آغاز یک ماجرا: نقد و بررسی بازی The Raven: Legacy of a Master Thief

[Ronan]

مقدمه:

چه چیزی باعث می شود تا شما به حل یک مسئله یا معما مشتاق شوید؟حل یک مسئله گاهی چنان کنجکاو کننده و جذاب خواهد بود که شما حاضرید تمامی وقتان را برای حل آن صرف کنید.آیا یک شخصیت که به دنبال حل یک مسئله یا معما می باشد می تواند به میزان کافی جذابیت بهمراه داشته باشد؟برای حل یک مسئله یا معما یقینا باید تمامی جوانب را در نظر بگیریم تا بتوانیم مسئله مورد نظر را به بهترین نحو ممکن رفع و ابهام زدایی کنیم،گاهی می توان با انتخاب راه های نامناسب برای حل یک معما آن را پیچیده تر هم کرد.اگر به دنبال یک معمای جذاب و متناسب با وقتتان هستید می توانید به عنوان The Raven: Legacy of a Master Thief سر بزنید و باری دیگر از حل معمایی جذاب لذت ببرید.این عنوان که به سبک ماجراجویی می باشد شامل معمایی است که بیش تر شبیه به معماهای قدیمی می باشد اما نمی توان سختی این معما را به اندازه ی یک داستان فریبنده ی جنایی و فوق العاده فکری دانست.

داستان:

The Raven: Legacy of a Master Thief یک عنوان در سبک ماجراجوییست که توسط شرکت KING Art Games به انتشار رسیده است،داستان این بازی مربوط به سال 1960 میلادی می شود.در این عنوان به شما به تعقیب یک پلیس سوئیسی بر روی خشکی و آب خواهید پرداخت و از همان ابتدا گیمر برای به اتمام رسانیدن بازی بشدت مشتاق خواهد بود.با شخصیت پردازی فوق العاده جذاب و صداگذاری و موسیقی زیبا این عنوان به گونه ای انیمیشن را با تکنیک های فنی ترکیب کرده است اما باعث نمی شود تا شما از تجربه ی این عنوان تعقیب و گریز پلیسی و ماجراجویی زد ه شوید. Ravenدزدی بدنام و شناخته شده است که در سال 1950 میلادی با سرقت از بانک ها و موزه های مختلف به مبلغ بسیار زیادی دسترسی پیدا کرده بود.پلیس هیچگاه ردی از محل مخفی شدن او پیدا نکرد و نتوانست او را دستگیر و مجازات کند اما در یکی از صحنه های جرم پر سیاهی پیدا شد که بنا بر نحوه ی وقوع جرم به Raven نسبت داده می شد. Ravenطولی نکشید که از طریق رسانه ها مشهور شد و تقریبا برای همگی شناخته شده بود.در سال 1963 یکی از چشم های مجسمه ی بشدت با ارزش ابوالهول ( یا مجسمه ی Sphinx در بازی) که یکی از گرانبها ترین عتیقه ها محسوب می شود از یک موزه ی انگلیسی به سرقت رسید پلیس Raven یا کسی بعنوان همکار او را عامل این سرقت می دانست.


گیم پلی:

چشم دیگر قرار است تا بوسیله ی محافظانی به مصر انتقال داده شود.این جواهر از شهر Zurich به ونیز توسط یک قطار و در نهایت به وسیله ی یک کشتی به شهر قاهره انتقال داده می شود.در بازی گیمر در نقش یک پلیس سوئیسی با نام آنتوان زلنر خواهد بود که از تعقیب و گریزهای عادی روز مره اش به دنبال سارقان خسته شده است و به دنبال یک پروژه ی بزرگتر برای نشان دادن خود است کسی که مامور به مراقبت از چشم هنگام انتقال آن شده است.بازرس مشهور لگراند نیز در آنجا حضو دارد و قصد دارد تا با طعمه قرار دادن جواهر سارق را به دام بیاندازد.در نگاه اول   زلنرفرد مناسبی برای این ماموریت بنظر نمی آید.طولی نمی کشد که او احساس می کند که دیگر حس و حال مقابله با سارقان را ندارد و به زودی باید بازنشت بشود.او یقینا به چابکی دوران گذشته اش نخواهد بود.اما او هنوز قصد رفتن به پیش دکتر برای معاینه خودش  ندارد،همین موضوع سب می شود تا گیمر در نگاه اول زلنر را شخص مناسبی برای این ماموریت نداند.ظاهر خاص زلنر یکی از جذابیت های این کاراکتر محسوب می شود مردی تقریبا 50 ساله با سبیلی فرفری با رنگ خاکستری بر روی لبش.با توجه به رفتار زلنر در بازی می توان برداشت کرد که او یک مرد خوش قلب است.او مردیست با رفتاری دوستانه و مودبانه که در انتخاب هایش راسخ و پایدار است و همواره اندکی از چاشنی خوش طبعی و طنز در سخنانش استفاده می کند. لگراند اولین کسیست که از دخالت زلنر در این عملیات مخفیانه ناراضی بنظر می رسد.در توصیف ظاهر لگراند باید گفت که او مردی حدودا 30 ساله است با چشم های عبوس  و مواج از اخمی که در پشت شیشه های مدور عینکش خودنمایی می کنند.لگراند سختگیر و خونسرد است،اما شدیدا اعتماد بنفسش ضعیف است.شهرت اصلی او بخاطر این است که شایعه شده است که او کسیست که سارق معروف را به قتل رسانیده است.اما این سرقت های جدید سبب شده تا همه در این مورد مشکوک شوند.لگراند معتقد است که Raven بازگشته است و این درحالیست که زلنر به عکس این موضوع عقیده دارد.هر دو کاراکتر هم در ویژگی های شخصی و هم در عقاید متفاوت بنظر می رسند.در روند بازی اینگونه بنظر می رسد که آن ها با شیوه ای رقابت گونه با یکدیگر کار می کنند.در حالی که در قطار شما در حال آشنایی با سایر مسافران هستید،زلنر متوجه مت پسرک بازیگوش و بامزه ای می شود که بر اثر رفتار خاصش زلنر به او علاقه مند می شود. در هر گفت و گویی که با مسافران قطار خواهید داشت به راحتی می توانید روحیات فردی و علایق و شخصیتشان را در ذهنتان ترسیم کنید.امکان درگیر شدن زلنر با یکی از مسافران بسیار کم است.در اویال بازی با خانمی روبه رو خواهید شد که دائما به خودستایی می پردازد و بشدت علاقه مند به دخالت در کارهای شما می باشد.بیش تر وقت شما صرف صحبت کردن با دیگر مسافران در مسافرت خواهد شد.این به آن معنی نیست که در بازی دیالوگ های فوق العاده زیادی طرحی شده است اما به مرور زمان اطلاعات بیش تری از وضع مسافران بدست می آورید،گذشته و شخصیت خاص آن ها اطلاعات مهمی برای حل این معما خواهند بود.قطعا همین دیالوگ های متنوع یکی از جذاب ترین قسمت های این بازی خواهند بود.از همان ابتدای بازی با افرادی روبه رو خواهید شد که رفتار عجیب و غریبی از خودشان نشان می دهند.نوازنده ی جوانی که بر سر نگاه انداختن شما به درون ویولونش با زلنردرگیر می شود،آیا او وسیله ی خاصی را در ویلیونش پنهان کرده است؟یا اینکه او فقط فردی مقید و متعصب است؟هیچ گاه خوب یا بد بودن در مورد مسافران و کاراکتر هایی که در بازی با آن ها گفت و گو می کنید معنا نمی یابد چرا که هر کدام در گفت وگوهایشان عجیب و غریب و بنظر می رسند اما باید دانست که برخی عجیب تر می باشند به هر حال همه ی آن ها انسان هستند و هر انسانی ویژگی های عجیب و مخصوص به خودش را دارد.همین که شما با کاراگاه بازی هایتان به روند بازی ادامه می دهید سرنخ های متفاوتی بدست می آیند که یقینا در جهت رسیدن شما به حل مسئله مفید خواهند بود.به طور کلی می توان گفت که این بازی از دو نیمه ی جدا از هم تشکیل شده است:نیمه ی اول در قطار و نیمه ی دوم که در کشتی اتفاق می افتد.در راه سفر شما با پیرمردی روبه رو خواهید شد که می خواهد به کابین قفل شده اش دسترسی پیدا کند شما باید او را در رفتنش به کابین یاری کنید و در عین حال باید کیف پول گم شده ی یک خانم را پیدا کنید.شرایط هنگامی بدتر و بدتر می شود که قطار تصمیم می گیرد بایستد که ناگهان تمامی کابین ها در تاریکی فرو می روند.

این وظیفه ی شماست که با روشن کردن یک نور به دنبال مت بروید و او را از خطراتی که تهدیدش می کنند نجات دهید.شرایط هنگام ورود شما به کشتی مساعد تر می شود اما لحظه ی ورود شما به کشتی فاصله ی زیادی با دراماتیک ترین صحنه ی بازی نخواهد  داشت.جرم دیگری در شرف وقوع است،که سوال های فراوانی را در پی خواهد داشت.دقیقا همان زمانی که همه چیز به خوبی پیش میرود سندی کشف می شود که شما را به ادامه ی بازی ترغیب می کند.این دقیقا همان جایست که شما بدون توقف قصد ادامه دادن به بازی را دارید.هنگامی که شما در حال صحبت کردن با هر کدام از مسافران در حقیقت شما در حال حل کردن قسمت های مختلف معمای بازی هستید اما تمامی این موانع همگی به شکلی ریشه در واقعیت بازی دارند. جالبست که بدانید وقتی که زلنر یک تبر بر می دارد آن را در ناپدید نمی کند و در بدن خود قرار نمی دهد بلکه آن را در کنار خود حمل می کند یا بطور کلی او هرچیزی را بر نخواهد مگر اینکه دلیل محکمی برای اینکار داشته باشد.در طول بازی شما باید بتوانید از دست نگهبانان هر قسمت از قطار یا کشتی فرار کنید و وارد شرایط حیاتی و حساس شوید و به راحتی از راهی دیگر از آن شرایط رهایی پیدا کنید.عمده ی راه حل های بازی وابسته به محیط اطراف بازی و روش های قدیمی ماجراجویی می باشد.تشخیص این که شما در پی انجام چه عملی هستید بسیار ساده است،اما گاهی بیش از حد با معماهای پیچیده ی داستان بازی درگیر خواهید شد.این بازی شاید عنوان جذابی برای افرادی که خواهان معماهای پیچیده هستند نباشد اما بازی دیگری که بتوان این نیاز را در آن برطرف کند یقینا نخواهیم کرد.تغییر چندان بارزی را در گیم پلی این عنوان نمی توان مشاهد کرد.برای مثال شما در یکی از قسمت های بازی یک مسابقه ساده با مت انجام خواهید داد تا یکی از وسایل او را به نحوی تصاحب کنید.حالتی پیش خواهد آمد که بعنوان مثال شما نیاز دارید که با کمک موستان یک سیم را به حالتی در آورید تا بوسیله ی آن یک قفل را باز کنید.شاید همانگونه که گفته شد معماهای بازی آنچنان پیچیده نباشند اما به حدی هستند که جذابیت بازی را همواره برای یک گیمر حفظ کنند.

گرافیک و صداگذاری:

یکی از برجسته ترین قسمت های این عنوان محیط فوق العاده اش می باشد.با توجه به این که بازی ساخته و پرداخته کشور آلمان می باشد بشدت تحسین برانگیز است که نحوه ی انتقالات فوق العاده و بی نقص طرحی شده است و صداگذاری بخش های مختلف بازی در طول مدت زمان سفر بشدت جذاب کار شده اند بدون حتی یک قسمت ناهماهنگ و در تضاد که بتوان از آن به بدی یاد کرد.تمامی کاراکترها به خوبی طرحی شده اند و لهجه های مختلف نیز دقیقا نزدیک به مشابهشان در واقعیت هستند.از یک افسر ساده ی پلیس گرفته تا یک کاپیتان خوش ذوق کشتی،همگی با کیفیت هرچه تمام طرحی و صداگذاری شده اند.تن صدای زلنر بشدت آرامش بخش و قابل پذیرش بنظر می رسد.سازندگان تمرکز خاصی بر روی صدای پسرک جوان یعنی مت داشته اند.قسمت جذاب دیگری که در این عنوان شاهد آن هستیم موسیقی های فوق العاده زیبای آن هستند.اولین چیزی که به چشم یک گیمر می آید یقینا همان موسیقی های خاص بازیست.تغییر میزان صدا و حالت موسیقی بازی در هر قسمت به طرز عجیبی جذابیت بازی را می افزاید.

مجموعه ی مراحل بازی دارای یک نوع محوریت خاص هستند که پیرامون ماجراجویی می باشند.گرافیک بازی چندان زیبا و جذاب به نظر نمی رسد و نمی تواند به خوبی حس هنری بودن بازی را به گیمر القا کند.محیط های بازی با جزئیات بالا طرحی شده اند و هر کاراکتر به نحوی چهره پردازی شده است که می توان به راحتی آن را از دیگری متمایز پیدا کرد.نورپردازی و سایه گذاری ها در بازی در حد اعلای خود نیستند اما می توان آن ها را در بهترین مکان خود مشاهده کرد.بعنوان مثال نورپردازی خورشید به گونه ای می باشد که هنگامی که در کشتی قرار دارید نور خورشید فقط از چهار چوب پنجره ها به کابین ها می تابد.محیط های مختلف بازی به گونه ای روح دار طرحی شده اند و آزاد به نظر می رسند.وقتی که از بخش مسافرت با قطار به بخش اسکله برای سوارشدن در کشتی می روید در حقیقت آن جا هم مکان ها اسناد فراوانی برای کشف کردن وجود دارد.در قطار مت برای مدت کوتاهی ناپدید می شود و دیگر اثری از او پیدا نخواهید کرد،او دقیقا زمانی بازخواهد گشت که در داستان بازی نقشی برعهده دارد.در کشتی به ظاهر مسافران فراوانی وجود دارد اما شما به هیچ وجه قادر به بررسی اکثریت کابین های آن ها نخواهید بود.این موضوع بسیار شرم آور و زنندست چرا که در این صورت بازی بسیار طبیعی تر و جذاب تر بنظر می رسید.اتاق لگراند یک اتاق فوق العاده کثیف و نامرتب است که اضطراب و نا آرامی محسوس او را نشان می دهد.اتمسفر راهروهای قطار شیک و جذاب بنظر می رسد اما در مورد اتمسفر فضای درونی کشتی باید گفت که بی روح و رسمی تر بنظر می رسد.برای عکس العمل نشان دادن در بازی باید کلیک سمت چپ موس را فشار دهید،اگر انجام کار مورد نظر برای شما مقدور نبود با قرار دادن اشاره گر موس رویه قسمت مورد نظر عدم دسترسی شما را بازی اعلام خواهد کرد.در بازی سیستم راهنمایی نیز وجود دارد،شما با مراجعه به دفترچه ی یادداشت های زلنر به این موضوع پی خواهید برد که بعنوان مثال چه وسایلی را تاکنون پیدا کرده اید؛او چگونه درباره ی هر کاراکتر بازی فکر می کند و هدف فعلیتان چه می باشد.این سیستم فوق العاده موثر و یاری دهنده خواهد بود بخصوص برای افرادی که تاکنون این سبک از بازی ها را تجربه نکرده اند.به ازای هر حرکت و قدم بزرگی که شما در روندبازی انجام می دهید امتیاز معینی خواهید گرفت.

متاسفانه بازی از مشکلات فنی فراوانی رنج می برد.یکی از مشکلات فنی بازی عدم تطابق زیرنویس ها با آنچه که گفته می شود می باشد.(بعنوان مثال موقعیت هایی خواهد بود که یک یا دو کلام صحبت می شود اما زیرنویس کاملا متفاوتی به نمایش در می آید).برای عنوانی با این موضوع و مراحل 6 تا 7 ساعت گیم پلی یقینا قابل قبول بنظر می رسد.بارها ممکن است که اتفاق بیافتد که شما خیال کنید بازی در حال رسیدن به پایانش است اما طولی نمی کشد که متوجه می شوید بازهم  بازی ادامه دارد.بازی در یک پایان ناگهانی و فوق العاده زیبا پایان می یابد.

نتیجه

با توجه به سبک خاص این عنوان و جدیت کمی که در روند آن احساس می شود نمی توان آن را برای هر سبکی از گیمرها مناسب دانست.اگر علاقه مند به تجربه ی بازی هایی با محوریت حل یک معما هستید یقینا The Raven: Legacy of a Master Thief یک تجربه ی به یاد ماندنی برای شما خواهد بود.

امتیاز:8 از 10
 

[MICROSOFT]

ممنون[img]images/smi/s0 (29).gif[/img]
این چقدر شبیه قتل در کوچه های طهران است!!!![img]images/smi/s0 (34).gif[/img]

[PicaSSO]

ممنون[img]images/smi/s0 (29).gif[/img]
این چقدر شبیه قتل در کوچه های طهران است!!!![img]images/smi/s0 (34).gif[/img]

 

چی قتل در کوچه ها طهران[img]images/smi/s0 (5).gif[/img]
از نویسنده به خاطر نقد خوبش متشکرم[img]images/smi/s0 (74).gif[/img]

[GARSHASP]

بله من هم وقتی اولین تصویرو دیدم ناخود آگاه یاد قتل در کوچه های تهران افتادم!!!
منو ببخشید ، ولی در تصویر پنجم یه چیزی عجیبه (و خنده دار!)....در تصویر پنجم گوشه ی سمت راست پایین صفحه چه اتفاقی افتاده؟؟؟!!![img]images/smi/s0 (5).gif[/img] اون مرده اونجا چی میکنه؟؟؟!!!چه اتفاقی براش افتاده؟؟؟!!!![img]images/smi/s0 (45).gif[/img]البته بازم عذر میخوام[img]images/smi/s0 (97).gif[/img]

[Qeiji]

یه ذره ادب و شعور، خوب چیزیه. شما کل توجهت اونجا بود.
امیدوارم مسئولین رسیدگی کنند.