03-31-2016, 09:11 AM
[font=tahoma]خاص بودن صرفا به معنای خوب یا بد بودن نیست. ممکن است در زمینهای مثبت خاص باشید و یا در زمینهای منفی. اما یک چیز ثابت است و آن هم این است که وقتی خاص باشید چه در زمینه مثبت و چه منفی، امضای منحصر به فردی را در اثری که از خود بر جای میگذارید فارغ از منفی یا مثبت بودن آن خواهید داشت و با آن شناخته خواهید شد. یک قاتل سریالی که عادت دارد همواره یک سناریوی ثابت و زنجیرهای از اعمال یکسان را با قربانیان خود انجام دهد در واقع امضای خاص خود را دارد اما در زمینه جنایت و قتل و یا یک هنرمند که همواره در آثار و مثلا نقاشها یا فیلمهای خود امضا و نشانه خاص خویش را بر جای میگذارد نیز خاص است، اما در زمینه مثبت و خلق آثار هنری.
[/font]
[/font]
در حوزه بازیهای رایانهای نیز به همین شکل است و برخی سازندگان هستند که وقتی آثارشان را از ابتدا تا انتها بررسی کنیم مشاهده میکنیم که از ساختارهای یکسانی در تمامی آنها بهره بردهاند و امضای آنها در بازیهایشان نیز آشکار است. به عنوان مثال Suda51 یک بازیساز خاص است که فارغ از این که هم بازی عالی دارد و هم بازی ضعیف ولی عناوینش همواره فضایی خاص داردند و اگر بخواهم راحت بگویم همیشه تمی از جنون و دیوانگی و افراط در آثارش به چشم میخورد حال چه در Lollipop Chainsaw و چه در Killer 7 یا black knight sword. همچنین آقای هیدتا میازاکی نیز بازیسازی است که وقتی یک عنوان نقشآفرینی خلق کند همواره امضا و نشان خود را در این عناوین به جای میگذارد و با توجه به کیفیت بازی میتوان فهمید که این بازی را میازاکی ساخته است. عناوین دیوید کیج نیز یک چنین پیوستگی با هم دارند و هرکدام با این که داستانهای متفاوت دارند ولی همگی نشانههای سازنده خود را نیز به همراه دارند. عنوانی هم که امروز آن را با هم بررسی خواهیم کرد یعنی بازی Salt and Sanctuary نیز از همان بازیهای خاص است که امضای سازنده خود را به همراه دارد و هنر خالقانش را در جایجای بازی فریاد میزند.
دارک سولز ۲ بعدی یک شعار نیست… بازی در تمام بخشها بینهایت شبیه به سری سولز است آن هم با بهترین کیفیت…
شاید شما آشنایی با Ska Studio نداشته باشید ولی من از زمانی که در سال ۲۰۱۱ تصاویر عنوان انحصاری ایکسباکس ۳۶۰ به نام The Dishwasher: Vampire Smile را مشاهده کردم بلافاصله مجذوب طراحی مریضگونه بازی شدم و متوجه شدم که سازنده این بازی خاص قطعا استودیویی خاص است. به طور کلی من علاقه زیادی به عناوینی دارم که طراحیهای مریضگونهای دارد، یعنی موجودات و رنگبندی و کلا طراحی های بازی بسیار عجیب و غریب و خارج از عرف هستند و از نشان دادن زشتی هراسی ندارند. مثلا طراحی باسها و موجودات دارک سولز یا بلادبورن را در نظر بگیرید، این موجودات شبیه به هیچ موجود آشنا و تکراری در دنیا و در بازیهای رایانهای نیستند و همگی حالتی خارج از عرف و دفرمه دارند. عناوینی که چنین طراحیهایی دارند گویی از ذهن شخصی که به طرز نبوغآمیزی مریض است سرچشمه گرفتهاند. عنوان The Dishwasher: Vampire Smile نیز دقیقا چنین حال و هوایی داشت و نام این استودیو را در ذهن من حک کرد.
علاقه من زمانی به این استودیو بیشتر شد که سال ۲۰۱۳ عنوانی ساختارشکن و بسیار زیبای دیگری از این سازنده با نام Charlie Murder باز هم به طور انحصاری برای ایکسباکس ۳۶۰ منتشر شد و تاییدی بود بر ذهنیتی که من از این سازنده داشتم و علاقه من را به آنها دوچندان کرد. پس از آن هر بار که در خبری نام یا نشانی از Ska Studio میدیدم با دقت آن را دنبال میکردم تا شاید عنوان دیگری از این سازنده معرفی شود. سرانجام در سال ۲۰۱۴ آرزوی من برآورده شد و سازندگان در نامهای سرگشاده که در وبلاگ پلیاستیشن منتشر شد اعلام کردند عنوانی جدید با نام Salt and Sanctuary در دست ساخت دارند و جالب این که این بار آنها مایکروسافت را به مقصد سونی ترک کرده بودند و اعلام کردند این بازی به طور انحصاری کنسولی بر روی پلی استیشن۴ و ویتا و همچنین بر روی رایانههای شخصی منتشر خواهد شد. البته به این شکل که ابتدا نسخه پلی استیشن ۴ منتشر میشود و مدتی بعد در تاریخ نامعلومی نسخههای ویتا و پیسی به بازار خواهند آمد.
Salt and Sanctuary… مبارزه و پلتفرمینگ… مرگهای بیشمار…
در همان نخستین تصاویر و تریلری که از بازی Salt and Sanctuary منتشر شد مشخص بود که با عنوانی خاص با حال و هوایی منحصر به فرد و تاریک و غمناک طرف هستیم. مبارزات بازی در نخستین تریلرهای آن بسیار وزین و سنگین به نظر میرسیدند و نوید یک عنوان جذاب را میدادند. همه چیز در معرفی بازی بینقص به نظر میرسید و انگار سازندگان از تمام تجربههای قبلی خود در ساخت عناوین ۲ بعدی استفاده کرده بودند و آن را با عشق به سری سولز آمیخته بودند تا عنوانی عالی به نام Salt and Sanctuary را خلق کنند.
در این مطلب قصد داریم تا در مورد المانها و خصوصیات مختلف این بازی زیبا صحبت کنیم و آن را از زوایای مختلف بررسی کنیم تا تصمیمگیری برای انتخاب یا عدم انتخاب آن را برای شما آسانتر کنیم. هرچند که به نظر بنده تجربه این بازی برای تمام گیمرهای هاردکور واجب است. چرای این موضوع را در این مقاله برای شما عزیزان شرح خواهم داد. بد نیست بدانید بازی Salt and Sanctuary که در تاریخ ۱۵ مارچ سال جاری میلادی برابر با ۲۵ اسفند سال ۱۳۹۴ منتشر شده است موفق شده تا امتیاز متیای عالی ۸۵ را از منتقدان با ۲۵ نقد دریافت کند. امتیازی که بسیاری غولهای AAA توان رسیدن به آن را ندارند.
دشمنان بسیار متنوع هستند و طراحیهای فوقالعادهای دارند
اینگونه نیست که هر روز از خواب بیدار شویم یک بازی منتشر شود که سبکی جدید و مختص به خود را معرفی کند. استودیو From Software موفق شد با بازی Demon’s Souls این کار را انجام دهد و سبک خاصی از عناوین اکشن نقشآفرینی بسیار بسیار سخت و دشوار ولی پاداشدهنده را پایهریزی کرد. Salt and Sanctuary در زیرشاخه همین سبک قرار میگیرد و المانهای جذاب و زیبای سری سولز را در راستای خلق یک اکشن-پلتفرمر-نقشآفرینی ۲ بعدی استفاده کرده است که تاکید ویژهای دارد بر مبارزات سخت وسیستم چند شاخه ارتقاء شخصیت.
الهام گرفتن یک نکته است و تقلید و کپیکاری یک بحث دیگر. Ska Studio به هیچ وجه اجازه نداده است تا عنوان Salt and Sanctuary در مظن اتهام تقلید از سری سولز قرار بگیرد و در جای جای بازی امضای خاص عناوین این سازنده در بازی به چشم می خورد. اگر قبلا عناوین سری Dishwasher و Charlie Murder را بازی کرده باشید کاملا متوجه میشوید که این بازی هم کاملا به ساختارهای عناوین این سازنده وفادار است و تنها از المانهای محبوب و موفق سری سولز که معلوم است سازندگان بازی نیز از طرفداران آن هستند استفاده کردهاند تا عنوانشان جذابتر شود که به حق هم جواب داده است. در حقیقت جلوههای گرافیکی مات و غمزده به همراه مبارزات سریع و دارای وزن که از خصوصیات عناوین قبلی این سازنده است به بهترین شکل با المانهای یک نقشآفرینی فانتزی ترکیب شده است.
مبارزات بازی به مانند دارک سولز بسیار سخت هستند و ضربات دشمنان خط سلامتی شما را به سرعت خالی میکند
شما در بازی با قسمت خلق شخصیت کار را آغاز میکنید که این بخش از چیزی که انتظارش را دارید متنوعتر است و به شما اجازه میدهد تا از بین چندین نژاد از قسمتهای مختلف دنیا و ۸ کلاس مختلف شخصیت خود را انتخاب کنید و سپس از رنگ پوست و مدل و رنگ مو تا رنگ چشم و آیتم شروع بازی (مثل سری سولز) را برای شخصیت خود تعیین کنید. سپس مستقیما به وسط اکشن پرتاب میشویدف جایی که کشتی شما توسط دزدان دریایی مورد حمله واقع شده است و پرنسسی که قسم خورده بودید از او محافظت کنید دزدیده شده و به یک جزیره اسرارآمیز برده میشود. سپس شما با یک باس غیرقابل شکست مبارزه میکنید و مغلوب میشوید (البته ناگهان همین روزها خواهیم دید که یکی از یوتیوبرها فیلم کشتن همین باس با دست خالی را قرار میدهد!) و پس از آن در توسط آب به ساحل برده خواهید شد و آنجا به هوش میآیید. کمی که به جلو میروید باید مذهب خود را انتخاب کنید که این انتخاب باعث میشود تا نوع آیتم درمانی که در بازی دریافت خواهید کرد، قابلیتهایی که در بازی از طریق خواندن ورد یاد میگیرید، ماموریتهای قابل تکرار مختلف و از همه مهمتر شکل ظاهری Sanctuary شما مشخص شود.
Sanctuary در این بازی همان حکم Bonfire یا Lantern ها را دارند. در آنها باید Salt خرج کنید تا شخصیت خود را ارتقا دهید، تجهیزات جدید بخرید و آنها را آپگرید کنید، وردهای مختلف بیاموزید و البته استراحت کنید. این Sanctuary ها به صورت پراکنده در بخشهای مختلف دنیای بازی وجود دارند و بازی آنقدر استرسزا است که وقتی یک عدد از اینها را پیدا میکنید و واردش میشوید شدیدا احساس آرامش خاطر به شما دست میدهد، شبیه همان حسی که در سری سولز وقتی بونفایر میدیدیم به ما دست میداد. وقتی دشمنان را شکست میدهید طلا و Salt زا آنها به دست میاورید ولی وقتی شخصیت شما بمیرد Salt ها را در همان محل قتل! باقی خواهید گذاشت و باید به صحنه جنایت برگردید و آنها را جمع کنید وفقط یک بار فرصت دارید (چقدر آشناست، نه؟!). احیایشما از مرگ نیز برایتان مقداری از طلاهایتان هزینه دارد که به نظر میرسد بسته به نوع مرگتان و فاصلهای که از Sanctuary دارید این مقدار متفاوت است. همچنین در Sanctuary شما میتوانید با پیشکش کردن برخی سنگها و الماسها به خدایان مذهب خود، تاجر و آهنگر و کشیش و راهنما را به آنجا دعوت کنید تا عملیات خرید و فروش و ارتقا و سفر سریع و … را به راحتی انجام دهید. در محراب هم میتوانید شخصیت خود را بر اساس یک درخت قابلیتهای بسیار گسترده و عمیق ارتقا دهید. شما میتوانید با تمرکز بر روی یک یا دو شاخه از این درخت تواناییها، کارآیی خود را در ان شاخهها به حداکثر برسانید و البته این را هم بدانید که اگر از این شاخه به آن شاخه هم بپرید و تواناییهای مختلف را ارتقا دهید جریمهای نخواهید شد و ضرری ندارد.
