03-14-2015, 05:04 AM
نقد نسبتا خوبی بود. (یاد خودم افتادم که واسه نقد این بازی چه دهنی ازم سرویس شد)
میدونی، از معدود افرادی هستی که تکلیفت با خودت روشنه و میدونی چی مخوای بنویسی.
مقدمه کوتاه ولی بسیار خوب بود.
استفاده از رنگ قرمز در بعضی جاها خیلی خوب بود ولی اینکار رو تو مقالات رسمی انجام نده ولی فروم زیاد مهم نیست. مشکل رنگبازیت اینه که تو میانه ی کار بخصوص بخش صداگذاری به بعد، دیگه رنگین کمان راه انداخته بودی. آخه برادر من، به فکر خودت نیستی، به فکر چشم ما باش. کور شدیم با اون رنگ آبی کمرنگ!
داستان رو که اصلا نقد نکردی. فقط خلاصه گفتی که هیچی کلا! متاسفانه اکثرا تو نقد داستان مشکل دارین.
گیم پلی خیلی خوب بود ولی نیازی نبود که آلبوم عکسای بازی و مهمات رو خالی کنی تو متنت. (داداش اومدیم خودتو ببینیم نه عکسا رو)
گرافیک رو خیلی بیشتر میشد توضیح داد. کلا باید گرافیک فنی بازی رو نابود میکردی تو نقدت با اونهمه ایرادات ریز و درشتی که بخصوص تو نسخه PC داشت! (رو چی بازی کردی اینو؟)
صدا گذاری متوسط بود. اومدی یه حرکتی بزنی ولی زدی تو جاده خاکی! ببین اگه میخوای یه چیزی رو از فضای دور از بازی بیاری و بعد به بازی بستش بدی، باید تو استفاده از کلمات خیلی دقیق باشی؛ باید بدونی میخوای چجوری توضیح بدی و حواست باشه نه زیاد کشش بدی و نه زود تمومش کنی.
گذشته از اون شما 5 خط درباره حس شنوایی و ادراک گوش و... زدی که به جای بهتر کردن مقاله بهش ضربه میزنه. همون جاییه که گفتم خواستی یه حرکت بزنی ولی زدی تو جاده خاکی. شما باید این مبحث رو تو خط دوم پس از "...ساخته و درنظر می گیرد." تموم میکردی و کشش نمیدادی بیخودی و میرفتی سراغ صداگذاری خود بازی. (برجستگی دوم)
مشکل بعدی در ادامه همون بخشه که میری سراغ صداگذاری خود بازی. اون چیزی که تو ذهنت بود رو به اون زیبایی که من میدونم و خودت میدونی، نتونستی بیان کنی تو متن. (واقعا میدونم منظورت چی بوده و چی رو میخواستی توصیف کنی که خیلی هم کار قشنگیه)
ببین داداش، مسئله اصلی نحوه نگارش و توصیفت و همینطور کلماتی که استفاده میکنی هستند. باید بهترین توصیف با استفاده از بهترین کلمات رو به بهترین روش بنویسی تا خواننده حال کنه!
خودت باید سختگیرترین منتقد نوشته های خودت باشی. اینطوری میبینی که بارها و بارها وقتی نوشته ات رو از اول مرور میکنی، با سختگیری بیش از حد، کلی تغییرات به وجود میاری. (یادمه سر یه بررسی که تقریبا تا وسطاش نوشته بودم، بعد از یه بار خوندن، بیشتر از 70 درصدش رو تغییر دادم. خودم خیلی تعجب کردم )
راستی فونتت به نظرم خیلی خوبه ولی انگلیسی رو خیلی بد مینویسه. از times new roman استفاده کن. خودم همیشه از اون استفاده میکنم.
خیلی خوب مینویسی. ادامه بده.
مشتاق دیدن کار بعدیتم. ;)
میدونی، از معدود افرادی هستی که تکلیفت با خودت روشنه و میدونی چی مخوای بنویسی.
مقدمه کوتاه ولی بسیار خوب بود.
استفاده از رنگ قرمز در بعضی جاها خیلی خوب بود ولی اینکار رو تو مقالات رسمی انجام نده ولی فروم زیاد مهم نیست. مشکل رنگبازیت اینه که تو میانه ی کار بخصوص بخش صداگذاری به بعد، دیگه رنگین کمان راه انداخته بودی. آخه برادر من، به فکر خودت نیستی، به فکر چشم ما باش. کور شدیم با اون رنگ آبی کمرنگ!
داستان رو که اصلا نقد نکردی. فقط خلاصه گفتی که هیچی کلا! متاسفانه اکثرا تو نقد داستان مشکل دارین.
