تسخیر یک شهر | نقد و بررسی بازی Grand Theft Auto V

[CTTR]

تا کنون از خود پرسیده اید که از یک بازی ویدئویی چه انتظاراتی دارید؟ گیم پلی،داستان،موسیقی یا مواردی همچون بخش آنلاین باکیفیت, خصوصیات یک بازی ویدئویی هستند که این روز ها پیدا کردن تمامی آن ها در کنار هم آن هم در سطحی بالا کمی سخت شده است. پنجمین قسمت از سری بازی های Grand Theft Auto نه تنها تمامی موارد اشاره شده را ارائه می کند بلکه با وجود انتظارات بالا آن ها را پشت سر گذاشته و تبدیل به محصولی می شود که پیدا کردن نقص در آن کاری سخت یا حتی امکان ناپذیر باشد.GTA V نه تنها توانسته با فروش رکورد شکن خود صنعت سرگرمی را(اعم از سینما، بازی و موسیقی)شگفت زده کند، بله به هالیوود نشان می دهد که داستان سرایی مدرن چه معنایی داشته است.پس آماده شوید برای سفری طولانی، هیجان انگیز و فراموش نشدنی به شهر لوس سانتوس،شهری که می توان به آن لقب بهشت بازیباز ها را به آن داد.


نام: Grand Theft Auto V
سازنده: Rockstar North
ناشر: Rockstar Games
پلتفرم ها: Xbox 360, PS3, Xbox One, PS4, Windows

فرصتی برای خیانت نیست

قهرمان داستان با شخصی دوست می شود، در ادامه  بنا به دلایلی آن شخص به قهرمان داستان خیانت می کند و در انتها تبدیل به نقش منفی اصلی ماجرا می شود.پیش از انتشار GTA V تصور می شد راکستار باز هم این فرمول تکراری را در پنجمین نسخه ی GTA تکرار کند.اما این بار راکستار دست به سنت شکنی زده و خیانت دو دوست را از اصل ساختار داستان به حاشیه رانده و بعد از مدت ها داستانی جدید با جذابیت های فراوان تعریف می کند که تمرکز آن به جای یک شخصیت بر روی سه شخصیت با روحیات و تیپ متفاوت است. داستان از جایی شروع می شود که چند سال قبل مایکل و ترور دو تن از قهرمانان داستان همراه با گروه خود در سرقت از بانکی با مشکل مواجه می شوند.در حالی که مایکل برای نجات یکی از اعضای زخمی گروه تلاش می کند، ترور از مهلکه می گریزد  و بازی به زمان حال وارد می شود و به شهر لوس سانتوس می رسیم.مایکل بعد از آن سرقت توانسته از مهلکه جان سالم به در ببرد و با در اختیار داشتن ثروتی که طی سرقت های قبلی به دست آورده زندگی خوبی را(البته تنها از لحاظ مالی)برای خود تشکیل داده.اما ترور در شرایط مناسبی نیست و همچنان فکر می کند که مایکل طی آن سرقت جان خود را از دست داده است.و اما نفر سوم که بخش دیگری از داستان بازی است، جوانی سیاه پوست با نام فرانکلین است که آرزو دارد یک شبه ثروتمند شود.در ادامه داستان سه شخصیت با یکدیگر آشنا شده و تصمیم می گیرند در کنار هم کار کنند، همین آشنایی سرآغاز ماجراهای هیجان انگیزی است که داستان GTA V را شکل می دهند. روایت جذاب و پیچش های فوق العاده داستانی در میانه بازی به همراه شخصیت پردازی کم نظیر هر کدام از سه شخصیت بازی و حتی شخصیت های جانبی و تعامل آن ها با سه قهرمان بازی، GTA V را از نظر داستان و ماجراهایش بی نهایت جذاب کرده که البته نشان از قدرت تیم تویسنده بازی دارد. نه تنها کلیت داستان بازی نسبت به عناوین قبلی سری پیشرفت قابل ملاحظه ای کرده بلکه این دیالوگ های هستند که کلید اصلی موفقیت روایت داستان GTA V به شمار می روند.دیالوگ های رد و بدل شده ما بین شخصیت ها و به خصوص ترور شاید در هیچ بازی دیگری یافت نشوند.

