11-06-2015, 12:40 PM
خب، یه خسته نباشید بگم به شما مهدی جان. خوب بود. یعنی یه سر و گردن بالاتر بود از بقیه داستانا. ببین مشکل خاصی به خود داستان نویسی وارد نیست و تو این بخش خیلی خوب کار کردی، اما تو بخش نگارشی یکم ، فقط یکم بیشتر کار کنی داستانت عالی تر میشه.
مثلا بعد از ویرگول یا هر کدوم از علامت های نگارشی یک فاصله بزار بعد کلمه بعدی رو بنویس. قبلش فاصله نزاریا، یعنی به کلمه قبلی بچسبن اما بعدشون یک فاصله.
یکی دیگه استفاده از مصدر ها فعل های مناسب:
دکتر رابینسون نتوانسته بود کاری را به پیش ببرد و در یافت دارو ایـدز ناتوان ماند!
توی جمله بالا، شما باید مینوشتی در یافتن دارو.
اما بخواطر کمبود امکانات و بر هم خوردن شرایط آب و هوایی از ساخت مواد لازم این دارو معذورند!
فعل معذور بودن یعنی عذر قابل قبول داشتن، کاربردش وقتیه که نسبت به انتظار کسی یه کاریو نتونه انجام بده آدم و از فعل معذورم استفاده کنه. اینجا میشد از فعل های دیگه ای مثل ناتوان بودند یا هرچی استفاده کنی.
خب نیم فاصله رو بعضی جاها رعایت کردی بعضی جاها ام نکردی که اینم ایشالا درست میکنی.
یه مشکل دیگه بود موقع خوندن دیدمش اما بعدش هرچی دنبالش گشتم نبود :D :D :D رفعش کنی :D
مهدی جان اگه میبینی من ایراد های ریزی رو گرفتم، دلیلش اینه که هرچی داستان قوی تر باشه انتظارات هم بیشتره. پس چون داستان خیلی خوبی بود، خیلی ریز مشکلات رو گرفتم تا ایشالا قسمت های بعدی بهتر بشه.
در کل دمت گرم :heart:
مثلا بعد از ویرگول یا هر کدوم از علامت های نگارشی یک فاصله بزار بعد کلمه بعدی رو بنویس. قبلش فاصله نزاریا، یعنی به کلمه قبلی بچسبن اما بعدشون یک فاصله.
یکی دیگه استفاده از مصدر ها فعل های مناسب:
دکتر رابینسون نتوانسته بود کاری را به پیش ببرد و در یافت دارو ایـدز ناتوان ماند!
توی جمله بالا، شما باید مینوشتی در یافتن دارو.
اما بخواطر کمبود امکانات و بر هم خوردن شرایط آب و هوایی از ساخت مواد لازم این دارو معذورند!
فعل معذور بودن یعنی عذر قابل قبول داشتن، کاربردش وقتیه که نسبت به انتظار کسی یه کاریو نتونه انجام بده آدم و از فعل معذورم استفاده کنه. اینجا میشد از فعل های دیگه ای مثل ناتوان بودند یا هرچی استفاده کنی.
خب نیم فاصله رو بعضی جاها رعایت کردی بعضی جاها ام نکردی که اینم ایشالا درست میکنی.
یه مشکل دیگه بود موقع خوندن دیدمش اما بعدش هرچی دنبالش گشتم نبود :D :D :D رفعش کنی :D
مهدی جان اگه میبینی من ایراد های ریزی رو گرفتم، دلیلش اینه که هرچی داستان قوی تر باشه انتظارات هم بیشتره. پس چون داستان خیلی خوبی بود، خیلی ریز مشکلات رو گرفتم تا ایشالا قسمت های بعدی بهتر بشه.
در کل دمت گرم :heart:
[img=0x0]http://uupload.ir/files/cv8y_photo_2016-09-08_15-12-24.jpg[/img]