امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
ساخت Scalebound رسماً لغو شد
#11
با خالی شدن عرصه بازی‌های ویدیویی از این دست بازیا تنها موردی که بیشتر فربه و تابو میشه تو این صنعت، ترسو شدن سازنده هاست. فکر می‌کنید یه آدم مثل کامیا که آخرت خلاقیته (با بایونتا حداقلش اینو ثابت کرده) بعد از اینکه اسکیل‌باند رو کنسل کردن چیکار میکنه؟ احتمال اینکه پروژه بعدیش یه چیز تریپل اِی باشه و توش بخاد خلاقیت خرج بده صفر میشه. پس یا دست میزاره رو یه چیز کوچیک (دقیقاً مثل کاری که خیلیادارن انجام میدن، بلیزنسکی، لوین و...) یا اثر بعدیش یه بازی میشه که مثلشو ده‌ها بار دیدیم، فقط شاید با نبوغش کیفیت کلیش میره بالاتر. این روزا که میری اخبار رو بخونی، جلوی اسم همه بازیا یا 2،3، 4 و... هست یا پسوندیه که نشون میده نسخه شونصدمشه. یعنی یه فرمول تکراری با اضافات و مدل‌های جدید به خورد مردم داده میشه و جالب اینجاست مصرف کننده هم به شدت ازش استقبال می‌کنه. این میشه که با پتانسیل ترین عرصه هنری تاریخ بشر تبدیل میشه به زباله دونی سرمایه پرست ها. اینا حتا به دیمون سولز و دارک سولز هم رحم نکردن و با وجود اینکه میازاکی با ادامه دادن آثارش مخالفت می‌کنه ولی باز از روش ساخته میشه، یا سونی ازش میخاد که یه انحصاری تو همون مایه ها براش بسازه که با استعداد وافرش و ترکیب تم گوتیک با نسخه عامه پسند دارک سولز (سریع شدن بازی = عامه پسندتر شدنش) این کار رو انجام میده ولی با این حال باز هم بلادبورن یه اثر قابل ستایشه و یه جواهر اصل بین بدلیجات دوزاریه. استودیوی خلاق ناتی داگ با شروع نسل جدید باز میره سراغ آنچارتد، چون امتحانش رو پس داده، چون پول ازش کشیده شده. بعد از آنچارتد هم نوبت به لست آو آس میرسه چون به همین منوال ازش پول کشیده شده. این میشه که خلاقیت و استفاده از پتانسیل های هنری صنعت گیم روز به روز کم میشه و به جاش ناشرها آثار ثابت شده خودشون (از لحاظ پول سازی) رو پشت سر هم میسازن و افرادی که می‌تونن باعث پیشرفت بشن کنار گذاشته می‌شن، مثل همین کامیا که مطمئنم اگر ایده‌اش نمی‌گرفت ولی باز هم چیزی میساخت که ده، دوازده سال دیگه برا ساختن بازی‌های جدید ازش استفاده می‌کردن.
پاسخ
#12
نقل‌قول: خب پس خیالم راحت شد که از‌ اون دسته نیستی و حالا میتونیم منطقی‌تر بحث رو ادامه بدیم.  [تصویر:  s0%20(22).gif] 
این که میگی قبل تجربه بازی نظر ندیم و زود قضاوت نکنیم رو خیلی هم قبول دارم اما دویل جان شما خودت اول تو کامنت اومدی و گفتی بازی مسخرست [تصویر:  s0%20(44).gif]  وگرنه ما که حرفی نداشتیم... حالا من دارم با توجه به سابقه درخشان کامیا و پلاتینیوم در ساخت بازی‌های اکشن میگم بازی خوبی بوده و شما میگی نمایش‌های بازی رو نپسندیدم پس بازی خوبی نبوده اما در کامنت بعدی میای حرف خودت رو نقض میکنی و میگی:«تریلر بازی ها حکم عکس ساندویچ توی منو رو دارن. پس معمولا نمیشه رو ـشون چندانن حساب باز کرد (حتی تریلر گیم پلی)». 
ببینید پلاتینیوم تو سال‌های اخیر پروژه‌های زیادی رو ساخته و منتشر کرده اما همه اونها خیلی خوب یا شاهکار نبودن اما یک نگاه به همون بازی‌های آشغال بکنید یا اصلا برید چند ساعت تجربش کنید تا ببینید چقدر اکشن و گیم‌پلی بازی استاندارده و چقدر استادانه ساخته شده... میخوام بگم که Scalebound رو هر چقدر هم که بد در نظر بگیریم و به قول شما نا امید بشیم ازش در هنگام عرضه، در بدترین حالت یک بازی خوبه اون هم وقتی که حدود نصف استودیو چند ساله دارن رو بازی کار میکنن... هر طور حساب کنی این بازی نمیتونست بد باشه...
در مورد دلیل کنسل شدن بازی هم بیایید منطقی باشیم؛ ببینید وقتی بازی چند ساله در حال ساخته و کامیا میاد تو e3 با شوق و ذوق ازش تعریف میکنه و حتی بازی رو زنده تجربه می‌کنه و طرفداران به وجد میان، چطوری میشه به یک باره بیان بگن «عه، چه آشغالی ساختیم پس بیاییم کنسل کنیمش»؟ دلیل قطعی هنوز مشخص نشده اما خود کامیا شایعه شده که میگن بیماری داشته و نمیتونسته کار کنه رو بازی و شایعاتی از این دست. یک دلیل قانع کننده‌ش هم خودت گفتی که مایکروسافت شاید وضعش اونطور که باید خوب نباشه و شایعه‌های کنسل شدن Crackdown 3 هم شنیده می‌شه. پس از هر جهتی نگاه کنیم، نمیشه نتیجه گرفت که Scalebound بازی بدی بوده که کنسل شده.
خیلی نمیخوام بحث رو کش بدم  [تصویر:  s0%20(2).gif] یک مقدار به نظرم اولش تند رفتی و درسته نظر شخصیه ولی خب با عقل جور در نمیامد.
موفق باشی devil جان [تصویر:  113.gif] (اسمتم نمیدونم بدبختی  [تصویر:  smilie%20(19).gif] )
خب اشکان جان (اگه اجازه بدی از اسم کوچیک استفاده کنم ... اسم من هم محمد امین ـه!)
آها. به نکته ی خیلی خیلی ظریفی اشاره کردی. S0 (2)  این قضیه‌ کاملا یک طرفه ـست. بزار باز برم سراغ مثال خودم. تا حالا دیدی یه ساندویچ از عکس پوستر خودش خوشگل تر بشه؟ صد در صد نه! نهایتا و در بهترین حالت میشه شبیه ـش. قضیه ی نظر من به بازی هم همینه. من وقتی از تریلری که بازی رو در بهترین حالت ممکن نشون میده خوشم نیاد، آیا از خود بازی که به احتمال خیلی زیاد افت - حتی محسوس در هر یک از زمینه ها - خواهد داشت، خوشم میاد؟ نه! پس کسی که از تریلر یه بازی خوشش میاد (یعنی شما) ممکنه نظرش عوض بشه و با بازی ناامیدای رو به رو بشه اما کسی مثل من که از تریلر بدش بیاد، دیگه نظرش برنمی گرده. شما یه بازی نام ببر که از تریلرش بهتر بوده! البته تریلرهای آلفا و بتا و خلاصه دو سال اول ساخت حساب نیستن S0 (2)  (البته این قضیه واسه یوبی برعکس ـه! یعنی اولا خوبه آخرا خراب می کنه! S0 (2) )
درمورد قضیه ی پلاتینیوم هم باید بگم همونطور که اشاره کردی، این شرکت هم بازی بد داره. مثل پارسال که TMNT کاملا بازی متوسط و حتی بدی بود؛ پس میشه گفت که این شرکت پتاسیل اشتباه کردن در شرایط بد رو داره. نکته ی دیگه که خودت گفتی. درسته که احتمالش کمه که بازی بد باشه، اما متوسط بودن واسه یه انحصاری یعنی شکست. Quantum Break مگه بازی بدی بود؟ متوسط رو به بالا بود، اما انتظارات بالا از یه انحصاری بازی رو محو کرد! فیل هم مطمئنا به این قضیه واقف ـه که این تصمیم رو گرفته ... 
خب مریض شدنش که از همه ی مشکلات دیگه بدتره! کوجیما چند ماه نبود، همه داستان بازی MGS: PP رو به توپ بسته بودن (البته نمیدونم چرا گفته ها با نمره ها متناقض بود)، این که دیگه جای خود داره ...
اگه نظر اول رو میگید: قبول دارم. یکم نظرم رو تند و تیز ارائه دادم. از طرفدارای بازی (که گویا شما هم هستی) عذرخواهی میکنم ...