در همین اولین باس بازی حساب کار دستتان میآید و چندین بار کشته خواهید شد…
مبارزات بازی ترکیبی آشنا ولی نه تکراری از حملات سبک، سنگین، از راه دور و جادویی است به همراه دفاع و جاخالی دادن. همچنین شما میتوانید از تجهیزات مختلفی برای شخصیت خود استفاده کنید مثل شمشیرها، سپرها، چوبهای جادو، تیروکمان، تبر و حتی اسلحههای گرم. زرهها در بازی بر دو نوع سبک و سنگین هستند که استفاده از هر کدام وزن حملشونده توسط شما را تغییر میدهد و مستقیما بر روی سرعت و چابکی شخصیت شما تاثیر میگذارد دقیقا به مانند دارک سولز. مثلا اگر زیادی سنگین باشید نمیتوانید جاخالی بدهید و یا ضربات زیادی را قبل از این که خط قدرت بدنیتان پایان یابد به حریف وارد کنید. محدود شدن مبارزات بازی به حالت ۲D باعث حذف مقدار زیادی از قدرت مانور تاکتیکی که در بازی ۳ بعدی مثل دارک سولز داشتیم شده است و بارها و بارها در بازی این سوال برایمان پیش میآید که چه زمانی دفاع کنیم و چه زمانی به سمت دور از دشمن یا به سمت وی جاخالی دهیم که این کار را بسیار سخت میکند. اگر قصد کنید که با عجله و بدون فکر دشمنان را از بین ببرید، حتی موجوداتی با سطح بسیار پایین در بازی برای شما تبدیل به چالش خواهند شد . اگر حواستان متمرکز نباشد به راحتی ممکن است در گوشهای از محیط یا بالای یک دیوار گیر چند نفر بیافتید و بلافاصله با یکی دو ضربه کارتان ساخته شود.
اگر خود میازاکی میخواست دارک سولز دوبعدی بسازد دقیقا میشد Salt and Sanctuary..
در بخشهای دیگری از بازی شما خیلی بیشتر از آنچه که در بالا گفتیم به تمرکز حواس و فکر کردن نیاز دارید، آن هم زمان مبارزه با باسهای خوفناک و بیرحم بازی است. باسهایی قدرتمند که اسامی ارعابآمیز و گاها متضادی دارند که آنها را خوفناکتر نیز میکند (مثل دلقک که نماد خنده است ولی وقتی پلید باشد همان لبخند بر لبش از همه چیز در دنیا ترسناکتر است)، مثل ملکه لبخندها (Queen of Smiles) و Kraekan Wyrm و همچنین دلقک کاذب (False Jester). این باسها معمولا یا بر جادو و یا بر ضربات Mele تمرکز دارند و فنون و حرکات بسیار متنوعی نیز دارند که هر چه از خط سلامتیشان بیشتر کاسته شود نوع این حملات تغییر میکند و جاخالی دادن و فرار کردن از آنها سختتر می شود (باز هم آشناست، نه؟!). اغلب باسها ۳ مرحله مختلف دارند که در فرم نهایی و سوم خود که معمولا یک سوم خط سلامتیشان باقی مانده است کاملا دیوانه میشوند و به هر شکلی که میتوانند به سمت شما حمله کرده و هرچه که بتوانند به سوی شما پرتاب میکنند. پس از شکست دادن هر یک از این باسها، مقدار زیادی Salt و یک آیتم مخصوص که در ارتقا دادن تجهیزاتتان به شما کمک خواهد کرد پاداش خواهید گرفت. تعداد اندکی از این باسها آنقدر آسان هستند که با خود میگویید واقعا همین بود؟، ولی اکثرا به قدری سخت و مرگبار هستند که اشکتان را در میآورند و انواع و اقسام حملات و ضربات نزدیک و دور را به شما وارد میکنند و از آن بدتر ضرباتی دارند که کل صفحه را در برمیگیرد و جاخالی دادن از آنها تقریبا غیر ممکن میشود. اما در نهایت Salt and Sanctuary هم مانند فامیل نزدیک خود (نه فامیل دور!) یعنی دارک سولز، عادلانه عمل میکند و شما با مهارت، صبر و آمادهسازی درست، در اکثر اوقات پیروز و فاتح میدان نبرد خواهید بود. البته تا قبل از این که پیروز شوید و یا راه پیروز شدن را یاد بگیرید به نظرتان همه چیز در بازی ناعادلانه است! ولی پس از پیروزی…
در Sanctuary میتوانید خرید و فروش، سفر سریع، ارتقا دادن اسلحه ها و آپگرید شخصیت خود را انجام دهید.
گشت و گذار و اکتشاف در بازی به اندازه خود مبارزات بازی اهمیت دارد ولی هیچ راهنمایی و اطلاعاتی در این مورد به شما داده نمیشود. طراحی دنیای بازی واقعا دیدنی است و حتی گاها واقعا نیاز به نقشه هم احساس نمیکنید اما برخی قسمتها هم هست که به راحتی ممکن است حتی با وجود نقشه هم گم شوید. سیستم سفر سریع بین Sanctuary ها (که با دعوت کردن از یک شخص راهنما به داخل پناهگاه در اختیارتان قرار میگیرد) در بازی بسیار به کارتان خواهد آمد. در بازی تعداد زیادی اتاق و راهروهای مخفی وجود دارد همچنین مسیرهای میانبر مختلفی نیز برای راحتتر شدن رفت و آمد در بازی قرار داده شدهاند. در قسمتهایی از بازی کلیدهایی پیدا میکنید و یا تواناییهایی کسب میکنید که دسترسی شما به بخشهایی که قبلا به آن دسترسی نداشتید را باز میکنند و برای رفتن به آن قسمتها باید به عقب برگردید که این یک امر مهم و ارزشمند است و کاملا ارزش وقتی که برای بارگشتن به عقب صرف کنید را دارد و اگر مانند بنده باشید هر بار با کسب هر توانایی و قابلیت جدید به اول مرحله باز میگردید تا مبادا چیزی را از دست داده باشید.
در بازی با شخصیتهای بسیار زیادی برخورد خواهید داشت که دیالوگهای بسیار جالبی دارند.
با این که بازی بخش چندنفره آنلاین ندارد ولی ادای احترام سازندگان بازی به بخش چندنفره سری سولز به چشم میخورد و شما میتوانید برای دیگر بازیبازان در قسمتهای مختلف بازی پیام بگذارید به وسیله آیتمی به نام “Journey Bottle” که مثل همان بطریهایی است که در فیلمها داخل آن نقشه گنج قرار دارد. میتوانید آنها را از تلهها، گنج و باس های به کمین نشسته مطلع کنید و یا حتی کلک بزنید و سر کارشان بگذارید! گاهی در دفعات محدودی مشاهده میکنید که یک بازیباز دیگر به Sanctuary شما میآید ولی وقتی به دنبالش بروید ناپدید میشود. همانگونه که عرض کردم شما نمیتوانید با دیگر بازیبازان به صورت آنلاین به بازی بپردازید و لی با استفاده از آیتمی به نام Stone Sellsword یک بخش Co-op را فعال کنید و شخص دیگری با کنترلر دوم در بازی به شما بپیوندد و به کمکتان بیاید. این کار بسیار لذت بخش و سرگرم کننده است ولی صفحه نمایش زیادی شلوغ میشود و باسفایتها گیج کننده میشوند و البته گاهی جالب است که باس نمیداند که به کدام سمت بچرخد و حمله کند وقتی یکی این طرف است و یکی آن طرف! باسهای بازی به طرز بیرحمانه و خشونتآمیزی سرهای بریده و با اجساد مثله شده کسانی که کشتهاند را در سیخ کرده و اطراف محل زندگی خود قرار دادهاند یا آویزان کردهاند، فقط برای این که بفهمیم اهل کسب و کار هستند!
