اول از همه فرا رسیدن عید سعید نوروز و سال جدید را به تمامی گیمفایی ها تبریک میگویم و برایتان بهترینها را آرزو دارم.
قبل از شروع مطلب میخواهم کمی با شما صحبت کنم پس بدون مقدمه شروع میکنم.
جنگ چیست؟ از جنگ چه میدانید؟ جنگ را چه تعریف میکنید؟ یا دقیقتر بگویم جنگ را برایمان چه تعریف کرده اند؟
در طی سال هایی که در دنیای بازی های ویدئویی بودهایم جنگ برایمان فقط کشت و کشتار تعریف شده، جنگ فقط به عنوان کشتن انسان ها و بدست آوردن پیروزی شناخته شده است، تنها تعریفی که میتوانیم در مورد جنگ در دنیای محبوبمان ارائه دهیم کشت و کشتار انسان هاست و اگر خوشبینانه تر نگاه کنیم جنگ یعنی تمام اتفاقات خوب و بدی که در طول درگیری بین دو یا چند گروه اتفاق میافتد اما... اما آیا جنگ فقط در همین توضیحات خلاصه میشود؟ یا تعاریف و پیامد های دیگری نیز دارد که ما از آن بیخبریم...
بگذارید سوال دیگری بپرسم: تا به حال بازی یا کمپانیای را دیده اید که بخواهد به فجایع پس از جنگ بپردازد و در این کار موفق شود؟ تا به حال چند بازی را دیدهاید که از وقایع پس از جنگ، بدون کشت و کشتار صحبت کنند و مانند Witcher، سری COD و... محبوب و شناخته شده باشند؟ حتی سری Fallout هم که مطمئناً به یادتان آمده است یک عنوان اکشن است در تم آخرالزمانِ پس از جنگ که هیچ چیز خاصی را در این مورد به تصویر نمیکشد.
اما در اینجا وضع فرق میکند، فرقی بسیار با بازی های آخرالزمانی که موجودات عجیب و هیولاهای عجیبتر قصد جان قهرمان را میکنند، در این دنیا هیچ عدالتی وجود ندارد، ثروتمندان و اشراف پادشاهی میکنند و مردم عادی نوکری، کلاغ ها از بیماران پرستاری میکنند و افرادی در زیر زمین شورش ... آری به دنیای Shardlight خوش آمدید.
نام بازی: Shardlight
پلتفرم: PC
سبک: ادونچر کلیکی-معمایی
سازنده: Wadjet Eye Games
ناشر: [font=Arial Black]Wadjet Eye Games
تاریخ انتشار: 8 مارس 2016[/font]
داستان Shardlight چندین سال بعد از یک بمباران اتمی آغاز میشود. مردم شهر به بیماری ناشی از بمباران دچار شدهاند که Green Lung نام دارد. این بیماری از طریق تنفس نوعی سم سبز رنگ موجود در هوا بهوجود میآید که باعث تخریب ریه های انسان میشود.
در این جهان افراد ثروتمند و اشراف همانند سلاطین، مردم عادی را مانند بردگان به کار های سخت و کثیف وا میدارند تا (مردم) اجازه یابند که در قرعه کشی واکسن ضد این بیماری شرکت کنند و عمر بیشتری برای زندگی در این دنیا ی کثیف برای خود بخرند و سلاطین هم بتوانند زیر ماسک ها و لباس های ضد بیماری به خوشی بپردازند. شخصیت اصلی و یا همان قهرمان بازی ما نیز در یکی از همین شهر ها با وضعیتی همانند مردم دیگر وارد داستان میشود، داستانی که دنیا را متحول میکند.
بخش اصلی و اولیه ی داستان از جایی شروع میشود که اِمی(Amy)، قهرمان داستان برای بهدست آوردن بلیط قرعهکشی وارد فاضلاب میشود تا یک ژنراتور از کار افتاده را تعمیر کند، پس از تعمیر شدن ژنراتور امی از اتاقک خارج میشود تا برود اما ناگهان نگاهش به مردی میافتد که زیر آوار مانده است، هنگامی که امی به کمک مرد میشتابد او از امی درخواست میکند نامهای را به دست شخصی در شهر برساند. مرد میگوید که: همه چیز تغییر خواهد کرد...
به این صورت داستان شروع میشود و در ادامه امی با گروهی از مردم زیرزمینی برخورد میکند که قصد مبارزه با سلاطین دروغین را دارند و امی نیز در طول داستان باید این حکومت پست را براندازد و همچنین بیماری Green Lung را از بین ببرد.
در بازی شخصیت های اصلی بیشتر کسانی هستند که امی از آن ها درخواست کمک میکند یا با آن ها مبارزه بنابراین شخصیت پردازی قدرتمندی در بازی دیده نمیشود.
گرافیک بازی بصورت پیکسلی میباشد که با این داستان به خوبی ارتباط برقرار میکند. در طول بازی با گردش در محیط به یاد سری Fallout و خرابه های پس از بمباران میافتیم. در بازی ساکنین شهری کوچک برای خود ساخته اند که امی باید با متحد کردن این افراد به موفقیت برسد. در خیابان های شهر جنازه های زیادی روی زمین افتاده اند که بعضی از آنها ممکن است شما را بترسانند. داستان بازی بیشتر در زیرزمین، سطح شهر و خانه ها اتفاق میافتد که اگر از رزولوشن پایین بازی بگذریم بخوبی طراحی شدهاند.
طراحی شخصیت ها نیز همچون بازی پیکسلی است و به خوبی انجام شده. شخصیت امی یکی از برترین طراحی های پیکسلی را در میان سایر شخصیت های همنوع خودش داشته که این نیز یکی نقاط قوت بازی محسوب میشود اما به علت رزولوشن پایین این طراحی ها به وضوح دیده نمیشوند.
حرکات شخصیت ها و متحرک سازی اکثر قسمت ها بسیار عالی است و با توجه به سبک گرافیک بازی فقط این کلمه مناسب پویانماییهاست. میان پرده های بازی اکثرا مکالمه هستند و صحنه های بدون مکالمه بسیار کم در میان پرده ها دیده میشوند که ممکن است داستان را برای کسانی که از زبان انگلیسی سررشته ندارند کمی گنگ و نامفهوم کند.
برخلاف بسیاری از بازی های پیکسلی که فقط از متن برای مکالمات استفاده میکنند این بازی در صداگذاری شخصیت ها بسیار عالی عمل کرده و میتوان وجود گویندگی و صداگذاری حرفهای در بازی را به راحتی حس کرد همچنین حرفهای ترین گویندگی بازی را مربوط به شخصیت اصلی بازی دانست که بسیار زیبا انجام گرفته است.
موسیقی زمینه ی بازی در حد متوسطی قرار دارد، و نه آنقدر عمیق است که بتواند آدرنالین را در خون شما ترشح کند و نه آنقدر سطحی که بخواهید در هنگام بازی صدا را قطع کنید بلکه چیزیست میان این دو که حداقل مانند برخی بازی ها حوصله سر بر نمیباشد و دلیل تنفر شما از بازی نمیشود.
گیم پلی بازی در سبک ماجراجویی کلیکی میباشد که سبکی بسیار قدیمی و کلیشه ای در تم مرموز است. بازی بیشتر بر سه پایه ی گشتوگذار، حل معما و مخفی کاری میباشد؛ ترکیبی که بار ها شاهد آن بوده و هستیم و معمولا هم در بازی های ترسناک این سه عنصر را یکجا دیدهایم.
در بازی از علم کمک زیادی گرفته میشود
معما های بازی یا خیلی جالبند و یا خیلی مزخرف، گاهی ممکن است برای یک بازی چندین برگه را پر کنید و ساعت ها به معادله بپردازید و یا به کتاب های علوم مانند شیمی نیاز پیدا کنید و درمقابل در قسمتی از شما خواسته میشود که یک دانه را بیابید و سپس یک استخوان را از سگی بدزدید که بسیار خسته کننده است.
