مهمان گرامی، خوش‌آمدید!
شما قبل از این که بتوانید در این انجمن مطلبی ارسال کنید باید ثبت‌نام کنید.

نام کاربری
  

گذرواژه‌
  





جستجوی انجمن‌ها

(جستجوی پیشرفته)

آمار انجمن
» اعضا: 112,274
» آخرین عضو: Qabifup
» موضوعات انجمن: 24,197
» ارسال‌های انجمن: 225,135

آمار کامل

کاربران آنلاین
درحال‌حاضر 218 کاربر آنلاین هستند.
» 1 عضو | 213 مهمان
Applebot، Bing، Google، Yandex، Qabifup

آخرین موضوع‌ها
Rumor: Call of Duty 2016 ...
انجمن: Gamefa English Articles
آخرین ارسال توسط: Ellenhelen
02-22-2025, 07:00 AM
» پاسخ: 17
» بازدید: 3,532
ویرایش بازی
انجمن: انجمن بازی سازان
آخرین ارسال توسط: donyayesite
02-21-2025, 10:35 PM
» پاسخ: 0
» بازدید: 20
از تاریخ انتشار بازی واقع...
انجمن: تاریخ عرضه بازی ها
آخرین ارسال توسط: fannytomy
02-21-2025, 07:05 AM
» پاسخ: 3
» بازدید: 5,209
اینده ی بازی های کامپیوتر...
انجمن: گفت و گوی آزاد
آخرین ارسال توسط: darkness ii
02-18-2025, 09:14 PM
» پاسخ: 16
» بازدید: 4,914
تولید محتوا چیست؟
انجمن: گفت و گوی آزاد
آخرین ارسال توسط: azadkarsho
02-18-2025, 11:36 AM
» پاسخ: 3
» بازدید: 1,075
موسیقی گیمفا | موسیقی‌های...
انجمن: موسیقی بازی ها
آخرین ارسال توسط: p30better
02-16-2025, 08:48 PM
» پاسخ: 8
» بازدید: 3,636
معرفی سایت دانلود فیلم و ...
انجمن: معرفی سایت، کانال تلگرام
آخرین ارسال توسط: p30better
02-16-2025, 08:46 PM
» پاسخ: 3
» بازدید: 2,083
فروش اکانت استیم
انجمن: بازارچه
آخرین ارسال توسط: MissFatemeh
02-14-2025, 01:41 AM
» پاسخ: 0
» بازدید: 39
سوالات و مشکلات شما دربار...
انجمن: ™ PlayStation 3 , PlayStation 4 - SONY
آخرین ارسال توسط: amirhossein619
02-14-2025, 01:32 AM
» پاسخ: 3,547
» بازدید: 589,988
ارز دیجیتال
انجمن: گفت و گوی آزاد
آخرین ارسال توسط: player7
02-11-2025, 01:07 PM
» پاسخ: 0
» بازدید: 46

 
  کمک باری IDM...فوری و حیاتی
ارسال کننده: Sam Fisher - 08-16-2012, 08:23 PM - انجمن: گفت و گوی آزاد - پاسخ (3)

سلام...مخلص همه بچه های گیمفا...
آقا من قبلا با خیال خوش از IDM استفاده میکردم و به خیال خودم کرکش کرده بودم...ولی حالا نوشته 30 Trial Days فلان و میگه Register کنید...
میگم اگه دوباره کرک و کیجن کنم اون دانلودایی که نصفه هست میپره یا نه! یعنی اونایی که تا یه جا دانلود کردم و ادامه داره!

چاپ این مطلب

  دانلود مجله هاي بازي ايراني و خارجي
ارسال کننده: GamerStation - 08-16-2012, 08:06 PM - انجمن: دیگر مجلات - پاسخ (6)

خوب دوستان در اين تاپيك مجله هاي بازي خارجي و ايراني قرار مي گيره . اميدوارم خوشتون بياد Confused24:



دانلود پنجمین شماره ی مجله PG E Magazine 5


[تصویر:  pg-e-mag5-cover.jpg]


زبان مجله : فارسي


در این شماره می خوانیم :

سرمقاله
اخبار دنیای بازی
پیش نمایش


DarkSiders II
Assassin's Creed III ( تجربه شخصی )
God Of War : Ascension
Need For Speed : Most Wanted ( تجربه شخصی )
Tomb Raider
FIFA 13 ( تجربه شخصی )
Bioshock : Infinite
Watch Dogs


نقد و بررسی اندروید


Modern Combat 3
Temple Run


اخبار اندروید
نقد و بررسی


Dirt : ShowDown
LolliPop Chainsaw
The Walking Dead - Part 1
The Walking Dead - Part 2
Diablo III
Ghost Recon : Future Soldier


مقالات


تاریخچه Hitman ( پرونده ویژه )
تصاویر اختصاصی از Japan Expo 2012
تاریخچه Nintendo ( پرونده ویژه )
بررسی کامل PlayStation Vita
تاریخچه موتور بازی سازی CryEngine
آموزش ساختن بازی پازل به کمک زبان C - قسمت اول
نحوه ی Search درخت
E3 به سبک ایرانی ( روزنوشتی از دومین نمایشگاه بین المللی بازی های رایانه ای تهران )



دریافت مجله با 2 كيفيت :


دانلود با كيفيت بالا


دانلود با كيفيت متوسط

چاپ این مطلب

Star انجمن سایت گیمرها
ارسال کننده: omidgamerha - 08-16-2012, 06:43 PM - انجمن: گفت و گوی آزاد - پاسخ (6)

با سلام خدمت کاربران و مدیران سایت گیمفا .

انجمن تخصصی و متفاوت گیمرها افتتاح شده است و از شما دعوت میکند .

اگر میخواهید در انجمن مدیر شوید بیاید و در انجمن عضو شوید و به مدیر کل pm بدهید.
منتظرتون هستیم.
هرگونه پیشنهادی که موثر باشه و خوب حتما اعمال میشه .

چاپ این مطلب

Question رابطه بازی های رایانه ای با فیلم های سینمایی وسریال ها
ارسال کننده: Yashar - 08-16-2012, 01:04 PM - انجمن: گفت و گوی آزاد - پاسخ (9)

باسلامConfused74:
یه نظرسنجی گذاشتم در باره ی اینکه کدوم یک از حالت های بالا بهترهConfused60:

چاپ این مطلب

  مشاعره ی بازی ! پست اول حتما خوانده شود !
ارسال کننده: joker - 08-16-2012, 12:49 PM - انجمن: گفت و گوی آزاد - پاسخ (295)

عرض سلام و ادب خدمت تمامی کاربران انجمن گیمفا Confused37:
در این تاپیک یه نفر نام بازی رو میگه و کاربر بعدی میاد با حرف اخر اون بازی نام یه بازی دیگه رو می نویسه


اول خودم نام یه بازی رو میگم
Batman arkham city
حالا نفر بعدی نام یه بازی رو بگه که با Y شروع میشه .

قوانین تاپیک :
1 نام بازی ها رو فقط به فینگلیش تایپ کنید
2 : با نقل قول پاسخ دهید .
3کاربری حق ندارد به جز مشاعره چیز دیگه ای در تاپیک بنویسد .
4 کاربری حق ندارد دو پست پشت سر هم بدهد .

چاپ این مطلب

  دلیل برتری موو نسبت به کینکت چیست ؟!
ارسال کننده: joker - 08-16-2012, 10:45 AM - انجمن: مباحث مربوط به هک PS3 و PS4 - پاسخ (2)

حالا که اسم وسیله جدید سونی مشخص شده و اطلاعات بیشتری هم ازش بیرون اومده بد نیست توضیحاتی هم در این مورد داده بشه.



کنترلر جدید سونی که E3 پارسال معرفی شد در طول این مدت اسامی زیاد و در عین حال عجیبی داشت. از Wand گرفته تا Gem و Arc . ولی بالاخره بعد از چند ماه اسم نهایی این وسیله مشخص شد : PlayStation Move . اسمی که هم زیباست هم کوتاه و ساده. قابلیتهای وسیله رو هم به بهترین شکل توضیح میده.