حتی باسهای بازی هم مثل دارک سولز در اواسط مبارزه بنا به خط سلامتیشان تغییر کاربری میدهند!
نتیجهگیری:
Salt and Sanctuary یک تجربه ۲۰ ساعته بینهایت جذاب از گشت و گذار، ماجراجویی، نقشآفرینی و مبارزات بسیار چالشبرانگیز است. Ska Studio به بهترین شکل میراث سری عناوین محبوب سولز را در قالب یک عنوان دو بعدی در آورده است و آن را با ایدههای خود و سبک خاص عناوین خود ترکیب کرده است تا عنوانی اتمسفریک و دشوار را برای ما به ارمغان آورد که در جایجای آن ادای احترام به سری شاهکار سولز به چشم میخورد و هنر سازندگان این است که با وجود این الهام گرفتنها بازیشان هرگز رنگ و بوی کپی و تقلید و تکرار را ندارد و عنوانی است که روی پای خود ایستاده است و اگر مقایسهای هم با سری سولز میشود میخواهیم زیبایی و قدرت این بازی را نمایان کنیم که جرات میکنیم نامش را در کنار شاهکارهای میازاکی بیاوریم. Salt and Sanctuary به قدری زیبا و کامل است که همانطور که گفتم اگر خود سازندگان سری سولز قصد کنند عنوانی دو بعدی بر اساس آن فرنچایز بسازند، بازی از لحاظ گیمپلی بسیار مشابه Salt and Sanctuary خواهد بود. بازی به شکلی زیبا شما را در یک دنیای رنگ و رو رفته و محزون و مرموز قرار میدهد و در واقع شما را به قلب تاریکی پرتاب میکند تا راه خود را پیدا کنید و البته هیچ ترسی هم از این ندارد که ناگهان یک باس عجیب و غریب و بیرحم را بدون این که انتظار داشته باشید به جان شما بیاندازد.
استایل حملهت منو کشته لامصب!
از معدود نکات ضعف بازی کمبود روایت جذاب داستان است که در بازی به چشم میآید و جای کار بهتری داشت، مخصوصا با توجه به این که تم کلی داستان بازی و آن جزیره اسرار آمیز پتانسیل خوبی برای یک داستان جذاب دارند. علاوه بر این تنها نکته نسبتا منفی دیگری که در بازی مشاهده کردم این بود که سازندگان بایستی گاها برای برخی آیتمها و قابلیتها و … توضیحات بیشتری را به بازیباز میدادند و یکباره همه چیز را بدون آگاهی بر سری او نمیریختند. این دو مورد تنها نکات منفی کوچک بازی بود و غیر از آن بازی سراسر خوبی و نکات مثبت است که این دو نکته کوچک را هم در خود غرق میکنند.
اگر از طرفداران سری سولز هستید که شاید تا همین الان هم نقد را نخوانده باشید و با مشاهده تیتر مطلب به سراغ خرید بازی رفته باشید! طرفداران و علاقمندان به سری عناوین سولز و بلادبورن بایستی حتما عنوان Salt and Sanctuary را تجربه کنند زیرا که قطعا تجربهای لذتبخش و جدید ولی با حس و حال آشنا برای آنها خواهد بود و گزینه خوبی برای تجربه کردن قبل از انتشار شاهکاری به نام Dark Souls 3 است که مدت زیادی تا انتشار آن باقی نمانده است. اگر هم آشنایی با سری یاد شده ندارید و به دنیال تجربه یک بازی اکشن نقشآفرینی دو بعدی چالشبرانگیز و پر از گشت و گذار و اکتشاف و باسفایتهای زیبا هستید این بازی همان عنوانی است که انتظارش را میکشید. مخلص کلام این که تجربه Salt and Sanctuary برای تمامی بازیبازان لذتبخش و واجب است مگر کسانی که از سختی و چالش در بازیها هراس دارند و از آن فراری هستند.
[font=tahoma][url=https://gamefa.com/go.php?https://gamefa.com/wp-content/uploads/2016/03/Salt-and-Sanctuary-grade.png][/url][/font]