(02-10-2016, 11:26 PM)Mohammad Reza Sahraee نوشته است: درود به حمزه عزیز و دوست داشتنی درود بر صحرایی عزیز
راستش دلم نیومد که رو صندلی داغ باشی ازت سوال نپرسم و این اولین باری هست که از کسی سوال می پرسم چون دلایل خاص خودم رو دارم دمت گرم
خب استارت بزنیم مقدمه رو بزاریم کنار
- بهترین فیلم (هایی) که تا الان دیدی؟ تقریباً همه ی فلمای نولان به غیر از ممنتو، بییشتر فیلمای اسکورسیزی، سری گادفادر، کازابلانکا، در ویل بی بلاد، فارست گامپ، پیانیست و...
- بهترین سریال (هایی) که تا الان دیدی؟ گیم آو ترونز، فارگو، هوم لند و بریکینگ بد
- بهترین بازی (هایی) که تا الان انجام دادی؟ حضور ذهن ندارم + سوالات قبلی یه اشاره هایی کردم فک کنم
- علاقت به کتاب خوندن در چه حدی هستش و بهترین کتابی که تا الان خوندی کدوم بوده؟ اگه زیادی از فیلم و سریال و بازی زده بشم میرم کتاب میخونم... البته خیلی کم پیش اومده. آثار تالکین رو کم و بیش خوندم، یه سری کتاب دیگه رو هم نصفه خوندم... در کل اگه حس و حالش بیاد آره کتاب هم میخونم.
- (سوالی که شخصی هست و اگه خواستی نیازی به جواب نیست) سن و گرایش تحصیلی؟
- چرا فعالیت در گیمفا رو انتخاب کردی (مدیریت در یک زمان خاص) و هنوز هم گاهی یک دستی به تاپیک ها می کشی؟ چون فک کنم دومین سایتی بود که توش با دنیای گیم آشنا شدم. (اولیش پکید رفت)
- علاقت به موزیک چطوره؟ چه سبک؟ چه خواننده یا گروهی در صدر علایقت قرار داره؟ موزیک هم تو اوقات بیکاری در حال گوش دادنم. راک رو بیشتر از بقیه سبک ها می پسندم. توی صدر علایقم نیروانا، کوئین و لد زپلین هستن. رپ هم گاهی اوقات گوش میدم.
- چند بازی و فیلم "masterpiece" که به شدت روت تاثیر گذاشته رو نام ببر؟ از لحاظ روانی اگه بخوام در نظر بگیرم که Bioshock و Dark Souls توی بازی ها (البته بخاطر سختی دارک سولز رو مثال نزدم به خاطر جو و اون نکته های درونش گفتم. ) و Requiem For A dream توی فیلم ها (اصن بعد دیدن این فیلم تا یه مدتی حال درستی نداشتم!) از لحاظ احساسی هم Brothers و Cod MW 2 و نسخه اول مافیا توی بازی ها و Titanic و Blood Diamond توی فیلم ها...
نظرت در مورد کاربرای سایت و فروم؟ نو کامنت
- نظرت در مورد تیم فعلی و عملکردی که دارند؟ پیگیر نیستم
- پیشنهاد یا انتقادی نداری که بتونه سازنده باشه؟ //
خب تا این جا که سوالات عادی بوده شاید برخی از اون ها رو بالا هم جواب داده باشی بهتره کمی بریم سراغ سوالات عجیب که کمی صندلی داغتر کنه!
- چرا همه ما به آرزوهایی فکر می کنم که می دونیم هیچ وقت نمی تونیم به اون ها برسیم و شاید در نهایت چیزی جز رنجش رو برای ما نداشته باشه؟ چون نیاز های خودمونو به وسیله فکر کردن بهشون برطرف کنیم؟ نمیدونم والا! بعضی چیزا هستن که کلاً نمیشه به دستشون اورد...
- چرا انسان هایی که تو جامعه راحت می بینی هنوز هم نمی تونن فلسفه حقیقی زندگی رو درک کنند و به قول خودشون در حال جمع کردن ثواب برای دنیای هستن که از نظر من وجود نداره؟ چرا هنوز درک نکردند که مرگ تنها یک سیاهی آرام بخش رو به بار میاره؟ «افراد چیزی رو باور می کنند که دوست داشته باشند...» ، «یک دروغ شیرین همیشه از یک حقیقت تلخ جذاب تره...»
- مثل خیلی از افراد از مرگ می ترسی یا مثل من مرگ رو رهایی از رنجش ها و آزادی از زنجیرهایی که دورمون پیچیده می دونی؟ از مرگ که نمی ترسم ولی خب اونو آزادی از رنجش ها هم نمیدونم، به قول جرج کلونی «من به دنیایِ بعد از مرگ اعتقاد ندارم... وجود خدا هم چندان اهمیتی برایم ندارد، زندگی تنها چیز حقیقی است که می دانم و نمی گذارم آن هم به سادگی از دست برود... »
- به نظرت "دیوانه از قفس پرید و به سمت آشیانه فاخته پرواز کرد" ؟ نمیدونم منظورت چیه![]()
- چرا بسیاری از افراد ارزش زمان و وقت رو نمی دونن و وقتی ماهیت و ارزش "زمان" رو می فهمن که کار از کار گذشته؟ فک میکنم هممون همینجوری هستیم... بعضی وقتا کار از کار میگذره؛ فک کنم ارزش این جمله رو یه پیرمرد که آرزوهاش بر باد رفته رو بهتر از همه درک میکنه.
- چرا افراد کمی هستند که هنوز هم درک نکردند که باید زندگی کنند و دست از سر اون دنیا بردارن؟ افراد کمی هستن؟ بیا من یه جامعه ی هفتاد و خوردی میلیونی نشونت میدم که شصت میلیونشون بر همین عقیده استوارن!![]()
- چرا زندگی بسیاری از ما شده یک چرخه 24 ساعته که تنها تکرار و تکرار عقربه های اون ساعت رو می چرخونه؟ اه متنفرم از این چرخه ی تکراری... تا حد امکان هم خودمو ازش دور میکنم. اونایی هم که در حال انجام این چرخه هستن احتمالاً تغییر براشون سخت و غیر قابل تحمله.
- چراز زمانی که می دونیم این همه بلا به شکل واضح و آشکار به سر ما میاد جربزه فریاد زدن و انتقاد رو نداریم؟ کی میگه نداریم؟ همین امروز توی خیابونا نمونه بارزش رو شاهد بودیم، فریاد انتقاد از ظلم آمریکا رو نشنیدی؟![]()
- شبیه من خیلی از حرف های پوچ و تو خالی به ور چپ میسپاری یا اون حرفا روت تاثیر میزارن؟ کدوم حرفا مثلا؟ قسمت نبود که مال ما فلان باشیم و اینا؟ فک کنم خیلی وقته دایورت کردم.![]()
- به نظرت حس و حال فردی که بعد عمری متوجه میشه یک عمر برای یک چیز پوچ سگ دو میزده چیه؟ فک کنم دیگه باید به حدی برسه که خودشو بکشه.
- چرا باید شبانه روز برای رسیدن به خواسته هامون تلاش کنیم در حالی که افراد بسیاری اون چیزی که می خواهیم رو دارند ولی هیچ اهمیتی به اون نمی دند؟ ارزشایی که واسه تو ارزشن، واسه خیلیا چزخشن. ( نمیدونم این جمله رو از کجا شنیدم ولی مطمئنم یه سری تغیر توش دادم)
- به نظرت چرا هنوز هم بسیاری اعتقاد دارند که این جامعه تک بعدی، جامعه آرمانی اون هاست؟ فک کنم اگه این سوال رو از همونا بپرسی نصفشون متوجه نمیشن، اون نصفه هم که بفهمن منظورت چیه میگن :« دوست داری ناموست با سر لخت تو خیابون بگرده. »![]()
- نظرت در مورد جامعه ای که هنوز واژه "فرد" در اون تعریف نشده چیه؟ خرابی کن توش چون من خیلی وقته کردم
- چرا بسیاری از ما، از قدم گذاشتن در راه های جدید می ترسیم؟ چون بقیه توشون پا نذاشتن؟
- نظرت رو در مورد دیالوگ های زیر بهم بگو؟
"مردم اینجا، یک جوری هستند که انگار نمی دونن اصلا دنیایی هم وجود داره! انگار روی کره ای زندگی می کنند که ساخته شده برای کنترل ذهن اون ها" + کنرل خود اون ها، کنترل آزادیشون... کنترل هر چی که دوست دارن، هر کی هم مخالف بود زندگی نکنه بهتره.
"همه جور اقلیتی در دنیا وجود داره مسلمون، *****، مسیحی و... ولی از نظر من همشون یک کرباسن افرادی که ساخته شدن تا به یک هدف واهی خدمت کنن" Sad But True
"یه مدت بود که بخاطر اتفاقای بدی که سر من و جامعم میفتاد، اطرافیانم رو مقصر می دونستم حتی خدا رو مقصر می دونستم ولی هیچ وقت هیچ جوابی نگرفتم که بعد از مدتی متوجه شدم دارم سوال اشتباه رو می پرسم... می دونی سوال درست چیه؟ نه...
اینکه آیا برای بهتر شدن زندگیت کاری انجام دادی؟" نظری ندارم...
از نظر من بسه دیگه اگه زیاد ادامه بدم سر هر دوتامون بر باده! اوکی
فعلا، عزیزم فعلا
سوالای ادمین رو هم آخر شب جواب میدم، فعلاً باس برم یه جایی
.gif)