09-09-2015, 04:12 PM
سلام دوستان من میخوام داستان گیمر شدن خودم رو بگم
دقیقن یادم نیست که از چی و از کجا شروع ولی
اما یادمه که خیلی وقت پیش یه بازی شوتر بود که ما یه هفتیر داشتیم و خود سیستم رو دشمنا زوم میکرد و ما باید میزدیم منم از وجود اون بازی اطلاع چندانی نداشتم تا اینکه برامون مهمون اومدو پسرخاله هام از دیدن کامپیوتر جدید در خانه ی ما ذوق زده شدنو شروع کردن به فضولی تا اینو پیدا کردن
از قضا من نسخه ی سیاه سفید اونو داشتم و پسر خالم نسخه ی رنگی ولی از شانس بد من کامپیوتر حاوی اون بازی پوکید و ما یه کامپیوتر دیگه خریدیم تو اون کامپیوتر من هی غر اون بازیه رو به بابام میزدم تا این که یه پک پر از بازی برام دانلود کرد ولی نمیدونم چی شد که این کامپیوتر هم پوکید و ما یه سیستم غول گرفتیم که تا پیارسال هم باش گیم میزدم ولی اواخر روانیم
از پوکیدن کیس پر از بازی دیگه چیزی یادم نیست تا این که پسرخالم تیزهوشان قبول شد و یه ps2 گرفت من هم که کوچیک ترین شخص بودک بهم هیچی بازی نمی رسید و ناراحت بودم فقط چند بار یادمه کرش رو بهم دادن بازی کنیم بعد ازون ماجراها بابام برام یه بازی آورد که فکری بود و من خیلی ازش خوشم اومد و بعدش تو یه مهمونی میخواستم بازیه رو به پسر خالم بدم تا بازی کنه رو پی اس توش (خو چیکار کنم بچه بودم و خنگ) هیچی گذشت و گذشت و هیشکی برای ما کنسول نخرید تا اینکه بابام یه چیز برام خرید که حاوی بازی پلنگ صورتی ، ایکس من و پرینس آف پرشیا بود که من فقط تونستم پلنگ صورتیو تموم کنم چون بقیش برام ترسناک بود و شب خوابم نمیبرد
بعد چند وقت رفتیم (اون وقت حدود هشت سالم بود) نمایشگاه بین المللیه کامپیوتر و بابام برام شمشیر نادر رو گرفت بشرط اینکه دیگه بازی ترسناک نکنم که سیستم ذغالیم اونم به زور کشید و با لگ فراوان تمومش کردم تو همین وقتا بود که اون یکی پسر خالم یه x360 گرفت و هنوزم که هنوزه مثه شیر کار میکنه و من و پسر خاله کوچیکم به مدت دو سال نگاه میکردیم فقط باهم بازی آپ رو تموم کردیم. بعد هم دیگه بهمون بازی نمیدادن و سر یه بازیه تنیس خون و خون ریزی راه مینداختیم گذشت و گذشت تا اینکه بهمون pes 2011 رو یاد دادن و به جرعت میتونم بگم رکورد گل خورد پس 11 دست ما بود تا اینکه 2012 رو خریدن و ماهم پیشرفت کردیم و حتی میبردیمشون و بازیکن هم میساختیم و اینو افتخار خودمون میدونستیم. ازون وقت من دیگه دنبال اخبار گیم بود تا اینکه دموی پس 13 منتشر شد و من دانلودش کردم و گفتم واو چه با حال هیچی دیگه پس 13 رو باش کلی خاطره درست میکردیم و پس 14 منتشر شد هیچی پس 14 هم خراب کردم و سیستم من هم به صورت اسلوموشن بالاش می آورد تا اینکه یه سیستم توپ بابام برام بست تا و فیفا 14 رو هم نصب کردم و باش سر میکرد تا اردیبهشت امسال که بتل 4 رو اتفاقی خریدمو عاشقش شدم
پایان
دقیقن یادم نیست که از چی و از کجا شروع ولی
اما یادمه که خیلی وقت پیش یه بازی شوتر بود که ما یه هفتیر داشتیم و خود سیستم رو دشمنا زوم میکرد و ما باید میزدیم منم از وجود اون بازی اطلاع چندانی نداشتم تا اینکه برامون مهمون اومدو پسرخاله هام از دیدن کامپیوتر جدید در خانه ی ما ذوق زده شدنو شروع کردن به فضولی تا اینو پیدا کردن
از قضا من نسخه ی سیاه سفید اونو داشتم و پسر خالم نسخه ی رنگی ولی از شانس بد من کامپیوتر حاوی اون بازی پوکید و ما یه کامپیوتر دیگه خریدیم تو اون کامپیوتر من هی غر اون بازیه رو به بابام میزدم تا این که یه پک پر از بازی برام دانلود کرد ولی نمیدونم چی شد که این کامپیوتر هم پوکید و ما یه سیستم غول گرفتیم که تا پیارسال هم باش گیم میزدم ولی اواخر روانیم
از پوکیدن کیس پر از بازی دیگه چیزی یادم نیست تا این که پسرخالم تیزهوشان قبول شد و یه ps2 گرفت من هم که کوچیک ترین شخص بودک بهم هیچی بازی نمی رسید و ناراحت بودم فقط چند بار یادمه کرش رو بهم دادن بازی کنیم بعد ازون ماجراها بابام برام یه بازی آورد که فکری بود و من خیلی ازش خوشم اومد و بعدش تو یه مهمونی میخواستم بازیه رو به پسر خالم بدم تا بازی کنه رو پی اس توش (خو چیکار کنم بچه بودم و خنگ) هیچی گذشت و گذشت و هیشکی برای ما کنسول نخرید تا اینکه بابام یه چیز برام خرید که حاوی بازی پلنگ صورتی ، ایکس من و پرینس آف پرشیا بود که من فقط تونستم پلنگ صورتیو تموم کنم چون بقیش برام ترسناک بود و شب خوابم نمیبرد
بعد چند وقت رفتیم (اون وقت حدود هشت سالم بود) نمایشگاه بین المللیه کامپیوتر و بابام برام شمشیر نادر رو گرفت بشرط اینکه دیگه بازی ترسناک نکنم که سیستم ذغالیم اونم به زور کشید و با لگ فراوان تمومش کردم تو همین وقتا بود که اون یکی پسر خالم یه x360 گرفت و هنوزم که هنوزه مثه شیر کار میکنه و من و پسر خاله کوچیکم به مدت دو سال نگاه میکردیم فقط باهم بازی آپ رو تموم کردیم. بعد هم دیگه بهمون بازی نمیدادن و سر یه بازیه تنیس خون و خون ریزی راه مینداختیم گذشت و گذشت تا اینکه بهمون pes 2011 رو یاد دادن و به جرعت میتونم بگم رکورد گل خورد پس 11 دست ما بود تا اینکه 2012 رو خریدن و ماهم پیشرفت کردیم و حتی میبردیمشون و بازیکن هم میساختیم و اینو افتخار خودمون میدونستیم. ازون وقت من دیگه دنبال اخبار گیم بود تا اینکه دموی پس 13 منتشر شد و من دانلودش کردم و گفتم واو چه با حال هیچی دیگه پس 13 رو باش کلی خاطره درست میکردیم و پس 14 منتشر شد هیچی پس 14 هم خراب کردم و سیستم من هم به صورت اسلوموشن بالاش می آورد تا اینکه یه سیستم توپ بابام برام بست تا و فیفا 14 رو هم نصب کردم و باش سر میکرد تا اردیبهشت امسال که بتل 4 رو اتفاقی خریدمو عاشقش شدم
پایان