ظهور نبوغ راک‎ استار این بار در لوس‎سانتوس | نقد و بررسی GTA V

[The Last King On The Earth]

ابتدا اوضاع کمی بر وقف مرادشان بود، ولی مسبب تمامی مشکلاتشان، یک اشتباه بود! یک اشتباه کوچک، آن ها را مجبور به چه کار هایی که نکرد، با چه تهدید هایی که روبرو نشدند، چه خطر هایی که پشت سر نگذاشتند و چه ریسک هایی که ممکن بود به قیمت جانشان تمام شود را انجام ندادند. منشأ تمامی اتفاقاتی که برای آنان رخ داد، تنها یک اشتباه کوچک بود. خیلی... خیلی... کوچک...

تقریبا می توان گفت به ندرت پیش می‌آید عنوانی در سبک Open Word آن اوج لذت و جو همیشیگی سری عناوین GTA را به بازی بازان القا کند. از زمان عرضۀ این سری که خالق آن استودیوی Rockstar Games، یکی از بهترین استودیو های سازندۀ بازی در دنیا است و ساخت عناوینی همچون Max Payne و red dead را در کارنامۀ خود دارد، ما شاهد موفقیت روز افزون این سری در صعنت گیم بودیم و کم نیستند عناوینی که با الهام از این سری عرضه می شوند اما همیشه بازی GTA یک سر و گردن از همۀ رقیبان خود بالاتر است. در سال 1997 میلادی بود که Rockstar Games برای اولین بار در تاریخ ایدۀ سبک Open Word (جهان بازی) را در اولین نسخه از سری عناوین GTA اجرا کرد و تحول شگرفتی در صنعت بازی سازی ایجاد شد. این ایده چنان خوش درخشید و مورد تحسین منتقدان صنعت گیم قرار گرفت که سال ها بعد استودیو های دیگری نیز استارت ساخت عناوین Open Word را زدند. 

بعد از موفقیت هایی که نسخۀ چهارم این سری در سال 2008 کسب کرد، Rockstar Games ساخت نسخۀ پنجم را به استودیوی Rockstar North با بودجۀ 270 میلیون دلار سپرد. این عنوان برخلاف دیگر نسخه ها بازی‌بازان را راهی چالش های پشت سر هم می‌‍کند و چنان مخاطب را مجذوب خود می‌کند که ساعت‌ها تجربۀ آن، تنها در ظرف مدت چند دقیقه لذت بخش می‌گذرد. قطعا می‌توان گفت GTA V از همه لحاظ تک و بی نقض است و در تمامی رکن های بازی سنگ تمام گذاشته است. 

در ادامه با ما همراه باشید که به برسی GTA V می پردازیم تا مشاهده کنیم پنجمین سرقت بزرگ راک استار با دست پخت Rockstar North چگونه خواهد بود...

باکس آرت رسمی بازی

نام: Grand Theft Auto V

سازنده: Rockstar North

ناشر: Rockstar Games

پلتفرم: PS4، PC، PS3، Xbox One، Xbox 360

تاریخ انتشار: 17 سپتامبر 2013 نسخۀ نسل هفتمی، 18 نوامبر 2014 نسخۀ نسل هشتمی، 14 آپریل 2015 نسخۀ رایانه های شخصی

• آغاز یک حماسه، اینبار، سه نفره
  

اگر شما دیگر دست پخت استودیوی Rockstar Games را چشیده باشید قطعا به این امر پی می برید که Rockstar Games، داستان خلق نمی‌کند، بلکه حماسه می‌آفریند! این موضوع دربارۀ عنوان GTA V  نیز صدق می کند. داستان بازی نیز همانند دیگر نسخه های سری، آن فضای تکراری سرقت های بزرگ و بکش بکش های پیاپی را در خود حفظ کرده است، بدون آنکه اندکی تحولی به دوش بکشد.

ابتدا روایت بازی به 9 سال قبل باز می‌گردد، زمانی که مایکل و ترور (دوتن از شخصیت های اصلی) به همراه دوتن دیگر مشغول سرقت از بانک هستند، اما در این حین مشکلاتی برای آنان به وجود می‌آید و دو تن از آنان توسط پلیس کشته و مایکل نیز زخمی می‌شود. ترور نیز که بشدت مورد محاسرۀ پلیس قرار گرفته بود پا به فرار می گذارد. پس از آن اتفاقات، روایت بازی به 9 سال بعد که وقایع اصلی بازی در آن رخ می‌دهد باز می گردد. مایکل دیگر آن مایکل قدیمی نیست! دیگر یک سارق مورد تحت تعقیب پلیس نیست. او با درآمدی که از راه سرقت کسب کرده بود، زندگی تجملاتی همراه با زن و دو فرزند خود در شمال شهر لوس سانتوس به راه انداخته بود. اما شرایط طوری برای وی رقم می خورد که آن را مجبور می کند که به دزدی روی آورد. همه چیز از جایی شروع می شود که مایکل متوجۀ خیانت همسر خود می شود و همراه با فرانکلین به دنبال مربی تنیس همسر خود می رود، و خانه ای که وی در آن پناه گرفته بود را با خاک یکسان می کنند. متاسفانه نادانی های مایکل موجب شد به اشتباه ملک یک فرد مکزیکی به نام Martin Madrazo که یک قاچاقچی نیز می باشد را خراب کند. این کار موجب شد که از سوی Martin Madrazo مورد تهدید قرار گرید و تنها چارۀ مایکل برای خلاص شدن از Martin Madrazo و پرداخت بدیهی هایش، روی آوردن به دزدی و سرقت بود. 

پس از 9 سال وضعیت ترور بر خلاف وضعیت تجملاتی مایکل و تا حدودی فرانکلین، تعریف چندانی نداشت. سر و وضع بهم ریخۀ وی و بد دهنی های مکرر همه و همه دست به دست هم دادند و وضعیت ترور در یک کلمه دیوانه خطاب کردند! ترور ابتدا از زنده بودن مایکل غافل بود، اما وقتی که در تلویزیون اخبار سرقت از یک طلا فروشی را مشاهده می کرد متوجه می شود که مایکل زنده است. او ابتدا قصد نداشت که به دیدار مایکل برود. در واقع اصلا علاقه ای به این کار نداشت، ولی به دلیل برخی از مشکلاتی که برای وی به وجود آمد، به ناچار مجبور می شود که به دیدار مایکل برود. (به دلیل اسپویل داستانی بیشتر از این توضیح نمی دهم)

از چپ به راست به ترتیب ترور، فرانکلین و مایکل

فرانکلین

فرانکلین یک تیره پوست است و لهجۀ آمریکای جنوبی دارد، وی با عمۀ خود در یک محلۀ نسبتا فقیر زندگی می کند. به واضح او از بقیۀ افراد گروه باهوش تر است. همچنین فرانکلین همانند مایکل و ترور یک دزد ماهر است البته نه ماهر در سرقت بانک! بلکه وی در نمایشگاه فروش اتومبیل مشغول به کار است وبه دستور رئیس او، اوتومبیل هایی که به فروش رفته است را، می دزد. به لطف تخصص فرانکلین در سرقت اتومبیل ضیافت دیدار وی با مایکل نیز فراهم می‌شود. 

مایکل

تقریبا می توان گفت که وی مسن ترین فرد گروه است. وی دارای یک همسر و دو فرزند است. جیمی که پسر وی می باشد، علاقۀ شدیدی به بازی های رایانه ای دارد و روز و شب خود را با بازی کردن سپری می کند از طرفی دیگر تریسی که دختر مایکل می باشد، برخلاف جیمی روز های خود را با دوستان خود با تفریح و خوش گذرانی سپری می کند. تریسی علاقۀ شدیدی به هنرپیشگی دارد و علاقه دارد در برنامۀ تلویزیونی ایفای نقش کند. گذشته از فرزندان مایکل، خود مایکل نیز تقریبا زندگی پر فراز و نشیبی دارد و برای فرار کردن از آنان معمولا روز و شب خود را در بیرون سپری می کند. مایکل اندکی شخصیت شوخی دارد و هر از گاهی نادانی هایش کار دستش می دهد. 

ترور

شخصیت عصبانی و بدهن، روز و شب خود را در بیرون سپری می کند و تقریبا می توان گفت که خانۀ درست حسابی ندارد. هر روز که از خواب بیدار می شود سر از نا کجا آباد در می آورد! هر جا که می رود همه چیز را بهم می ریزد، هر جا که باشد آنجا نابود می شود، زور گویی می کند و... خلاصه بگویم با یک دیوانه طرف هستید!

داستان بازی GTA V نسبت به نسخه های پیشن این سری دارای جلوۀ بهتری و غنی از جزییات مثبت است. خوشبختانه برخلاف دیگرنسخه های سری، GTA V از داستانی صاف و ساده بهره می برد و دیگر در بازی شاهد آن داستان پر پیچ و خم همیشگی این سری نیستیم.

 بخش آنلاین نقش مؤثری در فروش بازی داشته است. 

• [b]لوس سانتوس، میزبان پنجمین سرقت بزرگ[/b]
  

گیم پلی بازی در این نسخه دچار تغییر و تحولات زیادی شده است! ازکجا برایتان بگویم؟ از شکار کردن حیوانات، یا جدال های گروهی به صورت آنلاین؟  خوب به نظر من بگذارید ابتدا از مقدمه شروع کنیم.

بدون تردید می‌توان گفت شاید تنها چندین درصد از گیم پلی GTA V متعلق به نسخۀ قبلی باشد و بقیه رنگ و روی تازه ای به خود گرفته اند. نمی‌خواهم صحبتی از مدت زمان دقیقی گیم پلی بازی بکنم، اما می‌توانم بگویم GTA V تا مدت ها شما را سر گرم می‌کند! اوج و لذت گیم پلی این عنوان بی هیچ وجه نمی توان در چندین خط وصف کرد! لذت رانندگی به صورت اول شخص در خیابان های جنگی شمال لوس سانتوس هنگام طلوع خورشید، آنقدر جذاب می باشد که بعیدی می دونم کم تر کسی به گشت و گذار در قسمت شهری لوس سانتوس بپردازد.

در بازی شما با دو نوع از مراحل طرف هستید، مراحل اصلی و مراحل فرعی! علاوه بر مراحل اصلی، مراحل فرعی بسیار فراوان هستند! تنها لازم است به چندین مرحلۀ فرعی در بازی که به کشتن موجودی افسانه ای پا گنده، پیدا کردن اتم و شکار حیوانات مربوط است، اشاره کرد تا بازی‌بازان به جذاب و لذت بخش بودن مراحل فرعی بازی پی ببرند. راستی صحبت از شکار حیوانات شد. کمی از این بخش برایتان بگویم.  این بخش که شامل چندین مرحله است، بسیار عالی و زیبا است و شما اسنایپر به دست، سراغ حیواناتی مانند آهو و پرندگان می روید! (اگر استعداد خوبی در شکار حیوانات دارید، پیشنهاد می شود از استعداد خود در بخش آنلاین بهره ببرید.) شکار حیوانات و فروختن آن ها یکی از راه های کسب و کار در بازی است و از طریق آن می توان پول خوبی به جیب زد. 

علاوه آهو و پرندگان حیوانات دیگر مانند: دولفیل، وال، کوسه، خرگوش، شیرکوهی، روباه و گراز در بازی وجود دارد.

بازی بازان می توانند در بازی به تجربۀ ورزش هایی مانند، مسابقه های دوچرخه سواری، اتومبیل رانی، جت اسکی، تنیس، دارت، بلیارد، گلف و شنا بپردازند و اگر در همۀ ورزش های نام برده توانایی اول شدن را داشته باشند، قطعا پاداش خوبی خواهند گرفت!

از نکات دیگری که باعث شده است گیم پلی بازی بسیار هیجانی و اضطراب بر انگیز باشد، قابلیت های انحصاری هر شخصیت است. بله! درست خواندید. هر شخصیت قابلیت مخصوص خود را دارد. به عنوان مثال قابلیت فرانکلین، کند کردن بازی در هنگام رانندگی است، مایکل نیز همین قابلیت را دارد اما نه در حین رانندگی بلکه در زمان تیر اندازی! قابلیت ترور بر خلاف دو شخصیت دیگر فرق دارد. قابلیت اختصاصی او تنها اعصبانی شدن است و بر میزان دقت تیراندازی وی در بازی می‌افزاید، قابل حدس بود چرا که وی یک دیوانه است...

[font=Comic Sans MS]Rockstar North اندکی در روند گیم پلی GTA V از دیگر عناوین خود الهام گفته است، چرا که در بازی، همانند GTA IV، Max Pyne و Red Dead قابلیت کاور گیری وجود دارد و سیستم تیراندازی نیز چندان بهبود قابل توجه ای نیافته است. حداقل در نسخه های نسل هفتمی! چرا که در نسخه های نسل هشتمی و رایانه های شخصی، قابلیت تغییر دادن دید دوربین به اول شخص روند گیم پلی بازی را زمین تا آسمان تغییر داده است. یکی از نکته های قابل توجه در گیم پلی این است که شما می توانید با مراجعه به فروشگاه های فروش پوشاک، وضعیت ظاهری خود را به شکلی که میل دارید تغییر دهید. این موضوع در رابطه با اصلاح مو سر بازی‌بازی نیز صدق می‌کند.[/font]

و اما، بزرگ ترین تحولی که در بازی ایجاد شده است و بدون هیچ شک و تردیدی می توان گفت به لطف وجود این بخش است که هنوز نام GTA V در جدول هفتگی فروش بازی های ویدیویی در انگلستان به چشم می خورد. بله درست حدس زدید! داریم در رابطه با بخش آنلاین این عنوان حرف می زنیم. بخشی که با سنت شکنی راک استار، برای اولین بار در این نسخه افتتاح شد و موجب شد تعداد زیادی از بازیبازان در سر تا سر دنیا به این بخش آنلاین بازی روی آوردند.