P.S #1: سابقه نداشته من حرف های خودم رو نقص کنم! همه چیز حساب شده گفته میشه!   Eee
P.S #2: چه بحثی راه انداختم. (الان Station  خطاب به من میگه: That's My BOY!)
[تصویر:  peter_popken_03.jpg]
!Praise Prince of Persia
پاسخ
#13
ظاهرا باید چشم انتظار Nier باشیم فقط 106
پاسخ
#14
(01-10-2017, 11:13 PM)Tyrion نوشته است: با خالی شدن عرصه بازی‌های ویدیویی از این دست بازیا تنها موردی که بیشتر فربه و تابو میشه تو این صنعت، ترسو شدن سازنده هاست. فکر می‌کنید یه آدم مثل کامیا که آخرت خلاقیته (با بایونتا حداقلش اینو ثابت کرده) بعد از اینکه اسکیل‌باند رو کنسل کردن چیکار میکنه؟ احتمال اینکه پروژه بعدیش یه چیز تریپل اِی باشه و توش بخاد خلاقیت خرج بده صفر میشه. پس یا دست میزاره رو یه چیز کوچیک (دقیقاً مثل کاری که خیلیادارن انجام میدن، بلیزنسکی، لوین و...) یا اثر بعدیش یه بازی میشه که مثلشو ده‌ها بار دیدیم، فقط شاید با نبوغش کیفیت کلیش میره بالاتر. این روزا که میری اخبار رو بخونی، جلوی اسم همه بازیا یا 2،3، 4 و... هست یا پسوندیه که نشون میده نسخه شونصدمشه. یعنی یه فرمول تکراری با اضافات و مدل‌های جدید به خورد مردم داده میشه و جالب اینجاست مصرف کننده هم به شدت ازش استقبال می‌کنه. این میشه که با پتانسیل ترین عرصه هنری تاریخ بشر تبدیل میشه به زباله دونی سرمایه پرست ها. اینا حتا به دیمون سولز و دارک سولز هم رحم نکردن و با وجود اینکه میازاکی با ادامه دادن آثارش مخالفت می‌کنه ولی باز از روش ساخته میشه، یا سونی ازش میخاد که یه انحصاری تو همون مایه ها براش بسازه که با استعداد وافرش و ترکیب تم گوتیک با نسخه عامه پسند دارک سولز (سریع شدن بازی = عامه پسندتر شدنش) این کار رو انجام میده ولی با این حال باز هم بلادبورن یه اثر قابل ستایشه و یه جواهر اصل بین بدلیجات دوزاریه. استودیوی خلاق ناتی داگ با شروع نسل جدید باز میره سراغ آنچارتد، چون امتحانش رو پس داده، چون پول ازش کشیده شده. بعد از آنچارتد هم نوبت به لست آو آس میرسه چون به همین منوال ازش پول کشیده شده. این میشه که خلاقیت و استفاده از پتانسیل های هنری صنعت گیم روز به روز کم میشه و به جاش ناشرها آثار ثابت شده خودشون (از لحاظ پول سازی) رو پشت سر هم میسازن و افرادی که می‌تونن باعث پیشرفت بشن کنار گذاشته می‌شن، مثل همین کامیا که مطمئنم اگر ایده‌اش نمی‌گرفت ولی باز هم چیزی میساخت که ده، دوازده سال دیگه برا ساختن بازی‌های جدید ازش استفاده می‌کردن.
  خیلی با اون جای حرف ـت که بولد شده، حال کردم، اما نمیشه کاملا سازنده ها رو محکوم کرد. دنیای بازیسازی هم مثل هالیوود یه جامعه ی بی رحم ـه. یا باید گلیم خودت ـو از آب بکشی بیرون و پول دربیاری یا به زباله دونی تاریخ ملحق بشی (مثال بارز ـش THQ). فکر می کنید الان هدف اکثر سازنده ها تحت تاثیر قرار دادن مخاطب یا ارائه ی یه اثر هنری ـه؟ خودتم اشاره کردی که کسب درآمد هدف اول و آخرـه. تبعات تجاری شدن رو هم باید با کم رنگ شدن هنر و خلاقیت داد! وقتی هدف اول از ساخت یه بازی یا هر اثر دیگه ای کسب درآمد باشه، دیگه هنر و خلاقیت و ... چی کار ـن؟ از یه طرف دیگه ترس از شکست مالی، ریسک پذیری سازنده ها رو کاملا از بین برده. به نظر من قابل درک ـه. وقتی شانس موفقیت واسه یه IP جدید چندین برابر کمتر از یه فرانچایز باسابقه ـست؛ چرا باید ریسک کرد؟ همین ـه که سازنده ها فقط وقتی به بن بست میخورن و دیگه نمی تونن دنباله بدن بیرون، دست به دامن IP جدید و خرج مقداری استعداد و خلق عناصر جدید میشن. البته حساب یه سری ها جداست، اما اینا هم دارن همون روند رو درپیش می گیرن. خودت هم مثال خیلی قشنگی از ناتی داگ زدی. دقیقا حتی ریشه ی خلاقیت تو اینا هم داره خشک میشه. هرکس تعصب کاذب نداشته باشه و U4 رو بازی کرده باشه، میدونه دیگه اون جادوی نسخه ی 1 و 2 رو نداره (به قول خارجی ها خبری از Magic Touch نیل دراکمن و بروس استریلی نیست!). کیفیت کلی بازی به لطف کارگردان های باهوش ـش خیلی بالا ـه (خودتم به این قضیه اشاره ای کردی) و تو سبک خودش یک ـه، اما دیگه از اول تا ته بازی دهن ـت باز نمی مونه. چون یه دنباله ی موفق ـه و فروش ـش تضمین شده ـست؛ پس نیازی هم به انقلاب کردن نیست! همون المان ها و ایده های قدیم ارتقا پیدا کردن، اما واسه متحول کردن، تاریخ مصرف گذشت ـن. به شخصه خیلی از حرکت VGX خوشم اومد. با ندادن جایزه به U4، یه تلنگر خوب به ناتی داگ زد. 
  همین قضایا باعث شده که فقط تو بازی های مستقل داریم ایده های جدید و خلاقانه می بینیم. امسال که دیگه نمونه ی بارزش بود. Inside، Superhot یا The Witness (این آخری واقعا هنر خالص ـه! خلاقیت توش فوران میکنه!) ... دقیقا هالیوود هم همینجوری شده. پر شده از تکرار مکررات جوری که حتی اسپیلبرگ با اون نبوغ ـش میره رو یه داستان فوق کلیشه ای دست میزاره و BFG رو میسازه! چون میدونه که اسم ـش فروش رو تضمین می‌کنه. پس زحمت خلق ایده های جدید رو به خودش نمیده. خیلی از بزرگ های دیگه هم یه گوشه میشینن تا خاک بخورن. دقیقا همون مثالی که در مورد صنعت گیم زدی. جامعه ی الان دنبال زرق و برق ـه. فرق بین یه اثر هنری رو با یه اثر تجاری نمی فهمه (البته مثل همیشه استثناهایی هم وجود داره)؛ پس طبیعی ـه که افراد مستعد از به زحمت انداختن خودشون امتناع کنن. نبریدن تو این وضعیت واسه کسی که هنرمند واقعی ـه، خیلی سخته و کار هر کسی نیست ادامه بده (#کوجیما!). در کل اگر دنبال هنر و خلاقیت واقعی هستید، چندان نباید به هنر هفتم و هشتم دل ببندیم. اینا دیگه تو مسیر تجاری شدن قدم گذاشتن ... الان دور، دورِ حکومت بلاک باستر های مارولی (تو سینما) و دنباله های بی پایان کالاف و بتل فیلد ـه (تو گیم) ... سازنده راضی، مخاطب راضی، گوربابای ناراضیS0 (2) (همون منتقد بدبخت و یه عده‌ی خیلی خاص و کم!). جایی که مخاطب معنی هنر رو درک نمی کنه، هنر و هنرمند هم رخت می کنه و میره ... البته به نظر خود من، نباید زیاد سخت گرفت! باید با این شرایط وقف پیدا کرد؛ وگرنه فقط اذیت میشیم ... (به قول عمده ی سازنده ها: همینه که هست!) ...
