امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
Assassin's Creed از جنگ های صلیبی تا انقلا ب صنعتی!
#1
به نام خدا

عنوان Assassins Creed عنوانی است که از سال 2007 به بعد برای همه گیمر ها شناخته شده بود.اگر از یک گیمر بخواهی که از این عنوان تعریف کند سریعا به سراغ داستان و انیمیشن های جنگی آن می رود.

داستانی حیرت انگیز!

داستان کلی بازی در رابطه با سفر به گذشته با استفاده DNA شما و نگاه کردن به آنکه اجداد شما چه کار می کردند.اما این یک تفریح ساده نیست که به گذشته بروی و فقط بخواهی زندگی نیاکان خود را ببینی!
در زمان قدیم شئی وجود دارد به نام تکه ای از باغ عدن!با این تکه قادر به آن خواهید بود که ذهن و افکار مردم را به کنترل بگیرید و به هر هدفی مانند نابودی بشریت برسید!ماموریت شما این است که زندگی گذشتگان خود را دنبال کنید تا شیئ تکه ای از باغ عدن را پیدا کنید!البته در بازه بجای نگاه کردن شمایید که کار ها را انجام می دهید!


 [تصویر:  Assassins-Creed-Logo-Symbol-Wallpaper.jpg]

Assassin’s Creed I
داستان در ابتدا در سپتامبر سال ۲۰۱۲ رخ می‌دهد که شرکت صنایع آبسترگو با اختراع دستگاه آنیموس که دستگاهی است که می تواند حافظه ی اجداد اشخاص را با استفاده از DNA آنها بازگردانی کند یکی از کارکنان این شرکت با دزدیدن هفده نفر که بینشان فردی به نام دسموند مایلس است، بازی را آغاز می‌کند. نقش اول دسموند مایلس است که جدّ او فردی به نام (به عربی: الطائر بن لا أحد) (پرنده پسر هیچ‌کس) بوده‌است؛ الطائر در زمان جنگ‌های صلیبی زندگی می کرد و عضو گروه حشاشیون هم بوده است؛ با کمک دستگاه آنیموس می‌تواند فعالیت‌های جدش را بازبینی کند و به همین دلیل تلاش دارد ۹ نفر از عاملان جنگ‌های صلیبی را به قتل برساند و وسیله‌ای به نام «تکه‌ای از باغ عدن» را بدست بیاورد این وسیله جهت کنترل ذهن افراد می‌توان استفاده کرد اما شرکت «صنایع آبسترگو» که بزرگترین شرکت رایانه‌ای دنیاست و او را به زمان جنگ‌های صلیبی فرستاده از این وسیله قصد استفاده مخرب دارد.


 

در ابتدای بازی الطائر قصد کشتن رابرت دی سابلرهبر شوالیه‌های هیکل را دارد اما موفق نمی‌شود به همین جهت المعلم (رشیدالدین سنان، رئیس او) از بالاترین مقام‌های حشاشین با پایین‌ترین درجه ممکن تنزل می‌دهد و الطائر با انجام هر ماموریت که کشتن یکی از شوالیه‌های هیکل است یک مرحله بالاتر می‌رود.

این ۹ نفر عبارت‌اند از:

تمیر در دمشق

گارنیه در عکا

تلال  در اورشلیم

ابوالنُقود در دمشق

ویلیام دی مونفرا  در عکا

مجدالدین در اورشلیم

جُبیر در دمشق

سیبرند در عکا

رابرت دی سابل رهبر شوالیه‌های هیکل در اورشلیم

با پیشروی در بازی دسموند متوجه می‌شود که شرکت صنایع آبسترگو توسط شوالیه‌های هیکل امروزی اداره می‌شود و یکی از کسانی که از وی مراقبت می‌کند به نام لوسی با نشان دادن انگشت قطع شده خود به دسموند به او می‌فهماند که لوسی نیز عضو حشاشین است که در شرکت صنایع آبسترگو نفوذ کرده‌است.
در نهایت بعد از کشتن رابرت دی سابل الطائر متوجه می‌شود المعلم رهبر مخفی شوالیه‌های هیکل است که حاضر نشده قدرت را تقسیم کند سپس الطائر به شهر مصیاف باز می‌گردد تا از المعلم دلیل این کارش را بپرسد اما متوجه می‌شود که المعلم به وسیله تکه‌ای از باغ عدن تمام مردم شهر را هیپنوتیز کرده‌است و المعلم قصد کشتن الطائر را نیز دارد اما الطائر موفق می‌شود که او را بکشد و تکه‌ای از باغ عدن بدست دسموند مایلس در زمان حال می‌افتد و مکان دیگر تکه‌ها نیز در سراسر جهان معلوم می‌شود. بعد از آن افراد شرکت آبسترگو قصد دارند او را بکشند اما با وساطت لوسی او را در همان ساختمان رها می‌کنند ولی او با مسائل عجیبی روبه‌رو می‌شود مثلاً توانایی دید عقاب که در زمان الطائر قابل استفاده بود اکنون نیز قابل استفاده‌است و او در بالای تختش بر اساس همین توانایی‌ها نوشته‌های عجیبی می‌بیند.