Move از نظر شکل و شمایل بیشترین شباهت ممکن رو با WiiMote داره و حتی قسمتی کاملآ شبیه Nunchuck هم در این وسیله دیده میشه. این موضوع جدا از کپی برداری از Wii چیزهای دیگه ای هم نشون میده :
1. تکنولوژی Wii و نحوه کنترل بازیها احتمالآ در نسل بعد به استاندارد جدید کنسولهای بازی تبدیل میشه. این نسل از ابتدا Wii رو داشتیم با کنترلر عجیبش. ولی سونی و مایکروسافت همون کنترلهای سنتی رو به کار میبردن تا اینکه به فکر افتادند از بازار Casual Gamer ها و None Gamer ها هم سود ببرن. مایکروسافت برای جذب اون بازار شروع به ساخت وسیله ای جدید و متفاوت با نام Natal کرد که همگی باهاش آشنا هستین. وسیله ای که هیچ کنترلری نیاز نداره. سونی هم دقیقآ راه نینتندو رو در پیش گرفت و با طراحی کنترلری شبه WiiMote در این مسیر قدم گذاشت.
2. موفقیت یا شکست Natal و Move از الآن معلوم نیست. از یک طرف Natal در ابتدا جذابیت بیشتری خواهد داشت و برای همه جالب و متفاوت خواهد بود. شرکتهای زیادی هم پشتیبانی خودشون رو از این محصول اعلام کردند.
از طرف دیگه الآن از جمع 3 کنسول 2 تای اونها یک نوع کنترلر رو به کار میبرن و این موضوع برای شرکتهای بازیساز کمک خیلی بزرگیه. اونها به جای ساختن 3 بازی متفاوت برای 3 کنترلر متفاوت میتونن نسخه Wii و PS3 رو با یک عملکرد (ولی در کیفیت های تصویری متفاوت و شاید اندک تفاوتهای گیم پلی) بسازن و هزینه ها رو کاهش بدن. از طرف دیگه مسلمآ طیف بازیهایی که برای Wii و PS3 ساخته میشه بیشتر خواهد بود چون به دلیل وجود کنترلر در دست بازیکن خیلی از بازیهای سنتی رو هم میشه با روشی جدید انجام داد. در نقطه مقابل Natal میتونه تجربه های جدید و کاملآ متفاوتی رو رقم بزنه. تجربه هایی که مطمئنآ لذت بخش هستن و افراد زیادی رو جذب خودشون می کنن ولی از اون طرف شرکتهای بازیساز مجبور هستن هر نسخه رو مخصوص 360 بسازن و شاید با ریسک همراه باشند.
3. در اولین نگاه و مقایسه بین کنترلر Wii با Move چیزی جز کپی کاری نمیشه گفت. ولی تاریخ ثابت کرده این جور کارها بیشتر از اینکه کپی کاری به حساب بیان استانداردسازی محسوب میشن. الآن یه نگاه ساده به کنترلرهای معمولی PS2 و X360 این موضوع رو ثابت میکنه. هر دو کنترلر از دو تا آنالوگ استفاده میکنن یک D-Pad در هر دو به چشم میخوره 4 تا دکمه دقیقآ با یک آرایش در کنار هم قرار دارن و حتی 4 دکمه بالایی کنترلرها (L ها و R ها) هم دقیقآ یک شکل و شمایل دارن. وقتی یک کنترلر استاندارد میشه و محبوبیت زیادی بدست بیاره بقیه شرکتها هم به سمت ساخت کنترلرهای شبیه اون میرن. پس همون قدر که تبدیل کنترلرهای ساده در نسل NES به کنترلرهای تک آنالوگ بعدی و سپس کنترلرهای دو آنالوگ نسل PlayStation 1 انقلاب محسوب میشده و بقیه شرکتها هم عینآ از اونها استفاده کردن کنترلر Wii هم انقلاب محسوب میشه و سونی سرعت رایج شدن این انقلاب و این استاندارد رو افزایش داده حتی اگه به این کار کپی برداری گفته بشه.

PlayStation Move
Move از دو قسمت جدا از هم تشکیل شده. بخش اصلی که اون رو قبلآ در E3-2009 دیده بودیم یک توپ درخشان در بالای خودش داره. این توپ توسط دوربین PlayStation Eye دیده شده و حرکات کنترلر رو تعقیب میکنه. روی این بخش از Move یک Trigger آنالوگ (مثل دکمه های L2 R2) به همراه دکمه ای بزرگ در بالای کنترلر و البته دکمه های استاندارد PS یعنی (X Circle Square و Triangle) به چشم میخورند.
بخش دوم که Sub-Controller نامیده میشه از یک آنالوگ به همراه D-Pad و البته یک Trigger و دکمه های استاندارد PS بهره میبره. Sub-Controller برخلاف Nunchuck بی سیم هست و نیازی به وصل شدن به Move نداره.

Move با نگاه اول کاملآ شبیه WiiMote به نظر میاد. از نظر آرگونومی و نحوه بدست گرفتن هم شباهتهای خیلی زیادی بین این دو وجود داره. ولی درجه حساسیت و نحوه انجام بازی تا حدودی متفاوت هست. به دلیل استفاده از سیستم پیشرفته Visual Tracking توسط PS Eye و همین طور به خاطر استفاده از تعداد زیادی سنسور داخلی Move نه تنها توانایی مشابه سازی حرکات بازیکن رو با بهترین دقت ممکن داره بلکه استفاده های بیشتری هم نسبت به WiiMote خواهد داشت.
IGN با امتحان کردن تعدادی از بازیهای ساخته شده بر اساس Move ادعای سونی در مورد دقت فوق العاده زیاد این کنترلر رو تصدیق کرده و تنها مشکل تعدادی از این بازیها رو در Glitch ها و مشکلات نرم افزاری اونها (به دلیل اینکه در مراحل ابتدایی ساخت هستند) دونسته نه سیستم Move .
طبق گفته این سایت هر دو بخش Move از نظر کیفیت و طراحی بسیار عالی و خوش دست هستند و وزن خیلی مناسبی دارند. دکمه های X Circle Square Triangle در بهترین جای ممکن و زیر شست بازیکن قرار گرفته و از برخورد اتفاقی با اونها جلوگیری میشه. دکمه Home با فاصله ای زیاد از اونها قرار گرفته تا مشکل ساز نشه. دکمه Trigger هم کارایی عالی و سریعی داره. دکمه های D-Pad (مخصوصآ دکمه های بالایی و پایینی) گاهی اوقات سخت تر از سایر دکمه ها کار میکنن ولی آنالوگ حس لذت بخش و خوبی به بازیکن میده.
هنوز مشخص نیست که Sub-Controller چه کارایی هایی خواهد داشت ولی در امتحان های اولیه مشخص شده که توانایی های محدودی در شبیه سازی حرکت داره.





شرکتهای پشتیبان
سونی اعلام کرده تا پایان سال مالی 2010 (که در تاریخ 31 مارس 2011 به اتمام میرسه) بیش از 20 بازی فقط توسط زیرمجموعه های خود سونی برای Move ساخته شده یا بهینه سازی میشن. یعنی یا از ابتدا برای Move طراحی شده یا بازیهای قبلی با این کنترلر جدید هماهنگ میشن.

علاوه بر خود سونی تعداد زیادی بازیساز دیگه هم برای این کنترلر در حال ساخت بازیهای جدید هستند که در بین اونها اسامی چون Activision Capcom EA Konami Namco Bandai SEGA Square Enix Tecmo THQ Ubisoft و ... هم به چشم میخوره :

505 Games U.S.

Activision Publishing Inc.

AQ INTERACTIVE Inc.

ARC SYSTEMS WORK CO.LTD

ATLUS Co. LTD.

Bigben Interactive

CAPCOM CO. LTD.

CCP

Crave Entertainment

CYBERFRONT Corporation

Disney Interactive Studios

Electronic Arts Inc.

FromSoftware Inc.

Game Republic Inc.

GUST CO. LTD.

HUDSON SOFT CO. LTD.

IREM SOFTWARE ENGINEERING INC.

Koei Co. Ltd.

Konami Digital Entertainment Co. Ltd.

Majesco Entertainment

Marvelous Entertainment Inc.

NAMCO BANDAI Games Inc.

ONGAKUKAN Co. Ltd.

Oxygen Games

PAON CORPORATION

Q Entertainment Inc.

Q-GAMES LTD.

SEGA CORPORATION

Sony Online Entertainment

Spike Co. Ltd.

SQUARE ENIX GROUP

TECMO LTD.

THQ Inc.

UBISOFT

Warner Bros. Interactive Entertainment

Zoo Entertainment Inc.

چاپ این مطلب

  کیHTC EXPLORER داره
ارسال کننده: Mr.Psycho - 08-16-2012, 02:16 AM - انجمن: گفت و گوی آزاد - پاسخ (1)

کیHTC XPLROER داره گوشیه خوبیه؟
Confused60:

چاپ این مطلب

  كاملترين نقد و برسي بازي deus ex :human revolution
ارسال کننده: Tidus - 08-16-2012, 12:50 AM - انجمن: اخبار بازی ها - پاسخ (5)

[تصویر:  wallpaper_deus_ex_human_revolution_08_480x272.jpg]

Expellite داداش فعلا بیو گرافیشو پیدا نکردم این مطلبو گذاشتم شاید فعلا به کارت بیاد!

