مهمان گرامی، خوش‌آمدید!
شما قبل از این که بتوانید در این انجمن مطلبی ارسال کنید باید ثبت‌نام کنید.

نام کاربری
  

گذرواژه‌
  





جستجوی انجمن‌ها

(جستجوی پیشرفته)

آمار انجمن
» اعضا: 111,382
» آخرین عضو: Andrewfit
» موضوعات انجمن: 24,256
» ارسال‌های انجمن: 225,259

آمار کامل

کاربران آنلاین
درحال‌حاضر 732 کاربر آنلاین هستند.
» 1 عضو | 728 مهمان
Bing، Google، Yandex، A.Heydari

آخرین موضوع‌ها
نظرسنجی برای ایجاد دو انج...
انجمن: اطلاعیه ها و قوانین سایت
آخرین ارسال توسط: Forestdem
01-28-2025, 10:36 PM
» پاسخ: 24
» بازدید: 30,024
تغییر نام کاربری
انجمن: اطلاعیه ها و قوانین سایت
آخرین ارسال توسط: SpertTut
01-27-2025, 10:33 PM
» پاسخ: 526
» بازدید: 124,561
کانال رسمی تکفارس در تلگر...
انجمن: اطلاعیه ها و قوانین سایت
آخرین ارسال توسط: SpertTut
01-27-2025, 10:30 PM
» پاسخ: 7
» بازدید: 3,657
RHO
انجمن: تصاوير بازي ها
آخرین ارسال توسط: Raymondcix
01-27-2025, 06:14 PM
» پاسخ: 0
» بازدید: 35
Rumor: Call of Duty 2016 ...
انجمن: Gamefa English Articles
آخرین ارسال توسط: hsolrohit009
01-27-2025, 11:39 AM
» پاسخ: 16
» بازدید: 3,371
تیزر دومین شماره از مجله ...
انجمن: اطلاعیه ها و قوانین سایت
آخرین ارسال توسط: daviddub
01-27-2025, 10:49 AM
» پاسخ: 5
» بازدید: 1,990
طراحی سایت هوشمند
انجمن: اخبار نرم افزار
آخرین ارسال توسط: Alireza Rostam
01-26-2025, 11:41 AM
» پاسخ: 2
» بازدید: 2,175
ریسه های ال ای دی برای ات...
انجمن: بازارچه
آخرین ارسال توسط: qeshm
01-22-2025, 08:38 PM
» پاسخ: 0
» بازدید: 33
بازی مدیریت انبار
انجمن: اخبار بازی ها
آخرین ارسال توسط: alishadow
01-21-2025, 01:27 PM
» پاسخ: 1
» بازدید: 64
آموزش طراحی گرافیک
انجمن: گرافیک
آخرین ارسال توسط: azadkarsho
01-19-2025, 12:58 PM
» پاسخ: 2
» بازدید: 2,007

 
  منتخب تریلر های E3 2012
ارسال کننده: Maximum-Dev - 06-09-2012, 01:25 PM - انجمن: E3 - پاسخ (5)


[تصویر:  gsm_169_lego_lotr_ot_multi_053112_300.jpg]

LEGO The Lord of the Rings E3 2012 Stage Demo

[تصویر:  34074412837441136558.png] [تصویر:  65629548420620382209.png]

Troll Riding Gameplay Video - Lego The Lord of the Rings

[تصویر:  34074412837441136558.png] [تصویر:  65629548420620382209.png]

They Have a Cave Troll Gameplay Video - Lego The Lord of the Ring

[تصویر:  34074412837441136558.png] [تصویر:  65629548420620382209.png]

Dwarf Hospitality Gameplay Video - Lego The Lord of the Rings

[تصویر:  34074412837441136558.png] [تصویر:  65629548420620382209.png]

[تصویر:  gsm_169_hawken_paxeast_cinematic_ot_mult...12_300.jpg]

War Machines - Hawken at E3 2012

[تصویر:  34074412837441136558.png] [تصویر:  65629548420620382209.png]

[تصویر:  gsm_169_hellyeah_announ_ot_multi_031312_300.jpg]

Hell Yeah! Wrath of the Dead Rabbit - A Devilish Delight

[تصویر:  34074412837441136558.png] [تصویر:  65629548420620382209.png]

[تصویر:  gsm_169_watch_dogs_gameplay_ot_ps3_060512_4000_300.jpg]

Watch Dogs E3 2012 Stage Demo

[تصویر:  34074412837441136558.png] [تصویر:  65629548420620382209.png]

[تصویر:  06350834477232474732.jpg]

Halo 4 Tournament - Elamite on Haven

[تصویر:  99695286430342045075.png] [تصویر:  32305493379048717598.png]

Halo 4 - Final Round, Pro Gamer Tournament

[تصویر:  99695286430342045075.png] [تصویر:  32305493379048717598.png]

Halo 4 Tournament - Elamite on Adrift

[تصویر:  99695286430342045075.png] [تصویر:  32305493379048717598.png]

Halo 4 - Round Two, Pro Gamer Tournament on Adrift Map

[تصویر:  99695286430342045075.png] [تصویر:  32305493379048717598.png]

[تصویر:  gsm_169_sniper2_gw_ot_multi_052212_300.jpg]

Scoping Up Again: Sniper: Ghost Warrior 2 Demo

[تصویر:  99695286430342045075.png] [تصویر:  32305493379048717598.png]

[تصویر:  gsm_169_medalofhonor_e3_ot_ps3_062012_300.jpg]

Medal of Honor: Warfighter - Single Player Demo Video

[تصویر:  99695286430342045075.png] [تصویر:  32305493379048717598.png]

چاپ این مطلب

  تولد اولین کنسول
ارسال کننده: Tidus - 06-09-2012, 12:28 PM - انجمن: اخبار بازی ها - پاسخ (1)

تولد اولین کنسول
تاریخ کاملا دقیقی برای اولین وسیله بازی نمی‌توان ذکر کرد چرا که هر کسی دستگاه تولیدی خود را اولین نسل می‌داند اما شاید بتوان شروع این راه پر افت و خیز را در سال 1947 دانست هنگامی ‌که یک بازی بسیار ساده کامپیوتری توسطGoldsmith Jr.Thomas و Estle Ray Mann در کشور آمریکا به ثبت رسید که در آن ، کاربر باید موشکی را با دادن زاویه و سرعت مناسب به سمت هدف پرتاپ می‌کرد. همین بازی بسیار ساده اولین گام در استفاده از کامپیوتر برای بازی بود.
دومین بازی در سال 1958 بود که Tennis For Two نام داشت و متشکل از یک توپ و دو راکت و یک تور در وسط (بصورت خط‌های سیاه و سفید) بود که با استقبال باور نکردنی از سوی مردم مواجه شد.