هالیوود تسلیم می شود

تمرکز سری بازی های GTA بیشتر روی گردش آزادانه و محیطی بزرگ است اما سازندگان بازی در راکستار به یک نکته ی کلیدی توجه خاصی داشته اند، نکته ای که باعث شده این سری هیچ گاه دچار ضعف در طراحی مراحل نشود و آن توجه به خواسته ها و نیاز های بازیباز و البته ایجاد روندی متنوع و جدید در هر سری است.اما چه چیزی باعث شده بعد از این همه سال هنوز GTA V چیز های جدیدی برای ارائه به مخاطب داشته باشد؟ جواب در حضور سه شخصیت قابل بازی است.اما بازیباز چگونه کنترل سه شخصیت را بدون به هم خوردن تعادل بازی در اختیار بازیباز قرار می دهد؟ بعد از گذشت مدتی از شروع بازی در نهایت هر سه شخصیت به بازیباز معرفی شده و بازیباز می تواند هر کدام را به دلخواه انتخاب کند که این سیستم انتخاب به صورت کلی در دو شاخه ی متفاوت قرار می گیرد. زمانی که بازیباز در حالت آزادانه و خارج از ماموریت باشد هر کدام از این شخصیت ها مشغول به انجام کاری در نقطه ای از محیط بازی هستند.یکی بزرگترین نکات مثبت بازی همین مورد است، پیش تر از این، بازی ها از دو فرمول بسیار ساده برای انتخاب شخصیت ها استفاده می کردند.در این فرمول ها یا شخصیت بلافاصله در همان نقطه تعویض می شد یا در نقطه دیگر به صورت کاملا آماده و ایستاده قرار داشت. راکستار برای دوری از این حالت کلیشه ای یک سری فعالیت خاص را برای هر کدام از شخصت ها تعیین کرده که در زمان انتخاب نشدن از سوی بازیباز مشغول به انجام آن ها باشند.به عنوان مثال می توان به ترور اشاره کرد که شخصیتی کاملا دیوانه دارد و هیچگاه نمی توان رفتار او را پیش بینی کرد.در مواقع مختلف زمانی که بازیباز او را انتخاب می کند با موقعیت های همچون تعقیب و گریز، بیهوش در قله کوه یا حتی درگیر با مردم شهر می یابد و در مقابل شخصیت خوش گذران مایکل مساوی است با موقعیت هایی همچون حضور در رستوران،دیدن فیلم یا پیگیری یک مسابقه تنیس.همین روال در رابطه با فرانکلین اما با موقعیت های متفاوتی همچون شرکت در مسابقات غیر قانونی رانندگی و... تکرار می شود.تنها می توان گفت راکستار به قدری دنیای بازی را گسترده طراحی کرده که به ندرت با موارد تکراری یا خسته کننده روبرو می شویم. اما سیستم کنترل شخصیت ها در طی انجام ماموریت ها به گونه ای است که به جز یک سری از ماموریت ها که تنها توسط یکی از شخصیت ها دنبال می شوند در بسیاری از بخش های داستان دو یا هر سه شخصیت به صورت مشترک در طول ماموریت نقش خود را ایفا می کنند.