گیم پلی خیلی خوب بود ولی نیازی نبود که آلبوم عکسای بازی و مهمات رو خالی کنی تو متنت. (داداش اومدیم خودتو ببینیم نه عکسا رو)
گرافیک رو خیلی بیشتر میشد توضیح داد. کلا باید گرافیک فنی بازی رو نابود میکردی تو نقدت با اونهمه ایرادات ریز و درشتی که بخصوص تو نسخه PC داشت! (رو چی بازی کردی اینو؟)
صدا گذاری متوسط بود. اومدی یه حرکتی بزنی ولی زدی تو جاده خاکی! ببین اگه میخوای یه چیزی رو از فضای دور از بازی بیاری و بعد به بازی بستش بدی، باید تو استفاده از کلمات خیلی دقیق باشی؛ باید بدونی میخوای چجوری توضیح بدی و حواست باشه نه زیاد کشش بدی و نه زود تمومش کنی.
نقلقول: همه ی پدیده ها و رویدادها را می توان از طریق ساختمان های وسیع چشم و گوش شناسایی کرد. یعنی منشا تمام تصاویر ساخته شده داخل ذهن ما نتیجه خوب گوش دادن و ادراک بقیه حواس است؛ به عبارتی دیگر هر صدایی که به گوش ما می رسد، مغز به صورت خودکار با توجه به شناختی که از آن صدا داریم تصویری را ساخته و در نظر می گیرد. به خاطر همین موضوع است که ما می توانیم صدا های مختلف را از یکدیگر تشخیص بدهیم و مثلا بگوییم، که آن صدا خوب و گوش نواز است یا بد و گوش خراش، این صدا گرم و گیراست و آن صدا سرد و بی روح ، حالا وقتی که مغز شما در مرحله سوم بازی،صدای اره برقی را با تصویر یک غول ترسناک درک کرده است و شما هم در اثر چند بار باختن، آن مرحله را تکرار کردید مغز شما به صورت کامل با درک صدای اره برقی، یک تصویر غول ترسناک را در گوشه ای از مغز شما درست می کند و شما به خاطر می سپارید.حالا به مرحله یازدهم می روید از پشت دیوار صدای اره برقی می آید، وجود شما را ترس فرا می گیرد، آرام آرام به پشت دیوار حرکت می کنید،ولی یک دستگاه برقی را میبینید! پس فهمیدید که اصوات و صداهای مختلف چگونه می توانند با جادویشان مغز مارا فرا گیرند... برای مثال آیا شما می دانستید که صدای دشمنان بازی را با انواع مواد خوراکی تهیه کردند؟ (در آخر همین مقاله ، ویدئو صدا گذاری دشمنان که با انواع مواد خوراکی تهیه شده است را می توانید ببینید.)الان اونجایی که برجسته کردم رو نگاه کن. (از بس همه جا رنگی رنگیه من فقط به برجسته کردنش برای جلب توجه بسنده کردم) نگاه کردی؟ خب... الان شما بعد از نقطه "یعنی" گذاشتی که خب به این معنیه که برای جمله ت ادامه ای در نظر داری پس چرا نقطه گذاشتی؟ یا باید هیچی نمیذاشتی یا نقطه ویرگول "؛" که نشانه ی جمله ی ادامه داره!
گذشته از اون شما 5 خط درباره حس شنوایی و ادراک گوش و... زدی که به جای بهتر کردن مقاله بهش ضربه میزنه. همون جاییه که گفتم خواستی یه حرکت بزنی ولی زدی تو جاده خاکی. شما باید این مبحث رو تو خط دوم پس از "...ساخته و درنظر می گیرد." تموم میکردی و کشش نمیدادی بیخودی و میرفتی سراغ صداگذاری خود بازی. (برجستگی دوم)
مشکل بعدی در ادامه همون بخشه که میری سراغ صداگذاری خود بازی. اون چیزی که تو ذهنت بود رو به اون زیبایی که من میدونم و خودت میدونی، نتونستی بیان کنی تو متن. (واقعا میدونم منظورت چی بوده و چی رو میخواستی توصیف کنی که خیلی هم کار قشنگیه)
ببین داداش، مسئله اصلی نحوه نگارش و توصیفت و همینطور کلماتی که استفاده میکنی هستند. باید بهترین توصیف با استفاده از بهترین کلمات رو به بهترین روش بنویسی تا خواننده حال کنه!
خودت باید سختگیرترین منتقد نوشته های خودت باشی. اینطوری میبینی که بارها و بارها وقتی نوشته ات رو از اول مرور میکنی، با سختگیری بیش از حد، کلی تغییرات به وجود میاری. (یادمه سر یه بررسی که تقریبا تا وسطاش نوشته بودم، بعد از یه بار خوندن، بیشتر از 70 درصدش رو تغییر دادم. خودم خیلی تعجب کردم )
راستی فونتت به نظرم خیلی خوبه ولی انگلیسی رو خیلی بد مینویسه. از times new roman استفاده کن. خودم همیشه از اون استفاده میکنم.
خیلی خوب مینویسی. ادامه بده.
مشتاق دیدن کار بعدیتم. ;)