مرد قلمی

[mamadoo]

بازی در جنگلی انبوه در شب و فقط با یک چراغ قوه آغاز می شود که باتری اش تمام خواهد شد.همتن ابتدای بازی نوشته ای هدف بازی را بیان می کند :گهشت یادداشت را پیدا کن"همین!بدون هیچ راه نمایی ای شما شروع می کنید به راه رفتن در جنگلی انبوه که صدای هر جنبنده ای در آن ترسناک به نظر می رسد. در این جنگل ده مکان خاص مثل یک خانه,یک کانال,یک کامیون و... وجود دارد که ممکن است یادداشت ها در اطراف آن ها باشد.با پیدا کردن اولین یادداشت,سر وکله ی مرد قلمی پیدا می شود که از بین درختان انبوه سرک می کشد و شما را نظاره می کند.موسیقی تهدیدآمیز می شود و می فهمید که به قلمرو ممنوعه اش نفوذ کرده اید.ضربان قلب این جا بالا می رود.هر یاداشتی را که پیدا میکنید مرد قلمی نزدیک تر از قبل می شود.اگر به او مستقیم نگاه کنید,شروع میکند به برفکی شدن و درجا می میرد.باید به میان درختان فرارکنید و در میان درختان او دوباره و دوباره ظاهر می شود.این جاست که ناگهان پشت تان تیر میکشد,جنگل بی انتها می نماید و این بازی بعنتی کوتاه تبدیل به یکی از ترسناک ترین تجربه های تاریخ بازی های رایانه ای می شود.