با سلام.قصد دارم در این تاپیک شخصیت های معروف و محبوب بازی Mortal Komabt رو به شما معرفی کنم. امید وارم لذت ببرید.
ابتدا میخوام دنیاهای بازی رو بهتون معرفی کنم.
4 دنیای مختلف در عالم MK وجود دارد که هر یک محل زندگی و حکم رانی گروه خاصی از شخصیتهای MK است:
1.Earthrealm:این دنیا محل زندگی انسانها و تنها دنیایی است که موقیعت خدایان از طریق آن قابل تهدید است.Raiden به عنوان محافظ این دنیا از طرف خدایان برگزیده شده است و سعی دارد تا با کمک Liu Kang آن را از خطر حمله حفاظت کند.آنها همچنین با تاسیس معبد Shao Lin سعی در تربیت مبارزان زمینی دارند تا سکنه ی زمین را برای دفاع از سرزمین شان آماده کنند.
معرفی شخصیت ها:
Raiden:او خدای برق و محافظ دنیای زمینی هاست و برای دفاع از زمین از طرف خدایان برگزیده شده است.او یک موجود فانی نیست و حتی اگر جسمش از بین برود دوباره در قالبی جدید ظهور میکند.او همچنین دشمن اصلی Shao Kahn به شمار می آید چرا که رهبر تمام مقاومت ها از سوی مبارزان زمینی است.
ابتدا میخوام دنیاهای بازی رو بهتون معرفی کنم.
4 دنیای مختلف در عالم MK وجود دارد که هر یک محل زندگی و حکم رانی گروه خاصی از شخصیتهای MK است:
1.Earthrealm:این دنیا محل زندگی انسانها و تنها دنیایی است که موقیعت خدایان از طریق آن قابل تهدید است.Raiden به عنوان محافظ این دنیا از طرف خدایان برگزیده شده است و سعی دارد تا با کمک Liu Kang آن را از خطر حمله حفاظت کند.آنها همچنین با تاسیس معبد Shao Lin سعی در تربیت مبارزان زمینی دارند تا سکنه ی زمین را برای دفاع از سرزمین شان آماده کنند.
2.Outworld:اولین فرمانروای این دنیا Onaga پادشاه اژداها بوده است که بعدها با دعوت Shao Kakn تصمیم به حمله به دنیای انسانها و نابودی خدایان میگیرند.سکنه ی این دنیا مبارزان اهریمنی مثل Scorpion هستند که در کنترل Quan Chi جادوگر دنیای شیاطین و تحت فرمان او هستند.
3.Edenia:همانطور که از نامش پیداست این دنیا قسمتی از بهشت است که تحت سلطه Sindel و دخترش شاهزاده Kitana است.حاکم اصلی این سرزمین همسر Sindel یعنی Jerrod بوده است که بعدها توسط Shao Kahn به قتل رسید.ارتش محافظ این دنیا هم با رهبری Jade از ورود متجاوزان به آن جلوگیری میکند.
4.Netherrealm:دنیایی است با هزاران لایه و بسیار تودرتو که برای عذاب بی پایان موجودات و مبارزانی در نظر گرفته شده که گناهان بزرگ و نابخشودنی مرتکب شده اند. حاکم این دنیا Lucifer یا همان شیطان است که به محکومان اجازه ی خروج از این دوزخ را نمیدهد.
معرفی شخصیت ها:
Raiden:او خدای برق و محافظ دنیای زمینی هاست و برای دفاع از زمین از طرف خدایان برگزیده شده است.او یک موجود فانی نیست و حتی اگر جسمش از بین برود دوباره در قالبی جدید ظهور میکند.او همچنین دشمن اصلی Shao Kahn به شمار می آید چرا که رهبر تمام مقاومت ها از سوی مبارزان زمینی است.
Nightwolf:یک مبارز سرخپوست که اولین بار در MK III معرفی شد.او به عنوان مبارز برگزیده از طرف خدایان و جانشین Raiden قدرت هایی دارد که میتواند حتی قوی ترین شیاطین را هم از پای در آورد.هرچند استفاده از این نیروها عمر او را کم میکند.
...
JAX:ستوان Jason Briggs از نیروهای ویژه ارتش آمریکاست که اولین بار در MK II برای نجات Sonya و دست گیری مجدد Kano و بازگرداندن آنها به Earthrealm (دنیای زمینی) وارد مسابقات MK شد.در جریان داستان MK IV او با دیگر قهرمان های زمین برای شکست Shinnok متحد میشود تا از نابودی زمین جلو گیری کند.
Johnny Cage:نام اصلی او John Carlton است که در واقع یک بازیگر فیام های هالیوودی است.طی حمله Shao Kahn و افرادش به زمین و رویارویی او با آنها Raiden متوجه توانایی او در جنگیدن میشود و او را به جمع مدافعان زمین دعوت میکند.
Liu Kang:شخصیت اصلی سری داستان های MK که به کمک Raiden سعی در مبارزه با Shao Kahn و نجات دنیای انسان ها دارد.او در مقاطع مختلف با Shao Kahn و نیروهایش رو به رو میشود و قهرمان اصلی معبد Shaolin محسوب میشود.
Kung Lao:او یکی از قوی ترین مبارزانی است که در معبد Shaolin برای دفاع از زمین تربیت شده است.نزدیکترین دوست Liu Kang که همیشه برای حفاظت از زمین و مبارزه با شیاطین داوطلب میشود. سلاح او در مبارزه یک کلاه با لبه ای برنده است که توسط جدش به او هدیه شده است.
Subzero:اولین نینجایی که از طرف Lin Kuei ماموریت داشت در مبارزات شرکت کند و پس از نابودی Shang Tsung گنجینه ای را از او برباید.او در این راه موفق نشد و سپس طی اتفاقاتی که مابین MK و MK II افتاد,در مبارزه ای با Scorpion جان خود را از دست داد.
Subzero بیشترین عنوان حضور را در سری MK دارا میباشد.
توضیحات بیشتر:(دوستان دقت کنند که 2 تا Subzero در دنیای MK وجود داره و هر دو با هم برادر هستن اسم برادر بزرگ Bi-Han و برادر کوچک Kuai Liang هست.)
نام اصلی او Bi-Han است و از او به عنوان Sub Zero بزرگ یاد میکنند. او که برادر بزرگتر Kuai Liang میباشد,همانند برادرش دارای قدرت های منجمد کننده است. او به عنوان یکی از زیرکترین و کشنده ترین نینجاهای Lin Kuei شناخته میشود. زمانی او و گروهش توسط Quan Chi استخدام میشوند و تحت دستور او مامور میشوند تا طومار باستانی را بدست بیادورند. از آن طرف هم Quan Chi یکی از نینجاهای خاندان Shirai Ryu را با نام Scorpion به خدمت میگیرد. او با راهب های شائولین مبارزه میکند و در نهایت خودش را به مکان طومار میرساند. اما همانجا با Scorpion مواجه میشود و مجبور میشود با او مبارزه کند. در مبارزه ای که بین او و Scorpion رخ میدهد Sub Zero موفق میشود تا او را شکست داده و کل خانواده و خاندان او را از بین ببرد. اما این پایان کار Scorpion نبود و او با شکل و شمایل متفاوتی به زندگی بازگشت. از آنجایی که Scorpion مسئول کشته شدن همه اعضای خانوادهاش را Sub Zero میدید و نمیدانست که همه ی این کارها توطئه ای از جانب Quan Chi است، در پی یافتن او راهی سفر پر مخاطرهای شد که در نهایت توانست او را پیدا کند و در نتیجه دوباره با Sub-Zero مبارزه میکند و در این نبرد موفق میشود او را شکست بدهد و انتقام خود را از او بگیرد. پس از این اتفاق Sub Zero بار دیگر و با هیبتی جدید در بازی ظهور میکند. او کسی نیست جز Noob Saibot که لبریز از خشم و حس انتقام نسبت Quan Chi پای به میدان نبرد میگذارد تا انتقام خود را از او بگیرد.
برادر کوچکتر با نام Kuai Liang .او از طرف Lin Kuei موظف شد تا هم ماموریت اتمام نشده ی برادرش را که کشتن Shang Tsung و بدست آوردن طلسم باستانی بود را کامل کند و هم اینکه علت مرگ برادرش را در سرزمینی که Scorpion در آنجا سکونت داشت پیدا کند. در شماره ی سوم بازی Subzero توانست از دست Lin Kuei که قصد داشت همه ی جنگجوهای خودش را تبدیل به Cyborg (ربات) کند فرار کند. بعد از این کار، Subzero از Raiden پیغامی مبنی بر اتحادشان دریافت کرد. با انتشار این خبر، Lin Kuei به 3 نفر از نینجاهای خود که موفق به تبدیل آنها به Cyborg شده بود دستور داد تا هرچه سریعتر Subzero را پیدا کرده و او را بکشند. اما آنها در این اقدام ناکام ماندند. او در شماره ی چهارم بازی توسط Raiden احضار شد تا بتواند در برابر حمله ای که Shinok ترتیب داده بود از سرزمین Earthrealm محافظت کند. در همان هنگام او با Scorpion در گیر میشود. Scorpion که با گفته های Quan Chi فکر میکرد که عامل اصلی مرگ خانواده اش Lin Kuei بوده است. با این حال وقتی او متوجه شد که علت اصلی این کار فردی جز خود Quan Chi نیست پس مبارزه ی آنها ناتمام ماند. در نسخه ی Deadly Aliiance بازی، او موفق شد تا Sektor را در نبردی برای بدست آوردن ریاست گروه Lin Kuei شکست دهد. بعدا او توانست خودش را به موقعیت Dragon Medallion برساند و توسط آن قدرت های یخی خودش را افزایش دهد. Sub zero توسط Dragon Medallion میتوانست به قدرتی که قبلا به آن نرسیده بود دست یابد. بعد ها او موفق میشود تا Frost را پیدا کند. او از آن جا که قدرت هایی مشابه خود را داشت مورد توجه قرار گرفته بود. بعد از اینکه Shang Tsung و Quan Chi توانستند اتحاد مرگبار را تشکیل دهند و به کمک هم Liu Kang را بکشندRaiden همه ی متحدان خودش را دور هم جمع کرد. در این بین Subzero همراه خودش،Frost را آورد. اما پس از مدتی او به Subzero خیانت میکند. او Subzero را با استفاده از قدرت خودش بی حرکت کرد و Dragon Medallion را که نمادی برای ر.هبری گروه Lin Kuei محسوب میشد را از او میدزدد. اما با این حال، به علت اینکه توان استفاده از آن را نداشت نیرویش تحلیل میرود و همین باعث میشود تا Subzero دست به عمل شده و او را بگیرد. وقتی Subzero به دنبال محلی مناسب برای دفن Frsot بود متوجه خرابیهایی در تمدن Outword شد. او با تحقیقاتی که انجام داد متوجه شد که این کار Cryomancer ها میباشد. او متوجه شد که Frost نیز از همین نژاد میباشد(Subzero هم از نژاد Cryomancer بود) . Subzero همانجا او را دفن کرد تا خیانتش مورد بخشش قرار بگیرد. . بعد از این کار او تصمیم میگیرد تا از طریق دروازه ای خودش را به سپاه Raiden برساند تا به نیروهای Earthrealm ملحق شود. اما در مسیر راه با گروهی از جنگجویان Tarkatan مواجه میشود. بعد از اینکه موفق شد همه ی آنها را در Living Forest بکشد او با متحدین جدید آنها به اسم Hotaru مورد تعقیب قرار گرفت. Subzero بعدها یکی از شمشیرزنان Outworld را به اسم Kenshi را ملاقات میکند و او را از ناکام ماندن Raidenدر شکست اتحاد مرگبار آگاه میسازد. سپس موفق میشود به کمک او Hotaru را شکست دهد. بعدا که Shujinko در صف مبارزین زمین قصد داشت تا جلوی Onaga را بگیرد Subzero دوباره به Outworld برگشت. همان جا با Sareena که چندین سال قبل با آزاد کردن برادرش و کمک در شکست دادن Quan Chi کمک بزرگی به او کرده بود پناهگاه Lin Kuei را به او پیشنهاد داد. سپس Subzero به او مدالی داد تا بتواند توسط آن معبد مخفی Lin Kuei را پیدا کند. در مسیر، آنان با Noob Saibot و Smoke مواجه شدند. Subzero به Sareena پیشنهاد داد تا خارج از معبد منتظر بماند. Subzero خودش را به Netherealmرساند و همان جا با آن دو مواجه شد.
در مسیر بازگشت به طرف معبد Lin Kuei، متوجه شد که بسیاری از یاران Lin Kuei توسط Frost کشته شده اند. با این مشاهدات Sub Zero مطمئن شد که او توانسته از قبری که او را در آنجا دفن کرده بود خارج شود. بعد از مدتی دوباره سروکله ی خود Frost پیدا میشود و برای اینکه Dragon Medallion را بدست بیاورد به سمت معبد Lin Kuei حرکت میکند. اینبار Subzero او را در معبد Lin Kuei ملاقات میکند و با زندانی کردن او در داخل یخ، او را متوقف میسازد. بعد از مدتی، Taven به معبد Lin Kuei می آید و بعد از کشتن شمار زیادی از جنگجویان Lin Kuei فراست را پیدا میکند و او را از محفظه ی یخیش آزاد میکند. به همین دلیل Subzero از این اقدام Taven عصبانی میشود. اما قبل از اینکه مبارزه ای بین این 2 نفر رخ بدهد Subzero متوجه خالکوبی اژدها بر روی صورت Taven میشود. سپس به Taven توضیح داد که این علامت خیلی شبیه علامتی است که بر روی در اتاق زره مادر Taven قراردارد. بعد از اینکه Taven زرهی را که از مادرش برای او به ارث رسیده بود را برداشت Noob Saibot و Smoke مجددا به آن دو حمله کردند. Taven این بار به Subzero کمک کرد و در کنار هم آن دو مبارز اهریمنی را شکست دادند. Subzero به خاطر قدر دانی از این کار Taven، قلعه ای را که به نوعی پایگاه گروه اژدهای قرمز بود را به Taven نشان داد. در پایان مخصوص خود در MK Armageddon، ساب زیرو با قدرتی که از Dragon Medallion بدست آورده بود توانست Blaze را شکست دهد. حال او به یک از فرد بسیار قدرتمند تبدیل شده بود. با ابن نیروی جدید او به قدرتی در حد یک خدا رسیده بود.
Subzero:اولین نینجایی که از طرف Lin Kuei ماموریت داشت در مبارزات شرکت کند و پس از نابودی Shang Tsung گنجینه ای را از او برباید.او در این راه موفق نشد و سپس طی اتفاقاتی که مابین MK و MK II افتاد,در مبارزه ای با Scorpion جان خود را از دست داد.
Subzero بیشترین عنوان حضور را در سری MK دارا میباشد.
توضیحات بیشتر:(دوستان دقت کنند که 2 تا Subzero در دنیای MK وجود داره و هر دو با هم برادر هستن اسم برادر بزرگ Bi-Han و برادر کوچک Kuai Liang هست.)
نام اصلی او Bi-Han است و از او به عنوان Sub Zero بزرگ یاد میکنند. او که برادر بزرگتر Kuai Liang میباشد,همانند برادرش دارای قدرت های منجمد کننده است. او به عنوان یکی از زیرکترین و کشنده ترین نینجاهای Lin Kuei شناخته میشود. زمانی او و گروهش توسط Quan Chi استخدام میشوند و تحت دستور او مامور میشوند تا طومار باستانی را بدست بیادورند. از آن طرف هم Quan Chi یکی از نینجاهای خاندان Shirai Ryu را با نام Scorpion به خدمت میگیرد. او با راهب های شائولین مبارزه میکند و در نهایت خودش را به مکان طومار میرساند. اما همانجا با Scorpion مواجه میشود و مجبور میشود با او مبارزه کند. در مبارزه ای که بین او و Scorpion رخ میدهد Sub Zero موفق میشود تا او را شکست داده و کل خانواده و خاندان او را از بین ببرد. اما این پایان کار Scorpion نبود و او با شکل و شمایل متفاوتی به زندگی بازگشت. از آنجایی که Scorpion مسئول کشته شدن همه اعضای خانوادهاش را Sub Zero میدید و نمیدانست که همه ی این کارها توطئه ای از جانب Quan Chi است، در پی یافتن او راهی سفر پر مخاطرهای شد که در نهایت توانست او را پیدا کند و در نتیجه دوباره با Sub-Zero مبارزه میکند و در این نبرد موفق میشود او را شکست بدهد و انتقام خود را از او بگیرد. پس از این اتفاق Sub Zero بار دیگر و با هیبتی جدید در بازی ظهور میکند. او کسی نیست جز Noob Saibot که لبریز از خشم و حس انتقام نسبت Quan Chi پای به میدان نبرد میگذارد تا انتقام خود را از او بگیرد.
