08-05-2016, 01:43 PM
(آخرین ویرایش: 08-05-2016, 06:15 PM، توسط Hidden Shadow.)
شما رازِ شاهکار شدن یک عنوان را در چه بخشی میبینید؟ گیم پلی؟ داستان؟ گرافیک؟ موسیقی؟ یا شاید هم همهی آنها در کنار هم یک عنوان شاهکار را میسازد؟ یک بازی اگر بخواهد تمامی این ستونها را در اختیار داشته باشد نیاز به خلاقیت و قدرت استودیواش است، قدرت به این خاطر که بتواند طی این زمان درازی که یک شاهکار برای متولد شدنش لازم است از پس خرجهایش بر بیاد و انجین مناسبی داشته باشد و خلاقیت به آن خاطر که یک مکانیزم سالم در ستونهای داستان و موسیقی و گیم پلی را پیاده کند. به جرات میتوانم بگویم که برای ساخت این چهار ستون در دراز مدت به این دو اصول نیاز اساسی میشود، پس استودیویی که قدرتاش را دارد و هم خلاقیتش را پس چرا نتوانست یک شاهکار بسازد ؟ اگر تیتر را خوانده باشید و اطلاعاتی را در مورد این عنوان داشته باشید میفهمید که منظور اینجانب استودیو Ready At Dawn (رِدی ات داون) است! این بار هم جدیدترین ساختهی این استودیو یعنی عنوان The Order:1886 زیر ذرهبین بنده میرود تا آن را تجزیه کنیم تا بفهمیم به چه دلیلی نتوانست انتظارات را بر آورده کند!
نام کامل بازی:The Order:1886
استودیو سازنده:Ready At Dawn
Santa Monica Studio
ناشر:Sony Interactive Entertainment
استودیو سازنده:Ready At Dawn
Santa Monica Studio
ناشر:Sony Interactive Entertainment
سبک:Action-Adventure اکشن-ماجراجویی
TPS اکشن سوم شخص
TPS اکشن سوم شخص
پلتفرم:پلی استیشن 4
تاریخ اولین انتشار رسمی:20 فوریه 2015 (میلادی)
تاریخ اولین انتشار رسمی:20 فوریه 2015 (میلادی)
داستان
داستان بازی از آنجایی شروع میشود که Half-Breed (نیمه نسلها) قصد نابود کردن این لندن وصف نشدنی را دارند. این موجودات قصد درو کردن هر چیزی را دارند و در این راه انسانها را سر راه خود میبینند اما این انسانها آنقدرها هم ضعیف نیستند و یک گروهایی به نام شوالیههای لندن را تشکیل میدهند، در این گروه هر کسی که بتواند در مقابله با این موجودات نفرین شده دوام بیاورد انتخاب میشود. اما در یکی از روزها، یکی از عضوهای این گروه مادهایی عجیب به نام بلک واتر (آب سیاه) را کشف میکند و پس از یافتن خاصیت شفا بخشی آن و افزایش دهندگی طول عمرش، جنگ را در ذهنش تمام شده میبیند ولی این موضوع نه پایانی است و نه شروعیایی بلکه باعث ناکارآمدی نیروی اصلی و سستی این گروه میشود. اعضای این گروه رفته رفته ناتوان میشوند و آنها همچنان از این آب برای درمان صدمات خود در مقابل این نژاد وحشی استفاده میکنند. پس از مدتی دیگر مردم به آنها اعتماد گذشته را ندارد و آن را پوچ میدانند زیرا هیچ موفقیت خاصی بدست پیدا نکرده بودند! از آن طرف هم این موجودات نفرین شده روز به روز قدرتمندتر میشدند.
بازیهای انگشت شماری توان به تصویر کشیدن همچین گرافیکی را دارند
بعد از مدتی این روند ادامه داشت و لندن وارد یک نسل جدیدی شد، نسلی به نام انقلاب صنعت و علم. در این نسل دانشمندان سلاح های قدرتمند و باشکوهایی ساختند که نیمه نسلها را تار و مار میکرد نیمه نژاد ها هم وارد یک خفای طولانی مدت شدند ولی این بار شورشیان بودند که وارد کار شدند. آنها هم دست کمی از نیمه نسلها نداشتند، شما یکی از عضوهای این گروه(شوالیههای لندن) هستید که سعی دارد شورشیان را نابود کند و نیمه نسلها را از بین ببرد تا دوباره لندن را باشکوه ببیند. شروع بازی در سال 1886 (میلادی) است گالاهاد (شخصیت اصلی داستان) با سه عضو از این گروه به نبرد با دشمان این شهر زیبا میرود. تا اینجای داستان، رِدی ات داون توانسته است ایده خوبی پیدا کند؛ این ایده بسیار زیباست که لندن سال 1886 را در تم یک جنگ بزرگ نژادی با سلاحهای آینده ببینیم. اگر بخواهم نزدیکترین داستان به داستان این بازی را تصور کنم ناخداگاه ذهنم به سوی سری بازیهای چرخ دندههای جنگ منحرف میشود که شباهت بسیاری به هم دارند اما این بار این عنوان، زمینه را لندن سال 1886 باشکوه که قلب تولد تکنولوژی امروزه بوده را هدف رفته است که ایده بسیار خوبی است ولی با این حال مقداری کلیشهایی هم بنظر میرسد. در این میان؛ داستان این بازی با کات سین های بزرگ گره خورده است!
این سه نفر از اعضای گروه (شوالیههای لندن) هستند
این بازی بیش از هر بازی دیگر که بشود تصورش کرد دارای کات سینهای طولانی و غیر قابل تصور است. درست است که این بازی دارای داستانی است که باید لحظه به لحظه آن را در قالب یک کات سین کوتاه به نمایش در بیاید تا بازیکنان عمق گرافیک و شخصیت پردازی را تجربه کنند ولی تا این حد هم دیگر خوب نیست و مشخص میکند برای افزایش مدت طول گیم پلی این موضوع ایجاد شده است. داستان بازی به اندازهی کافی میتوانست دارای مانور باشد و این مانور هم میتوانست به مدت زمان داستان و گیم پلی اضافه کند ولی رِدی ات داون از این موضوع استفاده نکرد تا داستان مناسب بازی غیر قابل استفاده و دست نخورده باقی بماند و در حد یک داستان معمول باشد!
گیم پلی
گیم پلی این بازی به هیچ عنوان خوب نیست، هوش مصنوعی(AI) بازی به قدری ضعیف است که دشمن در سطحهای ساده و سخت این عنوان تفاوتی خاصی ندارد! سیستم هوش مصنوعی شخصیتهای خودی هم بسیار ضعیف واقع شده است و تیراندازی آنها هم بسیار ابتدایی است به قدری که اگر توانایی زیادی در بازیهای شوتر سوم شخص نداشته باشید میتوانید به راحتی این بازی را در سختترین درجه ممکن به راحتی به اتمام برسانید!
تیراندازی در بازی و کنترل شخصیت اصلی بازی بسیار خوب است اما دشمنان هوش مصنوعی ضعیفی دارند!
اما تنها نقطه ضعف این بازی در بخش گیم پلی فقط ضعیف بودن هوش مصنوعی نیست بلکه مدت زمان گیم پلی این بازی هم در وضع بدی قرار دارد به قدری که اگر شما بدون وقفه به تجربهی این بازی بپردازید نهایتاً در هشت ساعت این بازی به پایان خواهد رسید که در این هشت ساعت دست کم حداقل سه ساعت کات سین بدون گذشت خواهیم داشت که این موضوع ستون گیم پلی را بسیار سست کرده است و آن را به ضعیفترین ستون از چهار ستون ممکن تبدیل کرده است! اما باید خوشحال باشید زیرا گیم پلی این بازی دارای نقاط قوت هم هست برای مثال سیستم کنترل شخصیت و کاورگیری گالاهاد (شخصیت اصلی بازی) در مرحله قابل قبولی است. این امر را باید مدیون طراحی ویژه دکمههای R2 و L2 دستهی دوال شاک 4 کنسول پلی استیشن 4 دانست که در هنگام بازی حس خوبی را منتقل میکند. از لحاظ تنوع سلاح هم این بازی در سطح بسیار خوبی قرار دارد و انواع سلاحها را در خود جای داده است که در ادامه به تعدادی از سلاحهای موجود نگاهی میاندازیم.
1.M2 Falchion Auto Rifle
پر کاربرد ترین اسلحه بازی به جرات میتوانم بگویم که M2 Falchion Auto Rifle است! تفنگ M2 Falchion Auto Rifle دارای نرخ آتش بسیار خوبی است و درصد تخریب خوبی هم دارد و به راحتی میتوانید با این سلاح دشمنان را از پای در بیاورید این تفنگ به راحتی در دسترس است که میتوانید روی این سلاح حساب ویژه و مخصوصی برای پیش روی در بازی باز کنید.
2.Three Crown Coach Gun
آ چهار فرانسه!
پر کاربرد ترین اسلحه بازی به جرات میتوانم بگویم که M2 Falchion Auto Rifle است! تفنگ M2 Falchion Auto Rifle دارای نرخ آتش بسیار خوبی است و درصد تخریب خوبی هم دارد و به راحتی میتوانید با این سلاح دشمنان را از پای در بیاورید این تفنگ به راحتی در دسترس است که میتوانید روی این سلاح حساب ویژه و مخصوصی برای پیش روی در بازی باز کنید.
2.Three Crown Coach Gun
از بین برنده!
عاشقان شاتگان میتوانند در این بازی از غول کوچک یعنی Three Crown Coach Gun استفاده کنند، این شات گان جیبی دارای سه دهانه است که در هر شلیک سه گلوله کالیبر بالا از دهانههای آن خارج میشود که میتواند نیمه نسل ها را به قطعات ریزتری تقسیم کند.
3.Thermite Rifle
برشته کننده!
اگر میخواهید هر کسی را در این بازی برشته کنید به کمک این سلاح خوب نیاز خواهید داشت! این سلاح آتش بالایی تولید میکند که میتواند هر چیزی و هر موجودی را بخارپز و یا برشته کند. برای استفاده از این سلاح باید دو مرحله را رعایت کنید ابتدا محلهایی را می خواهید آب کنید را انتخاب و مجدداً برروی آن شلیک کنید.
گرافیک
گرافیک بازی چیزی در حد نسل نهم است و گویا از آینده آمده است! بافتها و جلوههای بصری و میدانی عالی هستند و در نسل هشتم به غیر از بازی آنچارتد 4:پایان یک دزد، شاهد همچنین گرافیکی به شخصه نبودم! ای کاش که گیم پلی و داستان و شخصیت پردازیهای دیگر اعضای تیم شوالیههای لندن (به جز گالاهاد) هم به اندازهی گرافیک کار شده بود. بافتها در چهرهها نوید یک پیشرفت در گرافیک بازیها را میدهد! اتمسفر لندن سال 1886 میلادی در این بازی وصف نشدنی است و عمق میدان هنری این بازی به راحتی با خیره شدن به یک منظره ساده قابل درک است. نورپردازی، تخریب پذیری، کیفیت تکسچرها بسیار عالی هستند و مشخص است که رِدی ات داون بر این موضوع تمرکز خاصی داشته است و با کمک سانتا مونیکا گیمز گرافیک این بازی بسیار خارق العاده از آب در آمده است.
اگر دقت کنید به راحتی میتوانید رد پای شخصیت بازی را برروی زمین مشاهده کنید یا به راحتی میتوانید بافت موهای و لباسهای کاراکترهای بازی را تحسین کنید. رِدی ات داون هرگز بازیهای بزرگی نظیر این بازی را نساخته و در کارنامهاش بازی بزرگی نداشته است و این سطح گرافیک در اولین بازی بزرگ یک استودیو میتواند امیدوار کننده باشد. اگر به تاریخچه این استودیو نگاهی بیاندازید تنها عنوان Daxter را به صورت رسمی خواهید دید و بقیهی عناوین این استودیو پورتهای استودیو سانتا مونیکا برروی کنسول PSP (پلی استیشن پرتابل) است و حالا این استودیویی که تنها عنوان Daxter را در کارنامه رسمی خود دارد آمده است گرافیکی را خلق کرده است که معیارهای سطح گرافیکی را تکانی داده است. اگر بقیهی بخشها این استودیو ضعیف کار کرده است تنها یک علت دارد و آن هم ناپختگی اعضای این تیم است و حالا که بازی The Order:1886 توسط آنها ساخته شده است و تجربهایی بدست اوردهاند قطعا شاهد پیشرفت این استودیو در بخش های دیگر هم هستیم. تنها ایرادی که در بخش گرافیک دیده شد مقداری باگ بود که اگر حساس نباشید شما را آزار نخواهد داد و در آخر هم باید بدانید این بازی به صورت 1080P با نرخ 30 فریم بر ثانیه برروی پلی استیشن 4 اجرا خواهد شد و در اوج فشار لودینگ هم افت فریم هرگز دیده نشد!