همچنین روزانه میلیون ها بازی باز به سرور های این بازی متصل می شود که این امر خود یک نوع رکورد شکنی محسوب می شود. از ویژگی های مثبت این بخش می توان کار های گروهی که در آن می توان انجام داد اشاره کرد که بزرگ ترین مضیت این بخش است. البته امار منتشر شدۀ بخش آنلاین، نشان می دهند، 80 درصد بازی بازان در بخش آنلاین به سرقت های گروهی می پردازند و تنها 10 درصد در مسابقات آنلاین بازی رکت می کند و 10 درصد باقی کار های پراکنده ای انجام می دهند.

جهان GTA V آنقدر بزرگ است که شاید 10 ها ساعت گشت و گذار در آن باز هم کم باشد. راز هایی در شهر لوس سانتوس نهفته شده است، که پیدا کردن آن ها کار هر کسی نیست! تا کنون نیز مخ های بازی رایانه ای در کشف راز های این بازی، باز مانده اند که نشان دهندۀ جهان بزرگ لوس سانتوس می باشد.

یک دیوانۀ به تمام معنا که مدعی است، مغز متفکر گروه می باشد

• موتور اختصاصی راک استار باری دیگر حماسه می آفریند...
  

دیگر کم تر کسی پیدا می شود که با موتور گرافیکی راک استار یعنی Rockstar Advanced Game Engine یا به اختصار RAGE آشنا نباشد. راک استار  عناوینی همچون Max Payne، Red Daed و GTA IV را با استفاده از موتور گرافیکی RAGE ساخته است و در تمامی آنها گرافیکی فراتر از قابل قبول خلق کرده است.

رنگ بندی محیط، دریا، تخریب پذیری ها و... همه عالی هستند. یکی از نکات مثبت دنیای بزرگ لوس سانتوس جزییات شفاف بافت های دختان، سنگ ها، گیاهان است که بسیار طبیعی هستند. حتی این موضوع نیز در رابطه با نسخه های نسل هفتمی نیز صدق می کند. وقتی به تمامی این موارد می اندیشیم به عظمت موتور گرافیکی RAGE پی می بریم که در این عنوان گل کاشته است.

 یکی از نکات مثبت گرافیک بازی، نورپردازی بسیاری عالی و بی نقص بازی است که همگان را به وجد می آورد. همچنین افکت های موجود در بازی نیز به نوبۀ خود عالی هستند به خصوص افکت های انفجار و خون! متاسفانه در بعضی از قسمت های بازی که ازدیاد جعمیت یا وسایل نقلیه زیاد است، اندکی افت فریم به وجود می آید، که خوشبختانه افت فریم چندان شدید نیست که گریبانگیر بازی باز شود و او را از بازی دل سرد کند.

باری دیگر به لطف موتور گرافیکی RAGE تجکستر های بازی به خوبی کار شده اند و هیچ ایراد جزئی در آنان دیده نمی شود و باید به راک استار تبریک گفت.

بخش گرافیک نیز همانند دو بخش داستان و گیم پلی بسیار خوب ظاهر شد و خالی از ایراد بود البته راک استار این موفقیت را مدیون موتور گرافیکی RAGE است.

اوج لذت این مرحله تنها با قابلیت دید اول شخص می توان حس کرد.

به جرعت می توان گفت، کم هستند عناوینی که آن صداگذاری دلچسب و طبیعی سری بازی های GTA را داشته باشد. اگر شما تا کنون موفق به تجربۀ حداقل یک نسخه از این سری شده اید قطعا حرف بنده را بهتر متوجه خواهید شد. وقتی با اتومبیل مشغول گشت و گذار در شهر هستید صدای اتومبیل به وضوح به گوش می رسد و به لذت و هیجان بازی می افزاید. گذشته از این مورد، صداگذاری شخصیت های بازی بسیار عالی هستند و باید بگویم که افرادی که برای صداگذاری شه شخصیت اصلی یعنی فرانکلین، ترور و مایکل که به ترتیب Shawn Fonteno، Steven Ogg و Ned Luke نام دارند واقعا نقش خود را به خوبی ایفا کرده اند.

[font=Comic Sans MS]Rockstar North وظیفۀ ساخت موسیقی GTA V را بر عهدۀ دو فرد که آلکمیست و تنجریم دریم نام دارند گذاشته است و آقای وودی جکسون را به عنوان سرپرست تیم موسیقی سازی قرار داد. با توجه به سوابق آقای وودی جکسون در ساخت موسیقی عنوان ستایش شدۀ Red Daed Redmpstion می توان گفت که Rockstar North در انتخاب آن بهترین تصمیم را گرفته چرا که وی استعداد بی نظیری در ساخت موسیقی بازی ها و صدالبته در سبک Open Word دارد. [/font]

پایان یک حماسه ای دیگر از راک استار

• سفر به انتهای ماجراجویی
  

سال های گذشته نیز راک استار نسخه های پیشین عنوان GTA را منتشر کرد که علاوه بر سودآوری زیاد، نتیجۀ دیگری نیز دربر داشت که ثبت نام آن ها به عنوان یک حماسه در کارنامۀ راک استار بود. این عنوان نیز پیرو سنت پیشینیان خود بوده و یک بار دیگر نام یک حماسه را در کارنامۀ استودیوی راک استار به ثبت رساند. عنوان مذکور با کسب متای 97 یک جایگاه پایین تر از عنوان GTA IV که موفق به کسب متای 98 شد، یعنی جایگاه نهم لیست برترین عناوین راک استار قرار گرفت.

GTA V چنان محبوبیتی پیش بازی بازان داشت که ظرف فقط 24 ساعت اولیۀ از انتشار بازی در آمدی بالغ بر 800 میلیون دلاری داشت، که خود رکورد شکنی بسیار بزرگی محسوب می شود. شایان ذکر است فروش تعداد نسخه های بازی پس از گذشت چند روز از انتشار، از مرز یک ملیارد نسخه نیز گذشت که این امر باعث شد نام GTA V در کتاب گنیس نیز بدرخشد.

GTA V عنوانی کاملا نو نیست. بلکه [font=Comic Sans MS]Rockstar North آن را در تمامی ابعاد با دیگر نسخه های این سری متنوع ساخته است. [/font]اگر شما هنوز GTA V را تجربه نکرده اید، شک و تردید را کنار گذاشته و سه شخصیت محبوب بازی را در تمامی چالش هایی که سد راه آنان می شود، همراهی کنید. قطعا این بازی می تواند شما را تا ماه ها مجذوب خود کند.

                      + شخصیتی پردازی عالی                 10                              -اندکی افت فریم

                      + گرافیک بالا

                      + داستانی حماسه ای

                      + صداگذاری ناب

داستان: 10

گیم پلی: 10

گرافیک: 10

صداگذاری: 10

*نقد و برسی بر اساس نسخۀ PS4 نوشته شده است*

[Mobin Ahmadi]

به به چه مقاله خوب و تر و تمیزی   آفرین حسین جان بازی خوبی رو انتخاب کردی منتهی یه سری نکات رو دوست دارم ذکر کنم.
یه مشکلی که داری اینه که خیلی از ویرگول استفاده میکنی. سعی کن بیشتر توی مواقع مکث یا مواقعی که ابهام‎زایی میکنه استفاده کنی (کاربردهای دیگه ای هم داره که حتما باید بدونی).
مقدمه ات عالی بود ... خیلی عالی، من انتظار نداشتم همچین مقدمه ای بنویسی و باید تحسین کنم تورو به خاطر این موضوع؛ آفرین  
انتظار نداشتم اشباه فاحش زیر رو ببینم:

تقریبا می توان گفت به ندرت پیش می‌آید عنوانی در سبک Open Word آن اوج لذت و جو همیشیگی سری عناوین GTA را به بازی بازان القاح کند

و همچنین این:

برای اولین بار در تاریخ ایدۀ سبک Open Word (جهان بازی) را در اولین نسخه از سری عناوین GTA اجرا کرد و تحول شگرفتی در صنعت بازی سازی ایجاد شد.

و همچنین:

به جرعت می توان گفت

یه اشتباهی که اینجا و توی مقالات دیگه هم از سوی دیگر عزیزان دیدم، اینه که Rockstar Games رو استودیو خطاب میکنن. Rockstar Games خودش به خودی خودش استودیو نیستش، یه کمپانیه.
هم از تو و هم از دیگر عزیزان خواهش میکنم از این به بعد سعی کنین بازی ها رو به سبک جدید نقد کنین. تو سبک جدید نقد اصلا نمیان مثل قبلا کاور بازی رو تو اول نقد بذارن، این چیز جالبی نیستش الان.
بعد حتما سعی کنین بخش ها رو مثل گذشته جدا جدا نکنین مثلا ننویسین "صداگذاری" بعد درموردش توضیح بدین. من اینو اینجا ندیدم و باید بگم آفرین به تو. باید یه نقد خوب، همه المان های بازی رو تلفیقی توضیح بده. البته لازمه بعضی چیزا جدا توضیح داده بشن.
حسین جان سعی کن حتما توی نقد هات هیچ چیزی از داستان بازی رو اسپویل نکنی، چون این اصلا جالب نیست. توی نقدهای استاندارد، هیچ چیزی از داستان بازی (که تا قبل از عرضه فاش نشده) اسپویل نمیشه.

توضیحات خیلی خوبی درمورد گیم پلی بازی ای دادی و معلومه خیلی ریزبینانه بازی ها رو میبینی. تحسینت میکنم.

مجددا بهت آفرین میگم و امیدوارم به زودی مطالب بیشتری ازت ببینم.

خسته نباشی

[white.wolf]

ممنون نقد خوبی بود از وقتی یادم میاد با gta بزرگ شدم  با هیچ بازی اندازه gta خاطره نداشتم کلا با همه نسخه هاش حال کردم  مخصوصا IV 

در کل GTA V جزیکی از بزرگ ترین عنوان های راکستار هستش . من خودم  هیچ وقت نتونستم از این بازی 1 ایراد پیدا کنم تنها ایردی که داشت 

از نظر خودم داستانش بود که خیلی نسبت به GTA های دیگه داستان ضعبف تری داشت . ولی واقعا شخصیت پردازی کاملی داشت .

3 تا شخصیت که هر 3 شون شخصیت های کاملی بودن . گیمپلی  عالی که ادم هرگز وهرگز ازش خسته نمیشه و هر چند وقت یه بار باید 

هی بری سراغش .و واقعا باید اسم همیچین عنوانی را شاهکار گذاشت .

[CTTR]

 

یک دیوانۀ به تمام معنا که مدعی است، مغذ متفکر گروه می باشد

مغز

---

عنوانی را شاهکار گزاشت .

گذاشت

[The Last King On The Earth]

به به چه مقاله خوب و تر و تمیزی   آفرین حسین جان بازی خوبی رو انتخاب کردی منتهی یه سری نکات رو دوست دارم ذکر کنم.
یه مشکلی که داری اینه که خیلی از ویرگول استفاده میکنی. سعی کن بیشتر توی مواقع مکث یا مواقعی که ابهام‎زایی میکنه استفاده کنی (کاربردهای دیگه ای هم داره که حتما باید بدونی).
مقدمه ات عالی بود ... خیلی عالی، من انتظار نداشتم همچین مقدمه ای بنویسی و باید تحسین کنم تورو به خاطر این موضوع؛ آفرین  
انتظار نداشتم اشباه فاحش زیر رو ببینم:

تقریبا می توان گفت به ندرت پیش می‌آید عنوانی در سبک Open Word آن اوج لذت و جو همیشیگی سری عناوین GTA را به بازی بازان القاح کند

و همچنین این:

برای اولین بار در تاریخ ایدۀ سبک Open Word (جهان بازی) را در اولین نسخه از سری عناوین GTA اجرا کرد و تحول شگرفتی در صنعت بازی سازی ایجاد شد.

و همچنین:

به جرعت می توان گفت

یه اشتباهی که اینجا و توی مقالات دیگه هم از سوی دیگر عزیزان دیدم، اینه که Rockstar Games رو استودیو خطاب میکنن. Rockstar Games خودش به خودی خودش استودیو نیستش، یه کمپانیه.
هم از تو و هم از دیگر عزیزان خواهش میکنم از این به بعد سعی کنین بازی ها رو به سبک جدید نقد کنین. تو سبک جدید نقد اصلا نمیان مثل قبلا کاور بازی رو تو اول نقد بذارن، این چیز جالبی نیستش الان.
بعد حتما سعی کنین بخش ها رو مثل گذشته جدا جدا نکنین مثلا ننویسین "صداگذاری" بعد درموردش توضیح بدین. من اینو اینجا ندیدم و باید بگم آفرین به تو. باید یه نقد خوب، همه المان های بازی رو تلفیقی توضیح بده. البته لازمه بعضی چیزا جدا توضیح داده بشن.
حسین جان سعی کن حتما توی نقد هات هیچ چیزی از داستان بازی رو اسپویل نکنی، چون این اصلا جالب نیست. توی نقدهای استاندارد، هیچ چیزی از داستان بازی (که تا قبل از عرضه فاش نشده) اسپویل نمیشه.

توضیحات خیلی خوبی درمورد گیم پلی بازی ای دادی و معلومه خیلی ریزبینانه بازی ها رو میبینی. تحسینت میکنم.

مجددا بهت آفرین میگم و امیدوارم به زودی مطالب بیشتری ازت ببینم.

خسته نباشی

ممنون مبین جان بابت نکاتی که گفتی.

در نقد های بعدی دیگه شاهد چنین مشکلاتی نیستید

[LICH KING]

نقد خوبی بود. خسته نباشید. یه سری نکات هست امیدوارم که باعث پیشرفتتون بشه:
مقدمه بی نظم بود. ببینید، شما در وهله اول با یک شروع خوب تفکر بازیباز رو به سمت داستان سوق می دید، بعد از اون وارد فیلد کلی سری GTA میشید. بهتر بود که قسمت اول مقدمه رو بعد از شرح تماجید بازی بیان می کردید که به توصیف داستانتون ی ریتم کلی بده.
من به دوستان هم قبلاً هم گفتم، امروزه بقال و چقال، GTA رو میشناسه. می دونه این سری چطوره به عرش می رسه. چطور تونسته این محبوبیت رو برای خودش دست و پا کنه. لذا شرح یک سری توصیفات (هر چند کم) اصولاً غلطه. به جاش می تونستید، از تکنیک مدح که امروزه باب شده در مقالات، استفاده کنید. مدح به این معنا که شما راکستار فعلی رو ستایش می کنید، نه راکستار قدیمی. در کل نام راکستار رو ستایش می کنید، از خصایص خاصش می گید و بعداً با یک پرش مناسب اون رو ربط به نسخه GTA می دید و در انتها ستایش رو هم به کل این سری ربط می دید.
یه نکته ای هست که کلاً ما در مورد نقد داستان بد متوجه شدیم. نه فقط شما و بلکه سیل از عظیمی از ما! ببینید، داستان یه چیزی هست که گیمر خودش می تونه با تجربه بازی در کنه. شما لازم نیست شرح اضافی بدید. چون بازیکن خودش تجربش می کنه و درکش می کنه. وظیفه منتقد اینه که در حد یک خلاصه خیلی خیلی کوتاه داستان رو شرح بده، بعد داستان را از جهات مختلف تفسیر کنه. شما متاسفانه خلافش عملکردید. ما تفسیر خاصی از داستان رو شاهد نیستیم. به عنوان مثال، می تونستید اشاره کنید، که داستان GTA نه براساس حوادث بلکه براساس روابط  بین شخصیت ها و عمق و پیچش بین اون ها شکل گرفته که با یک روایت جمع و جور و خصوصاً پایان بندی مناسب، هسته اصلی داستان رو ارتقا بخشیده. تفاسیر زیادی میشد از داستان کرد تا مثلاً گیمری که بازی رو تجربه نکرده از قبل بدونه که با چه نوع ریتم روایی، سکانس بندی و... روبرو هست.
بنده به شخصه، با شرح شخصیت ها در فیلدهای جداگونه به شدت مخالفم. متاسفانه به کار بردن این روش، در مراجع انلاین چندان صحیح نیست. این روش بیشتر برای مجلاته که اون هم برای صفحه پرکردنه. حالا شاید شما بپرسید که خب توضیح شخصیت ها رو چیکار کنم؟ برای اون هم راه حلی هست. شما یک قسمت جداگونه در نظر می گیرد. اون قسمت مربوط به شخصیت پردازی میشه. در طی زمانی که دارید شخصیت ها رو ستایش می کنید، خصایص خاصشون رو هم در خلال اون با گیمر در میون میذارید. این یعنی یه معجون فوق العاده!
اما بررسی گیم پلی: شما ذهنتون در این بخش خیلی خوب شکل گرفته. یعنی دید مناسبی از یک بازی جهان باز دارید. اما متاسفانه مراحل و چینش نقدتون یه مشکلاتی رو داره. شما در ابتدای نقد سریعاً سراغ مراحل اصلیو فرعی رفتید. در حالی که در عناوین جهان باز، شرح مراحل فرعی، باید در یه قسمت فرعی، و تقریباً در انتهای نقد نوشته بشه. بازی Open World هست. این یعنی این که شما بیشتر از هر چیز دیگه ای باید دنیای بازی رو اول شرح بدید. یعنی این که بررسی کنید پویایی محیط تا چه حده، امکاناتی که در گوشاگوش مپ بازی هستن چیه، عملکرد مردم و... اشاره کنید. بعداً از اون وارد بطن مراحل اصلی و ویژگی اصلی بازی یعنی سویچ بین شخصیت ها میشید. و به ترتیب ساختار های بازی، مثل شخصی سازی، سیستم هندلینگ ماشین، سیستم شوتینگ و... رو بررسی می کنید. و در پایان گوشه چشمی هم به مراحل فرعی به عنوان یک مکمل خواهید داشت. روی سخنم اینه که یه مقداری چینش بررسی شما در جای اشتباهی غلط داشت که اون هم قابل حله.
اما بخش گرافیک و صداگذاری: ببینید، بررسی شما از این بخش به شدت کلیشه ای بود. به خصوص شروع شرح گرافیک. مثلاً می تونستید بخش گرافیک رو اینطوری شروع کنید:
شاید اگر ون گوگ هلندی، زنده می بود با دیدن دنیای زیبای GTA V، با همان قلم اعجاب آورش خودکشی می کرد. دنیای GTA V تا حدی جزئیات سرسام آور را بر روی سرتان خراب می کند که تعریفی دیگر از هنرهای بصری را درک می کنید. و........
و بعداً بنابر تجربه خودتون این بخش رو نقد می کنید. نیازی هم نیست کل بخش ها رو مثل افکت های آب دریا امثالهم رو جز به جز شرح بدید. همین که شخص خواننده ستایش شما رو می خونه، حساب کار دستش میاد.
بخش صداگذاری هم از این قائده پیروی می کنه، بهتر بود حتی این بخش صداگذاری رو یه جورایی با خود متن تلفیق می کردید. چطور؟ مثلاً در بخش شرح، شخصیت ها می تونستید عملکرد خوبشون در تاثیرگذاری رو به صداگذاری منحصر به فرد اون ربط بدید. این طوری حجم متن هم کمتر میشد و هم متنتون، ارزش خاص تری پیدا می کرد. برای بخش موسیقی هم می تونستید، هنگامی که به شوتینگ دلچسب بازی اشاره می کنید، این نکته رو هم یادآور بشید که موسیقی با عملکرد فوق العادش نقش خاصی رو در تحریک پذیری گیمر داره.

به عنوان سخن آخر، یه چیزی رو خواستم رک به شما بگم؛ شما قلم روونی دارید. اما وجود دو اصل باعث میشد سطح مطلبتون به غایتش برسه. اول این که مطلبتون توضیح اضافی زیادی داره. واقعاً یک مشکل حاد در متنتون بود. اما نکته بعد، سعی کنید، قلمتون رو به نحوی تغییر بدید که صمیمت با مخاطب بیشتر بشه. مثلاً همون جادوی فوق العاده ای که جلال آل احمد با مخاطب می کرد. شما باید خیلی خیلی ساده، و با زبانی مثل محاوره، بازی رو نقد کنید. تا گیمر شما رو هم یه شخصی مثل خودشون بدونه. به نظرم، خشک نویسی در مطالب، مخاطب رو از نویسنده دور می کنه. این یعنی این که شک و دو دلی در گیمر نسبت به اندیشه های شما بوجود میاد.

خسته نباشی بابت نقد خوبتون. به شخصه، این متن شاید بلند رو نوشتم، چون واقعاً حیفم می اومد که یک سری نکاتی که شاید در شما تغییر خاصی ایجاد کنه، بهتون گوشزد نشه. ایشالله شاهد پیشرفت شما باشیم

[سجاد محمدی پور]

سلام و درود بر آقا حسین عزیز.

واقعا یکی از بهترین بازی های عمرم بود. جالب ترین نکته اینه که تو هر قست از سری GTA ما شاهد یک شاهکاریم. تمام سری بازی های GTA تو زمان خودش یکی از بهترین ها بوده.

راجب به مقاله هم تقریبا مشکل خاصی نمی‌بینم و خوش‌بختانه مهم ترین رکن یک مقاله‌ی عالی - یعنی روونی و جذابیت جملات - رو به خوبی رعایت کردید و همین باعث میشه که یه خواننده از مقاله لذت ببره. مشکلات نگارشی هم اگه دوست داشته باشید براتون به صورت خصوصی خواهم گفت. تجربه ثابت کرده بیان مشکلات در پست نقد چندان پیامد های خوبی نداره. 

مثل همیشه عالی بود.

موفق باشید

[Destiny]

نقد عالی بود و  به شخصه واقعا لذت بردم تقریبا تمامی نکات در مورد بازی رو گفتید و بنده لذت بردم و تصاویر و توضیحاتشون هم عالی بود 

[arshia.hidden12]

درود.
با نظرات دوستان موافقم.مقدمه خوبی بود اما خیلی خوب اتصالش ندادید به نقد کلی.
درمورد داستان هم بنده فقط نظرم این نیست اکر افراد میگن که داستان مثل عناوین قبلی این سری حماسی نبودو شاید باید توی بخش نمره دهی دقت بیشتری می شد در مورد بخش داستان.
اما در کل نقد بسیار خوبی بود و خواننده رو به خوندن ادامه نقد تا پایانش وادار می کرد.