08-27-2013, 10:19 AM
(آخرین ویرایش: 08-27-2013, 10:20 AM، توسط hitman- 47.)
شناسنامه
نام: کریس رد فیلد
ملیت: آمریکایی
گروه خونی: O
شغل در گذشته: یکی از افراد تیم استارز بوده است که کم کم به یک کاپیتان تبدیل شده است
وضعیت: زنده
صدا پیشه ها: Michael Filipowich (CV) Joe Whyte (REmake)Dave Wittenberg (Pachislot)Roger Craig Smith (RE5, DC, Mercenaries 3D, Rev, RE6, MvC3) Hiroki Touchi (MvC3 Japanese)
اولین حضور: RESIDENT EVIL 1
کریس یکی از شخصی های مثبت این بازی است و همچنین جزو محبوبترین شخصیت ها.
کریس در سال 1998 متاسفانه به کوهستان آرکی برای نجات تیم براوو که به آنجا رفت اما آنها چندی بعد از اینکه فرود آمدن طول نکشید که نگاهشان به سگ هایی خونی و وحشی که به نظر میرسید ویروسی هستن خورد و دیگر از این جا به بعد را در بیوگرافی کامل شخصیت بازی ادامه خواهیم داد.
![[تصویر: 200px-Chris_Redfield.jpg]](http://images3.wikia.nocookie.net/__cb20110708005056/residentevil/images/thumb/c/c4/Chris_Redfield.jpg/200px-Chris_Redfield.jpg)
The Mansion Incident
در July 24 سال 1998 تیم آلفا به کوهستان ارکی که مکانی خارج از شهر راکون سیتی بود برای کمک به افراد تیم براوو فرستاده شدن.بعد از اینکه کریس و هم تیمیهایش رسیدن در حال قدم زدن بودن که یهو چشمشون به لاشه ی هلیکوپتر تیم براوو افتاد.ناگهان زمانی که اونا در بین علف ها به دنبال تیم براوو بودن یکی از افرادشون به نام Joseph Frost مورد ضربه یک سگ وحشی قرار گرفت و اون سگ او را به طور زنده زنده خورد.جیل میخواست که به ان سگ شلیک کنه ولی فهمید که تفنگش تیر نداره و یکی از سگ های وحشی فهمید که جیل اونجاست و میخواست جیل را به قتل بروسونه که کریس او را نجات داد.اونا سریع شروع کردن به فرار و کریس در حال دویدن بودکه دید یک سگ دنبالشه ولی خوشبختانه وسکر چشمش به یک عمارت خورد و اونا سریعا به اون عمارت رفتن.اونجا کریس گفت که ما بازم به دنبال افرادمون و افراد تیم براوو میگردیم حتی اگر ... .
برای همین هم هر کدام به طرفی رفتن و کریس به طرف چپ عمارت رفت و شروع به گشت زدن زد و پس از مدت ها گشت در این عمارت اهریمنی و قتل چندین زامبی بالاخره توانست دو تن از گروه تیم براوو را پیدا کند که نام های آنها عبارت بود از Rebecca Chambers و Richard Aiken بالاخره در آخر هم کریس توانست کاپیتان تیم براوو را زنده پیدا کند اما قبل از اینکه بخواهد به او کمک کند وسکر با تفنگ نشناخته ای به کاپیتان تیم براوو شلیک کرد ولی کریس باز هم نفهمید که او را چه کسی به قتل رسانده است.
کریس بالاخره وسکر را پیدا کرد و گفت که گویا قصد دارد به تیم براوو به پیوندد تا شانس بیشتری برای رهایی از این عمارت داشته باشند اما وسکر به Rebecca و یک حیوان وحشی به نام تایرنت را رها کرد و اونجا بود که کریس پی برد که او چه کسی است.کریس بعد از پیدا کردن جیل و نجات دادن او از دست وسکر دوباره با تایرنت روبرو شد ولی اینبار کریس او را از پای در آورد و آنها توانستد که از این عمارت اهریمنی نجات پیدا کنند ولی وسکر خود را به موش مردگی زد تا آنها فکر کنند که داستان به پایان رسیده است.این در حالی بود که اینجا تازه سر خط بود.
Post-Mansion
چندی بعد از حادضه قبلی کریس پی برده بودکه شرکت آمبرلا چه کار هایی میکند تصمیم گرفت تا مدارکی جمع کند و به دست مقامات برساند اما متاسفانه آنها مقامات رشوه گرفته بودن و ه همین دلیل هیچ کس حرف های کریس را با ور نکرد و شرایط زمانی از این بد تز شد که دیگر گروه دیگری را به جای تیم استارز آوردند و اینبار دیگر هیچ کس حرف های او را باور نمیکرد.اما او به نظر میرسد که اعتماد به نفس بیشتری دارد و از یکی از قامات گروه r.p.d در خواست کرد تا او را به اروپا ببرند اما به تنهایی ولی او در اشتباه بود زیرا که آن مقامات ا آمبرلا حمایت میکردن.او بعد از اینکه تصمیم گرفت به اونجا برود با یکی از دوستانش به جیل گفت که در شهر بماند و شروع به ججمع کردن مدارکی بکند و در واقع آنها را ساپورت کند.اما بری کریس را تنها نگذاشت و آنها با هم به اروپا رفتند.
![[تصویر: 166px-Chriscvxremake.jpg]](http://images2.wikia.nocookie.net/__cb20110131093633/residentevil/images/thumb/8/84/Chriscvxremake.jpg/166px-Chriscvxremake.jpg)
Rockfort Island and Antarctica
زمانیکه کریس به دنبال مدارکی بر ضد آمبرلا بود خواهرش میخواست که با او ملاقاتی شته باشد و به همین دلیل بی خبر از همه چیز به شهر راکون سیتی آمد و با پسر جوانی به نام یون آشنا شد و لیان او را به اروپا برد اما متاسفانه قبل از اینکه خواهر کریس با او ملاقات داشته باشد پلیس های امنیتی او را بازداشت کردند و به جزیرا راک فورد بردنش و باز هم کار کریس گره خورد و مجبور شد که به دنبال خواهرش به جزیره راکفورد برود او بعد از مدت ها گشت و گذار در این جزیره به طور ناگهانی با وسکر ملاقاتی داشت اما با سرعتی که وسکر داشت او متوجه شد که گویا وسکر ویروسی به خود تزریق کرده است زیرا که رنگ چشمانش قبلا به این گونه نبوده است اما وسکر باز هم با کریس کاری نداشت و او را رها کرد.بالاخره کریس توانست کلر خواهرش را پیدا کند و آنها در حالی که قصد داشتن از اینجا فرار کنند وسکر دوباره به آنها نارو زد و قصد داشت تا با دزدیدن دوباره کبر او را به دنبال خود بکشد سر انجام کریس توانست خواهرش را برای دومین بار آزاد کند اما وسکر از او خواست تا که با او مبارزه تن به تنی داشته باشد و کلر را رها کند.
کریس هم به خاطر خواهرش با وسکر شروع به جنگیدن کرد و پس از مدت زمانی طولانی نگ آن دو ادامه داشت تا اینکه کریس توانست خود را از دست آن مخمصه رها کند و کریس و کلر توانستند از آنجا هم فرار کنند.
![[تصویر: 242px-REUC_Chris_Redfield.jpg.jpeg]](http://images1.wikia.nocookie.net/__cb20090926031626/residentevil/images/thumb/f/fd/REUC_Chris_Redfield.jpg.jpeg/242px-REUC_Chris_Redfield.jpg.jpeg)
The End of Umbrella
پنچ سال بعد, در سال 2003 کریس و جیلی تمام تمرکزشان را صرف از بین بردن شرکت آمبرا میکنند.آنها به یکی از شعبه های این شرکت در روسیه میروند و آنها در آنا با سلاح جدید b.o.w که نام رمزی آن T-A.L.O.S است آشنا میشوند و با هزار جور مکافات و بدبختی میتوانند آخرین امید این شرکت را از بین ببرند و با اینکار گویا که دیگر شرکت آمبرلا از بین میرود و دیگر برگ برنده در دست کریس و افرادش است اما باز هم هنوز آلبرت وسکر زنده است و این بد ترین موضوع برای آنها است زیرا که آنها باز هم باید با داستان های دیگری روبرو شوند.
