکسازی است و قرار است هواپیمایشان در منطقه فرود 17 در موسسه Black mesa فرود آید در هواپیما در مورد این ماموریت و خطراتش با هم گفت گو می کنند که در این حین موجودی عجیب می بینند و هواپیمایی که جوخه آنها را به Black mesa انتقال می دهد توسط یکی از موجودات هوایی و پرواز کننده فضایی مورد هجوم قرار می گیرد هواپیما سقوط و او نیز از گروه خود جدا می افتد و عملیات پاکسازی او به عملیات نجات در کنار نیروهای پراکنده بلک مسا(اعم از ارتشی و حراست و دانشمند و ....)تبدیل می شود.
بعد از سقوط هواپیمای "v-22 spray" که شپرد نیز جزو آن بود او هشیاری خود را در درمانگاهی که مربوط به Black mesa است و نزدیک محل سقوط بوده است می یابد و به کمک یکی از دانشمندان متوجه می شود که دیگر یاران او که از سقوط جان سالم به در برده اند توسط موجودات فضایی دیگر کشته شده اند او به سمت محل خروجی روانه می شود جایی که که از طریق بی سیم ارتشی اش شنیده که نیروهای "HECU" در حال جمع شدن در آن منطقه و خروج(فرار) از Black mesa هستند
shwphard بعد از مبارزات فراوان با موجودات xen به منطقه مورد نظر برای فرار از Black mesa می رسد ولی به خاطر سلسله کارهایی که G man عمدا انجام می دهد مانع از رسیدن او به هلی کوپتر و هواپیماهای جمع نیرو شده و در Black mesa می ماند.(این قسمت مصادف و همزمان با Chapter 11 بازی Half life 1 اتفاق می افتد)
shephard به ناچار شروع به جست و جو در Black mesa برای یافتن هم رزمان باقی مانده و نقشه فراری دیگربه راه می افتد. بعد از عبور از منطاق زامبی شده و کوره های ذوب و...او چند تن از همرزمان خود را که جا مانده اند پیدا کرده وبه آنها ملحق می شود تا بتوانند از آنجا فرار کنند(مصادف و همزمان با Chapter 12 بازی Half life 1 اتفاق می افتد)
بعد از مبارزه در قسمتهای اداری مملو از موجودات فضایی shephard و یارانش در مسیرشان در تلاش برای پیدا و استفاده کردن سیستم حمل و نقل قدیمی(راه آهن) هستند تا بتوانند به مجموعه لامبدا بروند آنها در مسیرشان به نیروهای "Black ops " می میخورند که در حال بارگیری یک کلاهک اتمی از پشت کامیونی هستند تا از طریق آن کل Black mesa را منفجر و تمام علایم حادثه را پاک کنند.بعد از مبارزات زیاد با نیروهای black ops شپرد چند تن دیگر از یارانش را می یابد و در همین حال به راه آهن مورد نیاز برای رفتن به بخش لامبدا نیز دسترسی پیدا می کند.
shephard بعد از مبارزاتی به مجموعه لامبدا رسیده و گوردون فریمن را در حال تلپورت به xen می بیند .چون او راه فراری از لامبدا به بیرون نمی یابد در نتیجه مجبور میشد تا او هم به xen سفر کند تا شاید این تلپورت راه فراری برای او باشد .(مصادف و همزمان با Chapter 13 بازی Half life 1 )
تلپورت shephard کامل نبوده و او بعد از چند لحظه ماندن در xen به لابراتور دیگری در Black mesa منتقل می شود:زیر آب خود را داخل آکواریوم با چندین "اچسیوسارز" می بیند.بعد از اینکه شپرد مسیر خود را در لابراتوار ادامه داده و یکی از دانشمندان را که باعث نجات او و عامل کمک به او بوده را نجات می دهد دوباره مجبور به تلپورت به xen می شود تا بتواند به قسمت دیگری ار Black mesa منتقل شود(مصادف و همزمان با Chapter 15 بازی Half life1)
شپرد در بخش "E" در بین اتاقهای مختلف و فضاهای شبیه شده شده بزرگ که برای سازگاری موجودات xen در زمین ساخته شده و به قصد مطالعه موجودات xen در زمین بوده مسیرش را ادامه می دهد .سرنجام او به قسمت صنعتی قدیمی Black mesa میرسد و رادیو گروهی از ارتشی ها که با موجودی بزرگ و خطرناک در حال دست و پنجه نرم کردن هستند را برمیدارد(مصادف و همزمان با Chapter 16 بازی Half life1)
در این قسمت shephard با موجود هیولا مانندی به نام " pit worm" مبارزه و او از بین می برد تا بتواند راه خود را دربخش قدیمی 3 ادامه دهد.او آشغالهای سمی را بر روی او میریزد تا بتواند او را از بین ببرد.(مصادف و همزمان با Chapter 17 در Half life 1)
در ادامه جنگهای وحشیانه ای که بین موجودات xen و نیروهای black ops و "HECU" های باقیمانده رخ می دهد shephard مسیرش را به کانالها و فاضلابهای زیرزمینی تغییر می دهد و به ورودی یک سد میرسد. یک gargantua در بالای سد محاصره شده و نیروهای ارتشی در تلاش برای کشتن او هستند.shephard با استفاده از مواد انفجاری او را کشته و مسیرش را از طریق لوله های پر از آب سد شکسته و منفجر شده ادامه می دهد.
در این Chapter او متوجه نقشه شوم نیروهای black ops که منفجر کردن Black mesa از طریق همان کلاهک اتمی که در Chapter4 بارگیری کردند(که از نوع حرارتی بوده)می شود.در نتیجه انها را کشته و بعد از مبارزه ای نفس گیر با "AH-64"که هلی کوپتری زرهی است. کلاهک اتمی را غیر فعال می کند اما چند لحظه بعد G man را می بیند که بمب را فعال می کند.
shephard راهش را به انبارهای پر از نیروهای فضایی و black ops ادامه میدهد و به منطقه صنعتی قدیمی دیگری میرسد که در آنجا می بیند یکی موجود ژنی عجیب درصدد ورود از دنیای xen به زمین است shephard او را توسط اسلحه لیزری کور و می کشد در گیر و دار جان دادن او پرتال بزرگی در محیط اطراف گسترده شده و shephard را در بر می گیرد و او از هوش می رود
توجه:بعضی از اتفاقات به طور همزمان است که شماره گذاری شده
چهارمین داستان
half life 2 به صورت کامل شامل( half_life2 ,half_life e1 ,half_life e2)
سال تولید:2004_2006_2007
استودیو سازنده: Valve Corporation
پلتفرم:pc (دو نسخه half_life e1 ,half_life e2 علاوه بر pc برای x360,ps3 عرضه شده)
Half life 2 با خارج کردن فریمن از حالت خلا(خواب) و قرار دادنش در داخل قطاری به مقصد شهر 17(جایی در اروپای شرقی) توسط Gman برای انجام ماموریت مورد نیازش آغاز می شود.این اتفاق حدود 20 سال بعد از پایان Half life1 اتفاق می افتد.
دکتر فریمن که بعد از ناپدید شدنش از Black mesa به خاطر بودن درخلا یا حالت خواب طولانی چندان پیرتر نشده و در همان سن در قطاری که عازم شهر 17 است ظاهر می شود.چند تن از شهروندان داخل قطار در حال صحبت مورد زندگی شهری و مراحل انتقالشان به شهر 17 هستند.وقتی گوردون به آنجا می رسد از همان اول در ایستگها قطار او با پلیسهایی با لباس های مجهز برخورد می کند که "civil protection " نام دارند و توسط تصویر دکتر breen(مدیر black mesa قبل از تخریبش) روی مانیتورهای بزرگ خوش آمد گویی می شود.گوردون در ادامه راه از بقیه شهروندان جدا می شود و به اتاق بازرسی کوچکی فرستاده می شود و در آنجا barney calhoun که سابقا از نیروهای حراست black mesa بوده و با فریمن دوست بوده را می بیند که در لباس مبدل یک پلیس او را به این اتاق میاورد و او را از انتقال به زندان nova prospekt نجات می دهد.calhoun با دکتر kleiner ارتباط برقرار می کند و kleiner بعد از شناختن فریمن به گرمی به او خوش آمد می گوید .بعد از صحبتهایی انها تصمیم می گیرند تا گوردون نزد دکتر kleiner در آزمایشگاهش برود اما گوردون باید به تنهایی آنجا برود چون calhoun در صورت ترک پستش توسط civil protection ها مورد ظن واقع می شود.
گوردون راهی می شود ولی در مسیر خود در خیابانها یا اپارتمانهای مردم نگون بخت و هر جا نیروهای "civil protection" را می بیند و آنها نیز به دنبال گوردون افتاده و بعد از تعقیب و گریزی نفس گیر در آخرین لحظه او توسط دکتر جوانی به نام alyx vance نجات داده می شود.
الکس گوردون را به آزمایشگها دکتر kleiner می آورد که calhoun نیز در آنجا از دکتر kleiner میخواهد توسط دستگاه پرتال جدیدی که ساخته(در مرحله آزمایش است و از همان نوع پرتالهایی است که نیاز به دنیای واسط برای تلپورت نداشته اند) او و الکس را به "east black mesa" منتقل کند ولی به خاطر دخالت حیوان دست اموز دکتر kleiner که یک "headcrab" است روند دستگاه مختل شده و گوردون بعد از اینکه ناگهان به چند مکان مانند دفتر دکتر breen در citadel که اکنون رییس نیروهای combine در زمین شده منتقل می شود(و البته همین انتقال لحظه ای او به دفتر breen باعث شناسایی اش توسط breen و اعلام حالت اضطراری در شهر برای دستگیری فریمن می انجامد)به بیرون ازمایشگاه kleiner می افتد و مجبور می شود برای رفتن به "east black mesa" از طریق خطوط راه آهن و مسیرهای فاضلابها و کانالهای حومه شهر اقدام کند.
ادامه سفر فریمن به east black mesa که Chapter ی نسبتا طولانی است.
در این Chapter او شروع به استفاده از اسلحه های گرم می کند و با نیروهای "civil protection" و موجودات فضایی مانند "barnacle" ها و "زامبی ها" درگیر می شود و از موتوری خاص برای پیشروی در مسیر استفاده می کند.
ادامه مسیر گوردون به "east black mesa" که مجبور به مبارزه با "hunter chopper" های combine شده و بعد ازمبارزات طولانی دیگر با انواع نیروهای combine بالاخره به مقصد میرسد.
نکته جالب توجه در این Chapter شروع دیده شدنهای G man در اطراف گوردون فریمن است که در این Chapter او را می بینیم که از فاصله دور و از ایوان طویله ای به او خیره شده و وقتی به انجا میرویم اثری از او نیست.
گوردون بالاخره به east black mesa می رسد.در ابتدا دکتر mossman را برای اولین بار ملاقات می کند(کسی که در black mesa رقیب گوردون در کسب جایگاه شغلی اوبوده) و دکتر eli vance همکار سابق خود در black mesa و رییس مقاومت(که بر علیه combine ها تشکیل شده) را می بیند.
او در آنجا طی گفت و گوهایی ها که با eli vance و دخترش و mossman دارد تقریبا پی می برد که در این 20 سالی که نبوده اتفاقات مختلف تلخی از تصرف زمین توسط combine ها گرفته تا طوفانهای پورتالی و جنگ 7 ساعته و.....رخ داده و دوستانش همراه دیگر مردمی که جرات همکاری دارند تشکیلاتی ترتیب داده اند که " مقاومت نام دارد" و قصد مبارزه با combine ها را دارند.
بعد از مکالمه ها الکس جاهای مختلف مجموعه را نشان داده و او را به حیاط پشتی مجموعه برده و او را با سلاح جاذبه و سگ دست آموزش آشنا می کند در حین بازی سگ و فریمن نیروهای combine که در پی یافتن فریمن بسیج شده اند ان مکان را یافته و آنجا را بمباران می کنند و الکس و فریمن و سگ به سرعت بر می گردند که سگ و فریمن به خاطر ریزش آوار جا مانده و الکس به فریمن می گوید تا از راه اسانسوری که به شهر "ravenholm " میرود به ریولهیم رفته و بعد از گذر از آنجا به آنها ملحق شود.
ravenholm جایی است که الکس هنگام نشان دادن مجموعه به او با ترس مشهودی فقط گفت " ما به انجا نمی رویم" و از جلوی آسانسور ان عبور کرد.
گوردون مجبور به عبور از شهر ravenholm می شود شهری که توسط combine ها شناسایی و توسط موشک های headcrab shell بمباران و در نتیجه به زامبی خانه تبدیل شده. مکانی خالی از سکنه انسانی و وحشتناک.فریمن با کشتن زامبی ها و عبور از تله های دست ساز به مسیر خود ادامه می دهد این تله های دست ساز را "پدر گرگوری"ساخته که از ساکنان آنجا بوده و اکنون قصدش کشتن زامبی ها و نجات به مردم عادی است او کم کم با فریمن دوست شده و حتی اسلحه شاتگانی را نیز به او می دهد.
آن دو مسیرشان را که به سمت معدنی که به بزرگراه 17 منتهی می شوند ادامه می دهند و در راه خود به قبرستانی می رسند که پر از زامبی است و پدر گرگوری به خاطر نجات جان فریمن و عبور او جان خود را فدا می کند و فریمن به سمت معدن و بزرگراه 17 روانه می شود.
وقتی بالاخره گرودون فریمن به بزگراه 17 می رسد و به دیگر اعضای مقاومت ملحق می شود توسط انها می شنود که eli vance طی حمله کمباینها به "east black mesa" دستگیر و به زندان nova prospekt فرستاده شده .از طریق مانیتور الکس از او میخواد که هر چه سریعتر به nova prospekt رفته و به همراه او و دیگر اعضای مقاومت جان پدرش را نجات بدهد.پس گوردون با ماشین "scout car" راهی زندان nova prospekt می شود.
در این بزرگراه و مناطق اطرافش فریمن برای اولین بار با سربازان combine و انواع جدیدی از موجودات بیگانه xen برخورد می کند.کلنل "odesa" نیز در این Chapter با فریمن آشنا شده و برای کشتن "combine gunship" به او اسلحه " RPG " را می دهد.
در این Chapter نیمه دوم سفر گوردون برای رسیدن به nova prospekt نشان داده می شود بعد از عبور از تونلی مملو از زامبی ها او به آخرین بخش ساحل می رسد و ماشین " scout car" را در نیز دراختیار ندارد او در این قسمت با "antilon guard" مواجهه می شود و بعد از مبارزه با آنها و کمک شدن توسط انسانها و ونتیگانتها به کمپ آنها رفته و با استفاده از "باگ بیت" که حاصل تخمک "antilon guard" است و در دست دارنده ان antilon ها را گول زده و بوی ملکه اشان را می دهد پیاده و به همراه antilon ها مسیرش را از طریق ساحل به nova prospekt ادامه می دهد در ساحل جنگ شدیدی بین combineها و فریمن و antilon ها در می گیرد و بالاخره بعد از شکستن لایه های حفاظتی زندان وارد آنجا می شود
اوضاع زندان نامساعد است و با حمه antilon ها و فریمن به آنجا وجنگ تمام عیاری که در آنجا اتفاق می افتد بیش از پیش به سمت تخریب و نابودی پیش میرود.
گوردون همچنان با کمک antilon ها راه خود را به سمت کمک به الکس برای نجات پدرش ادامه می دهد.این اخرین بخشی است که ما antilon ها را به عنوان دوست در کنار خود داریم.
گوردون فریمن الکس را در بخش ایستگاه راه اهن زندان(که مردم عادی را برای تبدیل شدن به stalker یا بردن به مناطق دیگر استفاده می کنند)ملاقات می کند آنها متوجه می شوند که دکتر mossman جاسوس کمباینها است که برای دکتر breen کار می کند.انها به دنبال eli vance و mossman زندان را جستجو می کنند و چندین بار نیز از یکدیگر جدا می شوند و بعد از مبارزه های زیاد با هم ابتدا eli vance و سپس mossman را پیدا می کنند mossman در حال کار بر روی ساخت تلپورتی مانند تلپورت ساخته شده در "east black mesa" است تا ضعف کمباینها در تلپورت از یک نقطه به نقطه دیگر بدون نیاز به عبور از دنیای واسطه را تامین کند.
mossman خودش و eli را به خارج از زندان به citadel تلپورت و از دست فریمن و الکس می گریزد و الکس و فریمن نیز مجبور می شوند از همین تلپورت برای رفتن به آزمایشگاه دکتر kleiner استفاده کنند.
الکس و گوردون با موفقیت به آزمایشگاه دکتر kleiner تلپورت می شوند ولی از سخنان دکتر و شرایط می فهمند که آنها به یک هفته بعد منتقل شده اند( زمان تلپورت در مبدا تا رسیدن به مقصد به جای چند ثانیه یک هفته به طول انجامیده)و در این یک هفته با شنیدن خبر حمله فریمن به nove prospekt و تخریب زندان(به علت انفجار تلپورت) و شنیدن دستگیری eli vance مردم مقاومت جرقه انقلاب را زده اند و شهر 17 کاملا به منطقه جنگی بین مردم عادی و نیروهای combine تبدیل شده.
kleiner نیز از سگ الکس در این مدت نگهداری کرده.الکس در کنار kleiner می ماند تا در فرار او کمک کند و گورون هم که تاثیر زیادی روی مردم دارد به انقلابیون می پیوندد تا به آنها یاری رساند در این Chapter گیمر می تواند از گروههای چند نفری برای پیشبرد مسیر در کنار خود استفاده کند و به جایی که calhoun گیر افتاده برود.
combineها که کم کم اوضاع را خطرناک می بینند و هیچ نتیجه ای از نیروهای دیگرشان(از سربازان گرفته تا giun shipها)نمی گیرند اخرین برگ برنده خود یعنی"strider" ها را نیز وارد میدان جنگ می کنند.striderها تا حد زیادی به داد combineها می رسند ولی با ادامه پیشروی انقلابیون انها نیز نمی توانند مانع غلیان خشم مردم شوند
در اواخر این Chapter الکس برمی گردد تا به گوردون کمک کند و ژنراتورها را از کار انداخته و در نتیجه دیوارهای فلزی combineها در محله های شهر را از کار بیندازد. ولی توسط combineها دستگیر شده و به citadel پیش پدر خود برده می شود.
جنگ های خیابانی به اوج خود رسیده گوردون تیمی را به همراه calhoun دست و پا کرده و به مبارزه های نفس گیر برای تصرف شهر ادامه می دهند .
گوردون و یارانش "ساختمان overwatch nexus" را نیز تصرف و مبارزه را فاتحانه تا رسیدن به پای ساختمان citadel ادامه می دهند.
ساختمان overwatch nexus :ساختمان اصلی نظامی combine ها در شهر 17 که برای تغذیه نیروها برای سرکوب انقلابیون به کار گرفته می شد این ساختمان قبل از حمله combine ها موزه یا اداره یا...بوده که بعد از ورود combine ها به ساختمان سیاسی و نظامی تبدیل می شود.
سازنده های بازی این ساختمان را از روی ساختمان پارلمان صربستان طراحی کرده اند
گوردون فریمن به کمک نیروی سگ در تخریب قسمتی از دیوار فلزی citadel به citadel نفوذ می کند گوردون در انجا با وضعیت ساختمان آشنا و راه خود را به طبقه آخرآنجا که دفتر breen است و الی و الکس در آنجا گروگان گرفته شده اند ادامه می دهد.
ولی در یکی از اتاق های کنترل تمامی اسلحه های او به تلی از خاکستر تبدیل می شود ولی اسلحه جاذبه اش قویتر شده و اکنون حتی قابلیت بلند کردن وپرتاب کردن افراد را نیز پیدا می کند.
ولی به هنگام خروج گوردون از اتاق او دستگیر شده و توسط سربازان combine به دفتر دکتر breen برده می شود.
گوردون دست وپا بسته مانند الکس و پدرش نزد breen و mossman در دفترش هستند breen یک به یک با هر سه انها صحبت و گوردون را به همدستی با G man متهم می کند(که mossman حرفش را قطع کرده ونیمه تمام می گذارد) و الکس را به مادرش تشبیه کرده و مسخره می کند و وقتی نفرتش را از eli vance اعلام و قصد فرستادن انها به combine world را می کند mossman عذاب وجدان گرفته وبا اسکیب پاد برین انها را ازاد و اتاق را تخریب می کند
breen از ترسش اسلحه جاذبه را براداشته و پا به فرار می گذارد و از combine advisor ی تقاضای اقامت در combine world می کند و در نتیجه هنگامی که قصد تلپورت به آنجا را دارد گوردون راکتور مورد نیاز برای انرژی را تخلیه و مانع اینکار می شود
در هنگامی که راکتور شروع به انفجار می کند زمان می ایستد............G man دوباره به سراغ گوردون آمده و از کارهای این بارش نیز به مانند شماره1 تشکر و دوباره او را به خلا می برد
سرنوشت الکس در ادامه و در اپیزودها مشخص می شود ولی سرنوشت دکتر breen بعد از متوقف ماندن زمان نامعلوم است(هرچند به نظر می رسد مرده باشد)
آغاز Half life 2-episode1
بازی دقیقا از پایان Half life 2 اغاز می شود گوردون خود را در خلا و در صحنه انفجار که توسط G man و در کنار او متوقف شده است می بیند در همین لحظه چند نور بنفش درخشیده و چند ورتیگانت وارد خلای ساخته جی من شده و الکس را از انجا نجات می دهند.در همین حین دری پشت G man باز شده و او در حال رفتن به سمت در است که دهان خود را گشوده و قصد زدن حرفی را به گوردون می کند ولی در همین لحظه باز چند ورتیگانت ار نور آبی وارد فضای خلا شده و گوردون را از G man جدا می کنند.در همین لحظه جی من کراوات خود را صاف کرده و با لحن خشنی می گوید"به هم می رسیم....." و از در خارج می شود..
گوردون در بیرون citadel و زیر آوار به هوش میاد سگ او را از زیر آوار در اورده و با هم به الکس ملحق می شوند(نمی دانند چطور سر از زیر آوار درآورده اند).الکس با پدرش و دکتر kleiner از طریق مانیتور سیار ارتباط برقرار می کند.
kleiner به او اطلاع می دهد که هسته citadel هر لحظه ممکن است منفجر شود و شعاع انفجارش تمام شهر 17 را دربرخواهدگرفت.پس تنها راه نجات برگشتن به citadel و کند کردن روند ذوب هسته برای گرفتن وقت جهت خروج از شهر است.
الکس و گوردون به کمک سگ وارد cirtadel می شوند وقتی که آنها در citadel هستند به مکالمه breen و combine advisor قبل از فرارش که ضبط شده دسترسی پیدا می کنند و در آن از التماس دکتر breen برای ارسالش به دنیای combine ا و وارد شدن به بدنی دیگر برای تحمل اکوسیستم جدید خبردار می شوند.
بعد از اتمام مکالمه انها combine advisorی را در pod مخصوصش می بیند دکه از citadel در حال خارج شدن هست.
راه خود را از میان نیروهایی که در حال تخلیه citadel هستند به هسته باز کرده و گوردون به سمت هسته رفته و بعد از طی مراحلی موفق می شود تا روند ذوب و انفجاری هسته را کند.الکس نیز در این حین به پیغامی از mossman که در سیستم کامپوترهای citadel ضبط شده دست می یابد در این پیغام تصویری mossman و یارانش را در منطقه ای قطبی می بینیم که در حال شرح کشف پروژه ای مهم هستند ولی حرفای او به خاطر حمله combineها ناتمام می ماند.الکس نیز به خاطر شرایط نمی تواند ادامه فیلم را ببیند و در عوض کپی از فیلم و دیتایهای مربوط به آن رابرای دکتر kleiner می گیرد تا او به آن نگاهی
حال که کار این دو یار موفق بوده انها خود را به "razor train" که از citadel خارج می شوند رسانده و سوار آن می شوند.این قطار حاوی تعداد زیادی stalker بوده که به citadel آورده میشده تا در انجا خدمت کنند.
قطار در راه دچار سانحه شده و در خرابه های شهر و در طبقات زیرین ساختمانه های شهری(مانند پارکینگ و انبار و...) که الوده به زامبی هاست متوقف می شود گوردون بعد از نجات الکس از قطار خارج و بی خبر از اینکه کجا هستند ناچار به دنبال راهی به سطح زمین به راه خود ادامه می دهند در این چپتر سربازان combine زامبی شده و antilon ها دشمنان اصلی گوردون الکس هستند.
بالاخره انها آسانسوری را پیدا کرده و بعد از مصیبت ها و مبارزات زیاد به سطح زمین می رسند.. .
گوردون و الکس به سطح زمین می آیند و در خیابان های خرابه شهر با چهره دکتر kleiner از مانیتور برخورد می کنند که به مردم می گوید "اثر superession" از کار افتاده و مردم می توانند به تولید مثل خود ادامه دهند.انها مسیر خود را بعد از مبارزاتی با combine ها و زامبی ها و antilon ها ادامه داده و با calhoun ملاقات می کنند calhoun و یارانش می گویند که انها در حال رفتن به ایستگاه قطار شهر هستند تا از آنجا شهر را تر ک کنند پس با هم راهی می شوند .البته گوردون و الکس مسیر خود را تغییر و از بیمارستان می روند .بیمارستانی که در داخلش جنگی بین زامبی ها و کمباینها در گرفته و در نتیجه راه را برای پیشروی آن دو سخت می کند.
بعد از مبارزه ای سخت با gunship ها و دیگر نیروها بالاخره آنها از بیمارستان خارج و به مسیر خود ادامه می دهند.
اوضاع citadel نیز وخیم است و هر لحظه احتمال انفجار citadel وجود دارد.
بالاخره به ایستگاه قطار می رسند و گوردون و الکس به مردم و شورشی ها برای خروج از شهر کمک می کنند در این حین نیروهای combine وارد عمل شده و درصدد جلوگیری از خروج انسانها از شهر هستند که گوردون بعد از مبارزه ای سنگین با آنها calhoun و مردم را با قطار راهی می کند ولی خودشان مجبورا به خاطر حمله strider ها نمی توانند به آنها ملحق شده و منتظر قطار دوم می مانند.بعد از مبارزه با striderها بالاخره سوار قطار شده و از شهر خارج می شوند ولی در خارج شهر و وقتی در منطقه جنگلی قطار به مسیر خود ادامه می دهد citadel منفجر شده و قطار انها نیز از خط خار شده و.....................بازی پایان می یابد.
آغاز Half life 2-episode2
بازی دقیقا از پایان episode 1 شروع می شود .قطار به خاطر شعاع انفجار citadel از ریل خارج شده و به سمت جنگل منحرف شده.گوردون والکس از تصادف جان سالم به در می برند و الکس از "اسلحه جاذبه" برای بیرون دراوردن گوردون از زیر آوار استفاده می کند خرابه های شهر 17 از دور قابل دیدن است با سوپر پرتالی که از فراز خرابه های citadel تا آسمان زبانه کشیده.طوفانهای پرتالی اتفاق می افتند که از سوپرتالها خارج می شوند طوفانهای پالسی که الکس آنها را دقیقا به مانند زمان جنگ های 7 ساعته می خواند و به نوعی تداعی کننده آن روزها برای اوست.طوفانهای پرتالی پالسی در همین چپتر چندین بار باعث فروختن پل ها و مسیرهای منهدم شده می شود.
الکس می گوید که انها باید با پایگاه "white forest" ارتباط برقرار کرده و آن فیلم و اطلاعاتی را که از citadel ضبط کرده اند به آنجا مخابره کنند آنها از معدنی که antilon و زامبی در خود داشته عبور کرده و الکس با "white forest" ارتباط برقرار می کند.دکتر kleiner و eli vance از زنده ماندن و سلامتی اشان اگاه شده و خوشحال می شود ولی مسیول پایگاه "white forest" دکتر magnussen وقتی از ماجرای "data pack"ضبط شده آگاه می شود خیلی بیشتر از جان گوردون و الکس به آن اهمیت می دهد و سریعا خواستار رساندن آن به پایگاه است.
صدای "hunter chopper" و نیروهای combine در آن حوالی نشان می دهد که combineها به شدت دنبال"data pack" ای هستند که گوردون و الکس آن را در اختیار دارند و اصلا نمی خواهند که انسانها از محتویات کامل آن آگاه شوند.
بعد از مدت کوتاهی الکس توسط یکی از "hunter" ها به شدت زخمی می شود ولی ورتیگانتی در آن حوالی hunter را دور کرده و سریعا به حال الکس رسیدگی می کند.
ورتیگانت الکس را به پایگاه مرزی معدنی در آن حوالی که توسط دو تن از اعضای مقاومت یعنی"sheckly" و " griggs" در آن محافظت می شود برده و هم نوعانش را نیز توسط صدای مخصوصی از تمام نقاط جنگل فرا میخواند تا به او کمک کنند.
این دو اعضای مقاومت و گوردون توسط "hoppermine" ها و سلاحهایشان و البته دستگاه "شناسایی antilon" antilon هایی را که از معدن در حال امدن به سمت انها را هستند نابود می کنند و این مبارزه را تا جایی ادامه می دهند که ورتیگانتهای یاری کننده می رسند.
ورتیگانتها به لارو "antilon" ها نیاز دارند تا الکس را درمان کنند در نتیجه گوردون این فداکاری را می کند و به همراه ورتیگانت همراهش به قسمتهای عمیق معدن می روند تا از لانه های antilon ها لارو آنها را بردارند و بر گردند.
انها در راه با مناطق زامبی زده و "antilon محافظ" روبرو می شوند و بعد از مبارزات از غار antilon ها ماده مورد نظر را برداشته و برمی گردند.ورتیگانتها نیز به موقع شروع به انجام عملیات سلامتی روی الکس می کنند.در این حین G man ظاهر شده و می گوید به خاطر ممانعتی که ورتیگانتها در citadel از برقراری ارتباط با گوردون ایجاد کرده اند او تا این زمان نتوانسته با گوردون ارتباط برقرار کند او به الکس اشاره کرده و از اهمیت زنده ماندن الکس و همچنین یاد اوری اینکه در زمان"حادثه Black mesa" او الکس را نجات داده می گوید و به موانع نجات دادن او از Black mesa(احتمالا دکتر breen)اشاره می کند.سپس او ارتباطی نیز با الکس بیهوش برقرار کرده و ازاو می خواهد تا به پدرش جمله "اماده نتایج غیرمترقبه باشید" را یاداوری کند.
بعد از بهبود الکس یکی از ورتیگانتها او و گوردون را تا سطح زمین همراهی می کند.در راه انها دسته ای از combineها را از دور می بیند که از طریق پلی به سمت پایگاه white forest در راه هستند و combine advisorیی را نیز توسط یدک کشها حمل می کنند.(G man نیز در فاصله دوری در قسمتی از جنگل برای لحظاتی دیده می شود که بعد قدم زنان از صحنه دور می شوند)
انها مسیرشان را از بین antilon guardها ادامه می دهند تا به پایگاه جنگلی رسیده و از آن طریق با استفاده از اتومبیل مسیرشان را به پایگاه white forest ادامه دهند.اما پایگاه پر از زامبی و headcrab است و گوردون با استفاده از پشتیبانی الکس از طریق سلاح دوربین دار به آن طرف پایگاه رفته و ماشین مورد نظر را از پل در حال تخریبی برداشته و به پایگاه آورده و بعد از کمک ورتیگانت برای استفاده از ماشین با او خداحافظی و سفر دو نفره اشان را ادامه می دهند.
گوردون و الکس به سفر خود ادامه می دهند.آنها در مسیر خود به برج رادیویی برمی خورند که الکس تصمیم می گیرد از مرکز مخابره آن برای اطلاع پایگاه white forest از نیروهای combieی که در حال لشگر کشی به آنجا هستند خبردار کند.در حین برق رسانی به فرستنده برای ایجاد ارتباط "hunterها" از راه می رسند و بعد از مبارزه ای نفس گیر توسط گوردون و الکس از پای در میایند.الکس ارتباطی را با white forest برقرار می کند که به خاطر دخالت نیروهای advisor نیمه تمام می ماند و الکس نمیتواند آنها را از خطر پیش رو آگاه کند.
