به نام خدا
سلام خدمت شما دوستان عزیز انجمن گیمفا. حتما همه شما متوجه این شدین که توی چند وقت اخیر، یکی از کارهایی که تو انجمن باب شده، داستان نویسی هست. در این مدت شاهد داستان های مختلفی بودیم، هم داستان های خوب هم داستان هایی که سطح کیفی لازم رو نداشتن. داستان نویسی خودش یک حرفه تخصصی هست و نوشتن داستان به سادگی که همه ما فکر میکنیم نیست. بنده در جایگاه یک شخصی که به همه ی فوت و فن های نوشتن آگاهی داره قرار ندارم و خودم رو استاد نمیدونم، اما خب تصمیم گرفتم در حد توانم نکاتی رو که بلدم در اختیارتون قرار بدم.
برای انتقال بهتر مفاهیم و این که حس نکنید دارید یک کتاب درسی مطالعه میکنید، این مقاله رو به زبان محاوره ای نوشتم
1: تحلیل کامل داستان در ذهن، قبل از نوشتن
یکی از نکات مهم توی داستان نویسی این هست که خود داستان نویس بدونه که داره چی مینویسه. بزارین موضوع را براتون بازتر کنم. داستان نویس باید قبل از این که شروع به نوشتن کنه، خودش خط داستانی رو کامل بدون نقص تا آخر داستان بدونه نه این که یک موضوع رو انتخاب کنه و شروع کنه به نوشتن و همینطور که پیش میره داستان رو بسازه. داستان هایی که اینجوری نوشته بشن ممکنه بعضی جاهاش با جاهای قبلی در تناقض باشه یا این که روی یک داستان واحد حرکت نکنه و پراکنده بشه. مثلا نویسنده داستان یه شخصیتی رو به مخاطب معرفی میکنه بعد به یه جایی از داستان در حالی که هنوز شخصیت این فرد برای مخاطب ناقص هست، یه دفعه در حال نوشتن تصمیم میگیره اون فرد بمیره. خب این باعث پوچی داستان میشه و اگر امثال این قضیه در داستان زیاد باشن از ارزش داستان کم میشه. پس قبل از هر چیز نویسنده بهتره که خودش بدونه که چی قراره بنویسه و اگر در میانه داستان تصمیم به اضافه کردن یا کم کردن چیزی گرفت، قسمت های قبل داستان رو چک کن که تناقض یا مشکلی پیش نیاد و خط داستانی بعد از اون هم به همون شکل تغییر بده.
2: پیروی داستان از یک خط داستانی واحد
هر داستانی چه تک قسمتی چه چند قسمتی، باید روی یک خط اصلی حرکت کنه. این به معنی هست که شما هرچقد قراره که داستان گسترده ای بنویسین نباید از موضوع اصلی خارج بشین. داستان ها ممکنه دارای شخصیت های زیادی باشن که هرکدوم باز داستان خودشون رو داشته باشن یا داستان شاخه های فرعی زیادی داشته باشه، اما هیچکدوم اینا نباید باعث بشه که شما از محور اصلی داستانتون خارح بشید.
3: نگاه کردن از دید مخاطب به داستان
خب یکی دیگه از بخش های بسیار مهم، نگاه کردن به داستان از دید یک مخاطب هست. این که یک نویسنده از چیزی که مینویسد راضی باشد، چیزی بدیهی است. اما نویسنده باید از دید یک مخاطب معمولی هم داستان خودش رو بخونه و ببینه آیا این طرز نوشتنش درست هست یا نه؟ یا اصلا این موضوع به درد این میخوره که تبدیل به یک داستان بشه؟ باید در تمام مدت نوشتن همواره از دید یک مخاطب نیز به نوشته خودتون نگاه کنید.
4: متناسب بودن نحوه نگارش داستان با سبک آن:
یکی از نکاتی در داستان ها حتما باید رعایت شود، سبک نوشتن آن است. اگر شما قرار است یک داستان حماسی یا احساسی یا هرگونه داستانی که ذهن مخاطب را درگیر خود کند بنویسید، بهتر است سبک نوشتن شما رسمی و کتابی باشد. اگر هم سبک مقاله شما طنز، یا موضوعات عامیانه است یا میخواهید به بیان گفت و گو دو شخص در داستان بپردازید، میتوانید به صورت محاوره ای بنویسید. دقت کنید که تا حد امکان در یک مقاله از هر دو نوع نگارش استفاده نکنید.
