هیجان کلمهای است که بارها و بارها در این دنیای بزرگ دیجیتالی شنیدهایم. وقتی که این کلمه به گوش ما میرسد، همیشه هوس یک ماجراجویی جدید با مجموعهای از صحنههای اکشن با یک موسیقی جنجالی را میکنید، حال فرض کنید که یک شخصیت دیوانه و سرکش را هم وارد بازی کنید، رقابت دلچسبی میشود مگر نه؟ طبیعتا مبارزهای سخت و البته لذت بخشی را پیش رو دارید، تشنهی خونش هستید و قصد نابودیاش را دارید، شاید این تفاصیر جذابیت خاصی نداشته باشد ولی سومین نسخه فارکرای، با ترکیب یک داستان خوب و تلفیقی از همهی عناصر، آن را به خوبی تصویر کشیده است و معنای واقعی هیجان را در همان تریلرهای اولیه بازی میتوان حس کرد، چه برسد به خود بازی که یوبی سافت واقعا سنگ تمام گذاشته است، البته خلق صحنههای اکشن هم هنر خود را میخواهد و خلاقیت شما را میپذیرد پس، باید آماده هرکاری باشید، جنب و جوش داشته باشید و خود را در موقعیت حس کنید، اینها همه پیش نیازهای تجربه فارکرای است وگرنه زنده از جزیره عجیب و غریب روک بیرون نمیآیید پس باید لحظهای تصمیم بگیرید و این یعنی هیچ چیزی در دنیای فارکرای قابل پیش بینی نیست و اینجاست که معنای واقعی ماجراجویی را حس میکنید. اگر برای تجربه یک ماجراجویی ناب آماده هستید در ادامه نقد با ما همراه باشید.
Far Cry 3
سازنده: Ubisoft Montreal - Ubisoft Massive - Ubisoft Shanghai - Ubisoft Reflections - Red Storm Entertainment
ناشر: Ubisoft
تاریخ انتشار: 29 نوامبر 2012 مصادف با 9 آذر 1391
پلتفرم(ها): PS3 - Xbox 360 - PC
ژانر: Open World - First Person Shooter - Action Adventure
متا: 91 (Xbox 360)
بهانهای برای چشیدن طعم ناب ماجراجویی
بازی دارای داستانی حماسی نیست ولی نویسنده داستان یک موضوع خوب را برای یک بازی با سبک اکشن و ماجراجویی خلق کرده است و صحنههای روحی و عاطفی را وارد آن کرده و داستان خوبی را شاهد هستیم ولی بزرگترین نکته مثبت داستان، وجود یک آنتاگونیست (ضد قهرمان) موثر است که به نوعی شخصیت اصلی داستان به حساب میآید و یوبی سافت از نسخهی سوم این فرمول موفق را مورد استفاده قرار داده است و به جرات میتوان گفت ضدقهرمان این بازی یعنی واس مونتنگرو، نقشی اساسی در موفقیت و محبوبیت آن داشته است ولی حال به توضیح داستان میپردازیم. داستان بازی از این قرار است که فردی به نام جیسون برادی که شخصیت اصلی این عنوان است به همراه برادران و دوستانش به تعطیلاتی میروند، در طی تعطیلات همه چیز بر وقف مرادشان میگذرد ولی وقتی به جزیرهای به نام دوک میروند، همه چیز از این رو به آن رو میشود و از شانس بدشان گیر یک تشکیلات قاچاق انسان با یک رهبر دیوانه به نام واس میافتند و اینجاست که ماجراجوییها آغاز میشوند و جیسون و برادر بزرگترش گرانت مجبور به نجات همراهانشان میشوند که در ابتدای کار گرانت کشته میشود و جیسون باید این راه را تنهایی ادامه دهد گرچه در طی داستان شخصیتهایی مانند دنیس و سیترا که بومی آن منطقه هستند برای نابودی واس به کمک شما میآیند و پله به پله شاهد دیوانه شدن جیسون هستیم که در ابتدای کار کمی ترس به همراه داشت ولی در آخر برای نابودی واس به یک دیوانه تمام عیار نیز تبدیل شد.
نگران نباشید! به زودی خوشیها به پایان میرسند
واس دیوانه فرمول موفق Far Cry 3
وقتی حد و مرز جنون شکسته میشود
به جرات میتوان گفت که سازندگان در بخش گیمپلی، بینقص کار کرده اند و تنها یک ایراد از گیم پلی به چشم میخورد که جلوتر به آن میپردازیم. یکی از نکات خوب بازی طراحی مراحل آن است و همانطور که گفته شد هم در زمان حال و هم در خیالات خود بازی میکنید و این نکته باعث تنوع در مراحل و در نتیجه ترغیب شما برای ادامه بازی میشود. بازی به معنای واقعی شما را با هیجان و ماجراجویی با طراحی مراحل عالی مواجه میکند ولی فقط تیراندازی و سرکش بودن کافی نیست بلکه باید دارای یک استراتژی و برنامهی خاص برای از بین بردن حریفانتان باشید، برای مثال در بعضی از ماموریتهای اصلی و فرعی، وظیقه نابودی یک پایگاه یا یک شخص را دارید ولی بهدلیل تعداد زیاد دشمنان باید با برنامه جلو بروید و نباید از همان اول کار هجوم بیاورید پس باید فکر و برنامهریزی هم چاشنی کار خود کنید. گیمپلی بازی سرشار از نکات مثبت است و یکی از آنها وجود حیوانات زیاد در بازی است و علاوه بر ماموران واس باید با این حیوانات دست و پنجه نرم کنید البته استفادههای خوبی هم از آنها میشود برای مثال قصد نابودی فردی را دارید و کافی است حیوانی را از قفس در بیآورید یا به سمت آن شلیک کنید تا کار حریفتان را یکسره کند البته امکان اینکه حیوان عصبانی ما به شما حملهور شود کم نیست، تنوع زیاد حیوانات هم بسیار موردتوجه است و از همان اول بازی آن را حس میکنید، حیوانات از ریز و درشت در این بازی وجود دارند از موش و سوسک گرفته تا ببر و پلنگ و تمساح که شکار کردن آنها آسان نیست و استراتژی خاص خود را میخواهند که سختی شکار در حیوانات درندهای نظیر ببر، دوچندان میشود.
بدون شرح!
اکشن و دیگر هیچ!
خوب واضح است که بازی از نقشه وسیعی برخوددار است و جزئیات در بازی بیداد میکنند بهطوری که در همان اول بازی اگر کمی دقت به خرج دهید، میبینید که چند سوسک در قفسی که زندانی بودید در حال راه رفتن هستند، خب از بحث نقشه بگذریم چون ایرادی در آن نیست ولی طبیعتا برای گشت و گذار در چنین جزیرهای علاوه بر تلپورت به وسایل نقلیه هم نیاز دارید و نمیشود کل بازی را مانند قهرمانان Dota از جایی به جایی دیگر تلپورت کنید و در جزیرهی زیبای روک به وسیلهای برای سفر و البته تکه و پاره کردن حریفانتان نیازمندید که بازی امکانات خوبی به شما داده است و شاهد چند نوع ماشین، موتور و جت اسکی و قایق هستیم ولی اگر به داشتن وسایل نقلیهی زیاد عادت دارید باید عادت خود را کنار بگذارید زیرا در روک باید با امکانات کم مقابل تمامی جلادهای بازی دوام بیآورید البته باید بگوییم که تنوع وسایل نقلیه خوب است و تعداد محدود آنها باعث واقعگرایانهتر شدن بازی میشود و توجه سازندگان بازی برروی این است که واقعا خود را در جزیره حس کنید، پس باید برای زنده ماندن در جزیره عجایب، به نقطه اوج دیوانگی برسید. یکیاز قابلیتهای خوب بازی توانایی ارتقای شخصیت است که خیلی به کمک شما میآید و با هرچه جلورفتن در بازی به آن نیازمند میشوید، این بخش شامل سه قسمت است که هرکدام نمادهای خاص خود را دارند، این نمادها شامل سه حیوان فلامینگو، کو.سه و عنکبوت میشوند و میتوانید به کمک این سیستم تواناییهایی نظیر سرعت مداوا کردن، افزایش نوار سلامتی یا مهارتهایی مثل کشتن همزمان چندنفر را بیاموزید، خلاصه بگوییم این بخش، عنصر خیلی مهمی در بازی است که بدون آن بهگونهای ناقص هستید البته برای ارتقای شخصیت خود باید تجربه (XP) کسب کنید و با رفتن مراحل مقدار معینی به شما XP داده خواهد شد و با فعالیتهای جانبی نظیر آزاد کردن برج و کشتن حیوانات نیز به تجربههای شما افزوده میگردد و با ارتقای هر یک از مهارتهای خود یک خالکوبی بر روی دست شما نمایان میشود و اگر دقت کنید، این خالکوبیها به آن سه نماد نیز مرتبط هستند. دشواری بازی هم بهاندازه است و در همان حالت آسان بازی هم به مشکل بر خواهید خورد، هوش مصنوعی حریفنتان عالی است، بهخصوص وقتی قصد مخفیکاری دارید، با یک حرکت کوچک وجود شما را حس میکنند و مشکوک میشوند و اگر کمی باهوش باشید میتوانید سنگی را به طرفی دیگر پرتاب کنید تا حریفتان راه خود را عوض کند و خلاصه خیالتان را از حریفانتان راحت نکنید زیرا خیلی شما را در بازی اذیت خواهند کرد. نکتهی بعدی، مراحل فرعی است که تمامی عناوین جهان باز آن را دارا هستند و این عنوان هم از آن مثتثنا نیست، مراحل فرعی همانطور که گفته شد، شامل شکار حیوانات، آزاد سازی یک پایگاه، کشتن افراد و کارهایی از این قبیل میشوند و تعداد مراحل و میزان سختی و پاداشهای آن هم قابل قبول هستند.
جزیرهی سبز اما ناآرام
گرافیک بازی مانند تمامی بخشها تقریبا بینقص کار شده است و موتور انحصاری خود بهنام Dunia Engine 2 را داراست، البته ایراداتی هم در گرافیک بازی نیز وجود دارد که منشا آن همین موتور گرافیکی است. محیط بازی بسیار زیبا و دلپذیر است و به معنای واقعی به دل فرد مینشیند، سازندگان بازی به خوبی جزیرهی روک را به تصویر کشیدهاند و با مخلوط رنگ سبز با رنگهای روشن نظیر رنگ ساحل و دریا، فضایی بسیار زیبا به وجود آورده اند که هیچ وقت از دیدن آن سیر نمیشوید و واقعا تعادل و هماهنگی بین رنگها عالی است. نورپردازی و دید از فاصلهی دور هم عالی کار شده است و جزئیات خوبی دارد. طراحی نقشه و جزئیات آن عالی است و تقریبا در بافتهای بازی هیچگونه کمکاری نشده است و حتی اشیاء کوچک و بیاهمیت هم از کیفیت خوبی برخوددار هستند؛ برای مثال سبدهای میوه سرتاسر بازی، فقط یک عکس نیستند بلکه به آنها Texture یا بافت داده شده البته شاید بهطور کامل سهبعدی نباشند ولی از کیفیت قابل قبولی برخوددار هستند. حیوانات بازی هم بهخوبی طراحی شدهاند و تعداد زیادی هم دارند البته روی حیواناتی مثل ببر و پلنگ مانور بیشتری داده شده است ولی در کل تقریبا تمامی حیوانات، طراحی یکسانی دارند و کمکاری صورت نگرفته است.
محیط بازی واقعا زیباست!
همانطور که متوجه شدید، در این بازی فقط باید به آتش بکشید و نابود کنید، آتش گرفتن محیط و افکتهای آن هم بهخوبی کار شده است و این عمل صرفا برای درختان نیست و خانهها هم قابل اشتعال هستند و سوختن حریفانتان هم افکتهای خوب و طبیعی را داراست اما یکی از ایرادات بازی یا بهتر است بگوییم موتورگرافیکی بازی، نداشت قابلیت تخریبپذیری است، یعنی وقتی به چیزی ضربه وارد میکنیم، اثری از آن باقی نمیماند، برای مثال دشمنتان را کشته اید، حال وقتی به آن شلیک میکنید جز کمی خون که پاشیده میشود، نه جای گلولهای و نه هیچگونه خراشیدگی از آن باقی نمیماند و شلیک کردن به حریفتان هیچ آثاری را باقی نمیگذارد، یا مثلا به یک ماشین تیراندازی میکنید، هیچ اثری از گلوله وجود ندارد، تقریبا تنها ایراد گرافیک بازی در همین موضوع است. طراحی اسلحهها و کیفیت آنها هم خوب است و ایرادی نمیتوان از آنها گرفت ولی طراحی شخصیتها جای بحث دارد و طراحی چهرهی شخصیتها بهخوبی و با ظرافت کار شده است بهخصوص چهرهی واس که واقعا از مدل ریش گرفته تا چشم و نحوهی حرکت دهان و دستان آن واقعا شگفت انگیز و عالی است و ایرادی به آن وارد نیست و طراحی چهرهی شخصیتهای فرعی و مکمل مانند سیترا و دوستان جیسون هم به خوبی کار شده و ایرادی وارد نیست گرچه میتوانست بهتر هم باشد، چهرهی افرادی که در خود جزیره وجود دارند مانند بومیان آنجا هم خوب است و تقریبا شخصیتهای متفاوتی را شاهد هستیم ولی بعضی جاها دیده میشود که شخصیتها شبیه هم باشند ولی در کل ایراد بزرگی نیست زیرا یک بازی رایانهای است و یک بازی رایانهای هرچهقدر هم که بزرگ باشد باز هم این تشابه بهوجود میآید.