  
[تصویر:  peter_popken_03.jpg]
!Praise Prince of Persia
پاسخ
#15
(01-11-2017, 05:53 PM)Devil Prince نوشته است:
(01-10-2017, 11:13 PM)Tyrion نوشته است: با خالی شدن عرصه بازی‌های ویدیویی از این دست بازیا تنها موردی که بیشتر فربه و تابو میشه تو این صنعت، ترسو شدن سازنده هاست. فکر می‌کنید یه آدم مثل کامیا که آخرت خلاقیته (با بایونتا حداقلش اینو ثابت کرده) بعد از اینکه اسکیل‌باند رو کنسل کردن چیکار میکنه؟ احتمال اینکه پروژه بعدیش یه چیز تریپل اِی باشه و توش بخاد خلاقیت خرج بده صفر میشه. پس یا دست میزاره رو یه چیز کوچیک (دقیقاً مثل کاری که خیلیادارن انجام میدن، بلیزنسکی، لوین و...) یا اثر بعدیش یه بازی میشه که مثلشو ده‌ها بار دیدیم، فقط شاید با نبوغش کیفیت کلیش میره بالاتر. این روزا که میری اخبار رو بخونی، جلوی اسم همه بازیا یا 2،3، 4 و... هست یا پسوندیه که نشون میده نسخه شونصدمشه. یعنی یه فرمول تکراری با اضافات و مدل‌های جدید به خورد مردم داده میشه و جالب اینجاست مصرف کننده هم به شدت ازش استقبال می‌کنه. این میشه که با پتانسیل ترین عرصه هنری تاریخ بشر تبدیل میشه به زباله دونی سرمایه پرست ها. اینا حتا به دیمون سولز و دارک سولز هم رحم نکردن و با وجود اینکه میازاکی با ادامه دادن آثارش مخالفت می‌کنه ولی باز از روش ساخته میشه، یا سونی ازش میخاد که یه انحصاری تو همون مایه ها براش بسازه که با استعداد وافرش و ترکیب تم گوتیک با نسخه عامه پسند دارک سولز (سریع شدن بازی = عامه پسندتر شدنش) این کار رو انجام میده ولی با این حال باز هم بلادبورن یه اثر قابل ستایشه و یه جواهر اصل بین بدلیجات دوزاریه. استودیوی خلاق ناتی داگ با شروع نسل جدید باز میره سراغ آنچارتد، چون امتحانش رو پس داده، چون پول ازش کشیده شده. بعد از آنچارتد هم نوبت به لست آو آس میرسه چون به همین منوال ازش پول کشیده شده. این میشه که خلاقیت و استفاده از پتانسیل های هنری صنعت گیم روز به روز کم میشه و به جاش ناشرها آثار ثابت شده خودشون (از لحاظ پول سازی) رو پشت سر هم میسازن و افرادی که می‌تونن باعث پیشرفت بشن کنار گذاشته می‌شن، مثل همین کامیا که مطمئنم اگر ایده‌اش نمی‌گرفت ولی باز هم چیزی میساخت که ده، دوازده سال دیگه برا ساختن بازی‌های جدید ازش استفاده می‌کردن.
  خیلی با اون جای حرف ـت که بولد شده، حال کردم، اما نمیشه کاملا سازنده ها رو محکوم کرد. دنیای بازیسازی هم مثل هالیوود یه جامعه ی بی رحم ـه. یا باید گلیم خودت ـو از آب بکشی بیرون و پول دربیاری یا به زباله دونی تاریخ ملحق بشی (مثال بارز ـش THQ). فکر می کنید الان هدف اکثر سازنده ها تحت تاثیر قرار دادن مخاطب یا ارائه ی یه اثر هنری ـه؟ خودتم اشاره کردی که کسب درآمد هدف اول و آخرـه. تبعات تجاری شدن رو هم باید با کم رنگ شدن هنر و خلاقیت داد! وقتی هدف اول از ساخت یه بازی یا هر اثر دیگه ای کسب درآمد باشه، دیگه هنر و خلاقیت و ... چی کار ـن؟ از یه طرف دیگه ترس از شکست مالی، ریسک پذیری سازنده ها رو کاملا از بین برده. به نظر من قابل درک ـه. وقتی شانس موفقیت واسه یه IP جدید چندین برابر کمتر از یه فرانچایز باسابقه ـست؛ چرا باید ریسک کرد؟ همین ـه که سازنده ها فقط وقتی به بن بست میخورن و دیگه نمی تونن دنباله بدن بیرون، دست به دامن IP جدید و خرج مقداری استعداد و خلق عناصر جدید میشن. البته حساب یه سری ها جداست، اما اینا هم دارن همون روند رو درپیش می گیرن. خودت هم مثال خیلی قشنگی از ناتی داگ زدی. دقیقا حتی ریشه ی خلاقیت تو اینا هم داره خشک میشه. هرکس تعصب کاذب نداشته باشه و U4 رو بازی کرده باشه، میدونه دیگه اون جادوی نسخه ی 1 و 2 رو نداره (به قول خارجی ها خبری از Magic Touch نیل دراکمن و بروس استریلی نیست!). کیفیت کلی بازی به لطف کارگردان های باهوش ـش خیلی بالا ـه (خودتم به این قضیه اشاره ای کردی) و تو سبک خودش یک ـه، اما دیگه از اول تا ته بازی دهن ـت باز نمی مونه. چون یه دنباله ی موفق ـه و فروش ـش تضمین شده ـست؛ پس نیازی هم به انقلاب کردن نیست! همون المان ها و ایده های قدیم ارتقا پیدا کردن، اما واسه متحول کردن، تاریخ مصرف گذشت ـن. به شخصه خیلی از حرکت VGX خوشم اومد. با ندادن جایزه به U4، یه تلنگر خوب به ناتی داگ زد. 
  همین قضایا باعث شده که فقط تو بازی های مستقل داریم ایده های جدید و خلاقانه می بینیم. امسال که دیگه نمونه ی بارزش بود. Inside، Superhot یا The Witness (این آخری واقعا هنر خالص ـه! خلاقیت توش فوران میکنه!) ... دقیقا هالیوود هم همینجوری شده. پر شده از تکرار مکررات جوری که حتی اسپیلبرگ با اون نبوغ ـش میره رو یه داستان فوق کلیشه ای دست میزاره و BFG رو میسازه! چون میدونه که اسم ـش فروش رو تضمین می‌کنه. پس زحمت خلق ایده های جدید رو به خودش نمیده. خیلی از بزرگ های دیگه هم یه گوشه میشینن تا خاک بخورن. دقیقا همون مثالی که در مورد صنعت گیم زدی. جامعه ی الان دنبال زرق و برق ـه. فرق بین یه اثر هنری رو با یه اثر تجاری نمی فهمه (البته مثل همیشه استثناهایی هم وجود داره)؛ پس طبیعی ـه که افراد مستعد از به زحمت انداختن خودشون امتناع کنن. نبریدن تو این وضعیت واسه کسی که هنرمند واقعی ـه، خیلی سخته و کار هر کسی نیست ادامه بده (#کوجیما!). در کل اگر دنبال هنر و خلاقیت واقعی هستید، چندان نباید به هنر هفتم و هشتم دل ببندیم. اینا دیگه تو مسیر تجاری شدن قدم گذاشتن ... الان دور، دورِ حکومت بلاک باستر های مارولی (تو سینما) و دنباله های بی پایان کالاف و بتل فیلد ـه (تو گیم) ... سازنده راضی، مخاطب راضی، گوربابای ناراضیS0 (2) (همون منتقد بدبخت و یه عده‌ی خیلی خاص و کم!). جایی که مخاطب معنی هنر رو درک نمی کنه، هنر و هنرمند هم رخت می کنه و میره ... البته به نظر خود من، نباید زیاد سخت گرفت! باید با این شرایط وقف پیدا کرد؛ وگرنه فقط اذیت میشیم ... (به قول عمده ی سازنده ها: همینه که هست!) ...
  
البته این نکته را هم نباید فراموش کرد که یک بازی خلاقانه نیاز به یک ایده داره و همینجوری نیست که یک دفعه یک شرکت معتبر یه بازی جدید و با خلاقین ناب بده -هزارتا مرحله داره همین اجرا گذاشتن یک طرح- (از یوبی سافت تشکر میکنم، ولی دوست دارم با مدیریت درست مثل THQ نشه. این شرکت خلاقیت های جالبی از خودش نشان میده که بخاطر همین هم درگیر شرکت هایی نظیر ویوندی شده. همچنین باید با یک پایان اساسی رشته‌ی مجموعه اساسین رو پاره کنه وگرنه تبدیل به یک جسد بی حان و پیکر مثل COD میشه ولی باز هم دوستش داریم! چرا؟ نمیدونیم؛ شاید بخاطر اینکه معروفه و خیلی باهاش خاطره داریم پس مجبوریم تا آخر عمر همه نسخه هاشو بخریم! ولی بالاخره یه جا باید خودشو جمع کنه.
پس خلاقیت برای استودیو های مستقل ریسکش خیلی خیلی کمتره چون که فوقش تعطیل میکنن و یا اینکه میرن با یک ناشر مثل سونی (مثال نو منز اسکای) و در صورت شکست قرار داد میبندن و ضربه وارده رو به برند هم پخش میکنن.
ولی شما اگر با خلاقیت به  جایی نرسید اون موقعه هست که باید با تمامی دارای هاتون خداحافظی کنید و کلمه ضرر رو بفهمید. الان ویوندی چرا افتاده به جون یوبی سافت چون ریسک خیلی میکنه که بیشترش به ضررشه.(Steep ضرر خالص بود) اساسین دیگه اون برادرهود و بلک فلگ نیست واچ داگز نامی بود که دیگه نفس آخرش بود تو این قسمت. چقدر دوست داریم آخه پارکور بزنیم یا هک کنیم. 
الان شما میگید باید از خلاقیت قدردانی بشه، پس چرا The Last OF Us به حقش تو اون مراسم (مثلاً مهم) نرسید؟ خلاقیت نداشت؟ خلاقیت نداشت پس چرا هنوز هم برای نسخه‌ی دومش لحظه شماری می‌کنند؟ با تمام احترامی که  به راکستار میزارم تو 2013 هم با عنوانش همچین معجزه‌ای هم نکرد، بازیش خیلی خوب بود ولی لست یک آی پی جدید بود که کار بزرگی کرد.ولی چون که نسخه‌ی پنجم مجموعه‌ی بینظیر *GTA* بود لست رو ناکام گذاشت. بماند از ابعادی از GTA IV هم پسرفت داشت و....
پس امسال هم آنچارتد 4، آنچارتد بود! آنچارتدی که نسخه دومش سبک رو از نو تعریف کرد! پس کلاً منتقدا دوست ندارند یک انحصاری (گوتی؛ اصلاً برام نیست ارزشش) بشه. مبارک بیلیزارد و دوستان طرفدارش باشه، مشکلی نیست؛ بالاخره اگه یک آیپی یه دفعه بیاد درو کنه حق لست با متای 95 بود.......(90 S0 (44) )
در کل، خلاقیت نیاز به پشتیبانی داره، نیاز به یک ایده مطمعن داره. الان اگه ناتی داگ پشتش سونی نبود میتونست همزمان برروی دوتا پروژه کار کنه؟ قطعاً نه؛ و مدام آنچارتد میساخت که اون هم طبق خواسته‌ی شما "پایان یک دزد" شد.
[تصویر:  The_Last_of_Us_Concept_Art_Crows_JS-01.jpg]
...Come Back To Your Destiny
...You're On The Right Patch Because You Are Special

پاسخ
#16
^
دقیقا خلاقیت TLOU تو کجاش بود؟ داستان کلیشه ایش یا گیم پلی تکراری خسته کننده ش؟
هنر سازندگانش این بود که چیزای ساده و تکراری رو جوری به خوبی کنار هم چیدن که همه حال کنن (گرچه من زیاد حال نکردم) وگرنه نه چیز جدیدی به این عرصه اضافه کرد، نه سیستم و گیم پلی خاصی داشت
پاسخ
#17
(01-11-2017, 10:25 PM)Qeiji نوشته است: ^
دقیقا خلاقیت TLOU تو کجاش بود؟ داستان کلیشه ایش یا گیم پلی تکراری خسته کننده ش؟
هنر سازندگانش این بود که چیزای ساده و تکراری رو جوری به خوبی کنار هم چیدن که همه حال کنن (گرچه من زیاد حال نکردم) وگرنه نه چیز جدیدی به این عرصه اضافه کرد، نه سیستم و گیم پلی خاصی داشت


داستان کلیشه‌ای؟!
گیم پلی تکراری خسته کننده؟!
همه اینا باعث میشه یک بازی شاهکار بشه؟ شما حال نکردی باید بزنی همه چی رو بکوبی دوست عزیز!
بخش Listen Mode و Cat-n-Mouse رو من که تابحال تو بازی دیگه‌ای ندیده بودم. اگه دیدید خوشحال میشم بگید تا ما رو از گمراهی رها کنید.
داستان نابش خودش یک هنر خالص بود چیزی که خیلی از بازی های امروزی با تشویق های دوستان دارند از دست میدند!فقط سرگرم کننده باشه و بس
سیستم کرفتینگ و شوتینگش به اندازه کافی خوب بود که باعث بشه تا افراد اندکی لقب "گیم پلی تکراری خسته کننده" بهش بدند.

و مهم تر از اون یک IP نو ظهور بود چیزی که امسال متوجه شدیم اگه انحصاری نباشه درصد موفقیتش بشدت زیاده
و صد در صد اگر ما عنوانی رو تجربه نکنیم نمیتونیم درباره‌ی آن نظری درست و منطقی بدهیم
[تصویر:  The_Last_of_Us_Concept_Art_Crows_JS-01.jpg]
...Come Back To Your Destiny
...You're On The Right Patch Because You Are Special

پاسخ
#18
(01-11-2017, 05:53 PM)Devil Prince نوشته است:
  خیلی با اون جای حرف ـت که بولد شده، حال کردم، اما نمیشه کاملا سازنده ها رو محکوم کرد. دنیای بازیسازی هم مثل هالیوود یه جامعه ی بی رحم ـه. یا باید گلیم خودت ـو از آب بکشی بیرون و پول دربیاری یا به زباله دونی تاریخ ملحق بشی (مثال بارز ـش THQ). فکر می کنید الان هدف اکثر سازنده ها تحت تاثیر قرار دادن مخاطب یا ارائه ی یه اثر هنری ـه؟ خودتم اشاره کردی که کسب درآمد هدف اول و آخرـه. تبعات تجاری شدن رو هم باید با کم رنگ شدن هنر و خلاقیت داد! وقتی هدف اول از ساخت یه بازی یا هر اثر دیگه ای کسب درآمد باشه، دیگه هنر و خلاقیت و ... چی کار ـن؟ از یه طرف دیگه ترس از شکست مالی، ریسک پذیری سازنده ها رو کاملا از بین برده. به نظر من قابل درک ـه. وقتی شانس موفقیت واسه یه IP جدید چندین برابر کمتر از یه فرانچایز باسابقه ـست؛ چرا باید ریسک کرد؟ همین ـه که سازنده ها فقط وقتی به بن بست میخورن و دیگه نمی تونن دنباله بدن بیرون، دست به دامن IP جدید و خرج مقداری استعداد و خلق عناصر جدید میشن. البته حساب یه سری ها جداست، اما اینا هم دارن همون روند رو درپیش می گیرن. خودت هم مثال خیلی قشنگی از ناتی داگ زدی. دقیقا حتی ریشه ی خلاقیت تو اینا هم داره خشک میشه. هرکس تعصب کاذب نداشته باشه و U4 رو بازی کرده باشه، میدونه دیگه اون جادوی نسخه ی 1 و 2 رو نداره (به قول خارجی ها خبری از Magic Touch نیل دراکمن و بروس استریلی نیست!). کیفیت کلی بازی به لطف کارگردان های باهوش ـش خیلی بالا ـه (خودتم به این قضیه اشاره ای کردی) و تو سبک خودش یک ـه، اما دیگه از اول تا ته بازی دهن ـت باز نمی مونه. چون یه دنباله ی موفق ـه و فروش ـش تضمین شده ـست؛ پس نیازی هم به انقلاب کردن نیست! همون المان ها و ایده های قدیم ارتقا پیدا کردن، اما واسه متحول کردن، تاریخ مصرف گذشت ـن. به شخصه خیلی از حرکت VGX خوشم اومد. با ندادن جایزه به U4، یه تلنگر خوب به ناتی داگ زد. 
  همین قضایا باعث شده که فقط تو بازی های مستقل داریم ایده های جدید و خلاقانه می بینیم. امسال که دیگه نمونه ی بارزش بود. Inside، Superhot یا The Witness (این آخری واقعا هنر خالص ـه! خلاقیت توش فوران میکنه!) ... دقیقا هالیوود هم همینجوری شده. پر شده از تکرار مکررات جوری که حتی اسپیلبرگ با اون نبوغ ـش میره رو یه داستان فوق کلیشه ای دست میزاره و BFG رو میسازه! چون میدونه که اسم ـش فروش رو تضمین می‌کنه. پس زحمت خلق ایده های جدید رو به خودش نمیده. خیلی از بزرگ های دیگه هم یه گوشه میشینن تا خاک بخورن. دقیقا همون مثالی که در مورد صنعت گیم زدی. جامعه ی الان دنبال زرق و برق ـه. فرق بین یه اثر هنری رو با یه اثر تجاری نمی فهمه (البته مثل همیشه استثناهایی هم وجود داره)؛ پس طبیعی ـه که افراد مستعد از به زحمت انداختن خودشون امتناع کنن. نبریدن تو این وضعیت واسه کسی که هنرمند واقعی ـه، خیلی سخته و کار هر کسی نیست ادامه بده (#کوجیما!). در کل اگر دنبال هنر و خلاقیت واقعی هستید، چندان نباید به هنر هفتم و هشتم دل ببندیم. اینا دیگه تو مسیر تجاری شدن قدم گذاشتن ... الان دور، دورِ حکومت بلاک باستر های مارولی (تو سینما) و دنباله های بی پایان کالاف و بتل فیلد ـه (تو گیم) ... سازنده راضی، مخاطب راضی، گوربابای ناراضیS0 (2) (همون منتقد بدبخت و یه عده‌ی خیلی خاص و کم!). جایی که مخاطب معنی هنر رو درک نمی کنه، هنر و هنرمند هم رخت می کنه و میره ... البته به نظر خود من، نباید زیاد سخت گرفت! باید با این شرایط وقف پیدا کرد؛ وگرنه فقط اذیت میشیم ... (به قول عمده ی سازنده ها: همینه که هست!) ...
  

تو دیگه خیلی تو عمق فاجعه دنبال نتیجه ای!  S0 (2) همین سیستم بساز بده بیرون ناشر ها باعث شده که کل جامعه گیمری دست به چشم آت و آشغالاشون باشن. گیم دقیقاً داره مثل سینما ادوار خودشو طی میکنه (ولی خیلی خیلی کند تر که برمیگرده به مباحث تکنیکی پیچیده‌ترش)، اوایل فیلم سازی برای اعیان بود و هر کسی نمی‌تونست بیاد ایده تکنیکی بده و فیلم بسازه تا دیگه نوبت به همشهری کین و فیلمای چاپلین، رنوار، درایر و غیره رسید که مسیر واقعی سینما رو مشخص کردن. البته باز هم سینما رو دو قسمت کردن که احتمال میدم با اون قسمت هنریش چندان آشنا نباشی، چون اسپیلبرگ رو مثال زدی. اتفاقاً اسپیلبرگ اصلاً نظریه پرداز و کارگردان خوبی نیست و توی همون هالیوود خیلیا ازش بهترن. بحث من بحث سینمای استعلایی و ضد-قصه اس. کارگردان‌ها بجای شاهنامه سر هم کردن با چارتا تکنیک خفن و استفاده از جهان بینی خودشون که در رگه های فیلم تزریق میشه، احساس «لذت عقلانی» رو به بیننده میدن. در حالی که مثلاً فیلمای بزن بکش هالیوودی با بالا بردن آدرنالین بیننده رو سر حال میارن. پشت اون، معنی قابل برداشت هم میزارن که اگه کسی فهمید دولـت آمریکا هم ضرر نکنه، مثلاً با دیدن کاپتان امریکا آدم ناخودآگاه به این نتیجه میرسه که آره این خود آمریکاس که داره با تروریسم (وهم) می‌جنگه و واقعاً خطر تروریسم جامعه آمریکا رو تهدید می‌کنه، این هم که میرن میلیارد میلیارد خرج جنگ میکنن و زندگی میلیون ها نفر توی عراق و افغانستان رو مختل می‌کنن و می‌کشن هم توجیه می‌شه. این معنی لجن شکلی که پشت فیلمه دقیقاً در تضاد با لذت عقلانیه، ولی اون طرف قضیه، دغدغه های فیلمساز موشکافی میشه، جهان بینی خودش رو نشون میده و هنر رو به اون شکلی که هزاران سال در موردش بحث شده با ابزار نوی عرصه هنری موردنظرش ( حالا چه سینما، چه تئاتر، چه موسیقی، چه...) نشون میده. همه این ها در حالیه که سازنده به پول و سرمایه میگه گور باباش، به بیننده هم میگه گور باباش و اون چیزی که میخاد رو نشون میده، حالا موفق شد یا نه هم مهم نیست، چون اون موفقیت اصلی توی دل سازنده است. میدونه همون چیزی که خواسته رو ساخته.
من خیلی منتظر اون زمان توی گیم هستم که بازی ساختن رو هر کسی (مسلماً کسی که دانشش رو داره، نه عام) بتونه انجام بده و مثلاً برای داشتن انجین دست به دامن یه ناشر سرمایه پرست نشه. البته الان هم بازی های مستقل زیادی ساخته میشه ولی انقدر سازنده محدود شده (مالی و فنی) که به هیچ وجه نمی‌تونه جهان بینی خودش رو با ابزاری که یه گیم می‌تونه در اختیارش بزاره نشون بده. نهایت کاری که میتونه انجام بده اینه که مثل همین ویتنس هی معما جلو پات بزاره یا مثل سوپر شات، شوتر اسلوموشن بسازه. اون روزی که دارنده و ندار (مستقل و ناشر) به طور یکسان بتونن بازی بسازن اون وقته که مسیر بازی های هنری از مسیر سرمایه جدا میشه. اون زمانه که یه عده مثل مخاطبای سینما میرن دنبال بتمن و سوپرمن و این جنگولک بازیا، یه عده هم میرن دنبال هنر.
پاسخ
#19
(01-11-2017, 07:34 PM)Hidden Shadow نوشته است:   
البته این نکته را هم نباید فراموش کرد که یک بازی خلاقانه نیاز به یک ایده داره و همینجوری نیست که یک دفعه یک شرکت معتبر یه بازی جدید و با خلاقین ناب بده -هزارتا مرحله داره همین اجرا گذاشتن یک طرح- (از یوبی سافت تشکر میکنم، ولی دوست دارم با مدیریت درست مثل THQ نشه. این شرکت خلاقیت های جالبی از خودش نشان میده که بخاطر همین هم درگیر شرکت هایی نظیر ویوندی شده. همچنین باید با یک پایان اساسی رشته‌ی مجموعه اساسین رو پاره کنه وگرنه تبدیل به یک جسد بی حان و پیکر مثل COD میشه ولی باز هم دوستش داریم! چرا؟ نمیدونیم؛ شاید بخاطر اینکه معروفه و خیلی باهاش خاطره داریم پس مجبوریم تا آخر عمر همه نسخه هاشو بخریم! ولی بالاخره یه جا باید خودشو جمع کنه.
پس خلاقیت برای استودیو های مستقل ریسکش خیلی خیلی کمتره چون که فوقش تعطیل میکنن و یا اینکه میرن با یک ناشر مثل سونی (مثال نو منز اسکای) و در صورت شکست قرار داد میبندن و ضربه وارده رو به برند هم پخش میکنن.
ولی شما اگر با خلاقیت به  جایی نرسید اون موقعه هست که باید با تمامی دارای هاتون خداحافظی کنید و کلمه ضرر رو بفهمید. الان ویوندی چرا افتاده به جون یوبی سافت چون ریسک خیلی میکنه که بیشترش به ضررشه.(Steep ضرر خالص بود) اساسین دیگه اون برادرهود و بلک فلگ نیست واچ داگز نامی بود که دیگه نفس آخرش بود تو این قسمت. چقدر دوست داریم آخه پارکور بزنیم یا هک کنیم. 
الان شما میگید باید از خلاقیت قدردانی بشه، پس چرا The Last OF Us به حقش تو اون مراسم (مثلاً مهم) نرسید؟ خلاقیت نداشت؟ خلاقیت نداشت پس چرا هنوز هم برای نسخه‌ی دومش لحظه شماری می‌کنند؟ با تمام احترامی که  به راکستار میزارم تو 2013 هم با عنوانش همچین معجزه‌ای هم نکرد، بازیش خیلی خوب بود ولی لست یک آی پی جدید بود که کار بزرگی کرد.ولی چون که نسخه‌ی پنجم مجموعه‌ی بینظیر *GTA* بود لست رو ناکام گذاشت. بماند از ابعادی از GTA IV هم پسرفت داشت و....
پس امسال هم آنچارتد 4، آنچارتد بود! آنچارتدی که نسخه دومش سبک رو از نو تعریف کرد! پس کلاً منتقدا دوست ندارند یک انحصاری (گوتی؛ اصلاً برام نیست ارزشش) بشه. مبارک بیلیزارد و دوستان طرفدارش باشه، مشکلی نیست؛ بالاخره اگه یک آیپی یه دفعه بیاد درو کنه حق لست با متای 95 بود.......(90 S0 (44) )
در کل، خلاقیت نیاز به پشتیبانی داره، نیاز به یک ایده مطمعن داره. الان اگه ناتی داگ پشتش سونی نبود میتونست همزمان برروی دوتا پروژه کار کنه؟ قطعاً نه؛ و مدام آنچارتد میساخت که اون هم طبق خواسته‌ی شما "پایان یک دزد" شد.
  حالا ما دیگه پرداخت درست ایده کاری نداریم. اون دیگه بحث ـش جداست ... با این که ریسک خلاقیت و نوآوری برای چه شرکتی زیاده و دلیلش چیه هم کاری نداریم که بازم بحث ـش جداست. بحث یوبی هم که کلا یه چیز دیگست! S0 (2)  (یکم بحث داره منحرف میشه) ... 
قسمت بولد شده: بله گفتم "باید" بشه که نمیشه. گفتم که الان دید مخاطب تغییر کرده و زرق و برق رو فقط میبینه! در ضمن لطفا TLoU رو قاطی این آثاری که درمورد ـشون حرف میزنیم، نکنید!  S0 (2)  قضیه ی این بازی کلا جداست! اتفاقا به نظر من TLoU اصلا لایق این حجم ستایش نبود. حالا شما میگید به حقش نرسید؟! بازی، قشنگ Over Rate (فکر کنم معادل فارسی نداره!) شده بود. یه داستان سینمایی و خیلی حرفه ای و شخصیت پردازی های بی نقص داشت که باعث شده بود هیچکی نتونه گیم پلی خسته کننده و تکراری بازی رو ببینه. تازه الان ـه که یه عده فهمیدن بازی اونجوری که می پرستیدن ـش نیست. کلیت و اسکلت بندی داستان هم همونطور که Qeiji گفت، کاملا کلیشه ای و تکراری بود، اما توجه به جزئیات و یه سری شاخه و برگ دادن ها و روایت سینمایی بازی، این بخش بازی رو به کمال رسونده بود ... دیگه خلاقیت آنچنانی تو بازی دیده نمیشد! یکی دو تا المان کوچیک که قبلا تو بازی دیگه ای دیده نشده رو که الان اکثر بازی های بزرگ دارن! بحث سر چیز دیگه ای ـه که تو پاراگراف 3 درموردش حرف زدم! (خواهش میکنم دیگه بحث این بازی رو ادامه ندیم که بحث شیر تو شیر میشه! اگر خواستید، بعدا تو پروفایل ـمون بحث ـش رو میکنیم)
یه نکته هم درمورد بخشی که نارنجی کردم، بگم:
  دوست من اصلا خلاقیت و نوآوری و این چیزها ربطی به محبوب بودن و موردانتظار بودن یه بازی ندارن. الان مگه فیلم های ابرقهرمانی مارول چیز جدیدی رو به مخاطب میدن؟ همون داستان کلیشه ای رو برای بار هزارم ارائه میدن، مردم هم با کله میرن تو سینما میبیننش! بازم حرف بالام رو تکرار میکنم. زرق برق! مخاطب امروزی الان برده ی این شده! داستان بتلفیل 1 هیچی نداره، اما انقدر پر زرق و برق ـه که یه عده هیچ ایرادی درش نمی بینن! (یه مثال ساده بود. بحث اینو دیگه خواهشا وسط نکشید.  S0 (2) )
  نکته ی دیگه این که بحث ما درباره ی یه سری ایده و المان کوچیک نیست. بحث سرِ ایده های انقلابی ـه؛ مثلا کاری که GTA III کرد یا اولین DMC که ساخته ی همین کامیا و میکامی ـه (اسم هاشون قرینه ـست!). البته ای بعیده دیگه مثل اینا بیاد. الان منظور بیشتر معطوف بازی هایی که میان و یه دفعه استاندارد های سبک حودشون رو چندین پله میبرن بالا و میشن الگوی بقیه بازی ها (دقیقا همونطور که Tyrion گفت). یه چیزی مثل Oblivion. یا CoD که اومد شوتر Run & Gun رو معرفی کرد و خودشو از شوترهای کلاسیک جدا کرد یا همین سری Souls که قشنگ زد مفهوم "چالش" رو متحول کرد و الان اگه نگاه کنید، می بینید اکثرا دارن به سمت همین ایده گرایش پیدا میکنن. به نظر خود من و خیلی های دیگه، سری Souls اومد یه زیر شاخه ی جدید به سبک Action-Role Playing Game اضافه کرد ... بحث سر این بازی ها و این جور ایده هاست ...
  یه حرفی هم درباره ی پسرفت GTA V نسبت به IV زدید. متاسفانه اینجا جای بحثش نیست؛ بحث این قضیه خیلی گسترده ـست. فقط بگم که راکستار هنوز داره نون همون انقلابی که با GTA III کرد رو میخوره. نوش جونش! 
دوست من یکم داری متعصبانه حرف میزنی. بابا خوبه 3 تا آنچارتد قبلی همه گوتی شدن. در ضمن بحث اصلا سر گوتی شدن نیست! گوتی اصلا معیار درستی نیست! اولین DMC خودش پدر H&S جدیده ـه (منظورم H&S ایرومتریکی که تو Diablo دیدیم نیست) یه گوتی هم نگرفته. یه جمله ی خیلی قشنگ Tyrion گفت که باید با آب طلا نوشت، زد سردرِ صنعت گیم و یا هر عرصه ی هنری دیگه ای: 
نقل‌قول:
همه این ها در حالیه که سازنده به پول و سرمایه میگه گور باباش، به بیننده هم میگه گور باباش و اون چیزی که میخاد رو نشون میده، حالا موفق شد یا نه هم مهم نیست، چون اون موفقیت اصلی توی دل سازنده است. میدونه همون چیزی که خواسته رو ساخته.
  سیمای یه هنرمند واقعی تو این دو خط خلاصه شده. تعریف بهتری واسه یه هنرمند واقعی و اثرش وجود نداره! هیچکدوم از عناوین سری Souls گوتی نشدن، اما از ارزششون کم شده؟ به هیچ وجه. یه بار یکی از دوستان (فکر میکنم آقای یونس بهرامی بود) یه حرف قشنگی زد: «ارزش سری Souls رو تازه الان دارن درک میکنن.» اکثرا ارزش واقعی این جور اثرها بعد از چند سال و وقتی سیر تکاملی صنعت، زیر ذره بین میره، درک میشه. البته این حرف هایی که زده شد درمورد یه سری بازی خیلی خاص ـن. نمیشه به همه تعمیم ـش داد. مثلا یه گروه دیگه بازی هم هستن که همون موقع دیده میشن و الگو قرار میگیرن (بحث اولیه ی ما هم سر همین ها بود که بعد گسترش پیدا کرد). همین DMC که زمینه ساز خلق God of War و خیلی از H&S های امروزی بود ... 
اما درمورد حرف های Tyrion عزیز:
  راستش من زیاد با سینمای کلاسیک و کلا سینمای قبل 2000 آشنایی ندارم و فقط یه سری آثار خیلی معروف ـش رو دیدم، یه حرفی زدی که با تمام وجود قبولش دارم. درباره ی لذت عقلانی و همون جهان بینی کارگردان، حرف زدی. گاهی شده یه فیلم کلاسیک دیده باشم و وقتی از دید کارگردان به مسائل نگاه کردم، کاملا تاثیرشو رو خودم احساس کردم. همونطوری که گفتی داستان اصلی چیز آنچنانی واسه گفتن نداره، اما اون تصویرسازی های فوق العاده از مسائل کار خودشو کرده و تاثیر ـش رو گذاشته و حتی دیدم رو به یه سری از مسائل تغییر داده! نمیدونم همین بود منظورت یا نه، اما دیگه اینجور آثار نه چندان عامه پسند تقریبا منقرض شدن و باید تو همون سینمای کلاسیک دنبال ـشون رفت.
پاراگراف آخر حرفات هم قبول دارم، اما بعید میدونم دیگه تا اون حد پیش بره. تاریخ سینما هم همین ـو میگه. همونطور که گفتی فیلمسازی تا حدودی گسترش پیدا کرده، اما به همه گیر شدن نرسیده. گیم هم تقریبا همینطوری ـه. شاید ساخت بازی کمی آسون بشه، اما دیگه به اون حد کمال که فرصت بازیسازی واسه همه یکسان بشه نمیرسه! به قول یه فیلمی: بعضی رویاها واسه تحقق یافتن، بیش از حد خوب ـن! اما در اصل مطلب موافقم! اصلا از این به بعد Tyrion هرچی گفت من باهاش موافقم!  S0 (2)
اون قضیه ی اسپیلبرگ هم منظورم کیفیت کلی فیلم هاش نبود. صددرصد بهتر از اسپیلبرگ و کامرون هست! منتها چون اسم اینا در رفته، خواستم مثال آشناتری بزنم. منظور من اون ایده های نابش بود که قبلا تو هیچ فیلم دیگه ای ندیده بودیم و یه جورایی منبع الهام سازنده های بعدی بود و الان دیگه خبری ازشون نیست (البته میدونم از منظر تو که دنبال کننده ی آثار هنری و خاص هستی، این آثار نیمه تجاری ارزش آنچنانی ندارن!).

P.S: بحث شدیدا داره فلسفی، پیچیده و کمرشکن میشه!
P.S #2: هنرشناسی در بازی های ویدئویی | جلد اول  S0 (2)
[تصویر:  peter_popken_03.jpg]
!Praise Prince of Persia
پاسخ
#20
(01-12-2017, 01:23 PM)Devil Prince نوشته است:
(01-11-2017, 07:34 PM)Hidden Shadow نوشته است:   
البته این نکته را هم نباید فراموش کرد که یک بازی خلاقانه نیاز به یک ایده داره و همینجوری نیست که یک دفعه یک شرکت معتبر یه بازی جدید و با خلاقین ناب بده -هزارتا مرحله داره همین اجرا گذاشتن یک طرح- (از یوبی سافت تشکر میکنم، ولی دوست دارم با مدیریت درست مثل THQ نشه. این شرکت خلاقیت های جالبی از خودش نشان میده که بخاطر همین هم درگیر شرکت هایی نظیر ویوندی شده. همچنین باید با یک پایان اساسی رشته‌ی مجموعه اساسین رو پاره کنه وگرنه تبدیل به یک جسد بی حان و پیکر مثل COD میشه ولی باز هم دوستش داریم! چرا؟ نمیدونیم؛ شاید بخاطر اینکه معروفه و خیلی باهاش خاطره داریم پس مجبوریم تا آخر عمر همه نسخه هاشو بخریم! ولی بالاخره یه جا باید خودشو جمع کنه.
پس خلاقیت برای استودیو های مستقل ریسکش خیلی خیلی کمتره چون که فوقش تعطیل میکنن و یا اینکه میرن با یک ناشر مثل سونی (مثال نو منز اسکای) و در صورت شکست قرار داد میبندن و ضربه وارده رو به برند هم پخش میکنن.
ولی شما اگر با خلاقیت به  جایی نرسید اون موقعه هست که باید با تمامی دارای هاتون خداحافظی کنید و کلمه ضرر رو بفهمید. الان ویوندی چرا افتاده به جون یوبی سافت چون ریسک خیلی میکنه که بیشترش به ضررشه.(Steep ضرر خالص بود) اساسین دیگه اون برادرهود و بلک فلگ نیست واچ داگز نامی بود که دیگه نفس آخرش بود تو این قسمت. چقدر دوست داریم آخه پارکور بزنیم یا هک کنیم. 
الان شما میگید باید از خلاقیت قدردانی بشه، پس چرا The Last OF Us به حقش تو اون مراسم (مثلاً مهم) نرسید؟ خلاقیت نداشت؟ خلاقیت نداشت پس چرا هنوز هم برای نسخه‌ی دومش لحظه شماری می‌کنند؟ با تمام احترامی که  به راکستار میزارم تو 2013 هم با عنوانش همچین معجزه‌ای هم نکرد، بازیش خیلی خوب بود ولی لست یک آی پی جدید بود که کار بزرگی کرد.ولی چون که نسخه‌ی پنجم مجموعه‌ی بینظیر *GTA* بود لست رو ناکام گذاشت. بماند از ابعادی از GTA IV هم پسرفت داشت و....
پس امسال هم آنچارتد 4، آنچارتد بود! آنچارتدی که نسخه دومش سبک رو از نو تعریف کرد! پس کلاً منتقدا دوست ندارند یک انحصاری (گوتی؛ اصلاً برام نیست ارزشش) بشه. مبارک بیلیزارد و دوستان طرفدارش باشه، مشکلی نیست؛ بالاخره اگه یک آیپی یه دفعه بیاد درو کنه حق لست با متای 95 بود.......(90 S0 (44) )
در کل، خلاقیت نیاز به پشتیبانی داره، نیاز به یک ایده مطمعن داره. الان اگه ناتی داگ پشتش سونی نبود میتونست همزمان برروی دوتا پروژه کار کنه؟ قطعاً نه؛ و مدام آنچارتد میساخت که اون هم طبق خواسته‌ی شما "پایان یک دزد" شد.
  حالا ما دیگه پرداخت درست ایده کاری نداریم. اون دیگه بحث ـش جداست ... با این که ریسک خلاقیت و نوآوری برای چه شرکتی زیاده و دلیلش چیه هم کاری نداریم که بازم بحث ـش جداست. بحث یوبی هم که کلا یه چیز دیگست! S0 (2)  (یکم بحث داره منحرف میشه) ... 
قسمت بولد شده: بله گفتم "باید" بشه که نمیشه. گفتم که الان دید مخاطب تغییر کرده و زرق و برق رو فقط میبینه! در ضمن لطفا TLoU رو قاطی این آثاری که درمورد ـشون حرف میزنیم، نکنید!  S0 (2)  قضیه ی این بازی کلا جداست! اتفاقا به نظر من TLoU اصلا لایق این حجم ستایش نبود. حالا شما میگید به حقش نرسید؟! بازی، قشنگ Over Rate (فکر کنم معادل فارسی نداره!) شده بود. یه داستان سینمایی و خیلی حرفه ای و شخصیت پردازی های بی نقص داشت که باعث شده بود هیچکی نتونه گیم پلی خسته کننده و تکراری بازی رو ببینه. تازه الان ـه که یه عده فهمیدن بازی اونجوری که می پرستیدن ـش نیست. کلیت و اسکلت بندی داستان هم همونطور که Qeiji گفت، کاملا کلیشه ای و تکراری بود، اما توجه به جزئیات و یه سری شاخه و برگ دادن ها و روایت سینمایی بازی، این بخش بازی رو به کمال رسونده بود ... دیگه خلاقیت آنچنانی تو بازی دیده نمیشد! یکی دو تا المان کوچیک که قبلا تو بازی دیگه ای دیده نشده رو که الان اکثر بازی های بزرگ دارن! بحث سر چیز دیگه ای ـه که تو پاراگراف 3 درموردش حرف زدم! (خواهش میکنم دیگه بحث این بازی رو ادامه ندیم که بحث شیر تو شیر میشه! اگر خواستید، بعدا تو پروفایل ـمون بحث ـش رو میکنیم)
یه نکته هم درمورد بخشی که نارنجی کردم، بگم:
  دوست من اصلا خلاقیت و نوآوری و این چیزها ربطی به محبوب بودن و موردانتظار بودن یه بازی ندارن. الان مگه فیلم های ابرقهرمانی مارول چیز جدیدی رو به مخاطب میدن؟ همون داستان کلیشه ای رو برای بار هزارم ارائه میدن، مردم هم با کله میرن تو سینما میبیننش! بازم حرف بالام رو تکرار میکنم. زرق برق! مخاطب امروزی الان برده ی این شده! داستان بتلفیل 1 هیچی نداره، اما انقدر پر زرق و برق ـه که یه عده هیچ ایرادی درش نمی بینن! (یه مثال ساده بود. بحث اینو دیگه خواهشا وسط نکشید.  S0 (2) )
  نکته ی دیگه این که بحث ما درباره ی یه سری ایده و المان کوچیک نیست. بحث سرِ ایده های انقلابی ـه؛ مثلا کاری که GTA III کرد یا اولین DMC که ساخته ی همین کامیا و میکامی ـه (اسم هاشون قرینه ـست!). البته ای بعیده دیگه مثل اینا بیاد. الان منظور بیشتر معطوف بازی هایی که میان و یه دفعه استاندارد های سبک حودشون رو چندین پله میبرن بالا و میشن الگوی بقیه بازی ها (دقیقا همونطور که Tyrion گفت). یه چیزی مثل Oblivion. یا CoD که اومد شوتر Run & Gun رو معرفی کرد و خودشو از شوترهای کلاسیک جدا کرد یا همین سری Souls که قشنگ زد مفهوم "چالش" رو متحول کرد و الان اگه نگاه کنید، می بینید اکثرا دارن به سمت همین ایده گرایش پیدا میکنن. به نظر خود من و خیلی های دیگه، سری Souls اومد یه زیر شاخه ی جدید به سبک Action-Role Playing Game اضافه کرد ... بحث سر این بازی ها و این جور ایده هاست ...
  یه حرفی هم درباره ی پسرفت GTA V نسبت به IV زدید. متاسفانه اینجا جای بحثش نیست؛ بحث این قضیه خیلی گسترده ـست. فقط بگم که راکستار هنوز داره نون همون انقلابی که با GTA III کرد رو میخوره. نوش جونش! 
دوست من یکم داری متعصبانه حرف میزنی. بابا خوبه 3 تا آنچارتد قبلی همه گوتی شدن. در ضمن بحث اصلا سر گوتی شدن نیست! گوتی اصلا معیار درستی نیست! اولین DMC خودش پدر H&S جدیده ـه (منظورم H&S ایرومتریکی که تو Diablo دیدیم نیست) یه گوتی هم نگرفته. یه جمله ی خیلی قشنگ Tyrion گفت که باید با آب طلا نوشت، زد سردرِ صنعت گیم و یا هر عرصه ی هنری دیگه ای: 
نقل‌قول:
همه این ها در حالیه که سازنده به پول و سرمایه میگه گور باباش، به بیننده هم میگه گور باباش و اون چیزی که میخاد رو نشون میده، حالا موفق شد یا نه هم مهم نیست، چون اون موفقیت اصلی توی دل سازنده است. میدونه همون چیزی که خواسته رو ساخته.
  سیمای یه هنرمند واقعی تو این دو خط خلاصه شده. تعریف بهتری واسه یه هنرمند واقعی و اثرش وجود نداره! هیچکدوم از عناوین سری Souls گوتی نشدن، اما از ارزششون کم شده؟ به هیچ وجه. یه بار یکی از دوستان (فکر میکنم آقای یونس بهرامی بود) یه حرف قشنگی زد: «ارزش سری Souls رو تازه الان دارن درک میکنن.» اکثرا ارزش واقعی این جور اثرها بعد از چند سال و وقتی سیر تکاملی صنعت، زیر ذره بین میره، درک میشه. البته این حرف هایی که زده شد درمورد یه سری بازی خیلی خاص ـن. نمیشه به همه تعمیم ـش داد. مثلا یه گروه دیگه بازی هم هستن که همون موقع دیده میشن و الگو قرار میگیرن (بحث اولیه ی ما هم سر همین ها بود که بعد گسترش پیدا کرد). همین DMC که زمینه ساز خلق God of War و خیلی از H&S های امروزی بود ... 
اما درمورد حرف های Tyrion عزیز:
  راستش من زیاد با سینمای کلاسیک و کلا سینمای قبل 2000 آشنایی ندارم و فقط یه سری آثار خیلی معروف ـش رو دیدم، یه حرفی زدی که با تمام وجود قبولش دارم. درباره ی لذت عقلانی و همون جهان بینی کارگردان، حرف زدی. گاهی شده یه فیلم کلاسیک دیده باشم و وقتی از دید کارگردان به مسائل نگاه کردم، کاملا تاثیرشو رو خودم احساس کردم. همونطوری که گفتی داستان اصلی چیز آنچنانی واسه گفتن نداره، اما اون تصویرسازی های فوق العاده از مسائل کار خودشو کرده و تاثیر ـش رو گذاشته و حتی دیدم رو به یه سری از مسائل تغییر داده! نمیدونم همین بود منظورت یا نه، اما دیگه اینجور آثار نه چندان عامه پسند تقریبا منقرض شدن و باید تو همون سینمای کلاسیک دنبال ـشون رفت.
پاراگراف آخر حرفات هم قبول دارم، اما بعید میدونم دیگه تا اون حد پیش بره. تاریخ سینما هم همین ـو میگه. همونطور که گفتی فیلمسازی تا حدودی گسترش پیدا کرده، اما به همه گیر شدن نرسیده. گیم هم تقریبا همینطوری ـه. شاید ساخت بازی کمی آسون بشه، اما دیگه به اون حد کمال که فرصت بازیسازی واسه همه یکسان بشه نمیرسه! به قول یه فیلمی: بعضی رویاها واسه تحقق یافتن، بیش از حد خوب ـن! اما در اصل مطلب موافقم! اصلا از این به بعد Tyrion هرچی گفت من باهاش موافقم!  S0 (2)
اون قضیه ی اسپیلبرگ هم منظورم کیفیت کلی فیلم هاش نبود. صددرصد بهتر از اسپیلبرگ و کامرون هست! منتها چون اسم اینا در رفته، خواستم مثال آشناتری بزنم. منظور من اون ایده های نابش بود که قبلا تو هیچ فیلم دیگه ای ندیده بودیم و یه جورایی منبع الهام سازنده های بعدی بود و الان دیگه خبری ازشون نیست (البته میدونم از منظر تو که دنبال کننده ی آثار هنری و خاص هستی، این آثار نیمه تجاری ارزش آنچنانی ندارن!).

P.S: بحث شدیدا داره فلسفی، پیچیده و کمرشکن میشه!
P.S #2: هنرشناسی در بازی های ویدئویی | جلد اول  S0 (2)
دوست عزیزمون "Qeiji" جوری گفتند داستان کلیشه و گیم پلی تکراری و خسته کننده من فکر کردم بازی ‌هایی سالیانه رو میگند که هر ساله بیرون میان و چیزی هم عرضه نمیکنند. آخه اگه این موارد رو داشت حتماً یک گرافیک کاغذی و یک صداگذاری ضعیف و کهنه هم داشته دیگه؛ ناراحت نباش بگو..... 
الان 3 سال از اون روز میگذره و ما بازی‌های زیادی رو انجام دادیم بخاطر همین حس میکنم این بازی چیزی برای عرضه نداشت. حتی نسخه‌ی ریمیستر 2014 هم متای درخشانی گرفت و مهر تاییدی بر شاهکار بودنش بود ..... از این بگذریم؛ چون نه من میتونم شما رو راضی کنم و نه شما اینجانب رو S0 (66) 
پاسخ رو کوتاه میدم تو پی نوشت ها.
P.N1: والا همیشه وقتی بحث شروع میشه نمیشه جلوی انحراف اون رو گفت برای مثال شما هم به EA و بتلفیلد 1 اشاره کردید بنده همه به یوبی پس انحراف تو بحث اگر از سر قصد نباشه بنظرم مورد نداره. دعوایی هم نیست چون خلاصه یک جاهایی تعصب جلوی چشم میاد اما چه خوب است کنارش بزاریم.
P.N2:راکستار هم بالاخره باید نگرش جدیدی در پیش بگیره. GTA V نسبت به GTA IV بدتر نباشه، بهتر نیست. اون موضوع هایی که این جا نمیشه گفت هم عاملی هست تا قشر عظیمی رو به این بازی وفادار نگه داره.
P.N3:تو مراسم TGA (مثلا برای عده‌ای معتبره) تنها و تنها آنچارتد 2 تونست دست منتقدان رو توی حنا بزاره. بفتا و دایس و.... رو خیلی ها (به جرات) خیلی ها پوچ میشمارند.
P.N3:این موضوع غیر قابل انکار هست که بخش مولتی پلیر رو زین پس بیشتر قرار تو عناوین ببینم و با دوستان بزنیم پس داستان زیبا هم آرزوست.
P.N4:همیشه مسیر رو کسی برنامه ریزی می‌کنه با نواقص، کس دیگری میاد نقص هاشو تعمیر میکنه و آسفالتش میکنه که مثالش همان DMC و GOW هستش
[تصویر:  The_Last_of_Us_Concept_Art_Crows_JS-01.jpg]
...Come Back To Your Destiny
...You're On The Right Patch Because You Are Special

پاسخ


موضوع‌های مشابه…
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  سازندگان The Outer Worlds، به لطف مایکروسافت، به فکر ساخت بازی بعدی خود هستند White Beard 0 1,314 10-18-2019, 09:26 PM
آخرین ارسال: White Beard
  مراحل ساخت بازی John Wick Hex به اتمام رسید White Beard 0 1,108 09-25-2019, 09:25 PM
آخرین ارسال: White Beard
  سازنده‌ی Star Wars Jedi: Fallen Order: پایان مراحل ساخت بازی نزدیک است yazdandoost 0 1,169 09-23-2019, 01:06 PM
آخرین ارسال: yazdandoost
  تاریخ پخش قسمت بعدی State of Play رسماً اعلام شد PC FAN 0 1,028 09-20-2019, 08:32 AM
آخرین ارسال: PC FAN
  اطلاعات جدیدی از بازی Death Stranding منتشر شد | به ساخت دنباله‌ی بازی امیدوار باشیم؟ White Beard 0 1,251 09-17-2019, 02:03 PM
آخرین ارسال: White Beard

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 2 مهمان