08-13-2016, 10:07 AM
(آخرین ویرایش: 08-16-2016, 09:13 AM، توسط Rise of Duty.)
به نام خدا
متاسفانه عده بسیاری بخش داستانی BO3 را بدون این که حتی یک خط از داستانش را فهمیده باشند،مسخره و تخریب می کنند.دلیلش هم مشخص است.یک عده انتظار دارند که در کل سری بازی های Call of Duty شخصیت منفی یک انسان مثل Makarov یا Menendez وجود داشته باشد و ما هم در مرحله آخر شخصیت منفی را بکشیم.در حالی که در BO3 ما شاهد داستانی به مراتب پیچیده تر،عمیق تر و با محتوا تر از این حرف ها هستیم که به شدت از سوی منتقد IGN تحسین شده و نمره 9.2 را از 10 دریافت کرده است.بیایید با هم نگاهی به روند داستانی این بازی بسیار زیبا بیاندازیم.با من همراه باشید.در اکتبر 27، 2065، شخصیت اصلی بازی که او را با هیچ نامی نمی شناسیم،به همراه هندریکس،هم تیمی وفادارش برای نجات تعدادی از گروگان ها که توسط نظام استبدادی NRC اسیر شده اند،تحت فرماندهی جان تیلر و تعدادی از سربازان سایبری که زره ها و قابلیت های ویژه دارند،به یک پایگاه نظامی در اتیوپی نفوذ می کنند.عملیات نجات با موفقیت انجام می شود اما شخصیت اصلی که ما در ادامه این مطلب او را با نام Player خطاب خواهیم کرد،به شدت زخمی می شود و توسط یک ربات دچار مصدومیت شدیدی می شود.دو دست و دو پای او به طور کامل قطع می شود و او به کما می رود.جان تیلر و تیمش او را به پایگاهی در آمریکا بر می گردانند و برای نجات Player او را عمل جراحی می کنند اما شدت جراحت بسیار بسیار زیاد است و آن ها مجبور می شوند که برای زنده نگه داشتن Player از DNI استفاده کنند که نوعی رابط بین قطعات و بازو های الکتریکی و مغز شخص میزبان است.به عبارت ساده تر برای این که بازو های الکتریکی بتوانند از مغز دستورات گوناگون را دریافت کنند،ناچارند به DNI رو بیاورند و این وسط DNI یک پل یا ساده تر بگویم یک رابط بین مغز و اندام های مصنوعی است.در درون DNI از یک هوش مصنوعی پیشرفته استفاده کرده اند که بعضی از فعالیت ها را به طور خودکار و بدون دخالت میزبان انجام می دهد.مثلاً وقتی دست خودتان را در آتش می کنید شما به طور اتوماتیک دستتان را عقب می کشید.در بدن شما این وظیفه را مغز عهده دار است اما در بدن افرادی که بازو های الکتریکی دارند،این کار را DNI انجام می دهد.سایر اعضای تیم تیلر اعم از سباستین دیاز، سارا هال و پیتر ماریتی و خود تیلر دارای DNI هستند.وقتی Playerبه هوش می آید متوجه تیلر می شود که به او می گوید قرار است به زودی برای جراحی آماده اش کنند.همچنین هندریکس هم خودش را برای جراحی آماده کرده است و این در حالی است که خودش برای عمل داوطلب شده و جراحتی نداشته است.پس از جراحی شدن Player او از قدرت ها و امکانات خارق العاده ای بهره مند می شود و داستان بازی به پنج سال بعد می رود.
پنج سال بعد، Player و هندریکس تحت فرمان یکی از ماموران زبده سیا به نام راشل کین قرار می گیرند.آن ها در یکی از ماموریت های خود متوجه می شوند که احتمالاً تیلر و تیمش از کنترل خارج شده اند و در حال دست زدن به کار های خطرناکی هستند.در ابتدا هیچکس علت خیانت تیلر و تیمش را نمی داند اما به زودی همه چیز روشن خواهد شد.Player و هندریکس متوجه یک واقعه هولناک در سنگاپور می شوند که در اثر یک سهل انگاری در پروژه ای به نام Corvus (کلاغ) ایجاد شده است.Corvus نام هوش مصنوعی به کار رفته در DNI می باشد.در اثر ایجاد اختلال در Corvus تعداد زیادی انسان در سنگاپور کشته می شوند.از همه بد تر این که این اختلال همچنان وجود دارد و وارد DNI شده است.و این یعنی حرکات تیلر و تیمش از سوی هوش مصنوعی در حال کنترل شدن است و آن ها هیچ تسلطی روی خودشان ندارند.در ادامه ماموریت از آزمایشگاه مخفی سیا خارج می شوند و با دیاز مواجه می شوند که در حال انتقال اطلاعات محرمانه سیا به رهبر کره شمالی که Xiulan نام دارد،می باشد.Player و هندریکس تمام سعی خود را می کنند که پروسه را متوقف کنند اما موفق نمی شوند و در نهایت دیاز را به قتل می رسانند.با لو رفتن محل خانه های امن سیا،کین در معرض خطر بزرگی قرار می گیرد و Player و هندریکس برای نجات او دست به کار می شوند.
پس از نجات کین و کشته شدن Xiulan در جریان ماموریت آزاد سازی،تیم کین به مصر می روند تا دکتر سلیم را که مسئول آزمایش های Corvus بوده است را بازجویی کنند.سلیم اعتراف می کند که آزمایش های غیر قانونی بر روی DNI انجام داده است و خطاهایی در آزمایشات به وجود آمده بود که باعث شده بود پروژه دیگر تحت کنترل نباشد.البته او مدعی می شود که مقصر این اشتباهات نبوده و علت مرگ 300000 نفر انسان بی گناه در سنگاپور،او نیست.او همچنین او اطلاعاتی را درباره جنگل یخ زده به هندریکس می دهد.دیاز پیش از مرگ درباره جنگل یخ زده سخن می گفت.
دکتر سلیم می گوید که این جنگل اصلاً واقعی نیست و یک تئوری بوده برای آرام کردن نمونه های آزمایشی.به عبارت ساده تر جنگل یخ زده نماد آرامیش و ثبات برای نمونه های آزمایشی بوده است و با استفاده از آن نمونه ها را آرام می کردند.
اما Corvus این حرف ها حالیش نیست و می خواهد هر طور شده جنگل یخ زده را پیدا کند.به همین دلیل تیلر و تیمش را تحت کنترل خودش در آورده تا جنگل یخ زده را پیدا کرده و معنی آرامش را درک کند.در ادامه مسیر،Player خودش را به DNI هال متصل می کند و وارد دنیای عجیب و غریبی که Corvus برای هال خلق کرده است می شود.او پس از مبارزه با دشمنان مجازی در ذهن هال،متوجه می شود که تیلر و مابقی اعضای تیمش می خواهند به سراع سباستین کروگر بروند.سباستین کروگر سازنده اصلی و مسئول اتفاقات رخ داده برای DNI و Corvus می باشد.در حال حاضر کروگر در زوریخ ساکن است و در یک کمپانی ساخت قطعات الکتریکی مدیر عامل است.
در ادامه پیشروی های شخصیت اصلی،ماریتی کشته می شود و Player با تیلر مبارزه می کند اما شکست می خورد.تیلر برای کشتن Player چاقو از غلاف بر می افکند اما با صحبت های Player و مقاومت خودش،بر DNI غلبه می کند و اجازه کشتن دوستش را به خود نمی دهد.پس چاقو را به گردن خودش زده و با خارج کردن
DNI از بدنش،خودش را می کشد.اما در همین لحظه که به نظر همه چیز تمام شده است،هندریکس تحت کنترل Corvus در می آید و به Player خیانت می کند.او به تنهایی به زوریخ می رود تا کروگر را بازجویی کند و Player را تنها می گذارد.یک نکته هم خدمتتان باید عرض کنم و آن این است که تمامی ربات هایی که در طول بازی با آن ها مبارزه می کند،توسط Corvus در حال کنترل شدن هستند.
Corvus
به زودی همه افراد دارای DNI را کنترل خواهد کرد و شخصیت اصلی هم جزو همین اشخاص است.
Player و کین به زوریخ می روند تا Corvus و هندریکس را متوقف کنند.ارتش زوریخ و نیرو های مردمی هم به آن ها در این راستا کمک می کنند.در نهایت پس از ورود به مقر شرکت کروگر در زوریخ،آن ها با مواد شیمیایی خطرناکی به نام Nova 6 مواجه می شوند که در جنگ جهانی دوم و جنگ های سرد از آن ها استفاده شده بود.کین به Player می گوید که با کامپیوتر رو به رویت ارتباط بر قرار کن تا اطلاعاتی را به دست آوریم.شخصیت اصلی هم که توانایی بینایی اش تحت کنترل Corvus می باشد،به اشتباه اطلاعاتی نادرست به کین می دهد.کین فکر می کند که طبق اطلاعات داده شده از سوی شخصیت اصلی،به زودی Nova 6 در محیط پخش خواهد شد.او برای جلوگیری از فاجعه،وارد محیط نگهداری می شود تا تنظیماتی را اعمال کند و از فاجعه جلوگیری کند.اما ناگهان در بسته شده و کین گیر می افتد و در اثر گاز های سمی Nova 6 می میرد.
شخصیت اصلی خودش را مقصر می داند و برای جبران کاری که با کین شده است،با خودش عهد می بندد که انتقام کین را خواهد گرفت و Corvus را متوقف خواهد کرد.
شخصیت اصلی در ادامه با هندریکس مواجه می شود که کروگر را اسیر کرده است و در حال حرف کشیدن از اوست.بازجویی ناموفق است و با درگیر شدن شخصیت اصلی با هندریکس،هم هندرکیس می میرد و هم کروگر.شخصیت اصلی هم برای این که راه هندریکس و دیگران را در پیش نگیرد و تحت کنترل Corvus در نیاید،خودش را می کشد.اما پیش از خودکشی،تحت کنترل Corvus وارد دنیای پر از توهمو خیالات میشود.اشتباه نکنید،جسم شخصیت اصلی همچنان در شرکت زوریخ سات،فقط ذهنش و بینایی اش دنیا را به شکل دیگری می بیند.
شخصیت اصلی در طول پیش روی خودش با تیلر رو به رو می شود،تیلر برای شخصیت اصلی توضیح می دهد که او همچنان در مقر شرکت زوریخ است و اگر به پیش روی خودش ادامه دهد،به زودی به قسمتی از مقر خواهد رسید که در آنجا قادر خواهند بود که DNI را فرمت کنند.آنها در نهایت موفق به پاکسازی محتویات DNI می شوند وشخصیت اصلی از دنیای توهماتش خارج می گردد.
شخصیت اصلی لنگ لنگان و با هزار زحمت خودش را از مقر خارج می کند و با فرماند نیرو های ZSF رو به رو می شود.او از شخصیت اصلی می پرسد که نام تو چیست.
شخصیت اصلی هم پس از تکمیل فرایند پاکسازی DNI ، پاسخ می دهد : تیلر.
و بلافاصله می میرد.
در پایان از شما بابت خواندن داستان بازی بسیار زیبای Call of Duty Black Ops III بسیار سپاسگذارم.