گشت و گذار نیز در بازی به خوبی جاسازی شده و گاهی ممکن است مدت ها در بازی بدنبال راه ورودی بگردید که داستان نسبتا کوتاه بازی را برایتان به چندین ساعت و یا روز تبدیل کند. اما اشتباه نکنید بازی Shardlight یک عنوان open-world نیست که بخواهید در آن به گشت و گذار بپردازید بلکه یک بازی معمایی با دنیایی وسیع است و معما های کلیشهای و گاها جالب و وقت گیر.
اما یکی از ایده های بد در مورد این بازی تبدیل کردن آن از یک ادونچر ساده به یک ادونچر کلیکی بود که اصلی ترین دلیل کسر امتیازات بازی است. با این سبک شما حس یک بازی ماجراجویی را از دست میدهید و بیشتر یاد بازی های hidden object میافتید چرا که در طول بازی باید بارها کلیک کنید تا بتوانید راه یا معمایی را کشف کنید و به بازی ادامه دهید درصورتیکه اگر بازی در سبک ماجراجویی خالص بود ممکن بود وضع فرق کند.
در کل بازی Shardlight یک بازی ماجراجویی کلیکی است که بر پایه ی حل معما و ماجراجویی ساخته شده است. این بازی یکی از معدود بازی هایی در این سطح است که شخصیت هایش از یک دوبله و صداگذاری خوب بهره میبرد. گرافیک بازی پیکسلی است که طراحی های بسیار زیبایی دارد اما متأسفانه به خاطر رزولوشن پایین بازی این طراحی ها آنچنان که باید دیده نمیشوند. داستان Shardlight نیز یک داستان خطی و عاری از هرگونه پیچ و خم شدید داستانی است و این مورد بعلاوه ی معماهای تکراری بازی باعث کلیشهای شدن این عنوان شده است.
اما کلام آخر اینکه حتی اگر بازی Shardlight یک عنوان ضعیف باشد حداقل فهمیدیم که جنگ یعنی چه: نبرد و فجایع پس از آن...
نقاط قوت: معماهای جالب، صداگذاری کارکترها، گرافیک بالای پیکسلی، جهان وسیع
نقاط ضعف: کلیشه ای بودن بازی، رزولوشن پایین، کلیکی بودن، داستان کاملا ساده
امتیاز کل: 6/10
در پایان می خواهم این مطلب را به تمامی مردم جنگ زده ی جهان تقدیم کنم و از صمیم قلب آرزوی صلح و و خوشبختی برای تمامی مردم جهان دارم
قبل از شروع مطلب میخواهم کمی با شما صحبت کنم پس بدون مقدمه شروع میکنم.
جنگ چیست؟ از جنگ چه میدانید؟ جنگ را چه تعریف میکنید؟ یا دقیقتر بگویم جنگ را برایمان چه تعریف کرده اند؟
در طی سال هایی که در دنیای بازی های ویدئویی بودهایم جنگ برایمان فقط کشت و کشتار تعریف شده، جنگ فقط به عنوان کشتن انسان ها و بدست آوردن پیروزی شناخته شده است، تنها تعریفی که میتوانیم در مورد جنگ در دنیای محبوبمان ارائه دهیم کشت و کشتار انسان هاست و اگر خوشبینانه تر نگاه کنیم جنگ یعنی تمام اتفاقات خوب و بدی که در طول درگیری بین دو یا چند گروه اتفاق میافتد اما... اما آیا جنگ فقط در همین توضیحات خلاصه میشود؟ یا تعاریف و پیامد های دیگری نیز دارد که ما از آن بیخبریم...
بگذارید سوال دیگری بپرسم: تا به حال بازی یا کمپانیای را دیده اید که بخواهد به فجایع پس از جنگ بپردازد و در این کار موفق شود؟ تا به حال چند بازی را دیدهاید که از وقایع پس از جنگ، بدون کشت و کشتار صحبت کنند و مانند Witcher، سری COD و... محبوب و شناخته شده باشند؟ حتی سری Fallout هم که مطمئناً به یادتان آمده است یک عنوان اکشن است در تم آخرالزمانِ پس از جنگ که هیچ چیز خاصی را در این مورد به تصویر نمیکشد.
