03-21-2016, 12:12 PM
(آخرین ویرایش: 03-21-2016, 12:35 PM، توسط The Last King On The Earth.)
طلسم های جادگران پیر، همانند سایه دنبال شما هستند. عده ای در پشت آواره ها کمین کرده اند. قدم ها به جلو و مسیری طی می شود، از یک سو چندین باس بی ریخت به شما حمله ور شده اند و از سوی دیگر ده ها سرباز پیرو از شیاطین سخت می کوشند تا شما را از پای در آورند. غید تمامی سربازان را می زنید رو راهی سرمنشا نور می شوید، گویا نوری دیده می شود. سرانجام به دهانۀ غار می رسید. سه را در مقابل شما قرار دارد: دو پله که در طرفین قرار دارند و به دامنۀ کوه ختم می شوند و پلی که روبروی شما قرار دارد. از طرفین سربازانی به سوی شما می آید و از پشت هم همیطور. تنها راه شما گذر از روی پلی است که به کوه دیگر ختم می شود اما... غافل از اینکه که اژدهایی در آنسوی کوه، منتظر شماست...
"نماد این دنیا تنها مرگ است"
سخت پیدا می شود یک بازی از فرمول موفق و تازه ای بهره ببرد و از فرومول های کلیشه ای استفاده نکند. معمولا در عناوین سبک RPG برخلاف دیگر عناوین تنها رکن مهم بازی که بیشتر به آن پرداخته می شود، گیم پلی است. در این سبک بیشتر عناوین از دارا بودن داستانی حماسه ای جا مانده اند. تا قبل از E3 سال 2009 تنها عناوین سبک RPG به بازی های نظیر The Witcher، فاینال فانتزی، skyrim ختم می شد، اما در آن سال سطان تاریکی ها، هیدتا میازاکی بر خلاف دیگر عناوین، با سنت شکنی خود یک بار برای همیشه این سبک را متحول گرداند. زمانی که Demon's Souls به صورت انحصاری برای کنسول PS3 معرفی شد هیچ فکرش را هم نمی کرد این عنوان از فرش به عرش می رسد. بازی همانند دیگر عناوین سبک RPG بود. تنها با ایدۀ نو در داستان و محیط گیم پلی متفاوت تر. اما تنها موردی که برای اولین بار بازی بازان را حیرت زده کرد، مقدار سختی بازی بود. که بارها و بارها سبب شد کلمۀ آغشته به خون You Died! در صفحه نمایش مانتیور ظاهر شود. دو سال گذشت و باری دیگر You Died! آغشته به خون آماده بود که بهتر از گذشته خودنمایی کند. استودیوی From Software ابتدا قصد ساخت نسخۀ دوم Demon's Souls را در ذهن پرورانده بود اما به دلیلی که حق امتیاز Demon's Souls متعلق به سونی بود، From Software تصمیم گرفت ایدۀ خود در قالب یک عنوان با نام Dark Souls اجرا کند. You Died! آغشته به خون یادتان است؟ این کلمه آنقدر در صفحه نمایش بازی بازان نمایان شد که آن ها را به خشم آورد. گویا درجۀ سختی Dark Souls چندین برابر Demon's Souls شده بود. پس از گذر چند سال اینک در سال 2014 دومین نسخه از این عنوان با نظارگری هیدتا میازاکی روانۀ بازار شد. خیلی ها گمان می کردند که این نسخه بدون کارگردانی میازاکی شکست خواهد خورد. اما برخلاف گمانه زنی آن ها Dark Souls 2 تحول شگرفتی در این سری ایجاد کرد و باری دیگر قصد داشت با کلمۀ You Died! خشم بازی بازان را شعله ور کند.
نام: Dark Souls 2
پلتفرم: PS3، PS4، Xbox One، Xbox 360 و PC
ناشر: FromSoftware
سبک: Action role-playing
یک نفرین و هزار حسرتهمانطور که مستحضر هستید، عناوین RPG از داستانی گنگ و نا مفهومی بهره می برند، چراکه تمامی تمرکز سازندگان بر روی بخش گیم پلی است. البته این موضوع در رابطه با عناوینی نظیر سری The Witcher صدق نمی کند. متاسفانه داستان Dark Souls 2 بسیار پر پیچ و خم است و ممکن است برای هر کسی جالب نباشد.
قصد ندارم چیزی از بازی را فاش کنم. اما می توانم بگویم یکی از مهیج ترین رکن های Dark Souls 2، شیوۀ داستان سرایی آن است. شیوۀ پرداختن به روایت بازی درست همانند نسخۀ پیشن است و توسط NPC های دورن بازی روایت می شود. در واقع این راهی است که سازندگان از همان ابتدای ساخت سری Souls در پیش گرفته اند. علاوه بر NPC ها، دیالوگ هایی که هنگام نمایش میان پرده ها گفته می شود نیز در روشن شدن داستان بازی نقش مهمی دارند. همچینین دید شما نسبت به روایت، در بهتر فهمیدن آن نقش مؤثری دارد. به همین علت قطعا پس از اتمام بازی، تجربه ای که شما در بازی داشته اید نسبت به دوستانتان تفاوت بسیاری خواهد داشت. گذشته از این مسائل داستان بازی بر خلاف دیگر عناوین کلیشه ای و تکراری نیست است و خلاقیت های زیادی در آن به چشم می خورد.
در Dark Souls 2 دنیا بسیار تاریک و بى رحم است. هیچ فرصتى براى تبسم و لبخند وجود نخواهد داشت و مسیر پیشروى داستان، با عناوینى همچون The Witcher بسیار متفاوت است. داستان این عنوان یکی از ترسناک و تا حدودی اکشن ترین صحنه های بازی های رایانه ای را به تصویر می کشد و می تواند بازی باز را در ژرفای مفصل بودن خود غرق کند. شما در دنیای Drangleic که توسط ارواح احاطه شده است، هستید. می توانید به هر سو که می خواهید بروید. هر سوراخ سنبه ای که در بازی هست را کاوش کنید، بدون شک این امر موجب می شود خیلی از راز های نهفته در این دنیا را دریابید. همچنین می توانید به شیوۀ خود داستان بازی را روایت کنید. ولی متاسفانه این امر هیچ تأثیری بر روی هستۀ اصلی داستان نخواهد داشت.
شاید تا مدت نتوان با شیوۀ داستان سرایی سری Dark Souls کنار آمد، چرا که روایت بازی بسیار پیچیده است و بازی باز باید با دانش زبان انگلیسی آشنا باشد. کارگردانان بازی تا حدودی سعی کرده اند که داستان بازی همانند نسخۀ قبلی روایت شود و اتمسفر خود را از دست ندهد.
در بازی هیچ اجباری برای فهمیدن داستان وجود ندارد و این بازی بازان هستند که تصمیم می گیرند که داستان بازی را ببفهمند یا خیر. داستان بازی از همه لحاظ تک و بی نقض است و به معنای واقعی کلمه می توان آن را بهترین رکن بازی خواند.
"اینجاست! مقر اصلی شیطان، آن قلعۀ بزرگ است که چهار نگهبان دارد. مسلما هر کاری انجام دهید بازم با You Died! طرف هستید"
پیش به سوی خون ریزی و فراتر از آنمشخصا عناوین سبک RPG مانور خاصی بر روی بخش گیم پلی می دهند. زیرا این بخش بهتر از هر بخش دیگر باعث رونق بازی می شود. همانطور که در مقدمه نیز گفتیم، Dark Souls 2 از درجه سختی زیادی بهره می برد و یکی از رکن هایی که در بخش گیم پلی بیش از بقیه روی آن مانور داده است همین است. البته این بدان معنا نیست که بازی بازان از پیش بردن بازی باز بمانند. بکه میزان درجه سختی این عنوان وابسته به نوع استراژی و صبور بودن شما است. تمامی باس های این بازی، هر کدام نقطه ضعف های خود را دارند که با استراژی خاص و صبور بودن می توان بر تمامی باس ها غلبه کرد.
بدون شک این عنوان، یکی از آن دسته بازی هایی می باشد که ساعت ها می تواند بازیکنان را پشت سیستم نگه داشته و آنها را وادار به ادامه بازی کند. گذشته از این موارد به سیستم شخصی سازی بازی می پردازیم.
در ابتدا وقتی بازی آغاز می شود بازی شما را به سوی یک کلبه راهنمایی می کند که در آن می توانید شخصیت بازی را به گونه ای که می خواهید بسازید. البته این شخصی سازی به صورت محدود بوده و تنها هشت شاخۀ قدرت دارد که شاملWariorr،Knight،Swordsman،Bandi، Cleric،Sorcerer،Exoplorer،Deprived می شود. اولین شاخه مربوط به Wariorr است. به طور کلی می توان گفت که توانایی Wariorr نسبتا خوب هستند. سلاح های قوی دارد و حتی در طی گذر زمان در صورت کسب ارواح زیاد می تواند به قدرت مطلوب برسد. شاخۀ بعدی نیز Knight می باشد. یکی از مزیت های این شاخه، داشتن سلاح قوی است. Knight بیشتر برای افراد غیر حرفه ای به کار می آید. او توانایی های زیادی دارد و یکی از قوی ترین شاخه های بازی است. بعد از Knight نوبت به Swordsman می رسد. Swordsman می تواند به صورت هم زمان از دو سلاح استفاده کند و از چابکی بسیار بالا بهرمند است. Swordsman بیشتر برای رقابت های تن به تن به کار خواهد آمد و توانایی ضربه از راه دور را ندارد. شاخۀ بعدی Bandi است. Bandi از توانایی زیادی برخوردار است و از همان ابتدای بازی کمان همراه خود دارد. او بیشتر به کار افراد حرفه ای می آید. شاخۀ Cleric نیز همانند Bandi مخصوص افراد تازه وارد نیست. Cleric نوعی ساحره است که با اعصای خود می تواند از راه دور به دشمنان آسیب برساند. البته باید در هنگام استفاده از اعصا باید استراژی خاصی را به کار گرفت.
Sorcerer یکی از ضعیف ترین شاخه بازی است. توانایی وی در سحر و جادو زیاد است ولی به سبب HP کم و داشتن توانایی فیزیکی بسیار ضعیف، چندان مورد رضایت شما قرار نخواهد گرفت. این موضوع در رابطه با شاخۀ Exoplorer نیز صدق می کند. Exoplorer هم بیشتر به کار بازی بازان حرفه ای می آید و از توانایی زیادی بهره نمی برد. البته در ابتدای بازی Exoplorer یک سری آیتم در اختیار بازی بازان قرار می دهد که استفاده از آن ها به مقدار قابل توجه ای از سختی بازی می کاهد.
و آخرین شاخه که Deprived نام دارد. اصلا از توانایی اندکی هم برخوردار نیست و به سبب شخصی سازی وجود دارد. این شاخه اصلا به افراد حرفه ای و غیر حرفه ای پیشنهاد نمی شود. علاوه بر بخش شاخه های قدرت در بخش دیگری نیز وجود دار که Gift نام دارد. بازی بازان در این بخش می توانند برای خود یک سری آیتم مرتبت با بازی انتخاب کنند. که همین امر موجب می شود که با استفاده از آن به میزان زیاد از سختی بازی کاسته شود. گذشته از بخش شخصی سازی سیستم مبارزات بازی نسبت به نسخۀ پیشن، تغییر و تحولات بسیاری داشته است. مبارزات بازی دقیقا به همان شکلی که باید باشد، هستند. حتی مبارزات تن به تن بسیار زیبا و واقع گریانه شده است. همچنین هوش مصنوعی دشمنان نسبت به قبل بیشتر شده است، به همین دلیل باس ها، شما را در برابر چالش های معتددی قرار خواهند داد که واقعا به لذت بازی می افزاید. سیستم مبارزات گروهی به صورت آنلاین نیز در نوبۀ خود بسیار عالی است. به لطف وجود چنین بخشی شما می توانید هر موقع با دوستانتان به سراغ باس های نفرت انگیز بازی بروید.
یکی از مسائلی که همواره باعث سختی این بازی شده است این است که در طول میسر بازی، اگر شما به طور مکرر در برابر دشمنان کشته شوید، از خون شما به میزان قابل توجه ای کاسته خواهد شد و رنگ و بوی یک مرده را خواهید گرفت. البته این مشکل را می توانید با مصرف آیتم با ارزش Human effigy که بسیار کمیاب است، حل کنید. همچنین هر بار که کشته شوید به میزان بسیار بالایی از اراوح و قدرت شما کاسته می شود. اما خوشبختانه این فرصت را دارید که با برگشتن به مکانی که کشته شده بودید، آن ها را که به صورت یک نور که به اصطلاح به صورت دایره ای شکل جمع شده اند را بازیابید. ولی اگر پیش از اینکه به آن مکان برسید کارتان ساخته شود، دیگر فرصتی نخواهید داشت.
مطمئنا هر یک از بشما از Bonfire خاطرۀ خوبی دارند. زیرا زمانی که با کلی استرس و حراس از مردن در حال گشت و گذار در محیط بازی هستید این Bonfire است که به داد شما می آید و آرامش خاطری به شما می دهد. Bonfire قابلیت های زیادی دارد از جمله سیو کردن و یا بازگشت به مراحل پیشین بازی دارد.
در Dark Souls 2 هنگام مبارزات تن به تن با باس های بازی، به معنای واقعی کلمه ترشح آدرنالین در خون شما حس می شود. اضطراب شما افزایش و ضربان قلب بالا می رود، در همین موقع عرق پیشانی در می آید و تمام... کلمۀ You Died! نمایان می شود. حتی به قدری در این بازی حرفه ای باشید بازهم ضیافت دیدار با You Died فراهم می شود. این کلمه آنقدر نمایان می شود و بارها و بارها خودنمایی می کند که خشم شما را شعله ور می کند و چه بد و بی را هایی که راهی سازندۀ بازی نخواهید کرد! گذشته از این مسائل، گیم پلی بازی بسیار طولانی است، نمی خواهم زمان دقیقی از آن برایتان بگویم ولی می توانم این مژده را به شما دهم که بیش از 100 ساعت میزبان چاشنی شیرین Dark Souls 2 هستید.
"شما کدام یک را انتخاب می کنید؟"
باری دیگر به لطف موتور گرافیکی Havoc، دنیای پژمرده و دلهره آور Dark Souls 2 بسیار عالی و بی نقض خلق شده است. طبیعت تخریب پذیر این عنوان به قدری زیبا است که اگر ونگ گوگ هلندی طبیعت پژمردۀ Dark Souls 2 رو تماشا می کرد، به شدت حیرت زده می شد. تمامی این دنیای تاریک نتیجۀ زحمات هنرمندان استودیوی FromSoftware است که تمامی خصوصیات یک جهنم تاریک را در آن نهفته اند. بافت های بازی و تخریب پذیر ها تمامی عالی هستند و حس و حال یک دنیای پژمرده را به خوبی القا می کند. نورپردازی، عامل اصلی این دنیای تاریک بسیار خوب کار شده است، این مسئله را می توانید هنگام ورود به مرحلۀ Majula بسنجید. وقتی قدم قدم زنان نزدیک به دهانۀ غار می شوید، نورپردازی با تمامی المان های خاص خود، شما را متعجب و حیرت زده می کند. تمامی اشیاء ریز و درشت بازی بدون هیج نقضی کار شده اند و همچنین در مواقع ازدیاد موجودات و اشیاء اصلا شاهد افت فریم نخواهیم بود. طراحی مکان های مطروکه و تاریکی های مطلق نیز به نوبۀ خود بسیار عالی هستند. در گرافیک بازی ضعف چندان بزرگی به چشم نمی خورد و تنها دیر لود شدن بعضی از بافت ها، کمی باعث دلسردی نسبت به بازی می شود. شما در دنیای تاریک Dark Souls 2 با محیط های مختلفی رودرو می شوید، از مکان های آغشته به خون گرفته تا قعله های تخریب شد و دشت های سرسبز!
شاید تنها اوج لذت محیط های دلخراش Dark Souls 2 را بتوان با موسیقی و صداگذاری دلهره آور، جذاب تر کرد که به لطف سازندگان این مسئله در بازی مهیا شده است.
در تاریکی ها قدم بر می دارید، سکوت مطلق حکم فرمای بازی شده است، هر از گاهی دیدی به پشت می اندازید، نگرانید کسی به شما هجوم نیاورد. شما می دانید که کسی نیست یه شما حمله کند، ولی این صداگذاری لعنتی نمی گذارد اندکی در آرامش باشید. در طول بازی هر کجا باشید صداگذاری دلهره آور بازی شما را به معنای واقعی کلمه به ترس می آورد. صدای NPC ها، تخریب پذیری، برخورد شمشیر به جسمی همه و همه حس واقع گرایانه ای دارد.
از طرفی دیگر موسیقی اختصاصی تمامی مراحل به خصوص Majula بسیار جذاب است. اما موسیقی بازی هر چند در طول مراحل شما را راضی نگه می دارد و بدون ضعف است اما اصلا به یادماندنی نیستند. تمامی المان موسیقی Dark Souls 2 برخلاف نسخه های پیشین این سری، رنگ و بوی تازه ای به خود گرفته و به جرعت می توان گفت این بخش نیز همانند سایر بخش ها عالی عمل کرد و خالی از مشکلات ریز یا درشت بوده است.
جناب اژدها بیا یه توافقی بکنیم: من هرچی روح جمع کردم دو دستی تقدیم می کنم در ازای آن ها بگذار... زمان شما به اتمام رسید You Died!"
جمع و تفریق به سبک Dark Souls
خلاصه کردن دنیای عظیم Dark Souls 2 در این نقد و تحلیل کار آسانی نبود. هدف ما از این نقد بیان کردن وسعت این بازی بود و بگوییم Dark Souls 2 هیچ وقت حس تکراری و کسل کننده ای را به بازی بازان القا نمی کند. عنوانی که با قرار دادن تاریکی ها در مقابل چشم ما، ما را مجبور می کند تنها به بقا بیندیشیم، حتی هر ازگاهی نیز مجبور خواهیم از زیر مسئولیت سنگین کشتن باس ها سر خم کنیم و پا به فرار بگذاریم.
این عنوان به پیروی از سنت پیشینیان خود تواسنت باری دیگر ثابت کند سختی جزئی از این خانواده می باشد. بی تردید این عنوان باعث ایجاد شدن تحول شگرفتی در سبک RPG شد و با چاشنی شیرین خود توانست در دل بازی بازان جای گیرد. اگرچه، برای بیان محتوای درون بازی و روشن کردن آنان به کلمات زیادی احتیاج داریم و هر چقدر در رابطه با مزیت های این بازی صحبت کردیم، بازم کم گفتیم. اگر از بکش بکش های عناوین شوتر و مسابقات دو نفرۀ خسته شده اید و دنبال یک عنوان می گردید که نفستان را بگیرد، به شما پیشنهاد می کنم Dark Souls 2 را از دست ندهید. مطمئنا این عنوان می تواند لحظات خوبی را برای شما رقم بزند، فقط در هنگام ماجراجویی به اعصاب خود مسلط باشید و کار دست خود ندهید.
+ گرافیک هنری 9.5 - وجود اندکی باگ کوچک
+ گیم پلی جذاب - دیر لود شد بعضی از بافت ها
+ صداگذاری دلهره آور
+ هیجانی ناب
نقد و برسی براساس نسخۀ PS3 نوشته شده است