كاملترين نقد و برسي بازي deus ex :human revolution
انسان در غاری تاریك بود، هیچ چیزی دیده نمی شد و تنها نشانه ها بودند. نشانه آب، نشانه سنگ زیر پا، نشانه نسیمی خنك كه از انتهای غار به صورت می خورد و روزی مشعلی روشن شد، آتش قرمز همه چیز را روشن كرد، انسان دیوارها را دید، انتهای تاریكی را دید و سرانجام به سمت انتهای غار حركت كرد. هر چه بیشتر پیش می رفت، بیشتر در مورد پیرامون خود می فهمید. روشنی مشعل همه چیز را هویدا كرده بود. او به دنبال راه خروج از این غار می گشت. به دنبال ریشه خود و سرانجام همه چیز بر انسان آشكار شد. دیگر تاریكی مانع او نبود و انسان باور كرد كه بی نیاز شده، اما روزی كه باران مشعل او را خاموش كرد، بزرگترین حقیقت جهان هستی را كشف كرد... تاریكی در درون او است و مشعلی نیست كه او بتواند آن را روشن كند. پس از سال ها، بالاخره نسخه سوم از سری بازی های Deus Ex منتشر شد.
سری Deus Ex همیشه در مورد زندگی ماشینی انسان و مدرنیزه شدن جهان در آینده صحبت كرده است. بازی فلسفی ای كه حكایتی از ذات انسان و معنویت در كنار مدرنیت را به تصویر می كشد. نسخه سوم این سری كه توسط Eidos Montreal ساخته شده و Human Revolution نام دارد، یكی از بزرگسالانه ترین و روشن فكرانه ترین بازی هایی است كه تا به حال عرضه شده است. بازی ای كه در عمق دغدغه های روز بشریت مکاشفه می كند. سفری كه در آن ایدئولوژی نویسندگان بازی بحث هایی را مطرح می كنند كه كمتر بازی و فیلمی قدرت و عمق آن را دارد. هر چند این بازی وسیع تر از كلماتی است كه من می نویسم و تا با چشم خود تا انتهای داستان آن را نبینید، نمی توانید به كلیت آن پی ببرید، ولی سعی داریم در این مقاله بدون لو دادن مسائل اصلی داستان، بررسی موشكافانه ای در مورد فلسفه این بازی داشته باشیم.

داستان
هالی تریبون (Halie Tribbune) می گوید: "علم بدون تكامل اخلاقی، خطرناك و نابود كننده است." روز به روز علم انسان بیش از پیش پیشرفت می كند. رشد علم در دهه گذشته، بزرگترین جهش در تاریخ بشریت بوده و پیش بینی می شود که دهه بعدی حتی بزرگتر از این باشد. تكنولوژی نانو، پیوند اعضای بدن، رشد و تولید مثل سلول و مولكول، انقلاب در علم ژنتیك، هوش مصنوعی هایی كه دیگر مصنوعی نیستند و ربات های انسان نما تنها درصد كوچكی از جهش یك دهه گذشته هستند. تمام این مسائل دقیقه به دقیقه گسترده تر می شوند و انسان را نیرومندتر از هر زمان می كنند. انسان موجودی مغرور است.
به قول آدام جنسن (Adam Jensen) شخصیت اصلی بازی: "انسان از روزی كه آتش را كشف كرد به خود مغرور شد." آیا حركت در این مسیر به انكار كامل خدا ختم خواهد شد؟ قرن ها است كه بسیاری از افراد، خدا را یك افسانه می دانند. افسانه ای برای سرپوش گذاشتن بر ناشناخته ها و نادانی های ما و هر روز با پیشرفت بیشتر تكنولوژی و كشف بیشتر ناشناخته ها، انسان بیش از پیش به این موضوع دامن می زند، ولی آیا نتیجه، درخشان بوده است؟ داستان Deus Ex: Human Revolution این موضوع را باز می كند و كلمه به كلمه و سكانس به سكانس در قالب شخصیت های خود دیدگاه تمام افراد را شرح می دهد. داستان بازی در سال 2027 اتفاق می افتد.

آینده ای نه چندان دور كه تكنولوژی بایومكانیكالی به نام Augmentation انقلابی در بشریت به وجود آورده است. از این پس، اگر عضوی از بدن انسان به هر دلیلی از كار بیفتد، دیگر حتی پیوند هم نیازی نیست و می توان آن عضو را ماشینی كرد و با استفاده از Augmentation حتی می تواند در داخل ذهن انسان هم تغییراتی ایجاد كرد، مثل بالابردن هوش و... این تكنولوژی، جهشی بزرگ در پیشرفت انسان است، اما باعث مشكلات بزرگی هم می شود. از آنجایی كه استفاده از این تكنولوژی گران است، تنها ثروت مندان می توانند از آن استفاده كنند و همین موضوع به زخم كهنه اختلاف طبقاتی دامن می زند و اینبار این اختلاف تنها در زمینه مالی نیست، بلكه در زمینه ژنتیك است و مصداق ضرب المثل قدیمی: "انسان هایی با خون رنگی هم پیدا می شوند!" است.
Augmentation مسلماً دستاورد بزرگی است، ولی همانطور كه در ابتدای مطلب گفتیم: "علم بدون تكامل اخلاقی، خطرناك و نابود كننده است." Augmentation دقیقاً برخاسته از یك ایدئولوژی واقعی و در حال توسعه به نام ترنسهیومنیسم (Transhumanism) است كه عقیده دارد: "تكامل انسان در علم و تكنولوژی است" و این حرف دقیقاً در تضاد تمام گفتارهای دینی است كه می گوید: "مذهب و دین كمال انسان است." فرانسیس فوكویاما (Francis Fukuyama) یكی از نظریه پردازان بزرگ، از ترنسهیومنیسم به عنوان خطرناك ترین ایدئولوژی بشریت یاد می كند و این در حالیست كه نظریه پردازی دیگر در نقطه مقابل آن می گوید: "ترنسهیومنیسم جسورانه ترین، با جرأت ترین و بلندپروازانه ترین آرزوی كل بشریت است." اختلاف نظرها را مشاهده می كنید؟ اين تصوير كوچك نمايي شده.براي ديدن تصوير با سايز اصلي اينجا كليك نماييد.سايز واقعي تصوير640x360


Human Revolution در دل داستان خود تمام دیدگاه ها را بررسی می كند و به خاطر دارم كه نویسنده بازی اشاره كرده بود كه برای نوشتن داستان این بازی زندگی بیشتر دانشمندان بزرگ، ثروت مندان و سیاستمدارها را مطالعه كرده بوده تا شخصیت های واقعی بسازد. Augmentation تصویری از آینده ترنسهیومنسیم است كه با نماد h+ نمایش داده می شود و به نظر سازندگان این بازی، این ایده واقعاً مخرب است. در اولین نمایش های بازی كه به صورت CG بود، ما آدام را مشاهده می كنیم كه در دوران رنسانس قرار دارد و دانشمندان آن زمان بدن او را بررسی می كنند. این تصویر دقیقاً از روی یك نقاشی واقعی از دوران رنسانس ساخته شده بود كه در آن اولین حركت های علم برای شناخت بدن انسان صورت گرفته بودند. انسان ها از آن زمان، قصد تغییر در ساختار بدن خود را داشتند، چون عقیده دارند که بدن انسان كامل نیست. شخصیت اصلی بازی كه به وضوح از نامش پیدا است كه به آدم اشاره دارد، سعی دارد به خدا برسد.
او در رویای خود می بیند كه بال های ایكاروس (Icarus) را بدست آورده و در حال پرواز به سوی خدا است. صحنه ای نمادین از غرور انسان برای خدا شدن و ناگهان بال های او آتش می گیرد و سقوط بلندی می كند. این صحنه دقیقاً بیانگر ناتوانی انسان در رسیدن به خدا را نشان می دهد كه همچون حركت كردن به سوی خورشید است. رو به روشنی حركت می كنید، دریغ از این كه به قول عطار نیشابوری: "چون پروانه ای كه دور شمع می چرخد، می سوزیم." اولین صحنه بازی، مردی را در سایه نشان می دهد كه مشغول صحبت كردن با چند شخص بدون چهره است كه روی نمایشگر بزرگی هستند. آن ها در حال برنامه ریزی بزرگی هستند، برنامه ای برای روشن كردن جهت بعدی جهان. اين تصوير كوچك نمايي شده.براي ديدن تصوير با سايز اصلي اينجا كليك نماييد.سايز واقعي تصوير640x400


به وضوح معلوم است كه این افراد همان فراماسونرها و یا ایلومناتی ها هستند كه گفته می شود حوادث جهان را اداره می كنند. به شخصه نه می گویم چنین چیزی وجود دارد و نه وجود آن را رد می كنم، ولی سازندگان این بازی به چنین موضوعی اشاره می كنند. محفل ایلومیناتی ها بسیار وسیع است و گفته می شود که آن ها با اداره تأسیسات و شركت های بزرگ و دولت ها بر زمین حكمرانی می كنند. پس از نمایش این صحنه، ما در نقش آدام جنسن شخصیت اصلی بازی قرار می گیریم كه مأمور امنیت یك شركت بزرگ Augmentation به نام Sarif Industries در شهر دیترویت آمریكا است. همسر او، مگان رید (Megan Reed) كه محقق ارشد شركت است، آزمایشگاه Sarif كه رئیس آن دوید سریف (David Sarif) است را نشان می دهد و از آینده تكاملی انسان صحبت می كند و می گوید که حتی دكترها و معلم ها هم از Augmentation استقبال كرده اند.
در این صحنه در یكی از اتاق های آزمایش، یك بمب روانی تست می شود. آدام می پرسد: "معلم ها عاشق این بمب خواهند شد... چطور می تونی وقتی در مورد تكامل صحبت كنی كه تمام استفاده این تكنولوژی برای ارتش هست؟" در طول بازی بارها با چنین صحنه هایی روبرو می شویم كه آدام مخالف چنین تكنولوژی است. روزی گروهی از تروریست های مجهز به تکنولوژی Augmentation به شركت Sarif حمله می كنند و آدام و همسرش را می كشند و همه را قتل عام می كنند. پس از شش ماه، دیوید سریف، آدام را دوباره زنده می كند! حال آدام دو دست و دو پایش Augmentation شده و حتی چیپ های الكتریكی در مغزش كار گذاشته اند و او نیمه انسان و نیمه ربات است.
[تصویر:  944089_20110512_640screen005.jpg]

او از این موضوع ناراحت است و كمی جلوتر در بازی یكی از دوستان آدام، او را می بیند و می گوید: "خدای من آدام چقدر تغییر كردی، با خودت چه کار كردی؟" آدام در جواب می گوید: "اشتباه نجات یافتن را مرتكب شدم." حتی وقتی یكی از افراد وابسته به رئیس های ایلومیناتی به آدام گوشزد می كند كه ما تو را نجات دادیم و این تكنولوژی را به تو دادیم، آدام او را مسخره می كند و با لحنی طعنه آمیز می گوید: "Thanks for Illuminating Me" این عبارت كه در ظاهر به معنی"ممنون از این كه روشنم كردی" است. در واقع به تصور ملحق كردن آدام به ایلومیناتی گفته می شود. افرادی مثل دیوید سریف و گردن كلفت های سیاسی بزرگی كه در بازی با آن ها روبرو می شویم، همه مهره های ایلومیناتی و فراماسون ها هستند كه خواسته یا ناخواسته اهداف آن ها را پیش می برند.
دیوید سریف می گوید: "این آدم ها مثل روح هستند، همیشه در سایه هستند و از همه چیز خبر دارند." در كمتر بازی ای دیده ام كه نام مستقیم فراماسونرها و الیومیناتی نام برده شود و اینقدر منتقدانه به آن ها نگاه شود. پس از زنده شدن دوباره آدام، حال او باید امنیت شركت Sarif را كه هنوز در خطر است، برقرار كند. داستان بازی چنان اوج می گیرد و چنان پیش می رود كه غیر ممكن است بتوانید از آن دل بكنید. این بازی یكی از حرفه ای ترین داستان پردازی هایی دارد که تا به حال دیده ام و حتی كوچك ترین موضوعی را بی دلیل مطرح نمی كند و هر سوالی، پاسخی خواهد داشت. هر چه جلوتر می روید، می فهمید که داستان بازی اصلاً آن طوری نیست كه پیش بینی می كردید.