اما در اینجا وضع فرق میکند، فرقی بسیار با بازی های آخرالزمانی که موجودات عجیب و هیولاهای عجیبتر قصد جان قهرمان را میکنند، در این دنیا هیچ عدالتی وجود ندارد، ثروتمندان و اشراف پادشاهی میکنند و مردم عادی نوکری، کلاغ ها از بیماران پرستاری میکنند و افرادی در زیر زمین شورش ... آری به دنیای Shardlight خوش آمدید.
نام بازی: Shardlight
پلتفرم: PC
سبک: ادونچر کلیکی-معمایی
سازنده: Wadjet Eye Games
ناشر: [font=Arial Black]Wadjet Eye Games
تاریخ انتشار: 8 مارس 2016[/font]
داستان Shardlight چندین سال بعد از یک بمباران اتمی آغاز میشود. مردم شهر به بیماری ناشی از بمباران دچار شدهاند که Green Lung نام دارد. این بیماری از طریق تنفس نوعی سم سبز رنگ موجود در هوا بهوجود میآید که باعث تخریب ریه های انسان میشود.
در این جهان افراد ثروتمند و اشراف همانند سلاطین، مردم عادی را مانند بردگان به کار های سخت و کثیف وا میدارند تا (مردم) اجازه یابند که در قرعه کشی واکسن ضد این بیماری شرکت کنند و عمر بیشتری برای زندگی در این دنیا ی کثیف برای خود بخرند و سلاطین هم بتوانند زیر ماسک ها و لباس های ضد بیماری به خوشی بپردازند. شخصیت اصلی و یا همان قهرمان بازی ما نیز در یکی از همین شهر ها با وضعیتی همانند مردم دیگر وارد داستان میشود، داستانی که دنیا را متحول میکند.
بخش اصلی و اولیه ی داستان از جایی شروع میشود که اِمی(Amy)، قهرمان داستان برای بهدست آوردن بلیط قرعهکشی وارد فاضلاب میشود تا یک ژنراتور از کار افتاده را تعمیر کند، پس از تعمیر شدن ژنراتور امی از اتاقک خارج میشود تا برود اما ناگهان نگاهش به مردی میافتد که زیر آوار مانده است، هنگامی که امی به کمک مرد میشتابد او از امی درخواست میکند نامهای را به دست شخصی در شهر برساند. مرد میگوید که: همه چیز تغییر خواهد کرد...
به این صورت داستان شروع میشود و در ادامه امی با گروهی از مردم زیرزمینی برخورد میکند که قصد مبارزه با سلاطین دروغین را دارند و امی نیز در طول داستان باید این حکومت پست را براندازد و همچنین بیماری Green Lung را از بین ببرد.
در بازی شخصیت های اصلی بیشتر کسانی هستند که امی از آن ها درخواست کمک میکند یا با آن ها مبارزه بنابراین شخصیت پردازی قدرتمندی در بازی دیده نمیشود.
گرافیک بازی بصورت پیکسلی میباشد که با این داستان به خوبی ارتباط برقرار میکند. در طول بازی با گردش در محیط به یاد سری Fallout و خرابه های پس از بمباران میافتیم. در بازی ساکنین شهری کوچک برای خود ساخته اند که امی باید با متحد کردن این افراد به موفقیت برسد. در خیابان های شهر جنازه های زیادی روی زمین افتاده اند که بعضی از آنها ممکن است شما را بترسانند. داستان بازی بیشتر در زیرزمین، سطح شهر و خانه ها اتفاق میافتد که اگر از رزولوشن پایین بازی بگذریم بخوبی طراحی شدهاند.
طراحی جزئیات بازی به خوبی انجام شده است
طراحی شخصیت ها نیز همچون بازی پیکسلی است و به خوبی انجام شده. شخصیت امی یکی از برترین طراحی های پیکسلی را در میان سایر شخصیت های همنوع خودش داشته که این نیز یکی نقاط قوت بازی محسوب میشود اما به علت رزولوشن پایین این طراحی ها به وضوح دیده نمیشوند.