برادر کوچکتر با نام Kuai Liang .او از طرف Lin Kuei موظف شد تا هم ماموریت اتمام نشده ی برادرش را که کشتن Shang Tsung و بدست آوردن طلسم باستانی بود را کامل کند و هم اینکه علت مرگ برادرش را در سرزمینی که Scorpion در آنجا سکونت داشت پیدا کند. در شماره ی سوم بازی Subzero توانست از دست Lin Kuei که قصد داشت همه ی جنگجوهای خودش را تبدیل به Cyborg (ربات) کند فرار کند. بعد از این کار، Subzero از Raiden پیغامی مبنی بر اتحادشان دریافت کرد. با انتشار این خبر، Lin Kuei به 3 نفر از نینجاهای خود که موفق به تبدیل آنها به Cyborg شده بود دستور داد تا هرچه سریعتر Subzero را پیدا کرده و او را بکشند. اما آنها در این اقدام ناکام ماندند. او در شماره ی چهارم بازی توسط Raiden احضار شد تا بتواند در برابر حمله ای که Shinok ترتیب داده بود از سرزمین Earthrealm محافظت کند. در همان هنگام او با Scorpion در گیر میشود. Scorpion که با گفته های Quan Chi فکر میکرد که عامل اصلی مرگ خانواده اش Lin Kuei بوده است. با این حال وقتی او متوجه شد که علت اصلی این کار فردی جز خود Quan Chi نیست پس مبارزه ی آنها ناتمام ماند. در نسخه ی Deadly Aliiance بازی، او موفق شد تا Sektor را در نبردی برای بدست آوردن ریاست گروه Lin Kuei شکست دهد. بعدا او توانست خودش را به موقعیت Dragon Medallion برساند و توسط آن قدرت های یخی خودش را افزایش دهد. Sub zero توسط Dragon Medallion میتوانست به قدرتی که قبلا به آن نرسیده بود دست یابد. بعد ها او موفق میشود تا Frost را پیدا کند. او از آن جا که قدرت هایی مشابه خود را داشت مورد توجه قرار گرفته بود. بعد از اینکه Shang Tsung و Quan Chi توانستند اتحاد مرگبار را تشکیل دهند و به کمک هم Liu Kang را بکشندRaiden همه ی متحدان خودش را دور هم جمع کرد. در این بین Subzero همراه خودش،Frost را آورد. اما پس از مدتی او به Subzero خیانت میکند. او Subzero را با استفاده از قدرت خودش بی حرکت کرد و Dragon Medallion را که نمادی برای ر.هبری گروه Lin Kuei محسوب میشد را از او میدزدد. اما با این حال، به علت اینکه توان استفاده از آن را نداشت نیرویش تحلیل میرود و همین باعث میشود تا Subzero دست به عمل شده و او را بگیرد. وقتی Subzero به دنبال محلی مناسب برای دفن Frsot بود متوجه خرابیهایی در تمدن Outword شد. او با تحقیقاتی که انجام داد متوجه شد که این کار Cryomancer ها میباشد. او متوجه شد که Frost نیز از همین نژاد میباشد(Subzero هم از نژاد Cryomancer بود) . Subzero همانجا او را دفن کرد تا خیانتش مورد بخشش قرار بگیرد. . بعد از این کار او تصمیم میگیرد تا از طریق دروازه ای خودش را به سپاه Raiden برساند تا به نیروهای Earthrealm ملحق شود. اما در مسیر راه با گروهی از جنگجویان Tarkatan مواجه میشود. بعد از اینکه موفق شد همه ی آنها را در Living Forest بکشد او با متحدین جدید آنها به اسم Hotaru مورد تعقیب قرار گرفت. Subzero بعدها یکی از شمشیرزنان Outworld را به اسم Kenshi را ملاقات میکند و او را از ناکام ماندن Raidenدر شکست اتحاد مرگبار آگاه میسازد. سپس موفق میشود به کمک او Hotaru را شکست دهد. بعدا که Shujinko در صف مبارزین زمین قصد داشت تا جلوی Onaga را بگیرد Subzero دوباره به Outworld برگشت. همان جا با Sareena که چندین سال قبل با آزاد کردن برادرش و کمک در شکست دادن Quan Chi کمک بزرگی به او کرده بود پناهگاه Lin Kuei را به او پیشنهاد داد. سپس Subzero به او مدالی داد تا بتواند توسط آن معبد مخفی Lin Kuei را پیدا کند. در مسیر، آنان با Noob Saibot و Smoke مواجه شدند. Subzero به Sareena پیشنهاد داد تا خارج از معبد منتظر بماند. Subzero خودش را به Netherealmرساند و همان جا با آن دو مواجه شد.
در مسیر بازگشت به طرف معبد Lin Kuei، متوجه شد که بسیاری از یاران Lin Kuei توسط Frost کشته شده اند. با این مشاهدات Sub Zero مطمئن شد که او توانسته از قبری که او را در آنجا دفن کرده بود خارج شود. بعد از مدتی دوباره سروکله ی خود Frost پیدا میشود و برای اینکه Dragon Medallion را بدست بیاورد به سمت معبد Lin Kuei حرکت میکند. اینبار Subzero او را در معبد Lin Kuei ملاقات میکند و با زندانی کردن او در داخل یخ، او را متوقف میسازد. بعد از مدتی، Taven به معبد Lin Kuei می آید و بعد از کشتن شمار زیادی از جنگجویان Lin Kuei فراست را پیدا میکند و او را از محفظه ی یخیش آزاد میکند. به همین دلیل Subzero از این اقدام Taven عصبانی میشود. اما قبل از اینکه مبارزه ای بین این 2 نفر رخ بدهد Subzero متوجه خالکوبی اژدها بر روی صورت Taven میشود. سپس به Taven توضیح داد که این علامت خیلی شبیه علامتی است که بر روی در اتاق زره مادر Taven قراردارد. بعد از اینکه Taven زرهی را که از مادرش برای او به ارث رسیده بود را برداشت Noob Saibot و Smoke مجددا به آن دو حمله کردند. Taven این بار به Subzero کمک کرد و در کنار هم آن دو مبارز اهریمنی را شکست دادند. Subzero به خاطر قدر دانی از این کار Taven، قلعه ای را که به نوعی پایگاه گروه اژدهای قرمز بود را به Taven نشان داد. در پایان مخصوص خود در MK Armageddon، ساب زیرو با قدرتی که از Dragon Medallion بدست آورده بود توانست Blaze را شکست دهد. حال او به یک از فرد بسیار قدرتمند تبدیل شده بود. با ابن نیروی جدید او به قدرتی در حد یک خدا رسیده بود.
Scorpion:مبارزی بسیار قدرتمند که تنها برای گرفتن انتقام از Subzero میجنگد.Subzero طی حمله ای به دهکده ی او قبلیه و خانواده اش را نابود کرده و اکنون Scorpion در مسابقات Kombat شرکت کرده تا با او رو به رو شود.
توضیحات بیشتر از داستان زندگی:
نام اصلی او Hanoz Hasashi است و در قبیله Shirai Ryu که در زمین واقع است متولد شده است.او پس از رسیدن به سنین جوانی توانست به عنوان یکی از بهترین نینجاهای قبیله خود شناخته شود. او نام Sasori را از سوی قبیله خود دریافت کرد که معادل ژاپنی کلمه Scorpion میباشد. او به علت داشتان تواناییهای منحصر به فردی در این رشته به سرعت پیشرفت کرد و آرزوی این را داشت که در قبیله به عنوان استاد و بهترین مبارز شناخته شود. البته در تمام این مدت پدر او هیچ علاقهای نداشت که فرزندش به این راه کشیده شود و در نهایت نیز در یک حیله و نیرنگ هولناک اسیر شد. او توسط Quan Chi به خدمت گرفته شده تا تلسم و جادویی را که متعلق به Shinnok است برای او از یکی از معابد مخفی Shaolin سرقت کند. او در این راه شکست خورد و توسط Subzero به قتل رسید. پس از این اتفاق Quan Chi نیز بنا به قولی که به قبیله Lin Kuei داده بود به سراغ قبیله Shirai Ryu رفت و تمامی ساکنان آنجا، از جمله خانواده Scorpion را به قتل رساند.(نکته مهم داستان اینجاست که Quan Chi قبیله Scorpion رو نابود کرده بود و به Scorpion گفته بود که Subzero این کار را انجام داده.)پس از کشته شدن Scorpion روح او به Netherrealm رفت و در آنجا به علت نفرینی که شده بود مجبور به مبارزه با Subzero در محلی به نام Prison of Souls بود و هر بار نیز مقلوب او میشد. دو سال پس از این اتفاق روح او توسط Quan Chi به زمین برگردانده شد و به او فرصت شرکت در مسابقات Shang Tsung را داد تا در آن با Subzero مبارزه کند و انتقام خود و قبیله خود را از او بگیرد. همچنین به او گفته شد که در صورت شکست روح او به جهانی فراموشی سپرده خواهد شد. او در این رقابت توانست Subzero را شکست دهد و وی را نابود کند. او بلافاصله پس از این کار همچون خاکستر و آتش و مانند یک ققنوس به داخل Netherrealm پرتاب شد. چند سال بعد او متوجه شد که Sub-Zero به نحوی زنده شده است و به جهان مادی بازگشته و قرار است که در مسابقات Mortal Kombat واقع در Outworld به مبارزه بپردازد. از این رو دوباره تصمیم گرفت که او را به هر شکلی که شده است به طور کامل نابود کند تا دیگر قادر به بازگشت نباشد. او در طی یکی از مبارزات Sub-Zero شاهد بود که او به مبارز شکست خورده خود رحم کرد و در اینجا بود که او دریافت این شخص برادر کوچکتر قاتل اوست. پس از این اتفاق او تصمیم گرفت که برای فرو نشاندن خشم خود به علت کشته شدن خاندان خود از این برادر کوچکتر محافظت کند و Sub-Zero نیز هیچگاه دلیل این امر را نیافت. در ادامه و پس از شکست خوردن Shao Kahn در زمین Scorpion نیز آزاد شد تا به هرجایی که میخواهد برود و از این رو به زمین بازگشت و با هیچ شخصی نه دوست بود و نه دشمن. با مشاهده مهارت خیره کننده او به عنوان یک نینجا به او پیشنهاد همپیمان شدن را داد. او نیز این پیشنهاد را قبول کرد و زمانی که زمینیان خواهان حمله به Outworld شدند او متوجه شد که برادر Sub-Zero نیز در آن گروه قرار دارد و یکی از هدفهای اصلی Shao Kahn است. از این رو اتحاد خود با او را شکست و از او جدا شد زیرا با خود عهد کرده بود که هیچگاه به او صدمهای وارد نکند. با این جدایی ضربه سختی به سپاهیان Outworld وارد شد و آنها در مقابل زمینیان شکست خوردند و بعد از این اتفاق نیز Scorpion بار دیگر به Netherrealm تبعید شد. او مدتها در آنجا قرار داشت تا بار دیگر خبرهایی ناخوشایند به گوش او رسید. او متوجه شد که زن و بچه او به قتل رسیدهاند و Quan Chi به او گفت که این کار را Sub-Zero انجام داده است و او نیز تصمیم گرفت همانطور که بردار او را کشته است خود او را نیز نابود کند. البته در پایان Quan Chi برای او آشکار میکند که تمامی اینها حیلهای از سوی او بوده است تا قسمی را که یاد کرده است زیر پا بگذارد و برادر Sub-Zero را به قتل برساند. او نیز پس از مقلوب کردن Sub-Zero این راز را برای Scorpion فاش کرد که تمامی بلاهایی که به سر او آمده است از جانب خود او بوده نه شخص دیگری و پس از این اتفاق بود که او را به Netherrealm بازگرداند. در همین حین با یک حرکت سریع از سوی Scorpion او نیز با وی به داخل Netherrealm پرتاب شد.
در طی سالهای طولانی او توسط Scorpion شکنجه میشده است. در این مکان قدرت Quan Chi بسیار کم بود و در عوض Scorpion که در آتش خشم خود میسوخت او را به بدترین شکل ممکنه شکنجه میداد تا بلکه روح خود را به آرامش برساند. در این مکان او از کوچکترین فرصت خود نهایت استفاده را کرد و موفق به انجام یک معامله با دو تن از نژاد Oni به نامهای Moloch و Drahmin شد. او پس از این اتفاق موفق به فرار شد و Scorpion نیز بلافاصله پس از او از داخل Portal عبور کرد اما به مکان دیگری فرستاده شده بود. او بالاخره پس از تعقیب و گریزهای فراوان موفق شد که Quan Chi را در داخل کاخ Shang Tsung پیدا کند اما در آنجا بار دیگر با Drahmin و Moloch که از Netherrealm فرار کرده بودند مواجه شد و از آنها شکست خورد و به داخل پرتالی با نام Soulnado فرستاده شد با این فرض که در آنجا به طور قطع نابود خواهد شد. در ادامه نیز او پیش از رسیدن به بهشت موفق شد فرار کند تا از نابود شدن خود جلوگیری کند. او در مکانی به نام Void قرار گرفت و توانست در آنجا زنده بماند و با یکی از خدایان باستانی دیدن کند. او همچنین شاهد قربانی کردن شخص Raiden برای جلوگیری از به قدرت رسیدن دوباره Onaga نیز بود. او از سوی خدایان قدرتهای ماورا بشری دریافت کرد و مامور شد که به زمین باز گردد و مانع به قدرت رسیدن Onaga و نابودی قلمروها توسط او شود. پس از این اتفاق او از Void خارج شد و به Outworld بازگشت و در آنجا به دنبال Onaga رفت تا مانع دستیابی او به تلسم و قدرت Shinnok شود و در این راه حتی به Shujinko نیز مبارزه کرد که البته شکست خورد. در پایان مخصوص به او در نسخه MK: Deception نیز شاهد بودیم که رد Onaga را در قلمروها پیدا کرد و خواهان مبارزه با او بود اما دریافت که تنها کسی که قادر به نابود کردن او است Shujinko است و کاری از او ساخته نیست. در وقایع نسخه Armageddon او دیگر تحت فرمان خدایان باستان نبود. آنها برای اینکه او را به سمت خود باز گردانند به وی وعده دادند که در صورت همکاری قبیله او را همچون خود به زندگی باز خواهند گرداند و تمامی آنها را نیز مشابه با خود Scorpion به دنیای مادی بازگرداندند. خدایان در ادامه از او خواستند که مانع تحقق سرنوشت اصلی Taven و Daegon شود و او نیز به همراه تمامی افراد قبیله خود پیش از مواجه شدن این دو برادر با یکدیگر به Taven حمله کردند. در ادامه نیز آنها متوجه شدند که توان مقابله با Taven نیمه خدا را ندارند و از این رو Scorpion غولی عظیم از آتش و اسکلت را پدید آورد اما باز هم موفق به شکست او نشد و مبارزه را واگذار کرد.
توضیحات بیشتر از داستان زندگی:
نام اصلی او Hanoz Hasashi است و در قبیله Shirai Ryu که در زمین واقع است متولد شده است.او پس از رسیدن به سنین جوانی توانست به عنوان یکی از بهترین نینجاهای قبیله خود شناخته شود. او نام Sasori را از سوی قبیله خود دریافت کرد که معادل ژاپنی کلمه Scorpion میباشد. او به علت داشتان تواناییهای منحصر به فردی در این رشته به سرعت پیشرفت کرد و آرزوی این را داشت که در قبیله به عنوان استاد و بهترین مبارز شناخته شود. البته در تمام این مدت پدر او هیچ علاقهای نداشت که فرزندش به این راه کشیده شود و در نهایت نیز در یک حیله و نیرنگ هولناک اسیر شد. او توسط Quan Chi به خدمت گرفته شده تا تلسم و جادویی را که متعلق به Shinnok است برای او از یکی از معابد مخفی Shaolin سرقت کند. او در این راه شکست خورد و توسط Subzero به قتل رسید. پس از این اتفاق Quan Chi نیز بنا به قولی که به قبیله Lin Kuei داده بود به سراغ قبیله Shirai Ryu رفت و تمامی ساکنان آنجا، از جمله خانواده Scorpion را به قتل رساند.(نکته مهم داستان اینجاست که Quan Chi قبیله Scorpion رو نابود کرده بود و به Scorpion گفته بود که Subzero این کار را انجام داده.)پس از کشته شدن Scorpion روح او به Netherrealm رفت و در آنجا به علت نفرینی که شده بود مجبور به مبارزه با Subzero در محلی به نام Prison of Souls بود و هر بار نیز مقلوب او میشد. دو سال پس از این اتفاق روح او توسط Quan Chi به زمین برگردانده شد و به او فرصت شرکت در مسابقات Shang Tsung را داد تا در آن با Subzero مبارزه کند و انتقام خود و قبیله خود را از او بگیرد. همچنین به او گفته شد که در صورت شکست روح او به جهانی فراموشی سپرده خواهد شد. او در این رقابت توانست Subzero را شکست دهد و وی را نابود کند. او بلافاصله پس از این کار همچون خاکستر و آتش و مانند یک ققنوس به داخل Netherrealm پرتاب شد. چند سال بعد او متوجه شد که Sub-Zero به نحوی زنده شده است و به جهان مادی بازگشته و قرار است که در مسابقات Mortal Kombat واقع در Outworld به مبارزه بپردازد. از این رو دوباره تصمیم گرفت که او را به هر شکلی که شده است به طور کامل نابود کند تا دیگر قادر به بازگشت نباشد. او در طی یکی از مبارزات Sub-Zero شاهد بود که او به مبارز شکست خورده خود رحم کرد و در اینجا بود که او دریافت این شخص برادر کوچکتر قاتل اوست. پس از این اتفاق او تصمیم گرفت که برای فرو نشاندن خشم خود به علت کشته شدن خاندان خود از این برادر کوچکتر محافظت کند و Sub-Zero نیز هیچگاه دلیل این امر را نیافت. در ادامه و پس از شکست خوردن Shao Kahn در زمین Scorpion نیز آزاد شد تا به هرجایی که میخواهد برود و از این رو به زمین بازگشت و با هیچ شخصی نه دوست بود و نه دشمن. با مشاهده مهارت خیره کننده او به عنوان یک نینجا به او پیشنهاد همپیمان شدن را داد. او نیز این پیشنهاد را قبول کرد و زمانی که زمینیان خواهان حمله به Outworld شدند او متوجه شد که برادر Sub-Zero نیز در آن گروه قرار دارد و یکی از هدفهای اصلی Shao Kahn است. از این رو اتحاد خود با او را شکست و از او جدا شد زیرا با خود عهد کرده بود که هیچگاه به او صدمهای وارد نکند. با این جدایی ضربه سختی به سپاهیان Outworld وارد شد و آنها در مقابل زمینیان شکست خوردند و بعد از این اتفاق نیز Scorpion بار دیگر به Netherrealm تبعید شد. او مدتها در آنجا قرار داشت تا بار دیگر خبرهایی ناخوشایند به گوش او رسید. او متوجه شد که زن و بچه او به قتل رسیدهاند و Quan Chi به او گفت که این کار را Sub-Zero انجام داده است و او نیز تصمیم گرفت همانطور که بردار او را کشته است خود او را نیز نابود کند. البته در پایان Quan Chi برای او آشکار میکند که تمامی اینها حیلهای از سوی او بوده است تا قسمی را که یاد کرده است زیر پا بگذارد و برادر Sub-Zero را به قتل برساند. او نیز پس از مقلوب کردن Sub-Zero این راز را برای Scorpion فاش کرد که تمامی بلاهایی که به سر او آمده است از جانب خود او بوده نه شخص دیگری و پس از این اتفاق بود که او را به Netherrealm بازگرداند. در همین حین با یک حرکت سریع از سوی Scorpion او نیز با وی به داخل Netherrealm پرتاب شد.
در طی سالهای طولانی او توسط Scorpion شکنجه میشده است. در این مکان قدرت Quan Chi بسیار کم بود و در عوض Scorpion که در آتش خشم خود میسوخت او را به بدترین شکل ممکنه شکنجه میداد تا بلکه روح خود را به آرامش برساند. در این مکان او از کوچکترین فرصت خود نهایت استفاده را کرد و موفق به انجام یک معامله با دو تن از نژاد Oni به نامهای Moloch و Drahmin شد. او پس از این اتفاق موفق به فرار شد و Scorpion نیز بلافاصله پس از او از داخل Portal عبور کرد اما به مکان دیگری فرستاده شده بود. او بالاخره پس از تعقیب و گریزهای فراوان موفق شد که Quan Chi را در داخل کاخ Shang Tsung پیدا کند اما در آنجا بار دیگر با Drahmin و Moloch که از Netherrealm فرار کرده بودند مواجه شد و از آنها شکست خورد و به داخل پرتالی با نام Soulnado فرستاده شد با این فرض که در آنجا به طور قطع نابود خواهد شد. در ادامه نیز او پیش از رسیدن به بهشت موفق شد فرار کند تا از نابود شدن خود جلوگیری کند. او در مکانی به نام Void قرار گرفت و توانست در آنجا زنده بماند و با یکی از خدایان باستانی دیدن کند. او همچنین شاهد قربانی کردن شخص Raiden برای جلوگیری از به قدرت رسیدن دوباره Onaga نیز بود. او از سوی خدایان قدرتهای ماورا بشری دریافت کرد و مامور شد که به زمین باز گردد و مانع به قدرت رسیدن Onaga و نابودی قلمروها توسط او شود. پس از این اتفاق او از Void خارج شد و به Outworld بازگشت و در آنجا به دنبال Onaga رفت تا مانع دستیابی او به تلسم و قدرت Shinnok شود و در این راه حتی به Shujinko نیز مبارزه کرد که البته شکست خورد. در پایان مخصوص به او در نسخه MK: Deception نیز شاهد بودیم که رد Onaga را در قلمروها پیدا کرد و خواهان مبارزه با او بود اما دریافت که تنها کسی که قادر به نابود کردن او است Shujinko است و کاری از او ساخته نیست. در وقایع نسخه Armageddon او دیگر تحت فرمان خدایان باستان نبود. آنها برای اینکه او را به سمت خود باز گردانند به وی وعده دادند که در صورت همکاری قبیله او را همچون خود به زندگی باز خواهند گرداند و تمامی آنها را نیز مشابه با خود Scorpion به دنیای مادی بازگرداندند. خدایان در ادامه از او خواستند که مانع تحقق سرنوشت اصلی Taven و Daegon شود و او نیز به همراه تمامی افراد قبیله خود پیش از مواجه شدن این دو برادر با یکدیگر به Taven حمله کردند. در ادامه نیز آنها متوجه شدند که توان مقابله با Taven نیمه خدا را ندارند و از این رو Scorpion غولی عظیم از آتش و اسکلت را پدید آورد اما باز هم موفق به شکست او نشد و مبارزه را واگذار کرد.
...
Ermac:این مبارز مجموعه ای از ارواح مبارزان شکست خورده است که توسط Shao Kahn در غالب یک مبارز به میدان آمده اند.او بعدا توسط Kenshi از کنترل Shao Kahn آزاد میشود و تصمیم میگیرد برای نابودی Shao Kahn مبارزه کند.
توضیح اضافه:نکته جالب در مورد Ermac این است که گفته میشود بوجود آمدنش به علت یک Glitch در MK I که رنگ Scorpion اشتباها از زرد به قرمز تغییر میکرده و این باعث شده که سازندگان این شخصیت رو هم در شماره های بعد وارد داستان بکنند.اسم Ermac هم از ERror MACro گرفته شده است.
توضیح اضافه:نکته جالب در مورد Ermac این است که گفته میشود بوجود آمدنش به علت یک Glitch در MK I که رنگ Scorpion اشتباها از زرد به قرمز تغییر میکرده و این باعث شده که سازندگان این شخصیت رو هم در شماره های بعد وارد داستان بکنند.اسم Ermac هم از ERror MACro گرفته شده است.
Reptile:یک مبارز که از تکنیک هایی شبیه یک خزنده بهره میبرد و یکی از مبارزان تحت کنترل Shang Tsung محسوب میشود.او اولین بار در نسخه اصلی MK به عنوان یک حریف مخفی حضور پیدا کرد و در شماره دوم به عنوان یک شخصیت قابل بازی در بازی گنجانده شد.
Noob Saibot:این شخصیت در واقع همان Subzero است که پس از کشته شدن بدست Scorpion ماهیت انسانی خود را از دست داده و تبدیل به یک مبارز بی هویت شده است. او در خدمت Shang Tsung و برای شکست Raiden میجنگد.
Cyrax:اولین حضورش در MK III به عنوان یکی از آدم کش های Lin Kuei بود که به همراه Smoke و Sektor برای نابودی Subzero فرستاده میشود.بعدها Subzero او را شکست میدهد و او را برای از بین بردن خود Shao Kahn برنامه ریزی میکند.بعدا در جریانات MK Gold او مجدادا به خدمت Lin Kuei در می آید.
Sektor:اولین نینجای Lin Kuei که به صورت یک آدم آهنی در آمد.وظیفه اصلی او نابود کردن Subzero بود که نافرجام ماند.او در جریانات MK:Deadly Alliance رئیس رهبر گروه Lin Kuei را در مبارزه ای شکست میدهد و نابود میکند.در ادامه داستان مشخص میشود که در واقع فرزند رهبر Lin Kuei است.
Smoke:یکی از جنگ جویان برگزیده رایدن است و برای اولین بار در MK II به عنوان یه کاراکتر مخفی ظاهر شد.Smoke هم یکی از نینجاهای Lin Kuei بود.او دوست صمیمی Subzero بود و به همراه او به Outworld فرستاده شد تا Shang Tsung را به قتل برساند اما موفق به انجام این کار نشدند و مجبور به بازگشت به گروه خود شدند.وقتی Smoke و Subzero به Lin Kuei رسیدن دریافتند که گروه تصمیم گرفته که با استفاده از تکنولوژی پیشرفته،نینجاهای خود رو به روبات تبدیل کنند.آنها این تکنولوژی تبدیل را روی Cyrax و Sektor مشاهده کردند.او و Subzero از پذیرفتن این تکنولوژی اجتناب کردند و تصمیم به فرار گرفتند ولی هنگام فرار Smoke دستگیر شد و پس از مدتی با اسم رمز LK-7T2 به روبات تبدیل شد و برای نابود کردن دوست قدیمی خود Subzero برنامه ریزی شد(!).سپس در مسابقه ای Smoke نتوانست Subzero را به قتل برساند ولی Subzero به او کمک کرد و به او یاد آوری کرد که هنوز روح در بدنش وجود دارد و هنوز یکی از جنگ جویان برگزیده رایدن است.Subzero توانست کمی از حفظه او را برگرداند و دوباره برای مدتی با او متحد شود.Lin Kuei وقتی دید قتل Subzero باز هم نافرجام ماند Cyrex و Sketor را که به روبات تبدیل شده بودند را برای نابودی Smoke و Subzero که دوباره با هم متحد شده بودند,فرستاد.طی مسابقه ای Smoke و Subzero پیروز میشوند ولی طولی نکشید که Smoke به وسیله نیرو های Shao Kahn دستگیر شد و بدنش از کار افتاد.Shao Kahn بدن بی جان او را به عنوان یک غنیمت در قلعه اش محبوس کرد.10 سال بعد Noob Saibot بدن او را پیدا میکند و از نو برنامه ریزی میکند به طوری که کاملا تحت فرمان خودش باشد.او میخواست با الگو برداری از Smoke یک ارتش اهریمنی از روبات ها در Outworld بسازد که موفق به این کار نشد.
Rain:او اولین بار توسط Ed Boon و پس از شنیدن آهنگ Purple Rain خلق شد.پسر یکی از ژنرالهای دنیای Edenia بود که توسط Shao Kahn کشته شده بود.او در جوانی شاهد حمله Shao Kahn و تجاوز و نابودگری های وی به سرزمینش بود. او قرن ها بعد و در طی حمله ای که به زمین صورت گرفت، به اجبار به ارتش Kahn ملحق شد تا به همراه آن ها به آرمان های اصلی دنیای خود خیانت کند, البته او چاره ای نداشت و بر خلاف میل باطنی خود مجبور شد که به این کار تن دهد.او صمیمانه دوست داشت تا جنگجویان زمینی را نابود کند اما در پایان کار به وسیله شاهزاده Kitana از موضوع مرگ پدرش و دست داشتن Shao Kahn با خبر شد.پس از این که Rain مطلع شد به Kitana پیوست و به کمک مبارزان زمینی رفت و عازم یک ماموریت انتحاری شد تا انتقام پدرش را بگیرد.اما وفا داری او به Kitana شک برانگیز بود زیرا در طی حمله نیروهای Shao Kahn به زمین به طور مرموزی ناپدید شد.
Kitana:شاهزاده ای از دنیای Edenia که با این که بیش از 10000 سال عمر دارد,بیست و چند ساله به نظر میرسد.او دختر خوانده Shao Kahn است که در جریان حوادث MK II متوجه میشود که Jerrod پدر واقعیش که پادشاه Edenia است بدست Shao Kahn کشته شده و علیه او قیام میکند.
Mileena:ملینا کلون یا به عبارتی شبیه سازی شده از روی Kitana است که توسط Shang Tsung برای Shao Kahn و دست یابی او به اهدافش ساخته شد. Shang Tsung برای خلق او از فیزیولوژی بدن Tarkatan ها استفاده کرده بود. Mileena فردی شیطان صفت و بد طینت بود و از Kitana نفرت داشت و وی را خوار و خفیف می شمرد. تصور ملینا این بود که خود مستحق عنوان شاهزاده Edenia هست تا Kitana . او علاقه زیادی داشت تا خواهرش را به قتل برساند بنابراین همیشه به دنبال فرصتی بود تا این کار را انجام بدهد و به خواسته خود یعنی شاهزادگی Edenia برسد.
Jade:نزدیک ترین دوست Kitana که مدتها به عنوان یکی از آدم کشهای شخصی Shao Kahn خدمت میکرد.او پس از جدایی Kitana از نیروهای شیطانی از طرف Shao Kahn مامور میشود تا Kitana را بیابد و بدون درگیری او را راضی کند تا به جبهه ی Shao Kahn بازگردد.در نهایت Jade هم به Kitana میپیوندد تا در برابر Shao Kahn مبارزه کند.
Sindel:ملکه ی دنیای Edenia که پس از به قتل رسیدن شوهرش پادشاه Jerrod توسط Shao Kahn دست به خودکشی زده بود,بعدها به فرمان Shao Kahn و به دست Shang Tsung دوباره زنده میشود.بدون هیچ خاطره ای از گذشته به عنوان یکی از فرماندهان لشگر Shao Kahn برای نابودی دنیای زمینی ها وارد عمل میشود.
Sonya:یکی از افسران نیروهای ویژه ارتش آمریکا که به کمک دوست و همکارش Jax سازمانی را برای جلوگیری از حملات احتمالی Shao Kahn و عوامل تحت امرش به دنیای زمینی ها تشکیل داده اند.دشمن اصلی او جنایت کاری به نام Kano است که قصد نابودی او را دارد.
Goro:او را می توان یکی از اولین شخصیت های بازی دانست که به وسیله Ed Boon و John Tobias خلق شد و کارهای طراحی آن نیز به وسیله خود آقای Tobias صورت گرفت. او برای اولین بار در اولین Mortal Kombat رونمایی شد. داستان او بیانگر این است که قریب به 2000 سال سن دارد و یک موجود دورگه انسان-اژدها می باشد. او یکی از اشخاصی بود که به Shang Tsung کمک کرد تا در مسابقات MK به پیروزی دست پیدا کند و به کمک او بود که به هدف تصاحب زمین نزدیک تر شدند. او قهرمان نه سری مسابقه متوالی بوده است که در اولین دوره با شکست دادن Kung Lao به این مقام دست یافت و آن را به مدت 500 سال حفظ کرد. او از قدرت و سبک مبارزه خاص خود بهره میبرد. سبک اصلی او در مبارزه با نام Shokan شناخته می شود که به همراه چهار دستی که در اختیار دارد آن را به شیوه ای خاص و مهیب به کار می برد. او پس از سال ها بالاخره در دهمین سری مسابقات به وسیله Liu Kang شکست خورد و پس از آن به طور کامل ناپدید شد و هیچ اثری از وی یافت نشد. در دهمین سری مسابقات Shang Tsung می نداست که باید پیروز شود زیرا Shao Kahn که امپراطور Outworld بود خواهان تصرف زمین بود و پس از شکست Goro این وظیفه به دوش او افتاد و به او محول شد. پس از اتمام مسابقات خیلی ها گمان می کردند که دیگر Goro را نخواهند دید و او مرده است اما پس از سال ها او در Mortal Kombat 4 دوباره ظاهر شد و طرفداران قدیمی خود را خوشحال کرد. پس از بازگشت مشخص شد که او در منطقه ای با نام Kuatan ساکن شده بود و به عنوان شاهزاده منطقه Shokan به دستور شخص Shao Kahn منصوب شده است. نکته ای جالب نیز در مورد این شخصیت به چشم می خورد که شباهت بسیار بالای او با Kintaro یکی از Boss های MK 2 می باشد که Ed Boon در این باره گفته است که به علت گم شدن او مجبور به طراحی شخصیتی شبیه به او و با قابلیت های او شدیم و در واقع Kintaro یک جانشین است. در نهایت نیز باید گفت که Goro زندگی سختی را سپری کرده است زیرا پس از اولین شکستی که پس از سالیان متحمل شد در طی سال های بعدی نیز ضعیف تر شده و در نبردهای بسیار زیادی در بازه های متفاوت زمانی شکست خورده است که می توان از آن ها به Noob Saibot در طی نبردی برای تصرف Shokan و یا در قلعه شخص Shao Kahn توسط Taven به شدت زخمی شد.
Shang Tsung:یکی از قدیمیترین شخصیتهای بازی که برای اولین بار در نسخه اول MK به نمایش در آمد. او در واقع یک تغییرشکلدهنده است که میتواند به شکل تمامی موجوداتی که بخشی از روح آنها را تصاحب کرده است درآید. داستان او نیز همانند بسیاری از شخصیتهای قدیمی به زمانی دور باز میگردد. در برخی نسخهها آماده است که زادگاه او زمین است و در مسابقات Mortal Kombat شرکت کرده است و در یکی از رقابتها، از قوانین تخطی میکند و از سوی خدایان باستانی و قاضیان رقابتها به مرگ محکوم میشود اما پیش از اجرای حکم Shao Kahn او را به شرطی که همیشه به او وفادار باشد و به وی خدمت کند آزاد میسازد و به Outworld میبرد. او نیز این معامله را قبول کرد و به همراه سرور خود به Outworld رفت و در آنجا زیر نظر وی شروع به آموختن جادوی سیاه نمود. در ادامه او توانست قدرت جذب روح را کسب کند و به علت اینکه در مبارزات تنها به کشتن حریف خود اکتفا نمیکرد و روح او را نیز تمام و کمال به بدن خود انتقال میداد از سوی خدایان باستانی رانده شد و جزو دشمنان آنها قرار گرفت. او در این راه با جذب روحهای بسیاری علاوه بر کسب دانش آنها به خاطراتشان نیز دسترسی پیدا میکرد و همچنین به واسطه اینکار عمری جاودانه پیدا کرد و به علت داشتن چندین روح هیچگاه نخواهد مرد. او پس از سالها بار دیگر وارد مسابقات Mortal Kombat شد و توانست در آن رقابتها قهرمان شود. البته پس از چند سال او این عنوان را توسط قهرمان بزرگ Shaolin که شخصی جز Kung Lao نبود از دست داد. او چند سال بعد به فرمان Shao Kahn بار دیگر به مسابقات بازگشت و این بار قهرمانی فوقالعاده قوی را با نام Goro با خود آورده بود که در یک مبارزه ناجوانمردانه و وحشتناک موفق به شکست دادن و کشتن Kung Lao شدند. با این پیروزی آنها می توانستند به هدف خود که همان تسلط بر تمامی قلمروها بود جامع عمل بپوشانند. او پس از شکست Kung Lao روح وی را به تسخیر در آورد و سپس توانست اطلاعاتی را در مورد محل اختفای تلسم Shinnok به دست آورد که آنها را در اختیار Quan Chi قرار داد. با گذشت 500 سال Goro همچنان بی رقیب و بدون شکست باقی ماند و Tsung نیز ارباب تمامی روحهای شکست خورده شد.
Rain:او اولین بار توسط Ed Boon و پس از شنیدن آهنگ Purple Rain خلق شد.پسر یکی از ژنرالهای دنیای Edenia بود که توسط Shao Kahn کشته شده بود.او در جوانی شاهد حمله Shao Kahn و تجاوز و نابودگری های وی به سرزمینش بود. او قرن ها بعد و در طی حمله ای که به زمین صورت گرفت، به اجبار به ارتش Kahn ملحق شد تا به همراه آن ها به آرمان های اصلی دنیای خود خیانت کند, البته او چاره ای نداشت و بر خلاف میل باطنی خود مجبور شد که به این کار تن دهد.او صمیمانه دوست داشت تا جنگجویان زمینی را نابود کند اما در پایان کار به وسیله شاهزاده Kitana از موضوع مرگ پدرش و دست داشتن Shao Kahn با خبر شد.پس از این که Rain مطلع شد به Kitana پیوست و به کمک مبارزان زمینی رفت و عازم یک ماموریت انتحاری شد تا انتقام پدرش را بگیرد.اما وفا داری او به Kitana شک برانگیز بود زیرا در طی حمله نیروهای Shao Kahn به زمین به طور مرموزی ناپدید شد.
Kitana:شاهزاده ای از دنیای Edenia که با این که بیش از 10000 سال عمر دارد,بیست و چند ساله به نظر میرسد.او دختر خوانده Shao Kahn است که در جریان حوادث MK II متوجه میشود که Jerrod پدر واقعیش که پادشاه Edenia است بدست Shao Kahn کشته شده و علیه او قیام میکند.
Mileena:ملینا کلون یا به عبارتی شبیه سازی شده از روی Kitana است که توسط Shang Tsung برای Shao Kahn و دست یابی او به اهدافش ساخته شد. Shang Tsung برای خلق او از فیزیولوژی بدن Tarkatan ها استفاده کرده بود. Mileena فردی شیطان صفت و بد طینت بود و از Kitana نفرت داشت و وی را خوار و خفیف می شمرد. تصور ملینا این بود که خود مستحق عنوان شاهزاده Edenia هست تا Kitana . او علاقه زیادی داشت تا خواهرش را به قتل برساند بنابراین همیشه به دنبال فرصتی بود تا این کار را انجام بدهد و به خواسته خود یعنی شاهزادگی Edenia برسد.
Jade:نزدیک ترین دوست Kitana که مدتها به عنوان یکی از آدم کشهای شخصی Shao Kahn خدمت میکرد.او پس از جدایی Kitana از نیروهای شیطانی از طرف Shao Kahn مامور میشود تا Kitana را بیابد و بدون درگیری او را راضی کند تا به جبهه ی Shao Kahn بازگردد.در نهایت Jade هم به Kitana میپیوندد تا در برابر Shao Kahn مبارزه کند.
Sindel:ملکه ی دنیای Edenia که پس از به قتل رسیدن شوهرش پادشاه Jerrod توسط Shao Kahn دست به خودکشی زده بود,بعدها به فرمان Shao Kahn و به دست Shang Tsung دوباره زنده میشود.بدون هیچ خاطره ای از گذشته به عنوان یکی از فرماندهان لشگر Shao Kahn برای نابودی دنیای زمینی ها وارد عمل میشود.
Sonya:یکی از افسران نیروهای ویژه ارتش آمریکا که به کمک دوست و همکارش Jax سازمانی را برای جلوگیری از حملات احتمالی Shao Kahn و عوامل تحت امرش به دنیای زمینی ها تشکیل داده اند.دشمن اصلی او جنایت کاری به نام Kano است که قصد نابودی او را دارد.
Goro:او را می توان یکی از اولین شخصیت های بازی دانست که به وسیله Ed Boon و John Tobias خلق شد و کارهای طراحی آن نیز به وسیله خود آقای Tobias صورت گرفت. او برای اولین بار در اولین Mortal Kombat رونمایی شد. داستان او بیانگر این است که قریب به 2000 سال سن دارد و یک موجود دورگه انسان-اژدها می باشد. او یکی از اشخاصی بود که به Shang Tsung کمک کرد تا در مسابقات MK به پیروزی دست پیدا کند و به کمک او بود که به هدف تصاحب زمین نزدیک تر شدند. او قهرمان نه سری مسابقه متوالی بوده است که در اولین دوره با شکست دادن Kung Lao به این مقام دست یافت و آن را به مدت 500 سال حفظ کرد. او از قدرت و سبک مبارزه خاص خود بهره میبرد. سبک اصلی او در مبارزه با نام Shokan شناخته می شود که به همراه چهار دستی که در اختیار دارد آن را به شیوه ای خاص و مهیب به کار می برد. او پس از سال ها بالاخره در دهمین سری مسابقات به وسیله Liu Kang شکست خورد و پس از آن به طور کامل ناپدید شد و هیچ اثری از وی یافت نشد. در دهمین سری مسابقات Shang Tsung می نداست که باید پیروز شود زیرا Shao Kahn که امپراطور Outworld بود خواهان تصرف زمین بود و پس از شکست Goro این وظیفه به دوش او افتاد و به او محول شد. پس از اتمام مسابقات خیلی ها گمان می کردند که دیگر Goro را نخواهند دید و او مرده است اما پس از سال ها او در Mortal Kombat 4 دوباره ظاهر شد و طرفداران قدیمی خود را خوشحال کرد. پس از بازگشت مشخص شد که او در منطقه ای با نام Kuatan ساکن شده بود و به عنوان شاهزاده منطقه Shokan به دستور شخص Shao Kahn منصوب شده است. نکته ای جالب نیز در مورد این شخصیت به چشم می خورد که شباهت بسیار بالای او با Kintaro یکی از Boss های MK 2 می باشد که Ed Boon در این باره گفته است که به علت گم شدن او مجبور به طراحی شخصیتی شبیه به او و با قابلیت های او شدیم و در واقع Kintaro یک جانشین است. در نهایت نیز باید گفت که Goro زندگی سختی را سپری کرده است زیرا پس از اولین شکستی که پس از سالیان متحمل شد در طی سال های بعدی نیز ضعیف تر شده و در نبردهای بسیار زیادی در بازه های متفاوت زمانی شکست خورده است که می توان از آن ها به Noob Saibot در طی نبردی برای تصرف Shokan و یا در قلعه شخص Shao Kahn توسط Taven به شدت زخمی شد.
Shang Tsung:یکی از قدیمیترین شخصیتهای بازی که برای اولین بار در نسخه اول MK به نمایش در آمد. او در واقع یک تغییرشکلدهنده است که میتواند به شکل تمامی موجوداتی که بخشی از روح آنها را تصاحب کرده است درآید. داستان او نیز همانند بسیاری از شخصیتهای قدیمی به زمانی دور باز میگردد. در برخی نسخهها آماده است که زادگاه او زمین است و در مسابقات Mortal Kombat شرکت کرده است و در یکی از رقابتها، از قوانین تخطی میکند و از سوی خدایان باستانی و قاضیان رقابتها به مرگ محکوم میشود اما پیش از اجرای حکم Shao Kahn او را به شرطی که همیشه به او وفادار باشد و به وی خدمت کند آزاد میسازد و به Outworld میبرد. او نیز این معامله را قبول کرد و به همراه سرور خود به Outworld رفت و در آنجا زیر نظر وی شروع به آموختن جادوی سیاه نمود. در ادامه او توانست قدرت جذب روح را کسب کند و به علت اینکه در مبارزات تنها به کشتن حریف خود اکتفا نمیکرد و روح او را نیز تمام و کمال به بدن خود انتقال میداد از سوی خدایان باستانی رانده شد و جزو دشمنان آنها قرار گرفت. او در این راه با جذب روحهای بسیاری علاوه بر کسب دانش آنها به خاطراتشان نیز دسترسی پیدا میکرد و همچنین به واسطه اینکار عمری جاودانه پیدا کرد و به علت داشتن چندین روح هیچگاه نخواهد مرد. او پس از سالها بار دیگر وارد مسابقات Mortal Kombat شد و توانست در آن رقابتها قهرمان شود. البته پس از چند سال او این عنوان را توسط قهرمان بزرگ Shaolin که شخصی جز Kung Lao نبود از دست داد. او چند سال بعد به فرمان Shao Kahn بار دیگر به مسابقات بازگشت و این بار قهرمانی فوقالعاده قوی را با نام Goro با خود آورده بود که در یک مبارزه ناجوانمردانه و وحشتناک موفق به شکست دادن و کشتن Kung Lao شدند. با این پیروزی آنها می توانستند به هدف خود که همان تسلط بر تمامی قلمروها بود جامع عمل بپوشانند. او پس از شکست Kung Lao روح وی را به تسخیر در آورد و سپس توانست اطلاعاتی را در مورد محل اختفای تلسم Shinnok به دست آورد که آنها را در اختیار Quan Chi قرار داد. با گذشت 500 سال Goro همچنان بی رقیب و بدون شکست باقی ماند و Tsung نیز ارباب تمامی روحهای شکست خورده شد.
Shao Kahn:یکی دیگر از نیروهای تاریکی بازی که بر سرزمین تاریک و خشن Outworld حکومت میکند. خالق اصلی او همانند بسیاری دیگر از شخصیتهای نسخههای اول بازی Ed Boon و John Tobias هستند که البته کارهای طراحی او به عهده Tobias بود. او در نسخههای فراوانی حضور یافته است و برای اولین بار در دومین مجموعه MK ظاهر شد که البته تا نسخه MK Trilogy قابل بازی نبود و تنها به عنوان Boss و یکی از افراد شرور بازی به ایفای نقش میپرداخت. او در ابتدا به عنوان مشاور و وز.یر Onaga در Outworld به خدمت میپرداخت. حکومت Onaga که تبدیل به قدرتمندترین حکومت در تمامی قلمروها شده بود باعث شد که او فکرهای بزرگتری را همچون جاودانگی در سر بپروراند. او تنها یک گام با تحقق این امر فاصله داشت که توسط وز.یر و مشاور خود،Shao Kahn مسموم شد. پس از این اتفاق او جایگاه Onaga و تاج و تخت وی را غارت کرد. او نیز برخی از ایدههای Onaga را مورد استفاده قرار دارد و به سرعت شروع به کشورگشایی کرد و قلمروها و سرزمینهای کوچک را به Outworld متصل کرد تا با این کار به سپاه و قدرت خود بیافزاید. او این کار را یا به صورت حمله مستقیم انجام میداد و یا به وسیله مسابقات Mortal Kombat. در ادامه کشورگشاییها، او به مکانی Shokan رسید که قلمرو Goro بود. او تنها به یک شرط حاضر شد که آنجا را تصرف و غارت نکند و آن هم شرکت کردن Goro در مسابقات MK. او این شرط را پذیرفت و توانست در 9 دوره از این مسابقات به مقام قهرمانی دست پیدا کند و در نهایت در دهمین تورنومنت مغلوب Liu Kang شد که او در نهایت قهرمان دهمین تورنومنت نیز شد. پس از این اتفاق Kahn یک رخنه در قانون این مسابقات ایجاد کرد که به وسیله آن باید بار دیگر مسابقهای بین قهرمان زمین و قهرمان Outworld انجام شود و در صورت پیروزی مبارز Kahn او حق فرمانروایی بر همه سرزمینها را خواهد داشت. زمینیان و همین طور Raiden این قانون را قبول نکردند اما Kahn برای به کرسی نشاندن حرف خود Kano و Sonya را گروگان گرفت و Baraka را به همراه یارانش برای تخریب معبد Liu Kang راهی کرد تا با این کار او را خشمگین کند. پس از این اتفاق Liu Kang با وجود آگاهی بر قدرت پهناور Kahn راهی مبارزه با او شد و توانست این ستمگر را شکست دهد. او بدون توجیه به این شکست و قانونی که خود وضع کرده بود به تمامی سربازانش دستور داد که مبارزان زمین را نابود کنند و آنها را از Outworld خارج کنند.
پس از گذشت چند سوال Kahn روحیه خود را کمی تغییر داد و چاشنی سیا.ست را به کارهای خود وارد کرد. او از طریق نفوذی که بر روی Shang Tsung داشت او را وادار کرد تا Sindel را با ترفندی به عنوان ملکه زمین انتخاب کنند و سپس با سلطهای که بر ر وی ملکه دارد بر زمین نیز کنترل یابد و آن را به جهان خود متصل سازد. او با دیگر کارهایی که انجام داده بود تقریبا به هدف خود نزدیک شده بود اما هیچگاه امید برای زمینیان به طور کامل از دست نرفته و نخواهد رفت. لرد Raiden بار دیگر به کمک آنان شتافت و از بازماندگان حملات گروههای نابودی Kahn، گروهی را تشکیل داد تا وضعیت زمین را به حالت عادی بازگردانند. در گرماگرم نبرد بود که Kung Lao با Shao Kahn روبهرو شد. او که از خادمان معبد Shaolin بود به این مبارزه تن داد اما موفق به شکست دادن Kahn نشد و در مقابل او شکست خورد. اما باردیگر Liu Kang بود که موفق به شکست دادن او شد و باعث عقبنشینی نیروهای Kahn به Outworld شد. پس از این شکست سربازان زیادی پشت Kahn را خالی کردند و از او جدا شدند. با ضعیف شدن او Kitana از فرصت استفاده کرد و طلسم Shang Tsung بر روی Sindle را باطل کرد و بار دیگر Edenia را به قلمرو مستقل تبدیل کرد. پس از این اتفاقات قدرت و اقتدار او تحلیل رفت و اوضاع مانند گذشته نبود تا زمانی که او به کمک Shinnok در جنگ با خدایان بهشت شتافت. در گیرودار این جنگ شاهد هم پیمان شدن مردمان Edenia و Shokan(قبیله Goro) بودیم که قصد لشکرکشی و حمله کردن به Outworld را در سالهای آینده در سر داشتند. او تنها راه متوقف کردن آنها را در خلاقیت Kano در کارهای خلاف و یک قاتل حرفه اما غیرقابل اتکا با نام Noob Saibot میدید. او قصد داشت به کمک آنها ارتش متحدان را مجبور به تسلیم در مقابل خود کند. کمی پس از این اتفاقات Shang Tsung و Quan Chi به داخل دژ نظامی او وارد شدند و قسم وفاداری و اتحاد دروغینی را یاد کردند. هدف آنها از این کار جلب اعتماد Kahn و کشتن او در زمان مناسب بود که در نسخه MK: Deception کنسول GameCube این اتفاق افتاد اما در داستان اصلی هیچگاه این امر محقق نشد و در واقع شخصی که توسط این دو تن کشته شد یک نمونه مشابه از Kahn بود که البته با مرگ او قدرت او نیز به شدت افت کرد. اما برای اینکه بار دیگر متحدانی را پیرامون خود گردآورد به کمک Goro رفت که به شدت توسط Noob Saibot زخمی شده بود. او با قدرتی کمی که برایش مانده بود Goro را نجات داد و بار دیگر همپیمان Shokan شد.در نسخه Armageddon نیز بار دیگر شاهد به قدرت رسیدن Shao Kahn به عنوان حکمران اصلی Outworld بودیم و حتی با دسیسههای Mileena و Shang Tsung نیز او قدرت را از دست نداد و آن را حفظ کرد.
پس از گذشت چند سوال Kahn روحیه خود را کمی تغییر داد و چاشنی سیا.ست را به کارهای خود وارد کرد. او از طریق نفوذی که بر روی Shang Tsung داشت او را وادار کرد تا Sindel را با ترفندی به عنوان ملکه زمین انتخاب کنند و سپس با سلطهای که بر ر وی ملکه دارد بر زمین نیز کنترل یابد و آن را به جهان خود متصل سازد. او با دیگر کارهایی که انجام داده بود تقریبا به هدف خود نزدیک شده بود اما هیچگاه امید برای زمینیان به طور کامل از دست نرفته و نخواهد رفت. لرد Raiden بار دیگر به کمک آنان شتافت و از بازماندگان حملات گروههای نابودی Kahn، گروهی را تشکیل داد تا وضعیت زمین را به حالت عادی بازگردانند. در گرماگرم نبرد بود که Kung Lao با Shao Kahn روبهرو شد. او که از خادمان معبد Shaolin بود به این مبارزه تن داد اما موفق به شکست دادن Kahn نشد و در مقابل او شکست خورد. اما باردیگر Liu Kang بود که موفق به شکست دادن او شد و باعث عقبنشینی نیروهای Kahn به Outworld شد. پس از این شکست سربازان زیادی پشت Kahn را خالی کردند و از او جدا شدند. با ضعیف شدن او Kitana از فرصت استفاده کرد و طلسم Shang Tsung بر روی Sindle را باطل کرد و بار دیگر Edenia را به قلمرو مستقل تبدیل کرد. پس از این اتفاقات قدرت و اقتدار او تحلیل رفت و اوضاع مانند گذشته نبود تا زمانی که او به کمک Shinnok در جنگ با خدایان بهشت شتافت. در گیرودار این جنگ شاهد هم پیمان شدن مردمان Edenia و Shokan(قبیله Goro) بودیم که قصد لشکرکشی و حمله کردن به Outworld را در سالهای آینده در سر داشتند. او تنها راه متوقف کردن آنها را در خلاقیت Kano در کارهای خلاف و یک قاتل حرفه اما غیرقابل اتکا با نام Noob Saibot میدید. او قصد داشت به کمک آنها ارتش متحدان را مجبور به تسلیم در مقابل خود کند. کمی پس از این اتفاقات Shang Tsung و Quan Chi به داخل دژ نظامی او وارد شدند و قسم وفاداری و اتحاد دروغینی را یاد کردند. هدف آنها از این کار جلب اعتماد Kahn و کشتن او در زمان مناسب بود که در نسخه MK: Deception کنسول GameCube این اتفاق افتاد اما در داستان اصلی هیچگاه این امر محقق نشد و در واقع شخصی که توسط این دو تن کشته شد یک نمونه مشابه از Kahn بود که البته با مرگ او قدرت او نیز به شدت افت کرد. اما برای اینکه بار دیگر متحدانی را پیرامون خود گردآورد به کمک Goro رفت که به شدت توسط Noob Saibot زخمی شده بود. او با قدرتی کمی که برایش مانده بود Goro را نجات داد و بار دیگر همپیمان Shokan شد.در نسخه Armageddon نیز بار دیگر شاهد به قدرت رسیدن Shao Kahn به عنوان حکمران اصلی Outworld بودیم و حتی با دسیسههای Mileena و Shang Tsung نیز او قدرت را از دست نداد و آن را حفظ کرد.