سامورایی مدرن : نقد و بررسی عنوان Metal Gear Rising : Revengeance

[PicaSSO]

به نام خداوند بخشنده مهربان

نام بازی : Metal Gear Rising : Revengeance
سازنده : Platinume Games
ناشر : Konami
سبک : اکشن سوم شخص HnS
پلتفرم : XBOX 360 و PS3 (نسخه PC تایید شده؛ ولی هنوز منتشر نشده)


اصیل ژاپنی 




سری بازی های Metal Gear  حاصل زحمات بهترین اکشن سازان صنعت گیم است. این سری خصوصیات و ویژگی های منحصر به فردی دارند که باعث متمایز بودن آن ها از دیگر بازی ها می شود و حس بسیار غریبی را در گیمر به وجود می آورند که هیچ وقت در هیچ جای دیگری تجربه اش نکرده اید. بازی Metal Gear Rising : Revengeance ، پیش از آن که منتشر شود، توسط استودیو خوش نام "کوجیما پروداکشنز"  Kojima Productions)) در دست ساخت بود؛ ولی بعد از مدتی ساخت این بازی به استودیو "پلاتونیوم گیمز" (Platinume Games) واگذار شد؛ البته استودیو Kojima Productions  بازی را به حال خود رها نکرد؛ بلکه نویسنده ارشد این بازی یعنی آقای "استو تاماری" در طول ساخت بازی بر همه چیز نظارت داشت تا کوچکترین لتمه ای به نام این سری وارد نشود. بهتر است بدانید "هیدئو کوجیما" ، بازی ساز مشهور ژاپنی، قصد سپردن ساخت بازی، به بازی سازان غربی را داشته است؛ ولی طی ملاقاتی کاملاً اتفاقی با آقای "اینابا"، ساخت بازی را به وی و گروهش یعنی استودیو Platinume Games سپرد.
همان طور که قبلاً گفتیم، بازی Metal Gear Rising : Revengeance، حاصل زحمات طولانی بهترین اکشن سازان صنعت گیم است؛ سازندگانی که با بازی های خود، قدرت خود را در طراحی بازی به رخ دیگران می کشند؛ سازندگانی که همیشه ایده های نوآورانه در بازی های خود داشته اند؛ سازندگانی که بازی هایشان قابل مقایسه با دیگر بازی ها نیست؛ پس با این اطلاعات اندک هم می توان دریافت که قطعاً گروه سازنده بازی، گروهی نیست جز Platinume Games ! حضور استودیو خوش نامی چون Platinume Games ، به خودی خود باعث مشهور بودن بازی می شود؛ حال اگر فردی چون "هیدئو کوجیما" در ساخت بازی حضور داشته باشد؛ نام بازی به لیست اسامی بازی های به یاد ماندنی صنعت گیم، افزوده خواهد شد!
وقتی نام "اکشن سوم شخص HnS" به گوشتان می خورد، یاد چه بازی هایی می افتید؟ God of War، DmC  و .... حال مطمئن باشید بعد از انجام بازی، در صورت شنیدن نام این سبک، اول از همه یاد بازی Metal Gear Rising : Revengeance  خواهید افتاد! چون این بازی فراتر از یک بازی HnS  است و اگر می خواهید استعداد خود در انجام بازی های HnS  بسنجید، حتماً این بازی را انجام دهید!
نام این نسخه، یعنی کلمه Revengeance ، به معنای "انتقام" است؛ اما این نام، نه تنها یک نام ساده نیست، بلکه طی شایعاتی اعضای گروه Platinume Games ، قصد انتقام گرفتن از آقای "هیدئو کوجیما" داشته اند و به همین دلیل نام این قسمت را "انتقام" یا همان Revengeance  نهادند! البته این فقط شایعه ای بیش نیست و رسماً تایید نشده است! ولی با این حال بعضی دلیل نام گذاری این قسمت را انتقام از آقای "هیدئو کوجیما" و بعضی، مربوط به داستان بازی می دانند!
هنگامی که من مدتی پیش، پیش نمایش دیگری درباره بازی Metal Gear Solid V : The Phantom Pain می نوشتم؛ عده ای درباره رابطه دو بازی Metal Gear Rising  و Metal Gear Solid  می پرسیدند؛ این دو بازی ساخته دست آقای "هیدئو کوجیما" است؛ ولی تفاوت های زیادی در گیم پلی و داستان و ... دارند و دو بازی کاملاً مجزا و جدا از هم به حساب می آیند؛ به طوریکه بازی Metal Gear Rising در سبک اکشن سوم شخص HnS  بوده و بازی Metal Gear Solid ، یک بازی اکشن سوم شخص ماجرایی-مخفی کاری است.
چیزی که بازی Metal Gear Rising : Revengeance  را از دیگر بزرگان سبک HnS  متمایز می سازد، تمرکز سازندگان در بخش های مختلف بازی به صورت کاملاً مساوی است؛ مثلاً، در آخرین قسمت بازی انحصاری PS3  یعنی God of War : Accension ، سازندگان سعی در تحویل دادن بازی با گرافیک برتر و داستانی بهتر داشته اند و عنصر اصلی بازی های HnS یعنی، گیم پلی سریع و خشن را فراموش کرده اند و از "کریتوس" ،شخصت اصلی بازی، یک شخصیت منطقی ساخته اند!
بازی Metal Gear Rising : Revengeance  پر از ایده های جدید و جذابیت های به خصوص است و آن را می توان یک بازی HnS اصیل ژاپنی نامید؛ البته این بازی شباهت هایی به بازی های نقش آفرینی یا همان RPg  دارد؛ ولی سبک HnS  نقش پر رنگ تری در بازی را ارائه می دهد. با این حال این بازی رقیب های سرسختی چون Ninja Gidan  دارد که با اولین بازخورد هایش ضربات محکمی به این بازی وارد کرد.
خوشبختانه با همین اطلاعات اندک نیز می توان دریافت که ساخته جدید استودیو Platinume Games، یک بازی اصیل ژاپنی بوده و جذابیت های به خصوصی دارد که هر چه قدر هم درباره آن توضیح دهیم، باز هم کم است و باید بیش تر گفت!

زندگی نامه یک سامورایی یا نینجا را با ذکر مثال توضیح دهید!

راستش را بخواهید، بازی های اصیل ژاپنی داستان نسبتاً مبهمی دارند که نمی توان از آن ها سردر آورد و برای درک آن ها باید قوه ی تخیل بسیار قوی داشت که معدود کسی می تواند چنین قوه ی تخیلی داشته باشد! داستان این بازی خیلی بهتر از دیگر بازی های اصیل ژاپنی است و درک آن نیز بسیار آسان تر صورت می گیرد. قبل از شرح داستان قصد معرفی شخصیت ها را دارم تا درک داستان پیچیده بازی، آسان تر شود.
رایدن : شخصیت اصلی بازی که به خوبی توانسته خود را به یک چهره شناخته شده در صنعت گیم تبدیل کند. بعد از حوادث Metal Gear 4  توسط "بوریس ویاچسلاوویچ پوپوف" به گروه "ماوریک"  دعوت می شود که وظیفه محافظت از افراد مشهور را دارد. علایق او متلک انداختن به دیگران و صحبت با "کوین واشینگتون" دوست صمیمی خود، است که او را مثل برادر کوچک تر خود می داند! وی یک انسان نیمه ماشین است که در طول بازی با مبارزه های دیوانه واری که انجام می دهد، عاشقش خواهید شد!
کوین واشینگتون : دوست نسبتاً باحال و صمیمی "رایدن" که او را همانند برادر کوچک تر خود دانسته و در اوایل در سازمان ملل در بخش گردآوری سلاح و امداد به کشور های در حال پیشرفت کارمی کرده است؛ اما بعد از مدتی به دلیل عدم کمک سازمان ملل و انجام دادن وظایف خود، از آن جا خارج شده و طی ملاقاتی با "بوریس ویاچسلاوویچ پوپوف" به گروه "ماوریک" می پیوندد تا در رسیدن به هدف هایشان آن ها را یاری کند. او در طول بازی مکالمات زیادی با شما انجام می دهد که کمک بسیار خوبی به حساب می آیند.
بوریس ویاچسلاوویچ پوپوف : از دوستان نزدیک "سرگی گرلوکویچ" یعنی پدر "سانی امریک"هست که دوستش توسط دشمن خونی اش، یعنی "آسلات" کشته شده است. از دلاوری های "بوریس"، می توان به نجات فرزند "سرگی" یعنی "سانی" در Metal Gear 2  از منطقه 51 اشاره کرد. از اهداف او نیز می توان به محافظت از افراد سرشناس اشاره کرد که برای این کار یگ گروه شبه نظامی تشکیل داده است. از کارکنان گروهش می توان اسامی اشخاصی چون "رایدن" و کورتنی کالیز" و... اشاره کرد. وی در طول بازی سلاح های زیاد و گوناگونی را در اختیارتان خواهد گذاشت که به عاملی برای دوست داشتن وی تبدیل خواهند شد!
کورتنی کالیز : از اعضای گروه "ماوریک" که هم دانشگاهی "کوین" نیز به حساب می آید. درحقیقت، "کوین واشینگتون"، وی را به "رایدن" و "بوریس" برای ملحق شدن به گروه "ماوریک" معرفی کرده است. او دختر باهوشی است و هنوز هم که هنوز است واقیعت مربوط به "میهن پرستان" را باور نمی کند، وی مکالمات زیادی برای قانع کردن شما در زمینه هوش مصنوعی "میهن پرستان" و حوادث Metal Gear 4  انجام می دهد. از عادت های وی می توان به گذاشتن لیوان در گوشه میز اشاره کرد که ریخته شدن قهوه را به دنبال دارد. همین طور "کورتنی" وظیفه ذخیره کردن بازی را دارد.
سانی امریک : "سانی" فرزند "سرگی گرلوکویچ" ، دوست صمیمی "بوریس ویاچسلاوویچ پوپوف" است که پس از فرار از زندان "میهن پرستان"، فردی به نام "اتاکون" وی را به فرزندی قبول کرده است. وی مهارت و استعداد خاصی در استفاده و به کارگیری رایانه دارد و می توان او را یک نابغه علوم کامپیوتر نامید. پدرخوانده اش یعنی "اتاکون"، وی را به شرکت خصوصی "سولیس" می فرستد. او نها در آخرین مرحله بازی، توسط بی سیم با شما در ارتباط خواهد بود؛ ولی در همین زمان کوتاه، اطلاعات مفیدی از شرکت "سولیس" را در اختیارتان خواهد گذاشت.
دکتر : دکتر شخصیت نسبتاً خشکی دارد که تمایل زیادی از خود برای صحبت با دیگران نشان نمی دهد. او یک دانشمند آلمانی است که طی مدتی بعد از شکسته شدن دیوار برلین، تحقیقاتی در مبحث اسلحه های متحرک و مکانیکی انجام می دهد. بعد از شکست گروه "ماوریک" در سرزمین وسیع آفریقا، "بوریس" ،رئیس گروه "ماوریک"، وی را استخدام می کند تا بدن "آیدن" را ترمیم کند. در طول بازی می توانید با تحویل دادن قطعات سایبورگ به "دکتر"، بدن خود را ارتقاء دهید. همین طور در طول بازی در مورد فناوری های بدن شما و نحوه کار قطعات به شما توضیح خواهد داد.
همان طور که دیدید سازندگان بازی، یعنی استودیو Platinume Games در مبحث شخصیت پردازی، واقعاً عالی کار کرده اند و تواسنته اند شخصیت های مختلف بازی را به خوبی به یکدیگر ربط دهند؛ یا طراحی عادت یا علایق برای هر شخصیتی باعث جذابیت هرچه بیش تر بازی شده است. حتی استفاده از شخصیت های دیگر بازی ها همچون "سانی امریک" از بازی Metal Gear Solid ، نیز به جذابیت داستان افزوده است.
همان طور که می دانید، سلایق درمردم کشورهای مختلف، متفاوت است؛ مثلاً، بازی سازان ژاپنی دوست دارند، آثاری نسبتاً خیالی، فانتزی و متفاوت پدید آورند؛ ولی متاسفانه دو عامل بزرگ مانع این کار می شود، اولی این که شخصیت هایی که بازی سازان، برای بازی هاشان استفاده می کنند، سرگذشت نامناسب و مبهمی دارند و دوم این که سبکی که بازی سازان انتخاب می کنند، سبک موردعلاقه بیش تر مردم نیست؛ ما نیز از بازی Metal Gear Rising : Revengeance  به عنوان یک بازی اصیل ژاپنی یاد می کنیم، پس انتظاری بیش از این بازی نیست؛ ولی بر خلاف انتظار، داستان بازی از کلیشه های بازی های ژاپنی فاصله گرفته ولی به ریشه ی بازی های ژاپنی، وفادار مانده است. یکی از مهمترین نقص ها وعیب های این بازی خارق العاده، داستان ابهام آمیز و متفاوت بازی است. دلیل این که می گوییم داستان بازی بسیار متفاوت است، این است داستان بازی توسط بی سیم افرادی که در ارتباط با شما هستند، مشخص و روایت می شود؛ برای همین، شما باید مراحلی را پشت سر بگذارید که هیچ هدفی از انجام آن ندارید و تازه داستان مراحل در اواسط عملیات توسط دوستانتان مشخص می شود! اگر به همراه آقای "استو تاماری" که نویسنده ارشد این بازی محسوب می شود، کس دیگری هم بود؛ می توانستیم انتظار بیش تری از داستان بازی داشته باشیم.
داستان بازی بعد از اتفاقات به یادماندنی Metal Gear Solid 4  و Guns Patriot  رخ می دهد. در سال 2018، همه چیز فرق کرده و گروه های تروریستی چون Desperado Enteripse   موفق به، به دست آوردن سلاح های مخوف متال گیری شده اند که آن ها را می توان نوعی ارتش غیرقابل شکست نامید. این گروه با سوءاستفاده از کودکان بی سرپرست و بی خانمان، بعد از به قتل رساندنشان، از آن ها سربازان سایبورگی (Cyborg) می سازند. حال "رایدن" برای برطرف کردن نیاز های خود و خانواده اش، در صدد جلوگیری از پیشرفت روزافزون آن ها برآمده است تا به فعالیت های شرورانه آن ها خاتمه دهد. البته در بازی شاهد گروه های دیگری چون "میهن پرستان"  (Patrios) خواهیم بود.



همان طور که دیدید، داستان بازی جذبه لازم را ندارد و سازندگان بازی، سرخود را با شخصیت پردازی عالی و گیم پلی فوق العاده جذاب گرم کرده اند؛ با این حال روش داستان سرایی بازی نسبتاً جالب است که مزایا و مضرات خاص خود را دارد که قبلاً در موردش توضیح دادیم. داستان بازی را می توان چیزی بین داستان سرایی آقای "هیدئو کوجیما" و استودیو Platinume Games  نامید؛ زیرا مثل همیشه آقای "هیدئو کوجیما" بازی را طراحی کرده است که نتایج صلح آمیزی به همراه دارد و استودیو Platinume Games  نسبتاً جالبی در داستان بازی پدید آورده است که باعث می شود، داستان بازی را برای رفع ابهامات دنبال کنیم.
از دیگر جذابیت های به خصوص و منحصر به فرد این بازی می توان به ربط دادن سری بازی های Metal Gear Solid  به Metal Gear Rising ، اشاره کرد؛ البته این شباهت به طوری نیست که به صورت کاملاً راحت، قابل حس باشد؛ بلکه با کمی توجه به داستان دو بازی، به راحتی می توان به شباهت های این دو بازی پی برد؛ مثلاً هر دو قهرمانان برای آزادی می جنگند و می توان گفت که "رایدن" جای شخصیت "اسنیک" (Snake) را در بازی Metal Gear Rising  پر می کند. داستان بازی در حد قابل قبول است؛ ولی در مقابل گیم پلی دیوانه وار بازی، انتظارات نیز بالا می رود و داستان بازی نتوانست خواسته بیشتر منتقد ها را برآورده کند؛ با این حال داستان بازی از بسیاری بازی های هم سبک خودش بهتر است.

نقش لباس یک نینجا چه قدر زیباست!

همه می دانیم سازندگان و استودیو های ژاپنی، توجه زیادی به ریزه کاری و گرافیک می کنند؛ حداقل آقای "هیدئو کوجیما" توجه به خصوصی به این مبحث می کند؛ خوشبختانه در بازی Metal Gear Rising : Revengeance  هم شاهد این ریزه کاری هستیم؛ مثلاً، وجود گرافیک زیبای منحصر به فرد ژاپنی، به گرافیک بصری بازی کمک بسیاری کرده است. دلیل این که آقای "کوجیما" این بازی را به استودیو Platinume Games  سپرده است، بدیهی است؛ زیرا همه شاهد گرافیک قابل قبول دیگر ساخته های این استودیو بودیم و در این بازی هم، اعضای استودیو، تمام سعی خود را کرده اند تا بتوانند خواسته های آقای "کوجیما" را برآورده سازند و مانع رسوا شدن خود در مقابل استودیوProductions  Kojima شوند. ساخته Platinume Games  دارای گرافیک بصری فوق العاده ای است؛ مثلاً، وجود باغ های اصیل ژاپنی با درختانی به همراه گلبرگ های رنگی و ساختمان های قدیمی و مدرن ژاپنی، حال و هوای بازی را تغییر داده و بازی را از حالت خطی درآورده است. گرافیک فنی بازی نیز در حد قابل قبول است؛ با این حال بافت های محیط نسبتاً ساده هستند. بازی به صورت 60 فریم درثانیه اجرا می شود که کمک زیادی به جذابیت گیم پلی کرده است؛ زیرا طراحی محیط، نقش موثری در گیم پلی دارد و در هرکدام سرنخی نهفته است؛ مثلاً، در طول بازی، در صورتی که دشمنانتان می خواهند حمله کنند، چشم هایشان به رنگ قرمز تغییر می کند.



لباس های شخصیت ها نیز به خوبی و مناسب هر شخصیت و اخلاقش طراحی شده است. در طول بازی لباس های زیادی در دسترس خواهند بود که هر کدام ویژگی خاص خود را دارند؛ با این حال در بیش تر والپیپر ها و تصاویر، دو لباس "رایدن" که به رنگ های قهوه ای-نارنجی و آبی-خاکستری هستند، بیش تر دیده می شوند. همین طور بعضی افراد، نوع و بافت لباس های بعضی شخصیت های بازی را تقلید ازلباس های شخصیت های بازی Crysis می دانند. البته تعدادی از لباس های شخصیت ها ازجمله، لباس "گری فاکس" را می توان با محتوای قابل دانلود بازی، بارگیری کرد.
گرافیک بازی همچون دیگر عناوین استودیو Platinume Games  وKojima Productions قابل قبول و پر از جزئیات می باشد و با عناوین برتر هم سبک خود، ازجمله بازی DmC : Devil may Cry  برابری می کند. موضوعی که در بعضی از بازی ها باعث کاسته شدن از جذابیت می شود، افت فریم است. خوشبختانه در این بازی افت فریمی در کار نیست و عواملی چون Screen Touching  به خاطر گرافیک کارشده بازی، گیمر ها را اذیت نمی کند. نورپردازی بازی در یک کلام عالی است و عوامل طبیعی چون، باد و آتش و... به خوبی طراحی شده اند. گرافیک بازی در نسخه PS3 عالی است ولی در نسخه XBOX 360، تنها مشکلی که با آن برخواهید خورد؛ افت کیفیت "کات سین" (Cut Seen) ها است که گاهی به صورت HD  و گاهی با کیفیت پایین SD  نمایش داده می شوند. استودیو Platinume Games  هم دلیلی برای این افت کیفیت آورد؛ این استودیو اعلام کرد که افت کیفیت، به دلیل محدودیت حجم دیسک های این کنسول می باشد.
با استفاده از این اطلاعات اندک نیز می توان دریافت که گرافیک بازی نیز همچون یگر مباحث بازی، بسیار موفق است و کمک به سزایی به جذابیت بازی کرده است.

صدای جذاب شمشیر!

صداگذاری و صداپیشگان بازی های ساخته شده توسط Kojima Productions ، همیشه زبان زد گیمرها بوده است و خوشبختانه در این بازی هم شاهد معجزه ی صداپیشگان و کیفیت دیالوگ ها هستیم. صداگذاری در یک کلام عالی است! تن صدای صداپیشگان باچهره شخصیت کاراکتر ها هم خوانی فوق العاده و خاصی دارد. صدای صداپیشگان نیز بسیار مطلوب است؛ به طوریکه بر دل می نشیند و حتی بدون دیدن شخصیت ها نیز، با شنیدن صدای شخصیت ها، می توان در ذهن خود برای کاراکتر های مورد نظر، شخصیت پردازی کرد!



صدای هیجان آوربرخورد شمشیر با شمشیر دشمنان یا برخورد گلوله با شمشیر، واقعاً خوب و جذاب طراحی شده است. کیفیت دیالوگ ها نیز وصف نشدنی است؛ بازی پر است شوخی های به جا و دیالوگ های دوست داشتنی که به جذابیت هرچه بیش تر بازی کمک قابل تحسینی کرده است. موسیقی های بازی نیز چیزی از سری بازی Metal Gear Solid  کم ندارند و Platinume Games  با موسیقی های حماسی و گاهاً احساساتی از گیمر ها پذیرایی می کند. همان طور که در بخش داستانی اشاره کرده ایم، برای شنیدن داستان، باید به بی سیم گوش دهید؛ تن صدایی که از بی سیم خارج می شود نیز به خوبی طراحی شده است و نوعی روش متفاوت برای شرح داستان به حساب می آید. استفاده از شخصیت ها و صداپیشه هایی چون "فیل لامار" برای صداپیشگی شخصیت "کوین" تا حدودی بازی را لذت بخش کرده است. از جذابیت های منحصر به فرد صداگذاری و دیالوگ های بازی، می توان به یادآوری اتفاقات مهم نسخه های گذشته سری بازی های Metal Gear  اشاره کرد؛ مثلاً، در بعضی از قسمت های بازی که با "کورتنی" در ارتباط هستید، وی خلاصه ای از اتفاقات Metal Gear 2  و Metal Gear 4 شرح می دهد. آقای "کوئین فیلن" با ایفای نقش "رایدن" بعد از اتمام مرحله ی سوم، با کلفت شدن صدایش، حسابی خاطرات بازی به یادماندنی Metal Gear Solid 2  و شخصیت "اسنیک" را زنده کرده می کند. با این اطلاعات می توان به این نتجه رسید که صداپیشگان وظایف خود را به خوبی انجام داده و به گروه سازنده کمک بزرگی کرده اند تا اثری یگانه خلق کنند!

سنگ... کاغذ... شمشیر!

چند سالی بود که بازخورد های نه چندان جالب بازی Ninja Gidan ، بیشتر گیمرها را نگران کرده بود؛ تا این که بازی Metal Gear Rising : Revengeance  فرا رسید و جمعیت انبوهی از گیمر ها را خوش حال کرد و این سبک بازی را دوباره احیا کرد. از همان لحظه آغاز بازی، دفاع و بدل هیجان انگیز و دیوانه وار شروع می شود که نتیجه هیجان زیاد و تپش قلب به صورت متوالی را به دنبال دارد! بیشتر گیمرها این سبک را با دفاع و بدل های متعدد می شناسند که در این بازی شاهد مکانیک دیگری هم هستیم؛ مکانیکی که بیش تر در بازی های مبارزه ای چون Mortal Kombat  به چشم می خورد. مکانیک جدید بازی، چند ضرب های پی در پی است که با دیگر بازی های سبک HnS  تفاوت زیادی دارد. در بازی های سرآمد سبک پرطرفدار و خشن HnS ، چند ضرب ها با یک سلاح یا با یک اندام وارد می شوند؛ اما در این بازی، شما می توانید چند ضرب هایی با اندام های مختلفی از بدن خود، چون، دست و پا به صورت متوالی وارد کنید! وجود چالش های مختلفی چون "زون داتسو" یا به دست آوردن امتیاز No Damage  و وجود هوش مصنوعی که تا به حال به خود ندیده ایم؛ گوشه ای از عظمت و جذابیت به خصوص این بازی است که بعداً به وصف و توصیف آن ها خواهیم پرداخت.
از بازی های هم سبک ساخته شده توسط سازنده این بازی یعنی Platinume Games ، می توان به اثر زیبای "بایونتا" اشاره کرد که علاوه بر مکانیک هایی که ذکر شد، مکانیکی چون جاخالی دادن نیز داشت که آن را در بازی های دیگری چون ساخته Capcom  یعنی، سری بازی های DmC  و انحصاری PS3  یعنی سری بازی های God of War  دیده ایم که به مرور زمان کامل و کامل تر شده است؛ ولی بر خلاف انتظار، مکانیکی به نام جاخالی دادن در بازی وجود ندارد و بازی بر پایه دفاع و بدل به پیش می رود. خوشبختانه حذف این مکانیک از این اثر شگفت انگیز، تاثیر چندانی در گیم پلی نداشته و لتمه ای به اکشن بازی وارد نکرده است؛ زیرا سازندگان باور دارند، نباید از میدان جنگ فرار کرد؛ بلکه باید مانند مرد ایستاد و چون یک سامورایی دلیر تا آخرین قطره خون جنگید و از خود دفاع کرد؛ البته اگر مکانیکی همچون فرار در بازی بود، باز هم اثری در پشت سر گذاشتن مراحل نداشت؛ زیرا دشمنان به شدت باهوش و دارای هوش مصنوعی قوی هستند و کوچکترین عکس العملی از شما را کنترل می کنند.
اگر از دسته کسانی هستید که باور دارید، از بهترین بازیکننده های سبک HnS  هستید، حتماً Metal Gear Rising : Revengeance  را بازی کنید، چون هوش مصنوعی دشمنان بسیار قوی کارشده است که شما را وادار می کند تا بگویید؛ "لعنت بر هوش مصنوعی!!!" دشمنان، خشن و فرصت طلب در بازی زیاد است که هرکدام روش خاص خود را برای ضربه زدن دارند. سرعت بسیار زیاد بازی بسیار جالب است و شما را وادار می کند تا بازی را رها نکنید؛ پس اگر موفق شدید بازی را در درجه "خیلی سخت" به پایان برسانید، به خودتان نبالید! زیرا Metal Gear Rising : Revengeance  یک درجه سختی مخفی نیز دارد که لیاقت شما برای بهتر گیمر بودن در سبک HnS  را مشخص می کند!
بازی Metal Gear Rising : Revengeace  دارای نوآوری های فراوانی است؛ همان طور که قبلاً هم گفتیم، "رایدن" توانایی ضربه زدن با دست و پا را دارد؛ به طوریکه وی شمشیر خود را با پای خود گرفته و با آن ضربه می زند. طراحی تغییر موقعیت شمشیر، به خوبی طراحی شده است و چیزی از سرعت بازی نمی کاهد، دیگر نوآوری این بازی، تکه تکه کردن دشمنان است که همانند Blade Mode  می ماند؛ با این تفاوت که در این بازی، این مکانیک با نام "زون داتسو" شناخته می شود. انجام این حرکت حال و هوای خاص خود را دارد که فقط با انجام دادن آن متوجه لذت مخصوصش خواهید شد! برای انجام این حرکت لذت بخش، بازی با این سرعت زیاد، برای لحظاتی آهسته می شود، تا دشمنانتان را با دقت تمام ببرید! "زان داتسو" این اجازه را به شما می دهد تا با نشانه گیری بسیار دقیق قسمتی از بدن دشمن را ببرید و سلول های سوختی را از آن بیرون کشیده و از آن ها به عنوان عوامل انرژی زا استفاده کنید. اگر توانستید، "زان داتسو" را با موفقیت انجام دهید، هم خط سلامتتان پر می شود و هم سلول های ساختی را برای "زان داتسو" بعدی پدید می آورد. این مکانیک به غیر از کاربردهای ذکر شده، کاربرد دیگری هم دارد. این حرکت، این امکان را به شما می دهد تا در آخرین لحظات زندگی "رایدن"، در محاصره تعداد زیادی دشمن خشمگین، امید به زندگی داشته باشید؛ چون می توانید با یک "زان داتسو" سلامت کامل خود را بازیابید! البته اجرای این حرکت خارق العاده، چندان راحت نیست و نیاز به تمرین زیادی دارد تا این مکانیک، ارزش خود را از دست نداده و به حرکتی عادی تبدیل نشود. از دیگر نوآوری ها و چالش های بازی Metal Gear Rising : Revengeance ، می توان به تلاش برای به دست آوردن امتیاز "S"  اشاره کرد؛ مبارزه های ساخته Platinume Games  بسیار سخت و چالش برانگیز و در عین حال ساده هستند. در آموزش های اولیه بازی نیز این تفاوت، به آسانی قابل درک است. مثلاً، در صورت قرمز بودن چشم هایشان، چند ثانیه بعد شما له یا پودر خواهید شد. شما در این حالت دو انتخاب دارید، اول این که از سمتی که حمله صورت می گیرد، از همان اول دفاع بگیرید و یا صبر کنید تا همزمان با حمله دشمن، دفاع کنید؛ تا "رایدن" حمله دشمن را بدل کند؛ اما اگر نتوانستید، همزمان با حمله دشمن دفاع کنید، شما می میرید! همه این انتخاب ها با مدیریت زمان صورت می گیرد که با تمرین متعدد نیز بهبود می یابد. بعد از به پایان رسیدن موفقیت آمیز بدل، شخصیت اصلی بازی، یعنی "رایدن"، یک ضربه محکم وارد می کند که هر دشمنی را گیج می کند تا آماده ضربه تمام کننده باشد. البته انجام این حرکات دل و جرئت زیادی می خواهد تا در مقابل کسانی چون، "سم" یا "مانسون" موفقیت آمیز باشد! برای گرفتن امتیاز S  باید از هر لحظه بازی، نهایت استفاده را کنید. برای گرفتن امتیاز S  در هر مبارزه، باید مجموع امتیازهایتان، حداقل 5000 باشد و برای گرفتن امتیاز S  در مبارزه با غول آخر، باید مجموع امتیازهایتان، حداقل 10000 باشد که بهترین روش برای بیشتر شدن امتیاز، استفاده از چندضرب های پشت سر هم است. از دیگر روش ها برای گرفتن امتیاز S  می توان به No Damage  اشاره کرد که باید هیچ ضربه ای به رایدن وارد نشود، روش دیگر نیز، No Kill  نام دارد که نوعی مخفی کاری به حساب می آید که نباید کسی را بکشید! بهتر است استفاده از اسلحه های بزرگ را نیز از یاد ببرید، زیرا هرچه قدر، روشی که انتخاب می کنید سخت تر باشد، امتیاز بیشتری خواهید گرفت! اما وقتی نوبت به محاسبه امتیازات می رسد، متوجه می شوید که استودیو سازنده، تمام تلاش خود را کرده است تا بازی سخت گیرانه تحویل دهد!



هوش مصنوعی ساخته جدید Platinume Games، بدون شک جزء بهترین هوش های مصنوعی نسل هفتم می باشد و به جرئت می توان گفت با عناوینی چون Bioshock : Infinite  برابری می کند. برای مثال، نجات دادن انسان های اسیر شده، از عوامل آشکار سازنده هوش مصنوعی قوی بازی است! اگر بعد از آزاد کردن مردم اسیر شده، آن ها را بکشید و سپس بی سیم خود را روشن کنید، کلی بد و بیراه خواهید شنید و "کورتنی"، کسی که وظیفه ذخیره بازی را دارد، حاضر نمی شود کار خود را انجام دهد و می توان گفت به طوری از شما قهر می کند که نشانگر ریزه کاری در مبحث هوش مصنوعی است! هوش مصنوعی دشمنان نیز در حد عالی است و به جا و در وقت مناسب، حرکت لازم را انجام می دهند.
طراحی خوب مراحل جذابیت به خصوصی به روند گیم پلی بخشیده و باعث شده است تا بازی به هیچ وجه، روند خطی نداشته باشد. گروه سازنده با طراحی به خصوص محیط و مراحل، حال و هوای علمی-تخیلی، در بازی پدید آورده اند که این گونه صحنه ها در بازی های هم سبک این بازی، غریب است. همین طور، طراحی واسط کاربری HUD  در بازی Metal Gear Rising : Revengeance ، در یک کلام عالی است!
همان طور که قبلاً گفتیم، بازی تعداد زیادی مرحله فرعی دارد که نجات دادن انسان های اسیرشده هم جزئی ازآن هاست که در صورت به پایان رساندن آن ها، با امتیاز خوبی از شما پذیرایی می کند! از ددیگر ماموریت های جانبی، می توان به قطع کردن دست چب دشمنان اشاره کرد که جوایزی چون کلاه گیس و سلول های سوختی در پی دارد!
بازی تعدادی اچیومنت (Achievement) نیز دارد که به صورت کاملاً حرفه ای طراحی شده اند و کمک خاصی به گیم پلی بازی کرده اند که در ادامه تعدادی از اچیومنت ها را مورد بررسی قرار خواهیم داد:
لیست اچیومنت ها :
Steel Tail  : همان طور که گفتیم ضربه هایی که "رایدن" به دشمنان وارد می کند، بسیار سنجیده و برنامه ریزی شده وضربه های دشمنان نیز نسبت به فاصله متغیر هستند؛مثلاً، اگر در نزدیکی یکی از Metal Gear ها بایستید، او یک ضربه سر به شما می زند و اگر درفاصله زیادی از آن ها قرار بگیرید، از پلاسمای مذاب خود استفاده خواهد کرد! برای به دست آوردن این اچیومنت باید در فاصله ای بین فاصله های ذکر شده قرار بگیرید، در این صورت، Metal Gear ها دور خود می چرخند وبا دمشان ضربه می زنند که اگه در مقابل حملات آن ها دفاع کنید، "رایدن" وارد حالت Blade Mode  می شود و دم متال گیر را قطع می کند!
Becoming Lighting God : بدون شک سخت ترین اچیومنت این بازی، اچیومنت Becoming Lighting God  می باشد؛ زیرا برای باز کردن آن باید در درجه Revengeance  که سخت ترین درجه بازی است، در تمام مراحل امتیازS  بگیرید! بهتر است بدانید با از قلم انداختن حتی یک مبارزه هم موفق به دریافت امتیاز S نخواهید بود! حال اگردر تمام مبارزات هم امتیاز S بگیرید، باز هم اچیومنت باز نخواهد شد؛ زیرا باید در مبارزات مخفی هم که وجود دارند، امتیاز S بگیرید! مشکل بعدی هم این است که مرحله آخر، آخرین مرحله ای باشد که در آن امتیاز S دریافت می کنید؛ به طوریکه نمی توانید بعد از اتمام بازی، مراحلی که موفق به دریافت امتیاز S نشده اید را دوباره بازی کنید!
A Lover Not A Fighter : برای به دست آوردن این اچیومنت، باید 10 مبارزه را بدون کشتن حتی یک نفر پشت سر بگذارید که بهترین روش برای به پایان رساندن این کار، استفاده از "کاتانای چوبی" است. برای به دست آوردن "کاتانای چوبی"، باید 5 سایبورگ (Cyborg) مخفی در کارتن ها را بکشیدف این کار هم به خودی خود مشکلات خاص خود را دارد، مثلاً، کارتن ها فط در مراحل اول، دوم، سوم، چهارم و هفتم در دسترس هستند. اگر موفق به، به دست آوردن این اچیومنت شدید، دشمنانتان کشته نمی شوند؛ بلکه بی هوش می شوند!
What Doesn't Kill You? : برای باز شدن این اچیومنت، باید 10 بار پشت سرهم حملات دشمنان را دفع کنید که کار چندان سختی نیست. برای این کار می توانید هنگامی که دشمنان در حال بازیابی سلامتشان هستند، به آن ها ضربه وارد کنید تا آن ها نیز حمله شما را دفع کنند، در این حالت می توانید با دفاع های بی نقصتان، اچیومنت را باز کنید!
گیم پلی بازی همچون دیگر بخش های بازی از جمله، گرافیک و موسیقی و... در حد عالی می باشد؛ ولی بازی گیم پلی بازی، یک مشکل اساسی دارد، مشکل بازی این است که برای انتخاب سلاح دیگر باید به منوی خاصی رفت و سپس به بازی ادامه داد! ولی با این حال، این بازی توانسته با نوآوری های به خصوص خود انتظارات گیمرها و منتقد ها را برآورده کند؛ حتی می توان گفت که گیم پلی بازی فراتر از انتظارات آقای "هیدئو کوجیما" است!

سخت تر از سخت ترین را تجریه کنید!

منتشر کردن محتوای قابل دانلود یا همان DLC برای بازی های مشهور و موفق، کار بسیار رایجی است که نتایجی چون، افزایش سود گروه سازنده و ناشر، افزایش امکانات بازی و رفع برخی از باگ های بازی را به دنبال دارند که Platinume Games  هم این سنت را به جا آورده است! این طور که پیداست، از همان ابتدا، استودیو سازنده، فکر ساخت محتوای قابل دانلود را کرده بود؛ زیرا محتوای قابل دانلود Metal Gear Rising  از همه لحاظ عالی است و نگرش دیگری نسبت به بازی دارد.
برای این محتوای قابل دانلود، دو نوع روند داستانی کاملاً مجزا و جدا از هم طراحی شده است که در آن سرگذشت دو تن از مهمترین شخصیت های منفی و ضدقهرمان ها را دنبال می کنیم، شخصیت نخست "بلید وولف" (Blade Wolf) است؛ همان رباتی که شباهت زیادی به سگ های ما کنونی داشت؛ البته این موجود بسیار قوی تر، خشن تر و باهوش تر از سگ های ماست! خط داستانی مربوط به "بلید وولف" زندگی جالب خود شخصیت و "میسترال" را بازگو می کند. مراحلی که توسط "بلید وولف" دنبال می شوند، به سبک مخفی کاری هستند و حتی می توانید بدون یک بار دیده شدن مبارزه ها را پشت سر بگذارید! برخلاف بازی اصلی که امتیازاتی چون No Kill  و No Damage  وجود داشت، در این محتوای قابل دانلود هیچ خبری از آن ها نیست و شاهد امتیازات دیگری هستیم؛ یکی از این امتیازات، No Alert  می باشد که عاملی برای تمایل به مخفی کاری به حساب می آید. امتیاز دیگر با نام Ninja Kill  شناخته می شود که به وسیله آن می توان دشمنان خود را با مخفی کاری کشت، صحنه بسیار غریبی که در بازی های HnS  دیده نشده بود!


شخصیت دیگر "استریم سام" است که بیشتر با نام خلاصه "سام" شناخته می شود. اگر تا به حال فکر می کردید که شخصیتی سریع تر با مبارزاتی دیوانه وار تر از "رایدن" وجود ندارد، سخت در اشتباه هستید؛ زیرا مبارزات "سام" بسیار دیوانه وار تر و سریع تر از مبارزات "رایدن" است! در خط داستانی مخصوص "سام" اطلاعاتی از زندگی وی و چگونگی ملحق شدنش به گروه تروریستی  Desperado  شرح داده می شود. "سام" بسیار سریع تر از "رایدن" است و قابلیت دوبار پرش (Double-Jump) هم دارد. از دیگر قابلیت های "سام" می توان به توانایی اش برای تحریک دشمنان به حمله اشاره کرد که با نام "Taunt" شناخته می شود. اگر دشمنان خود را تحریک به حمله کنید، آن ها ضرباتی بسیار قوی تر و خشن تر وارد خواهند کرد که توانایی دفاع یا بدل را در مقابلشان نخواهید داشت!



از دست ندهید!!!

بازی Metal Gear Rising : Revengeance ، ساخته جدید استودیو خوش نام Platinume Games  که عناوینی موفق چون "بایونتا" را در کارنامه خود دارد، توانسته با استفاده از تجربیات گذشته خود و استفاده از جدیدترین تکنولوژی های روز دنیا، اثری بی همتا و به یادماندنی پدید آورد و آوازه خود را به گوش تمام گیمرهای جهان برساند. این بازی می تواند گزینه خوبی برای انتخاب نه تنها گیمرها، بلکه کسانی که به طور کاملاً عادی دنیای گیم را دنبال می کنند باشد؛ زیرا بازی از بیشتر سبک های پرطرفدار، چون، سکوبازی، اکشن سوم شخص HnS و ... پیروی می کند و توانسته با گردآوری این سبک ها به طور کاملاً حرفه ای، به عنوان اثری کاملاً بی نقص شناخته شود!

نقاط مثبت بازی : گرافیک بصری جالب _ گیم پلی فوق العاده جذاب _ شخصیت پردازی عالی _ تنوع خوب سلاح ها_ نوآوری های خلاقانه _ هوش مصنوعی بسیار قوی _ اجرای بازی در 60 فریم بر ثانیه _عدم وجود کوچکترین باگ

نقاط منفی بازی : عدم دسترسی به سلاح ها به نحو احسن و دیگر هیچ!

نمرات داده شده به بازی توسط نویسنده :

داستان : 8
گرافیک : 9
موسیقی : 9
گیم پلی : 10
نمره کل : 9


باتشکر از دوست عزیزم محمد رضا سلطان حسینی، یه خاطر کمک ها و راهنمایی هایشان واز شما کاربران گیمفا که مقاله من را با شکیبایی کامل مطالعه کردید!

این مقاله بیش تر از 5500 کلمه می باشد؛ پس لطفاً با ذکر دقیق منبع و نام نویسنده، کپی برداری کنید.
باتشکر : علی یوسف زاده

[nathan drake]

اول یه تبریک بهت بگم خوب نوشتی
دوم اینکه من خیلی از این بازی خوشم میاد و خیلی هم دوسش دارم.بازی ای که رو 60 فریم هستش و رایدن نقش اولش باشه مگه میشه بد باشه؟
مرسی بابت مقاله و خسته نباشید

[PicaSSO]

اول یه تبریک بهت بگم خوب نوشتی
دوم اینکه من خیلی از این بازی خوشم میاد و خیلی هم دوسش دارم.بازی ای که رو 60 فریم هستش و رایدن نقش اولش باشه مگه میشه بد باشه؟
مرسی بابت مقاله و خسته نباشید

 

ممنونم! من هم به خاطر حضور "آقای هیدئو کوجیما" نقد بازی رو نوشتم![img]images/smi/s0 (24).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img]

[Amir Fenix]

1 ساعت اول رو که بازی کردم فهمیدم معرکس! باس فایت های خیلی خوب و قوی ای هم داشت، گرچه که من هنوز سر باس فایت آخر بازی گیر کردم [img]images/smi/s0 (66).gif[/img][img]images/smi/s0 (43).gif[/img]

سپاس بابت نقد زیبا، هنوز نخوندم تموم شد دوباره نظر میدم [img]images/smi/s0 (74).gif[/img]

[Farhan]

آفرین خوب بود اما نکته ای توی نقد هات بود اونم این هستش که اسامی رو به جای فارسی نوشتن انگلیسی بنویس . ممنون [img]images/smi/s0 (74).gif[/img]

در ضمن من چه کاره بودم این وسط [img]images/smi/s0 (34).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img]

---

1 ساعت اول رو که بازی کردم فهمیدم معرکس! باس فایت های خیلی خوب و قوی ای هم داشت، گرچه که من هنوز سر باس فایت آخر بازی گیر کردم [img]images/smi/s0 (66).gif[/img][img]images/smi/s0 (43).gif[/img]

سپاس بابت نقد زیبا، هنوز نخوندم تموم شد دوباره نظر میدم [img]images/smi/s0 (74).gif[/img]

 

 امیر دست به تقلب شو [img]images/smi/s0 (25).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img]

[PicaSSO]

آفرین خوب بود اما نکته ای توی نقد هات بود اونم این هستش که اسامی رو به جای فارسی نوشتن انگلیسی بنویس . ممنون [img]images/smi/s0 (74).gif[/img]

در ضمن من چه کاره بودم این وسط [img]images/smi/s0 (34).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img]

---

1 ساعت اول رو که بازی کردم فهمیدم معرکس! باس فایت های خیلی خوب و قوی ای هم داشت، گرچه که من هنوز سر باس فایت آخر بازی گیر کردم [img]images/smi/s0 (66).gif[/img][img]images/smi/s0 (43).gif[/img]

سپاس بابت نقد زیبا، هنوز نخوندم تموم شد دوباره نظر میدم [img]images/smi/s0 (74).gif[/img]


 

 امیر دست به تقلب شو [img]images/smi/s0 (25).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img]

 

خیلی سعی کردم تا انگلیسی بنویسم؛ ولی مشکل این بود که می ترسیدم املاشون رو اشتباه بنویسم و آبرو ریزی بشه!!![img]images/smi/s0 (30).gif[/img][img]images/smi/s0 (25).gif[/img]
نقش تو هم تمدید مدت زمانی که بهم داده بودن بود دیگه!![img]images/smi/s0 (24).gif[/img]

---

دستت درد نکنه عالی بود اما غول مرحله اخرش رو من موندم هنوز[img]images/smi/s0 (83).gif[/img][img]images/smi/s0 (83).gif[/img][img]images/smi/s0 (83).gif[/img] همون یارو چاقه[img]images/smi/s0 (45).gif[/img]

 

من خودم وقتی برای بار اول دیدمش، با خودم گفتم که این می خواد چی کار کنه؟!![img]images/smi/s0 (60).gif[/img] اما وقتی باهاش مبارزه کردم......!!!

[White Fang]

عالی بود. دستت درد نکنه. فقط یه چیزی، قبل از فرستادن رو فروم چند بار مقالت رو بخون که ایرادات نگارشی و لغویش رو برطرف کنی [img]images/smi/s0 (74).gif[/img][img]images/smi/s0 (24).gif[/img]

[sasmsung]

ممنون نقدت خوب بود [img]images/smi/s0 (74).gif[/img]
بازي خوبه اما نه در اين حد [img]images/smi/s0 (86).gif[/img]
گرافيك خوب بود ولي عالي نبود [img]images/smi/s0 (86).gif[/img]
باگ هم زياد داشت [img]images/smi/s0 (66).gif[/img]
در كل نمره خيلي زيادي دادي [img]images/smi/s0 (86).gif[/img]
ولي به هر حال ممنون [img]images/smi/s0 (74).gif[/img]

[PicaSSO]

ممنون نقدت خوب بود [img]images/smi/s0 (74).gif[/img]
بازي خوبه اما نه در اين حد [img]images/smi/s0 (86).gif[/img]
گرافيك خوب بود ولي عالي نبود [img]images/smi/s0 (86).gif[/img]
باگ هم زياد داشت [img]images/smi/s0 (66).gif[/img]
در كل نمره خيلي زيادي دادي [img]images/smi/s0 (86).gif[/img]
ولي به هر حال ممنون [img]images/smi/s0 (74).gif[/img]

 

اول شما بگید که با کدوم کنسول بازی کردین، چون متفاوته و توی نقد هم توضیح دادم!
آیا می دانید، سری بازی های Metal Gear کم باگ ترین بازی های جهان هستند؟!
به نظرم جذابیت خودش توی بازی، تاثیر به سزایی داره! بازی خیلی خیلی خوبی هم هست و به خاطر نوآوری هاش نمرات بیش تر از این هم گرفته![img]images/smi/s0 (24).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img]

[dark_prince277]

خیلی جالب بود. به خصوص تیتر بندی پاراگراف ها. خوشمان آمد [img]images/smi/s0 (43).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img]