04-11-2020, 01:59 PM
(آخرین ویرایش: 04-11-2020, 02:00 PM، توسط peyman_eun.)
Inside
بازی "درون/Inside" یک اثر فلسفی-روانشناختی دلهورهآور است. در واقع این بازی هدفش فراتر از سرگرمی بود و یک اثر به شدت انتقادی و انسانیست. در این بازی که دقیقأ یادآور و الهامبخش بازی قبلی این سازندگان یعی بازی Limbo بود نوآوریهایی مشاهده میشد که نشان میداد سازندگان به دنبال پیشرفت و تکامل هستند. بازی شروعی شبیه بازی Limbo دارد. باز هم یک پسربچه سردرگم که نمیداند به دنبال چیست و غافل از این است که چه اتفاقاتی در انتظار اوست.
سینماتوگرافی این بازی بسیار عمیق و شکوهمند است. استفاده از رنگ در این بازی بسیار هوشمندانه است و شما در سراسر بازی بیشتر رنگهایی که به چشمتان میخورد سیاه، سفید و خاکستری هستند. در واقع فضای تیره و سیاه بازی نشان از مفاهیم تأسفبرانگیز و سیاه داستان آن دارد و این بازی به شکلهای مختلف آن را به نقد میکشد. صداگذاری و موسیقی بازی هم کاملأ در خدمت بازی است. پایانبندی این بازی بسیار تأملبرانگیز است و گیمر را لحظاتی به تفکر در مورد اتفاقات رخ داده در بازی دعوت میکند.
تجربه این بازی و لذتی که از آن بردم در قالب کلمات نمیگنجد. برداشتهای مختلفی میتوان از داستان این بازی داشت. در واقع بازی Inside دقیقأ به درون ما انسانها اشاره دارد. از دو جنبه ظاهری و باطنی میتوان آن را تحلیل کرد. از نظر ظاهری ما در طول مدت بازی شاهد نشانههای زیادی از اعضای درون بدن آدمی هستیم و از نظر باطنی نیز این بازی به ما این را یادآور میشود که باید دست از افکار نادرست برداریم (این افکار مثل تصور اینکه با کنترل و شستوشوی مغزی دیگران میتوانیم به اهداف خود برسیم مانند تومور هستند که باید از آن خلاص شویم...) و از درون خودمان را اصلاح کنیم.
بازی Inside از لحاظ مفهومی حرفهای بسیاری با ما دارد. این بازی نظام بردهداری، استفاده ابزاری، شستوشوی مغزی و کنترل مردم را نقد میکند آن هم به زیباترین شکل ممکن. زیبایی آن در آنجاست که افرادی ما را کنترل میکنند و ما نیز گاهی برای رسیدن به اهداف خود مجبور میشویم دیگران را کنترل کنیم! و از آن بدتر کسانی که شما را کنترل میکردند و به شما به دید یک وسیله برای رسیدن به اهداف خود (استفاده ابزاری) نگاه میکردند، روزی خودشان گرفتار همین اذهان آشفته و کنترل شده میشوند. به عبارت دیگر، این افرادی که با شستوشوی مغزی از آنها هیولا ساختید (به صورت نمادین شبیه توده یا تومور مغزی!) که دیگران را میترسانند و به ساختهی خود از پشت شیشه مینگریستید روزی همین شیشه را میشکنند و گریبان خودتان را میگیرند. از طرف دیگر این اسیران و بردهها حاضرند برای چشیدن لحظهای طعم آزادی حتی جان خودشان را فدا کنند. همانگونه که میبینیم در انتهای بازی این توده (با اتحاد) راه خروج را پیدا میکند و در کنار ساحل با تماشای دریای بیکران و چشیدن طعم آزادی آرام میگیرد! این تومور (اسارت) باید از درون خارج میشد!
هوش مصنوعی این بازی در بخشهای مختلفی از بازی خودنمایی میکند. به عنوان مثال تعقیب و گریزهای از دست سگهای شکاری تربیتشده و همچنین هیولای در اعماق آب (حتی این موجود عجیب هیولای آب نیز شبیه انسانیست که کنترل شده است) که همگی از تکنولوژی هوش مصنوعی بهره میبرند. در این بازی گاهی شما باید جوری وانمود کنید که شما نیز کنترل شدهاید حتی مانند آنها گام بردارید! گیمپلی این بازی هرچند به سادهترین شکل ممکن است و گیمر تنها با پنج دکمه بالا، پایین، چپ، راست و Ctrl سر و کار دارد اما بازی به گونهایست که معماهای بسیار خلاقانه و لذتبخشی دارد. همچنین سرعت عمل، صبر! و زمانبندی مناسب در این بازی از اهمیت بالایی برخوردار است. حدود نیم ساعت پایانی بازی بسیار شکوهمند است و از آن یک شاهکار میسازد.