بسیار عالی! واقعا زیبا بود. خداییش تعداد مقاله هایی که تو گیمفا میشینم کامل میخونم، تو این چهارماه، ده تا هم نشده (جفت سایت و فروم) ولی اینو تا مقدمه رو خوندم رفتم فضا
دمت گرم خیلی قشنگ. به طور کلی موافقم با متن فقط دوتا نکته:
نقلقول: Assassin's Creed در حال حاضر یک تجربه زجرآور است
نه خداییش دیگه کم لطفی نکن. به نظر من اون اتمسفر مخوف و وحشتناکی که نسخه اول داشت، به غیر نسخه دوم و "انجمن برادری" دیگه هیچکدوم نداشتن. نسخه اول واقعا شاهکاری بود واسه خودش. زیبایی تکرار مراحل به این بود که هر "سیکوئنس" (مطمئن نیستم درست نوشتم یا نه ولی خودتون میدونین منظورم چیه دیگه
) شما آپگرید میشدی! شمشیر جدید، خنجر، چاقو پرتابی، دستکش، هِی آپدیت میشدید و قدرتتون بیشتر میشد و میرفتید اونجاهایی که همیشه شکست میخوردید، دهن سربازا رو سرویس میکردی و عقدتو خالی میکردی سرشون. (البته هیچوقت هم اون "گیوم تِل" که تو تریلرش بود رو نگرفیتم و آرزو به دل موندیم تا "انجمن برادری"
) واقعا آدم احساس ترس میکرد موقع کشتن تمپلارها، قشنگ میفهمیدی که کار بزرگی رو انجام دادی، همیشه قبل از کشتنشون یه صحنه ازشون درحال انجام کارهای کثیف رو میدیدیم و زیباتر حرفهاشون پس از مرگ بود.... وای گفتم حرفاشون، نمیدونم یادت هست یا نه ولی خیلی دیالوگ داشت (همونطور که یکی از دوستامون همین بالا گفت) من همین چند روز پیش نصب کردم که دوباره برم، اصلا حال میکنم بشینم این دیالوگ هاشون رو گوش کنم. اونایی که بدشون میاد یا اعصابشون خرد میشه، اگه متوجه حرفاشون میشدن حتما این دیالوگ های زیاد رو نکته مثبت حساب میکردن نه منفی!
درباره 2 و "انجمن برادی" که اصلا نیازی به صحبت نیست. شما خودت گذاشتیش تو سه تای اول که دیگه خودش مشخص میکنه چه خبره فقط من هفته پیش رفته بودم خونه فامیلمون این نسخه 2 رو براش بریزم، یه ذره اولش رو رفتم تا اونجا که اتزیو و داداشش مسابقه میدن و میرن رو نوک اون ساختمونه. خیلی این تیکه دیالوگ رو دوست داشتم مخصوصا با اون موسیقی پس زمینه فوق العاده:
برادر اتزیو (بالبخند): زندگی خوبی داریم برادر
اتزیو: آره و هیچوقت تغییر نمیکنه!
برادر اتزیو: و ما رو هم تغییر نمیده
بعد یه دفعه لوگوی Assassin's Creed II رو نشون میده
خداییش اونجا دلم گرفت؛ اشک تو چشام جمع شد. (خودتون که میدونید چی میشه بعدش
)
بگذریم جدا از اون، بازم نسخه دوم مثل اولی، اون جو مخوف و فوق العاده و کمی ترسناک رو داشت ولی به زیبایی هرچه تمام تر، به همون اندازه، جو شاد و شوخی رو هم به بازی اضافه کرد. واقعا که بی نظیر بود.
درباره نسخه سوم هم برعکس شما و خیلی های دیگه من به شدت باهاش حال کردم. هیچوقت یادم نمیره از اون لحظه که اولین تریلرش رو دیدم، روزشماری میکردم تا لحظه انتشارش. هر روز تقویم رو چک میکردم، تو سایتا میچرخیدم مقاله ها رو میخوندم، عشق میکردم باهاش تا وقتی که بازی رسید دستم و هیچوقت نزد توحالم و پشیمون نشدم که چرا اینهمه انتظار کشیدم واسه این بازی. من از تک تک لحظات 3 لذت بردم و بارهای خیلی ها هم گفتن ولی برام اصلا مهم نبوده و نیست که بازی چجوری بود و چه ایراداتی داشت. من باهاش وحشتناک حال کردم و جزو چهار نسخه برتره واسه من.
حالا برعکسش همه عاشق IV بودن ولی ازش تنفر شدیدی دارم
تنها نسخه ای هست که هرچقدر به خودم فشار آوردم هم نتونستم تمومش کنم آخرش هم پاکش کردم رفت. دو تا نکته ش واقعا عذاب آور بود: 1. کلا همش تو آب بود و خشکی هم هیچ چیز جالب و جذابی نداشت. بابا دریازده شدم؛ بسه دیگه چقدر آب آخه؟ 2. شخصیت اصلی اصلا اساسین نبود. نه داستان نه ماجراجویی ها، هیچیش ربطی نداشت به اساسینا (یعنی ربط مستقیم و خیلی تاثیرگذار نداشت به جز یه چندجا) بعد بدتر اینه که شماره چهارم و به عنوان یه نسخه اصلی قرار گرفته بود! نسخه اصلی که شخصیتش نه اساسینه، نه دنبال آزاد کردن مردمه، نه به فکر مبارزه با ظالماس! فقط دنبال پوله
البته به طور کلی داستانش قشنگ بود و اینکه رستگاری مردی رو نشون میداد که راهش رو تو زندگی، تو دنیا گم کرده بود. خب این قشنگه ولی ربطی به اساسین ها نداره. این کلا رو مخم بود
یونیتی و سیندیکیت هم که عالین و من دارم همزمان جفتشون رو میرم (پارسال سیستمم نمیکشید، سه ماه پیش یه CPU خریدم ردیف شد) و خیلی هم لذت میبرم.
آ
قا خیلی حرف زدم، عذر میخوام.
مقاله قشنگی بود، خسته نباشی