Deus Ex یك بازی منتقدانه به جهان مدرنیزه شده و بی دین است. جهانی كه چه به خاطر ایدئولوژی های خطرناك سیاستمدارهای خود و چه به خاطر لغزش دانشمندان آن به تباهی نزدیك می شود. هرمس (Hermes) یكی از اندیشمندان بزرگ می گوید: "لغزش دانشمندان چون شكستن كشتی است كه هم خود را غرق می كند و هم مردمان بسیار را." بازی در شهرهای مختلفی اتفاق می افتد و ما مشاهده می كنیم كه چه شورش بزرگی در حال شكل گیری است. این جامعه ای است كه شعار اصلیش "تكامل" است. این جامعه ای است كه در كوچك ترین مقیاسش، ایلومیناتی قصد پرورش آن را دارد، ولی نتیجه جز نابودی نیست.
تمام این مسائل در پایان بازی كه واقعاً یك پایان كوبنده است، بیشتر روشن می شود. دیوید سریف در جایی از بازی می گوید: "این تكنولوژی تكامل انسان است و تكامل چیزی هست كه خیلی ها را می ترساند." آدام در ادامه می گوید: "و خیلی ها را پول دار می كند." بازی هایی مثل Deus Ex و یا BioShock برخاسته از ذهن افرادی هستند كه مخالف چنین سیستم هایی هستند. این كه سیستم زندگی شخص را كنترل كند، بزرگترین دغدغه این افراد است. چپ گرایان افراطی و یا همین فراماسون ها در عین باورهایی كه برای خود دارند، اینكه "آزادی هر فرد و رهایی از محدودیت های دین، باعث رستگاری انسان است" را اصل می دانند، ولی این در حالیست كه به وضوح در بعضی از شخصیت های بازی می بینیم كه آن ها در نقطه مقابل لیبرالیسم و یك جامعه آزاد قرار گرفته اند.
جامعه ای كه در Deus Ex مردمانی كه Augmentation نشدند را به خاطر توطئه علیه دولت و تكنولوژی اسیر می كند. سیاستمداران و اندیشمندانی كه ضد خدا و احدیت می ایستند و خود را خدا می دانند. چنین فرقه هایی برخاسته از زمان های امروز نیستند، بلکه از زمان فراعنه كه انسان خود را خدا نامید، چنین موضوع هایی مطرح بوده اند. فراماسونرها شیطان پرست نیستند، چون اگر شیطان را قبول كنند، وجود خدا را نمی توانند منكر شوند. متأسفانه گاهی برای بسیاری از مردم، به خصوص مردم كشور ما این موضوع خیلی غلط جا افتاده كه چنین فرقه هایی را همانند قرون وسطی به شیطان پرست ها و جادو و تخیل ربط می دهند. تمام این مسائل برخاسته از ایدئولوژی های مختلف است. ایدئولوژی هایی كه باور دارند انسان توانایی بیشتری در پیشرفت دارد و نباید خود را به خاطر مسائلی مثل خدا عقب بیندازد و به همین خاطر آن ها عقیده دارند که علم و تكنولوژی می تواند انسان را در جایگاه خدا قرار دهد و به همین دلیل است كه بیشتر نمادهای آن ها نمادهایی سنتی از دوران فراعنه است.
اما آیا انسان می تواند خدای نفس خود شود؟ آیا نیازهای ما فقط تكنولوژی است؟ این ها موضوعاتی هستند كه باعث فروپاشی دولت ها در بازی هایی مثل BioShock و Deus Ex شده اند. در BioShock خالق این شهر اندرو رایان (Andrew Ryan) شهری به دور از انسان های روی زمین می سازد كه پر شده از روشن فكران و دانشمندان و عقیده دارد که هیچ خدایی وجود ندارد و انسان است كه پادشاه و خدای خود است. اندرو رایان از انسانیت روی كره خاكی فرار كرد، ولی نتیجه نابودی شهر Rapture شد. او از انسان ها فرار كرد، ولی هیچ گاه نتوانست از انسانیت فرار كند. Deus Ex آنقدر از نظریه های سیاسی پر است كه واقعاً می توان یك كتاب در مورد تك تك شخصیت های آن نوشت و آنقدر این بازی از حیث كارگردانی و روایت داستان بی نقص است كه آن را می توان به كلاس درسی برای تمام بازیسازها تبدیل كرد.
گرافیك
گرافیك فنی و تكنیكی بازی مشكلاتی دارد. طراحی شخصیت ها اصلاً خوب كار نشده و جزئیات چهره و انیمیشن های صورت خیلی ضعیف هستند. Lip Synchها خیلی بد هستند و باعث مصنوعی شدن چهره ها شده اند. اما نكته قوت بازی در زمینه گرافیك، طراحی هنری بی نظیر آن است. Eidos Montreal واقعاً در این بخش سنگ تمام گذاشته و جزئیات بالایی به تصاویر داده است. اگر دقت كنید، حتی كوچك ترین اشیاء بازی از طرح های دوران رنسانس الگوبرداری شده اند كه بیشتر اشكال هندسی پیچ خورده و متقارن هستند. از كاشی ها تا لباس های شخصیت ها، همه از چنین طرح هایی شكل گرفته اند، چون بازی در حقیقت قصد دارد یك رنسانس جدید را در تاریخ نشان دهد.
رنسانسی كه دوباره نقطه اوج پیشرفت انسان در هر زمینه ای است. حتی سازندگان بازی گفته اند كه رنگ بندی مشكی و طلایی بازی به خاطر همسان بودن آن با رنگ بندی های دوران رنسانس است. اگر به نقاشی ها و طرح های دوران رنسانس نگاه كنید، همه تركیبی از این دو رنگ هستند. در بسیاری از بازی ها دیده ایم كه توجهی به لباس هایی كه مردم در آینده می پوشند نشده، ولی در Deus Ex با لباس های خیلی جالبی روبرو هستیم كه نشان دهنده سبك پوشش مردم آن زمان است. البته این لباس ها هم چه از نظر ظاهر و چه از نظر اشكالی كه روی آن ها وجود دارند، دقیقاً همانند طرح های دوران رنسانس هستند كه باید به طراحان بازی از این نظر احسنت گفت كه اینقدر در جزئیات دقیق بوده اند.
شهرهای مختلف بازی به طور كلی ظاهری متفاوت دارند. شانگهای خیلی روشن است و بیشتر از رنگ های تیره در كنار رنگ های روشن شدید استفاد شده است. مثلاً یك دیوار سیاه در كنار نئون های قرمز و زرد. همچنین دیترویت دقیقاً بیانگر آینده این شهر است. شهر دیترویت یكی از شهرهای نسبتاً كثیف آمریكا است كه ساختمان های آنچنان بزرگی ندارد و محله های آن كثیف بوده و ساختار جاده ها و مسیرهای آن خیلی نامتعارف هستند. دیترویت آینده هم به این شكل است. از نظر رنگ بندی باز هم تركیب طلایی و مشكی در این شهر بیشتر به چشم می خورد. مونتریال بیشتر از رنگ های خاكستری و مشكی استفاده می كند كه بیانگر جو سرد این شهر است.
هر چند آسمانخراش های روشن آن از پنجره ساختمان ها معلوم است. نورپردازی ها خیلی خوب هستند و ما نورهای حجم دار زیادی را می بینیم كه به طور خطی بازتاب می شوند و نوعی تصویر روشن و صاف از یك آینده الكتریكی به تصویر كشیده اند. متأسفانه بعضی از بافت های بی كیفیت و طراحی ضعیف بازی در این بخش به بازی لطمه زده كه البته می توان این موضوع را به خاطر بی تجربگی سازندگان حساب كرد، چون این اولین بازی Eidos Montreal بود و جای خوشحالی است كه به تازگی Square Enix یك موتور قدرتمند كه حاصل تركیب موتور Glacier 2 (موتور استفاده شده در Hitman: Absolution) و موتور Crystal از Crystal Dynamic (موتور استفاده شده در Tomb Raider جدید) است را ساخته كه قرار است در اختیار استودیوهای خود قرار دهد و اتفاقاً آن ها سفری هم به شهر مونتریال داشته اند تا این موتور را در اختیار این سازندگان قرار دهند.
موسیقی/صداگذاری
صداگذاری محیط در خلق چنین اتمسفر عمیقی، تأثیر زیادی داشته است. به طور كلی مجموع صداهایی كه در شهرهای مختلف می شنوید، با هم فرق دارند، ولی كاملاً زنده و واقع گرایانه هستند. در دور دست صدای جیغ زنی شنیده می شود، مردم با هم صحبت می كنند، صدای موسیقی از كلاب ها شنیده می شود، صدای حركت آب در فاضلاب و یا كار كردن ژنراتورها همه در كنار هم محیطی پویا خلق كرده اند. صدای شخصیت های بازی هم عالی است. الیاس توفکسیس (Elias Toufexis) صداگذار آدام كار خود را به خوبی انجام داده و گاهی شبیه به صدای اسنیک (Snake) هم هست. در كنار صدای جدی او، گاهی شوخ طبعی هایی هم به صورت طعنه آمیز گفته می شود و یا وقتی آدام عصبانی می شود به خوبی خشونت را در صدای او می شنویم.
سایر صداهای بازی مثل استفن شلن (Stephen Shellen) كه كار صداگذاری دیوید سریف را انجام داده، بسیار عالی از كار درآمده است. موسیقی بازی را مایکل مک کان (Michael McCann) انجام داده است. شخصی كه به خاطر آهنگسازی Splinter Cell: Double Agent جوایز زیادی را برای بهترین آهنگسازی سال دریافت كرد. در حالیكه بسیاری از آهنگسازانی كه در صنعت بازی كار می كنند، توجه زیادی به سناریوی بازی و كلیت آن نمی كنند، مك كان خیلی با دقت كار خود را انجام می دهد. او برای آهنگسازی Double Agent كل سناریوی بازی را خوانده بود و داستان بازی را درك كرده بود و قطعاتی مربوط به جو آن ساخت. پس از Double Agent او روی بازی دیگری كار نكرده بود تا اینكه Deus Ex به او پیشنهاد شد.
مك كان با نویسندگان و كارگردانان بازی در مورد ایده های بازی بحث كرده بود و حتی تحقیقات گسترده ای روی پدیده ترنسهیومنیسم انجام داده بود. نتیجه كار یك آلبوم از قطعات بسیار شنیدنی است. در حالیكه او در Double Agent ثابت كرده بود كه در ساخت قطعات پر تنش و اضطراب زا برای بازی هایی با تم مخفی كاری تبحر دارد، در Deus Ex ما وجه دیگری از كار او را مشاهده می كنیم. اینبار او با استفاده از صداهای انسان و گروه های كر سعی كرده تا بخش رنسانسی بازی را مطرح كند و با تركیب آن با قطعات الكتریكی به وضوح یك رنسانس مدرن را نشان می دهد. حس شورش و توطئه در ثانیه به ثانیه آهنگ های او شنیده می شود و نوعی موسیقی مذهبی هم به كلیت جو آهنگ ها كمك كرده است. مك كان بدون شك یكی از بهترین آهنگسازی های امسال را با Deus Ex انجام داده است.
[تصویر:  944089_20110510_640screen001.jpg]
گیم پلی
به شخصه بیشتر بازی هایی كه هر سال عرضه می شوند را انجام می دهم و تمام آن ها را بررسی می كنم. بعد از نزدیك به 5 سال از بازی كردن درصد زیادی از عناوین این نسل، نیازهای خود را از یك بازی، خیلی فراتر از چند مسئله تكنیكی و كوچك می دانم. وقتی تمام این بازی ها را انجام دهید، متوجه تكرار و عدم نوآوری در هسته اصلی آن ها می شوید. متوجه می شوید كه بازی ها گاه آنقدر كلیشه های خود را تكرار می كنند كه بی اختیار از یك سری سبك، زده می شوید. كم پیش می آید كه در یك سال بازی ای عرضه شود كه به طور كلی نه تنها كلیشه ها را كنار بزند، بلكه یك سری استانداردهای جدیدی را مطرح كند كه بی نقص است. Deus Ex: Human Revolution دقیقاً این طور است.
موضوعی را كه دقت كردم، این بود كه واقع گرایی در گیم پلی، همیشه تأثیرگذارتر از واقع گرایی در سایر بخش های یك بازی است. علت محبوبیت بازی هایی مثل GTA و یا World of WarCraft هم همین موضوع است كه شما آزاد هستید به شكلی كاملاً واقعی بر مبنای خواسته های خود یك بازی را پیش ببرید. به همین دلیل بازیسازان زیادی شعار آزادی عمل را برای بازی های خود می دهند، ولی وقتی كمی ریزبینانه به مكانیزم گیم پلی آن ها نگاه می كنید، متوجه می شوید که شما دقیقاً آن طور كه سازندگان دوست دارند، پیش می روید. اما Deus Ex پا فراتر می گذارد و در تك تك ثانیه های خود به شما حق انتخاب می دهد.