جالب است که بدانید شخصیت Isabeau D'Argyll از سرسی لنیستر یا همان Lena Heady معروف سریال Game Of Thrones الهام گرفته شده است!
اگر دقت کنید به راحتی میتوانید رد پای شخصیت بازی را برروی زمین مشاهده کنید یا به راحتی میتوانید بافت موهای و لباسهای کاراکترهای بازی را تحسین کنید. رِدی ات داون هرگز بازیهای بزرگی نظیر این بازی را نساخته و در کارنامهاش بازی بزرگی نداشته است و این سطح گرافیک در اولین بازی بزرگ یک استودیو میتواند امیدوار کننده باشد. اگر به تاریخچه این استودیو نگاهی بیاندازید تنها عنوان Daxter را به صورت رسمی خواهید دید و بقیهی عناوین این استودیو پورتهای استودیو سانتا مونیکا برروی کنسول PSP (پلی استیشن پرتابل) است و حالا این استودیویی که تنها عنوان Daxter را در کارنامه رسمی خود دارد آمده است گرافیکی را خلق کرده است که معیارهای سطح گرافیکی را تکانی داده است. اگر بقیهی بخشها این استودیو ضعیف کار کرده است تنها یک علت دارد و آن هم ناپختگی اعضای این تیم است و حالا که بازی The Order:1886 توسط آنها ساخته شده است و تجربهایی بدست اوردهاند قطعا شاهد پیشرفت این استودیو در بخش های دیگر هم هستیم. تنها ایرادی که در بخش گرافیک دیده شد مقداری باگ بود که اگر حساس نباشید شما را آزار نخواهد داد و در آخر هم باید بدانید این بازی به صورت 1080P با نرخ 30 فریم بر ثانیه برروی پلی استیشن 4 اجرا خواهد شد و در اوج فشار لودینگ هم افت فریم هرگز دیده نشد!
موسیقی و صداگذاری
موسیقی و صداگذاری این بازی در سطح خوبی قرار دارد و موسیقی و صداگذاری آن با لندن 1886 (میلادی) حس زیبایی به بازیکنان منتقل خواهد کرد. موسیقی متنهای بازی بدست Jason Graves تهیه شده است که وی سابقهی درخشانی هم دارد و از دیگر کارهای وی میتوان به موسیقی متنهای بازی آنتیل داون و فار کرای پریمال و دد اسپیس اشاره کرد که در همهی آنها وی بسیار خوب کار کرده است. صداگذاری شخصیت گالاهاد هم بسیار خوب انجام شده است و با مشخصات رفتاری وی بسیار شباهت دارد. موسیقی متنهای این بازی به نظر بنده بسیار ایدهآل هستند و میتوانند دیدگاه شما را تغییر دهند جالب است بدانید که در هر موقعیت که قرار بگیرید موسیقی بازی رنگ عوض میکند. برروی زمین موزیک هیجانی و در زیر زمین موزیکهای مرموز و اسرار امیز که تجربهی عالیایی را رقم میزند.
جمع بندی
طراحی چهرهها و بافتها بی نظیر است؛ ما در بازی به راحتی علاقهی Galahad به Isabeau D'Argyll را لمس خواهیم کرد
جمع بندی
به شخصه قبل از انتشار این بازی حساب ویژهایی برروی آن باز کرده بودم اما بعد از انتشار فهمیدیم قدرت مانور در تریلر بسیار قدرت عجیبی است. کاشکی رِدی ات داون به جای آنکه برروی تریلرهای این بازی کار میکرد به فکر هوش مصنوعی و مدت زمان گیم پلی این بازی میبود تا بتوانیم با یک شاهکار روبه رو شویم. اگر بخواهیم رِدی ات داون را سرزنش کنیم ناتوان هستیم زیرا این بازی شروعی برای این استودیو بود و ما میخواهیم این استودیو از این عنوان درسی بگیرد تا در آینده بازیهای کاملتری را به مخاطبین عرضه کند که به نفع تمامی ماست. اما با این حال برای یک استودیویی که عناوین استودیو سانتا مونیکا را برروی پلی استیشن پرتابل پورت میکرد یک پیشرفت عالی به حساب میآید و من را امیدوار کرد هر چند ناامیدی هم در چهرههای طرفدارانش دیده شد.
...Come Back To Your Destiny
...You're On The Right Patch Because You Are Special