11-26-2015, 02:58 PM
(11-26-2015, 02:48 PM)SPIDERGOBLIN نوشته است:(11-26-2015, 02:42 PM)bahramnouraei نوشته است:دوست عزیز بله اشتباه از من بود کتاب رو که مطالاعه کردم پی بردم به اشتباهم(11-26-2015, 02:22 PM)SPIDERGOBLIN نوشته است:(11-26-2015, 02:19 PM)bahramnouraei نوشته است:دوست عزیز شما کتاب خداوند الموت رو بخون توی مقدمه درباره همین کلمه اساسین و حشاشین نوشته شده بعد این گروه هیچ دشمنی با سلجوقی ها نداشتند حتا پسر و برادر پادشاه سلجوقی به کمک این فرقه پادشاه شدند این فرقه فقط با خلیفه های عرب دشمنی داشت(11-26-2015, 02:00 PM)SPIDERGOBLIN نوشته است: دوست عزیز حشاشین هیچ ارتباطی به اساسینها ندارند رهبر اون گروه حشاشین حسن صباح بود و این فرقه از راه فروش دارو امرار معاش میکردند همچنین هدف این گروه نجات زبان فارسی بوده
عزیز من اساسین از حشاشین گرفته شده! عکسای قلعه الموت رو با نسخه 1 مقایسه کن!
بعد گروه حشاشین دقیقا یه چاقو روی مچشون داشتن! ولی اون چاقو رو با پارچه میبستن!
هدف این گروه تا جایی که یادمه مبارزه بر علیه حکومت سلجوقیان و برکنار کردن اونها بودش!
در کل این سری از گروه حشاشین الهام گرفته شده!
به نقل از ویکی پدیا:
نقلقول: حسن صباح (۴۶۴ قمری - ۲۶ ربیعالثانی ۵۱۸ قمری) از ایرانیانی بود که در دوره سلجوقی قیام کردند. مذهب وی و پیروانش شیعه اسماعیلیه نزاریه بود که شاخهای از پیروان امامان است اما به هفت امام اعتقاد داشتند و امامت را بعد از جعفر صادق حق فرزند وی اسماعیل دانسته و مهدی موعود امام (آخر الزمان) را از نسل او میدانند. مرکز قدرت اینان در مصر بود که خلفای فاطمی مصر این مذهب را در این کشور رسمی اعلام کرده بودند. حسن صبّاح ، بنيانگذار ***** اسماعيليه در ايران [۱] و [۲] و [۳] و نيز بانى دعوت مستقل اسماعيليه نزارى است [۴]
نقلقول: حشیشیه یا حشاشین نامی است که مخالفان مسلمانِ اسماعیلیان نزاری بر آنان نهادند و سپس در زبانهای اروپایی به گونههای مختلفِ کلمه اساسین (به انگلیسی: Assassin) بدل شد.[۱]
اَساسین (به انگلیسی: ASSASSIN) نامی است که صلیبیون و اروپائیان قرون وسطایی به اسماعیلیان نزاری در دوران الموت، که گسترده حکمرانیشان، ایران و سوریه را به مرکزیت قلعه الموت شامل میشد، استفاده میشود.[۲] نام حشیشیه توسط صلیبیون از سوریه به اروپا منتقل شده و در شکلهای گوناگون ادبیات غربی جنگهای صلیبی، در متون عبری و یونانی به کار رفته است.[۳]
اسماعیلیان نزاری که یک گروه شیعی مهم بودند، در اروپای سده میانه به اسم «اساسین» معروف شدند. این نامگذاری از اصطلاح حشاش که خود مشتق از واژه حشیش است، و به معنای داروساز است ریشه گرفته است. جنگویان صلیبی و وقایع نگاران غربی آنها، که در دهههای آغازین قرن ۱۲ م در خاور نزدیک با اعضای این فرقه مذهبی برخورد کرده بودند، این اصطلاح را رواج دادند. اروپاییهای سده میانه که از دین اسلام و اعتقادات و اعمال دینی مسلمانان اطلاعی نداشتند، یک سلسله داستانهای به هم پیوسته را نیز دربارهٔ کارهای مرموز و سری حشاشین و رهبر آنها، شیخ الجبل (که پیرمرد کوهستان مینامیدند) شایع ساختند. با گذشت زمان، افسانه حشاشین در روایت مارکوپولو به اوج خود رسید؛ و واژه حشاشین که ریشه آن فراموش شده بود، به عنوان واژهای معمولی به معنی «آدمکش» وارد زبان انگلیسی شد. در واقع حشاشی (Assassin) در زبان انگلیسی به کسی گفته میشود که با اهداف و عقاید خاصی که از نظر خود مثبت است به قتلعام در جامعه میپردازد. فداییان فرقه اسماعیلی یا حشاشین با روش جانفشانی خود در صورت عدم انجام عملیات، کارهای خود را پیش میبردند.
نقلقول:
بازی «کیش یک آدمکش» الهام گرفته از طریقت حشاشین
ولی هنوز با حرف شما که میگید با سلجوقی ها دشمن بودند مخالفم چون حسن صباح هیچکدام از پادشاهان سلجوقی رو به قتل نرسوند
نقلقول: در داستان سه یار دبستانی، که ادوارد فیتزجرالد بر دیباچه ترجمه انگلیسی رباعیات خیام آورده است، خیام، خواجه نظام الملک و حسن صباح، ارتباط داده شدهاند. ادعا بر این است که این سه شخصیت، یاران دبستانی بودند که هم قسم شدند که هرکدام زودتر به مقام و منصبی رسیدند، دیگران را یاری دهند. از این سه، نظام الملک نخست منصب یافت و به وزارت سلجوقی رسید. وی عهد خویش را نگه داشت و برای خیام مشاهرهای منظم برقرار کرد و به حسن صباح مقام عالی در دستگاه حکومت واگذاشت. اما دیری نپایید که میان صباح و نظام الملک اختلاف افتاد و خواجه سرانجام توانست با خدعه و فریب، حسن را در چشم سلطان سلجوقی خوار کند. حسن سوگند یاد کرد که انتقام بگیرد؛ لذا راهی مصر شد و در آنجا بر اسرار مذهب اسماعیلی آگاه شد، و بعداً به ایران برگشت و فرقهای تشکیل داد که با قتلها و آدم کشیهای خود دولت سلجوقی را به هراس انداخت. نظام الملک اولین قربانی آدمکشان حسن شد.[۴] دفتری میگوید این یکی از افسانههایی است که در ارتباط با اسماعیلیان نزاری در مشرق زمین شیوع یافت.[۵]
البته آخرش یه چیزی نوشته! اونو یادم نبود!