[تصویر:  Assassins-creed.jpg]

Assassin’s Creed II

یکی از عواملی که باعث موفقیت نسخه قبلی و به احتمال زیاد این نسخه می‌شود، داستان بازی است. داستان بازی را یکی از بهترین نویسندگان بازی یعنی آقای کوری می(Corey May) نوشته‌است. از آثار این نویسنده می‌توان به Prince of Persia: Warrior Within،Stolen،Prince of Persia: The Two Thrones،Army of Two و Assassin's Creed اشاره کرد. البته اکثر بازی‌های ساخته شده توسط استودیوی Ubisoft آن هم شعبه Montreal از داستان‌های بسیار خوبی بهره مند هستند. داستان بازی کیش یک آدم کش 2 از جایی آغاز می‌شود که دزموند مایلز (Desmond Miles) که به وسیله دستگاه Animus توانسته بود به دوران جنگ‌های صلیبی سفر کند و نکات ناگفته آن زمان را کشف کند به همراه دختر جوانی به نام لوسی استیلمن-Lucy Stillman-که دستیار دکتر ویدیک بود، فرار کند. پس از اینکه آن‌ها موفق می‌شوند از دست ماموران امنیتی فرار کنند به محل جدیدی می‌روند که دستگاه Animus 2 در آن قرار دارد. آن‌ها باز هم سعی دارند که به وسیله این دستگاه به گذشته بروند و در نقش یکی دیگر از اجداد دزموند که اتزیو آئودیتوره دا فیرنزه نام دارد به بخش نا معملوم دیگری از تاریخ دست پیدا کنند. آن‌ها در قرن پانزدهم به فلورانس می‌روند. در آن روز اتزیو تازه به دنیا آمده‌است. بعد از آن بازی به زمانی سفر می‌کند که دیگر اتزیو به مرد جوانی تبدیل شده‌است. خانواده اتزیو یکی از خانواده‌های مهم آن زمان فلورانس هستند که یک راز بزرگ را در خود دارند. پدر اتزیو که جیووانی(Giovanni) نام دارد عضو یکی از گروه‌های حشاشینآن زمان است. اما اتفاقی باعث می‌شود که هویت پدر او فاش شود. هنگامی که مشخص می‌شود که جیووانی یکی از حشاشیون‌های معروف بوده‌است، دشمنان او و دو پسر دیگرش را به اعدام محکوم می‌کنند. روز اعدام آن‌ها فرا می‌رسد و اتزیو در حالی شاهد اعدام عزیزانش است که کاری از دستش بر نمی‌آید. پس از اعدام، اتزیو قسم می‌خورد که انتقام خون پدر و برادرانش را از عاملین این اتفاق بگیرد. به همین دلیل اتزیو نیز راه پدرش را در پیش می‌گیرد و به گروهحشاشیون می‌پیوندد و پس از فرار از فلورانس با خواهر و مادرش به ویلای عموی خود یعنی ماریو آدیتوره در مونتریجونی میروند.او سپس شروع به انتقام گیری از دشمنان مردم و پدرش در ونیز، فلورانس و دیگر شهرهای ایتالیا میکند.در آخر متوجه میشود که سر دسته ی عوامل قتل پدرش مردی است به نام رودریگو بورجیا که در واتیکان به سر میبرد.اتزیو به آنجا رفته و به کمک سیب عدن که به دست او افتاده با رودریگو درگیر میشود سپس او را شکست داده ولی نمی‌کشد.سرآخر در همانجا روحی را مشاهده میکند که از الهه های روم باستان است.او خود را مینروا معرفی کرده و در صحبت های خود هشداری درباره ی زمین و اتفاقاتی که قرار است برای آن بیفتد میدهد.مینروا در صحبت های خود به وضوح به دزموند مایلز اشاره میکند و نام او را می آورد، سپس دزموند به علت لو رفتن جای خود و دوستانش از آنیموس خارج شده و همگی فرار میکند و... لازم به ذکر است که در اول بازی لباس لوسی خونی است که می‌شود گفت نشانه درگیری او با ماموران امنیتی آبسترگو بوده است. همچنین دزموند در آخر قابلیت های اجداد خود را به دست می آورد.

[تصویر:  2527460-8436537406-3561-.jpg]

Assassins Creed Brother Hood

داستان درست بعد از پایان کیش یک آدمکش ۲ آغاز می‌شود هنگامیکه اتزیو با سردرگمی از سردابه بیرون می‌آید و می‌بیند که چزاره بورجیا فرار کرده است. اتزیوهمراه با عمویش (ماریو آدیتوره) از رم خارج می‌شوند و به مونتریجونی باز می‌گردند. در بیرون آنیموس دزموند همراه با دوستانش به مونتریجونی در عصر حاضر آمده‌اند و آنیموس را در آنجا راه می‌اندازند. هنگامیکه اتزیو به مونتریجونی برمیگردد به بقیه می‌گوید که بورجیا را نکشته است. نیکولو ماکیاولی از این کار ناراحت می‌شود و مونتریجونی را ترک می‌کند. سپس اتزیو به سراغ کاترینا سفورتزا می‌رود و شب را با او سپری می‌کند. صبح فردا سربازان چزاره بورجیا (پسر رودریگو) به مونتریجونی حمله می‌کنند. ماریو در این حمله کشته می‌شود و کاترینا توسط سربازان دستگیر می‌شود. اتزیو همراه با مادر و خواهرخود و بقیه شهروندان فرار می‌کنند. او که تیر خورده و بیهوش شده بود هنگامیکه چشمانش را باز می‌کند خود را در رم می‌یابد. او ماکیاولی را پیدا می‌کند. نیکولو ماکیاولی به او می‌گوید که مردم رم از حکومت بورجیا ناراضی هستند و در تمام شهر بعضی از شهروندان با سربازان درگیر می‌شوند. اتزیو تصمیم می‌گیرد که آن شهروندان را با خود همراه کند و یک انجمن برادری در شهر برای مقابله با حکومت دایر کند. اتزیو تصمیم می‌گیرد ابتدا کاترینا را آزاد کند و به کاستلو می‌رود و در آنجا می‌بیند که چزاره مشغول معاشقه با خواهر خود (لوکرتزیا بورجیا) است و به او قول داده که او را ملکه خود کند. اتزیو لوکرتزیا را گروگان می‌گیرد تا کاترینا را آزاد کند. در ادامه اتزیو دوست قدیمی خود لئوناردو داوینچی را نیز پیدا می‌کند و از او می‌خواهد سلاح‌های جدید برای او بسازد. بعد او گروه‌های دیگر را نیز با خود متحد می‌کند. خواهرش کلاودیا مسئول فاحشه‌ها، لا ولپه مسئول دزدها و بارتلومئو مسئول مزدورهای رم می‌شوند. رودریگو بورجیا وقتی متوجه می‌شود که چزاره به او خیانت کرده تصمیم می‌گیرد او را مسموم کند ولی چزاره توسط لوکرتزیا می‌فهمد و رودریگو را می‌کشد. سپس چزاره عشق به لوکرتزیا را فراموش می‌کند و او را تهدید می‌کند که اگر مکان سیب عدن را نگوید او را می‌کشد. اتزیو سیب را بدست می‌آورد و چزاره فرار می‌کند. اتزیو در ادامه تمام متحدان و دوستان چزاره را از میان برمیدارد و با سیب سربازان چزاره را نیز می‌کشد. سپس سربازان پاپ جدید از راه می‌رسند و چزاره را به جرم خیانت، قتل و زنای با محارم دستگیر می‌کنند ولی چزراه می‌گوید که هیچ انسانی نمی‌تواند او را بکشد. اتزیو که از این حرف نگران بود، بوسیله سیب محل چزاره را پیدا می‌کند. او امور آدمکش‌ها را به ماکیاولی می‌سپارد و خودش به اسپانیا می‌رود و در آنجا می‌بیند که چزاره قلعه ویانا را محاصره کرده است. او چزاره را شکست می‌دهد ولی چزاره همچنان می‌گوید که هیچ انسانی نمی‌تواند او را بکشد. اتزیو هم او را از ارتفاع پرتاب می‌کند تا سرنوشت او را بکشد. بعد او سیب را به کلسیوم رم می‌برد و در آنجا مخفی می‌کند. سپس دزموند با دوستانش به کلسیوم می‌روند و به جایی می‌رسند که اتزیو سیب را در آنجا مخفی کرده بود؛ ولی در آنجا اتفاقی می‌افتد و دزموند دوباره آن روح که خود را مینروا معرفی کرده بود (همان الهٔ روم باستان) می‌بیند اما بقیه مینروا را نمی‌بینند. مینروا کاری می‌کند که پس از اینکه دزموند سیب عدن را بر مبدارد زمان می‌ایستد و دزموند و دوستانش نمی‌توانند حرکت کنند. در پایان دزموند بدون اختیار لوسی را با چاقو می‌کشد و بازی به پایان می‌رسد. گویا مینروا مخالف حضور لوسی بوده است و در نسخهٔ ۴ این بازی (assassincreed revelations)در دی ال سی‌های این بازی مشخص می‌شود که خود لوسی خیانتکار بوده است و قرار بوده بعد از پیدا کردن سیب محل آن را لو دهد.

[تصویر:  7214-assasin-betwin-monks-assassins-cree...66-768.jpg]

Assassin’s Creed III
بازی از آن جایی شروع می شود که دسموند و پدرش و شان و ربکا به غاری می روند و با کمک Apple of Eden راه را باز می کنند و از آن جا دروازه ای پیدا می کنند که نمی توانند به آن وارد شوند و دسموند صدایی می شنود که به او می گوید:کلید،تو باید کلید را پیدا کنی.


در این هنگام شما در یکی از سالن های اپرا (Opera) در لندن می روید و با شخصیّتی به نام هیتم کنوی (Haytam Kenway) آشنا می شوید،او یک تمپلار است و به آن سالن اپرا می رود و یک نفر را می کشد و کلیدی دایره ای از او می گیرد،سپس آن کلید را به پیش تمپلار ها می برد و آن ها متوجّه می شوند که باید به آمریکا بروند،هیتم به آمریکا می رود تا راز این کلید را بفهمد،ولی وقتی که از راز این کلید را نمی فهمد،در آن جا می ماند و قدرت تمپلارها را بدست می گیرد.
سپس دسموند با استفاده از انیموس به عقب باز می گردد،به قرن 17،دوران انقلاب آمریکا و با کانر کنوی داستان بازی را ادامه می دهید.او مادری سرخ پوست و پدری انگلیسی دارد،هنگامی که بچه است،تمپلارها،روستای او را به آتش می کشند و مادر او را می کشند.
او بزرگ می شود و روزی جونو به پیش او می آید و می گوید:مردم تو و روستایت نابود خواهند شد،سپس سمبل Assassin ها را به او نشان می دهد و می گوید تو باید بجنگی،او به سراغ یکی از استادان Assassin ها می رود و او قبول می کند که او را آموزش دهد،سپس کانر به یک Assassin تبدیل می شود و با تمپلارها می جنگد و آن ها را شکست می دهد،پدر کانر،رهبر تمپلارها است و کانر مجبور می شود که او را هم بکشد،پدر او کلیدی دایره ای شکل داشت،کانر آن را بر می دارد سپس جونو دوباره ظاهر می شود و می گوید این کلید را در جایی امن پنهان کن،جایی که هیچ کس آن را پیدا نکند.سپس کانر آن را پنهان می کند.دسموند به دنبال Power Source هایی می گردد و آن ها را پیدا می کند.سپس پدر او که به دنبال یکی از Power Source ها بود،توسط آبسترگو دستگیر شد.
دسموند با Apple of Eden به آبسترگو رفت و پدرش را نجات و ماموران آبسترگو را کشت.
دسموند Power Source ها را در معبد به کار انداخت و کلید را پیدا کرد،سپس دروازه را باز کرد و وارد شد،در آنجا جونو به او گفت:حال تو داستان ما رو میدونی،چگونه تلاش کردیم و چگونه شکست خوردیم،به گوی دست بزن و جهان را نجات بده.
در این لحظه مینروا ضاهر می شود و می گوید:به گوی دست نزن!.
مینروا برای دسموند توضیح می دهد که هنگامی که آن ها در حال تلاش برای نجات دادن جهان بودند،جونو از سلاح های آن ها علیه آن ها استفاده کرد تا جهان را تصرّف کند.ولی شکست خورد،حالا برگشته،اگر دسموند به گوی دست بزند،جهان نجات پیدا می کند،ولی جونو آزاد شده و جهان را تحت فرمان خود خواهد گرفت.
مینروا به دسموند نشان میدهد که اگر به گوی دست نزند،جهان نابود میشود،ولی این پایان کار نیست،دسموند همراه با عدّه ای زنده می ماند و زندگی می کند،و زمانی به یک افسانه و زمانی به خدای مردم تبدیل می شود و بشریّت دوباره از اوّل شروع می کند.
هنگامی که جونو و مینروا با هم جر و بحث می کنند،دسموند می گوید:کافیه!
سپس به شان،ربکا و پدرش می گوید:شما بروید....
سپس گوی را لمس می کند و بر زمین می افتد،و می میرد،آب و هوای عجیبی سراسر زمین را فرا می گیرد،و مینروا رو به جسد دسموند می گوید:تو قسمت خودتو بازی کردی،حالا نوبته منه!.سپس بازی به پایان می رسد.

