بتمن این قهرمان زجر کشیده!
سال2009زمانی که عنوان Batman:ArkhamAsylumعرضه شد،چیزی نمی شد به این عنوان لقب داد جز پدیده و شگفتی ساز نسل!چراکه قبل از عرضه این عنوان تمامی نظرات بر علیه این عنوان و استودیوی انگلیسی نه چندان خوشنامRocksteadyسرازیر شده بود.بتمن برای سالها هیچ نماینده خوبی در صنعت گیم به خود ندیده بود(البته به جز سری لگویی)و موفقیت بی نظیر کریستوفر نولان(DarkKnight)در سینما که موجب بالا رفتن انتظارات شده بود،همه و همه خبر از شکستی دیگر برای شرکت WarnerBros.میداند.تا زمانی که بازی عرضه شد و این عنوان دهان همه منتقدان،بدگمانها،گیمرها!و...را بست.در سبکActionAdventureانقلابی به پا کرد،اجراهای ماندگار در عرصه سرگرمی به جا گذاشت(MarkHamill)و استودیوی شکست خورده یRocksteadyرا در سالی که Na*ughtyDog،UbisoftوInfinityWardمانند غول!حضور داشتند به بهترین استودیوی سال2009تبدیل کرد...پس نتیجه میگیریم ArkhamAsylumبازی بدی نبود!
حدود2سال بعد بازی جدیدی از این استودیو عرضه شد و بازی که مرزهایی که توسط تیمارستان ارکام(AA)به ما نشان داده شده بود را گسترش داد و موجب قدرتنمایی دوباره Rocksteadyشد.سازنده ها موارد انقلابی نسخه ی اول را تکامل بخشیدند و در عین حال نکات نوآورانه بسیار را در این بازی گنجانده بودند که ArkhamCityرا به عنوان یک اثر کاملا جدید و ناب نشان می داد و ArkhamAylumرا به مانند یک عنوان مستقل!(البته از دید فنی)
موفقیت های عظیم وبی نظیر،هم استودیوی سازنده و هم ناشر(WarnerBros.)را به سمت آسمانها پرتاب کرده بود.به طوری که وارنر را تقریبا متقاعد کرده بود که صنعت گیم نیز میتواند صنعت پردرآمدی باشد.(موفقیت های سریهای لگویی نیز بی تاثیر نبود)...و اینجوری بودکه اتفاق افتاد،اینجوری بود که بتمن مرد!(براساس دیالوگ اول ArkhamKnght)
حال بیایید بازی مورد نظر را ابتدا از آغاز ساخت و نحوه ی توسعه اش بررسی کنیم.یکی از زشتی های پیش آمده در صنعت گیم بخش Marketingو سیاستهای پول پرستانه موجود شرکت های کله گنده می باشد.اتفاقی باعث و بانی از بین رفتن و به گند کشیده شدن سریها و بازیهای محبوب میلیونها نفر شده است.متاسفانه نسخه ی آخر سری بازیهای محبوب نویسنده،ArkhamKnight، نیز یکی دیگر از قربانی های این وضعیت اسف بار در صنعت گیم است.تمامی نگرانی ها از زمان معرفی عنوانArkhamOrigins شروع شد،عنوانی فرعی که استودیوی اصلی هیچ نقشی در ساخت آن نداشت.(به جز دادن یک سری نکات برای پیوستگی داستان با قسمتهای قبل)خود برادران وارنر و Rocksteadyسعی در قبولاندن این قضیه داشتند که این نسخه برای ارائه داستانی در دوره ی جوانی بتمن دارد و وجودش الزامی است.این درحالی است که در درجه اول داستانی که حتی می توانست در قالب یک کتاب کمیک چند صفحه ای د دسترس قرار بگیرد با قیمت بالا به عنوان بازی عرضه شد.AOکمترین نواوری و پیشرفت در گیم پلی و گرافیک را داشت(البته با هزینه های نجومی قطعا بازی پیشرفت هایی نیز داشت).نظرات و نقدهای ضعیفی که بازی از منتقدین دریافت کرد نشان از همین گفته دارد.با این حال بلافاصله بعد از عرضه AO،نسخه ای که برایش منتظر بودیم یعنی بتمنی که زیرنظر استودیوی اصلیRocksteadyساخته شده بود،معرفی شد.این اتفاق بوسیله ی یک تریلر بسیار زیبا CGIنمایش داده شد.(و این اولین و بهترین تریلر نمایش داده شد از بازی میباشد!)نمایش های گیم پلی پشت درهای بسته برای خبرنگار از وجود قابلیت راندن وسیله ای که فقط نقش حسرت برای بازیبازها و طرفدارها داشت،یعنی بتموبیل(Batmobil)خبر داد.به عنوان معرفی یک قابلیت بزرگ و صدالبته پر خرج در بازی کاملا منطقی بود که بیشترین تمرکز روی این ویژگی باشد.(نشان دادن حل ریدلرها توسط بتموبیل و مبارزه با استفاده از این تانک!)اما از زمان معرفی تا انتشار بازی،که تقریبا بیش از2سال طول کشید،ما نمایشی به جز بتموبیل ندیدیم!
فقط بیایید و تریلرهای دو نسخه ی قبلی Rocksteadyرا مشاهده کنید و متوجه می شوید که چقدر زیباتر کار شده اند ولی تمامی نمایشهایArkhamKnightشامل چندتا حرکت اکشن با دوربینی با زاویه ی مضخرف و دیالوگهای مثلا حماسی و صدالبته وجود کاملا غیر ضروری بتموبیل خلاصه میشدند.ظاهرا انقدر خود بازی برای وارنر خرج برداشته بود که هزینه ای دیگر برای نمایشها و بخش تبلیغات مصرف نمیخواست بکند!
ظاهرا Rocksteadyبه دلیل اینکه ایده های ساخت بازی جدید حسابی خرج روی دست ناشر گذاشته بود و همین بهانه ای برای دخالت وارنر در بازی داده بود.در کل بازی خوش صدا و قیافه است(همین طور که قبلا اشاره شد و با هزینه هایی که در بخش فنی مصرف میشود وحضور بازیگرای هالیوودی که در این نسخه بیشتر جنبه تبلیغاتی داشتند انتظاری غیر این نمیرفت.)
خطر اسپویل
در این بخش اشاراتی به قسمتهای قبل میشود که باعث لو رفتن بخشهایی ازداستان ArkhamCityمیگردد
داستان همانطور که از نمایشهای قبل بازی مشخص شده بود مربوط به اتفاقات بعد از کشته شدن جوکر،این شخصیت روانی دوست داشتنی،در ArkhamCityمیباشد.زمانی که آرامشی شکننده در گاتهام(Gotham)حکم فرما شده بود.تا اینکه یک شب Scarecrow(مترسک)،یکی از دشمنان قدیمی بتمن که در نسخه ی اول سری نیز حضور داشت و موجب رقم خوردن لحظه های به یاد ماندنی شده بود،از طریق یک پیغام به مردم گاتهام اخطار میدهد که شهر را ترک کنند وگرنه با استفاده بمب سمی و شیمیایی اش که موجب ترس جنون آمیز میشود،آنها را درون دریایی از ترس غرق میکند.اخطار Scarecrowجواب میدهد و مردم شهر را تخلیه میکنند و کسانی در شهر میمانند اگر مربوط به اداره ی پلیس یا آتش نشانی نباشند،افرادی هستند که از هرج و مرج لذت برده و شیفته ی جنایت هستند.افرادی مانند سارقین،قاتلین و... .اما در این بین افرادی پیدا میشوند که خارج از سیستم تعریف شده قصد اجرای عدالت دارند(Vigilantes)یکی از این متعصبان و سرکشان یتیم مولتی میلیارد قصه ی ما بروس وین(BruceWayne)است که با پوشیدن لباس خفاش نقش خود وارد این درگیریها میشود.اما او تنها نیست و افرادی مانندNightwing(رابین اول)،Robin(میدونم کسایی که زیاد اهل کمیک نیستند گیج میشوند اما به خوبی در منوی بازی به این شخصیت ها پرداخته شده است) و BarbaraGordonبا نام رمزOracleکه دختر رئیس پلیسJimGordonنیز هست،او را یاری میکنند و در حقیقت یکی از تمرکزهای اصلی نویسنده چالشها و پیچیدگی اتفاقات بین همین شخصیت ها میباشد و سعی شده این شخصیت ها را در موقعیت های مختلف نسبت به هم قرار دهند،البته بتمن،باربارا و جیم گوردون ارجعیت دارند.
دومین تلاش سازنده ها مربوط به خلق شخصیت جدید در بازی هست که قبلا در هیچ نسخه ی دیگری از بتمن چه در دنیای کمیک و چه در سینما وبازی شاهد آن نبودیم و او همان شخصیتی است که اسم بازی را نیز به یدک میکشد یعنیArkhamKnight.او نیزمانند بتمن بسیار آموزش دیده است و ظاهرا اطلاعات زیادی از بتمن دارد و همچنین با استفاده از سرمایه ی زیادی که آخر هم معلوم نشد از کجا آمده است!دست به خلق یک ارتش زده و قصدش نابودی بتمن و گاتهام است.
اما در این بین که از نظر بنده قوی ترین بخش داستان نیز هست،شاهد حضور دوباره و درخشان جوکر و باهمان صداگذاری هنرمندانه اش توسطMarkHamilهستیم!زمانی که بتمن در معرض سم توهم زای Scarecrowقرار میگیرد بخشی از درون شخصیت بتمن که متعلق به دشمن دیرینه اش است فعال میشود و شما شاهد یک وجدان سخنگو و خنده دار و صدالبته روانی میشوید و اینجاست که داستان کلیشه ای حال و هوای متنوع تری به خود میگیرد.
در کل داستان بازی به شخصه برای من تجربه ای ناامید کننده بود.چراکه از نسخه ی اول بازی،تیمارستان ارکام،تا به امروز داستان بهتر و صدالبته منسجمتری را مشاهده نکردم.داستان نسخه ی دوم پرشده بود از شخصیتهای منفی(Vilian)به طوری که بازی فرصت پرداختن به طور درست به تک تک آنهارا نداشت و در آخر داستان همانطور که دیدیم نویسنده مجبور شد برای پوشناندن نقصهای داستان5شخصیت منفی و اصلی را ازداستان خذف کند(بکشد) و همین علت گفته ی من مبنی بر عدم انسجام در روایت و داستان است.در این نسخه ایراد اصلی در بخش روایت است چراکه شخصیت های منفی در داستان اصلی به مراتب کمتر از نسخه قبلی است.داستان به یک روایت جالب و هوشمندانه شروع میشود ولی سریع حالت کلیشه ای به خود میگیرد و شاهد همان تعقیب و گریزهای کلیشه ای وتجربه شده هستیم.که به لطف وجود بتموبیل کند نیز شده است.(در ادامه پرداخته میشود)ایراد بزرگ و اصلی مربوط به شخصیتArkhamKnightمیباشد.چیزی که قرار بود شگفتی و سوپرایز بخش داستانی باشد یک افتضاح به تمام معنا از آب درامد.چراکه هویت این شخصیت(مثلا)مرموز حتی قبل از انجام بازی قابل حدس است!همین باعث از بین رفتن جذابیت تمامی بخشهای مربوط به این شخصیت میباشد.ایراد دیگر در شخصیت پردازی Scarecrowنمایان میشود.ایراد ذکر شده به خاطر این است که طوری قصد نابودی گاتهام و بتمن(بخصوص بتمن)را دارد که با خودتان بارها میگویید حتما خصومت شخصی بین اینها وجود دارد!و در صورتی که مانند جوکر سادیسم دارد و روانی است به هیچ وجه نه از دیالوگهای نوشته شده و نه از صداگذاری آقای Nobel(که بیشتر به مانند پروفسور دانشگاه شبیه است!)نمیتوان قصد اصلی و ریشه ی این نفرت را تشخیص ،داد.
اما داستان بدون نکته مثبت هم نیست،و بار تمامی زیبایی داستان بر گردن شخصیت ماندگار این دنیا یعنی جوکر میباشد!دیالوگهای طعنه دار و هوشمندانه و لحظات ماندگاری که واقعا جواب دادند قسمتهای عالی بازی میباشد و پایان نه چندان حماسی بازی نیز به خاطر وجود جوکر جذابتر شده اند.بهترین لحظات همان هایی اند که درArkhamAsylumنیز وجود داشتند وبسیاری را شگفت زده کردند و دقیقا هر موقع بازی به سمت این هدف نزدیک میشود،داستان نیز دلنشینتر میشود.متاسفانه خیلی کم و خیلی دیر این اتفاق میافتد.وجود شخصیتهای فرعی نیز کمکی نکرده است و صرفا به خاطر وجود ماموریت های فرعی در بازی گنجانده شده اند و به هیچ عنوان آن مرموز بودن و زیبایی که شما را وادار می کرد در نسخه های قبلی که کل دنیای بازی را کند و کاو کنید،دیگر وجود ندارد به جز شخصیتی مانندPygکه داستان و مرحله ای نسبتا زیباتر در بازی است.
گرافیک بازی کاملا پرخرج و پرجزئیات کار شده است اما به هیچ عنوان نمیتوان همانند نسخه های گذشته انقلابی لقب داد. تیمارستان آرکام از بعد فنی عالی بود و در خیلی زمینه ها،به خصوص بخش فیزیک بازی،انقلابی کارکرد و نسخه ی دوم از ساختمانها و محیط محدود تیمارستان بازی را با حفظ همان مقدار جزئیات زیاد گسترش داد و به شهر آرکام برد.اما مهم ترین چیز در حوزه ی گرافیک آن مشخصات فنی و چندضلعی ها نیستند بلکه حسی است که بازی از طریق ساخت اتمسفر و جوی سنگین و تاریک(به قولی بتمنی!)به شما منتقل میکند چیزی که ArkhamOriginsکمبود داشت.
حال با به کار بردن قدرت کنسولهای نسل جدید و پیشرفت های و تجربه های تیم سازنده از نظر بعد فنی بازی سعی در تکامل بخشیدن دارد.چندضلعی هایی که برای فقط یک شخصیت به کار رفته است برابر با کل چند ضلعی های شهر نسخه ی پیشین است!(بنابر ادعای سازنده ها)نورپردازیهای بازی بسیار داینامیک و زیبا کارشده اند و محیط بازی بزرگترین محیط بازی در دنیای بتمن میباشد.البته سازنده ها همیشه تاکید بسیار داشتند که وسعت مبنای کار آنها نبوده بلکه هدف اصلی جزئیات فراوان و وسواسی به سبک خودشان بوده است و در این کار تقریبا موفق شده اند.مورد دیگر طراحی خیابانهای وسیعتر و تخریب پذیری بسیار بالا و عالی محیط برای مانور هرچه راحتتر و بهتر بتموبیل در بازی است که به راستی عالی صورت گرفته است.افکتهای آتش و آب فوق العاده اند و بارش و قطرات باران به شدت واقعی کار شده اند.همچنین یکی دیگر از اهداف سازنده وجود نداشتن هیچگونه صفحه ی بارگذاری در حین ورود یا خروج از محیط اصلی به ساختمانها بود،که به روانتر شدن سرعت بازی کمک کرده است.
اما همانطور که اشاره کردم آن چیزی که در الویت باید باشد ساخت اتمسفر و جوی برای انتقال احساسات به شما است و Rocksteadyنمتوان گفت شما را ناامید کرده است اما نمیتوان گفت که دست به کار جدید و انقلابی هم زده است.در کل گرافیکی که در بازی شاهد هستیم بسیار پر زرق و برق وپرخرج است ولی بهبودی به تجربه ی کلی نمیبخشد.
اگر به یادداشته باشید در فیلمBatman Begingنولان،زمانی که بتمن یکی یکی دشمنان خودش را به صورت مخفیانه از پا درمیاورد ، افراد جنایتکار زمانی که میدیدند دوستانشان در حال ناپدید شدن هستند از ترس عرق کرده بودند و بعضی وقتها بی هدف شلیک میکردند و فریادهایی از ترس سر میدادند یا در فیلم بعدیTheDarkKnight بتمن همزمان با نیروهای مسلح و جنایتکار درگیر میشود و یا حسابی با جنایتکار ها کتکاری میکند و از رئیس باند اعتراف میگیرد.شاید برای خیلی از طرفدارها تجربه ی چنین چیزهایی در دنیای گیم یک امر محال بود اما به لطف Rocksteadyتمامی این اتفاقات افتاد و شما به معنی کلمه میتوانستید احساس بتمن بودن،داشته باشید.
در تیمارستان آرکام شما میتوانستید به صورت مخفیانه دشمنانتان را از سر راه بردارید و ترس را در وجودشان احساس کنید،با وجود DetectiveModeبه واقع مثل یک کارآگاه باشید و محیط و افراد حاضر را بررسی کنید و از موقعیت آنها مطلع شوید.میتوانستید از ارتفاعات بالا بروید و برای مدتی با یک فرود،به طور موقت پرواز کنید و صدالبته برگ برنده گیم پلی..مبارزات و کتکاری به سبک بتمن!که براساس ضربه و ضدضربه بوجود آمده بود و انقلابی کار شده بود به طوریکه امروز بسیاری از بازیهای ActionAdventureاز این سیستم استفاده میکنند.
در شهر آرکام تمامی این ویژگیهای زیبا تکامل یافته بود و با ورود ابزارهاو گجتهای جدید فضای جدید و چالشهای متنوع تری در گیم پلی شکل گرفته بود.
در کل اگر بخواهیم گیم پلی را ساده کنیم باید آنرا به سه بخش اصلی تقسیم کرد:
1- combat(مبارزات)
2- Detective Mode(بخش کارآگاهی و حل معما)
3- Exploration(جست و جو در محیط بازی)
مبارزات بازی همان طور که گفتم از نسخه ی اول تا الان جز بهترین قسمتهای بازی بوده است.حرکات نرم و روان همچنین فیزیک عالی در مبارزات این بخش را بسیار جذاب کرده است و این بخش کمترین تغییر را به خود دیده است.
برای از بین بردن دشمنان(البته با توجه به فلسفه ی بتمن،بیهوش کردن دشمنان!)میتوان با استفاده از مخفی کاری به خواسته ی خود رسید.مخفی کاری نیز جز بخشهایی است که تغییرات کمی به خود دیده و از این تغییرات اضافه شدن عنصر تعریف شده ی ترس در گیمپلی است به طوری که زمانی که دشمنان شما در حالت ترس باشند میتوان با از زدن ضربه های ناگهان به یک باره تعدادی از دشمنان را از پای در آورد.
اما ایرادی که از همان ابتدا بر بازی وارد شد آسانی و عدم چالش برانگیز بودن بازی برای گیمرها اعلام شد.مبارزات با باس ها بسیار جذاب اما به همان اندازه راحت بود.در این قسمت سعی شده با تنوع بخشیدن به دشمنانی که با آنها روبرو میشوید این مشکل حل شود و این کار موجب میشود شما نیز نحوه ی انجام مرحله تان را تغییر دهید اما اگر انتظار دارید بازی شما را همانند سریDarkSoulsبه چالش بکشد در اشتباهید.و من به شخصه مشکلی با آنقدر سخت نبودن بازی ندارم.
بخش کارآگاهی بازی نیز بازگشته و شما میتوانید با اسکن محیط به حل معماها در بازی بپردازید و یادر مبارزات به شما دیدعالی برای تشخیص موقعیت دشمنان و مسلح بودن آنها میدهد و تغییر قابل ذکری در بازی شاهد نیستیم.
اما میرسیم به بخشی که از آن شاید به عنوان ایراد بزرگ نیز یاد کرد.یعنی جست جو در محیط بازی.زیبایی های جست جو در دو نسخه ی اول احساس ناامنی بود که به شما،به عنوان بتمن،منتقل میشد و بازی را مثل یکی از آثار سبک وحشت تبدیل کرده بود.اما در این نسخه شما مجهز به وسیله ای بنام بتموبیل هستید،یک تانک!و نکته ی منفی و ذکر شده ی بازی نه ذات وجود بتموبیل بلکه تاکید بیش از حد سازنده ها و تحمیل این وسیله در جای جای بازی است.بطوریکه علاوه براینکه روند پیشروی بازی را کند میکند،بلکه نشان از بی اعتمادی سازنده ها از گیمرها دارد(برای متوجه نشدن لذت های استفاده از این وسیله).کاملا مشخص است که ایده ی بودن بتموبیل در بازی،ایده ی بسیار پرخرجی بوده است اما اینها نباید موجب میشد که این وسیله از یک چیز فرعی بیشتر شود و تمامی گیم پلی حول بتموبیل بچرخند.مانند مبارزات با تانک های بدون سرنشین،حتی مبارزه با باس بازی نیز خیلی وقتها در تانک صورت میگیرد،و یا حل معماهای ریدلر(Riddler)با استفاده اجباری بتموبیل همراه است.
یکی از بخش های زیبا مربوط به گشت و گذار در محیط،زنده بودن گاتهام است مانند ArkhamCityکه شهر پر از جنایتکار بود در گاتهام نیز اراذل و اوباش سواره و پیاده جولان میدهند و در مورد هر اتفاق به وقوع پیوسته در بازی نظرهای جالب و بعضا خنده داری میدهند.
صداگذاری بازی با وجود بازیگران مطرح سینما و تلویزیون چیزی کم ندارد اما حقیقت این است وجود صداگذار های مطرح بیشتر جنبه ی تبلیغاتی دارد تا کیفی.تمامی صداگذاریها استاندارد انجام شده اند اما تنها فردی که هم قدرت هنرنمایی داشت و هم فرصتش در بازی برای او فراهم شده استMarkHamilمی باشد!چرا که علاوه بر بر توان شخصی دیالوگهای بهتر و نسبتا زیادتری نسبت به دبگران دارد.(دیالوگهای نولان نورث و تروی بیکر در نقش پنگوئن وTwo Faceشاید به سختی به 20 برسند!)
موسیقی هم همان تم زیبای بتمن نسخه های قبلی را دارد و طرفدارها را به خوبی راضی میکند.
در کل بازی BatmanArkhamKnightبازی که اگر پیشینه و انتظارات نسخه های قبلی و سابقه ی عالیRokcstedyپشت سرش نبود به مراتب میتوانست از نقصهایش فرار کند،اما در دریایی از ریسکها و جاه طلبی های استودیوی سازنده که تحت فشار کمپانیWBنیز بود،غرق شد.ایده هایی مانند وجود بتموبیل که قرار بود کمک به عظیم تر و حماسی تر کردن بازی کند،چیزی به جز یک اشتباه بزرگ نبود.
نمره کل:10/6
نویسنده:محمدرضا باقری