سرقتی به یاد ماندنی

بخش دیگری که طی ماموریت های اصلی برای اولین بار در GTA V معرفی شده، سرقت هاست.در این ماموریت ها طی بازه های مختلف داستان هدفی به عنوان محل سرقت مشخص شده و گروه خود را برای سرقت آماده می کند.نکته ی قابل توجه این که ساختار طراحی این سرقت ها حتی از ماموریت های اصلی نیز متنوع تر هستند و انتخاب های متعددی را در مقابل بازیباز قرار می دهند. به عنوان مثال می توان به اولین سرقت از یک جواهر فروشی اشاره کرد که بازیباز بعد از بررسی متوجه می شود که می تواند از دو روش مختلف استفاده کند.در روش اول همچون عناوین قبلی بازیباز به یک باره وارد جواهر فروشی شده، مقداری جواهر برداشته و در یک تعقیب و گریز نفس گیر از دست پلیس ها فرار می کند.اما در روش دوم بازیباز می تواند طی روشی ماهرانه ابتدا حاضرین در فروشگاه را بیهوش کرده، سپس با هک کردن سیستم امنیتی تاخیری را در خبر رسانی به پلیس ها به وجود آورده و در نهایت با فرار به نقطه ای امن برسد.البته دسترسی به هر کدام از روش ها نیازمند فعالیت های آماده سازی است که آنها نیز به صورت ماموریت در اختیار بازیباز قرار می گیرد.

فراتر از انتظارات

عنوانی همچون GTA که تمرکز خود را روی گردش آزاد گذاشته نیازمند محیطی غنی و گسترده است. خوشبختانه راکستار نه تنها در این زمینه بزرگ بودن بازی را ملاک قرار داده بلکه در کنار آن سعی کرده جزئیات فراوانی را در این محیط بزرگ قرار دهد.اگر اندازه نقشه ی GTA V را با شماره های قبلی مقایسه کنیم به این نتیجه می رسیم که تمام نقشه ی شماره چهارم تنها بخش شهری و چیزی در حدود یک سوم کل قسمت پنجم را پوشش می دهد.نقطه ی قابل توجه در رابطه با این محیط بزرگ تنوع آن است، بر خلاف قسمت پیشین که بیشتر محیط مربوط به شهر می شد این بار تنها بخشی از بازی به صورت شهر مدرن طراحی شده و قسمت های دیگر آن از محیط های صحرایی، کوهستانی و ساحلی تشکیل شده که با جزئیات بسیاری همراه است(یکی از ضعف های GTA San Andreas بخش های بزرگی از نقشه ی اصلی بود که بدون استفاده بودند و تنها وسعت بازی را افزایش داده بودند). اکنون بازیباز می تواند در بخش های کوهستانی به شکار پرداخته، در محیط های صحرایی به دنبال تبهکار ها رفته و آن ها را دستگیر کند یا در ساحل جت اسکی،قایق یا زیردریایی به دست آورده و وارد آب شود.جالب است بدانید که نه تنها سطح محیط بازی دارای جزئیات بالایی است بلکه راکستار حتی به زیر آب نیز توجه داشته و سعی کرده المان های مختلفی را در این بخش قرار دهد.از تکه های زیر دریایی غرق شده گرفته تا فضاپیما های سقوط کرده و کوسه ها که هر لحظه بازیباز را تهدید می کنند.اشاره کوتاهی به وسایل نقلیه آبی شد، بد نیست بدانید لیست ارائه شده از سوی بازی در راستای وسایل نقلیه زمینی و هوایی هیچ رقیبی ندارد.از اتومبیل،ATV،موتورسیکلت و کامیون های مختلف گرفته تا انواع هواپیما های نظامی و غیر نظامی، هلیکوپتر و حتی بالون هوایی در بازی طراحی شده و بازیباز می تواند از آن ها استفاده کند.

این کارآگاه خسته

هر چند بازیباز ها در گذشته انتظار ارائه گیم پلی ای مشابه با عناوین شوتر در GTA را نداشته اند اما با این حال نمی توان از ضعف های بخش شوتر در گذشته چشم پوشی کرد.بعد از ساخت و انتشار مکس پین 3 توسط راکستار به نظر می رسد این استودیو از مکانیک های شوتر آن عنوان در GTA V نیز استفاده کرده است.نحوه سنگر گیری، دوربین روی شانه و حتی هدف گیری و تیر اندازی بر خلاف بازی های قبلی سری GTA در پنجمین قسمت ضعف خاصی ندارد و حتی در بسیاری از مواقع GTA V در زمینه ی شوتینگ از بازی های شوتر سوم شخص امروزی بهتر ظاهر می شود.یکی از نکات برجسته ی این بخش مربوط به انیمیشن های حرکتی می شور که به وسیله همان سیستم تحت فیزیک مکس پین طراحی شده و باعث شده شوتر بازی به خوبی شناور و سریع شود.

این گروه رویایی

تمامی توضیحاتی که در رابطه با بخش های مختلف بازی ارائه کردیم تنها به حالت تک نفره اختصاص می یافتند. راکستار برای افزایش کیفیت بازی بخش آنلاینی تحت عنوان GTA Online را نیز طراحی کرده که نسخه ی پیشرفته حالت چند نفره قسمت چهارم است.در این بخش جداگانه 16 بازیباز می توانند به صورت همزمان به بازی متصل شده و با یکدیگر خط داستانی یا ماموریت های چند نفره را دنبال کنند.این فرصت در اختیار بازیباز قرار دارد که همچون مکس پین 3 بازیبازها در قالب گروه ها قرار گرفته و به رقابت با یکدیگر بپردازند.بازیباز در این حالت به نوعی این فرصت را در اختیار دارد که همان اندک محدودیت های بخش تک نفره را نیز دور ریخته و با آزادی عمل بالایی به تجربه ی بازی بپردازد.به طور مثال قابلیت طراحی شخصیت یا خریداری خانه های متعدد برای جمع شدن اعضای گروه در یک جا وجود دارد.

کلام پایانی

در ابتدای متن به این نکته اشاره کردیم که GTA V حتی در زمینه ی گرافیک، موسیقی و صداگذاری نیز یکی از بهترین عناوین نسل هفتم و تاریخ بازی های ویدئویی است.هر چند شاید از نگاه تکنیکی بازی های برتری نیز روی کنسول های این نسل وجود داشته باشند اما زمانی که وسعت بازی و پایداری آن را در نظر بگیریم GTA V کمتر رقیبی دارد.بافت های با کیفیت در کنار افکت های گرافیکی مناسب برای وضعیت های هوایی مختلف باعث شده اند تا از نظر بصری تنوع قابل توجهی به وجود آید. همچنین این بار در بازی کمتر شاهد بارگذاری دیرهنگام بافت ها هستیم. در ادامه بایستی گفت همچون نسخه های گذشته این بار نیز تعداد زیادی موسیقی تحت لایسنس در بازی وجود دارند که کانال های رادیویی از آن ها استفاده و تنوع بالایی دارند و این مسئله در کنار صداگذاری خوب قرار می گیرد. تمامی موارد توضیح داده شده به خوبی نشان می دهد که ادعا های مطرح شده از سوی راکستار واقعیت داشته و GTA V یکی از بهترین عناوین سری یا شاید بهترین آن باشد.در کنار این این موضوع GTAV به خوبی نشان می دهد که چگونه بازی می تواند چار چوب های تعیین شده را شکسته و به خوبی گیم پلی سرگرم کننده و جلوه های سینمایی در کنار روایتی مناسب از داستان را یک جا ارائه کند.

*----*
+مثبت: داستان قدرتمند، حضور سه شخصیت کاملا متفاوت، ماموریت ها و سرقت های هیجان انگیز، دنیایی بسیار بزرگ با جزئیات فراوان، ارتقا سطح کیفی رانندگی و بخش های شوتر، گرافیک عالی، صداگذاری فوق العاده شخصیت ها، بخش آنلاین قدرتمند، ماموریت های جانبی فراوان و متنوع
-منفی: با کمی ارفاق چیزی نمی توان گفت!
نمره: 10/10
عالی

[Be the story]

داستان میتونست بهتر بشه
مثلا اون تیکه که ترور رفت به نرث یانکتون و فهمید برد مرده میتونستن بهتر کار کنن مثلا یه تیر اندازی بین ترور و مایکل رخ بده و..
البته پایان بازی هم مشکلاتی داشت اعم از اینکه ۳ نفر رفتن یک لشکر ادم رو کشتن و به راحتی کسایی که ازشون بدشون میومد هم کشتن
به نظر من داستان بازی یکم مشکل داشت و بازی لایق ۱۰ از ۱۰ نیست و همون ۹۷ برای این عنوان بهترینه
با تشکر از نویسنده که تلاش زیادی برا نقد و بررسی کشیدن واقعا زیبا بود

[CTTR]

داستان میتونست بهتر بشه
مثلا اون تیکه که ترور رفت به نرث یانکتون و فهمید برد مرده میتونستن بهتر کار کنن مثلا یه تیر اندازی بین ترور و مایکل رخ بده و..
البته پایان بازی هم مشکلاتی داشت اعم از اینکه ۳ نفر رفتن یک لشکر ادم رو کشتن و به راحتی کسایی که ازشون بدشون میومد هم کشتن
به نظر من داستان بازی یکم مشکل داشت و بازی لایق ۱۰ از ۱۰ نیست و همون ۹۷ برای این عنوان بهترینه
با تشکر از نویسنده که تلاش زیادی برا نقد و بررسی کشیدن واقعا زیبا بود

درود
این مواردی که گفتین شامل همون کمی ارفاق من در قسمت نکات منفی است :)
ممنون از اینکه وقتتون رو صرف خوندن مقاله کردین.

[paprika]

عالی بود !
ولی شما درست میگید با ارفاق چیز منفی نداره !!
ولی خب نکته منفیش این هست که بعد از تموم کردن داستان چیز خاصی نداره !! و خسته کننده میشه ! مگر اینکه مث من مد بریزی و ادیت و ...
درصورتی که تو gta sa اینطوری نبود

[You Never Win]

خسته نباشی بابت مقاله!
نقد خوبیه و بیشتر نکات نگارشی و کارایی که از نظر من به زیبایی مقاله کمک می کنه توش انجام شده! خسته نباشی واقعاً توپه!
فقط برخی مشکلات که در زیر توضیح می دم:
1- برای قرار دادن علائم نگارشی، اول به کلمه می چسبونیش و سپس فاصله می زنی!
2- نیم فاصله اصلاً دیده نمی شه رعایت شده باشه!!
3- وقتی اول متن نوشته ای به چشم می خوره، کاملاً مشخصه که اون نوشته مقدمه ست! نیازی نیست بالاش بنویسی مقدمه!!
4- (نظر شخصی) بهتر بود تیتر ها رو بولد می کردی! با استفاده از دکمه B که در تنظیمات هست!
5- متن تراز به دو طرف نیست! طراز بودن به دو طرف، باعث بالا رفتن زیبایی متن، کیفیتش و علاقه بیشتر خواننده به نوشتن اون می شه! نکته ای به ظاهر کوچیک ولی خیلی مهم که دوستان در بیش تر مقاله ها رعایت نمی کنن.
6- (نظر شخصی) بهتر بود عکسای مفهمومی تر میذاشتی و زیرشون توضیح می دادی! مثلاً برای بخش گرافیک عکسی که نشون دهده گرافیک فوق العاده بازی باشه و در بخش گیم پلی هم عکسی مربوط به گیم پلی که بازم در زیرش توضیحاتی رو ارائه بدی! این جوری علاقه خواننده به دیدن و خوندن مقاله بیشتر می شه و عکس ها تبدیل به عکس های سخن گو می شن.
بیشتر مشکلاتی که به چشمم اومد همین ها بودن و مقاله بسیار عالی بود!

[CTTR]

عالی بود !
ولی شما درست میگید با ارفاق چیز منفی نداره !!
ولی خب نکته منفیش این هست که بعد از تموم کردن داستان چیز خاصی نداره !! و خسته کننده میشه ! مگر اینکه مث من مد بریزی و ادیت و ...
درصورتی که تو gta sa اینطوری نبود

درود
درسته اما به نظر من GTA:San بعد از اتمام چیز خاصی نداشت تا GTA V!
باز هم ممنون از نظرتون

---

خسته نباشی بابت مقاله!
نقد خوبیه و بیشتر نکات نگارشی و کارایی که از نظر من به زیبایی مقاله کمک می کنه توش انجام شده! خسته نباشی واقعاً توپه!
فقط برخی مشکلات که در زیر توضیح می دم:
1- برای قرار دادن علائم نگارشی، اول به کلمه می چسبونیش و سپس فاصله می زنی!
2- نیم فاصله اصلاً دیده نمی شه رعایت شده باشه!!
3- وقتی اول متن نوشته ای به چشم می خوره، کاملاً مشخصه که اون نوشته مقدمه ست! نیازی نیست بالاش بنویسی مقدمه!!
4- (نظر شخصی) بهتر بود تیتر ها رو بولد می کردی! با استفاده از دکمه B که در تنظیمات هست!
5- متن تراز به دو طرف نیست! طراز بودن به دو طرف، باعث بالا رفتن زیبایی متن، کیفیتش و علاقه بیشتر خواننده به نوشتن اون می شه! نکته ای به ظاهر کوچیک ولی خیلی مهم که دوستان در بیش تر مقاله ها رعایت نمی کنن.
6- (نظر شخصی) بهتر بود عکسای مفهمومی تر میذاشتی و زیرشون توضیح می دادی! مثلاً برای بخش گرافیک عکسی که نشون دهده گرافیک فوق العاده بازی باشه و در بخش گیم پلی هم عکسی مربوط به گیم پلی که بازم در زیرش توضیحاتی رو ارائه بدی! این جوری علاقه خواننده به دیدن و خوندن مقاله بیشتر می شه و عکس ها تبدیل به عکس های سخن گو می شن.
بیشتر مشکلاتی که به چشمم اومد همین ها بودن و مقاله بسیار عالی بود!

درود بر کامویی کبیر
 تمامی نکاتی که گفتی درست است
انشاالله در مقالات بعدی جبران می کنم
الان واقعا به سیستم دسترسی ندارم!
بازم ممنون

[Mohammad.Hl..]

داستان میتونست بهتر بشه
مثلا اون تیکه که ترور رفت به نرث یانکتون و فهمید برد مرده میتونستن بهتر کار کنن مثلا یه تیر اندازی بین ترور و مایکل رخ بده و..
البته پایان بازی هم مشکلاتی داشت اعم از اینکه ۳ نفر رفتن یک لشکر ادم رو کشتن و به راحتی کسایی که ازشون بدشون میومد هم کشتن
به نظر من داستان بازی یکم مشکل داشت و بازی لایق ۱۰ از ۱۰ نیست و همون ۹۷ برای این عنوان بهترینه
با تشکر از نویسنده که تلاش زیادی برا نقد و بررسی کشیدن واقعا زیبا بود

نقد خوبی بود ممنون بابت زحماتتون ! 
Be the story @ 
بد نیس قبلش یه خطر اسپویلی بزنی که یه وقت داستان برای کسی که هنوز تموم نکرده یا وقت نکرده بازی کنه اسپویل نشه ! 
:|

[Be the story]

داستان میتونست بهتر بشه
مثلا اون تیکه که ترور رفت به نرث یانکتون و فهمید برد مرده میتونستن بهتر کار کنن مثلا یه تیر اندازی بین ترور و مایکل رخ بده و..
البته پایان بازی هم مشکلاتی داشت اعم از اینکه ۳ نفر رفتن یک لشکر ادم رو کشتن و به راحتی کسایی که ازشون بدشون میومد هم کشتن
به نظر من داستان بازی یکم مشکل داشت و بازی لایق ۱۰ از ۱۰ نیست و همون ۹۷ برای این عنوان بهترینه
با تشکر از نویسنده که تلاش زیادی برا نقد و بررسی کشیدن واقعا زیبا بود

نقد خوبی بود ممنون بابت زحماتتون ! 
Be the story @ 
بد نیس قبلش یه خطر اسپویلی بزنی که یه وقت داستان برای کسی که هنوز تموم نکرده یا وقت نکرده بازی کنه اسپویل نشه ! 
:|

فکر کنم همه Gta V رو تموم کردن  
اشکال نداره بازی ۳ تا پایان داره هنوز دوتا پایان دیگش مونده