(04-12-2015, 11:45 PM)PWLG نوشته است: اولش یه خسته نباشید تپل بهت میگم:ممنون ازتون درباره blazeblue متاسفانه من خیلی دوست داشتم تجربش کنم اما نتونستم دلیل اینکه بهترین داستان داره و شخصیت پردازی داره بر می گرده به این نکته که انیمه پر طرفداری هم هست حالا چه ربطی داره، ربطش به اینه که داستان و شخصیت پردازی (اگر انیمه دیده باشید که من دیدم واقعا زیباست) کاملا از روی انیمه نشات گرفته بود و خلاصه کلیت داستانیش عالی بود که بازی عالی در اومد اما من گفتم که باید از روی تجربه و مشاهدات خودم این مقاله می نوشتم چون تجربه نکرده بودمش نمی دونستم. اما شکی نیست که حرف شما درسته مثال بهتری بود برای این بخش اما خب یه نکته ای هم هست اونم اینه که افراد زیادی تجربه نکردنش و من باید تو مقاله سعی می کردم بیشتر از بازی هایی استفاده کنم که شناخته تر شده هستن تا مفهوم مقاله بتونم راحتتر به فرد انتقال بدم( ای کاش جای حساسیت رو این نکته ها نگارش بهتر می کردم) اما در کل مثلا در بخش سبک معمایی مثلا پروفسور لیتون مثال خیلی بهتری بود معمایی دیوانه وار و عالی و داستان که هیچی دیگه اما خب اونجا هم باید مثال ملموس تر و عامه تری استفاده می شد.
خسته نباشی (تپل)
مقاله خیلی قشنگی بود. خیلی کار خوبی بود! به شخصه مقاله های جانبی رو به نقد و پیش نمایش ترجیح میدم چون هنر نویسنده تو اون مقاله ها مشخص میشه!
تنها ایرادی که دیدم این بود که یه سری جاها غلط املایی داشتی یا بعضی قسمت ها جمله بندی هات نادرست بود. بعضی جاها هم یک کلمه رو جا انداخته بودی! یه دور بادقت بخونی، پیدا میکنی ایرادات رو!
به نظرم تو سبک مبارزه ای، کاری که ادبون کرد، روایت پیوسته و درست داستان بود وگرنه درکل داستان این سری و شخصیت پردازی ش هم چندان قوی نیست. از دیگر عناوین مبارزه ای با داستان قوی، سری تکن هست که داستان پخته و قشنگی داره. سری SF هم داستان خوبی داره ولی زیاد بهش بها داده نشده اما در راس همه ی اینا، BLAZBLUE بهترین داستان و روایت و شخصیت پردازی بین تمام بازی های مبارزه ای رو داره! این سری در بین عناوین هم سبک خودش، بهترین داستان رو داره!
راستی داستان بازی های قدیمی هم قوی بودن، شاید حتی قوی تر از الان! مثلا همین سایلنت هیل، شما اگه بخوای، من لینک میدم برو تحلیلش رو بخون تا ببینی با چه وسعت و چه دنیای عجیب غریبی طرفی! مطمئن باش همین الانش هم کمتر کسی میتونه یه داستان در حد چهارگانه اول سایلنت هیل درست کنه یا مثلا سه گانه شاهزاده پارس که داستانی فوق العاده داشت و آدم رو میخکوب میکرد و تو هر قسمتش اتفاقایی میفتاد که آدم واقعا نمیتونست پیش بینی کنه بعدش چی میخواد بشه! داستان سگانه پرنس فراموش نشدنیه و تا الان هم لنگه نداشته!
ایکاش راکستار نسخه سوم Red dead رو منتشر کنه تا یه داستان غرب وحشی خفن برای سومین بار رو تجربه کنیم!
درباره سایلنت هیل خق با شماس داستان خوبی داشت در زمان خودش اما سایلنت هیل 1 مثال چند تا مثال دیگه دارید مثل این بازی. دیگه از ps2 یه اینور که نمی شه 20 سال پیشو قدیمی حساب کرد حرف من ماله قبل حداقل این کنسول شامل می شه . یعنی زمانی که واقعا داستان بازی ها در حد فیلم اول بازی super meat boy بود کلیت اون زمان واقعا داستان نبود البته حرف من داستان شامل می شه چون شخصیت پردازی فرق می کنه کراش زمان ps1 از خیلی شخصیت های حال حاضر محبوب تر ( به امید ساخت یک کراش جدید ) و شخصیت پردازی تو بازی فقط به داستان وابسته نیست به نظر من که این خودش خیلی جای بحث داره می شه یه مقاله جدا .
