9 تن از عجیب ترین شخصیت های بازی | قسمت دوم

[NS game]

دنیای بازی های کامپیوتری و کاراکتر هایش بسیار بزرگ است، به اندازه ای که هر چقدر فکر کنید و بشمارید تمام نمیشود؛ حال توی این دنیای بی کران کاراکتر ها، کسانی هستند که بسیار شما را در تعجب فرو میبرند. چرا ؟! چطور ؟! برای چی ؟! این ها سوالاتی هستند که وقتی شما به این کاراکتر ها بر میخورید برای شما به وجود می آید. حال با این کاراکتر های عجیب آشنا شوید.

Joker



جوکر! بله جوکر! یکی از جالب ترین و عجیب ترین شخصیت ها است که توسط جری رابینسون، بیل فینگر و باب کین خلق شده است و چه در فیلم ها و چه در بازی ها دیده شده همیشه جزو عجیب و البته دوست داشتنی ترین شخصیت بوده. نام اصلی جوکر، جک ناپیر است؛ او گذشته سرد و غم انگیزی دارد، او در ابتدا یک مهندس کارخانه ی شیمیایی بود و بعد از استفعا او تبدیل به یک کمدین شد ولی در کار خود موفق نبود، پس تصمیم گرفت برای امورات زندگی خود، دست به دزدی بزند؛ پس بعد از آشنایی شدن با یک باند تصمیم میگیردند که به همان کارخانه ی شیمیایی دست برد بزنند. در این عملیات به طور ناگهانی جک همسر خود را میکشد. عملات سرقت کاملا به هم میریزد، بتمن از راه میرسد و جک ناپیر از ترس از بتمن به یک زباله ی شیمیایی میرود و آنجا بود که جک ناپیر میمیرد و جوکر به دنیا می آید.

سخنی از جوکر : 

بتمن : فکر میکنی واقعا چیز خنده داری هست ؟ بعد از این همه اتفاقی که انجام دادی ..... من میخواستم نجاتت بدم !
جوکر (بر روی زمین افتاده و در حال مرگ) : راستش ..... ( سرفه ) ...... خیلی خنده داره !          
=========
جوکر : اگه توی کاری تخصص داری اون کار رو مجانی انجام نده!

Trevor Philips



یک دیوانه..... بسیار دیوانه ..... با علایق کثیف، زشت و حال به هم زن. این ها خصوصیات شخصیت جدیدی است که تازه با او در سری بازی GTA V آشنا شدیم نام این فرد Trevor Philips است او از سال 1980 به مدت 10 سال یعنی تا 1990 خلبان بوده و بعد از بازنشتگی او با مایکل د سنته آشنا شد و آن دو با هم شروع به دزدی کردند. شخصیت تروور بسیار عجیب است؛ هیچ پیش بینی نمیتوانیم درباره آن بکنیم مثلا در قسمتی دیده شد، دو نفر را در راحت کردن خشم خود کشت!

Artyom



نبود صورت و یا نبود صدا در هین بازی برای یک کاراکتر بازی بسیار سنگین است، مخصوصا برای کاراکتری که نقش اصلی بازی را ایفا میکند، آرتیوم نام شخصی است که در سال 2005 در کتاب آقای Dmitry Glukhovsky به اسم Metro 2033 برای اولین بار با او آشنا شدیم و در سال 2010، THQ از داستان این کتاب برای بازی استفاده کرد و طبق شخصیت پردازی آرتیوم در کتاب همان شخصت را در بازی گنجاند. آریتوم در سال 2009 به دنیا آمد و او سه سال بیش سن نداشت که انفجار بزرگ هسته ای رخ داد و عواقب آن تغییر جهش در حیوانات مانند موش و از بین رفتن اکسیژن کره ی زمین شد. آرتیوم به نقل از خودش در کتاب مترو 2033 میگوید : (( یادم نمیره ... وقتی 7 سالم بود و نزدیک قطاری داشتم با دوستانم بازی میکردم، یک دفعه ای صدای سوت شدیدی توی گوشم پیچید، بچه ها بی هوش شدن و هیولایی سیاه، قد بلند و ترسناک جلوی من ایستاد و من رو نگاه میکرد و حس میکردم داره بهم لبخند دوستانه میزنه، بعد از چند دقیقه رفت و دوستام بیدار شدن و بعد ها فهمیدم به اون هیولای میگن Dark One ..... ))
طبق نوشته بالا و طبق داستانی که بازی نشان میدهد عجیب بودن آرتیوم در این است که میتواند با Dark One ها ارتباط ذهنی بر قرار کند ولی هیچ سند و یا مدرکی وجود ندارد که این علت قضیه را توضیح دهد.

سخنی از آرتیوم :

آرتیوم : من شک داشم پس همین باعث شد یک زمین سوخته بسازم. حالا،خودم هستم و من باید این مسیر رو طی کنم.

Alma Wade



شاید کم تر کسی از شما این زن را بشناسد زیرا بازی مربوطه، FEAR است و آخرین نسخه ی آن یعنی FEAR 3 دو سال پیش منتشر شد و دلیل دیگری که کسی این شخصیت را نمیشناسد هویت اوست ولی اگر شما داستان این زن را ببینید بسیار جذاب است. در یک شب پاییزی در سال 1979 ، Harlan Wade و همسرش صاحب دومین دختر میشوند و نام آن دختر را آلما گذاشته میشود. مادر آلما در هین زایمان از دنیا میرود؛ علت مرگ همسر هارلن، ناهماهنگی و ناپایداری ذهنی آلما بود. آلما از همان بدو تولد از این ناپایداری ها رنج میبرد و داد و فریاد های خوف ناکی میزد. تا اینکه هارلن مجبور میشود او را به پزشک ببرد؛ پزشک و چندین پزشک دیگر بر این معتقد اند که آلما به بیماری های هیستری، هذیان و کابوس های زنده مبتلا است، پس درمان را شروع میکنند و تا حدودی به آرام کردن آلما کمک میکنند ، پس از گذشت زمان کوتاهی، هارلن موضوع را با همکار خود که در ATC است و به اسم Marshall Disler، در میان میگذارد و آلما را به او نشان میدهد . مارشال میگوید که آلما قدرت فراوانی در ذهن و روان دارد و میتوان آن را کنترل کند پس آلما را بلافاصله در آزمون و خطا هایی قرار میگیرد و وقتی آلما در سن پنچ سالگی میرسد کنترل کامل ذهن را به دست می آورد و ...
آلما همیشه جزو عجیب ترین ها بوده و است او تا کنون دو فرزند ماورایی دارد و خود در زایمان سوم به شکل مشکوکی مرد!

سخنی از آلما :

آلما : تو نمیتونی پنهان شی !
=========
آلما : من میدونم شما ها کی هستید ... ( خطاب به فرزندانش )
=========
آلما : میخوای بازی کنی ؟ (خطاب به Dr. Green )

Kane



کین، فرمانده کل و مرموز گروه Nod هم جز یکی از عجیب ترین شخصیت های دنیای گیم قرار میگیرد، این شخصیت که در بازی های Command & Conquer دیدیم، بسیار مرموز است انگار که او عمری جاویدان دارد ولی اینگونه نیست، او با اسفاده از پروتال ها خود را در زمان جا به جا میکند و اگر اشتباهی کند به گذشته خود هوش زد میکند و اینگونه میتواند امپراطوری بزرگ Nod را به راحتی را هدایت کند. کین اول بار 1953 در جنگ جهانی دوم به عنوان مشاور جنگ کنار جنرال ها کار میکرد ولی با پیدا کردن دروازه ای عجیب به این قدرت بی نهایت میرسد.
کین بسیار شخصیت عجیبی است، در قسمت چهارم ما شخصیت دیگری از او دیدیم، زیرا تصمیم داشت نسل بشر را نجات دهد که این کار را انجام داد و حالا از کدام زمان دوباره پیدا شود خدا عالم است!

سخنی از کین :
 
کین : خدا؟! نه! من خدا نیستم ! یک چیزی شبیه اونم!
=========
کین : یک دید! یک هدف!
=========
کین : شما انسان ها فکر میکنید کلبه ی پر از گل پیدا کردید .... ولی در واقع، توی غار هایید!
=========
NOD : کین توی مرگ، زندگی میکنه !

Raul Menendez



شما در دنیا کسی را نمیتوانید به دلیل انتقام از چند نفر قصد ویران کردن کل جهان را داشته باشد؛ رائول منندز در ۵ سپتامبر سال ۱۹۶۲ میلادی در نیکاراگوئه به دنیا آمد. در سال های نخست کودکی او، تحت تاثیر انقلاب پر آشوب نیکاراگوئه قرار گرفت و شخصیت خشن او در حال رشد بود وقتی کودکی بیش نبود زلزله ای خانواده اش را گرفت به جز خواهرش که Josefina نام داشت، این زلزله ضربه ی روحی شدیدی به منندز وارد کرد، پس با جان و دل از آخرین سرمایه ی خود یعنی خواهرش مراقبت کرد ولی پس از اتفاقاتی محل زندگی و کار ممندز و جوزفین آتش گرفت و خواهرش به شدت آسیب دید و کور شد، با این اتفاق خشم شدیدی نسبت به آمریکا پیدا کرد زیرا صاحب محل آتش گرفته یک آمریکایی بود که به دلایل نا معلومی آن جا را آتش ز . پس ممندز تصمیم گرفتن گشور های جهان سوم (مخصوصا افغانستان) را به سلاح مجهز کند و به آنها وعده نابودی آمریکا را داد در کنار این موضوع آمریکا ساکت ننشست و زبده ترین ماموران خود از جمله الکس میسن، هادسون و وودز را برای کشتن ممندز میفرستد، که در این بین خواهرش را از دست میدهد و به دنبال انتقام میرود و هادسون و الکس را میکشد، وودز را هم تا آخر عمر زمین گیر میکند و جنازه ی الکس را به پسرش دیوید، نشان میدهد تا ضربه ی روحی به او وارد کند و بعد از آن به دنبال کشتن تمام مردمان آمریکا میکند.
ممندز شخصیت وحشتناک وحشی دارد ولی همیشه به عنوان یکی از بهترین کاراکتر های منفی جهان یاد میشود.

سخنی از ممندز :

منندز : بیایید دوستان من، دنیای جدید از ما دور نیست!

Vladimir Makarov



میگویند در در روز رستاخیز چهار سوار وارد زمین میشوند و وقتی که با هم متحد شوند، دنیا را به نابودی میکشانند و میلیار ها انسان کشته میشوند و کسانی که زنده میمانند میبایست زمین را از نو باز سازی کنند. در این بین Vladimir Makarov از اولین سوار از چهار سوار است. ژنرال شپرد که خود خائن بیش نیست و همکار ماکاروف بود، درباره او میگوید : (( این مرد، ماکاروف، جنگ خودش رو را داره و هیچ قانونی برای جنگش وضع نکرده! جنگاش هیچ مرزی نداره براش مهم نیست توی کدوم کشور هست. و از هرکاری برای رسیدن به هدفش دریع نمیکنه. اون برای هیچ کشوری مبارزه نمی کنه و هیچ گروهی وابسطه و وفادار نیست. فقط معاملات خون برای پول انجام میده! ))
خوب فکر کنم با نوشته ی بالا از ماکاروف بسیار هیجان زده شده اید و منتظر دوران کودکی و انگیزه ی این مرد هستید ولی هیچ اطلاعاتی از دوران کودکی و یا نوجوانی آن نیست اولین حظور که آن در Call of Duty 4 : Modern Warfer بود ولی صورت آن معلوم نبود و هیچی از آن معلوم نبود و جالب است بدانید که استراتژی های که Imran Zakhaev ( دشمن اصلی در Call of Duty 4 : Modern Warfer ) انجام میداد همه از ایده ها و نقشه های ماکاروف بوده. و بعد از کشته شدن Zakhaev خود قدرت را در دست گرفت و یکی از بزرگترین تروریست های جهان شد.

سخنی از ماکاروف :

ماکاروف : اتفاقات مختلف این قدرت ندارند تا جنگ جهانی بعدی را شروع کنند ولی ارده ی یک نفر این کار را انجام داد!


Albert Wesker



وقی اسپنسر قلعه و تاسیسات آمبرلا را راه اندازی کرد، هیچ گاه فکرش را نمیکرد، فردی به اسم آلبرت وسکر این تاسیسات شیطانی را در حد ممکن شیطانی تر کند. آلبرت وسکر کودکی بود که بدون این که بداند بر روی آن آزمایشات زیادی انجام شد، از بین چندین کودک که این آزمایش انجام شده بود، وسکر جز مهم ترین آنها بود. در سن 17 سالگی وارد تیم آمبرلا شد و به عنوان یک محقق و دانشجو کنار دوست صمیمی خود یعنی ویلیام برکین آشنا شد و آن دو توسط جیمز مارکوس (یابنده اصلی ویروس T) تعلیم میدیدند. به دستور اسپنسر، جیمز مارکوس توسط وسکر و برکین کشته میشود و  پس از اتفاقاتی وسکر برای افزایش قدرت خود و گرفتن این ویروس به استارز میپیوندد و برای به دست آوردن ویروس، تلاش های زیادی میکند و در اتفاقاتی ویروس را به خود تزریق میکند و تبدیل به یکی از عجیب ترین و ابر دشمن همیشگی مجموعه بازی Resident Evil میشود که خیلی ها برای بازگشت دوباره او دعا میکنند!

سخنی از وسکر :

وسکر : هر روز انسانی متولد میشود و یک گام به نابودی زمین پیش میبرد! من مخرب جهان نیستم! میخوام جهان رو نجات بدم!


Lara Croft



در دنیای بازی هر چه چقدر هم بگردین نمیتوانید، شجاع تر و شیر تر از لارا کرافت پیدا کنید. لارا کرافت در 14 فبریه 1986 در انگلستان چشم به جهان گشود. او از سه سالگی شروع به یادگیری از معلم خصوصیش کرد و در سن 11 سالگی در مدرسه ی Wimbledon که مخصوص دختران بود حضور داشت. در سن 16 سالگی پدر و مادرش تصمیم گرفتند که لارا باید علومش را گسترش دهد وبرای ادامه تحصیل به مدرسه ی Gordonstoun برود و در همان جا با پرونده های تاریخی Von Croy آشنا شد و به همراه او به ماجراجویی هایی میرود. لارا از همان 16 سالگی در برابر مشکلات و دردها مقاومت سر سختانه ای میکرد و میتواند عنوان یکی از عجیب ترین شخصی های زن تاریخ را هم یدک بکشد!

با تشکر از Farhan و lord of shadow برای معرفی چند شخصیت [img]images/smi/s0 (74).gif[/img]

پایان قسمت دوم
قسمت اول

لیست کامل :

Duke Nukem
Sam
Ada Wong
Hitman
Johnson
Kratos
Dante
Vaas
Ryu Hayabusa
Joker
Trevor
Vladimir Makarov
Raul Menendez
Artyom
Kane
Alma Wade
Albert Wesker
Lara Croft

[dark_prince277]

قسمت اولش کجاست؟ فکر کنم نخوندم.

[nvd]

fear 3 داستان واقعا زیبایی داشت مخصوصا پایان بازی خارق العاده بود

[opty]

فک کنم اینجوری پیش بره تموم شخصیتارو عجیب میخونی

[alirezam]

منطورت از عجیب چی بوده ؟

[Mahdi.AC4]

ممنون بابت مقالت.[img]images/smi/s0 (74).gif[/img]

اسم بعضی از این شخصیت ها رو عجیب نمیشه گذاشت افکار هرکدومشون جداشت مثلا رائول منندز میشه بهش گفت انتقام جو سر سخت...مثلا آرتیوم از اینکه حرف نمیزد و یا شخصیت ناقصی داشت عجیب نیست این مربوط به ایده و خلاقیت سازنده ها هست که تو بازی به کار بردن اگه مترو رو تموم کرده باشید میفهمید که چطوری خودتون جای شخصیت اصلی جا خوردید و ارزش اینکار رو میفهمید...معمولا تو اینجور بازی ها سرنوشت بازی رو تا حدی دست گیمر میدن که شاهد بودید پایان مترو دوتا بود...تو قسمت زندگی نامه ی رائول منندز نوشتید که الکس میسون میمیره ولی دوتا راه وجود داره و میتونید کاری کنید که نمیره....[img]images/smi/s0 (43).gif[/img]خلاصه بهتر بود که شخصیت های دیگه ای رو انتخاب میکردید...ولی بازم میتونید تو قسمت سوم بهتر باید... [img]images/smi/s0 (74).gif[/img]

[Delsin Rowe]

واقعا با این مقالت حال کردم [img]images/smi/s0 (62).gif[/img]با منندز شدیدا موافقم واقعا یک انسان ابر دیوانه بود

[aria2015]

واقعا با این مقالت حال کردم [img]images/smi/s0 (62).gif[/img]ولی لاراکرافت همچین عجیبم نبودا

لارا کرافت خیلی شجاع و عجیب بود چون تنها دختری بود که از موش نمی ترسید[img]images/smi/s0 (45).gif[/img][img]images/smi/s0 (45).gif[/img][img]images/smi/s0 (45).gif[/img][img]images/smi/s0 (25).gif[/img]
 

[Farhan]

آفرین. قسمت دوم بهتر از قسمت اول بود. [img]images/smi/s0 (25).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img]

[amir taksir]

[img]images/smi/s0 (5).gif[/img]

---

تنها گذاشتن شکلک در کامنت اسپم محسوب میشود[img]images/smi/s0 (86).gif[/img]