امتیاز موضوع:
  • 2 رأی - میانگین امتیازات: 3
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
روزی روزگاری، در سرزمین روبات‌ها | نقد و بررسی Machinarium
#1

"روزی روزگاری، دز سرزمین روبات ها | نقد و بررسی Machinarium
در دنیایی پر از آهن پاره، روباتی به وجود می آید که با استفاده از هوش و عقل زیاد خود، معماهای زیادی را حل می کند. دنیایی که در طول بازی خواهیم دید، مملو از تاریکی است و اگر از جنبه ی احساسی به آن خیره شویم، قطعا غمگین خواهیم شد. همه چیز پیش‌روی‌تان مکانیکی است، از گربه های ولگرد تا پرنده هایی که بر روی سیم های برق نشسته اند و کارهای شما را زیر نظر دارند. هر کسی کار خاصی انجام می دهد و مانند دنیای واقعی، شاهد نوشیدنی هایی خوشمزه ولی این‌بار به‌صورت روغن و بنزین برای این موجودات مکانیکی هستیم. شما در این شهر، دنبال عشق خود می گردید و تا وقتی که به هدف خود نرسید، دست از کار کردن نمی کشید. جسدهای مکانیکی بر روی هم انباشته شده اند و شما در بین این جسدها حرکت می کنید و به کاوش می پردازید. شاید برایتان عجیب به نظر برسد که برای پیدا کردن عشق خویش چه کارهای سخت و دشواری را باید پشت سر بگذارید. آری، این داستان یک موجود مکانیکی باهوش است. در دنیای گیمرها همیشه گرافیک حرف اول را نمی زند، بلکه اگر یک بازی خلاقیت و گیم پلی منحصر به فردی داشته باشد، می توان آن  را یک عنوان بزرگ دانست. بازی، ساخته‌شده توسط شرکت Aminta Design است که در کارنامه‌ی خود، نام بازی‌های بسیار موفقی را در سبک فکری به ثبت رسانده است.  Machinarium از نظر خیلی ها توانست به بالاترین پله های موفقیت دست یابد. در ادامه با ما باشید.

[تصویر:  Machinarium-cover_art.png]
"از همین کاور بازی، می‌توان شکوه و جلال Machinarium را به چشم دید، فقط به جزئیات کاور دقت کنید! "

نام بازی: Machinarium
سازنده: Amanita Design
ناشر: Daedalic
سبک: فکری/ماجرایی/ Point & Click
تاریخ‌انتشار: 16‌اکتبر 2009 میلادی
پلتفرم: PC/PS3/Xbox360/IOS/Android/Blackberry/Linux

 هر آغازی، پایانی دارد:
 داستان بازی در مورد موجودی مکانیکی با ویژگی های طبیعی یک انسان به نام (جوزف) است که در اثر یک سقوط و ضربه ای که به سر او وارد شده است حافظه ی کوتاه مدت خویش را از دست داده است به طوری که یاد او نمی آید که چه کسانی این بلا را سر او آورده اند. بازی با سقوط جوزف بر روی جسد های مکانیکی شروع می شود. تیکه های بدن شما از هم جدا شده است و اولین وظیفه ای که بر دوش خود دارید، وصل کردن تیکه های بدنتان به یک دیگر است. پس از این اتفاق او به سمت شهر به راه می افتد تا عاملان این اتفاق را پیدا کند، در واقع هدف اصلی او پیدا کردن صمیمی ترین دوستش در این شهر غریب به نام (برتا) است که توسط عده ای روبات به نام (کلاه سیاه) ربوده شده است. در بین بازی هایی که سرمایه ی میلیاردی صرف آن ها می شود تا یک محصول خوب بدست آید، عنوان Machiniraium از این هزینه های هنگفت بهره نبرده است و تنها بخش ناچیزی از هزینه ی شخصی شرکت Daedalic صرف این بازی شده است و ما شاهد یک عنوان فوق العاده با داستانی زیبا هستیم. طراحی هنری بازی به قدری حرفه ای انجام شده است که در و دیوار بازی نیز با ما سخن می گویند و حتی موقعی که از حرکت در بازی بایستید، جوزف خاطرات خود را با برتا مرور می کند و شما نیز می توانید خاطرات او را از نزدیک ببینید. داستان بازی بسیار گیرا است بر خلاف گفته ی بعضی ها که نقص در داستان می بینند، از نظر من سازنده مانور زیادی بر روی این بخش داشته تا یک بازی فوق العاده زیبا را تحویل بازیکن دهد. فضای بازی با داستان آن تطبیق زیادی دارد. در Machinarium، قرار نیست برای نجات دنیا از جنگ و خون‌ریزی استفاده کنید بلکه شما باید با هوش و عقل خود این جهان را نجات دهید. شخصیت‌‌‌‌های منفی‌ما، سه فرد بسیار شرور هستند که مردم این جهان، دشمنی بسیار‌ زیادی با وی دارند. این سه فرد شرور در آخر، می‌خواهند این جهان را نابود سازند و خودشان نیز فرار کنند ولی جوزف، این روبات دوست‌داشتنی، جلویِ آن‌ها را می‌گیرد. شما نیز باید با جوزف همراهی کنید تا زودتر به هدف خود برسد. داستان بازی از نظر کیفی در سطح بسیار بالایی قرار دارد و تقریباََ هر بازیکنی، چه بزرگ‌سال و چه نوجوان را به خود جذب می‌کند. خلاقیت سازنده در طراحی شخصیت‌ اصلی داستان، قابل ستایش است و می توان این شخصیت را جزو قهرمانان دنیای بازی‌ها؛ در کنار شخصیت‌های دیگری همچون Rayman دانست. جهان بازی، پوششی آهنی دارد و تقریباََ به هر جای محیط خیره شوید، پوششی آهنی خواهد داشت. در کل داستان این بازی، بسیار زیبا کار شده است و ایراد خاصی نمی توان از آن گرفت.
نقل‌قول: من تنها هستم، در این شهر غریب، در بین خلافکاران و شروران در حال پرسه زدن هستم. من برای عشق خود، کارهای بسیاری انجام خواهم داد. معماهای زیادی را حل می کنم، پازل‌ها را کنار یک‌دیگر می‌گذارم تا به او برسم. این تنها هدف من در این دنیای مکانیکی است.
[تصویر:  screenshot4.jpg]
"با این‌که این شهر در نگاه اول یک شهر رویایی محسوب می‌شود ولی در درون آن چالش‌های سختی در انتظار شما است. به همین دلیل است که می‌گویند ظاهر بر باطن غلبه دارد!