در ادامه راه آنها با "advisorی" که در پیله فلزی خود است مواجه می شوند(قبل از رسیدن به او با حملات تلپاتیک و سردرد مواجه می شوند) انها منطقه ای را جستجو می کنند و در طویله ای به یکی از این "combine advisor"ها برخورد می کنند انها "دستگاه ساپورت حیاتی" او را از کار می اندازند "advisor" به یکباره از پیله فلزی خود خارج شده و الکس و گوردون را با استفاده از قدرت تلپاتیک خود به دیوار می چسباند او ابتدا بشکه و جنازه ای را در بر گرفته و نابودشان می کند ولی وقتی می خواهد گوردون را نیز توسط وارد کردن خرطومش در مغزش بکشد به خاطر خارج شدن از پیله اش و بهم خوردن اکوسیستمش مجبور به فرار می شود.گوردون والکس به مبارزه با کمباینهایی که دنبال انها می افتند می پردازند و با "hunter chopper" ای موجه می شوند .در نتیجه با ماشین در حالی که توسط "hunter chopper" تعقیب می شوند به پایگاه مقاومت بعدی در حوالی منطقه ای شبیه ایستگاه قطار می گریزند.موتور ماشین از کار افتاده و انها پیاده می شوند و در کنار اعضای مقاومت پایگاه و با شلیک مین های "chopper" به خودش توسط اسلحه جاذبه گوردون آن را از پای در می آورند اعضای مقاومت هم آنها را به داخل پایگاه می برند تا ماشین آنها را تعمیر و راهی اشان کند.
به علت کنترل سربازان combine بر منطقه ای در آن حوالی(قبرستان ماشینها و...) و کار گذاشتن سلاح مسلسلی خودکار امکان رفتن تعمیر کاران اعضای مقاومت به آنجا و استفاده ار قطعات یدکی ماشینها و حتی عبور از آن منطقه نیس در نتیجه باز مثل همیشه گوردون به پایگاه cimbineها در آن مکان که زامبی زده نیز هست تاخته و با از کار انداختن مسلسل خودکار اسباب تعمیر ماشین را فراهم کرده و تعمیرکار راداری را نیز بر روی ماشین انها نصب می کند تا قادر به شناسایی و استفاده از لوازم و مهمات اعضای مقاومت شده و از آن استفاده کنند.
به راه افتاده و بعد از عبور از مناطق زامبی زده و جنگلی به مکان کاروانسرا مانندی می رسند و در هنگام عبور از آنها توسط نیروهای combine به تله می افتند و بعد از مبارزه ای نفسگیر با hunter و سربازان combine دیوارهای الکتریکی combine ها را غیر فعال و به مسیر خود ادامه می دهند.(در اولین لحظه ورود به این منطقه G man را می توان در ورودی کاروانسرا دید که به داخل می رود)
در راه "combinr dropship" ای را می بینند که توسط مقاومت سقوط و مرده است کمی جلوتر و در نزدیکی جنگل سفید در رود خانه ای "striderی" را نیز می ببیند که بر زمین افتاده و مرده است ولی انها در اشتباه بودند.در یک لحظه strider بر خواسته و قصد کشتن انها را می کند که یکباره سگ الکس از راه رسیده و بعد از مبارزه ای جانانه strider را از پای در میاورد.
بعد از در آغوش گرفتن الکس توسط سگ و ابراز احساسات و البته ملاقات اعضای مقاومت(که سگ همراه انها بوده)به سمت white forest می روند و وارد پایگاه می شوند.
گوردون والکس دوباره به دکتر kleiner و eli vance ملحق می شوند الکس بالاخره "data pack" را که از citadel به همراه داشت به دکتر kleiner می دهد آنها همچنین با دکتر magnussen رییس پایگاه و جزو دانشمندان سابق black mesa بوده ملاقات می کنند فردی بد اخلاق و ترش رو که با گوردون هم به خاطر خراب کردن غذایش در مایکرویو در زمان کارش در black mesa چندان میانه خوبی ندارد.
گوردون و الکس در می یابند که تیم "white forest" در حال آماده سازی و پرتاب موشکی هستند که بتواند سوپر پرتالی که در citadel ایجاد شده را ببندد و به کد های موجود در "data pack" انها برای دانستن کد پرتالها نیاز بوده است.
در حین آماده کردن مقدمات شلیک موشک combine ها به سیلوی شماره 1 پایگاه که برای پرتاب موشک بوده حمله می کنند و گوردون و اعضای مقاومت بعد از مبارزاتی با hunterها و سربازان combine سیلو را بسته و بطور موقت جلوی حمله combine ها را می گیرند.
بعد از خنثی کردن موقتی حمله combineها گوردون به اتاق فرمان(kleiner و eli vance و الکس)ملحق می شوند.kleiner و eli موفق به کد گشایی کامل پیغام تصویری mossman که در آن package بوده میشوند.این ویدیو آشکار می کند که پروژه ای که mossman از آن صحبت می کند تکنولوژی است که توسط کشتی "Borealis" حمل میشده و متعلق به شرکت "aperture"بوده است که در قطب لنگر گرفته و mossman و یارانش آن کشتی را کشف کرده اند.kleiner می گوید که باید به سرعت ّبه آنجا رفته و از این تکنولوژی استفاده کرده(احتمالا نوعی پرتال بوده که combineها نیز به خاطر ضعف در تلپورت بدان نیازمندند)ولی دکتر vance هشدار می دهد که نمی خواهد " حادثه Black mesa" دیگری اتفاق بیفتد و از گوردون و الکس قول می گیرد تا هر چه سریعتر به قطب رفته و این کانتینر حاوی تکنولوژی مرموز را نابود کنند و mossman را نیز نجات دهند.
دکتر magnussen دکتر kleiner را برای اخرین مراحل آماده سازی فرا می خواند و گوردون و الکس و eli vance با همدیگر صحبت می کنند.در بین صحبتها الکس پیغامی را که G man به او گفته بود تا به پدرش بگوید را می گوید و پدرش یکباره تا حد مرگ شوک زده می شود الکس هم از وضع جسمی او ترسیده و به قصد اوردن آب از اتاق خارج می شود که eli vance در مورد G man و تعویض نمونه ها و بیان همین جمله از زبان G man در آن زمان به او در black mesa می گوید.
بهرحال این سخنان با برگشتن الکس و البته شروع حمله بزرگ و اصلی combineها به پایگاه ناتمام می ماند.دکتر magnussen سلاحی به نام"magnussen device" ساخته که مانند توپ بوده و با چسباندن به کله striderها انها را با یک شلیک منفجر می کند گوردون پس از تمرین با این اسلحه راهی دفاع از پایگاه می شود و بعد از مبارزه ای که به همراه اعضای مقاومت علیه striderها و hunterها می کند بر آنها چیره شده و به پایگاه بر می گردد.
گوردون در پایگاه تشکر غیر منتظره ای از دکتر magnussen دریافت می کند .لحظاتی قبل از ارسال موشک و دور از چشمان الکس eli vance دوباره به گوردون هشدار می دهد که پیغام G man به او خطرناک بوده و نوید حادثه black mesa دیگری می دهد در نتیجه از او می خواهد که حتما تکنولوزی موجود در کشتی Borealis را نابود کند.در پایان نیز از گوردون تشکر کرده و می گوید"مانند پسر نداشته ام به تو افتخار می کنم".راکت با موفقیت پرتاب و سوپر پرتال بسته شده و مانع از کمک خواستن combineها برای نیروی کمکی از دنیای combineها می شود.
الکس می گوید که هلی کوپتر مورد نیاز برای سفرشان را تعمیر کرده و حال آنها می توانند برای رسیدن به Borealis از ان استفاده کنند.
در همین حین که الکس و گوردون آماده جمع کردن وسایل برای سفر می شوند combine advisorها حمله کرده و الکس و گوردون را به توسط نیروی تلپاتیکی خود به دیوار چسبانده و الی وانس را می گیرند.الی وانس دراخرین لحظات قبل از مرگش برای بار سوم به گوردون می گوید که تکنولوژی موجود شرکت aperture در کشتی را نابود کند به دخترش نیز ابراز علاقه کرده و از او می خواهد که به صحنه کشته شدنش نگاه نکند.
advisor خرطوم را در مغز او فرو کرده و او را می کشد(احتمالا اطلاعات مغز او در مورد مقاومت و کشتی Borealis را نیز از مغز او جذب می کند)
در همین لحظه دوباره سگ از راه رسیده و گوردون و الکس رانجات می دهد الکس سریعا به سمت بالین پدر مرده اش میرود و شروع به گریه می کند.بازی در همین لحظه و در میان گریه ها و ناله های الکس تمام می شود.
Half_life1
سال تولید:1998
استودیو سازنده: Valve Corporation, Gearbox Software, Captivation Digital Laboratories
پلتفرمpc:
در ابتدای بازی Barney Calhoun(شخصیت اول بازی blue shift)با ترموا از بخش8 که خوابگهای Black mesa در بالای سطح زمین است در حال رفتن به قسمت تحقیقات Black mesa در زیر زمین در حال سفر است.در حین سفر او اطلاعات جدید زیادی از Black mesaبرای گیمر آشکار می شود مانند بخش های لباسشویی و رستوران که نشان دهنده خودکفا بودن بخش زیر زمین و احیانا وجود قابلیت زندگی در بخشهای زیر زمینی Black mesa بوده است.
وقتی که calhoun در جلوی در قفل شده بخش 3 منتظر ایستاده است گوردون فریمن را می بیند که در حال رفتن به بخش کاری خود بخش c است(برای آزمایش حادثهBlack mesa)که در بازی Half life1 هم گیمر در نقش گرودون فریمن شخص calhoun را در همین صحنه می بیند.
مطابق یک روز کاری معمول Barney به ستاد حراست سری زده بعد به اتاق تمرین شلیک و سپس اتاق نظارت دوربین ها میرود(که در انجا گوردون فریمن توسط یکی از مانیتورها در حال رفتن به اتاق تعویض لباس HEV دیده می شودcalhoun (برای کمک به دو تن از دانشمندان داخل اسانسور در بخش مربوطه و تعمیرش راهی می شود.در راه رفتن Barney شخص G man را می بیند که در داخل تراموای داخل گذر در حال نظاره Barney calhoun است.
بهر حال بعد از رفع مشکل آسانسور "حادثه Black mesa" و "فوران رزونانسی" رخ می دهد آسانسور خاموش شده و می ایستد کابل آسانسور قطع و Barney و دو دانشمند به پایین سقوط می کنند وقتی اتاقک اسانسور به ته شفت آسانسور (در طبقه زیرین)برخورد می کند Barney بیهوش می شود.