(04-13-2015, 12:15 AM)Last Warrior نوشته است:خب پس معلوم شد کلا مشکل از لحن نگارشی به نظرم درباره بازی های قدیمی نمی شه نظر قطعی داد چرا که پلیر اون زمان بازی های رو دوست داشتن که شاید به نظر نسل ما خوب نباشه اما نمی شه نوپا بودن صنعت بازی فقط بهانه قرار داد مگه الان دارن بازی مستقل می سازن با هزینه کم از داستان بازی قافل می شن به نظر من نقش داستان تو زمان قدیم بر می گرده به ذائقه گیمر اون زمان بیشتر که به داستان توجهی نداشتن و گیم پلی بهتر مهم تر می دونستن اگر توجه کنید به نقد اساتیدی که قدیمی هستن همیشه 1000 کلمه گیم پلی می نویسن داستان 500 کلمه این بر می گرده به اینکه تو زمان اونا گیم پلی مهم تر بود نظرشون هنوز اینه که گیم گلی مهمتره. اما نسل الان شاید بشه به جرات 51 (داستان) به 49 (گیم پلی) داستان رو برنده دونست چرا که تو عکس آخر نشون دادم داستان بهتر تونسته ضعف گیم پلی جبران کنه وگرنه گیم پلی dark soul در مقابل mass effect از هر نظر نگاه کنید بهتره اما داستان تونسته mass effect عنوان بهتری کنه( اینو نه از روی نمره از روی تجربه شخصی که روی دوتا عنوان داشتم هم می گم)(04-12-2015, 11:21 PM)unique نوشته است:ممنون از پاسختون(04-12-2015, 10:12 PM)Last Warrior نوشته است: فقط دو تا نظراولا ممنون از نظرتون اما در مورد اون جمله شاید (به نظر من) قسمت سخت مقاله نویسی همینه که باید از دانش خود آدم استفاده بشه تا مقاله نوشته بشه در هر صورت این مقاله و تمام مثال های داخلش بازی هایی بود که تجربه شخصی خودم بودن یعنی سعی کردم تا می تونم از اطلاعات جای دیگر کمتر استفاده کنم. تا قبل این مقاله سعی کردم با الگو برداشتن از نقد اساتید همین سایت نوشته هام بنویسم در نوشته هم معلومه اما وقتی این مقاله شروع کردم فقط در حد مطالعه کلی تحقیق کردم و کلیت مقاله همه از نظر خودم نوشته شده. حالا تمام این حرفا گفتم تا بگم این مقاله تا حدی نظر شخصی و علم بنده بوده مسلما من هم در حد توان و علم نوشتم پس اگر جایی از مقاله اشکال داره مسلما ایراد از تجربه بندس و حق با شماس و عذر خواهی می کنم. و اگر اشکالتی از این دست دیده می شه خب بعضی از بچه ها مثل شما تجربه بیشتری دارید اما من تا به حال نمونه ای حرف شما ندیدم که داستان بازی در 20 سال قبل از زمان حال بهتر باشه حداقل من تجربه نکرده ام، چون از زمان میکرو که یادم بازی می کردم هیچ وقت داستانی ندیدم بازی های قدیمی همش گیم پلی بود( حداقل 90%) داستان بازی های قدیمی واقعا عمق زیادی نداشت مثل الان، بازی های RPG 20 سال قبل تا الان از نظر داستانی قابل مقایسه نیستن خب این از نظر من یعنی حتی داستان ها از گرافیک تو پیشرفت پیشی گرفتن چون تو تمام سبک داستان اومده و تونسته سبک ها جذاب تر کنه وگرنه تو زمان قدیم ما سبک H&S یا ماجراجویی به این شکل با این داستان نداشتیم.