فقط راه برو و پازل حل کن!
 این شهر که شخصیت اصلی ما در آن به حل معماها و پازل ها می پردازد،  از نظر من، شهر معماها و پازل‌ها است؛ زیرا شاید هیچ مکانی پیدا نشود که پازل و معما در آن نباشد. گیم پلی بازی، همانند داستان آن بسیار زیبا است ولی اگر مقایسه ای بین دو عنصر انجام بدیم، قطعا گیم‌پلی Machinarium، در سطح بالاتری قرار خواهد داشت. حداکثر زمان اتمام بازی، بین یک تا سه روز است و این موضوع بستگی به هوش بازیکن و سرعت عمل وی در حل معماها دارد. مرحله به مرحله، پازل هایی سخت‌تر روبه‌روی شما قرار خواهند گرفت که بعضی از آن ها ممکن است شما را از انجام ادامه‌بازی باز دارد. سبک بازی همانند بسیاری از بازی‌های فکری موفق، Point-And-Click است؛ یعنی  راه‌رفتن و انجام عمل‌هایی مانند برداشتن اشیا فقط و فقط با یک کلیک انجام می‌شود. سازندگان برای اتمام مراحل دشوار و سخت، دو راهنما پیش‌روی شما قرار داده‌اند که یکی به صورت کامل آموزش اتمام مراحل را می دهد و دیگری ایده‌های جوزف را برای حل پازل‌ها به تصویر می‌کشد. در کل احتمالاََ شخصی پیدا نشود که آموزش حل پازل‌های مراحل را از اینترنت نگرفته باشد. در طول بازی، برخی از نقاشی‌های بر روی دیوار، می‌توانند راه‌حل یک پازل دشوار باشند، پس باید با چشمانی تیز عمل کنید. مراحل بازی، لحظه‌به‌لحظه دشوارتر می شوند و هوش شما را به چالش می‌کشند و این یکی از مزیّت‌های Machinarium به‌شمار می‌رود. با حل پازل‌های بازی، همیشه یک اتفاق جدیدی روی خواهد داد، یا یک شي ارزشمند را پیدا خواهید کرد یا دری را خواهید گشود تا به مرحله‌ی بعدی راه پیدا کنید. شخصیت اصلی داستان ما قادر خواهد بود که قد خود را کوتاه و بلند سازد چون برخی از مراحل نیاز به این عمل دارد. همیشه محیط، راهنمای شما در طول بازی و در حل مراحل پیچیده و دشوار خواهد بود. در بعضی از مراحل حتی نگاه کردن به ساعت درون یک اتاق، یک معما را حل خواهد کرد. شما قادر خواهید بود اجسام را با هم ترکیب کنید و یک چیز جدید را بسازید. همانطور که ذکر شد، دقیق نگاه کردن به محیط، رمز پیروزی شما در بازی خواهد بود. حال یک معما را برایتان شرح می دهم تا مکانیک گیم‌پلی بیش‌تر آشنا شوید. در مرحله‌ی سوم بازی وقتی از آن سه در زندان می خواهید در آخر را باز کنید باید یک رمز را وارد کنید. شاید در ابتدا سخت به نظر برسد ولی همانطور که بارها ذکر کردیم، محیط همیشه راهنمای شما در حل پازل‌های دشوار است. به طبقه‌ی بالا بروید و چراغ را خاموش کنید، سپس به ساعت نگاه کنید، رمز چهار و چهل و پنج دقیقه را وارد کنید. همانطور که دیدید در باز شد. در کل گیم‌پلی Machinarium، فوق العاده زیبا و خلاقانه طراحی شده است و می‌توان گیم‌پلی آن را حتی از بازی‌های فوق‌العاده زیبای امروزی، بهتر و زیباتر دانست.

[تصویر:  Machinarium-ss.png]
"پازل‌های بازی نیاز به صبر و حوصله‌ی شدیدی دارند، در حل آن‌ها از تمام هوش خود استفاده کنید."

در و دیوار با ما سخن می گویند:
 از شاخصه‌های دیگر این عنوان که تقریباََ هر بازیکنی را مجذوب خود می‌کند، طراحی هنری محیط آن است و جالب است بدانید که محیط بازی و هر جسمی که در آن دیده می‌شود به صورت دستی طراحی شده‌اند و هیچ‌گونه نرم‌افزاری در ساخت آن دخالت داشته است. معمولا اکثر بازی‌های شرکت Aminta Design به صورت هنری هستند ولی این عنوان از نظر گرافیکی، فرق بسیاری با عناوین دیگر شرکت فوق الذکر دارد. با کمی دقت به محیط بازی، می توان به‌راحتی غرق آن شد، با این‌که امروزه بیش‌تر گیمرها  به گرافیک بازی توجه بسیار زیادی دارند ولی این عنوان با این‌که گرافیک بسیار بالایی ندارد، به دلیل محیط هنری بسیار زیبایی که دارد به راحتی خیلیها را مجذوب خود می‌کند. این محیط زیبا به وسیله‌ی "Jackub Dvorski"، طراحی شده است که در کارنامه‌ی خود عناوین بسیار محبوبی را به ثبت رسانده است. در طراحی اجسام فیزیکی درون بازی، سازنده ریزترین جزئیات را نیز فراموش نکرده است. به عنوان مثال اگر به فاضلاب‌های درون بازی مراجعه کنید، حشره‌های در اطراف آن و با نگاه به درون آن اجسام دور ریختنی و آلوده‌ای را خواهید دید. انیمیشن‌های درون Machinarium اندک ولی زیبا هستند. در هنگام راه‌رفتن جوزف با دقت به نحوه‌ی راه‌رفتن او متوجه حرف من خواهید شد. موجودات مکانیکی درون بازی، کاملاََ ویژگی‌های یک روبات را دارند و در طراحی هر کدام، خلاقیت بسیار زیادی را شاهد هستیم. در کل گرافیک بازی، با این‌که شباهت بسیار زیادی به عناوین آن دوره نداشت ولی باز‌هم توانست خود را در دل بازیکن‌ها جای دهد. اگر به گرافیک‌های دوبعدی و هنری علاقه‌مند هستید، حتما از Machinarium لذت خواهید برد.

[تصویر:  Machinarium%2020122009%2015038%20PM.jpg]
"مکانیزم بازی طوری است که برای اتمام هر مرحله، باید یک پازل دشوار را حل کنید، محیط به شما در انجام پازل‌های دشوار کمک بسیار زیادی می‌کند."

موسیقی در دنیای بدون صدا:

 در Machinarium به هیچ‌وجه دیالوگی قرار داده نشده و تبادل نظر بین دو روبات به صورت ایما و اشاره است، افکار و درخواست‌های آن‌ها در قالب یک تصویر در حبابی نمایش داده خواهد شد ولی شاهد عنوانی بدون صدا نیستیم. لحظه‌ی عصبانیت روبات‌ها صدای فریادی را خواهیم شنید و لحظه‌ی گریستن آن‌ها، صدای گریه می شنویم. حال بد نیست نگاهی به موسیقی‌های درون بازی بیاندازیم. موسیقی‌های بازی می توانند ترکیب یک موسیقی کلاسیک با یک صدای ریز روباتی باشند و یا می‌توانند برای القاء کردن حس هیجان شبیه موسیقی‌های مدرن باشند. در کل موسیقی و صداگذاری موجود در بازی، در یک کلام منحصربه‌فرد است و ایرادی نمی‌توان از آن گرفت. موسیقی‌های Machinarium اثر یکی از برجسته‌ترین موسیقی‌دان‌های شرکت Aminta Design به نام Tomas Dvorak است و این موسیقی‌ها نیز مانند تصویرزمینه‌ی بازی دست‌ساز هستند و در ساخت معدودی از آن‌ها از وسایل الکترونیکی استفاده شده است. موسیقی در Machinarium شاهکاری بی‌مثل‌و‌مانند است.

[تصویر:  2184.jpg]
"طراحی هنری بازی به شما اجازه می‌دهد علاوه بر حل معماها و پازل‌های دشوار از محیط اطراف خود کمال استفاده و لذت را ببرید"
سخت است، رسیدن به هدف:

با این که شروع بازی کمی غم انگیز بود ولی پایان خوش آن کمی بر حالت غمی که در آغاز به وجود آمده است، چیره می شود.‌ این بازی، نمرات بسیار بالایی از سوی سایت های نقد و تحلیل دریافت کرد. در کل شاید از یک شرکت مستقل بعید باشد که یک عنوان فوق العاده و منحصر به فرد را طراحی کند. عنوان Machinarium برای کسانی که طرفدار بازی های فکری هستند یک پیشنهاد ویژه محسوب می شود و تجربه ی آن برای کسانی که آن را بازی نکردند خالی از لطف نیست.

+ گرافیک هنری/معماهای پیچیده و دشوار/ گیم‌پلی غنی/ اتمسفر گیرا و....

- هیچ نکته‌ی منفی دیده نشد!

نمرات:
صداگذاری: 10/10
گیم‌پلی: 10/10
گرافیک: 10/10
داستان: 10/10

نمره‌ی کل: 10/10
ارزش: 100

پاسخ
#2
یادش بخیر 1 سالی روی لپ تاپ نصب بود انصافا خیلی معمایی جالبی داشت خوبیش این که همه منطقی بود و باید از استدلال برای حلشون استفاده می کردی همین بازی رو جذاب کرده بود. فرصتی گیر بیارم دوباره دانلود می کنم تا باز بازیش کنم یکی از بهترین بازی های معمایی هست که تجربه کردم و دیدم نمره کاملا قبول دارم
[تصویر:  238bc43956c72bf464ad6f90c9ccaa6c.jpg]

پاسخ
#3
(07-26-2015, 12:24 PM)unique نوشته است: یادش بخیر 1 سالی روی لپ تاپ نصب بود انصافا خیلی معمایی جالبی داشت خوبیش این که همه منطقی بود و باید از استدلال برای حلشون استفاده می کردی همین بازی رو جذاب کرده بود. فرصتی گیر بیارم دوباره دانلود می کنم تا باز بازیش کنم یکی از بهترین بازی های معمایی هست که تجربه کردم و دیدم نمره کاملا قبول دارم



 بازی فوق العاده ای بود، هنوز که هنوزه صورته جوزف یادمه. :-| به صورت ما خیره می‌شد اصلا از ترس کامپیوتر رو می بستیم :-))
پاسخ
#4
واقعا بازی لذت بخشی بود خیلی عالی بود


پاسخ
#5
یادش بخیر...ولی من از دست خودم ناراحتم که تمومش نکردم..درواقع نتونستم چون تو یه معماش بدجوری گیر کرده بودم و بعدشم بازیو پاک کردم!
[تصویر:  STALKER_2.jpg]
پاسخ
#6
یکی از بهترین ها در سبک مستقل و قطعا بهههترین در سبک پازل.
هنوز که هنوزه چالش مرحله آخر تو ذهنمه یادش بخیر شبیه بازی های دو بیتی میشد و خیلی هم سخت بود 
مرسی بابت مقاله
پاسخ


موضوع‌های مشابه…
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  نقد و بررسی بازی مافیا officialamir 1 2,000 05-10-2023, 04:01 PM
آخرین ارسال: برنا زرین
  بررسی بازی The Quarry : فیلم خوب، بازی معمولی علی امینی 0 1,108 06-14-2022, 03:46 PM
آخرین ارسال: علی امینی
  بررسی بازی Lego Star Wars: The Skywalker Saga ساسان گیمر 0 1,139 04-18-2022, 11:40 AM
آخرین ارسال: ساسان گیمر
  زنگ ورزش | نقد و بررسی FIFA 14 White Fang 23 8,584 02-28-2022, 03:36 PM
آخرین ارسال: alireza663
  نقد و بررسی گوشی سامسونگ a51 pishrotech 0 1,287 10-20-2021, 07:48 PM
آخرین ارسال: pishrotech

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان