10-09-2015, 07:50 PM
باز هم هفتهای دیگر و سینما+ دیگر، بعد از قسمت گذشته که به شدت به میل بسیاری از کاربران سایت خوش آمد تیم سینما+ نهایت تلاش خود را نموده است تا در این شماره نیز مانند گذشته به روند قدرتمند خود ادامه دهد. شاید هیجان زده شده باشید تا بدانید چه مواردی را برای شما در این شماره آماده کردهایم، اول از همه با نقد و بررسی فیلم Sicario و انیمیشن Inside Out درخدمت شما هستیم. نگاهی ویژه و اختصاصی به آخرین تریلر پخش شده از فیلم The Revenant خواهیم داشت. بخش باکس افیس و اخبار نیز مانند هفتههای گذشته حضور دارند پس منتظر چه هستید در این شماره نیز همراه ما باشید تا آخر هفته خوب و سینمایی داشته باشید.
نقد و بررسی فیلم Sicario
محمد رضا صحرایی
لایه بندی خشونت از دید Denis Villeneuve
پوستر رسمی فیلم Sicario
نام: Sicario
نویسنده : Taylor Sheridan
کارگردان : Denis Villeneuve
بازیگران : Emily Blunt، Benicio Del Toro، Josh Brolin
مدتزمان : ۱۲۱ دقیقه
ردهبندی سنی : R (مناسب برای افراد بالای ۱۷ سال)
ژانر : اکشن- جنایی
——————————————————————————–
Denis Villeneuve، کارگردان خلاق کانادایی میباشد که بعد از ساخت دو اثر Prisoners و Incendies که از بهترین آثار تاریخ سینما شناخته میشوند، حال با ساخت Sicario بازهم توانسته یک اثر خوشساخت و مفهومگرا را به سینماها بیاورد. Sicario در زبان مکزیکی به جنایتکارانی گفته میشود که دارای شهرت مخصوص به خود باشند ولی در زبان فارسی نمیتوان چندان واژه مشخصی را به عنوان معنی این کلمه مشخص نمود همچنین این فیلم نامزد دریافت نخل طلای مراسم کن ۲۰۱۵ بود. بعد از یک معرفی کلی در مورد خود فیلم و کارگردان آن خوب است که به تحلیل این فیلم که مطمئنا یکی از بهترین آثار سال میباشد بپردازیم.
Denis Villeneuve با Sicario بازهم توانسته یک اثر خوشساخت و مفهومگرا را به سینماها بیاورد.
داستان فیلم در مورد شخصی به نام کیت میسر (Emily Blunt) که از مامورین سازمان FBI میباشد، شخصی که در اصول کاری خود بسیار به اخلاق پایبند است و از خشونت دوری میکند. حال او به یک گروه مرزبانی ویژه میپیوندد که هدف کلی این گروه منهدم کردن یک کارتل خرید و توزیع موارد مخدر و رییس آنها میباشد ولی اعضای این گروه از جمله مت (Josh Brolin) و فرد خاص و مرموزی به نام آلخاندرو (Benicio Del Toro) که از اعضای این گروه ویژه میباشند چندان به گرههای اخلاقی پایبند نبوده و به شدیدترین، خشنترین و بدترین شکل ممکن با اعضای گروههای کارتل برخورد میکنند. حال حضور کیت در این گروه اتفاقات بسیاری را برای او به همراه دارد…
Denis Villeneuve کارگردانی است که تبحر خاصی در نشان دادن علل خشونت و بررسی آن دارد، Villeneuve پیش از این نیز در ساخته قبلی خود بهخصوص فیلم Prisoners به بهترین شکل ممکن توانسته بود به علل بروز خشونت و اتفاقات قبل و بعد از آن بپردازد و به بهترین شکل ممکن به موشکافی تکتک لایههای آن بپردازد. او در Prisoners که بهترین اثر این کارگردان در کارنامه هنری خود میباشد به بهترین شکل ممکن توانسته بود روند تبدیل پدری که فرزند خود را گم کرده و خشم تمام وجود او را فرا گرفته است به هیولایی غیر قابل کنترل و بیرحم را به بهترین شکل ممکن به تصویر بکشد. Sicario (سیکاریو) نیز دنبالهای بر روش مورد علاقه Denis Villeneuve است، اثری که واژه خشم را اینبار در فضایی بسیار گستردهتر و با خشونتی افسار گسیختهتر به تصویر میکشد.
داستان فیلم گروه ویژه پلیسی را به تصویر میکشد که برای از بین بردن اعضای گروه کارتل از هر روش غیرمتعارفی استفاده میکنند.
Sicario برخلاف دیگر فیلمهای Denis Villeneuve در محیطهای شهری جریان ندارد و روند داستان به مرزهای آمریکا و مکزیک و خشونت بینهایت زیاد و بالای بین کارتلهای حاضر در میان مرزهای این دو کشور کشیده شده است. داستان فیلم گروه ویژه پلیسی را به تصویر میکشد که برای از بین بردن اعضای این گروه از هر روش غیرمتعارفی استفاده میکنند که این سورفتارها منجر به کشف حقایق تلخی در ادامه داستان میشود.
فیلمنامه توانسته به خوبی داستان ساده ولی پرکشش خود را به صورت متداول توسعه دهد و در این بین کاملا به اصول نگارش فیلمنامه پایبند باشد. Taylor Sheridan که تا قبل از نگارش فیلمنامه این اثر از او به عنوان بازیگر سریال Sons of Anarchy یاد میشد به خوبی توانسته پازلهای مختلفی که به عنوان پیکره یک اثر سینمایی شناخته میشود را به بهترین شکل ممکن در کنار یکدیگر قرار دهد. Sicario شخصیتهای متنوع و بسیاری را ندارد بنابراین بیشترین توسعه شخصیتها در تعامل میان کیت و سایر اعضای تیم عملیات ویژه از جمله مت و آلخاندرو میباشد. همین تعداد کم شخصیتها به Taylor Sheridan بهترین فرصت ممکن را داده است تا هر چه بهتر بتواند لایهها مختلف شخصیتها را را در روند داستان قرار دهد.
Emily Blunt در نقشی که چندان با ظاهر و سبک او هماهنگی ندارد به بهترین شکل ممکن ظاهر شده است.
اصلیترین و محوریترین شخصیت فیلم کیت است، زنی که در میان دنیای تبهکاران و بیقانونی ماموران مرزی گرفتار شده است و هر چه روند داستان به سمت جلو میرود شاهد افزایش فعالیتهای غیرقانونی ماموران نیز هستید. Sicario پیچشهای جذاب و بسیار غافلگیر کنندهای در روند داستان خود ایجاد میکند و همین موضوع تماشاگران را به بهترین شکل ممکن تا انتها همراه با خود میکند. مورد بعد تعلیق استاندارد و جذاب فیلم است که Taylor Sheridan در مدیریت آن وسواس زیادی به خرج داده و همین موضوع باعث شده تا تماشا تا آخرین دقیقه فیلم بر روی صندلی خود میخکوب شده و به بهترین شکل ممکن فیلم را دنبال نماید.
Sicario پیچشهای جذاب و بسیار غافلگیر کنندهای در روند داستان خود ایجاد میکند و همین موضوع تماشاگران را به بهترین شکل ممکن تا انتها همراه با خود میکند.
سناریو نوشته شده توسط Taylor Sheridan در پرداخت شخصیتهای متنوع داستان به هیچ عنوان کوتاهی نمیکند و هیچ یک از این شخصیتها را به حال خود رها نکرده است. فیلم به آرامی دنیای اطراف تمامی شخصیتها را به تصویر میکشد بهطوری که هیچ سوالی در ذهن مخاطب ایجاد نشود. Sicario از حیث پرداخت به شخصیت ها به هیچ عنوان نمیتواند خود را به سطح فیلم Prisoners برساند ولی با این حال داستان این اثر برای یک فیلم در ژانر اکشن- جنایی یک موفقیت کامل محسوب میشود.
حال به بخش فنی این اثر میرسیم. مورد اول فیلمبرداری بینقص Roger Deakins میباشد به هر حال از شخصی که بیش از این ۱۱ بار نامزد جایزه اسکار شده بود انتظاری بیش از این نمیرود! به احتمال فراوان باز هم شاهد نامزد شدن Roger Deakins به خاطر فیلمبرداری این اثر باشیم. موسیقی فیلم نیز توسط Jóhann Jóhannsson ساخته و تنظیم شده است که در تمامی صحنههای اکشن و پر از تعلیق به راحتی باعث افزایش اضطراب مخاطب میشود و هماهنگی بسیار مناسبی با ضرباهنگ فیلم دارد.
بازیگران اصلی فیلم به بهترین شکل ممکن از پس کار خود برآمدهاند.
بازیگران اصلی فیلم نیز به بهترین شکل ممکن از پس کار خود برآمدهاند. Denis Villeneuve از جمله کارگردانی میباشد که تبحر خاصی در بازی گرفتن از بازیگران خود دارد، Emily Blunt در نقشی که چندان با ظاهر و سبک او هماهنگی ندارد به بهترین شکل ممکن ظاهر شده است و از سوی دیگر Josh Brolin در نقش فردی نظامی که چندان به اصول اخلاقی پایبند نیست بازی بسیار زیبایی را از خود نشان داده است. مطمئنا بهترین بازیگر فیلم Benicio Del Toro میباشد او اینبار نقشی را عهده دار شده است که در چند سال اخیر اثبات کرده که در اجرای آن جزو بهترینها میباشد. Benicio Del Toro در نقش آلخاندرو فردی مرموز، بی رحم و شکستخورده است و مطمئنا از دلایلی میباشد که شما را تشویق به دیدن این فیلم میکند.
مطمئنا بهترین بازیگر فیلم Benicio Del Toro میباشد او اینبار نقشی را عهده دار شده است که در چند سال اخیر اثبات کرده که در اجرای آن جزو بهترینها میباشد.
مطمئنا Sicario از بهترین آثار ژانر اکشن- جنایی سال میباشد، فیلمی که در روند کنترل داستان خود کاملا بینقص عمل میکند و هیچ یک از عوامل داستان خود را بیربط فدا نمیکند. Sicario به بهترین شکل ممکن ایده خشونت علیه خشونت را به رخ همگان میکشد و در نهایت تصمیمگیری را بر عهده تماشاگر میگذارد. Denis Villeneuve به جای دستور دادن به ببینده و دیکته کردن عوامل مورد دلخواه خود، مخاطب را درمیان انبوهی از لحظات ویرانگر قرار میدهد و این اجازه را میدهد تا مخاطب با لایههای خشونت آشنا شود و پیام نهایی فیلم را به خوبی دریافت و درک کند.
در انتها Sicario را در لیست بلندبالای بهترین فیلمهای سالتان قرار دهید و برای دیدن آن لحظه شماری نمایید.
امتیاز: ۱۰/۱۰
کاور بسیار زیبا و خلاقانه فیلم Sicario (امیدوارم این پوستر نمونه خوبی برای طراحان سینمای کشورمان باشد.)
نقد و بررسی انیمیشن Inside Out
ابراهیم ثمرصفا
درون و بیرون من
یقینا همه ما خاطره های زیادی با آثار بسیار زیبای استودیو انیمیشن سازی پیکسار داریم. استودیو های حرفه ای دیگری نیز در این عرصه فعالیت میکنند اما نکته ای که باعث محبوبیت بالای پیکسار شده، عمومی بودن مضمون انیمیشن های این کمپانی است.
پوستر رسمی انیمیشن Inside Out
تا کنون هیچ استودیویی موفق نشده است که به مانند پیکسار آثاری خلق نماید که مخاطبان مختلف را جذب کند. از همان ابتدای کار، دیزنی و پیکسار علاقه داشتند آثاری را بسازند که بزرگسالان و کودکان به یک اندازه از آنها لذت ببرند.
به عنوان مثال، انیمیشن شاهکار Toy Story 3 را در نظر بگیرید. این انیمیشن جذاب به سادگی کودکان را جذب می کند و یک ماجراجویی بسیار مهیج برای آنها محسوب میشود. در سمت دیگر، Toy Story 3 برای بزرگسالان و افرادی که قسمت های قبلی را مشاهده کرده اند، یک اثر آرامش بخش محسوب میشود که یاد آور خاطرات شیرین دوران کودکی است.
انیمیشن Inside Out به مانند داستان اسباب سازی ۳ از عمق زیادی برخوردار است و کیفیت بسیار بالایی دارد. سازندگان در انیمیشن Inside Out وارد مقوله های روانشناختی شده اند. این نکته ممکن است باعث شود که مخاطبان خردسال چندان از این انیمیشن استقبال نکنند. سازندگان این اثر که سابقه ساخت انیمیشن های زیبای کارخانه هیولاها و Up را در کارنامه کاری خود دارند، تلاش کرده اند تا با استفاده از موقعیت های پر هیجان، کمدی و خانوادگی افراد نوجوان را نیز هدف قرار دهند. با این وجود، این انیمیشن یکی از پیچیده ترین آثار پیکسار به شمار میرود.
سازندگان به احساسات جان بخشیده اند و از نگاه آنها موضوعاتی نظیر شخصیت انسان و نحوه شکل گیری خاطرات را بررسی مینمایند.
سازندگان به احساسات جان بخشیده اند و از نگاه آنها موضوعاتی نظیر شخصیت انسان و نحوه شکل گیری خاطرات را بررسی مینمایند. این ۵ شخصیت بسیار زیبا طراحی شده اند و مخاطب را تا انتها پای انیمیشن نگاه خواهند داشت. این اثر زیبای پیکسار به نوعی ادای دینی به آقای Hayako Miyazaki، کارگردان با تجربه ژاپنی، محسوب میشود. اگر به انیمه های ژاپنی علاقه داشته باشید، بدون شک آثار بسیار زیبای استودیو Ghibli را نیز مشاهده کرده اید. ساخته جدید پیکسار شباهت زیادی به ساخته های این استودیو دارد.
شخصیت اصلی داستان یک دختر بچه معمولی به نام Riley است که Kaitlyn Dias وظیفه صداگذاری او را بر عهده داشته است. او به همراه مادر و پدرش که به ترتیب توسط Diane Lane و Kyle MacLachlan صداگذاری شده اند به دلیل موارد کاری به منطقه Bay Area نقل مکان کرده است. Riley از این موضوع به شدت ناراحت است و دچار یک حالت افسردگی شده است.
تا کنون هیچ استودیویی موفق نشده است که به مانند پیکسار آثاری خلق نماید که مخاطبان مختلف را جذب کند.
او از این بابت که از دوستان، خانه قدیمی و تیم هاکی دور شده است غمگین است و با این حال سعی میکند که نسبت به این تغییرات نگاهی خوش بینانه داشته باشد، اما انجام دادن چنین کاری برای او دشوار است. هرچند که بخش هایی از داستان از نگاه Riley روایت می شود، اما روایت داستان در داخل ذهن او به اوج میرسد. جایی که پنج احساس متفاوت او را مشاهده میکنیم. این پنج شخصیت بامزه باعث به وجود آمدن حالت های مختلف در Riley میشوند. آنها حالت های رفتاری او را کنترل میکنند. خاطرات او را سازماندهی میکنند و بر روی اعمالش تاثیر میگذارند.
این شخصیت ها که زرد، آبی، بنفش، قرمز و زرد رنگ هستند به ترتیب مربوط به حس های خوش بینی، نا امیدی، ترس، عصبانیت و انزجار میباشند. زمانی که حس های شادمانی و افسردگی به شکلی غیر عمدی از اتاق کنترل ذهن رایلی خارج میشوند، همه چیز به هم میریزد. در مجموع، ریتم روایت بازی افت و خیز های به موقع و مناسبی دارد و این نکته از خسته شدن بیننده جلوگیری خواهد کرد.
سازندگان سعی کرده اند که بحث های پیچیده و تخصصی روانشناسی را به شکلی ساده و قابل فهم در Inside Out نمایش دهند. در حقیقت، داستان بدون اینکه ذره ای از جذابیت خود را از دست دهد، به شیوه ای زیرکانه وارد حیطه های تخصصی و چند لایه میشود و ممکن است خیلی از مخاطبان متوجه این موضوع نشوند. داستان بازی وقایع ناخوشایندی که پس از رفتن شادی و نا امیدی برای شخصیت فرد رخ خواهد داد را به تصویر میکشد. در اینجا رایلی دچار یک نقصان بزرگ در زمینه شخصیت میشود و توانایی ارتباط برقرار کردن با سایرین را از دست میدهد و تمامی این موارد باعث میشود که در نهایت تصمیم به فرار بگیرد.
شخصیت منفی در انیمیشن Inside Out وجود ندارد. چنین نکته ای در فیلم های مشابه یک موضوع معمولی محسوب میشود اما تا به حال به ندرت در انیمیشن ها شاهد چنین موردی بوده ایم و نویسندگان معمولا علاقه دارند که یک داستان سیاه و سفید را خلق نمایند. خوشبختانه این موضوع در رابطه با Inside Out صدق نمیکند و نابود شدن یک شخصیت منفی را در انتهای قصه مشاهده نمیکنیم. اینجا همه چیز مربوط به احساساتی است که سعی دارند کنترل وضعیت را در دست گیرند و تعادل را باری دیگر برقرار کنند.
استایل هنری انیمیشن شباهت زیادی به دیگر آثار پیکسار دارد.
استایل هنری انیمیشن شباهت زیادی به دیگر آثار پیکسار دارد. با این وجود، طراحان در بعضی از موقعیت ها به مانند برخی از انیمیشن های امروزی توجه بیشتری به واقعیت کرده اند و تا حدودی متفاوت ظاهر شده اند. در واقع، Inside Out از نظر ظاهری تفاوت های نسبتا محسوسی با سایر انیمیشن های پیکسار دارد و هویت مستقلی دارد. این نکته بسیار خوبی است زیرا در سال های اخیر تنوع آن چنانی در طراحی هنری انیمیشن ها مشاهده نمی شود و سازندگان علاقه خاصی به نوآوری ندارند و ترجیح می دهند که از یک دستور العمل جواب پس داده استفاده نمایند.
همانطور که میدانید، در سال های اخیر پیکسار تا حدودی افت کرده است و میزان آثار متوسط استودیو افزایش پیدا کرده است. البته در این میان شاهد انتشار انیمیشن های جذاب و با کیفیتی نیز بوده ایم. باید گفت که پیکسار موفق شده است تا با ساختن Inside Out به مسیر درست باز گردد. مسیری که برای مدت زمان نسبتا زیادی به فراموشی سپرده شده بود. البته یک نگرانی در رابطه با انیمیشن Inside Out وجود دارد و آن هم سنگین بودن محتوای انیمیشن برای کودکان است. برای درک کامل این اثر، باید از قوه تفکر خود استفاده نمایید.این موضوع از نظر هنری عالی محسوب میشود اما ممکن است که بر روی میزان فروش انیمیشن نیز تاثیر منفی بگذارد. امیدواریم که چنین اتفاقی رخ ندهد زیرا Inside Out یکی از بهترین انیمیشن هایی است که در چند سال اخیر تولید شده است. در پایان لازم به ذکر است که این انیمیشن موفق به دریافت امتیاز ۳٫۵ از ۴ از طرف جیمز براردینلی، منتقد مشهور، شده است.
Inside Out یکی از بهترین انیمیشن هایی است که در چند سال اخیر تولید شده است.
سياستمدار انسانها را به دو دسته تقسيم ميكند: ابزار و دشمن.
يعني فقط يك طبقه را ميشناسند و آن هم دشمن است.