به چهرهی واس دقت کنید، آیا ایرادی میتوان یافت؟
هیجان را لمس کنید!
موسیقی و صداگذاری بازی نقش مهمی برای انتقال هیجان و جنون در وجود شما و تزریق آن به خون را دارد. بخش موسیقی این بازی را Brian Tyler بر عهده دارد که تمرکز و مهارت وی در ساخت موسیقیهای اکشن است و عناوینی نظیر فیلم The Expandable و بازی COD: MW3 را در کارنامهی خود دارد، به جرات باید بگوییم موسیقی بازی در صحنههای اکشن، با سرعت شدید جنون را وارد روح و جان میکند و به خون فرد تزریق میکند ولی هرچه به صحنههای اسرار آمیز نزدیک میشویم، آقای Brian Tyler دز را پایین آورده و میزان تزریق را کاهش میدهد، البته باید بگوییم که موسیقی اسرارآمیز هم خوب است ولی جای کار بیشتری داشت و میتوانست بهتر هم باشد ولی در کل بهخوبی کار شدهاست. صدای اسلحهها هم عالی است و هر اسلحه صدای مخصوص خود را نیز دارد و دور یا نزدیک بودن صدای اسلحهها نیز حس میشوند حتی با شنیدن صدای شلیک اسلحه یا هرچیز دیگری میتوانید شخص موردنظر خود را پیدا کنید. صداگذاری شخصیتها هم جای حرفی نمیگذارد بهخصوص دیالوگهایی که بین جیسون و واس در مرحلههای مختلف به گوش میرسد جالب و شنیدنی است و با صدای عالی و جالب واس نیز این لذت دو چندان میشود، در کل روی واس مانور زیادی داده شده است و صدای واس هم بهخوبی کار شده و با وی هماهنگی دارد و خشم و نفرت و خوشحالی و احساس و عواطف شخصیتها بهخصوص واس دیوانهی ما بهخوبی قابل انتقال است، صدای افراد هم مانند صدای سلاحها در فاصلههای مختلف متفاوت است. صدای محیط و اشیا هم بهخوبی کار شده و بیشتر از موسیقی خود بازی صدای محیط مانند صدای حیوانات، صدای شلیک ماموران واس را میشنوید و این باعث زنده حس کردن جزیره میشود و آن را از حالت مصنوعی و خشک بودن نیز بیرون میآورد.
جنون تمام نمیشود!
بله! خلاصه بگوییم که اگر تا بهحال آرام بودهاید و حال میخواهید معنای واقعی هیجان را تجربه کنید، این بازی را انجام دهید یا اگر همیشه عادت دارید که با هیجان بازی کنید یا سفری با او داشته باشید باز هم این عنوان را تجربه کنید یا اگر نه میخواهید آرام باشید و نه هیجان داشته باشید بازهم انجام این بازی بر شما واجب است ولی اگر از شوخی بگذریم اگر میخواهید معنای واقعی یک بازی اکشن و ماجراجویی را درک کنید و با آن آشنا شوید، Far Cry 3 را بهشما پیشنهاد میکنم که به جرات میتوان گفت که بهترین نسخهی این سری است و هنوز نسخهای فراتر از این بازی در فرانچایز وجود ندارد. در کل این بازی سرشار از نکات مثبت است و نکات منفی آن با کمی کالبدشکافی قابلتشخیص است، پس نگویید که این عنوان قدیمی شده است و یکیاز بهترینهای Ubisoft و دنیای بازی را به انجام برسانید.
با تشکر از کاربر Maziyarr بابت طراحی کاور