حرکات شخصیت ها و متحرک سازی اکثر قسمت ها بسیار عالی است و با توجه به سبک گرافیک بازی فقط این کلمه مناسب پویانماییهاست. میان پرده های بازی اکثرا مکالمه هستند و صحنه های بدون مکالمه بسیار کم در میان پرده ها دیده میشوند که ممکن است داستان را برای کسانی که از زبان انگلیسی سررشته ندارند کمی گنگ و نامفهوم کند.
برخلاف بسیاری از بازی های پیکسلی که فقط از متن برای مکالمات استفاده میکنند این بازی در صداگذاری شخصیت ها بسیار عالی عمل کرده و میتوان وجود گویندگی و صداگذاری حرفهای در بازی را به راحتی حس کرد همچنین حرفهای ترین گویندگی بازی را مربوط به شخصیت اصلی بازی دانست که بسیار زیبا انجام گرفته است.
موسیقی زمینه ی بازی در حد متوسطی قرار دارد، و نه آنقدر عمیق است که بتواند آدرنالین را در خون شما ترشح کند و نه آنقدر سطحی که بخواهید در هنگام بازی صدا را قطع کنید بلکه چیزیست میان این دو که حداقل مانند برخی بازی ها حوصله سر بر نمیباشد و دلیل تنفر شما از بازی نمیشود.
گیم پلی بازی در سبک ماجراجویی کلیکی میباشد که سبکی بسیار قدیمی و کلیشه ای در تم مرموز است. بازی بیشتر بر سه پایه ی گشتوگذار، حل معما و مخفی کاری میباشد؛ ترکیبی که بار ها شاهد آن بوده و هستیم و معمولا هم در بازی های ترسناک این سه عنصر را یکجا دیدهایم.
در بازی از علم کمک زیادی گرفته میشود
گشت و گذار نیز در بازی به خوبی جاسازی شده و گاهی ممکن است مدت ها در بازی بدنبال راه ورودی بگردید که داستان نسبتا کوتاه بازی را برایتان به چندین ساعت و یا روز تبدیل کند. اما اشتباه نکنید بازی Shardlight یک عنوان open-world نیست که بخواهید در آن به گشت و گذار بپردازید بلکه یک بازی معمایی با دنیایی وسیع است و معما های کلیشهای و گاها جالب و وقت گیر.
اما یکی از ایده های بد در مورد این بازی تبدیل کردن آن از یک ادونچر ساده به یک ادونچر کلیکی بود که اصلی ترین دلیل کسر امتیازات بازی است. با این سبک شما حس یک بازی ماجراجویی را از دست میدهید و بیشتر یاد بازی های hidden object میافتید چرا که در طول بازی باید بارها کلیک کنید تا بتوانید راه یا معمایی را کشف کنید و به بازی ادامه دهید درصورتیکه اگر بازی در سبک ماجراجویی خالص بود ممکن بود وضع فرق کند.
در کل بازی Shardlight یک بازی ماجراجویی کلیکی است که بر پایه ی حل معما و ماجراجویی ساخته شده است. این بازی یکی از معدود بازی هایی در این سطح است که شخصیت هایش از یک دوبله و صداگذاری خوب بهره میبرد. گرافیک بازی پیکسلی است که طراحی های بسیار زیبایی دارد اما متأسفانه به خاطر رزولوشن پایین بازی این طراحی ها آنچنان که باید دیده نمیشوند. داستان Shardlight نیز یک داستان خطی و عاری از هرگونه پیچ و خم شدید داستانی است و این مورد بعلاوه ی معماهای تکراری بازی باعث کلیشهای شدن این عنوان شده است.
اما کلام آخر اینکه حتی اگر بازی Shardlight یک عنوان ضعیف باشد حداقل فهمیدیم که جنگ یعنی چه: نبرد و فجایع پس از آن...
نقاط قوت: معماهای جالب، صداگذاری کارکترها، گرافیک بالای پیکسلی، جهان وسیع
نقاط ضعف: کلیشه ای بودن بازی، رزولوشن پایین، کلیکی بودن، داستان کاملا ساده
امتیاز کل: 6/10
در پایان می خواهم این مطلب را به تمامی مردم جنگ زده ی جهان تقدیم کنم و از صمیم قلب آرزوی صلح و و خوشبختی برای تمامی مردم جهان دارم