5: انتخاب زاویه دید مناسب:
هنگامی که دارید موضوع یک داستان را در ذهن حود میپرورانید، باید زاویه دید داستان را نیز مشخصی کنید. زاویه دید به طور کلی دو نوع است: اول شخص و سوم شخص. اول شخص داستانی است که از زبان (من) روایت میشود. برای مثال: هنگامی که به خانه دوستم رفته بودم، فردی مرموز را بالای پشت بام دیدم. سوم شخص به داستانی میگویند که توسط یک راوی (یک شخص سومی که همان نویسنده است) گفته میشود. برای مثال: هنگامی که معین به خانه دوستش رفته بود، فردی مرموز را بالای پشت بام دید. داستان شما اگر سوم شخص است باید تا انتها سوم شخص باشد و اگر اول شخص است، تا انتها اول شخص باشد. البته در داستان های سوم شخص ممکن است قسمتی از داستان را از زبان یکی از شخصیت ها بخوانیم و این قسمت میتواند اول شخص باشد و بر عکس در داستان اول شخص قسمتی ممکن است سوم شخص باشد اما در هر دو حالت قالب کلی داستان باید یکسان باشد.
خب دوستان این 5 مورد به نظرم اولین چیزهایی بود که میتونن به بهبود سطح مقالات کمک کنند اما در آینده احتمال اضافه شدن موارد جدید نیز وجود دارد.
این قسمت به نکات مربوط به داستان نویسی پرداختیم، ایشالا در قسمت بعدی بیشتر روی نکات نگارشی تمرکز میکنیم. امیدوارم این مقاله برای شما مفید واقع شده باشه. شاد باشید :heart:
سلام خدمت شما دوستان عزیز انجمن گیمفا. حتما همه شما متوجه این شدین که توی چند وقت اخیر، یکی از کارهایی که تو انجمن باب شده، داستان نویسی هست. در این مدت شاهد داستان های مختلفی بودیم، هم داستان های خوب هم داستان هایی که سطح کیفی لازم رو نداشتن. داستان نویسی خودش یک حرفه تخصصی هست و نوشتن داستان به سادگی که همه ما فکر میکنیم نیست. بنده در جایگاه یک شخصی که به همه ی فوت و فن های نوشتن آگاهی داره قرار ندارم و خودم رو استاد نمیدونم، اما خب تصمیم گرفتم در حد توانم نکاتی رو که بلدم در اختیارتون قرار بدم.
برای انتقال بهتر مفاهیم و این که حس نکنید دارید یک کتاب درسی مطالعه میکنید، این مقاله رو به زبان محاوره ای نوشتم
1: تحلیل کامل داستان در ذهن، قبل از نوشتن
یکی از نکات مهم توی داستان نویسی این هست که خود داستان نویس بدونه که داره چی مینویسه. بزارین موضوع را براتون بازتر کنم. داستان نویس باید قبل از این که شروع به نوشتن کنه، خودش خط داستانی رو کامل بدون نقص تا آخر داستان بدونه نه این که یک موضوع رو انتخاب کنه و شروع کنه به نوشتن و همینطور که پیش میره داستان رو بسازه. داستان هایی که اینجوری نوشته بشن ممکنه بعضی جاهاش با جاهای قبلی در تناقض باشه یا این که روی یک داستان واحد حرکت نکنه و پراکنده بشه. مثلا نویسنده داستان یه شخصیتی رو به مخاطب معرفی میکنه بعد به یه جایی از داستان در حالی که هنوز شخصیت این فرد برای مخاطب ناقص هست، یه دفعه در حال نوشتن تصمیم میگیره اون فرد بمیره. خب این باعث پوچی داستان میشه و اگر امثال این قضیه در داستان زیاد باشن از ارزش داستان کم میشه. پس قبل از هر چیز نویسنده بهتره که خودش بدونه که چی قراره بنویسه و اگر در میانه داستان تصمیم به اضافه کردن یا کم کردن چیزی گرفت، قسمت های قبل داستان رو چک کن که تناقض یا مشکلی پیش نیاد و خط داستانی بعد از اون هم به همون شکل تغییر بده.
2: پیروی داستان از یک خط داستانی واحد
هر داستانی چه تک قسمتی چه چند قسمتی، باید روی یک خط اصلی حرکت کنه. این به معنی هست که شما هرچقد قراره که داستان گسترده ای بنویسین نباید از موضوع اصلی خارج بشین. داستان ها ممکنه دارای شخصیت های زیادی باشن که هرکدوم باز داستان خودشون رو داشته باشن یا داستان شاخه های فرعی زیادی داشته باشه، اما هیچکدوم اینا نباید باعث بشه که شما از محور اصلی داستانتون خارح بشید.
3: نگاه کردن از دید مخاطب به داستان
خب یکی دیگه از بخش های بسیار مهم، نگاه کردن به داستان از دید یک مخاطب هست. این که یک نویسنده از چیزی که مینویسد راضی باشد، چیزی بدیهی است. اما نویسنده باید از دید یک مخاطب معمولی هم داستان خودش رو بخونه و ببینه آیا این طرز نوشتنش درست هست یا نه؟ یا اصلا این موضوع به درد این میخوره که تبدیل به یک داستان بشه؟ باید در تمام مدت نوشتن همواره از دید یک مخاطب نیز به نوشته خودتون نگاه کنید.
4: متناسب بودن نحوه نگارش داستان با سبک آن:
یکی از نکاتی در داستان ها حتما باید رعایت شود، سبک نوشتن آن است. اگر شما قرار است یک داستان حماسی یا احساسی یا هرگونه داستانی که ذهن مخاطب را درگیر خود کند بنویسید، بهتر است سبک نوشتن شما رسمی و کتابی باشد. اگر هم سبک مقاله شما طنز، یا موضوعات عامیانه است یا میخواهید به بیان گفت و گو دو شخص در داستان بپردازید، میتوانید به صورت محاوره ای بنویسید. دقت کنید که تا حد امکان در یک مقاله از هر دو نوع نگارش استفاده نکنید.
5: انتخاب زاویه دید مناسب:
هنگامی که دارید موضوع یک داستان را در ذهن حود میپرورانید، باید زاویه دید داستان را نیز مشخصی کنید. زاویه دید به طور کلی دو نوع است: اول شخص و سوم شخص. اول شخص داستانی است که از زبان (من) روایت میشود. برای مثال: هنگامی که به خانه دوستم رفته بودم، فردی مرموز را بالای پشت بام دیدم. سوم شخص به داستانی میگویند که توسط یک راوی (یک شخص سومی که همان نویسنده است) گفته میشود. برای مثال: هنگامی که معین به خانه دوستش رفته بود، فردی مرموز را بالای پشت بام دید. داستان شما اگر سوم شخص است باید تا انتها سوم شخص باشد و اگر اول شخص است، تا انتها اول شخص باشد. البته در داستان های سوم شخص ممکن است قسمتی از داستان را از زبان یکی از شخصیت ها بخوانیم و این قسمت میتواند اول شخص باشد و بر عکس در داستان اول شخص قسمتی ممکن است سوم شخص باشد اما در هر دو حالت قالب کلی داستان باید یکسان باشد.
خب دوستان این 5 مورد به نظرم اولین چیزهایی بود که میتونن به بهبود سطح مقالات کمک کنند اما در آینده احتمال اضافه شدن موارد جدید نیز وجود دارد.
این قسمت به نکات مربوط به داستان نویسی پرداختیم، ایشالا در قسمت بعدی بیشتر روی نکات نگارشی تمرکز میکنیم. امیدوارم این مقاله برای شما مفید واقع شده باشه. شاد باشید :heart:
[img=0x0]http://uupload.ir/files/cv8y_photo_2016-09-08_15-12-24.jpg[/img]