محمد بیطرف " قائم مقام این بنیاد در تشریح فعالیتهای این سامانه ، گفت: این نخستین سامانه اطلاع رسانی پیام کوتاه در حوزه بازیهای رایانه ای است که همزمان با رونمایی نظام ملی رده‌بندی سنی بازیهای رایانه ای افتتاح شده است.
وی هدف از راه اندازی این سامانه را برای رفع نگرانی‌های خانواده ها در زمینه اطلاع رسانی بازیهای موجود در بازار و همچنین دریافت اطلاعات دقیق و به روزعنوان کرد .
بیطرف توضیح داد: فاز نخست این طرح عبارتست از ارسال نام بازی توسط مخاطب و دریافت پاسخ از سیستم در زمینه مجاز یا غیر مجاز بودن بازی مورد نظر و درفاز دوم، این سامانه می‌تواند با دریافت نام بازی مورد نظر از سوی مخاطب، اطلاعات دقیقی از بازی مورد نظر کار بر شامل : نام دقیق بازی، رده بندی سنی بازی در نظام رده بندی ESRA، محتوای موجود در بازی و اطلاعات دیگری را توسط پیامک به مخاطب ارسال کند.

قائم مقام بنیاد ملی بازیهای رایانه ای حمایت از حقوق شرکت های مجاز تکثیر و توزیع بازیهای رایانه ای را از مزایای دیگر این سامانه دانست و افزود: در فاز سوم این سامانه، کسب اطلاع از اصلی بودن نسخه بازی پیش بینی شده است و خریدار می تواند با ارسال شماره سریال مندرج بر روی هولوگرام بسته بندی بازی به سامانه، پاسخ این سامانه را نسبت به اصلی بودن نسخه بازی دریافت کند

این اثر که با انتشار نسخه ی دوم خود توانست بازار را در دست گرفته و له کند این بار ببینیم با نسخه سوم آن چه میکند.این بازی توسط شرکتی که اسمش را بار ها و بار ها شنیده اید؛یوبی سافت در 4 سپتامبر 2012 مطابق با 14 شهریور 1391 بازهم برای سه کنسول محبوب PS3 , X360 و PC منتشر شود.


فار کرای ۲ که در سرزمین های استوایی و صحرایی آفریقا رخ می داد،با محسنات و نوآوری های فراوانی که داشت به یک موفقیت بزرگ دیگر برای یوبی سافت تبدیل شد.فار کرای ۳ برخلاف نسخه ی قبل،دوباره به جنگل های گرم و حاره ای برگشته و از صحرای نسخه ی دوم فاصله گرفته است.شایعه هایی مبنی بر رخ دادن حوادث بازی فارکرای ۳ در قطب جنوب وجود داشت.اما پاتریک ردینگ(Patrick Redding) یکی از داستان سرایان یوبی سافت،گفته که قطب جنوب به عنوان یکی از محیط های ممکن در بازی های بعدی سری فارکرای مطرح خواهد بود.اما فارکرای۳ در مجمع الجزایری در میان اقیانوس های هند و آرام رخ می دهد که از این نظر شباهت زیادی به اولین بازی فارکرای دارد. قهرمان بازی یک توریست ماجراجو به نام جیسن بردی(Jason Brody) می باشد که به همراه دو تن از دوستانش با یک قایق بزرگ اختصاصی در اقیانوس هند و آرام سفر می کند.طی یکی از همین سفرها قایقشان در مجمع الجزایری به گل می نشیند.جیسون و دوستانش هم به ناچار به ساحل جزیره قدم می گذارند تا از اهالی جزیره کمک بگیرند.آن ها به زودی متوجه جو عجیب جزیره و رفتار عجیب تر ساکنین آن جزیره می شوند.به دلایلی که هنوز چندان مشخص نیست،جیسون از دوستانش جدا می شود،در حالی که اهالی جزیره سعی دارند جیسون را دستگیر کنند و یا حتی به قتل برسانند.داستان بازی روایت تلاش های جیسون برای نجات خود و دوستانش از این جزیره ی دیوانگان می باشد.با این که روایت ها از پیشینه ی جیسون متناقض است،اما به نظر می آید که جیسون فقط یک جهانگرد ساده می باشد که هیچ گونه آشنایی یا تمرینی در تیراندازی و به طور کلی فنون نظامی نداشته است. این بازی یک بازی (Open World) و (Sandbox) است.به این معنی که در نقشه ی فوق العاده گسترده ی بازی این شما هستید که تصمیم می گیرید،کجا بروید و چه ماموریتی را در چه زمانی انجام دهید.نقشه ی فارکرای۲ بسیار بزرگ بود.در واقع وسعت نقشه ی آن بازی ۵۰ کیلومتر مربع بود.اما یوبی سافت قول داده است که نقشه ی بازی فارکرای ۳ از جهت وسعت و جزئیات یک ابرنقشه باشد.بدین معنا که وسعت آن به ده برابر وسعت نقشه ی بازی فارکرای۲ می رسد.اگر یوبی سافت بزرگنمایی نکرده باشد،و واقعا نقشه ی فارکرای۳ از چنین وسعتی برخوردار باشد، فارکرای۳ از همین الان رکورددار است.چون تا به حال نقشه ای با این وسعت در بازی های رایانه ای تجربه نشده است.در کنار این نقشه ی عظیم به نظر می آید که وسایل نقلیه از بازی حذف شده باشد.منابع خبری نه چندان موثقی خبر از حذف وسایل نقلیه همچون اتومبیل و قایق،از بازی داده اند.البته وسایل نقلیه در جزیره موجود است.فیلم ها و تریلرهای منتشر شده از این بازی نیز شامل قایق و اتومبیل و هلیکوپتر بوده است اما هدایت هیچ یک از اینها در دست بازیکن نبوده است.اگر وسایل نقلیه به واقع از بازی فارکرای۳ حذف شده باشد،به نظر می آید که یکی از دغدغه های اصلی یوبی سافت سفر به گوشه و کنار این نقشه ی وسیع بدون اتومبیل است.


این بازی هم مثل نسخه ی قبل گرفیکی خیره کننده دارد.موتور گرافیکی بازی همان دنیا یا dunia است.طبق اطلاعات منتشر شده بیشتر مبارزات سخت و نفس گیر در آب ها صورت می گیرد و بافت های محیط ها عالیست به همین دلیل سازندگان می خواهند بیشترین استفاده را ازمحیط را ببرید که در این صورت بازی بسیار زیباتر ار قبل خواهد شد .

http://ts3.mm.bing.net/th?id=I4983335166411758&pid=1.5

همان طور که در عکس بالا مشاهده می کنید این آقای مرموز و غیر قابل اعتماد دکتر Alec Earnhardt هستند ایشان که برای ما از گیاهانی که جمع آوری میکنیم دارو می سازد و در تریلر به طور کامل رفتار اورا مشاهده می کنید.طبق شنیده هایمان او از دانشکاه آکسفورد مدرک تحصیلی خود را گرفته و به سفر در آب ها رفته است.او در جزیره ی گراچیک مواد گیاهی و شیمیایی جدیدی کشف کرده است که آن ها را به صورت مواد مخدر در آزمایشگاهی که خود در آن جزیره تاسیس کرده را می فروشد.



در نمایش های کوتاهی که از بازی تا به حال پخش شده است،اسلحه های متنوعی به نمایش گذاشته شده است.سیستم کاورگیری نسبت به نسخه ی پیش تکامل یافته است و جیسون می تواند از پشت پناهگاه ها با بالا بردن دستان و اسلحه اش تیراندازی کند.همچنین نبردهای تن به تن و بدون اسلحه فنی تر از نسخه ی قبل شده است و جیسون می تواند چندین فن رزمی را به اجرا بگذارد.ظاهرا رگه های کم رنگی از نقش آفرینی به بازی افزوده شده است.جیسون در طی مبارزاتش تجربه کسب می کند و بوسیله ی این تجارب می تواند قابلیت ها و فنون جدیدی را بیاموزد.همچون نسخه ی پیشین بازیکن می تواند قبل از حمله ی مستقیم به اردوگاه های دشمن،زمین و محیط اطراف را به دقت بررسی کند و در نهایت این بازیکن است که تصمیم می گیرد به طور مخفیانه به اردوگاه نفوذ کند و یا مستقیما وارد جنگ شود و همه ی ساکنین اردوگاه را قتل عام کند.یکی دیگر از قابلیت های جذاب اضافه شده به بازی،طناب بازی است.جیسون می تواند دستش را به طناب بگیرد و روی آن بلغزد و بدین ترتیب از پرتگاه ها،رودخانه ها و یا حتی از بالای اردوگاه های دشمن عبور کند و در عین حال به مبارزه و تیر اندازی ادامه دهد.

http://www.game-iran.com/pc-game/pc-game...ی-شود.html


به طور کلی از اطلاعات منتشر شده تا به حال این طور به نظر می آید که چهار ماه دیگر،یک بازی بزرگ در بازار جهانی منتشر خواهد شد.

منبع اين متن ، گيم ايران: http://www.game-iran.com/pc-game/pc-game...ی-شود.html
Copyright © Game-Iran.com

قبل از هر اقدامی باید فکر کرد و اینگونه نیست که برای رسیدن به هدف فقط به تیراندازی اتکا کنید،در اواخر دهه 90 میلادی سبک پا به عرصه گذاشت و تا آن زمان ناشناخته به حساب می آمد Tactical Shooter سبکی است که شما را ملزم به برنامه ریزی در جبهه نبرد می کند و برخلاف بازی های شوتر هدفش پرورش و آزمایش استعداد استراژیکی ذات شماست. از اولین بازی هایی که از این سبک بودند می توان SWAT2 را نام برد که سر آغاز بوجود آمدن این گونه از شوترها شدند. بعدها بازی های زیادی از این سبک منتشر شدند و باعث پیشرفت و نوآوری زیادی شدند ولی اثر RSE چیز دیگری بود، RSE را شخص Tom Clancy پایه گذاری کرده بود که در ساختن بازی های جنگی استاد بود و از رمان های خود آقای Clancy نشات میگرفتند و دارای استایل خاص خود بودند و همین امر باعث میشد از دیگر آثار جنگی متمایز باشند Rainbow six از این امتیازات خاص بهره می برد و در رنج سال های 1999-2000 موفقیت های زیادی به دست آورد و توجه مسئولان یوبی سافت را جذب کرد و به آنجا نقل مکان کرد، در سال بعد یوبی نسخه بعدی این سری را منتشر کرد که نامزد بهترین بازی سال شد، بعد از این موفقیت هر سال شاهد روانه نسخه جدیدی از این سری بودیم. حال قرار است نسخه جدید دیگری از این بازی منتشر شود، به مرور آن می پردازیم!

نام نسخه جدید Future Soldier است که با از همان داستان تکراری و نه چندان جالب پیروی می کند، اینبار زمام روسیه به دست افرادی نژادپرست و فاشیستی افتاده است که برای بدست آوردن منابع زیر زمینی و یافتن موقعیت استراژی دست به تجاوز کشورهای همسایه زده اند اولویت آنها سرزمین هایی است که از هر لحاظی اشغال آنها منافع زیادی را در پی داشته باشد. ایالات متحده طبق معمول فرشته نجات جهان می شود و در پی اجرای عدالت 4 نفر از بهترین های ارتش را مامور انجام ماموریت های پراکنده در سراسر دنیا می کند، این گروه که Ghost نام گرفته اند ابتدا به حیات خلوت دنیا سر میزنند جایی که مرکز پول است اما مردمانشان کمتر معنی پول داشتن را فهمیده اند، افریقا قاره سیاه از هر نظر! نیجریه قلب آن درگیر قاچاق اسلحه و پخش آن به نقاط پرتنش دنیاست گروه ghosd سرنخ این قاچاق ها را دنبال میکند و به مرکز آسیا و سیبری می رسند آنگاه متوجه می شوند که در پشت پرده روسیه قرار دارد که بار دیگر دارد به جمهوری کومنیستی تبدیل می شود اما نه به رهبری فردی دانا و آگاه همانند ولادیمیر لنین بلکه توسط فردی بسیار شبیه به استالین!



در شروع بازی شما می توانید کلاس کاری خود را انتخاب کنید این کلاس ها شامل 4 کارکتر می شود عبارتند از: تکنسین، تک تیر انداز، حفاظت اطلاعات و چریک با انتخاب هریک می توانید 3 نفر باقی مانده را رهبری کنید و در رسیدن به اهداف تلاش کنید، بازی با حفظ اصالت قبلی مبنی بر حرکات مخفیانه و نبردهای دور دست به نوآوری زده و نبردهای سنیگین و نزدیک را در بازی قرار داده است، اهداف هم همان اهداف همیشگی هستن ابتدا جمع آوری اطلاعات از منطقه مورد نظر، که بخش مخفاینه را تشکیل می دهد سپس نبرد دور و از پای دراوردن دیدبانان و نگهبانان، آزاد سازی گروگانان و نوبت به نبردهای نزدیک می رسد و گریختن از منطقه، صحبت از نبردهای سنگین و نزدیک کردیم شاید خیلی از شماها این فکر را بکنید که بازی سبک سیاق خود را که مخفی کاری است از دست می دهد ولی خیر به هیچ وجه اینطور نیست بلکه نبردهای سنگین که جان سالم به در بردن از آنها بسیار سخت است باعث می شود گیمر بیشتر به فکر مخفی کاری باشد تا نبرد مستقیم. قاعدتا در این حالت باید به فکر کارهای منظم و تاکتیکی بود زیرا شما علاوه بر خودتان مسئولیت 3 نفر دیگر را هم به عهده دارید و هر حرکت اشتباه باعث نابودیتان خواهد شد البته سازندگان برای راحتی حال مخاطب و روان کردن گیم پلی سیستم هایی را در نظر گرفته اند که به شرح آنها می پردازیم، سیستمی که در طول بازی پر استفاده ترین و مهمترین خواهد بود جا به جایی سریع در بین خطوط و کاور گیری می باشد، سیستم دیگر که بسیار هیجان انگیز کار شده است تایین کردن اهداف و سپس نابودی آنهاست در اینجا شما دشمنان را انتخاب می کنید و یعد از اتمام نشانه گذاری شما موظف به نابودی آنها هستید و یارانتان هیچ گونه مداخله ای نخواهند کرد و قابلیتی که اگر با قابلیت قبلی مخلوط شوند امتیاز سنگینی به حساب می آید، اسکن تمام محیط و نشان دادن محل قرار گیری دشمنان بدین صورت شما می توانید با الحاق کردن این قابلیت با قابلیت شماره یک (جابه جایی سریع) حرکات حساب شده و تاکتیکی انجام دهید. در کل بازی بر دو اصل نبرد نزدیک و نبرد مخفیانه بنا شده است که در هر دو حالت جابه جایی و کاور گیری اصل را تشکیل می دهند!



سرعت بازی بسیار بالا رفته است و شما مجبور هستید خیلی سریع تصمیم گرفته و دست به جابه جایی بزنید البته در این جابه جایی ها باید مواردی را هم در نظر بگیرید. ارتباط و تماس بین اعضای گروه یکی از مهمترین مواردی است که باید در نظر بگیرید، تماس با افراد گروه تان باعث هماهنگی شده و از بی نظمی جلوگیری می کند بعد از امکان تماس نوبت به اطلاعات موجود از دشمن می رسد که در اصل جاده پیروزی شماست، تمامی ژنرال های بزرگ ارتش های دنیا بر یک نکته متفق قول هستند و آن هم آگاهی از تجهیزات،ادوات، جایگاه و سبک نوع حمله است که می توان طبق این اطلاعات دشمن را از پای درآورد حال سوال می شود که چگونه می توان این اطلاعات را بدست آورد در قدیم توسط هواپیماهای سبک و یک دوربین ساده می شد این اطلاعات را بدست آورد ولی هم اکنون به یاری هواپیماهای بدون سرنشین که قابلیت کنترل از راه دور را دارند می شود با دوربین های پیشرفته به صورت زنده نبرد را از بالا ارزیابی کنید. البته این هواپیماها بعضی از اطلاعات را نمی تواند به طور دقیق در اختیارتان قرار دهد برای همین شما باید از افراد نفوذی و شب رو استفاده کنید و به از پایگاه دشمن اطلاعات و مدارک مورد نیاز را بدست آورید ولی این کار به این آسانی نیست و نیازمند استتار است که به لطف لباس ها فوق پیشرفته این مشکل نیز حل خواهد شد، این لباس ها به سنسورهایی مجهز هستند که تصویر پیرامون شما را ظبط و توسط LED های تخت و قابل انعطافی که سراسر لباس را پوشانده است پخش می شود و باعث می شود توسط نگهبانان شناسایی نشوید البته یک مشکلی که وجود دارد این است که با این لباس ها سریع حرکت کرد. در آخر می توان به نارنجک سنسور دار اشاره کرد که در نبردهای نزدیک بسیار کار آمد است به طوری که با پرتاب این نارنجک در یک مکان مناسب می توانید موقعیت دشمنان را بدست آورید. در فراهم کردن تمام این امکانات و قابلیت ها از ارتش ایالات متحده مشورت گرفته شده است و حتی بعضی از قسمت ها تحت نظارت مستقیم فرماندهان و طراحان جنگی بود است تا با دقت هر چه تمام تر ساخته و پرداخته شود. همانطور که دریافتید گیم پلی بازی بر روی کار گروهی و مخفی کاری استوار است که با ملحق شدن اکشن و سرعت باید بازی جذابی رو به رو باشیم.



قسمتی که بی شک تمامی مخاطبین را به تحسین وا خواهد داشت بخش Co-Op چهار نفره ای است که در آن هر یک از بازیکنان می توانند کنترل یک از 4 کارکتر را بدست گرفته و از 2 طریق SL (system link) و اینترنت به بازی بپردازند. البته در اینجا نیز کار گروهی،اطلاعات از دشمن و ارتباطات نقش بسیار مهمی را ایفا می کنند. در این بخش علاوه بر هماهنگی و انجام کارهای تاکتیکی از بخش مهم شوتر بسیار لذت ببرید زیرا اسلحه های مدرن و خاصی در اختیار دارید که تجربه هر کدام به روند بازی تازگی می بخشد، برای مثال اسلحه ای در بازی موجود است که قدرت بیهوش کنندگی دارد و با استفاده ازآن می توانید نیروهای اطلاعاتی دشمن را بیهوش و سپس با سرقت اطلاعات GPS و تجهیزات الکترونیکی آنها به اطلاعات محرمانه دشمن پی ببرید. E3 سال پیش خیلی از سوالات طرفداران این سری را پاسخ داد و اطلاعات مفیدی در اختیار آنها قرار داد، یکی از جذاب ترین اطلاعاتی که منتشر شد بخش Gunsmith بود که در آن گیمر می توانست با استفاده از کینکت دست به تغییرات گسترده در بیش از 50 اسلحه ای است که هر کدام در حدود 10 قطعه برای ارتقا هستند با این حساب می توانیم نتیجه بگیرم که دستمان برای ساختن یک ابر سلاح باز است. البته در نمایشگاه شاهد ضعف هایی در این بخش بودیم همانند ضعف در تیر اندازی یا کندی عملکرد که اگر بهبود نیافته باشند می تواند به طور کلی بازی را زیر سوال ببرد ولی می توان از نظر انجام فرایند خیال خود را آسوده کنیم زیرا با جویستیک نیز می شود این کارها را انجام داد.

در آخر می توان گفت با بازی رو به رو هستیم که بنا و اصول یک جنگ به تمام عیار را داراست. محیط ها در حال تغییر هستند و نیمی از دنیا به نمایش گذارده می شود، از بیابان های گرم و خشک آفریق گرفته تا جلگه های پاکستان و استپ ها یخ زده سیبری همگی اینها در طول بازی شاهد نبردهایی هستند که در بعضی مواقع به صورت مخفیانه و خیلی آرام صورت می گیرند و یا نبردهای نزدیک و سنگینی که تامامی این محیط ها را تحت تاثیر و تخریب قرار می دهد. بازی بیشتر از هر چیز به به دست آوردن اطلاعات پرداخته است و همین اصل باعث شده تا سر لوحه هر عملی در بازی کار گروهی باشد. بازی هم می تواند آسان باشد و هم می تواند سخت باشد، آسان برای کسی که حساب شده دست به اقدامی می زند و سخت برای کسی که به بازی های شوتر سوم شخص عادت کرده و پیشروی بی برنامه را در در صدر کارها قرار داده است. امید می رود که یوبی سافت بتواند طرفدارن این سبک بازی را راضی نگه دارد برای پی بردن به محقق شدن این امر باید تا ماه May صبر کنیم.

در E3 سال 2008 ، Ubisoft برای اولین بار I Am Alive را معرفی کرد . ما خیلی هیجان زده شده بودیم که این بازی یک بازی به سبک Survival Horror خواهد بود که در شیکاگو جریان دارد و یک سفید پوست سعی در زنده ماندن بعد از یک زلزله که بخش اعظمی از شهر را نابود کرده است دارد . چندی بعد اوضاع بازی روبه تاریکی رفت و شایعه هایی از کنسل شدن پروسه ساخت بازی به گوش میرسید . چند ماه پیش ، سرانجام فهمیدیم که بازی هنوز در دست ساخت است و این زمستان به عنوان یک بازی دانلودی بر روی شبکه های Xbox Live Arcade و PlayStation Network منتشر خواهد شد . تا فرصت باقی مانده به انتشار بازی ، زمان خوبی است تا اطلاعات اشتباهی را که در مورد بازی داشتیم تصحیح کنیم !!!



اول از همه ، نام شما در بازی Adam Collins نخواهد بود . شما به عنوان یک شخصیت بی نامی به ایفای نقش خواهید پرداخت که یک سال گذشته از عمر خود را صرف رسیدن به خانه کرده اید . شما بازی را در حومه مرکز شهر آغاز میکنید و هدفتان پیدا کردن همسر و بچه تان است . شما دیگر هیچ حسی به داستان قبلی که Adam یکسال از خانه دور بوده است و سعی در بازگشت به خانه دارد نخواهید داشت . تنها دارایی های شما یک دوربین فیلم برداری ، یک کیف ، یک چراغ قوه و چند باتری است . شما در ابتدای بازی اصلا نمیدانید که خانواده تان زنده هستند یا اگر هم زنده باشند آیا هنوز هم در آن مکانی هستند که میدانید یا نه . اما شما با امید کامل سعی در پیدا کردن و رسیدن به آنها دارید .

هنوز هم بازی سبک Survival Game خود را حفظ کرده است اما نه همانند دیگر بازیها در این سبک . شما با مردم جهش یافته و هیولا مبارزه نخواهید کرد ; در اکثر موارد ، تنها با گروهی از مردم عادی مواجه خواهید شد که سعی در زنده ماندن دارند . بعضی از آنها نیت خوب دارند ; بعضی دیگر نه . شما قادر خواهید بود به آنها کمک کنید یا با آنها بجنگید یا ازشان اجتناب کنید . تصمیم گیری های شما در طول بازی به چگونگی پیشرفت داستان بازی تاثیر میگذارد . مواد غذایی و مهمات در بازی محدود هستند ، بنابراین شما انتخاب خواهید کرد که آیا مواد غذایی شما برای کمک به دوستانی که نیاز دارند مصرف شود یا برای خودتان نگهداری شود




داستان بازی در واقع بر روی تصمیم گیریهای شما جریان نخواهد داشت . اما بر امتیاز و توانایی شما برای Retry کردن یک سناریو تاثیر دارد . بخش سیو بازی توسط Checkpoints ها صورت میگیرد اما اگر شما در طول یک مبارزه بمیرید ، شما میتوانید از یک Retry استفاده کنید که اجازه میدهد تا از یک منطقه خاص به ادامه بازی بپردازید بدون اینکه تمام راه را برگردید و آن بخش را از اول بازی کنید . در عین حال ، اگر شما دوست نداشته باشید که یک مسیر را برای رسیدن به یک منطقه بپیمایید و بعد داستانش را از دوباره شروع کنید به شما اجازه داده خواهد شد که بازی را بعدا به صورت های گوناگونی دنبال کنید.

I Am Alive هنوز هم یک بازی Action Platformer است . شروع بازی در حومه مرکز شهر اتفاق می افتد ، و تنها راه ادامه بازی عبور از یک پل است ، مشکل پل نیست ، مشکل خراب شدن و مسدود شدن پل است که عبور از آن آسان نیست . اینجا همان جایی است که I Am Alive تبدیل به یک بازی پلتفرمر میشود . مناطقی همانند پل یاد شده ، ساختمان های تخریب شده نیاز به انجام این کار دارید ; برای انجام این کار شما احتیاج دارید از لبه ها و مکان های مشخص بالا بروید ، سر بخرید ، جست و خیز کنید تا به مقصد مورد نظر برسید . این مسائل درست چیزی شبیه بازی هایی همچون Uncharted و Assassin's Creed درست شده است.



بالا رفتن ها و همه اعمال دیگر دائمی نخواهد بود . شما قادر نخواهید بود پشت سر هم از این منطقه به منطقه بعدی جست و خیز کنید . شما انرژی دارید و مدیریت استقامت جنبه بسیار مهمی در بازی دارد . هر عملی که انجام میدهید -- از یک سر خوردن کوچک گرفته تا پرش از روی یک لبه به لبه دیگر -- نتیجه اش کاهش انرژِی شماست . حتی اگر از یک لبه آویزان بمانید و حرکتی نکنید انرژِی شما مصرف خواهد شد . بنابراین تصمیم گیری به موقع و به جا از مهمترین کارهای شما در بازی است . اگر شما آخرین بطری آب خود را به آن شخص نداده باشید میتوانید آنرا همین الان خورده و انرژی خود را بازگردانید . اما اگر آنرا بخشیده باشید بهتر است هرچه سریعتر و بدون هدر دادن زمان خود را به یک مکان امن برسانید . زمانیکه شما استقامت خود را از دست میدهید ، شما کنترل خود را از دست میدهید و شروع به مبارزه و نوعی کشمکش درونی میکنید . شما ممکن است آن مقدار کوچک از آدرنالین را داشته باشید که سالم بمانید اما نتیجه این کار از دست دادن تکه ای از نوار استقامتتان است که تا سلامتی خود را به دست نیاورید بازگردانده نخواهد شد

در طول سفر خود ، تعامل با دیگران ممکن است منجر به درگیری بین شما شود . در برخی مناطق ، شما میتوانید از رویارویی با دیگران اجتناب کنید اما در برخی موقعیت ها ، شما مجبور به رویارویی با دیگران هستید . به جز یک Pistol و چند گلوله انتظار نداشته باشید سرتاسر بازی از اسلحه و مهمات پر شده باشد شاید یک چاقوی قصابی یا یک تیروکمان نیز پیدا کنید . به این دلیل ، مهم است که زمان مناسب برای حمله را بدانید . این بخشی از مکانیسم درگیری بازی است . اگر شما میخواهید در ابتدا افراد اصلی یک گروه را بکشید ، پس از آن شانس این را دارید که باقی اعضای گروه سریع تسلیم شوند ، تلاش برای کشتن کسی با چاقو وقتیکه او جلیقه ای از جنس کِولار به تن دارد تنها نتیجه اش این است که فرد برمیگردد و با شلیکی شما را میکشد . در همان زمان ، شما میتوانید دیگران را با یک تفنگ خالی تهدید کنید و امیدوار باشید که بلوف شما به اندازه کافی باشد تا اجازه عبور را از آنها بگیرید




I Am Alive ممکن است خیلی متفاوت تر از بازیها ، فیلم ها و کتاب ها باشد . موقعیت های اکشن و پلتفرمر بازی ممکن است یادآور دیگر بازیهای معرف Ubisoft همانند Prince of Persia: The Forgotten Sands و Tom Clancy's Splinter Cell: Conviction باشد . به این دلیل که این بازی از همان موتور گرافیکی Conviction استفاده کرده است . از لحاظ بصری ، فیلم هایی همانند The Book Of Eli و The Road به سرعت در ذهن می آیند زیرا بازی از جو خاکستری و اتمسفر تاریک و محیط های پر گرد و غبار استفاده کرده است

در آخر میتوان گفت ، I Am Alive توانایی تبدیل شدن به یک بازی خاطره انگیز را دارد اگر Ubi ایده های خود و Darkwork را به خوبی در بازی بگنجاند.
sims47.ir

لارا کرافت باز خواهد گشت. اما این بار یک لارا کرافت جدید. البته Tomb Raider همیشه به تغییر عادت داشته است. از عوض کردن موهای بافته‌ی لارا با دم‌اسبی تا تجربه‌ی یک فضای قرون وسطایی در Angel of Darkness. اما با دیدن بازی جدید دیگر نمی توان هیچ کدام از آن‌ها را تغییر نامید. بازی بعدی یک بازسازی کامل خواهد بود با یک لارای کاملا متفاوت؛ نه یک بازی که در آن فقط از صخره‌ها بالا بروید و خشاب‌های سلاحتان را روی حیوانات درنده خالی کنید. ما این‌جا هستیم تا ۱۰ مورد از مهمترین تغییرات و همچنین ویژگی‌های بازی آینده را بشماریم! بازی‌ای که به سادگی Tomb Raider خوانده خواهد شد.


1. بازسازی مجدد داستان – کل داستان، طراحی و فضاسازی دوباره از پایه پرداخته می شوند. سازندگان تصمیم گرفته اند که از ابتدا روی لارا کرافت کار کنند. لارا با آن زن فوق بشری که می توانست حرکات عجیب آکروباتیک انجام دهد فرق دارد. او احساس دارد، درد می کشد و خونریزی می کند. در یک کلام، او یک انسان است!

او ناخوسته در جزیره‌ای دورافتاده گرفتار شده است. داستان حول زنده ماندن او در این جزیره‌ی عجیب است. لارا، دختر ۲۱ ساله‌ای که به تازگی از دانشگاه فارغ التحصیل شده است، با گروهی از جویندگان گنج عازم سفری دریایی می شود. کشتی آن‌ها نزدیک جزیره‌ای عجیب اطراف سواحل ژاپن گرفتار طوفان می شود. لارا خود را در جزیره گرفتار می یابد. شما و لارا باید به عنوان بازماندگان برای بقاء در جزیره تلاش کنید.

2. تنها نخواهید ماند – خیلی راجع به نجات‌یافته‌های دیگر نمی دانیم. اما حداقل یکی از آن‌ها، ناخدا کنراد رث (Conrad Roth) را می‌شناسیم. رث یک شکارچی گنج است که به شکار اشیاء باارزش کشتی‌های غرق شده می‌رود. لارا، او و گروهش را در آخرین سفرشان برای یافتن ناوگان گمشده‌ی کوبلای خان، همراهی می کند. رث شخصیتی محوری در داستان Tomb Raider است؛ کسی که اعتماد به نفس از دست رفته‌ی لارا را زنده می کند و از او یک کرافت واقعی می‌سازد. در واقع او نقش مربی لارا را ایفا می کند و به او کمک می کند تا خود را پیدا کند.

در کل، شخصیت لارا در ارتباط با دیگران شکل می‌گیرد. برعکس چیزی که در Tomb Raider های قبلی دیده‌ایم، فعل و انفعالات لارا با شخصیت‌های دیگر و دنیای اطراف تأثیر چشمگیری بر روی او خواهد داشت. او همیشه کنترل اوضاع را به دست نخواهد داشت. در طول داستان، لارا مسیری را از یک عضو بی‌اهمیت گروه تا یک ماجراجوی واقعی در انتها طی خواهد کرد.



3. تغییر چهره – لارا، برعکس قبل، از روی مدل زنده ای ساخته نشده است؛ در عوض استفاده‌ی شدید از موشن کپچر تا ضبط حرکات دوربین هم پیش رفته است. صدای او هم تغییر خواهد کرد. کیلی هاوز که در چهار عنوان پیش صداپیشگی لارا را بر عهده داشت، در Tomb Raider جدید حاضر نخواهد بود. سازندگان مشخص نکرده‌اند که چه کسی این وظیفه را به عهده می‌گیرد، اما مطمئناً یک شخص کاملاً جدید این کار را انجام خواهد داد.

4. ماموریت‌های غیرخطی – پیشروی بازی غیرخطیست. به این معنی که برای انجام یک کار مجبور نیستید از یک مسیر خاص بروید. مثلاً، در یک صحنه می بینیم که گرگ‌ها به کنراد حمله کرده‌اند. کنراد به خاطر زخمی که برداشته بیهوش می‌شود. در این حال لارا مجبور است به دنبال گرگ‌ها برود تا اقلامی را که برداشته‌اند بازپس گیرد. می تواند رد پای تازه‌ی گرگ‌ها را دنبال کند تا به غار آن‌ها برسد. در عوض از یک ساختمان خرابه بالا می‌رود. هنگام برگشتن پیش رث هم مسیر قبل را طی نمی‌کند؛ مستقیم از آبشار پایین می‌پرد. با وجود این سطح از آزادی، بازی کاملاً جهان‌باز نیست و مطمئناً صحنه‌های نوشته شده‌ی بسیاری برای پیشبرد داستان وجود دارند.



5. حداکثر واقع‌گرایی – این واقع‌گرایانه‌ترین Tomb Raider است. احتمالاً برای کسانی که انتظار بازی‌ای مانند قبل را دارند خیلی خشن و کثیف جلوه می کند. لارا هنگام نجات در یک غار، در صحنه ای، خود را زخمی می کند. صحنه ای که با خشونت صریح خود حس همدردی هر بازیکنی را برمی‌انگیزد. می توانید حسِ درد و ترس را در چشمانش ببینید. در هنگام فرار از غار صدای حرف زدنش با خود بسیار طبیعی و تضرع آمیز است.

Tomb Raider جدید بازی‌ای نیست که در آن منتظر اتفاقات غیرواقعی باشید. مثلاً لارا وقتی از میان یک آبشار رد می‌شود، مشعلش خاموش می شود و مجبور است دنبال مشعل دیگری باشد. البته این در مقابل معماهای ۱۰۰% فیزیکی آخر مرحله هنگام خروج از غار هیچ است. از مهم ترین عوامل پیش‌بری بازی هم می توان به فیزیک واقع‌گرایانه‌ی آن اشاره کرد.

6. غرایز طبیعی – در صحنه‌ی خروج از غار می‌بینیم که لارا برای بیرون رفتن مجبور است راهی را باز کند. غریزه‌اش به او کمک می‌کند که خیلی راحت بفهمد چه طور باید این کار را انجام دهد.

بله، لارا «غریزه» دارد! یک دکمه‌ی خاص را فشار دهید تا غریزه فعال شود و عناصر مهم و مفید محیط به رنگ دیگری در آیند. وقتی غریزه فعال باشد، پس‌زمینه و عناصر بی‌ربط به رنگ خاکستری و نشانه‌ها و اشیاء جذاب به رنگ زرد درمی‌آیند. حالا می‌توانید چیزهایی را هم که به طور عادی به چشم نمی‌آیند ببینید. مثلاً با فعال کردن آن می‌توانید رد پای گرگ‌ها را ببینید و تا محل بسته‌ی دارویی دنبال کنید.



7. کمی نقش‌آفرینی – در طول بازی کمپ‌هایی را پیدا خواهید کرد که مانند گذرگاه‌هایی برای شما خواهند بود. در این اردوگاه‌ها می توانید ابزار جدیدی بسازید، لباس جدید تهیه کنید و امکانات نویی خریداری کنید که سبک بازی را به نقش‌آفرینی نزدیک می‌کند. همچنین می توانید به مراحل طی شده دسترسی داشته باشید. مهمترین حسن آن این است که می توانید با جابه‌جایی سریع بین اردوگاه‌های کشف شده، از راهپیمایی‌های طولانی و خسته کننده خودداری کنید.
مجسمه‌های بودا هم در بازی هستند، اما هنوز کاربردی برایشان ذکر نشده است. با این حال احتمال دارد به عنوان نقاط ذخیره استفاده شوند.

8. آن‌چه برای زنده ماندن نیاز دارید – لارا شخصیتیست که در یک دنیای کاملاً متفاوت و ناآشنا قرار می گیرد؛ او در وضعیتی گرفتار می شود که مجبور است برای زنده ماندن بجنگد. او برای بقا به آب، غذا و جان‌پناه احتیاج خواهد داشت. این هم بخشی از انسانی کردن شخصیت لارا و واقعی‌تر کردن Tomb Raider است. برای زنده ماندن، باید آب و غذا جمع کنید و همراه خود داشته باشید.

ز طرفی جزئیات سیستم زخمی شدن و پانسمان هم در حال حاضر کامل نشده اند و اطلاعات زیادی از آن‌ها در دسترس نیست. اما می‌دانیم که آسیب‌ها از توانایی‌های لارا کم می کنند و لارا در صورت آسیب دیدن درد را بروز می‌دهد.



9. ترس و بی‌خبری – قرار است در این بازی دائماً احساس ناامنی و اضطراب کنید. در این بازی لارا دیگر آن قهرمان بی‌احساس و حرفه‌ای نیست؛ دختر جوان ضعیفیست در جزیره‌ای دور افتاده؛ بی‌دفاع و وحشت‌زده؛ او نباید این‌جا می بود. بنابراین باید ناامنی را تجربه کنید. برای انتقال بیشتر آن، وقتی لارا در محل‌های تنگ است، دوربین دقیقا پشت شانه‌ی اوست. این باعث می شود احساس بی‌خبری بیشتری داشته باشید.

اما اشتباه نکنیم؛ این به این معنی نیست که قرار است با یک بازی سبک ترسناک مواجه شویم. سازندگان آن تلاش کرده‌اند که بازی این گونه نباشد. آن‌ها به لارا بیشتر به چشم یک ماجراجو و شکارچی گنج نگاه می کنند. بنابراین بازی قرار است بیشتر ابقای ماجرایی باشد. ترس و اضطراب در واقع فقط عاملیست برای فضاسازی موثرتر جزیره و همدردی بیشتر بازیکن با شخصیت اصلی. مثلاً وقتی گرگی به لارا حمله می کند، لارا شوکه می شود. ولی وقتی چاقوی خود را در می‌آورد و با ضربات پی‌در‌پی گرگ را از پا در‌می‌آورد، احساس گناه و با جمله‌ی «متاسفم، چاره‌ی دیگه‌ای نداشتم!» خود را سرزنش می‌کند.

10. داستان رمزآلود – طبق گفته‌ی سازندگان Tomb Raider، داستان عنصری کلیدی در بازی است. کارل استوارت، مدیر برند جهانی کریستال گفته است که بین نویسندگان داخل و خارج استودیو همکاری نزدیکی برقرار بوده است، «داستان بخش خیلی خیلی مهمی از بازی است. چون ما خیلی قصد نداریم قهرمان‌سازی کنیم، قصد روایت داستان را داریم.» داستان بازی خیلی در مورد این نیست که بروید و جایزه جمع کنید؛ در مورد این است که چگونه از این وضعیت جان سالم به در برید. اما همین وضعیت از درون‌مایه‌های معمایی و داستانی برخوردار است. مانند سریال گمشدگان (Lost) رمز و رازی در جزیره هست. این که این جزیره چه جور جاییست؟ جریان ساکنان عجیب و غریبش چیست؟ چرا فرار از آن غیرممکن می شود؟ این شما هستید که باید این‌ها را کشف کنید.



کریستال داینامیک ساخت بازی جدیدی را تجربه می کند تا قهرمان زن خوش‌اندام سابق خود را دوباره به صدر جدول ببرد و با توجه به این که می خواهد بازی‌ای بسازد که جذاب و در عین حال واقعی باشد، مطمئناً در حال انجام کار بزرگیست.‌
sims47.ir

آدمی همواره در حال پیشرفت بوده و برای ترقی و کسب قدرت، به هر کاری روی می آورد. نمونه ای از این خوی حیوانیِ انسان در یک بازی ویدیویی، در پیش روی ما است. Harlan Wade که متوجه قدرت های فرا انسانی دختر خویش می شود، سعی می کند تا او را به صورت مصنوعی باردار کند و کلنی از میلیون ها سرباز فرا انسانی تشکیل دهد، آن هم به قیمت تباهی زندگی دختر خود...


سازنده: Day 1 Studios

ناشر: Warner Bros

پلتفورم ها: XBOX360, Playstation3, Pc

تاریخ انتشار: ماه می، سال 2011

سال 2005 زمان انتشار هولناک ترین بازی اول شخص کامپیوتری، یعنی F.E.A.R بود. این بازی علاوه بر ترسناک بودن، دارای داستانی بسیار عمیق و معنی دار، گرافیک بالا، تخریب پذیری فوق العاده و تاثیر گذاری بسیار بود، تا جایی که در همان سال از نظر بسیاری از سایت های خارجی به عنوان بهترین بازی اول شخص سال شناخته شد. اکنون نوبت به ساخت سومین نسخه از این بازی رسیده است، عنوانی که در اختیار سازنده اصلی قرار ندارد، بلکه بوسیله Day 1 Studios ساخته می شود. نخستین بار، قرار بود بازی در سال 2010 منتشر شود که بنابر دلایلی به ماه مارچ سال 2011 تاخیر خورد. مدتی قبل نیز تاریخ انتشار بازی به ماه می منتقل شد.

شخصیت بنیادین بازی، Alma Wade است. این دخترک از بدو تولد خود رنگ خوش زندگی را ندیده و مدام با عذاب های روحی و روانی درگیر بوده است. پدرش Harlan Wade، متوجه قدرت های فرا انسانی او شد و به همین دلیل دخترش را تحت آزمایش های گوناگون قرار داد تا بتواند به قدرتی خارج از تصور دست یابد. سر انجام آزمایشاتِ Harlan با موفقیت انجام شد و آلما در سن 15 سالگی باردار شد. حاصل این آزمایش یک پسر بود که مانند مادرش، از قدرت های فرا انسانی بهره می برد. پس از گذشت مدت تنها یک سال، پسر دوم آلما با همان روش قبلی به دنیا آمد. پس از وقوع این جریانات، آلما توانست با پسر ده ساله خود یعنی Paxton Fettel ارتباط ذهنی برقرار کند و همین کار باعث شد تا کمپانی مسئول، پروژه را تعطیل کند. به گزارش Harlan Wade، آلما در سن 26 سالگی در اثر قطع کردن دستگاه های زندگی بخش، از حیات فلاکت بار خود گریخت و جان خود را از دست داد. مدت ها بعد بازیکن در نقش فرزند اول آلما (Point Man) قرار گرفت و پس از طی مراحل نسخه اول بازی، متوجه شد که Paxton Fettel برادر او است. همین قضیه بنیان گذار داستان نسخه سوم از بازی است. Paxton Fettel پس از اینکه در پایان نسخه اول جان خود را از دست داد، به شکل نا معلومی حیات دوباره یافته است و در صدد آن است که با کمک برادر خود، مادرش را متوقف کند.









با نیم نگاهی به اطلاعات و تصاویر منتشر شده از F.3.A.R، متوجه تغییر بزرگ این بازی می شوید. نسخه سوم از بازی، برای اولین بار در کنار آتمسفر وحشتناک خود، کار تیمی را نیز گنجانده است. همین کار باعث شده است تا بسیاری از طرفداران این سری، از F.3.A.R نا امید شوند ؛ چرا که کار تیمی، آن هم با Paxton Fettel، تنها باعث از بین رفتن حس ترس در بازی می شود. البته از طرفی دیگر، عدم اعتماد بین این دو برادر باعث می شود تا کار تیمی آنها به سختی انجام گیرد و جذابیت این بخش دو چندان شود. به عنوان بازیکن در نقش Point Man، سربازی فرا انسانی، به بازی خواهید پرداخت و قادر به کنترل Paxton Fettel نیز خواهید بود. مسلم است که کنترل این دو شخصیت متفاوت خواهد بود ؛ چرا که پوینت من یک سرباز جنگی است و تمام توانایی های او در استفاده درست از یک اسلحه محدود می شود. اطلاعات چندان زیادی از کنترل این شخصیت مشخص نیست، اما استفاده از مسلسل ها، شاتگان ها و کلت های کمری نشان گر آن است که کنترل پوینت من همانند نسخه اول خواهد بود. در سوی دیگر، با پکسن فتل روبرو هستیم، شخصیتی که در استفاده از قدرت های ذهنی خود مهارت دارد. او با استفاده از قدرت های ذهنی خود میتواند اجسام مختلف را از روی زمین بلند و به سوی دشمنان پرتاب کند، در حالی که پوینت من سعی دارد با سختی و زحمت، به سربازان دشمن شلیک کند! زمانی را تصور کنید که کنترل پوینت من را بر عهده گرفته اید و توسط انبوهی از سربازهای فرا انسانی، محاصره شده اید. در چنین موقعیتی، تیر اندازی به تک تک دشمنان آسان تر است یا پرتاب یک بشکه مواد منفجره بر روی آنها؟! از دیگر قابلیت های جالب فتل میتوان به جذب بدن دشمنان اشاره کرد. بوسیله این کار وارد بدن یکی از دشمنان خود می شوید و قادر خواهید بود تا از تمام امکانات او، نظیر اسلحه اش استفاده کنید! هنگامی که از بازی در نقش یک سرباز بیگانه خسته شدید، تنها با زدن یک دکمه به حالت عادی خود باز می گردید. واضح است که حالت روح گونه فتل به او اجازه می دهد تا از موانع صعب العبور بگذرد و راه های مخفی را نیز مشاهده کند. البته بر اساس صحبت های سازنده قابلیت چرخش 180 درجه نیز وجود خواهد داشت که در هیچ تریلری از بازی نمایش داده نشده است، اما به گفته 1DS این قابلیت با زدن یک دکمه در بازی قابل استفاده خواهد بود.

http://playeject.com/wp-content/uploads/...8/f3ar.jpg



در تریلرهای بازی، مراحل متنوعی به نمایش گذاشته شدند که شامل جنگل های پر شاخ و برگ، نیروگاه برق و محیط های بسته بودند. از این حیث به نظر می رسد همانند نسخه اول، از نظر تنوع مراحل مشکلی وجود نداشته باشد و با محیط های مختلف روبرو باشیم. همچنین، با انواع جدیدی از سربازان دشمن روبرو بودیم که از هوش مصنوعی نسبتا خوبی بهره می بردند. تلاش سازنده بازی همواره بر آن بوده است که مانند F.E.A.R، یک هوش مصنوعی قابل قبول و داینامیک را طراحی کند. البته این قول سازنده در تمامی موارد صادق نیست، چرا که نوع دشمنان، بسته به انتخاب شخصیت شما تا حدودی تغییر خواهد کرد. به عنوان مثال زمانی که فتل را انتخاب میکنید، با موجوداتی روبرو خواهید شد که فقط در ذهن شما وجود دارند و با آنها می جنگید. پس، مسلماً عکس العمل های این نوع موجودات با دشمنان دیگر در بازی متفاوت خواهد بود.

آیا برای استفاده از ربات های غول پیکر در Project Origin دلتنگ شده اید؟ نگران نباشید ؛ چرا که این ماشین های جنگی در نسخه سوم از بازی نیز حضور خواهند داشت و در یک تریلر اختصاصی طرز استفاده از آنها شرح داده شد. در تریلر مذکور، پوینت من سوار بر یکی از روبات ها شد و با استفاده از مسلسل و راکت، دشمنان خود را از بین برد. همچنین اگر تمایلی به استفاده از سلاح های خود از راه دور ندارید، می توانید به نزدیک دشمن خود رفته و با یک نبرد تن به تن، او را به راحتی شکست دهید.




چه از طرفداران این سری باشید و چه نباشید، انجام این بازی به شما توصیه می شود ؛ چرا که نام معروف F.E.A.R را به یدک می کشد و با پیشینه داستانی خود، زمینه یک بازی ترسناک و فراموش نشدنی را فراهم می کند

من یک سئوال در بازی های که توسط playstation plus رایگانه ، حالا اگه مهلت اکانت تموم بشه ،می تونیم از بازی استفاده کنیم؟