[تصویر:  assassins_creed_3-HD.jpg]

Assassin’s Creed IV : Black Flag
داستان کیش یک آدم‌کش ۴: پرچم سیاه، همانند شماره‌های قبلی این سری، در دو زمان روایت می‌گردد؛ نمایش زمان حال و نمایش یک دورۀ تاریخی. پس از مرگ دسموند مایلز در پایان نسخه سوم این سری،شرکت آبسترگو با برداشت نمونه‌ای از بدن وی، به این قابلیت دست پیدا کرد تا بتواند از طریق حافظه ژنتیکی او، به مشاهده سرگذشت اجداد وی بپردازد. بازگویی دوره حال در این بازی در حقیقت بر عهده یکی از کارمندان شرکت آبسترگو است که از طریق آنیموس و بارگذاری نمونه ژنتیکی دسموند مایلز در آن، به مشاهده سرگذشت اجداد دسموند می‌پردازد. بخش تاریخی این بازی، مشاهده رویدادهای پیش آمده برای ادوارد کن‌وی است. او یک دزد دریایی بود و در ابتدای قرن هفدهم و دوره طلایی دزدان دریایی می‌زیست و همانند دیگر اجداد دسموند، یک اساسین بود.


[تصویر:  gamebuy-ac4-image_135481.jpg]

Assassin’s Creed Unity
 Unity روایت گر انقلاب مردمی فرانسه بین سال های 1789 تا 1799 است. بازیکن در نقش شخصیتی به نام Arno Darian قرار خواهد گرفت و زندگی او را از بچگی تا جوانی تجربه خواهد نمود. خصوصیات رفتاری و مشخصات ظاهری Arno، از دو کاراکتر Ezio و Altair الهام گرفته شده است؛ او از بچگی در شهر ورسای بزرگ می شود و پس از رسیدن به سنین جوانی به خاطر دلایل شخصی و کمک به مردم برای براندازی حکومت وارد فرقه Assassins می شود.
در این نسخه، بازی به ریشه های خود بازگشته و خبری از شکار حیوانات و نبردهای دریایی نیست. مبارزات بازی واقع گرایانه تر شده و دیگر نمی توان پشت سر هم از حرکات دشمن جاخالی داد یا ضدحمله های موفق اجرا نمود. لوکیشن های بازی بزرگ تر شده و از این جهت امکان پیشبرد بازی طور مخفیانه و بدون جلب توجه دشمنان وجود دارد. واکنش های مردم به رفتار Arno و اتفاقات تصادفی نیز  طبیعی تر شده و گاهی ممکن است در میانه یک ماموریت اتفاق مهمی در شهر رخ دهد و نیازمند حضور به موقع Arno باشد.
در این نسخه برای اولین بار در سری می توان بخش داستانی بازی را به همراه 3 نفر دیگر و بصورت آنلاین تجربه نمود. البته این مساله محدود به اکثریت ماموریت های داستانی بازی می شود و شامل ماموریت های فرعی نخواهد بود. هنوز اطلاعات جدیدی در مورد بخش چندنفره رقابتی بازی داده نشده است.