Barney هوشیاریش را بازیافته و به یکباره می بیند که موجودی فضایی در حال خوردن بدن یکی از همکاران حراست است.دو دانشمند داخل آسانسور هم از شدت جراحات کشته شده اند.barney تلاش می کند تا از مناطق زباله های صنعتی که در ان گیر افتاده خارج شده و کمکی پیدا کند.در طی مسیر او با اوضاع اضطراری و خطرناک پیش آمده بیش از پیش آشنا می شود و حتی شاهد انداختن اجساد در داخل فاضلابها توسط ارتشی ها می شود که از این مطلب در می یابد که ارتشی های ارسال شده به Black mesa برای کمک نیامده اند
Barney به سطح زمین رسیده و با نیروهای HECU مواجه می شود.او بعد از مبارزه با آنها دکتر rosenberg را پیدا می کند.او و تیمش در حال فرار از Black mesa بوده اند که ارتشی ها جلوی آنها را گرفته وآنها را در کانتینرهایی حبس کرده اند.
calhoun چند تن از دانشمندان را که در بخش راه آهن و کانتینرهای قطار حبس شده بودند را نجات می دهد که یکی از آنها دکتر rosenberg است.دکتر rosenberg به calhoun می گوید که کل black mesa توسط نیروهای HECU محاصره شده و آنها قصد کشتن همه پرسنل شرکت را دارند.تنها راه فراری که rosenberg توصیه می کند استفاده از نمونه اولیه تلپورترهای مجموعه لامبدا(یکی از بخشهای بلک مسا) برای رسیدن به یکی از خروجی های کم تردد Black mesa است که البته امید دارد تحت کنترل نیروهای HECU نباشد
calhoun و rosenberg به قسمت قدیمی تر مرکز تحقیقاتی Black mesa میروند جایی که تلپورتری استفاده نشده و قدیمی تر به دست دانشمندان طالب فرار در حال فعال سازی است. rosenberg و دو دانشمند دیگر(walter bannet و simmons)تلاش می کنند تا این تلپورتر قدیمی را به کار بیندازند برای فعال سازی کامل تلپورتر calhoun باید به xen سفر کرده و دستگاهی را به کار بیندازد.قابل توجه است که بخش قدیمی تر Black mesa از دستگاههای شارژ جان و HEV قدیمی تر و اسکنرهای دستی به جای اسکنرهای چشمی برای باز کردن درها استفاده می کند.
calhoun به کمپ تحقیقاتی دانشمندان که در xen بود تلپورت می شود تا دستگاه "Triangulation device" را برای تلپورت از Black mesa به خارج Black mesa فعال کند.
بعد از اینکه دانشمندان متوجه می شوند تلپورتر از تمام باتری خود(تلپورتر از نوع قدیمی است و از راکتور استفاده نمی کند)برای انتقال calhoun به xen استفاده کرده calhoun دوباره مجبور می شود به پایین و بخش ژنراتورها و نیرو رفته و باتری ها را شارژ کند.calhoun در راه با نیروهای ارتشی و همچنین موجودات فضایی رودررو شده و ژنراتور را فعال می کند.
در نهایت به هنگام فرار calhoun در انجا در انجام کار بخش های ساده تلپورت به دانشمندان کمک می کند تا هر کس یک یک از طریق تلپورتر منتقل شوند و در آخر نیز خود با آنها همراه شود.
همه دانشمندان به منطقه مورد نظر خارج از Black mesa منتقل می شوند که ماشینهایی نیز در آنجا قابل مشاهده است calhoun نیز منتقل شده و rosemberg و simmons را می بیند که در حال تعمیر "SUV"(ماشینهای پرسنل Black mesa) هستند.
اما این تلپورتهای پشت سر هم تاثیرات موقتی را بر calhoun گذاشته اند calhoun چشمانش به سیاهی رفته و در فلش بکهایی سبز به مناطق مختلفی سفر می کند :گوردون فریمن را می بیند که توسط دو تن از نیروهای "HECU" روی زمین کشیده می شود(او را برای انداختن در قسمت زباله هاکه در Chapter 9بازی Hlaf life 1 اتفاق می افتد می برند)
به هر حال بعد از چند دقیقه اوضاع calhoun مساعد شده و walter در را برایشان باز کرده و سوار ماشین شده و از Black mesa می گریزند.
در ابتدای بازی adrian shephard جزیی از نیروهای عملیات پاکسازی است و قرار است هواپیمایشان در منطقه فرود 17 در موسسه Black mesa فرود آید در هواپیما در مورد این ماموریت و خطراتش با هم گفت گو می کنند که در این حین موجودی عجیب می بینند و هواپیمایی که جوخه آنها را به Black mesa انتقال می دهد توسط یکی از موجودات هوایی و پرواز کننده فضایی مورد هجوم قرار می گیرد هواپیما سقوط و او نیز از گروه خود جدا می افتد و عملیات پاکسازی او به عملیات نجات در کنار نیروهای پراکنده بلک مسا(اعم از ارتشی و حراست و دانشمند و ....)تبدیل می شود.
بعد از سقوط هواپیمای "v-22 spray" که شپرد نیز جزو آن بود او هشیاری خود را در درمانگاهی که مربوط به Black mesa است و نزدیک محل سقوط بوده است می یابد و به کمک یکی از دانشمندان متوجه می شود که دیگر یاران او که از سقوط جان سالم به در برده اند توسط موجودات فضایی دیگر کشته شده اند او به سمت محل خروجی روانه می شود جایی که که از طریق بی سیم ارتشی اش شنیده که نیروهای "HECU" در حال جمع شدن در آن منطقه و خروج(فرار) از Black mesa هستند
shwphard بعد از مبارزات فراوان با موجودات xen به منطقه مورد نظر برای فرار از Black mesa می رسد ولی به خاطر سلسله کارهایی که G man عمدا انجام می دهد مانع از رسیدن او به هلی کوپتر و هواپیماهای جمع نیرو شده و در Black mesa می ماند.(این قسمت مصادف و همزمان با Chapter 11 بازی Half life 1 اتفاق می افتد)
shephard به ناچار شروع به جست و جو در Black mesa برای یافتن هم رزمان باقی مانده و نقشه فراری دیگربه راه می افتد. بعد از عبور از منطاق زامبی شده و کوره های ذوب و...او چند تن از همرزمان خود را که جا مانده اند پیدا کرده وبه آنها ملحق می شود تا بتوانند از آنجا فرار کنند(مصادف و همزمان با Chapter 12 بازی Half life 1 اتفاق می افتد)
بعد از مبارزه در قسمتهای اداری مملو از موجودات فضایی shephard و یارانش در مسیرشان در تلاش برای پیدا و استفاده کردن سیستم حمل و نقل قدیمی(راه آهن) هستند تا بتوانند به مجموعه لامبدا بروند آنها در مسیرشان به نیروهای "Black ops " می میخورند که در حال بارگیری یک کلاهک اتمی از پشت کامیونی هستند تا از طریق آن کل Black mesa را منفجر و تمام علایم حادثه را پاک کنند.بعد از مبارزات زیاد با نیروهای black ops شپرد چند تن دیگر از یارانش را می یابد و در همین حال به راه آهن مورد نیاز برای رفتن به بخش لامبدا نیز دسترسی پیدا می کند.
shephard بعد از مبارزاتی به مجموعه لامبدا رسیده و گوردون فریمن را در حال تلپورت به xen می بیند .چون او راه فراری از لامبدا به بیرون نمی یابد در نتیجه مجبور میشد تا او هم به xen سفر کند تا شاید این تلپورت راه فراری برای او باشد .(مصادف و همزمان با Chapter 13 بازی Half life 1 )
تلپورت shephard کامل نبوده و او بعد از چند لحظه ماندن در xen به لابراتور دیگری در Black mesa منتقل می شود:زیر آب خود را داخل آکواریوم با چندین "اچسیوسارز" می بیند.بعد از اینکه شپرد مسیر خود را در لابراتوار ادامه داده و یکی از دانشمندان را که باعث نجات او و عامل کمک به او بوده را نجات می دهد دوباره مجبور به تلپورت به xen می شود تا بتواند به قسمت دیگری ار Black mesa منتقل شود(مصادف و همزمان با Chapter 15 بازی Half life1)
شپرد در بخش "E" در بین اتاقهای مختلف و فضاهای شبیه شده شده بزرگ که برای سازگاری موجودات xen در زمین ساخته شده و به قصد مطالعه موجودات xen در زمین بوده مسیرش را ادامه می دهد .سرنجام او به قسمت صنعتی قدیمی Black mesa میرسد و رادیو گروهی از ارتشی ها که با موجودی بزرگ و خطرناک در حال دست و پنجه نرم کردن هستند را برمیدارد(مصادف و همزمان با Chapter 16 بازی Half life1)
در این قسمت shephard با موجود هیولا مانندی به نام " pit worm" مبارزه و او از بین می برد تا بتواند راه خود را دربخش قدیمی 3 ادامه دهد.او آشغالهای سمی را بر روی او میریزد تا بتواند او را از بین ببرد.(مصادف و همزمان با Chapter 17 در Half life 1)
در ادامه جنگهای وحشیانه ای که بین موجودات xen و نیروهای black ops و "HECU" های باقیمانده رخ می دهد shephard مسیرش را به کانالها و فاضلابهای زیرزمینی تغییر می دهد و به ورودی یک سد میرسد. یک gargantua در بالای سد محاصره شده و نیروهای ارتشی در تلاش برای کشتن او هستند.shephard با استفاده از مواد انفجاری او را کشته و مسیرش را از طریق لوله های پر از آب سد شکسته و منفجر شده ادامه می دهد.
در این Chapter او متوجه نقشه شوم نیروهای black ops که منفجر کردن Black mesa از طریق همان کلاهک اتمی که در Chapter4 بارگیری کردند(که از نوع حرارتی بوده)می شود.در نتیجه انها را کشته و بعد از مبارزه ای نفس گیر با "AH-64"که هلی کوپتری زرهی است. کلاهک اتمی را غیر فعال می کند اما چند لحظه بعد G man را می بیند که بمب را فعال می کند.
shephard راهش را به انبارهای پر از نیروهای فضایی و black ops ادامه میدهد و به منطقه صنعتی قدیمی دیگری میرسد که در آنجا می بیند یکی موجود ژنی عجیب درصدد ورود از دنیای xen به زمین است shephard او را توسط اسلحه لیزری کور و می کشد در گیر و دار جان دادن او پرتال بزرگی در محیط اطراف گسترده شده و shephard را در بر می گیرد و او از هوش می رود
توجه:بعضی از اتفاقات به طور همزمان است که شماره گذاری شده
چهارمین داستان
half life 2 به صورت کامل شامل( half_life2 ,half_life e1 ,half_life e2)
سال تولید:2004_2006_2007
استودیو سازنده: Valve Corporation
پلتفرم:pc (دو نسخه half_life e1 ,half_life e2 علاوه بر pc برای x360,ps3 عرضه شده)
Half life 2 با خارج کردن فریمن از حالت خلا(خواب) و قرار دادنش در داخل قطاری به مقصد شهر 17(جایی در اروپای شرقی) توسط Gman برای انجام ماموریت مورد نیازش آغاز می شود.این اتفاق حدود 20 سال بعد از پایان Half life1 اتفاق می افتد.
دکتر فریمن که بعد از ناپدید شدنش از Black mesa به خاطر بودن درخلا یا حالت خواب طولانی چندان پیرتر نشده و در همان سن در قطاری که عازم شهر 17 است ظاهر می شود.چند تن از شهروندان داخل قطار در حال صحبت مورد زندگی شهری و مراحل انتقالشان به شهر 17 هستند.وقتی گوردون به آنجا می رسد از همان اول در ایستگها قطار او با پلیسهایی با لباس های مجهز برخورد می کند که "civil protection " نام دارند و توسط تصویر دکتر breen(مدیر black mesa قبل از تخریبش) روی مانیتورهای بزرگ خوش آمد گویی می شود.گوردون در ادامه راه از بقیه شهروندان جدا می شود و به اتاق بازرسی کوچکی فرستاده می شود و در آنجا barney calhoun که سابقا از نیروهای حراست black mesa بوده و با فریمن دوست بوده را می بیند که در لباس مبدل یک پلیس او را به این اتاق میاورد و او را از انتقال به زندان nova prospekt نجات می دهد.calhoun با دکتر kleiner ارتباط برقرار می کند و kleiner بعد از شناختن فریمن به گرمی به او خوش آمد می گوید .بعد از صحبتهایی انها تصمیم می گیرند تا گوردون نزد دکتر kleiner در آزمایشگاهش برود اما گوردون باید به تنهایی آنجا برود چون calhoun در صورت ترک پستش توسط civil protection ها مورد ظن واقع می شود.
گوردون راهی می شود ولی در مسیر خود در خیابانها یا اپارتمانهای مردم نگون بخت و هر جا نیروهای "civil protection" را می بیند و آنها نیز به دنبال گوردون افتاده و بعد از تعقیب و گریزی نفس گیر در آخرین لحظه او توسط دکتر جوانی به نام alyx vance نجات داده می شود.
الکس گوردون را به آزمایشگها دکتر kleiner می آورد که calhoun نیز در آنجا از دکتر kleiner میخواهد توسط دستگاه پرتال جدیدی که ساخته(در مرحله آزمایش است و از همان نوع پرتالهایی است که نیاز به دنیای واسط برای تلپورت نداشته اند) او و الکس را به "east black mesa" منتقل کند ولی به خاطر دخالت حیوان دست اموز دکتر kleiner که یک "headcrab" است روند دستگاه مختل شده و گوردون بعد از اینکه ناگهان به چند مکان مانند دفتر دکتر breen در citadel که اکنون رییس نیروهای combine در زمین شده منتقل می شود(و البته همین انتقال لحظه ای او به دفتر breen باعث شناسایی اش توسط breen و اعلام حالت اضطراری در شهر برای دستگیری فریمن می انجامد)به بیرون ازمایشگاه kleiner می افتد و مجبور می شود برای رفتن به "east black mesa" از طریق خطوط راه آهن و مسیرهای فاضلابها و کانالهای حومه شهر اقدام کند.
ادامه سفر فریمن به east black mesa که Chapter ی نسبتا طولانی است.
در این Chapter او شروع به استفاده از اسلحه های گرم می کند و با نیروهای "civil protection" و موجودات فضایی مانند "barnacle" ها و "زامبی ها" درگیر می شود و از موتوری خاص برای پیشروی در مسیر استفاده می کند.
ادامه مسیر گوردون به "east black mesa" که مجبور به مبارزه با "hunter chopper" های combine شده و بعد ازمبارزات طولانی دیگر با انواع نیروهای combine بالاخره به مقصد میرسد.
نکته جالب توجه در این Chapter شروع دیده شدنهای G man در اطراف گوردون فریمن است که در این Chapter او را می بینیم که از فاصله دور و از ایوان طویله ای به او خیره شده و وقتی به انجا میرویم اثری از او نیست.
گوردون بالاخره به east black mesa می رسد.در ابتدا دکتر mossman را برای اولین بار ملاقات می کند(کسی که در black mesa رقیب گوردون در کسب جایگاه شغلی اوبوده) و دکتر eli vance همکار سابق خود در black mesa و رییس مقاومت(که بر علیه combine ها تشکیل شده) را می بیند.
او در آنجا طی گفت و گوهایی ها که با eli vance و دخترش و mossman دارد تقریبا پی می برد که در این 20 سالی که نبوده اتفاقات مختلف تلخی از تصرف زمین توسط combine ها گرفته تا طوفانهای پورتالی و جنگ 7 ساعته و.....رخ داده و دوستانش همراه دیگر مردمی که جرات همکاری دارند تشکیلاتی ترتیب داده اند که " مقاومت نام دارد" و قصد مبارزه با combine ها را دارند.
بعد از مکالمه ها الکس جاهای مختلف مجموعه را نشان داده و او را به حیاط پشتی مجموعه برده و او را با سلاح جاذبه و سگ دست آموزش آشنا می کند در حین بازی سگ و فریمن نیروهای combine که در پی یافتن فریمن بسیج شده اند ان مکان را یافته و آنجا را بمباران می کنند و الکس و فریمن و سگ به سرعت بر می گردند که سگ و فریمن به خاطر ریزش آوار جا مانده و الکس به فریمن می گوید تا از راه اسانسوری که به شهر "ravenholm " میرود به ریولهیم رفته و بعد از گذر از آنجا به آنها ملحق شود.
ravenholm جایی است که الکس هنگام نشان دادن مجموعه به او با ترس مشهودی فقط گفت " ما به انجا نمی رویم" و از جلوی آسانسور ان عبور کرد.
گوردون مجبور به عبور از شهر ravenholm می شود شهری که توسط combine ها شناسایی و توسط موشک های headcrab shell بمباران و در نتیجه به زامبی خانه تبدیل شده. مکانی خالی از سکنه انسانی و وحشتناک.فریمن با کشتن زامبی ها و عبور از تله های دست ساز به مسیر خود ادامه می دهد این تله های دست ساز را "پدر گرگوری"ساخته که از ساکنان آنجا بوده و اکنون قصدش کشتن زامبی ها و نجات به مردم عادی است او کم کم با فریمن دوست شده و حتی اسلحه شاتگانی را نیز به او می دهد.
آن دو مسیرشان را که به سمت معدنی که به بزرگراه 17 منتهی می شوند ادامه می دهند و در راه خود به قبرستانی می رسند که پر از زامبی است و پدر گرگوری به خاطر نجات جان فریمن و عبور او جان خود را فدا می کند و فریمن به سمت معدن و بزرگراه 17 روانه می شود.
وقتی بالاخره گرودون فریمن به بزگراه 17 می رسد و به دیگر اعضای مقاومت ملحق می شود توسط انها می شنود که eli vance طی حمله کمباینها به "east black mesa" دستگیر و به زندان nova prospekt فرستاده شده .از طریق مانیتور الکس از او میخواد که هر چه سریعتر به nova prospekt رفته و به همراه او و دیگر اعضای مقاومت جان پدرش را نجات بدهد.پس گوردون با ماشین "scout car" راهی زندان nova prospekt می شود.
در این بزرگراه و مناطق اطرافش فریمن برای اولین بار با سربازان combine و انواع جدیدی از موجودات بیگانه xen برخورد می کند.کلنل "odesa" نیز در این Chapter با فریمن آشنا شده و برای کشتن "combine gunship" به او اسلحه " RPG " را می دهد.
در این Chapter نیمه دوم سفر گوردون برای رسیدن به nova prospekt نشان داده می شود بعد از عبور از تونلی مملو از زامبی ها او به آخرین بخش ساحل می رسد و ماشین " scout car" را در نیز دراختیار ندارد او در این قسمت با "antilon guard" مواجهه می شود و بعد از مبارزه با آنها و کمک شدن توسط انسانها و ونتیگانتها به کمپ آنها رفته و با استفاده از "باگ بیت" که حاصل تخمک "antilon guard" است و در دست دارنده ان antilon ها را گول زده و بوی ملکه اشان را می دهد پیاده و به همراه antilon ها مسیرش را از طریق ساحل به nova prospekt ادامه می دهد در ساحل جنگ شدیدی بین combineها و فریمن و antilon ها در می گیرد و بالاخره بعد از شکستن لایه های حفاظتی زندان وارد آنجا می شود
اوضاع زندان نامساعد است و با حمه antilon ها و فریمن به آنجا وجنگ تمام عیاری که در آنجا اتفاق می افتد بیش از پیش به سمت تخریب و نابودی پیش میرود.
گوردون همچنان با کمک antilon ها راه خود را به سمت کمک به الکس برای نجات پدرش ادامه می دهد.این اخرین بخشی است که ما antilon ها را به عنوان دوست در کنار خود داریم.
گوردون فریمن الکس را در بخش ایستگاه راه اهن زندان(که مردم عادی را برای تبدیل شدن به stalker یا بردن به مناطق دیگر استفاده می کنند)ملاقات می کند آنها متوجه می شوند که دکتر mossman جاسوس کمباینها است که برای دکتر breen کار می کند.انها به دنبال eli vance و mossman زندان را جستجو می کنند و چندین بار نیز از یکدیگر جدا می شوند و بعد از مبارزه های زیاد با هم ابتدا eli vance و سپس mossman را پیدا می کنند mossman در حال کار بر روی ساخت تلپورتی مانند تلپورت ساخته شده در "east black mesa" است تا ضعف کمباینها در تلپورت از یک نقطه به نقطه دیگر بدون نیاز به عبور از دنیای واسطه را تامین کند.
mossman خودش و eli را به خارج از زندان به citadel تلپورت و از دست فریمن و الکس می گریزد و الکس و فریمن نیز مجبور می شوند از همین تلپورت برای رفتن به آزمایشگاه دکتر kleiner استفاده کنند.
الکس و گوردون با موفقیت به آزمایشگاه دکتر kleiner تلپورت می شوند ولی از سخنان دکتر و شرایط می فهمند که آنها به یک هفته بعد منتقل شده اند( زمان تلپورت در مبدا تا رسیدن به مقصد به جای چند ثانیه یک هفته به طول انجامیده)و در این یک هفته با شنیدن خبر حمله فریمن به nove prospekt و تخریب زندان(به علت انفجار تلپورت) و شنیدن دستگیری eli vance مردم مقاومت جرقه انقلاب را زده اند و شهر 17 کاملا به منطقه جنگی بین مردم عادی و نیروهای combine تبدیل شده.
kleiner نیز از سگ الکس در این مدت نگهداری کرده.الکس در کنار kleiner می ماند تا در فرار او کمک کند و گورون هم که تاثیر زیادی روی مردم دارد به انقلابیون می پیوندد تا به آنها یاری رساند در این Chapter گیمر می تواند از گروههای چند نفری برای پیشبرد مسیر در کنار خود استفاده کند و به جایی که calhoun گیر افتاده برود.
combineها که کم کم اوضاع را خطرناک می بینند و هیچ نتیجه ای از نیروهای دیگرشان(از سربازان گرفته تا giun shipها)نمی گیرند اخرین برگ برنده خود یعنی"strider" ها را نیز وارد میدان جنگ می کنند.striderها تا حد زیادی به داد combineها می رسند ولی با ادامه پیشروی انقلابیون انها نیز نمی توانند مانع غلیان خشم مردم شوند
در اواخر این Chapter الکس برمی گردد تا به گوردون کمک کند و ژنراتورها را از کار انداخته و در نتیجه دیوارهای فلزی combineها در محله های شهر را از کار بیندازد. ولی توسط combineها دستگیر شده و به citadel پیش پدر خود برده می شود.
جنگ های خیابانی به اوج خود رسیده گوردون تیمی را به همراه calhoun دست و پا کرده و به مبارزه های نفس گیر برای تصرف شهر ادامه می دهند .
گوردون و یارانش "ساختمان overwatch nexus" را نیز تصرف و مبارزه را فاتحانه تا رسیدن به پای ساختمان citadel ادامه می دهند.
ساختمان overwatch nexus :ساختمان اصلی نظامی combine ها در شهر 17 که برای تغذیه نیروها برای سرکوب انقلابیون به کار گرفته می شد این ساختمان قبل از حمله combine ها موزه یا اداره یا...بوده که بعد از ورود combine ها به ساختمان سیاسی و نظامی تبدیل می شود.
سازنده های بازی این ساختمان را از روی ساختمان پارلمان صربستان طراحی کرده اند
گوردون فریمن به کمک نیروی سگ در تخریب قسمتی از دیوار فلزی citadel به citadel نفوذ می کند گوردون در انجا با وضعیت ساختمان آشنا و راه خود را به طبقه آخرآنجا که دفتر breen است و الی و الکس در آنجا گروگان گرفته شده اند ادامه می دهد.
ولی در یکی از اتاق های کنترل تمامی اسلحه های او به تلی از خاکستر تبدیل می شود ولی اسلحه جاذبه اش قویتر شده و اکنون حتی قابلیت بلند کردن وپرتاب کردن افراد را نیز پیدا می کند.
ولی به هنگام خروج گوردون از اتاق او دستگیر شده و توسط سربازان combine به دفتر دکتر breen برده می شود.
گوردون دست وپا بسته مانند الکس و پدرش نزد breen و mossman در دفترش هستند breen یک به یک با هر سه انها صحبت و گوردون را به همدستی با G man متهم می کند(که mossman حرفش را قطع کرده ونیمه تمام می گذارد) و الکس را به مادرش تشبیه کرده و مسخره می کند و وقتی نفرتش را از eli vance اعلام و قصد فرستادن انها به combine world را می کند mossman عذاب وجدان گرفته وبا اسکیب پاد برین انها را ازاد و اتاق را تخریب می کند
breen از ترسش اسلحه جاذبه را براداشته و پا به فرار می گذارد و از combine advisor ی تقاضای اقامت در combine world می کند و در نتیجه هنگامی که قصد تلپورت به آنجا را دارد گوردون راکتور مورد نیاز برای انرژی را تخلیه و مانع اینکار می شود
در هنگامی که راکتور شروع به انفجار می کند زمان می ایستد............G man دوباره به سراغ گوردون آمده و از کارهای این بارش نیز به مانند شماره1 تشکر و دوباره او را به خلا می برد
سرنوشت الکس در ادامه و در اپیزودها مشخص می شود ولی سرنوشت دکتر breen بعد از متوقف ماندن زمان نامعلوم است(هرچند به نظر می رسد مرده باشد)
آغاز Half life 2-episode1
بازی دقیقا از پایان Half life 2 اغاز می شود گوردون خود را در خلا و در صحنه انفجار که توسط G man و در کنار او متوقف شده است می بیند در همین لحظه چند نور بنفش درخشیده و چند ورتیگانت وارد خلای ساخته جی من شده و الکس را از انجا نجات می دهند.در همین حین دری پشت G man باز شده و او در حال رفتن به سمت در است که دهان خود را گشوده و قصد زدن حرفی را به گوردون می کند ولی در همین لحظه باز چند ورتیگانت ار نور آبی وارد فضای خلا شده و گوردون را از G man جدا می کنند.در همین لحظه جی من کراوات خود را صاف کرده و با لحن خشنی می گوید"به هم می رسیم....." و از در خارج می شود..
گوردون در بیرون citadel و زیر آوار به هوش میاد سگ او را از زیر آوار در اورده و با هم به الکس ملحق می شوند(نمی دانند چطور سر از زیر آوار درآورده اند).الکس با پدرش و دکتر kleiner از طریق مانیتور سیار ارتباط برقرار می کند.
kleiner به او اطلاع می دهد که هسته citadel هر لحظه ممکن است منفجر شود و شعاع انفجارش تمام شهر 17 را دربرخواهدگرفت.پس تنها راه نجات برگشتن به citadel و کند کردن روند ذوب هسته برای گرفتن وقت جهت خروج از شهر است.
الکس و گوردون به کمک سگ وارد cirtadel می شوند وقتی که آنها در citadel هستند به مکالمه breen و combine advisor قبل از فرارش که ضبط شده دسترسی پیدا می کنند و در آن از التماس دکتر breen برای ارسالش به دنیای combine ا و وارد شدن به بدنی دیگر برای تحمل اکوسیستم جدید خبردار می شوند.
بعد از اتمام مکالمه انها combine advisorی را در pod مخصوصش می بیند دکه از citadel در حال خارج شدن هست.
راه خود را از میان نیروهایی که در حال تخلیه citadel هستند به هسته باز کرده و گوردون به سمت هسته رفته و بعد از طی مراحلی موفق می شود تا روند ذوب و انفجاری هسته را کند.الکس نیز در این حین به پیغامی از mossman که در سیستم کامپوترهای citadel ضبط شده دست می یابد در این پیغام تصویری mossman و یارانش را در منطقه ای قطبی می بینیم که در حال شرح کشف پروژه ای مهم هستند ولی حرفای او به خاطر حمله combineها ناتمام می ماند.الکس نیز به خاطر شرایط نمی تواند ادامه فیلم را ببیند و در عوض کپی از فیلم و دیتایهای مربوط به آن رابرای دکتر kleiner می گیرد تا او به آن نگاهی
حال که کار این دو یار موفق بوده انها خود را به "razor train" که از citadel خارج می شوند رسانده و سوار آن می شوند.این قطار حاوی تعداد زیادی stalker بوده که به citadel آورده میشده تا در انجا خدمت کنند.
قطار در راه دچار سانحه شده و در خرابه های شهر و در طبقات زیرین ساختمانه های شهری(مانند پارکینگ و انبار و...) که الوده به زامبی هاست متوقف می شود گوردون بعد از نجات الکس از قطار خارج و بی خبر از اینکه کجا هستند ناچار به دنبال راهی به سطح زمین به راه خود ادامه می دهند در این چپتر سربازان combine زامبی شده و antilon ها دشمنان اصلی گوردون الکس هستند.
بالاخره انها آسانسوری را پیدا کرده و بعد از مصیبت ها و مبارزات زیاد به سطح زمین می رسند.. .
گوردون و الکس به سطح زمین می آیند و در خیابان های خرابه شهر با چهره دکتر kleiner از مانیتور برخورد می کنند که به مردم می گوید "اثر superession" از کار افتاده و مردم می توانند به تولید مثل خود ادامه دهند.انها مسیر خود را بعد از مبارزاتی با combine ها و زامبی ها و antilon ها ادامه داده و با calhoun ملاقات می کنند calhoun و یارانش می گویند که انها در حال رفتن به ایستگاه قطار شهر هستند تا از آنجا شهر را تر ک کنند پس با هم راهی می شوند .البته گوردون و الکس مسیر خود را تغییر و از بیمارستان می روند .بیمارستانی که در داخلش جنگی بین زامبی ها و کمباینها در گرفته و در نتیجه راه را برای پیشروی آن دو سخت می کند.
بعد از مبارزه ای سخت با gunship ها و دیگر نیروها بالاخره آنها از بیمارستان خارج و به مسیر خود ادامه می دهند.
اوضاع citadel نیز وخیم است و هر لحظه احتمال انفجار citadel وجود دارد.
بالاخره به ایستگاه قطار می رسند و گوردون و الکس به مردم و شورشی ها برای خروج از شهر کمک می کنند در این حین نیروهای combine وارد عمل شده و درصدد جلوگیری از خروج انسانها از شهر هستند که گوردون بعد از مبارزه ای سنگین با آنها calhoun و مردم را با قطار راهی می کند ولی خودشان مجبورا به خاطر حمله strider ها نمی توانند به آنها ملحق شده و منتظر قطار دوم می مانند.بعد از مبارزه با striderها بالاخره سوار قطار شده و از شهر خارج می شوند ولی در خارج شهر و وقتی در منطقه جنگلی قطار به مسیر خود ادامه می دهد citadel منفجر شده و قطار انها نیز از خط خار شده و.....................بازی پایان می یابد.
آغاز Half life 2-episode2
بازی دقیقا از پایان episode 1 شروع می شود .قطار به خاطر شعاع انفجار citadel از ریل خارج شده و به سمت جنگل منحرف شده.گوردون والکس از تصادف جان سالم به در می برند و الکس از "اسلحه جاذبه" برای بیرون دراوردن گوردون از زیر آوار استفاده می کند خرابه های شهر 17 از دور قابل دیدن است با سوپر پرتالی که از فراز خرابه های citadel تا آسمان زبانه کشیده.طوفانهای پرتالی اتفاق می افتند که از سوپرتالها خارج می شوند طوفانهای پالسی که الکس آنها را دقیقا به مانند زمان جنگ های 7 ساعته می خواند و به نوعی تداعی کننده آن روزها برای اوست.طوفانهای پرتالی پالسی در همین چپتر چندین بار باعث فروختن پل ها و مسیرهای منهدم شده می شود.
الکس می گوید که انها باید با پایگاه "white forest" ارتباط برقرار کرده و آن فیلم و اطلاعاتی را که از citadel ضبط کرده اند به آنجا مخابره کنند آنها از معدنی که antilon و زامبی در خود داشته عبور کرده و الکس با "white forest" ارتباط برقرار می کند.دکتر kleiner و eli vance از زنده ماندن و سلامتی اشان اگاه شده و خوشحال می شود ولی مسیول پایگاه "white forest" دکتر magnussen وقتی از ماجرای "data pack"ضبط شده آگاه می شود خیلی بیشتر از جان گوردون و الکس به آن اهمیت می دهد و سریعا خواستار رساندن آن به پایگاه است.
صدای "hunter chopper" و نیروهای combine در آن حوالی نشان می دهد که combineها به شدت دنبال"data pack" ای هستند که گوردون و الکس آن را در اختیار دارند و اصلا نمی خواهند که انسانها از محتویات کامل آن آگاه شوند.
بعد از مدت کوتاهی الکس توسط یکی از "hunter" ها به شدت زخمی می شود ولی ورتیگانتی در آن حوالی hunter را دور کرده و سریعا به حال الکس رسیدگی می کند.
ورتیگانت الکس را به پایگاه مرزی معدنی در آن حوالی که توسط دو تن از اعضای مقاومت یعنی"sheckly" و " griggs" در آن محافظت می شود برده و هم نوعانش را نیز توسط صدای مخصوصی از تمام نقاط جنگل فرا میخواند تا به او کمک کنند.
این دو اعضای مقاومت و گوردون توسط "hoppermine" ها و سلاحهایشان و البته دستگاه "شناسایی antilon" antilon هایی را که از معدن در حال امدن به سمت انها را هستند نابود می کنند و این مبارزه را تا جایی ادامه می دهند که ورتیگانتهای یاری کننده می رسند.
ورتیگانتها به لارو "antilon" ها نیاز دارند تا الکس را درمان کنند در نتیجه گوردون این فداکاری را می کند و به همراه ورتیگانت همراهش به قسمتهای عمیق معدن می روند تا از لانه های antilon ها لارو آنها را بردارند و بر گردند.
انها در راه با مناطق زامبی زده و "antilon محافظ" روبرو می شوند و بعد از مبارزات از غار antilon ها ماده مورد نظر را برداشته و برمی گردند.ورتیگانتها نیز به موقع شروع به انجام عملیات سلامتی روی الکس می کنند.در این حین G man ظاهر شده و می گوید به خاطر ممانعتی که ورتیگانتها در citadel از برقراری ارتباط با گوردون ایجاد کرده اند او تا این زمان نتوانسته با گوردون ارتباط برقرار کند او به الکس اشاره کرده و از اهمیت زنده ماندن الکس و همچنین یاد اوری اینکه در زمان"حادثه Black mesa" او الکس را نجات داده می گوید و به موانع نجات دادن او از Black mesa(احتمالا دکتر breen)اشاره می کند.سپس او ارتباطی نیز با الکس بیهوش برقرار کرده و ازاو می خواهد تا به پدرش جمله "اماده نتایج غیرمترقبه باشید" را یاداوری کند.
بعد از بهبود الکس یکی از ورتیگانتها او و گوردون را تا سطح زمین همراهی می کند.در راه انها دسته ای از combineها را از دور می بیند که از طریق پلی به سمت پایگاه white forest در راه هستند و combine advisorیی را نیز توسط یدک کشها حمل می کنند.(G man نیز در فاصله دوری در قسمتی از جنگل برای لحظاتی دیده می شود که بعد قدم زنان از صحنه دور می شوند)
انها مسیرشان را از بین antilon guardها ادامه می دهند تا به پایگاه جنگلی رسیده و از آن طریق با استفاده از اتومبیل مسیرشان را به پایگاه white forest ادامه دهند.اما پایگاه پر از زامبی و headcrab است و گوردون با استفاده از پشتیبانی الکس از طریق سلاح دوربین دار به آن طرف پایگاه رفته و ماشین مورد نظر را از پل در حال تخریبی برداشته و به پایگاه آورده و بعد از کمک ورتیگانت برای استفاده از ماشین با او خداحافظی و سفر دو نفره اشان را ادامه می دهند.
گوردون و الکس به سفر خود ادامه می دهند.آنها در مسیر خود به برج رادیویی برمی خورند که الکس تصمیم می گیرد از مرکز مخابره آن برای اطلاع پایگاه white forest از نیروهای combieی که در حال لشگر کشی به آنجا هستند خبردار کند.در حین برق رسانی به فرستنده برای ایجاد ارتباط "hunterها" از راه می رسند و بعد از مبارزه ای نفس گیر توسط گوردون و الکس از پای در میایند.الکس ارتباطی را با white forest برقرار می کند که به خاطر دخالت نیروهای advisor نیمه تمام می ماند و الکس نمیتواند آنها را از خطر پیش رو آگاه کند.
در ادامه راه آنها با "advisorی" که در پیله فلزی خود است مواجه می شوند(قبل از رسیدن به او با حملات تلپاتیک و سردرد مواجه می شوند) انها منطقه ای را جستجو می کنند و در طویله ای به یکی از این "combine advisor"ها برخورد می کنند انها "دستگاه ساپورت حیاتی" او را از کار می اندازند "advisor" به یکباره از پیله فلزی خود خارج شده و الکس و گوردون را با استفاده از قدرت تلپاتیک خود به دیوار می چسباند او ابتدا بشکه و جنازه ای را در بر گرفته و نابودشان می کند ولی وقتی می خواهد گوردون را نیز توسط وارد کردن خرطومش در مغزش بکشد به خاطر خارج شدن از پیله اش و بهم خوردن اکوسیستمش مجبور به فرار می شود.گوردون والکس به مبارزه با کمباینهایی که دنبال انها می افتند می پردازند و با "hunter chopper" ای موجه می شوند .در نتیجه با ماشین در حالی که توسط "hunter chopper" تعقیب می شوند به پایگاه مقاومت بعدی در حوالی منطقه ای شبیه ایستگاه قطار می گریزند.موتور ماشین از کار افتاده و انها پیاده می شوند و در کنار اعضای مقاومت پایگاه و با شلیک مین های "chopper" به خودش توسط اسلحه جاذبه گوردون آن را از پای در می آورند اعضای مقاومت هم آنها را به داخل پایگاه می برند تا ماشین آنها را تعمیر و راهی اشان کند.
به علت کنترل سربازان combine بر منطقه ای در آن حوالی(قبرستان ماشینها و...) و کار گذاشتن سلاح مسلسلی خودکار امکان رفتن تعمیر کاران اعضای مقاومت به آنجا و استفاده ار قطعات یدکی ماشینها و حتی عبور از آن منطقه نیس در نتیجه باز مثل همیشه گوردون به پایگاه cimbineها در آن مکان که زامبی زده نیز هست تاخته و با از کار انداختن مسلسل خودکار اسباب تعمیر ماشین را فراهم کرده و تعمیرکار راداری را نیز بر روی ماشین انها نصب می کند تا قادر به شناسایی و استفاده از لوازم و مهمات اعضای مقاومت شده و از آن استفاده کنند.
به راه افتاده و بعد از عبور از مناطق زامبی زده و جنگلی به مکان کاروانسرا مانندی می رسند و در هنگام عبور از آنها توسط نیروهای combine به تله می افتند و بعد از مبارزه ای نفسگیر با hunter و سربازان combine دیوارهای الکتریکی combine ها را غیر فعال و به مسیر خود ادامه می دهند.(در اولین لحظه ورود به این منطقه G man را می توان در ورودی کاروانسرا دید که به داخل می رود)
در راه "combinr dropship" ای را می بینند که توسط مقاومت سقوط و مرده است کمی جلوتر و در نزدیکی جنگل سفید در رود خانه ای "striderی" را نیز می ببیند که بر زمین افتاده و مرده است ولی انها در اشتباه بودند.در یک لحظه strider بر خواسته و قصد کشتن انها را می کند که یکباره سگ الکس از راه رسیده و بعد از مبارزه ای جانانه strider را از پای در میاورد.
بعد از در آغوش گرفتن الکس توسط سگ و ابراز احساسات و البته ملاقات اعضای مقاومت(که سگ همراه انها بوده)به سمت white forest می روند و وارد پایگاه می شوند.
گوردون والکس دوباره به دکتر kleiner و eli vance ملحق می شوند الکس بالاخره "data pack" را که از citadel به همراه داشت به دکتر kleiner می دهد آنها همچنین با دکتر magnussen رییس پایگاه و جزو دانشمندان سابق black mesa بوده ملاقات می کنند فردی بد اخلاق و ترش رو که با گوردون هم به خاطر خراب کردن غذایش در مایکرویو در زمان کارش در black mesa چندان میانه خوبی ندارد.
گوردون و الکس در می یابند که تیم "white forest" در حال آماده سازی و پرتاب موشکی هستند که بتواند سوپر پرتالی که در citadel ایجاد شده را ببندد و به کد های موجود در "data pack" انها برای دانستن کد پرتالها نیاز بوده است.
در حین آماده کردن مقدمات شلیک موشک combine ها به سیلوی شماره 1 پایگاه که برای پرتاب موشک بوده حمله می کنند و گوردون و اعضای مقاومت بعد از مبارزاتی با hunterها و سربازان combine سیلو را بسته و بطور موقت جلوی حمله combine ها را می گیرند.
بعد از خنثی کردن موقتی حمله combineها گوردون به اتاق فرمان(kleiner و eli vance و الکس)ملحق می شوند.kleiner و eli موفق به کد گشایی کامل پیغام تصویری mossman که در آن package بوده میشوند.این ویدیو آشکار می کند که پروژه ای که mossman از آن صحبت می کند تکنولوژی است که توسط کشتی "Borealis" حمل میشده و متعلق به شرکت "aperture"بوده است که در قطب لنگر گرفته و mossman و یارانش آن کشتی را کشف کرده اند.kleiner می گوید که باید به سرعت ّبه آنجا رفته و از این تکنولوژی استفاده کرده(احتمالا نوعی پرتال بوده که combineها نیز به خاطر ضعف در تلپورت بدان نیازمندند)ولی دکتر vance هشدار می دهد که نمی خواهد " حادثه Black mesa" دیگری اتفاق بیفتد و از گوردون و الکس قول می گیرد تا هر چه سریعتر به قطب رفته و این کانتینر حاوی تکنولوژی مرموز را نابود کنند و mossman را نیز نجات دهند.
دکتر magnussen دکتر kleiner را برای اخرین مراحل آماده سازی فرا می خواند و گوردون و الکس و eli vance با همدیگر صحبت می کنند.در بین صحبتها الکس پیغامی را که G man به او گفته بود تا به پدرش بگوید را می گوید و پدرش یکباره تا حد مرگ شوک زده می شود الکس هم از وضع جسمی او ترسیده و به قصد اوردن آب از اتاق خارج می شود که eli vance در مورد G man و تعویض نمونه ها و بیان همین جمله از زبان G man در آن زمان به او در black mesa می گوید.
بهرحال این سخنان با برگشتن الکس و البته شروع حمله بزرگ و اصلی combineها به پایگاه ناتمام می ماند.دکتر magnussen سلاحی به نام"magnussen device" ساخته که مانند توپ بوده و با چسباندن به کله striderها انها را با یک شلیک منفجر می کند گوردون پس از تمرین با این اسلحه راهی دفاع از پایگاه می شود و بعد از مبارزه ای که به همراه اعضای مقاومت علیه striderها و hunterها می کند بر آنها چیره شده و به پایگاه بر می گردد.
گوردون در پایگاه تشکر غیر منتظره ای از دکتر magnussen دریافت می کند .لحظاتی قبل از ارسال موشک و دور از چشمان الکس eli vance دوباره به گوردون هشدار می دهد که پیغام G man به او خطرناک بوده و نوید حادثه black mesa دیگری می دهد در نتیجه از او می خواهد که حتما تکنولوزی موجود در کشتی Borealis را نابود کند.در پایان نیز از گوردون تشکر کرده و می گوید"مانند پسر نداشته ام به تو افتخار می کنم".راکت با موفقیت پرتاب و سوپر پرتال بسته شده و مانع از کمک خواستن combineها برای نیروی کمکی از دنیای combineها می شود.
الکس می گوید که هلی کوپتر مورد نیاز برای سفرشان را تعمیر کرده و حال آنها می توانند برای رسیدن به Borealis از ان استفاده کنند.
در همین حین که الکس و گوردون آماده جمع کردن وسایل برای سفر می شوند combine advisorها حمله کرده و الکس و گوردون را به توسط نیروی تلپاتیکی خود به دیوار چسبانده و الی وانس را می گیرند.الی وانس دراخرین لحظات قبل از مرگش برای بار سوم به گوردون می گوید که تکنولوژی موجود شرکت aperture در کشتی را نابود کند به دخترش نیز ابراز علاقه کرده و از او می خواهد که به صحنه کشته شدنش نگاه نکند.
advisor خرطوم را در مغز او فرو کرده و او را می کشد(احتمالا اطلاعات مغز او در مورد مقاومت و کشتی Borealis را نیز از مغز او جذب می کند)
در همین لحظه دوباره سگ از راه رسیده و گوردون و الکس رانجات می دهد الکس سریعا به سمت بالین پدر مرده اش میرود و شروع به گریه می کند.بازی در همین لحظه و در میان گریه ها و ناله های الکس تمام می شود.