03-21-2016, 04:26 PM
سلام خدمت آقا حسین عزیز.
در یک کلام مقالهی متوسطی بود. البته نه از لحاظ نگارشی، چون احساس میکنم زیاد براش وقت نذاشتید و با کمال احترام، مشکلات زیادی در نگارش مقاله دیده میشه. دوستان به یک سری نکات اشاره کردن و بنده تکرار نمیکنم، فقط به چند نکته اشاره میکنم و بعد میرم سراغ محتوای مقاله. اول اینکه غلطهای املایی خیلی تو ذوق میزنه که عمدتا با یکبار مرور کردن برطرف میشه. توجه داشته باشید که رعایت املای جملات خیلی نکتهی مهمیه و نشاندهندهی ارزش کلی مقالهست و از همه مهمتر، از زیبایی و نظم مقاله کم میکنه. در مورد نیمفاصله هم ممکنه باگ انجمن مانع انجام اینکار شده باشه، پس من اظهار نظر نمیکنم. جالبترین نکته اینه که مقاله مثل مقالهی قبلی، دوتا مقدمه داره! البته ممکنه بخش دوم در مورد تاریخچهی عنوان باشه (که فکر میکنم همین باشه) اما یادتون باشه که همیشه تاریخچه رو بیارین پایین باکسآرت و مشخصات بازی. در حال حاضر ما این دو بخش رو مقدمه محسوب میکنیم که منهای بخش دوم، میشه گفت مقدمهی خوبی نوشتید. اما به طور کلی مقدمه خیلی طولانیه و خواننده رو در ابتدای کار خسته میکنه. تاریخچهی عنوان هم خیلی مختصر بود! توجه داشته باشید که تو بخش "تاریخچه" سعی کنید همیشه به جزئیات توجه داشته باشید و یک تاریخچهی کامل و جامع ارائه بدین. نکتهی بعدی در مورد جمله بندیهای مقالست. البته با مقالات گذشتهی شما، انتظار مارو تو این بخش خیلی بالا بود، اما نمیشه گفت در این زمینه هم عملکرد خوبی داشتید! بنده به عنوان مثال یک پاراگراف از مقاله رو جدا کردم و در زیر بهش پرداختم:
نقلقول: قصد ندارم چیزی از بازی را فاش کنم. اما می توانم بگویم یکی از مهیج ترین رکن های Dark Souls 2، شیوۀ داستان سرایی آن است. شیوۀ پرداختن به روایت بازی درست همانند نسخۀ پیشن است و توسط NPC های دورن بازی روایت می شود. در واقع این راهی است که سازندگان از همان ابتدای ساخت سری Souls در پیش گرفته اند. علاوه بر NPC ها، دیالوگ هایی که هنگام نمایش میان پرده ها گفته می شود نیز در روشن شدن داستان بازی نقش مهمی دارند. همچینین دید شما نسبت به روایت، در بهتر فهمیدن آن نقش مؤثری دارد. به همین علت قطعا پس از اتمام بازی، تجربه ای که شما در بازی داشته اید نسبت به دوستانتان تفاوت بسیاری خواهد داشت. گذشته از این مسائل داستان بازی بر خلاف دیگر عناوین کلیشه ای و تکراری نیست است و خلاقیت های زیادی در آن به چشم می خورد.
مهمترین نقطهضعف جملات در این پاراگراف، تکرر بیش از حد افعال و کوتاهی جملاته! علائم نگارشی هم کاربرد صحیحی ندارن. از طرفی بعضی کلمات نا مفهومه و معنی خاصی نمیده (در متن مشخص کردم). تکلف هم در جملات وجود داره و از این لحاظ هم اندکی مشکل داره... البته حودتون استادید و در مقالات قبلی خیلی بهتر عمل کرده بودید، به همین دلیل بنده این مشکلات رو گفتم و میدونم که خودتون هم روی نگارش جملات تسلط دارید.
در مورد پاراگراف بندیها هم قبلا توضیح دادم و اینجا یه اشارهای بهش میکنم. به طور کلی سعی کنین از پاراگرافهای 1 الی 2 خطی استفاده نکنین. تو مقالات امروزی، طوری جملات رو نگارش میکنن که هر موقع احساس شد پاراگرافها کوتاهن و توضیحات ناقصی صورت گرفته، بشه اون رو با پاراگراف بعدی ادقام کرد. از طرفی عکس این موضوع هم صدق میکنه و هر موقع پاراگرافها طولانی شدن، میشه جملات رو از هم جدا کرد و یک پاراگراف جدید ایجاد کرد.
مشکلات دیگهای هم در بخش نگارش وجود داره که عمدتا به جملهبندیها و علائم نگارشی بر میگرده. البته تکرر واژگان و مسائلی از این قبیل هم وجود داره...
و اما محتوای مقاله!باید بگم که برعکس گذشته در این بخش هم چندان عملکرد خوبی نداشتید. مشکل اول در مورد نمرهی بازی و نکات مثبت و منفی اون هست. توی نکات منفی میتونستید، به خسته کننده بودن گیمپلی در ساعات ابتدایی اشاره بکنید و یا ضعف های گرافیکی این عنوان رو بیان کنید، حتی دربارهی پراکندگی داستانی هم میشه اشاره کرد. نمرهی بازی هم خیلی بالا دادید و بنظرم (نظر شخصی) نمرهی 8 برای بازی کافی بود.
نقلقول: داستان این عنوان یکی از ترسناک و تا حدودی اکشن ترین صحنه های بازی های رایانه ای را به تصویر می کشدباید بگم که داستان بازی اصلا ترسناک نیست که بخواد یکی از بهترین عناوین تو این زمینه باشه! در ضمن در سرتاسر بازی حتی کوچکترین صحنهی اکشنی را ملاحظه نخواهیم کرد. شاید منظور شما از صحنات اکشن، همون جدالهای نابرابر و نفسگیر بازی باشه، اما در حال حاضر واژهی درستی رو برای توصیف این حالت انتخاب نکردید. در ادامه این جمله هم توصیفاتی رو انجام دادید که بنظرم اصلا درست نیست. گشت و گذار در محیط بازی به معنای واقعی نفسگیر و دلهره آور طراحی شده و شما به هیچ وجه نمیتونید در روند بازی با خیال راحت به گشت و گذار بپردازین.
نقلقول: Dark Souls 2 هیچ وقت حس تکراری و کسل کننده ای را به بازی بازان القا نمی کندبا این توصیف هم موافق نیستم. چراکه روند بازی در ابتدا بهشدت خسته کنندهست، اما به محض اینکه بازیباز در روند بازی قرار میگیره، به وسعت بازی و شرایط کلی اون پی میبره. پس به طور کلی نمیشه گفت بازی هیچگاه خسته کننده نمیشه...
به طور کلی احساس میکنم سعی کردید که در طول نقد، شرایط بازی رو توصیف کنید و بیشتر به نکات مثبت اون بپردازید. در کل نقد خوبی بود و میتونست رضایت یک خوانتده رو جلب بکنه. جا داره از شما بابت وقتی که برای مقاله گذاشتید تشکر بکنم و امیدوارم مثل همیشه خوب ظاهر بشید و در آینده هم مقالات شمارو ببینیم. بابت طولانی شدن این نظر هم ازتون عذر خواهی میکنم و امیدوارم برداشت بدی ازش صورت نگیره...
عیدتون هم مبارک باشه. موفق باشید
عیدتون هم مبارک باشه. موفق باشید