[تصویر:  How-To-Install-Assassins-Creed-Unity-PC-...errors.jpg]

و البته نسخه ای که همه رو به وجد آورده:   Assassin’s Creed Syndicate
رویدادهای بازی توسط برادر و خواهری دوقلو به نام‌های جیکوب و ایوی فرای در لندن ۱۸۶۸ و دوران انقلاب صنعتی و ﺩﺭ ﺩﻭﺭﻩ ﺗﺎریک ویکتوریا ﺩﺭ ﺷﻬﺮ ﻟﻨﺪﻥ ﺟﺮﯾﺎن ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺷﺖ. این نسخه نیز همانند دیگر بازی‌های سری با دید سوم شخص و به صورت جهان باز خواهد بود و همچنین امکانات جدیدی شامل سیستم جدید جهانگردی، بهبود عملکرد مبارزات و مخفی‌کاری و ﺭﺍﻧﺪﻥ ﻭﺳﺎﯾﻞ ﻧﻘﻠﯿﻪ از جمله کالسکه است. ﺳﻼح ﻭ ﺍﺑﺰﺍﺭﻫﺎﯼ ﺟﺪﯾﺪﯼ ﺑﻪ ﺑﺎﺯﯼ ﺍﺿﺎﻓﻪ شده و همچنین بازیکن به صورت اختیاری قادر خواهد بود تا همانند بازی اتومبیل دزدی بزرگ ۵ هم در شخصیت جیکوب و هم در شخصیت ایوی بازی کند.


این نسخه فاقد بخش چندنفره خواهد بود و ﻃﺒﻖ ﺻﺤﺒﺖ‌ﻫﺎﯼ ﯾﻮﺑﯽ ﺳﺎﻓﺖ ﺗﻤﺎﻡ ﺗﻤﺮکز ﺑﺨﺶ ﺳﺎﺧﺖ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ روند ﻭ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺑﺎﺯﯼ می‌باشد ﻭ ﺑﺎﺯﯼ ﺑﺨﺶ ﺁﻧﻼﯾﻨﯽ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺷﺖ. طی گفتگوی وب‌گاه گیم‌اسپات با یکی از اعضای یوبی‌سافت کبک ﺍﺫﻋﺎﻥ ﺩﺍﺷﺖ; ﺳﺎﺯﻧﺪﮔﺎﻥ ﺗﻨﻬﺎ ﺗﻤﺮکز ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺑﺨﺶ تک ﻧﻔﺮﻩ ﻗﺮﺍﺭ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺩﺍﺩ ﻭ ﻃﺒﻖ ﺗﺼﻤﯿﻢﮔﯿﺮﯼ‌ﻫﺎﯼ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺷﺪﻩ ﻗﺮﺍﺭ بر این ﺷﺪ که ﺑﺎﺯﯼ ﺑﺪﻭﻥ ﺑﺨﺶ ﭼﻨﺪ ﻧﻔﺮﻩ ﻣﻨﺘﺸﺮ ﺷﻮﺩ.

 [تصویر:  assassins-creed-syndicate-box-fullbleed.jpg]





منابع:

داستا اساسینس یک ، دو ، برادرهود ، پرچم سیاه و سیندیکا رو از ویکیپدیا گرفتم

داستان اساسینس سه رو از این پست گرفتم:  https://forum.gamefa.com/Thread-%D8%AF%D...in-s-Creed

داستان اساسینس وحدت رو از گیمرزلند گرفتم.

 

 
در نهایت امیدوارم خوشتان آمده باشه! :D
[تصویر:  Middle-Earth-Shadow-of-Mordor-724x334-1.jpg]
#2
کپی برداری حتی با ذکر منبع نیز خلاف قوانین است.
بسته شد.
[تصویر:  56sc_the_north_remembers_by_ertacaltinoz...-_copy.jpg]
                                  



موضوع‌های مشابه…
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  خنجری که بوی خون میدهد (نقد بازی Assassin's Creed III) NS game 18 6,745 04-11-2020, 02:22 PM
آخرین ارسال: peyman_eun
  بازبینی بازی Assassin's Creed: Syndicate​ بر روی MSI GE72VR Apache Pro Gabit0 3 2,299 04-18-2017, 04:48 PM
آخرین ارسال: The Grand Tour
  من یک دزد دریایی بی احساس نیستم!|نقد و بررسی Assassin's Creed IV:Black Flag Hidden Shadow 5 3,997 12-02-2016, 02:23 PM
آخرین ارسال: Farhad01
  لذت ناب Assassin’s Creed با المانهای نقش آفرینی| بررسی Assassin’s Creed IV Black Flag saeed aghababaee 9 3,476 10-01-2016, 10:15 PM
آخرین ارسال: Marcus Holloway
  نقد و بررسی Assassins Creed Rogue/خیانتکار؟؟ Big Killer 18 5,618 09-29-2016, 12:18 PM
آخرین ارسال: Marcus Holloway

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان