امتیاز موضوع:
  • 2 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
بیوگرافی
#1
بیوگرافی:تیداس

[تصویر:  Final.Fantasy.X.Wallpaper.134881.jpg]
نام:تیداس "tidus"

سن:17

رنگ چشم:آبی

محل زتدگی: dream Zanarkand

سلاح:longswords "سلاحی بسیار بزرگ و قدرتمند است و با زدن تنها یک ضربه دشمن رو از پای درمیاره"

شخصیت:
Tidus در شهری به نام Zanarkand زندگی میکرد که به دو صورت بود ! اول به صورت خرابه ای قدیمی
و دوم به صورتی مکانی رویایی .تیداس نوجوانی خوش بین و نسبتا بی خیال است که در ابتدای داستان به نظر اخلاقش بچه گانه می اید
اما وقتی موضوع حساس میشود او نیز جدی برخورد میکند. او ادم با نشاط و کاملا
شخصیت احساساتی دارد.

Wakka مربی و کاپیتان تیم Aurochs Besaid( بازی blitzbal) بود که
Tidus در تیم او بازی میکرد
Tidus در ابتدای هر مسابقه به یاد پدرش می افتد . پدرش یکی از قهرمان های بازی blitzball بوده است
و جزو افتخارات این بازی به حساب میامد و به همین دلیل کاپیتان و بازیکن ها رو Tidus حساب باز میکنند.
در طول داستان شخصیت تیداس از یک فرد ورزشکار خود خواه به قهرمانی تبدیل شد که به دیگران بسیار اهمیت میداد .
همانطور که یونا میخواست به هرقیمتی سیین "sin"را شکست دهد و شادی را به اسپییرا "Spira"برگرداند .تیداس هم این طرز فکر یونا را پیدا کرد
Tidusجزو یکی از بهترین و زیبا ترین شخصیت های سری FF است .
Tidus در FFX تنها 17 سال دارد و در FFX-2 هم 19 سال دارد .رنگ چشم های او ابی است و به طوری که اگه به ان زل بزنید میدرخشد .
موهای او کمی کوتاه است و به اصطلاح رنگ Dirty blond را دارد .محل زندگی او Dream Zanarkand است که از بچگی در ان بوده است .

از آنجایی که در هیچ دیالوگی از او اسم برده نشده است .. تلفظ صحیح نامش بین طرفداران نامشخص است
با این حال تلفظ ژاپنی آن اینگونه می باشد :Tee_das
این تلفظ از دیالگی در بازی " پادشاهی قلبها " گرفته شده است
و همچنین بر طبق مصاحبه ای که باJames Arnold Taylor انجام گرفت .. وی در نسخه انگلیسی به جای تیداس صحبت میکرد
__________________


* برگرفته از WikiPedia . ترجمه با : Atn Uchiha
[تصویر:  QNzWe.jpg]
پاسخ
#2
چه نازهConfused29:Confused25:Confused25:
[img=0x224]http://upload7.ir/uploads/thumb_1f232dc811e0c556ec34d08224b68ffb57b1f995.jpg[/img]
پاسخ
#3

[تصویر:  Final_Fantasy_IX_Zidane_Triball_costume_ver_01-5-05.jpg]
زيدان ترايبال
نژاد : گنوم
سن :16
ماه تولد : سپتامبر
محل تولد : ليندبلوم
سلاح ها و سبك مبارزه : سلاح اولتيما
وابستگي ها ي خانوادگي :گارلند (خالق)
چهره و شخصيت :
زيدان موهاي بلوند و بلندي دارد كه به شكل دم اسبي پشت سرش بسته شده اند . وي همچنين چشماني آبي دارد و دمي شبيه دم ميمون كه نشان گنوم بودنش است. وقتي از قدرت ترنس استفاده مي كند ، موهايش صورتي و بلند تر شده و پشم زخيم صورتي جايگزين لباس هايش مي شود . مشخص نيست كه او در حالت غير ترنس (معمولي ) خود نيز پشم دارد يا نه.
زيدان كمي دختر باز است (تقريبا تمام شخصيت اول ها به جز كلود و سيسيل ظاهرا از اين خصلت برخوردارند) . وي همچنين افراد گروهش را درباره ي مسائل زندگي ارشاد مي كند و طرز حرف زدنش خيلي معمولي و خودماني است.
با وجود اعتماد به نفس بالايش زيدان كمي در مورد گذشته و تنهايي عجيبش نامطمئن است. با وجود شخصيت شاد و هيجان زده اي كه معمولا از خود نشان مي دهد ، زيدان از آن دسته افرادي است كه زود ناراحت شده و احساس تنهايي مي كنند و در خلوتشان هميشه از خود مي پرسند كه چرا به وجود آمده اند.
با وجود اهميتي بسياري كه به دوستي مي دهد ، سعي مي كند تا مشكلاتش را براي خودش نگهدارد.
با وجود شخصيت معمولا آرامش زيدان پتانسيل از كوره در رفتن را نيز دارد همان طور كه بعد از آگاه شدن از گذشته اش آنقدر عصباني مي شود كه تصميم مي گيرد هولوگرام گارلند را نابود كند.
زيدان به گارنت علاقه دارد و براي وي وي مانند يك برادر بزرگتر است و برخوردش با همه حتي با كسانيكه دوستش ندارند، دوستانه است.
داستان زندگي :
زيدان در ابتدا زندگي خودش را به عنوان يك فرشته ي مرگ كه توسط گارلند خلق شده بود آغاز كرد . آن زمان مردم سياره اي به نام ترا دريافتند كه دنيايشان در حال نابودي است و براي نجات نژادشان كاري را كه در گذشته بارها انجام داده بودند را تكرا كردند : سفر به سيارات ديگر و اين بار نوبت سياره ي گايا بود.
مردم ترا جسم خود را رها كرده و ارواحشان را در پانادومنيوم و تحت حفاظت گارلند مخفي كردند تا "تركيب "كامل شود.
بدبختانه" تركيب" به يك فاجعه ي عظيم بر روي گايا تبديل شده و ارواح مردم ترا وارد مركز گايا شدند.
گارلند مسئول از بين بردن جريان زندگي گايا و جايگزين كردن آن با جريان ارواح ترا شد.گارلند مخلوقات انسان مانندي را به وجود آورد تا ارواح ترا پس از بيدار شدن وارد آنها شوند و به حيات خود ادامه دهند.
در حين نابود كردن جريان زمدگي گايا ، گارلند يكي از ارواح را انتخاب كرده و آن را در بدن يك گنوم به نام كوجا قرار داد تا فرشته ي مرگ باشد و مرگ و نابودي را براي سياره به وجود آورد (آماده ي سكونت ترا شود) . اگرچه بعدا خود گارلند از آ،رينش كوجا به عنوان يك اشتباه ياد كرد كه علت آن بالغ آفريده شدن كوجا بود . يعني كجا هرگز كودكي و احساسات مربوط به آن را درك نكرد بنابراين نمي توانست خودش وارد مرحله ي ترنس شود. قدرت زياد و احساسات نامتعادل باعث شد كوجا بدون فكر دست به هر كاري بزند همين طور كه اختيار بيش از اندازه اش موافق ميل گارلند نبود . گارلند به طور مخفيانه حد و حدودي را براي زنده بودن كوجا تعيين كرد و پس از آن يك گنوم ديگر به وجود آورد تا جاي كوجا را بگيرد و آن گنوم جديد كسي نبود جز زيدان.
زيدان موش آزمايشگاهي گارلند بود . او به صورت يك كودك آفريده شد تا تمام احساست و تجربيات زندگي را در طي بزرگ شدنش بياموزد و آمادگي لازم براي تبديل شدن به فرشته ي مرگ را پيدا كند . به همين دليل زيدان مي توانست به راحتي وارد مرحله ي ترنس شود كاري كه كوجا نمي توانست انجام دهد.
كوجا عصباني از تصميم گارلند ، زيدان را رها كرد . زيدان كه از ماموريت ناخواسته اش آگاه نبود ، خودش را در ليندبلوم يافت جايي كه توسط باكو ،سرپرست تئاتر تانتالوس، بزرگ شد.
12 سال بعد گروه تئاتر مامور مي شوند تا پرنسس گارنت را بدزدند . و البته ماموريت آدم ربايي موفقيت آميز مي شود ولي در هنگام فرار كشتي هواييشان آسيب مي بيند و در جنگل هاي شيطان سقوط مي كند . پس از آن باكو تصميم مي گيرد تا راه فراري از جنگل بيابد ولي زيدان اصرار مي كند تا اول پرنسس گارنت گم شده را پيدا كنند.
بعد از نجات گارنت ، گروه با كمك بلنك راه فراري مي يابند . بلنك قبل از تبديل شدنش به سنگ نقشه ي قاره را در اختيار آنها قرار مي دهد و آنها تصميم مي گيرند تا از طريق يك غار از جنگل خارج شوند ولي يك والتز تاريك انها را طلسم مي كند و همه ي افراد گروه به خواب مي روند به جز زيدان كه مبارزه كرده و والتز را شكست مي دهد.
بعد از خروج از غار ، زيدان براي امنيت گارنت از او مي خواهد تا هويت اصلي اش را پنهان كند و گارنت پذيرفته و نام دگر(خنجر) را براي خود بر مي گزيند.
پس از آگاه شدن از وجود جادوگران سياه در دهكده ي نزديكي آنها گروه به سمت ليندبلوم فرار مي كند . پس از آن مادر گارنت (ملكه) نسبت به نابودي الكساندريا اقدام مي كند و گارنت همراه با استينر براي نجات آنجا و متوقف ساختن مادرش مي رود ولي توسط ملكه زنداني مي شود . زيدان و دوستانش براي نجات او مي روند و پس از درگيري با فرمانده ي ارتش ملكه بئاتريكس و به حالت نيمه مرده در آمدن ، موفق مي شوند خود را مخفيانه سوار كشتي ملكه كنند . آنجا از ترديد بئاتريكس نسبت به ملكه استفاده كرده و قبل از ملكه به زندان گارنت رسيده و او را نجات مي دهند .
[تصویر:  th?id=I4566092083495220&pid=1.5]
بعد از كمي خرده ماجرا ، گروه براي متوقف كردن ملكه به كنار درخت زندگي مي رود و ملكه را د رحال مبارزه با كوجا مي يابند . كوجا ملكه را مي كشد و فرار مي كند. دوستانش به دنبتل او جست و جويشان را آغاز مي كنند و در نهايت در يك قاره زيدان افرادي را مي بيند كه شبيه خودش هستند(مردم ترا) . يكي از آن مردم او را به نزد گارلند برده و گارلند تمام داستان زندگي زيدان و هدف آفرينش وي را برايش بازگو مي كند . زيدان از شدت ناراحتي خودش را در پانادومنيوم حبس مي كند . دوستانش سعي مي كنند به او كمك كنند ولي او انها را مي راند . سرانجام با التماس هاي گارنت او به دوستانش اعتمد مي كند و آنها او را نجات مي دهند.
در حاليكه براي آخرين بار مقابل گارلند قرار گرفته بودند ، كوجا ظاهر شده و گارلند را كشته و از ارواح درون كشتي هوايي براي تبديل شدن به ترانس استفاده مي كند و پس از آگاهي از مرگ قريب الوقوعش سعي مي كند ترا را نابود كند .
زيدان با آگاهي از اينكه هدف بعدي كوجا ، گايا است براي متوقف كردن او روانه مي شود.
در دنياي كرستال ، كوجا را يافته و شكست مي دهند و كوجا در آخرين لحظات انها را به تپه ي مرگ مي فرستد و نكرون (صاحب آن جا) سعي در نابودي آنها مي كند ولي دوستان او را هم شكست مي دهند.
بعد از آن كوجاي در حال مرگ آنها را به گايا بر مي گرداند و همه از هم خداحافظي كرده و راه خود را در پيش مي گيرند مگر زيدان كه مي ماند تا مرگ كوجا را متوقف كند. او وارد درخت زندگي شده و كوجا را نيمه مرده مي يابد و درخت هر دو را مي بلعد.
يك سال بعد در حاليكه همه گمان مي كردند زيدان مرده و گارنت نيز ملكه شده بود ، در يكي از نمايش هاي تانتالوي يكي از بازيگران كه چهره اش پوشيده بود نقاب از چهره مي كشد و همه مي بينند كه او كسي نيست جز زيدان.
[تصویر:  QNzWe.jpg]
پاسخ
#4
داداش اگه ميشه بيوگرافي Cloud رو هم بزار T-roll ممنون از فعاليت خوبت Confused24:
پاسخ
#5
[تصویر:  Ff7ac-cloud-render.jpg]

نام : كلود استرايف (Cloud Strife )

محل تولد : نيبلهيم

رتبه در شينرا : از سرباز پياده شروع مي شود تا در نهايت به سطح 1 مي رسد

وابستگي هاي خانوادگي :-

سلاح ها و سبك جنگي : شمشير باستر - شمشير تركيبي (‌شمشيري كه از 6 شمشير مجزا ساخته شده و اين شمشير قابليت اتصال به يكديگر و تشكيل شمشير بزرگتري را دارند.)
سبك جنگي كلود با نام باستر نابودگد ( buster basher) شناخته مي شود.
تخصص وي در تكنيك هاي آهسته ولي پر قدرتي است كه مي تواند خسارت زيادي به دشمن وارد كند و او را به هوا بفرستد!
بسياري از تكنيك هاي كلود از توانايي wallrush ( كوبش ديوار) برخوردارند كه به كلود اين اجازه را مي دهد تا بتواند دشمنانش را به در و ديوار كوفته و خسارت بيشترب به آنها وارد كند. با اينحال بسياري از حملات وي قابل دفع و يا جاخالي دادن هستند زيرا وي قبل از حمله بايد آمادگي در خود ايجاد كند كه به حريف فرصت جاخالي دادن مي دهد. محدوديت شكن هاي كلود هفت تا و به شرح زير مي باشد :
بر يور ( braver) - ضربه ي صليبي ( cross-slash)- شمشير لوله اي ( blade beam) - كليمهازارد ( Climhazzard) - مِتِئورين ( Meteorain) - ضربه ي نهايي ( Finishing Touch) و شكاف اومني ( omni slash)
كه آخرين آنها در نجات كودكان آخرين ضربه ي بكار رفته عليه سفيروت بود.



مختصري از زندگي :


تولد :
كلود در نيبلهيم به دنيا آمد . وي همسايه ي ديوار به ديوار تيفا بود ولي رفت و آمد چنداني با هم نداشتند تا زمانيكه تيفا براي ماجراجويي همراه دوستانش مي رود و در راه دوستانش وي را تنها مي گذارند و تنها كلود است كه تا انتها با او مي ماند . وي قبل از ترك نيبلهيم به مقصد ميدگار به تيفا قول مي دهد تا هر گاه تيفا در خطر بود وي را نجات دهد.

شخصيت و اعتقادات :
پس از اينكه كلود به مقام جنگجوي سطح 1 ميرسد براي ماموريتي به نيبلهيم مي رود و آنجا با سفيروت و جنوا مواجه مي شود و به مبارزه با آنها برميخيزد ولي نتيجه ي آن معلوم نمي شود زيرا از آنجا به بعد خاطرات كلود دچار نقض هايي مي شود كه علت آن نفوذ سلولهاي جنوا به بدن او و حضور ماكو در بدنش بود و همين طور تاثيرات رواني مرگ زك بر او. اما بعدها در يكي از مبارزات آوالانچ عليه شينرا همراه با تيفا به درون يكي از راكتور ها افتاده و وارد جريان زندگي مي شود و آنجاست كه خود حقيقي خود را باز مي يابد.
در طي دوران فراموشي كلود داراي شخصيتي مخلوط از شخصيت زك و غرور و تعصب اكثر جنگجوهاي سطح 1 شينرا بود.و همين طور كمي خودخواه و خودبين هم بود.
شخصيت كلود مانند اكثر شخصيت هاي اسكوئر بي احساس توصيف شده يا به طور دقيق تر كسي كه زياد اهل بروز احساسات نيست. وي دچار دوگانگي است كه باعث مي شود بارها اين سوال را از خود بپرسد كه " من كيستم؟" وي هميشه از شكست هراس دارد.
البته در كرايسيس كور كلود به عنوان يك شخصيت خجالتي نشان داده شده است.


مرگ :
كلود همچنان در قيد حيات مي باشد . در حال حاضر 21 سال سن دارد و يك شركت حمل ونقل با عنوان "شركت باربري استرايف " را اداره مي كند.
[تصویر:  QNzWe.jpg]
پاسخ
#6
دمت گرم داداش همينو مي خواستم Confused24:
پاسخ
#7
بیوگرافی Adam Jensen رو هم بزار! Confused41:Confused41:
پاسخ
#8
اقا خیلی ممنون....دانته هم بذاری ممنونت می شمConfused74:Confused74:Confused74:
پاسخ
#9
بابا دمت گرم
من که حال کردم
پاسخ
#10
[تصویر:  caption-541161-20080729103351.jpg]

نام:وان"vaan"

سن:17

جنسیت: مذکر

نژاد: Hume

قد: حدود 170 سانتیمتر

وزن: حدود 65 کیلوگرم

رنگ چشم :قهوه ای

رنگ مو: بلوند

شخصیت:
این پسر جوان در 12 سالگی در اثر بیماری پدر و مادرش از دست داده است و هنگامی که 15 سال داشت
عزیز ترین فرد خود یعنی برادرش Reks را از دست داد همیشه کشف راز قتل برادرش یک سوال در ذهن او است
چرا باید فرمانده باش برادرش را کشته باشد؟ ایا این مساله حقیقت دارد.او پهلوی یک Bangga پیر به نام Migelo زندگی میکند
او برای گذراندن زندگیش همه کاری انجام میدهد.از کارهای شرافتمندانه تا دزدی .او یک بچه ی خیابانی است که دوستان زیادی دارد
و به گونه ای رهبر انها میباشد.او یک حس عاشقانه نسبت به Penelo دارد
چون این دو با هم بزرگ شده اند و درسختی ها با هم بوده اند.
او همیشه آرزو داشته است تا یک روز یک دزد هوایی شود اما هیچوقت پول اینکه یک کشتی هوایی بخرد را ندارد.
او 2 سال بعد از اینکه ارکیدیانها وارد شهر شدند روزی وارد قلعه میشود و یک جواهر را میدزد و اما در راه با balthier
.Fran اشنا میشود که به گونه ای میخواهند ان جواهر را از او بگیرند اما بر اثر ماجراهایی که پیش می اید
او تصمیم میگرد برای اینکه دالماسکا را نجات دهد با Ashe همرا شود.
او بسیار عجول است و بسیار کم تجربه است این سفر باعث شده است درکنار دوستانش به فراگیری تجربیات بپردازد.
البته یکی از اهداف او برای رسیدن به آرزویش است.Bobby Edner صدایش را به وان هدیه داده است.
__________________
[تصویر:  QNzWe.jpg]
پاسخ


موضوع‌های مشابه…
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  بیوگرافی کاراکترهای DMC Tidus 2 3,725 08-23-2012, 12:48 PM
آخرین ارسال: roommate

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان