08-10-2016, 07:37 PM
الفرد: (( من زمانی در برمه بودم. من و دوستانم برای حکومت محلی کار میکردیم. اونها سعی میکردن با دادن جواهرات به عنوان رشوه، وفاداری روسای قبیله رو بخرن، اما یک راهزن کاروان اونا رو در جنگلی در شمال رانگون مورد حمله قرار داد. پس مارو مامور کردن که جواهرات رو پیدا کنیم، اما در طی 6 ماه هیچ کس با اون راهزن معامله نکرده بود. یک روز پسر بچهیی رو دیدم که با یک یاقوت به اندازه یه پرتغال داره بازی میکنه، اون راهزن جواهرات رو دور مینداخته))
بروس: ((پس چرا اونا رو دزدیده بود؟))
آلفرید: ((چون فکر میکرد سرگرمی خوبیه، چون بعضی از آدمها دنبال چیزها منطقی مثل پول نیستند، نمیشه اونا رو خرید، نمیشه بهشون زور گفت، یا باهاشون مذاکره کرد. بعضی آدمها فقط میخواهن سوختن دنیا رو تماشا کنن))
دیالوگ ماندگار | The Dark Knight
بروس: ((پس چرا اونا رو دزدیده بود؟))
آلفرید: ((چون فکر میکرد سرگرمی خوبیه، چون بعضی از آدمها دنبال چیزها منطقی مثل پول نیستند، نمیشه اونا رو خرید، نمیشه بهشون زور گفت، یا باهاشون مذاکره کرد. بعضی آدمها فقط میخواهن سوختن دنیا رو تماشا کنن))
دیالوگ ماندگار | The Dark Knight