می توانید یك مرحله را اسلحه به دست پیش ببرید و مثل یك بازی تیراندازی جلو بروید و یا می توانید كاملاً مخفیانه دشمنان را از پای درآورید. می توانید مخفیانه از كنار آن ها رد شوید و مثل یك جاسوس واقعی حتی كسی را هم نكشید و یا می توانید با سیاست عمل كنید و با صحبت كردن با افراد مناسب، یك مرحله را تنها با صحبت كردن و خیلی با فكر پیش ببرید. نكته جالبی كه سازندگان در ادامه چنین آزادی عملی قرار داده اند، سیستم پاداش است. اگر راه های مخفی جدیدی پیدا كنید، اگر مراحل را خیلی هوشمندانه و خلاقانه پیش ببرید، سیستم پاداش بازی به شما XP می دهد. این موضوع دقیقاً یك نوع محرك برای فكر كردن است. قبل از هر مرحله به این فكر می كنید كه كدام راه بهترین نتیجه را دارد.
بازی روی تصویر یك ضربدر قرار می دهد و مقصد را به شما نشان می دهد، ولی چگونه رسیدن به این مقصد، بستگی به شما دارد. این خلاقیت ها با XP روبرو هستند و با XP و Pirax بالاتر می توانید قدرت های جدید را با استفاده از Augmentation بدست آورید. نكته جالب این است كه سازندگان در همان ابتدای بازی تمام قدرت های Augmentation را برای شما آماده كرده اند و همین موضوع باعث ایجاد یك حس اعتیاد و خواستن در مخاطب می شود كه هر چه زودتر چنین قدرت هایی را بدست آورد. شما با خلاقیت و نوآوری در پیشبرد یك مرحله می توانید بهای خرید آن ها را بدست آورید و با خرید Augmentationهای جدید شما بهای خلاقیت بیشتر و راه های بسیار بیشتر برای پیشبرد یك مرحله را بدست می آورید.

شالوده چیدمان هسته اصلی گیم پلی بازی واقعاً متحیر كننده است. همه چیز مثل نخ های یك قالی به هم ربط دارند. هر عملی، عكس العملی دارد. هر فعلی، انفعالی و هر كنشی، واكنشی. ما در مورد فعل و انفعالات داستانی صحبت نمی كنیم كه تصمیمات شما چه تأثیری روی داستان دارد. هیچ چیزی که در این بازی بی منطق نیست. اخبار داخل تلویزیون درك جدیدی از یك سری شخصیت ها و سیاست های بازی به شما می دهد. تحلیل های رادیویی به واقعی تر شدن دنیای بازی كمك می كند. نوشته ها و فایل های كامپیوتری، اطلاعات مفیدی از مسیر پیش رو به شما می دهند. مثلاً می توانید با خرید قدرت بازوی بیشتر، وسایل سنگین تری را بلند كنید و چه بسا پشت این وسایل سنگین راه های مخفی برای رسیدن وجود داشته باشند.
می توانید قابلیت شكستن دیوارها را بدست آورید و این در حالیست كه می توانید با فرو ریختن یك دیوار از مواجهه با گروه زیادی از دشمنان پرهیز كنید. می توانید با قابلیت دیدن پشت دیوارها، مسیر درست تری انتخاب كنید. می توانید با بالا بردن هوش آدام در صحبت هایی كه با شخصیت ها می كنید خیلی تأثیرگذارتر حرف بزنید. می توانید با بالا بردن توانایی هك، درهای بسته ای را هك كنید و یا كامپیوترهای دوربین های امنیتی را از كار بیندازید. تمام این مسائل كه در حقیقت برای بی نقص تر رفتن یك مرحله برای خرید وجود دارند، از همان بی نقص رفتن مراحل بدست می آیند و نتیجه یك روند و در نهایت یك گیم پلی بی نقص را خلق می كند.

بازی از لحاظ جو كلی و بعضی المان های گیم پلی بسیار شبیه به سری Metal Gear Solid است و Boss Fightهای آن همانند MGS4: Guns of the Patriots كاملاً اكشن پیش می رود. شاید كشتن این Bossها كار آسانی باشد، ولی Boss Fightهای حقیقی بازی، سیاستمدارها و روانشناسان قدرتمندی هستند كه با كلمات و صحبت های خود به جنگ شما می آیند و شما نه تنها باید در مقابل این حرف ها از خود دفاع كنید، بلكه باید به آن ها حمله هم بكنید. اگر در بازی ای مثل L.A. Noire از ظاهر یك فرد می توانستید برای پیشبرد مكالمه استفاده كنید، در Deus Ex دقیقاً برعكس باید عمل كنید و باید به باطن و ذات فرد دقت كنید. یك سیاستمدار و یك دیكتاتور هیچگاه از راه مسائل احساسی شكست نمی خورند.
اگر از كشته شدن هزاران نفر بی گناه به خاطر تصمیمات او صحبت كنید، او موضوع "خیر برتر" را مطرح می كند و یا اینكه برای رسیدن به یك هدف و یك مدینه فاضله باید افرادی فدا شوند. چند وقت پیش، كن لوین (Ken Levine) سازنده BioShock گفت: "هر آدم به نظر بدی، در تاریخ و فیلم ها و بازی ها فكر می كند كه قهرمان است و كار درستی انجام می دهد." آن ها فكر نمی كنند كه ظلم بزرگی به بشریت می كنند، بلکه گمان می كنند قهرمان هایی هستند كه هدفی دارند كه انسان های عادی آن ها را درك نمی كنند. در Deus Ex با نظریه های یك دیكتاتور باید همانند یك دیكتاتور صحبت كرد تا طرف مقابل متوجه شود که شما هم فرد باهوشی هستید و درست می گویید. اين تصوير كوچك نمايي شده.براي ديدن تصوير با سايز اصلي اينجا كليك نماييد.سايز واقعي تصوير640x360


از طرفی یك فرد احساسی را می توان با حرف های اینچنینی و قوت قلب متقاعد كرد. محیط را مشاهده كنید. سازندگان آنقدر با جزئیات روی محیط ها كار كرده اند كه مثلاً با نگاهی به قفسه كتاب های یك فرد متوجه می شوید که او چه طرز فكری دارد و یا اینكه با هك كردن كامپیوتر او اطلاعات جدیدی در مورد وی بدست می آورید. این صحبت ها خیلی مهم هستند، حتی مهم تر از Boss Fightهای معمولی بازی، چون شكست و یا پیروزی یك مأموریت را مشخص می كنند. سازندگان بازی به تازگی اعلام كرده اند كه تصمیمات بازی را كاملاً خاكستری طراحی كرده اند و همانند بازی های دیگر مطلقاً سیاه و یا سفید نیست.
آن ها عقیده داشته اند که بسیاری گزینه سفید و خوب را در نظر می گیرند، ولی اگر دو تصمیم خاكستری به آن ها بدهیم چه؟ نتیجه، تصمیماتی هستند كه باعث جاری شدن عرق روی پیشانی شما می شوند. تصمیماتی كه واقعاً غیر ممكن است بین آن ها یكی را انتخاب كنید. این تصمیمات در اواخر بازی و سرانجام در مرحله آخر چنان بزرگ و چنان وابسته به سمت های سیاسی و ایدئولوژی های فرهنگی می شوند كه شما سرانجام تكلیف خود را از نظر اینكه در چه جبهه ای از سیاست و طرز تفكر فلسفی هستید، پیدا می كنید. كنترل بازی در ابتدا شاید كمی متفاوت تر از بازی های بازار باشد، ولی با پیشروی نه تنها به آن عادت می كنید، بلكه متوجه می شوید كه اتفاقاً بنا به دلایل درستی این طرز كنترل طراحی شده است. اين تصوير كوچك نمايي شده.براي ديدن تصوير با سايز اصلي اينجا كليك نماييد.سايز واقعي تصوير640x360
[تصویر:  944089_20110512_640screen002.jpg]

بازی بین اول-شخص و دید سوم-شخص متغیر است. با بالا رفتن از نردبان ها همانند بازی های Starbreeze نمای سوم-شخصی را می بینیم و یا هنگام سنگر گرفتن همانند Rainbow Six: Vegas دوربین سوم-شخص می شود. استفاده از Augmentation خیلی هوشمندانه طراحی شده و شما به راحتی از روی كنترلر خود می توانید از آن ها استفاده كنید. كمبود مهمات و شارژ برای Augmentation باعث شده كه بیشتر به مخفی كاری پناه ببرید و همین مضامین بازی هستند كه بدنه قوی به گیم پلی آن داده اند. بازی در شهرهای مختلف جهان مثل دیترویت، شانگهای، سنگاپور، مونترئال و یك شهر دیگر كه آن را یك سورپرایز برایتان نگه داشته ایم، اتفاق می افتد. طراحی شهرها بسیار با جزئیات است.
شانگهای پر از لامپ های نئونی است و ساختمان های بلند با طراحی شرقی هستند و بهترین راه طی كردن مسیرها، پشت بام های خانه ها هست و در شهری مثل دیترویت، فاضلاب ها بهترین راه برای دور زدن مسیرها هستند. هر شهر، نه تنها به طور كلی از نظر ظاهر با هم فرق دارد، بلكه تأثیر زیادی هم روی روند گیم پلی می گذارد و در نتیجه باعث خلق تنوع می شود و تا آخر بازی شما را به خود جذب می كند. هوش مصنوعی بازی می توانست خیلی بهتر از این باشد و در حالیكه در بخش مخفی كاری نسبتاً خوب عمل می كند، در بخش اكشن ضعیف است كه این هم باز یكی از حسن های مخفیانه رفتن بازی است. Deus Ex یك گیم پلی كاملاً نو و درگیر كننده دارد، طوری كه می توانید به هر شكلی كه می خواهید پیش بروید. مثلاً من به شخصه تمام مراحل اصلی و فرعی بازی را رفتم كه نزدیك به 40 ساعت شد و در طی این چهل ساعت فقط حدود 10 تا 15 نفر را كشتم! این موضوع بیانگر این است كه چقدر بازی در انتخاب های شما برای پیشبرد مراحل انعطاف پذیر است.
نتیجه گیری
بازی ای را ندیده ام كه تا این حد جدی در مورد فلسفه و ایده خود حرف بزند و تا این حد در این زمینه تأثیرگذار باشد. به تازگی سازندگان بازی یك مستند درست كرده اند كه در آن تكنولوژی های حال حاضر را كه خیلی شبیه به تكنولوژی هایی هست كه آدام استفاده می كند، مقایسه می كند. در این مستند، مردی را می بینیم كه چشم خود را از دست داده و بجای آن دوربینی كار گذاشته شده كه قدرت بینایی را دوباره به او بخشیده است. دست های مصنوعی كه حتی در پیانو زدن هم به انسان كمك می كنند.
پاهایی كه خیلی سریع هستند و چند روز قبل ركورد دومیدانی برای معلولین توسط یك دونده با پاهای كاملاً ماشینی زده شد. وقتی در این مستند از رئیس یكی از بزرگترین شركت های تولید كننده اعضای ماشینی/مصنوعی بدن سوال می شود كه آیا در سال 2027 آینده و تكنولوژی ای كه آدام استفاده می كند، امكان پذیر است، او با قطعیت جواب می دهد: "بلكه بدون شك." Deus Ex بازی ای است كه درس های زیادی را به مخاطب خود می آموزد. این بازی یك پورتره از آینده بشریت و ایدئولوژی ها است و در همین حین به شدت سرگرم كننده و خلاق در گیم پلی خود است. این بازی را از دست ندهید.

www.flashkhor.com[/php]

چاپ این مطلب

  چهار مشکل بزرگ کینکت ایکس باکس ۳۶۰
ارسال کننده: joker - 08-15-2012, 04:23 PM - انجمن: مشکلات و آموزش ها - پاسخ (14)

وقتی مایکروسافت، ایکس باکس Slim و کینکت را با آب و تاب فراوان و تشریفات بسیار معرفی کرد، تقریبا همه روی متفاوت بودن و دوران ساز بودن این وسیله اتفاق نظر داشتند. در این که این گجت باعث تحول در گیم پلی بازی ها خواهد شد، هیچ شکی وجود ندارد. اما به هر حال هر گجت و وسیله ای باید به معرض آزمایش گذاشته شود تا بتوان به کاربری صحیح آن، اطمینان کرد. ما هم مدتی است که مشغول بررسی و تست محصول جدید مایکروسافت بوده ایم. در مطالب قبلی از امکانات و مزایای کینکت گفته ایم و حالا در اینجا قصد داریم به برخی مشکلات اش بپردازیم و کاربرد بهتری را هم برای آن بیابیم.
فروش کینکت در سطح بسیار بالایی قرار داشته است و همچنین میزان رشد بازی هایش، قابل توجه است. اما گاهی در کاربری آن به مشکلاتی بر می خوریم که خیلی وقت ها اصلا به ذهن مان هم نمی رسید. این ها همان مواردی هستند که مایکروسافت در فلسفه وجودی کینکت، جایی برایشان باز نکرده است.

– ناوبری و رابط کاربری

اتصال کینکت به ایکس باکس کار راحتی است. البته به شرطی که در آپدیت داشبورد ایکس باکس خود، دچار مشکل نشوید. وقتی دستتان را تکان می دهید و وارد هاب مخصوص کینکت می شوید، بلافاصله متوجه اشکال در اینترفیس و ناوبری آن خواهید شد. کینکت دو راه متفاوت را در اختیار شما قرار می دهد: ۱ – استفاده از دست های خود ۲- استفاده از فرمان های صوتی.

گزینه اول، کاملا شما را خسته می کند. شاید بتوان گفت:که این بزرگترین مشکلی است که در کینکت وجود دارد. فقط برای مواردی خوش کاربرد است که بخواهید حداکثر دو یا سه کلیک کنید و پس از آن وارد بازی شوید. اما همین مشکل، وقتی در گیم پلی بازی ها هم ظاهر می شود، تبدیل به یک فاجعه برای شما خواهد شد. به ویژه وقتی که گیم ها در تشخیص دستان شما دچار مشکل شده و نمایشگر، به هرجایی که دلش می خواهد می رود. متاسفانه در ژست دستی کینکت، کلیک در نظر گرفته نشده است. وقتی کرسر را روی دکمه ای نگه دارید، چند ثانیه صبر می کند و بعد انتخاب می شود. همین مساله هم باعث عملکرد کند است و هم گاهی چیزی را انتخاب می کند که اصلا قصد انتخابش را نداشتید و حسابی شما را به دردسر می اندازد.

راه دیگر شما این است که از فرمان های صوتی استفاده کنید. در این حالت، تا وقتی نام ایکس باکس را بر زبان جاری نکنید، کینکت با خونسردی تمام، شما را دیوار فرض می کند! اما به محض جاری شدن این صیغه روی زبانتان، دیگر به راحتی کارتان را راه می اندازد. مشکل این بخش هم، همین است که فرمان های صوتی را نمی توانید همه جا استفاده کنید و در استفاده از آن ها با محدودیت رو به رو هستید.


راه بهبود: دقیقا فلسفه ی نادرست رابط کاربری است که شما را آزار می دهد. نه مشکلات فنی. اما Ubi Soft تجارب خوبی را در تولید رابط های کاربری خوب و آسان، کسب کرده است. به عنوان مثال، بازی Your Shape: Fitness Evolved به خوبی نشان می دهد که یک اینترفیس خوب برای کینکت، باید چگونه باشد. به طور کلی ناوبری و رابط کاربری، از مواردی است که باید به طور جدی در آپدیت ها و بازی های بعدی، تغییر کند.

– طیف ورزشی بازی ها:
این ایراد را نمی توان به طور مستقیم از کینکت دانست، یا حتی ایراد دانست! چرا که کینکت واقعا شما را وادار به ورزش می کند و این یکی از محاسن اش است. اما مشکل موجود، این است که تمام افراد بازی های ورزشی را دوست ندارند. در عین حال می توان همان تحرک و نشاط را در قالب سایر سبک ها هم به وجود آورد. بودن شک، تصور بازی کردن عناوین بزرگ و مطرح؛ با گرافیک و داستان های جذاب آن هم با بدن خود، بسیار لذت بخش تر از چند بازی محدود ورزشی شبیه به هم است.
در این مورد هم دو سد بزرگ سر راه است. یکی این که واقعا نمی دانیم اکوسیستم نرم افزاری ای که مایکروسافت برای کینکت درست کرده، تا چه اندازه قدرتمند است و با عادات قدیمی توسعه دهندگان بازی سازگار می باشد؟ دوما: آیا توانایی سخت افزاری لازم برای این کار وجود دارد یا خیر؟ درباره مورد دوم، باید خوشبین بود. چرا که تا اکنون هم بازی های مبتنی بر کینکت، گرافیکی در حد سایر بازی ها را عرضه کرده اند و شاهد هیچ افتی نبوده ایم.
بدون شک، انتشار بازی های بزرگ از این نوع، می تواند کاملا مسیر را در این دستگاه عوض کند. مانند بازی Halo که توانست قدرت کنسول ایکس باکس را ثابت کند.
- کینکت کمی منزوی است
متاسفانه این تراژدی تلخی است که برای رفع آن باید منتظر کینکت بعدی باشید! در بیشتر بازی هایی که تا کنون عرضه شده اند؛ نیاز به بازی دو نفره از نان شب هم واجب تر است. در غیر این صورت بسیار خسته کننده می شود. مساله این جاست که وقتی هم می خواهید دونفره بازی کنید، کینکت آنقدر شما را عقب و جلو می کند که در نهایت به همان بازی تک نفره رضایت دهید. زاویه لنز سنسور، در کینکت باز است، اما باید باز تر می بود! یکی دیگر از اشکالات، دوربین کیفیت پایین VGA است که البته با وجود قیمت ۱۵۰ دلاری نمی توان از آن شکایت کرد. اما چون در ایران باید ۲۵۰ هزار تومان بابت آن بپردازید، حق دارید که خیلی بیشتر ناراحت باشید( همانطور که از ویندوز ۱۰۰۰ تومانی شکایت دارید! ) در هر صورت، این هم یکی از مشکلاتی است که شما را ناراحت می کند.
- تاخیر در تشخیص:
کینکت حرکات شما را حدود دو دهم ثانیه دیرتر تشخیص می دهد. شاید این رقم را اصلا به حساب نیاورید. اما گاهی واقعا اذیتتان می کند. در حرکات با سرعت آرام و متوسط، مشکلی احساس نخواهید کرد. اما وقتی همان بازی های محدود ورزشی هم نیاز به عکس العمل بسیار سریع شما دارند، این مشکل بیش از حد آزارتان خواهد داد و در نهایت به این نتیجه خواهید رسید که بهتر است بی خیال بازی کردن شوید.
- پایان سخن:
کنسول Xbox توانست با مزایایی که دارد، از جمله سادگی در کار، گرافیک بالا و … توجه زیادی را به خود جذب کند. کینکت هم پتانسیل بسیار زیادی برای رشد دارد. اما چون این گونه وسایل فقط به بازی های جدید و خوب متکی هستند، اگر نتوانند بازی های قوی و جذابی را به کاربران خود ارائه دهند؛ در حرکت رو به جلو با مشکل مواجه می شوند.
کینکت تا یک ماه پیش توانست به رقم فوق العاده فروش ۸ میلیون عدد برسد. باید امیدوار باشیم که عناوین جذاب تری برای آن به بازار بیاید. البته بسیاری از مشکلات هم از جمله رابط کاربری و… می تواند با آپدیت نرم افزاری برطرف گردد. تا آن موقع، بازی کردن با کینکت شما را محدود به طیف محدودی از بازی های ورزشی می کند و چشم امیدمان باید به عناوینی همچون Childs of Eden Forza motor sport و … باشد. در کل می توان کینکت را وسیله ای دانست، که ارزشش به آینده اش بستگی دارد؛ عمرش تمام نشده و آزمونش به پایان نرسیده است.
شما چه تجربه ای از بازی با کینکت داشته اید؟ چه اندازه انتظارات شما را براورده کرده است و چقدر از آن راضی هستید؟ نظرتان را بیان کنید.

منبع

چاپ این مطلب

  GTA هایی که فقط در ایران پیدا می شوند. !!!
ارسال کننده: joker - 08-15-2012, 04:10 PM - انجمن: طنز - پاسخ (33)

خوشبختانه این سالها با وجود سایتها و وبلاگهای متعدد و مجلاتی که منتشر میشن آگاهی و درک بازیبازها از اخبار مرتبط با گیم خیلی خیلی بالا رفته اما بعضی از شرکتهای عرضه کننده ی ایرانی از این موضوع خبر ندارن و مخاطب رو...مخاطب رو...کم هوش فرض کردن!


توی این تاپیک بازیهایی رو معرفی می کنم که توسط برخی شرکتهای محترم تحت عنوان جی تی ای عرضه شدن!!!!!








1: جی تی ای در مکزیک


Total Overdose


حقیقتا یکی از بهترین بازیهایی که که به دلیل گرافیکش مورد بی مهری قرار گرفت همین توتال اور دوز بود...این بازی ایده های فوقالعاده جالب و جدیدی داشت که واقعا همین نکته باعث میشه خیلی ها اون رو از بازیهای پرزرق و برق گرافیکی اما تکراری اون زمان بالاتر بدونن.


مخصوصا اون تواناییهایی مثل گلدن گان..تورناد...ال تورو .و...باعث میشدن که بازیباز هیچ وقت از بازی خسته نشه.


این بازی که به سبک جی تی ای بود در مکزیک دنبال میشد و همین کافی بود تا دوستانمون اون رو تحت عنوان جی تی ای در مکزیک وارد پاچه ی بازیبازهای عزیز کنند.








2:جی تی ای در تهران!!!!!!!!


GTA:Vice City..San Andreas...IV


همتون گاهی واستون پیش میاد که دلتون میخواد سرتون رو بکوبید به سقف...ولی نمیشه خب این بازی ابتدا با ادیت GTA Vice City وارد گود شد..


روزانه چندین نفر که اکثرن توی رنج دبستان بودن میومدن و میگفتن آقا جی تی ای در تهران رو دارید ...منم که تو دلم داشتم به حال خودم و ملت گریه میکردم بازی رو میدادم دست مشتری.


حالا اینکه چرا تهران؟؟؟چرا حداقل با توجه به موقعیت وایس سیتی نمیگین جی تی ای در کیش!!


این قضیه ی در تهران..در ایران و غیره همزمان با پیدایش ادیت این بازیها بوجود اومد و هر زمان که یک نسخه میومد و برو بچز ادیتور که خودم باشون آشنایی دارم و حتی چندین سال کار کردم با درست کردن ماشینهای ایرانی و تغییرات گرافیکی مث خیابون و...(حتی مثلا ساخت کامل بلوارکشاورز) یک بازی تحت عنوان جی تی ای در تهران ارائه می کردن.


خداییش کار خیلیهاشون واقعا تحسین برانگیزه به عنوان نمونه به این پیکان جوانان که واسه GTAIV ساخته شده توجه کنید:











3:جی تی ای در جنگل!!!!


Just Cause


وقتی کاور بازی رو دیدم که روش نوشته شده بود جی تی ای در جنگل!!(اونم نه به فارسی بلکه Grand Theft Auto Jungle) حقیقتا شاخ در آوردم و یاد نامگذاری بازیهای زمان بچگیمون افتادم...شورش در شهر..شورش در جنگل و...نکته ی جالب طراحی کاور بازی بود که دوستان هموطنمون کاملا به سبک کاورهای بازی جی تی ای طراحیش کرده بودن.





4: جی تی ای 4.5


Driv3r


تا دلتون بخواد ما جی تی ای هایی مث 4.5 5.5 5.7 5.7 و حتی 4.99 داریم که اکثرا ادیت بازیهای جی تی ای هستن و خیلی از فروشندگان واسه فروش میگفتن یه عالمه مرحله ی جدید هم دارن!!!!!!!اما مساله اینه که خود Driv3r یک بازی فوق العاده بزرگه. و کلا بازی Driver که خیلی قبلتر از جی تی ای این سبک اپن ورد رانندگی رو بوجود آورد و به قول معروف یه بازیه آبروداره!! که جماعت ما اومدن و روی کاور نسخه ی سوم اون زدن جی تی ای 4.5








5.جی تی ای در مدرسه!!!


Bully


این بازی شاهکار رو اکثرا مطمئنم تموم کردید اما شاید ندونید که این بازی در کشور عزیزمون با عنوان دیگه ای هم فروش میره!


بله...باور نمیکنید؟توی گوگل بنویسید جی تی ای در مدرسه ببینید چندتا سایت واسه فروش میاد!








6.جی تی ای "ویل من"!!!


Wheelman


توی این بازی اپن ورد که توسط استودیو ی نگون بخت میدوی "سازنده ی مورتال کمبت"ساخته شد شما در نقش وین دیزل بازی می کنید.


واقعا خلاقیت میخواد که اسم بازی رو بعد از جی تی ای بنویسی و تحویل مردم بدی!!مثلا جی تی ای کرایسیس...جی تی ای فیفا...دوستان هموطن هم چنین کاری کردند و عنوان بازی ویلمن رو بعد از جی تی ای آوردن که واقعا شایسته ی تقدیر هست کارشون.








احتمال اینکه بازیهای دیگه ای هم تحت این عنوان معروف توی فروشگاهها باشه هست اما من همینها به ذهنم رسید
اینم چن تا عکس از جی تی ای های ایرانی
http://www.pixha.net/uploads/images/irnashop/gta/1.jpg
http://www.pic1.iran-forum.ir/images/up8...759950.jpg
http://www.pic1.iran-forum.ir/images/up8...107926.jpg
http://www.pic1.iran-forum.ir/images/up8...691330.jpg

http://www.pic1.iran-forum.ir/images/up8...452507.jpg
http://www.pic1.iran-forum.ir/images/up8...452507.jpg

http://s1.picofile.com/file/7302603224/f...%D8%B2.png
http://s1.picofile.com/file/7302598709/f...%D8%AF.png
http://s3.picofile.com/file/7383045264/gallery172.jpg
http://s3.picofile.com/file/7383045371/gallery173.jpg

چاپ این مطلب