![[تصویر: 180px-Chris_Edonia.jpg]](http://images1.wikia.nocookie.net/__cb20130620081154/residentevil/images/thumb/f/fa/Chris_Edonia.jpg/180px-Chris_Edonia.jpg)
رزیدندنت اویل 6 در ادونیا
بعد از حوادث Il Veltro Conspiracy,Spencer Estate Investigation,Kijuju Incident در December 24 سال 2012 کریس و چند تن از هم تیمهایش برای مبازه با گروه بیوتروریستی به Edonian میروند تا با ویروس جدید c که باعث تبدیل شدن انسان ها به هیولا میشود مبارزه کنند آنها همانطور که در حال مبارزه با این ویروس هستند به طور ناگهانی با هیولا هایی که توسط ویروس c به وجود آمده است آشنا میشوند و با آن شروع به مبارزه میکنند و جیک مولر و شری برکین هم به آنها میپیوندند سپس پس از نابودی این هیولا آنها با ایدا ملاقاتی دارند و ایدا کریس و هم تیمهایش را گول میزند و میگوید که من راه فرار از این جهنم دره را میدانم و کریس هم متاسفانه به او اعتماد میکند و در حال رفتن به دنبال او هستند که ایدا بمب عجیبی را که ویروس جدید c در آن نهفته است را به سمت کریس و افرادش پرتاب میکند و از یاران او فقط پریز باقی میماند.
![[تصویر: 180px-RE6_Lanshiang_Chris.jpg]](http://images3.wikia.nocookie.net/__cb20121227044728/residentevil/images/thumb/8/80/RE6_Lanshiang_Chris.jpg/180px-RE6_Lanshiang_Chris.jpg)
در چین
کریس و پریز بالاخره میتوانند از ان شهر نفرین شده فرار کنند و به شهر چین میروند و چندی بعد از وارد شدنشان به چین آنها متوجه میشوند که ایدا وونگ هم در این شهر حضور دارد و به دنبال او میگردند و به طور ناگهانی چشمشان به او میخورد آنها به دنبال ایدا میروند تا او را به قتل برسانند اما به طور ناگهانی لیان عاشق به زیر تفنگ کریس میزند و تمام تیر هایش خطا میرود بعد هم کریس میگوید که لیان اون برای شرکت جدیدی که همانند همان شرکت نابود شده آمبرلا است کار میکندو لی لیان میگوید که این ها همه تهمت و دسیسه است و در آنجا هم ایدا بمبی دود زا پرتاب میکند و دوباره هم قصر در میرود.
کریس از این کار لیان خیلی دل خور میشود و گویا که دیگر با لیان هیچ حرفی ندارد بعد از اینکه کریس از این منطقه خارج میشود به او میگویند که تا دقایقی دیگر بمبی ویروسی به شهر چین پرتاب میشود و همان افرادی هم که در چین هنوز آلوده به ویروس نیستند هم ویروسی خواهد شد و اونجاست که کریس با کمک پریز به سمت مکانی که قرار است موشک از آنجا پرتاب شود میرود ولی با اینکه به موشک تیر میزنند و همه کار میکنند باز هم نمیتوانند مانع پرتاب آن موشک شوند و باز هم کریس یک شکست دیگر میخورد و او دیگر تحمل کشته شدن افرادش را ندارد اما خوشبختانه توانند از این مخمصه جان سالم به در ببرند ولی باز هم فکر کریس مشغول این است که چرا نتوانست مانع پرتاب آن موشک ویروسی شود.
![[تصویر: Chrisepilogue.png]](http://images.wikia.com/residentevil/images/d/dc/Chrisepilogue.png)
بعد از حادثه ی لاشیانگ,کریس برای دومین بار به بار اروپا میرود و با مشکلاتی که قبلا داشته است او به یک فرد الکلی تبدیل شده است و این در حالی است که یک سرباز BSAA و به او میگوید که دوباره مرحله جدید آغاز شده است و اینجاست که کاپیتان کریس به دنبال آن سرباز میرود تا از جزییات این مرحله آگاهی لازم را به دشت بیاورد.
![[تصویر: 4b6e2c9a91eb01f71.jpg]](http://upload.tehran98.com/upme/uploads/4b6e2c9a91eb01f71.jpg)
نام: کریس رد فیلد
ملیت: آمریکایی
گروه خونی: O
شغل در گذشته: یکی از افراد تیم استارز بوده است که کم کم به یک کاپیتان تبدیل شده است
وضعیت: زنده
صدا پیشه ها: Michael Filipowich (CV) Joe Whyte (REmake)Dave Wittenberg (Pachislot)Roger Craig Smith (RE5, DC, Mercenaries 3D, Rev, RE6, MvC3) Hiroki Touchi (MvC3 Japanese)
اولین حضور: RESIDENT EVIL 1
کریس یکی از شخصی های مثبت این بازی است و همچنین جزو محبوبترین شخصیت ها.
کریس در سال 1998 متاسفانه به کوهستان آرکی برای نجات تیم براوو که به آنجا رفت اما آنها چندی بعد از اینکه فرود آمدن طول نکشید که نگاهشان به سگ هایی خونی و وحشی که به نظر میرسید ویروسی هستن خورد و دیگر از این جا به بعد را در بیوگرافی کامل شخصیت بازی ادامه خواهیم داد.
![[تصویر: 200px-Chris_Redfield.jpg]](http://images3.wikia.nocookie.net/__cb20110708005056/residentevil/images/thumb/c/c4/Chris_Redfield.jpg/200px-Chris_Redfield.jpg)
The Mansion Incident
در July 24 سال 1998 تیم آلفا به کوهستان ارکی که مکانی خارج از شهر راکون سیتی بود برای کمک به افراد تیم براوو فرستاده شدن.بعد از اینکه کریس و هم تیمیهایش رسیدن در حال قدم زدن بودن که یهو چشمشون به لاشه ی هلیکوپتر تیم براوو افتاد.ناگهان زمانی که اونا در بین علف ها به دنبال تیم براوو بودن یکی از افرادشون به نام Joseph Frost مورد ضربه یک سگ وحشی قرار گرفت و اون سگ او را به طور زنده زنده خورد.جیل میخواست که به ان سگ شلیک کنه ولی فهمید که تفنگش تیر نداره و یکی از سگ های وحشی فهمید که جیل اونجاست و میخواست جیل را به قتل بروسونه که کریس او را نجات داد.اونا سریع شروع کردن به فرار و کریس در حال دویدن بودکه دید یک سگ دنبالشه ولی خوشبختانه وسکر چشمش به یک عمارت خورد و اونا سریعا به اون عمارت رفتن.اونجا کریس گفت که ما بازم به دنبال افرادمون و افراد تیم براوو میگردیم حتی اگر ... .
برای همین هم هر کدام به طرفی رفتن و کریس به طرف چپ عمارت رفت و شروع به گشت زدن زد و پس از مدت ها گشت در این عمارت اهریمنی و قتل چندین زامبی بالاخره توانست دو تن از گروه تیم براوو را پیدا کند که نام های آنها عبارت بود از Rebecca Chambers و Richard Aiken بالاخره در آخر هم کریس توانست کاپیتان تیم براوو را زنده پیدا کند اما قبل از اینکه بخواهد به او کمک کند وسکر با تفنگ نشناخته ای به کاپیتان تیم براوو شلیک کرد ولی کریس باز هم نفهمید که او را چه کسی به قتل رسانده است.
کریس بالاخره وسکر را پیدا کرد و گفت که گویا قصد دارد به تیم براوو به پیوندد تا شانس بیشتری برای رهایی از این عمارت داشته باشند اما وسکر به Rebecca و یک حیوان وحشی به نام تایرنت را رها کرد و اونجا بود که کریس پی برد که او چه کسی است.کریس بعد از پیدا کردن جیل و نجات دادن او از دست وسکر دوباره با تایرنت روبرو شد ولی اینبار کریس او را از پای در آورد و آنها توانستد که از این عمارت اهریمنی نجات پیدا کنند ولی وسکر خود را به موش مردگی زد تا آنها فکر کنند که داستان به پایان رسیده است.این در حالی بود که اینجا تازه سر خط بود.
Post-Mansion
چندی بعد از حادضه قبلی کریس پی برده بودکه شرکت آمبرلا چه کار هایی میکند تصمیم گرفت تا مدارکی جمع کند و به دست مقامات برساند اما متاسفانه آنها مقامات رشوه گرفته بودن و ه همین دلیل هیچ کس حرف های کریس را با ور نکرد و شرایط زمانی از این بد تز شد که دیگر گروه دیگری را به جای تیم استارز آوردند و اینبار دیگر هیچ کس حرف های او را باور نمیکرد.اما او به نظر میرسد که اعتماد به نفس بیشتری دارد و از یکی از قامات گروه r.p.d در خواست کرد تا او را به اروپا ببرند اما به تنهایی ولی او در اشتباه بود زیرا که آن مقامات ا آمبرلا حمایت میکردن.او بعد از اینکه تصمیم گرفت به اونجا برود با یکی از دوستانش به جیل گفت که در شهر بماند و شروع به ججمع کردن مدارکی بکند و در واقع آنها را ساپورت کند.اما بری کریس را تنها نگذاشت و آنها با هم به اروپا رفتند.
![[تصویر: 166px-Chriscvxremake.jpg]](http://images2.wikia.nocookie.net/__cb20110131093633/residentevil/images/thumb/8/84/Chriscvxremake.jpg/166px-Chriscvxremake.jpg)
Rockfort Island and Antarctica
زمانیکه کریس به دنبال مدارکی بر ضد آمبرلا بود خواهرش میخواست که با او ملاقاتی شته باشد و به همین دلیل بی خبر از همه چیز به شهر راکون سیتی آمد و با پسر جوانی به نام یون آشنا شد و لیان او را به اروپا برد اما متاسفانه قبل از اینکه خواهر کریس با او ملاقات داشته باشد پلیس های امنیتی او را بازداشت کردند و به جزیرا راک فورد بردنش و باز هم کار کریس گره خورد و مجبور شد که به دنبال خواهرش به جزیره راکفورد برود او بعد از مدت ها گشت و گذار در این جزیره به طور ناگهانی با وسکر ملاقاتی داشت اما با سرعتی که وسکر داشت او متوجه شد که گویا وسکر ویروسی به خود تزریق کرده است زیرا که رنگ چشمانش قبلا به این گونه نبوده است اما وسکر باز هم با کریس کاری نداشت و او را رها کرد.بالاخره کریس توانست کلر خواهرش را پیدا کند و آنها در حالی که قصد داشتن از اینجا فرار کنند وسکر دوباره به آنها نارو زد و قصد داشت تا با دزدیدن دوباره کبر او را به دنبال خود بکشد سر انجام کریس توانست خواهرش را برای دومین بار آزاد کند اما وسکر از او خواست تا که با او مبارزه تن به تنی داشته باشد و کلر را رها کند.
کریس هم به خاطر خواهرش با وسکر شروع به جنگیدن کرد و پس از مدت زمانی طولانی نگ آن دو ادامه داشت تا اینکه کریس توانست خود را از دست آن مخمصه رها کند و کریس و کلر توانستند از آنجا هم فرار کنند.
![[تصویر: 242px-REUC_Chris_Redfield.jpg.jpeg]](http://images1.wikia.nocookie.net/__cb20090926031626/residentevil/images/thumb/f/fd/REUC_Chris_Redfield.jpg.jpeg/242px-REUC_Chris_Redfield.jpg.jpeg)
The End of Umbrella
پنچ سال بعد, در سال 2003 کریس و جیلی تمام تمرکزشان را صرف از بین بردن شرکت آمبرا میکنند.آنها به یکی از شعبه های این شرکت در روسیه میروند و آنها در آنا با سلاح جدید b.o.w که نام رمزی آن T-A.L.O.S است آشنا میشوند و با هزار جور مکافات و بدبختی میتوانند آخرین امید این شرکت را از بین ببرند و با اینکار گویا که دیگر شرکت آمبرلا از بین میرود و دیگر برگ برنده در دست کریس و افرادش است اما باز هم هنوز آلبرت وسکر زنده است و این بد ترین موضوع برای آنها است زیرا که آنها باز هم باید با داستان های دیگری روبرو شوند.
![[تصویر: 180px-Chris_Edonia.jpg]](http://images1.wikia.nocookie.net/__cb20130620081154/residentevil/images/thumb/f/fa/Chris_Edonia.jpg/180px-Chris_Edonia.jpg)
رزیدندنت اویل 6 در ادونیا
بعد از حوادث Il Veltro Conspiracy,Spencer Estate Investigation,Kijuju Incident در December 24 سال 2012 کریس و چند تن از هم تیمهایش برای مبازه با گروه بیوتروریستی به Edonian میروند تا با ویروس جدید c که باعث تبدیل شدن انسان ها به هیولا میشود مبارزه کنند آنها همانطور که در حال مبارزه با این ویروس هستند به طور ناگهانی با هیولا هایی که توسط ویروس c به وجود آمده است آشنا میشوند و با آن شروع به مبارزه میکنند و جیک مولر و شری برکین هم به آنها میپیوندند سپس پس از نابودی این هیولا آنها با ایدا ملاقاتی دارند و ایدا کریس و هم تیمهایش را گول میزند و میگوید که من راه فرار از این جهنم دره را میدانم و کریس هم متاسفانه به او اعتماد میکند و در حال رفتن به دنبال او هستند که ایدا بمب عجیبی را که ویروس جدید c در آن نهفته است را به سمت کریس و افرادش پرتاب میکند و از یاران او فقط پریز باقی میماند.
![[تصویر: 180px-RE6_Lanshiang_Chris.jpg]](http://images3.wikia.nocookie.net/__cb20121227044728/residentevil/images/thumb/8/80/RE6_Lanshiang_Chris.jpg/180px-RE6_Lanshiang_Chris.jpg)
در چین
کریس و پریز بالاخره میتوانند از ان شهر نفرین شده فرار کنند و به شهر چین میروند و چندی بعد از وارد شدنشان به چین آنها متوجه میشوند که ایدا وونگ هم در این شهر حضور دارد و به دنبال او میگردند و به طور ناگهانی چشمشان به او میخورد آنها به دنبال ایدا میروند تا او را به قتل برسانند اما به طور ناگهانی لیان عاشق به زیر تفنگ کریس میزند و تمام تیر هایش خطا میرود بعد هم کریس میگوید که لیان اون برای شرکت جدیدی که همانند همان شرکت نابود شده آمبرلا است کار میکندو لی لیان میگوید که این ها همه تهمت و دسیسه است و در آنجا هم ایدا بمبی دود زا پرتاب میکند و دوباره هم قصر در میرود.
کریس از این کار لیان خیلی دل خور میشود و گویا که دیگر با لیان هیچ حرفی ندارد بعد از اینکه کریس از این منطقه خارج میشود به او میگویند که تا دقایقی دیگر بمبی ویروسی به شهر چین پرتاب میشود و همان افرادی هم که در چین هنوز آلوده به ویروس نیستند هم ویروسی خواهد شد و اونجاست که کریس با کمک پریز به سمت مکانی که قرار است موشک از آنجا پرتاب شود میرود ولی با اینکه به موشک تیر میزنند و همه کار میکنند باز هم نمیتوانند مانع پرتاب آن موشک شوند و باز هم کریس یک شکست دیگر میخورد و او دیگر تحمل کشته شدن افرادش را ندارد اما خوشبختانه توانند از این مخمصه جان سالم به در ببرند ولی باز هم فکر کریس مشغول این است که چرا نتوانست مانع پرتاب آن موشک ویروسی شود.
![[تصویر: Chrisepilogue.png]](http://images.wikia.com/residentevil/images/d/dc/Chrisepilogue.png)
بعد از حادثه ی لاشیانگ,کریس برای دومین بار به بار اروپا میرود و با مشکلاتی که قبلا داشته است او به یک فرد الکلی تبدیل شده است و این در حالی است که یک سرباز BSAA و به او میگوید که دوباره مرحله جدید آغاز شده است و اینجاست که کاپیتان کریس به دنبال آن سرباز میرود تا از جزییات این مرحله آگاهی لازم را به دشت بیاورد.