یعنی چهار تا صاحب نظر تو انجمن پیدا نمیشه در مورد این موضوع و مقاله نظر بده
مقاله خوبی بود
داستان اونقدر مبحث مهمی در بازیسازی هست که این اهمیت نیازی به توضیح اضافی برای اثبات هم نداره، شاید رکن اصلی هر بازی گیم پلی باشه ولی بخش دیگه ای که می تونه به همون اندازه مهم و تاثیرگذار باشه بدون شک داستان هست و شاید موقعی که گیم پلی هم کم بیاره این داستان هست که بار یک بازی رو بدوش می کشه و بازی کننده رو همراه با بازی نگه می داره، حتی شاید گرافیک و ... هم همیشه در اهمیت پایین تری از داستان و گیم پلی قرار دارند
بخش های جالبی در مقالتون بود بخصوص توضیحاتی در نحوه داستان پردازی در هر سبک خوب و خواندنی بود، مثال هایی هم که در مقاله از بازی های مختلف زدید قشنگ بود.
نحوه نوشتنتون هم خوب بود فقط در آخر مقاله من با این جمله شما زیاد موافق نیستم
نقلقول: در نسل کنونی با افزایش فنّاوری داستان بازیها هم به همان میزان پیشرفت میکنند و دیگر داستان یک بازی 20 سال پیش با داستان یک بازی در حال حاضر قابلمقایسه نیست و هرروز ما شاهدبازیهایی با داستان قویتر و شخصیتپردازی بهتر هستیم.
به نظر من اگه فقط یک رکن از بازی بعد از گذشت سال ها بتونه تازگی خودش رو حفظ کنه اون داستان هست، گرافیک و حتی گیم پلی ممکنه دچار پیشرفت هایی بشن ولی داستان یک بازی قدیمی میتونه خیلی از داستان بسیاری از بازی های جدید بهتر باشه، درسته که امکانات نسبت به گذشته بیشتر شده و دست بازیساز بازه ولی داستان زیبا بیشتر از دست باز به فکر باز و خلاق احتیاج داره
یک نکته هم در مورد مقالتون هست که براتون پ.خ می کنم.
در کل مقاله مفید، خواندنی و خوبی بود
موفق باشید
یه عذر خواهی دیگه می کنم زیادی جواب دادم اما خب امید داشتم حداقل 2 نفر وارد بیان بحث کنن درباره این موضوع که بماند. خوشحال می شم اگه مثال یا چیزی دارید بگید منم به تجربیاتم اضافه کنم. بازم تشکر می کنم ازتون
(لجن جوابم و کاملا دوستانه بود واقعا اما خودم می خونم یه جوری انگار شما ببخشید :blush: :blush: )
ببینید منظور من بازی خاصی دقیقا از 20 سال قبل نیست، نوع جملات پایانی شما طوری بود که من احساس کردم منظورتون اینه که داستان با گذشت زمان کهنه می شه که اگه منظورتون این باشه من با این مخالفم، چون ارتقاء گرافیک و سایر مسائل فنی یک پیشرفت فنی هست و معلومه که با رشد علمی این موارد هم بهتر می شه ولی در مورد داستان این موضوع به نظر من درست نیست، درست مثل ادبیات که بعضی داستان ها به جا مانده از صدها سال قبل هم باشه هنوز تازگی داره
اون پیشرفتی که شما میگید و قابل قیاس نبودن اون موقع با الان به خاطر نوپا بودن صنعت بازیسازی هست و هنوز هم خیلی بازیها در حال تجربه هستند، هر نسل رو هم با چند نسل بعدش مقایسه کنید شاید از نظر گرافیک قابل مقایسه نباشن ولی از نظر داستان می تونن قیاس بشن و همون حرفی که تو نظر قبلی زدم : داستان به فکر خلاق احتیاج داره نه گذشت زمان و پیشرفت فنی
باری های همین الان رو اگه در سالها بعد با بازی های اون موقع مقایسه کنند تنها چیزی که میتونه تو بازیها تازگی خودش رو حفظ کنه و قابل قیاس باشه و حتی بهتر باشه چیزی نیست جز داستان
در هر صورت هر کسی نظری داره و نظر شما هم محترم هست و اگه مبحث دیگه ای در این مورد داشتید خوشحال میشم بیان کنید
لحن جوابتون هم یه جوری نبود و نیازی به عذر خواهی نیست ;)