[تصویر:  Game_Conosle_01_s.jpg]

شکل 1: نمایی از صفحه نمایش بازی Space war مربوط به سال 1961

[تصویر:  Game_Conosle_02_s.jpg]

شکل 2: نمایی از بازی ویدیویی Space war
[تصویر:  Game_Conosle_03_s.jpg]

شکل 3: دو با نفر در حال بازی Space war

در سال 1961 ، بازی Space War برای کامپیوترهای زمان خود ساخته شد که بزرگی آنها به اندازه یک اتاق بود و در آنها چیزی به عنوان صفحه کلید وجود نداشت.

اما در واقع باید تولید و عرضه کنسول‌ها را از سال 1972 به بعد دانست.در این مدت زمان 30 ساله، کنسول‌ها 7 نسل تغییر پیدا کردند که در ادامه هر کدام از این نسل‌ها را به طور کوتاه مورد بررسی قرار خواهیم داد مطالبی که برای قدیمی‌ترها یک تجدید خاطره خواهد بود.

نسل اول ( 1972 ـ ‌1977 ) :
در سال 1966 آقای Ralph Bear چند بازی تنیس روی میز و تیراندازی ساخت و آنها را به شرکت Magnavox‌ فروخت. این شرکت نیز اولین کنسول بازی را در سال 1972 تحت عنوان Magnavox Odyssey تولید کرد. در همین سال آقای Bushnell شرکت Atariرا تاسیس کرد. شرکت Atari یک دستگاه سکه‌ای تولید کرد که یک بازی پینگ‌پنگ تحت عنوان Pong را در بر داشت. در آن سال، 19000 دستگاه Pong به فروش رسید که یک موفقیت عالی برای شرکت Atari‌ بود و این شرکت تصمیم گرفت دستگاه‌های بیشتری را با بازی‌های بیشتری تولید کند. جالب اینجاست که بدانید اولین نسل کنسول‌های دستی نیز در سال 1972 توسط کمپانی Waco تولید شد که از 9 دکمه تشکیل شده بود که برای بازی‌هایی مثل دوز طراحی شده بود. در آن زمان کنسول دیگری تحت عنوان Coleco Telstar نیز ساخته شد که جدی‌ترین رقیب کنسول Pong بشمار می‌رفت.
[تصویر:  Game_Conosle_04_s.jpg]


شکل 4 : Magnavox Odyssey ، اولین کنسول بازی که در سال 1972 تولید شد.


نسل دوم ( 1977 ـ 1985 ) :
کنسول‌های نسل اول به گونه‌ایی بودند که فقط یک بازی بر روی آنها اجرا می‌شد و بازیکن بعد از چندبار انجام دادن آن خسته می‌شد و مجبور بود برای انجام یک بازی جدید، کنسول دیگری خریداری کند. در کنسول‌های نسل دوم این ایراد برطرف شد و شرکت‌های سازنده حافظه‌های جانبی قابل حملی را تولید کردند که در داخل کنسول‌ها گذاشته می‌شد و کنسول آن حافظه را می‌خواند و بازی را اجرا می‌کرد.
در سال 1977 شرکت Atari اولین کنسول خود با این ویژگی را تحت عنوان Video Computer System ( VCS ) تولید کرد که بعدا Atari 2600 نام گرفت که 9 بازی مختلف برای آن ساخته شده بود. سپس شرکت‌های دیگری نیز وارد کار شدند و کنسول‌های جدیدی را تولید کردند.
در سال1980 شرکت Intellvision کنسول Mattelرا تولید کرد که از نظر پردازنده قدرتی دو برابر قدرت کنسول Atari 2600 داشت. در سال 1982 نیز شرکت ColecoVision کنسول دیگری را تولید کرد که قدرت پردازش آن از دو کنسول دیگر بیشتر بود.

[تصویر:  Game_Conosle_05_s.jpg]

شکل 5: نمایی از کنسول بازی Atari 2600



در سال 1982 پای کامپیوترهای خانگی هم به دنیای بازی‌ها باز شد و کامپیوترهایApple 2 ،Commodore 64 و ZX Spectrum نیز به عنوان رقبای جدی برای کنسول‌های تولید شدند. ویژگی این کامپیوترها این بود که علاوه بر انجام بازی, برنامه‌های بسیار زیادی نیز روی آنها قابل اجرا بود. در بین سال‌های 80 تا 85 بازی‌های عالی و ماندگاری تولید شدند که می‌توان به Defender ، Pole Position و Pac-manاشاره کرد. این کنسول‌ها و کامپیوترها بسیار پرطرفدار بودند و با استقبال بسیار خوبی از سوی مردم مواجه شدند و نام آنها در تاریخ ماندگار شد.


[تصویر:  Game_Conosle_06_s.jpg]
شکل 6: Pac-man ، یکی از پرطرفدارترین بازی‌های کامپیوتر‌ی بود که با استقبال خوبی مواجه شد.



نسل سوم ( 1985 ـ 1989 )‌ :
تقریبا از سال 1983 بود که شرکت‌های زیادی بوجود آمدند و هرکدام بازی‌های بسیاری تولید کردند تا جایی که بازار از بازی‌های کامپیوتری اشباع شده بود و بسیاری از آنها نیز بسیار شبیه یکدیگر بودند. قدرت سیستم‌های کامپیوتری نسبت به کنسول‌ها نیز باعث شده بود تب و تاب خرید کنسول در بین مردم پایین بیاید. اما در سال 1985 ، نسل سوم کنسول‌های بازی با تولید کنسول Famicom توسط شرکت Nintendo متولد شد. نام عمومی ‌این کنسول NES بود.
بازی Super Mario Bros نیز برای اولین بار روی این کنسول ارائه شد که باعث گردید این کنسول با استقبال فوق‌العاده‌ای مواجه شده و بازار کنسول‌ها دوباره داغ شود. در این سال‌ها شرکت Sega‌ نیز کنسول Master System را تولید کرد که آن هم کنسول موفقی بود اما نه به اندازه کنسول NES.
رقبای دیگری مثلAtari7800 و Sharp X68000 نیز وجود داشتند اما به قدرتمندی کنسولNintendo وSega نبودند. انقلابی که در نسل سوم کنسول‌ها صورت گرفت اضافه شدن Game pad یا همان دسته بازی است که شامل چهار جهت اصلی ، چهار جهت فرعی و دو دکمه برای شلیک کردن یا پریدن بود. این امر باعث بوجود آمدن تنوع زیادی در بازی‌های آن دوره شد و بازی‌های مطرحی چون Final Fantasy ، Metal Gear ، Legend of Zelda ، Sonic و Bomber manدر آن سال‌ها تولید شد که همه آنها تبدیل به آثار جاوید و ماندگاری شدند که هنوز هم نسخه‌های جدیدی از آنها ساخته می‌شود و طرفداران زیادی نیز دارد.
در مجموع موفق‌ترین کنسول نسل سوم ، کنسول شرکتNintendo بود که توانست بازی‌های فوق‌العاده‌ایی را تولید کند و بواسطه این بازی‌های خوب آمار جهانی فروش این دستگاه به 60 میلیون رسید که یک آمار خیره کننده بود.

نسل چهارم ( ‌1989 ـ 1994 ) :
در این سال‌ها تولید کنسول و بازی به یک امر تخصصی و کم کم به یک صنعت تبدیل شد. صنعتی که سرمایه گذاری‌های کلانی در آن صورت گرفت و سودهای سرشاری را نیز در بر داشت. حتی تا حد و اندازه صنعت فیلم سازی‌ هالیوود مطرح شد و رقابت شرکت‌های بزرگ با یکدیگر بیش از پیش شد.
شرکت Sega که در مقابل رقیب خود یعنی Nintendo شکست خورده بود کنسول جدیدی را تولید کرد که از نظر سخت‌افزاری بسیار برتر از کنسول قبلی بود. کنسول Sega Mega Drive از یک PC-Engine استفاده می‌کرد که محصول مشترک شرکت‌های NEC و Hudson Soft بود. شرکت Nintendo نیز برای اینکه از رقیب خود عقب نیفتند کنسول Super NES‌ را تولید کرد. در این بین شرکت NEC نیز کنسول Turbo GrafX را تولید کرد که از CD- ROM در آن استفاده کرد اما به دلیل اشکالات بسیاری که داشت با شکست مواجه و از دور رقابت خارج شد.
شرکت Nintendo نیز چنین قصدی را داشت که آنها هم در این راه موفق نبودند. تا اینکه در سال 1991 بازی Sonic the Hedgehog‌ برای کنسول Sega‌ ارائه گشت که باعث برتری کنسول Sega در آن سال شد. پس از آن نیز بازی Mortal Kombat برای هر دو کنسول ساخته شد که نسخه مخصوص Sega این بازی بهتر بود و بازی هم یک برگ برنده برای Sega بشمار می‌رفت. اما باز هم کنسول Nintendo به دلیل تعداد رنگ‌های بیشتر و صدای بهتری که نسبت به رقیب خود داشت توانست فروش بیشتری داشته باشد و برتری نسل قبلی خود را در این نسل جدید نیز حفظ کند. این نسل شروع بازی‌های چند زبانه نیز بود که علاوه بر زبان ژاپنی و انگلیسی, به زبان‌های اسپانیولی, ایتالیایی, فرانسوی و آلمانی نیز ساخته می‌شدند. کامپیوترها نیز پیشرفت خوبی کرده بودند و بازی‌ها تحت سیستم عامل DOS انجام می‌شد. بازی‌های مطرحی مثلPrince of Persia ، Dune II و Sim City که بازی‌های انقلابی در زمان خود بودند. بخصوص بازی Dune II که اولین بازی سبک استراتژی به شمار می‌رود.

[تصویر:  Game_Conosle_07_s.jpg]

شکل 7: نمایی از اولین نسخه بازی جذاب Prince of Persia



نسل پنجم ( 1994 ـ 1999 )‌ :
در این دوره چندین کنسول از شرکت‌های مختلفی تولید شد.
کنسول Saturn متعلق به شرکت Sega و کنسولUltra 64 که ساخت شرکت Nintendo بود. اما یک شرکت جدید اولین کنسول خود را در این سال‌ها تولید کرد که به یک نام ماندگار تبدیل شد و شروع یک راه پر موفقیت بشمار می‌رفت. کنسول PlayStation ساخت شرکت Sony در ابتدا یک رقیب برایSega و Nintendo محسوب می‌شد اما در کمترین زمان ممکن آنقدر بزرگ شد که دو کنسول دیگر را حتی در حد یک رقیب نیز برای خود نمی‌دید بهترین دلیل آن هم فروش این کنسول‌ها بود. به این ترتیب که کنسول PS‌ در آن سال‌ها 102.5 میلیون دستگاه فروخت در حالی که کنسولNintendo 64 ، 33 میلیون و کنسول Sega Saturn‌تنها 9.3 میلیون دستگاه به فروش رساندند. جالب اینجاست که بدانید شرکت Nintendo خود باعث این شکست شد چرا که در کنسول نسل قبلی خود قصد استفاده از CD-ROM و به همین دلیل با شرکت سونی همکاری کرد اما پروژه نیمه تمام رها شد و شرکت سونی برای قدرت‌نمایی آن پروژه را به اتمام رساند و شرکت Nintendo را با شکست بزرگی مواجه کرد.
کنسول‌های دیگری نیز در این دوره تولید شدند که به دلیل کیفیت بسیار پایین به سرعت شکست خوردند و به راحتی کنار رفتند. شرکت Atari با ارائه کنسول Atari Jaguar قصد داشت دوباره به دنیای ساخت کنسول برگردد که با فروش 250 هزار دستگاه شکست تمسخر آمیزی خورد و مجبور شد که کار خود را در دنیای نرم‌افزار ادامه دهد. اما شرکت سونی با استفاده از CD-ROM توانست خود را از بقیه جدا کند و به دلیل قدرت سخت‌افزاری بالا و تعداد دکمه‌های زیادی که روی Game pad خود داشت توانست بازی‌های فوق‌العاده‌ای را تولید کند که پر فروش‌ترین آنها بازی Gran Turismo بود.
از این تاریخ به بعد بازی‌ها رنگ و روی جدیدی به خود گرفتند و این تحول را باید به نوعی مدیون شرکت سونی و کنسول PlayStationبدانیم.

نسل ششم ( 1999 ـ 2006 ) :
شاید آغاز این نسل را اواخر سال 1998 باید دانست؛ زمانی که کنسول Dream Cast توسط شرکت Sega تولید شد. شرکت Sega که شکست سختی خورده بود با ساخت کنسول جدید خود باز هم از نام خود دفاع کرد و نظر بسیاری را به خود جلب کرد. در این کنسول برای اولین بار یک مودم تعبیه شده بود که بواسطه آن کاربر می‌توانست بازی‌ها را به صورت آنلاین بازی کند. اما موفقیت این کنسول خیلی ادامه نداشت چرا که در سال 2000 کنسول PlayStation 2 توسط سونی تولید شد و باز هم بازار را در دست گرفت بگونه‌ایی که حتی کنسول‌های Game Cube ساختNintendo و XboX ساخت Microsoft هم نتوانستند جلوی فروش بی‌امان کنسول PS2 را بگیرند و این کنسول بار دیگر رکورد فروش صد میلیون دستگاه را شکست، همانطور که کنسول PS نیز این کار را کرده بود. اما فروش PS2 از PS نیز بیشتر بود. تمامی‌این کنسول‌ها از قدرت سخت‌افزاری خوبی برخوردار بودند اما تنها چیزی که می‌توانست باعث برتری یکی از آنها نسبت به بقیه شود تبلیغات مناسب و بازی‌های خوب بود که شرکت سونی در هر دو راه موفق‌تر از رقبای خود عمل کرد و با فروش 115.36 میلیون دستگاه، باز هم برترین کنسول زمان خود شناخته شد.
بازی‌های ‌فوق‌العاده‌ای مانند GTA3 و Metal Gear Solid2 در سال 2001 برای این کنسول ساخته شدند که از عوامل مهم برتری PS2 به شمار می‌رفتند. XboX بخش شبکه‌ای خوبی داشت و بازی Halo2 بیش از هشت میلیون نسخه فروش داشت اما این کنسول در سرتاسر دنیا محبوب نشد و بخصوص در آسیا مورد استقبال قرار نگرفت. رده‌بندی فروش این چهار کنسول به این ترتیب بودPS2 , XboX‌ , Game cube وDream Cast‌. بازی‌های این دوره از کیفیت بسیار بالایی برخوردار بودند و تنوع ‌فوق‌العاده‌ای نیز داشتند اما اکثر آنها بازی‌های خشن و پر زد و خوردی بودند.
حتما به یاد دارید که بازی GTA 3 وGTA :Vice City چه سر و صدایی به پا کرد تا جایی که پاپ نیز انجام این بازی‌ها را تحریم کرد. این بازی به دلیل خشونت بیش از حد و صحنه‌های پر از جرم و جنایت، در اکثر کشورهای دنیا غیر قانونی اعلام شد و در بقیه کشورها نیز فقط برای افراد بالای 18 سال مجاز بود این شرایط برای بازی Man Hunt نیز بوجود آمد.
در این دوره سازندگان بازی به نوعی فقط به فکر جیب خود بودند تا اینکه به فکر فرهنگ‌سازی و سلامت روحی افراد جامعه باشند.

نسل هفتم ( از 2006 ) :
کنسول‌های نسل هفتم همان کنسول‌هایی هستند که از آنها به عنوان نسل جدید یا Next-Gen نام برده می‌شود. کنسول XboX 360 محصول Microsoft‌, کنسولPlayStation 3 محصول سونی و کنسول Wii محصول Nintendo
قدیمی‌ترین این شرکت‌ها در ساخت کنسول شرکت Nintendo‌ است و به نوعی می‌توان گفت متفاوت‌ترین کنسول را نیز تولید کرده است.بقیش رو هم که خودتون میدونید


[تصویر:  Game_Conosle_08_s.jpg]
شکل 8: نمونه‌ای از کنسول PlayStation 3


[تصویر:  Game_Conosle_09_s.jpg]


شکل 9: نمونه‌ای از کنسول XboX 360




[تصویر:  Game_Conosle_010_s.jpg]
شکل 10: نمونه‌ای از کنسول Wii



فعلا نمی‌توان هیچ قضاوتی در خصوص رقابت این سه کنسول کرد چرا که شانه به شانه هم پیش می‌روند و رقابت بسیار سختی با یکدیگر دارند و نمی‌توان گفت کدامیک از آنها پیروز این رقابت خواهند بود.
شرایط به کلی عوض شده است و نمی‌توان ادعا کرد که چون سونی در دو نسل قبل برتری کاملی داشته در این نسل نیز نسبت به رقبای خود برتری خواهد داشت. شاید لازم باشد چند سالی صبر کنیم تا بتوان برنده این رقابت بسیار سخت را تعیین کرد.

چاپ این مطلب

  legacy of kain
ارسال کننده: Tidus - 06-08-2012, 10:03 PM - انجمن: نقد و بررسی - بدون پاسخ

من این بازی رو روی PS1 بازی کردم بازیش محشر نگم خیلی خوب بود
روی XBox و pcهم defiance اومه اگه اطلاعی از این بازی داشتید خوشحال میشم خبر بدید
[تصویر:  legacy-of-kain-defiance-boss-battle.jpg]

[تصویر:  images?q=tbn:ANd9GcT0rzCe0koow0rQQKyX2cG...YeY-ZTkxtg]

[تصویر:  14454-LegacyofKainSoulReaver2.jpg]
در یک منطقه جایی در سرزمین Nosgoth , سارافان (Sarafan) مقام مقدسی از کشیشان جنگجو سوگند خورد که خون آشامان را نابود کند . آنها تیرهای چوبی بر روی زمین قرار دادند و خون آشامها را بر سر این تیر های چوبی نیزه ای قرار دادند تا همه ببینند .
این صحنه از میان آبهای برکه توسط 6 نفر از اعضای دایره نهم دیده شد .
( نکته : دایره نهم گروهی از جادوگران بودند که سوگند خورده بودند تا از ( ( Pillars of nosgoth محافظت کنند . یک عمارت باستانی که عامل ایمنی این سرزمین است .)
ناگهان خون آشامی به نام Vorador در اتاق ظاهر شد و نزدیک ترین محافظ را با شمشیر خود از بین برد. سپس او با استفاده از قدرت جادویی خود به محل استراحت محافظان رفت و آنها را به گوشه ای از اتاق پرتاب کرد و به زندگی آنها خاتمه داد .
حال جادوی این معبد به نظر میرسد که برای خون آشام ها مفید باشد . چون آنها میتوانند با این قدرت جادویی محافظ خون آشام ها به نام Malek را احضار کنند تا از آنها حمایت کند .
بعد Vorador خون آخرین محافظ را نوشید و ناگهان Malek ظاهر شد ولی Vorador از پشت به او حمله کرد . Malek برای محاکمه برده شد به خاطر از دست دادن دایره قدرت .
Mortanius جادوگر ( الهه مرگ ) Malek را محکوم کرد تا ابدیت در خدمت آنها باشد و از دایره قدرت محافظت کند . بعد روح Malek گرفته شد و چهره او بصورت اسکلت درآمد .
500 سال بعد Ariel محافظ توازن ناگهان توسط قاتلی نامرئی با خنجر مورد حمله قرار گرفت و کشته شد .
بعد از این واقعه Pillars of Nosgoth شروع کرد به شکستن و تبدیل شدن از رنگ سفید به سیاه . سالها بعد در شهر Ziegstrurhl یک انسان نجیب زاده به اسم کین ( Kain ) که از این شهر رد میشد به میهمانخانه شهر رفت تا در آنجا استراحت کند . مرد میهماندار برای باز کردن در مسافرخانه نیامد چون نیمه شب بود و شهر ناامن . کین ناامیدانه و با افسردگی در حال بازگشتن بود که ناگهان توسط چندین راهزن احاطه شد . کین سعی کرد که با آنها بجنگد اما سرانجام او شکست خورد و کشته شد . در جهنم کین به هوش آمد و دید که دستان او به دو ستون زنجیر شده است . او دید شمشیری که قاتلان او در سینه او فرو کرده بودند هنوز در سینه اش است . بعد Mortanius به سمت کین آمد و گفت تو به زندگی بازگشتی تا انتقام خودت را از قاتلانت بگیری .کین نیز کورکورانه و بدون فکر حرف او را باور کرد و آنرا پذیرفت . Mortanius شمشیر را از سینه کین بیرون آورد و او را آزاد کرد و بعد شمشیر را به او داد . وقتی کین شمشیر را گرفت زره فلزی او تیره رنگ شد و موهای او فاسد و خراب و چهره او وحشتناک شد . کین از آتش های کشنده و دردناک جهنم رد شد و از آنجا خارج شد .
وقتی کین به دنیای مادی بازگشت متوجه شد که آن جادوگر در جهنم او را تبدیل به یک خون آشام کرده و او متوجه شد که نقاط ضعفی نیز پیدا کرده مثل آسیب پذیری در مقابل نور و آب .
کین راه خود را برای پیدا کردن قاتلانش ادامه داد .کین با استفاده از توانایی های جدید خود به راحتی تمامی قاتلان خود را کشت و خون آنها را برای افزایش قدرت بدنی و توانایی هایش نوشید .کین فکر کرد که حالا ماموریت او تمام شده اما Mortanius به کین گفت که این افراد تنها زیردستان قاتل اصلی او بودند نه قاتل اصلی . او کین را برای گرفتن جواب سوالاتش و فهمیدن موضوع به Pillars of Nosgoth فرستاد .
در راه به سمت Pillars کین با خود فکر کرد که چرا Mortanius هیچ هشداری نداد که او تبدیل به خون آشام میشود . اما کین این را میدانست که سوختن در آتش جهنم بسیار سخت تر است و کین با امیدواری برای رسیدن به پاسخ سوالاتش راه خود را بسوی Pillars ادامه داد .
وقتی کین به Pillars of Nosgoth رسید او زنی را در آنجا دید . او در آنجا روح Ariel کشته شده را دید که نیمی از صورت او از بین رفته و چهره او ترسناک شده بود .
Ariel به کین گفت که به دنبال قاتل او بگردد و گفت وقتی که معشوقه او Nupraptor محافظ و کنترل کننده افکار جنازه او را دیده دیوانه شده و دیوانگی او باعث دیوانه شدن بقیه محافظان نیز شده چون او کنترل کننده افکار است و دیوانگی او روی دیگران هم اثر گذاشته است . او به کین گفت که بعد از کشته شدنش Pillars از حالت عادی خارج شده و نیروهای مفید آن تبدیل به نیروهای شیطانی شده . Ariel به کین گفت که او باید تمامی محافظان Pillars را بکشد تا نیروهای آن دوباره بازیابی شوند تا دوباره سرزمین Nosgoth به حالت تعادل و اصلی خود برگردد و صلح در آن برقرار شود . کین به Ariel گفت که سرنوشت سرزمین Nosgoth برای او مهم نیست و Ariel در جواب گفت که او باید اینکار را برای خودش انجام دهد تا بتواند به حالت اولیه و انسانی خود بازگردد . و گفت توباید در ابتدا Nupraptor را بکشی . با اعتقاد به اینکه کشتن محافظان او را از نفرین و حالت خون آشامی خارج میکند کین به سمت هدفش به راه افتاد . او در طول راه به وجود یک قدرت دیگر در خود پی برد و آن قدرت قدرتی بود که باعث میشد کین بصورت خفاش در بیاید و به قسمتهای مختلف سرزمین Nosgoth پرواز کند . در ادامه راه او به شهری به نام Teincheneroe رسید . شهر نفرین شده ای که ظاهرا هیچ انسان واقعی در آن وجود نداشت . حال به عنوان یک خون آشام کین متوجه شد که خودش نیز بهتر از ساکنان آنجا نیست . او در شهر مرد عجیبی را ملاقات کرد . او به کین گفت که اگر چه تو یک بیگانه ای اما اگر با دقت به اطرافت نگاه کنی میتوانی چیزهایی را که میخواهی ببینی . بعد از گذشتن از این شهر و زمانی که کین داشت وارد شهر Vasserbunde میشد او آبشار بزرگی را دید که آب از قسمت بالای قلعه Nupraptor به پایین میریزد . وقتی که به قلعه نزدیک شد صدای جیغی را شنید . کین لبخندی زد چون به غیر از او ظاهرا کس دیگری بود که داشت شکنجه میشد و عذاب میکشید . وقتی کین داخل قلعه شد دید که Nupraptor در حال به بند کشیدن و شکنجه دادن زنان است . Petrefield و Bloodied به دیوار زنجیر شده بودند . وقتی کین دید که آنها دارند زجر زیادی میکشند به زندگی آنها خاتمه داد . او وقتی به سمت Nupraptor رفت دید که Malek از او محافظت میکند . Nupraptor به Malek گفت که آنها را تنها بگذارد و او نیز اطاعت کرد و آن دو را در اتاق تنها گذاشت .
ناگهان Nupraptor گلوله آنشین به سمت کین پرتاب کرد ولی کین خود را کنار کشید و به سمت او رفت و با یک ضربه شمشیر سر او را از بدنش جدا کرد . بعد کین سر Nupraptor را به Pillars برد تا آنرا به عنوان مدرک به Ariel نشان بدهد و به او بفهماند که وظیفه اش را انجام داده .
بعد کین وقتی به آنجا رسید سر را در مقابل ستون افکار قرار داد و ستون شروع کرد به ترمیم شدن و برگشتن به حالت سفید و سالم اولیه خود . Ariel به کین گفت که هر محافظ یک مدال دارد که آنها با قدرت این مدال با Pillars در ارتباط هستند . برای اینکه Pillars به حالت اولیه برگردد به یکی از این مدالها نیز نیازاست .بعد کین برای انجام ماموریتش به سمت قلعه Malek رفت . وقتی به محل زندگی Malek رسید با صدای عجیبی به خودش آمد . ناگهان از جانب موجوداتی روح مانند مورد حمله قرار گرفت . آنها از نظر ظاهری شبیه Malek و بسیار قوی بودند . کین در درگیری زخمی شد و از هوش رفت . وقتی به هوش آمد دید که زخمی شده و کسی نیز درآنجا نیست تا او از خونش تغذیه کند و خود را مداوا کند . کین برای اینکه از دست این موجودات نجات پیدا کند به طرف وسیله تولید کننده این موجودات رفت و آن را از بین برد . از بین بردن این وسیله باعث شد قدرت سربازها از بین برود و خود آنها نیز نابود شوند . حال کین رفت تا Malek را از بین ببرد . در حالی که کین داشت به سمت هال اصلی قلعه میرفت از راهرویی عبور کرد که پر از موجوداتی یخ زده و مرده بودند و معلوم بود که سالیان زیادی از مرگ آنها میگذرد . وقتی کین به هال بزرگ رسید Malek را دید که به سمت او می آید . کین به او حمله کرد ولی ملک ناگهان با جادوی خود دروازه ای جادویی درست کرد و وارد آن شد و ناپدید شد . کین با دست خالی و ناامید به سمت Pillars بازگشت . Ariel پس از صحبت کردن کین را به سمت معبد Oracle of Nosgoth فرستاد تا بتواند در آنجا اطلاعات بیشتری راجع به Malek بدست بیاورد . کین برای رفتن به معبد به طرف شرق قلعه Malek رفت . او برای رفتن به معبد باید از مجموعه بزرگی از غارها با راههای سردرگم و گیج کننده و خطرناک میگذشت . وقتی کین در حال گشتن غار برای راه اصلی بود به منطقه ای رسید که در آنجا دیواره جادویی محافظی قرار داشت و در کنار آن یک گیوتین با مقداری خون در اطراف آن و یک کتاب . کین شروع به خواندن کتاب کرد و او متوجه شد که اعضای دایره نهم چگونه Malek را با قدرتهای جادویی بوجود آوردند و اینکه چگونه در زمان های گذشته نیروهایی به رهبری Sarafan شروع به نابود کردن خون آشام ها کرده اند . کین کتاب را بست و دیگر به خواندن ادامه نداد . کین به اتاقی که در آن یک دیگ بزرگ قرار داشت رسید . او در آنجا Oracle را ملاقات کرد . یک پیرمرد با یک کلاه که عصایی در دست داشت . کین از او خواست تا به سوالاتش پاسخ دهد و پیرمرد از او درخواست کرد تا به اتاقش بروند تا بتواند به سوالاتش پاسخ دهد . و پیرمرد شروع کرد به گفتن این جملات :
* پادشاه Ottmar تنها امید ماست برای شکست دادن موجودات جهنمی .
* پادشاه Ottmar مفیدترین و تنها امید ما و ....
وقتی کین دید که Oracle حرفهای بیهوده ای میزند که به درد او نمیخورد حرف او را قطع کرد و گفت فقط به من بگو Malek کیست و چگونه میتوانم او را شکست دهم . پیرمرد گفت Malek آخرین نفر از گروه دایره نهم و جزو محافظان Pillars of Nosgoth است . او بسیار قدرتمند است و شکست دادن او به این آسانی نیست . او به هیچ کس اجازه نخواهد داد که به Pillars نزدیک شود . ولی Vorador را پیدا کن و از او بپرس . او راه شکست دادن Malek را میداند . کین پرسید Vorador را کجا میتواند پیدا کند و پیرمرد به او گفت که به سمت جنگل ترموجنت برو تا بتوانی او را پیدا کنی . ( Termojent Forest )
بعد ناگهان پیرمرد ناپدید شد و کین را تنها گذاشت . کین تصمیم گرفت که Vorador را پیدا کید تا در مورد نحوه شکست دادن Malek از او کمک بخواهد . کین به جنگل رسید . جایی که نور خورشید به سختی از بین درختان به زمین میرسید . کین تعجب کرد که چطور Vorador میتواند در چنین مکان ترسناک و خطرناکی زندگی کند . وقتی کین به کاخ باستانی خون آشام ها رسید از بزرگی و عظمت و تجملی که Vorador برای خودش دست و پا کرده بود متعجب شد . کین شروع به گشتن کاخ برای پیدا کردن Vorador کرد . در ادامه کین بالاخره اتاق Vorador را پیدا کرد . اتاق پر بود از زنان و مردانی که با قلابهای گوشت از دیوار آویزان شده بودند . بوی خون حس خون آشامی کین را تحریک میکرد . روی یکی از دیوارهای اتاق با خون نوشته شده بود Mausceler Dei . کین به گشتن برای پیدا کردن Vorador ادامه داد . وقتی اتاق را پیدا کرد بالاخره توانست خون آشام بزرگ Vorador را ببیند . کین وقتی Vorador را دید بسیار شوکه شد چون او بسیار شبیه او بود . Vorador بسیار خوشحال بود که توانسته بود یک خون آشام دیگر را ببیند چون در این روزها کمتر کسی پیدا میشود که Vorador بتواند او را ببیند مخصوصا یک خون آشام جوان . او جامی پر از خون به کین تعارف کرد . کین متوجه شد که Vorador فکر میکند که خون آشام ها خدا هستند و انسانها وسیله ای هستند برای ادامه زندگی خدایان . بعد Vorador شروع کرد به صحبت کردن در مورد اینکه اوچگونه 6 نفر از اعضای دایره نهم را کشته و چگونه محافظ شخصی خود یعنی Malek را از بین برده است . بعد Vorador به کین گفت که نباید در کارهای او دخالت کند وگرنه عذاب و شکنجه همیشگی نصیب او خواهد شد . سپس Vorador انگشتر خود را به کین داد و گفت اگر احتیاج به دستیار و کمک داری این حلقه به تو کمک خواهد کرد و بعد او از کین خواست که اینجا را ترک کند . و کین کاخ را ترک کرد . در خارج از کاخ Mortnius با استفاه از تلپاتی و حرف زدن در فکر کین به او گفت که سه محافظ در سمت شمال قرار دارند و آنها با استفاده از قدرت خود بر روی سرزمین Dark eden تسلط دارند . در ادامه راه کین از شهر Uschtecheim گذشت . شهری که در آنجا شایعه شده بود که سالیان سال پیش خون آشام بزرگ و جد خون آشام ها Janos Aurdron متولد شد . در این شهر او انسانها را میکشت و از خون آنها تغذیه میکرد تا اینکه یک روز قلب او از هم گسیخته شد و مرد . بعد از ترک کردن Uschtecheim کین به بهشت تاریک رفتDark Eden) ) . در آنجا کین توسط دیواره ای جادویی محاصره شد . این دیواره مدام گسترش می یافت و همه چیز را در سر راه خود از بین میبرد . کین وقتی از حفاظی که محاصره اش کرده بود رد شد هیچ آسیبی ندید . چون از قرار معلوم این حفاظ فقط بر روی موجودات زنده اثر میگذاشت . کین به راه خود ادامه داد و به قصری که 3 محافظ در آن زندگی میکردند رسید . در آنجا از بالای یکی از برجها نیروی نورانی خاصی وجود داشت که به سمت پایین می آمد . وقتی کین داخل قصر شد دید که قصر بسیار بزرگتر از آن چیزی است که ظاهرش نشان می داد . کین گشت تا بالاخره با سه محافظ مواجه شد . کاهنی به نام Bane و یک کیمیاگر به اسم Anarcrothe و Dejoule . کین خوشحال شد که بالاخره به هدف خود نزدیک شد . Dejoule و Bane با دیدن کین خواستند تا با او مقابله کنند اما Anarcrothe فرار کرد و با قدرت خود Malek را احضار کرد تا از آنها محافظت کند . کین از بزدلی او بسیار خشمگین شد و او از حلقه ای که Vorador به او داده بود استفاده کرد تا خون آشام بزرگ را احضار کند . Malek اعلام کرد که بالاخره او حال میتواند با Vorador بجنگد و او را از بین ببرد تا جهان از دست عذابهای او راحت شود . Malek به Vorador گفت که او را میکشد و تکه تکه میکند و به عنوان غذا به سگهای خود میدهد . و بعد این دو دشمن شروع کردند به جنگ با هم . هر کدام قدرت خود در استفاده از مهارت های مخصوص خود را به طرف مقابل نشان میدادند و از جادوها استفاده میکردند . Vorador ناگهان تبدیل به گرگ شد و به سمت Malek پرید و .... کشته شدن Malek . بعد او به سمت Bane نیز حمله کرد و او را نیز کشت . بعد Dejoule تصمیم گرفت کین را بکشد . او با استفاده از قدرت مخصوص خود کاری کرد که زیر پای آنها شروع به جوشیدن آب کرد . کین که به آب حساس بود و از آن آسیب پذیر بود با استفاده از قدرت خود به شکل مه درآمد و از آنجا کمی دور شد . بعد Dejoule گلوله ای به سمت کین پرتاب کرد اما کین با قدرت خود قبل از اینکه گلوله به او برخورد کند آنرا کنترل کرد و گلوله را به سمت خود او پرتاب کرد . گلوله به او خورد و کشته شد . بعد کین لباس Bane و ساعت Dejoule را برداشت تا از آنها برای ترمیم Pillars استفاده کند . کین وقتی که به Pillars رسید وسایل را در جای مخصوص خود قرار داد و قسمتهای دیگری نیز ترمیم شدند . Ariel به کین گفت که محل محافظ بعدی یعنی Azimuth جایی در قلب شهر مقدس Avernus است . وقتی کین به شهر Avernus رسید خود را در شهری دید که تمامی ساختمانهای آن آتش گرفته اند و جسدهای سوخته مردم در همه جا وجود دارد . کین رفت و توانست سرچشمه این فاجعه را بیاید . یک کلیسا که تنها جایی بود که هیچ آسیبی ندیده بود و باید تمام این فاجعه ها از همین نقطه شروع شده باشد . کین داخل آنجا شد . کین پس از جستجو روح ربا را دید ( Soul Reaver ) . یک سلاح افسانه ای که با جذب کردن ارواح به قدرت خود اضافه میکرد . در قسمتهای داخلی تر کین یک کتاب پیدا کرد که اثر دست خونی یک نفر بر روی آن نقش بسته بود و بدلیل خونی که روی آن ریخته بود بسیاری از قسمتهای آن قابل خواندن نبود . کین در طول راه یک لیوان نیز پیدا کرد که عکسی با مضمون مبارزه Vorador و Malek روی آن نقش بسته بود . بعد بالاخره کین توانست Azimuth را ملاقات کند . او هیولاهای زیادی را برای مبارزه با کین ساخت اما کین همه آنها را کشت و توانست بسیار راحت Azimuth را نیز شکست دهد و او را بکشد . بعد از کشته شدن Azimuth کین چشم سوم را بدست آورد و او میتوانست از آن برای ترمیم Pillars استفاده کند . کین علاوه بر این وسیله دیگری نیز پیدا کرد که با استفاده از آن میتوانست زمان را به جلو یا عقب ببرد . وقتی که کین به Pillars رفت و قسمتی دیگر را نیز ترمیم کرد Ariel برای کین توضیح داد که چگونه Azimuth وسیله کنترل زمان را از Moebius محافظ زمان دزدیده و از آن برای در اختیار گرفتن موجودات شیطانی در زمانهای مختلف استفاده کرده . بعد Ariel در مورد موجودی به نام Nemesis صخبت کرد که در قسمتی از این سرزمین او چگونه همه چیز را نابود کرده است . او به کین گفت که باید به King ottmar در شهر Willendorf و لشکرش کمک کند تا Nemesis را از بین ببرند . چون آنها تنها کسانی هستند که میتوانند در مقابل Nemesis بایستند . وقتی کین به Willendorf رسید سعی کرد که با جادویی که او را بصورت انسان معمولی نشان میدهد داخل شهر شود ولی در دروازه ورودی جادوی او خود به خود باطل شد و جادو به او اجازه داخل شدن را نمیداد . کین در آنجا در مورد یک مقبره باستانی شنید که یکی از محل های مخفی اجداد King ottmar بوده است . کین داخل معدنی قدیمی شد و چشمه ای از خون در آنجا پیدا کرد . وقتی کین از آن خون نوشید دید که چهره او مثل انسانهای معمولی شد . حال با این تغییر قیافه کین میتوانست داخل شهر شود . کین در ادامه راه به یک کتابخانه رسید که تعداد زیادی کتاب در آنجا وجود داشت . کین به جستجو در بین کتابها پرداخت و دو کتاب نظر کین را جلب کرد . اولی کتابی بود که در مورد دایره نهم که از Pillars محافظت میکردند صحبت میکرد . کین پس از خواندن کتاب متوجه شد که Pillars of Nosgoth با قدرت خود از سرزمین Nosgoth محافظت میکند و زمانی که یکی از اعضای دایره نهم بمیرد قسمتی از Pillars از بین میرود مگر اینکه کسی جانشین او بشود . کتاب دیگر در مورد فرقه عجیبی صحبت میکرد که به اطراف سرزمین Nosgoth آمده بودند و بسیاری از مردم فریب آنها را خورده و جزو آنها شده بودند . ولی در کتاب ننوشته بود که خدایی که اعضای این فرقه پرستش میکردند چه نام داشت . کین به سمت شهر رفت و داخل شد و به سمت قصر پادشاه رفت . در داخل قصر پادشاه Ottmar کین به سمت اتاق پادشاه رفت اما یک مرد راه او را بست و به کین گفت که پادشاه عزادار است و هیچ کس را ملاقات نمیکند . کین او را گرفت و گوشه ای پرتاب کرد و به سمت اتاق پادشاه به راه افتاد . در اتاق کین پادشاه ر ادید که برای دخترش عزاداری میکند . پادشاه به کین گفت که در روز تولد دخترش او دستور داده بود که بهترین عروسک سرزمین Nosgoth را برای دخترش درست کنند و هر کس که بهترین عروسک را میساخت جایزه بزرگی نصیب او میشد . برنده عروسک سازی بود به اسم Elzavir . بعد از مدتی ناگهان دختر پادشاه روح خود را از دست داد و مانند یک عروسک بدون جان شد . پادشاه دچار افسردگی شد و به هیچ چیز جز دختر خودش فکر نمیکرد . پادشاه گفته بود که هر کس که بتواند دختر او را به حالت اولیه اش برگرداند صاحب امپراتوری او خواهد شد . کین آنجا را ترک کرد تا آن عروسک ساز را پیدا کند . کین با خود فکر کرد که با این وضعیت ارتش پادشاه نمیتوانند با Nemesis مقابله کنند چون بسیاری از سربازان برای پیدا کردن عروسک ساز عازم مکان های دیگری شده بودند . کین با پرس و جو از دیگران در مورد یک تونل شنید که او را به محل زندگی عروسک ساز یعنی Elzavir میبرد . کین برای پیدا کردن عروسک ساز به سمت شمال رفت . در دریاچه ارواح سرگردان کین قصر آن عروسک ساز را پیدا کرد و توانست با او ملاقات کند . عروسک ساز با جادوی خود عروسکهایی را برای مقابله با کین احضار کرد ولی کین همه آنها را کشت . حال نوبت خود عروسک ساز بود . کین او را نیز کشت و سر از بدنش جدا کرد .کین متوجه شد که عروسک ساز روح دختر پادشاه را در یک عروسک زندانی کرده . او عروسک را نیز برداشت . کین به willendorf بازگشت در حالی که در یک دستش سر آن عروسک ساز و در دست دیگر آن عروسک قرار داشت . جادوگران پادشاه به سرعت روح را به بدن دختر پادشاه وارد کردند و پادشاه نیز خوشحال تجدید قوا کرد و خود را برای مقابله با Nemesis آماده کرد . در میدان جنگ سربازان پادشاه و کین در مقابل Nemesis قرار گرفتند . قبل از اینکه جنگ شروع شود پادشاه با سربازان خود صحبت کرد و به آنها دلگرمی داد و جنگ شروع شد . سربازان پادشاه دلیرانه میجنگیدند اما خیلی زود توسط سربازان Nemesis از پای درمی آمدند . پادشاه نیز در جنگ کشته شد و در لحظات پایانی عمرش گفت که او نگران سرنوشت دخترش و همین طور سرزمین Nosgoth است . وقتی که همه کشته شدند کین چاره ای جز فرار نداشت . او با وسیله ای که از Azimuth بدست آورده بود و برای کنترل زمان بود توانست فرار کند . حال سرزمین Nosgoth در اختیار و تحت سلطه Nemesis بود . ناگهان زمین اطراف کین تغییر کرد و به جای آن همه خون و جسد همه جا شروع کرد به سبز شدن و روییدن گیاهان و برگشتن به حالت عادی . بعد وسیله کنترل کننده زمان در دستان کین شکست و تکه تکه شد . کین به زمان دیگری برده شده بود . کین ناگهان سردردی احساس کرد و در رویاهای خود Moebius را دید که در جمعی در نزدیکی پادشاه William قرار دارد . پس از اینکه رویاها تمام شد کین به سمت شمال و محل زندگی Nemesis رفت ولی در آنجا سرزمین پادشاه ویلیام قرار داشت و خبری از Nemesis نبود . کین در ادامه متوجه شد که به 50 سال قبل بازگشته . کین تصمیم گرفت که پادشاه جوان را بکشد تا در 50 سال بعد موجودی به نام Nemesis وجود نداشته باشد . در داخل قصر ویلیام , کین Moebius را دید که در حال صحبت کردن با ویلیام بود . با دیدن کین Moebius در مورد کین هشدار داد و به یلیام شمشیر Soul Reaver را داد و هر دو از اتاق خارج شدند . دو سرباز به سمت کین آمدند و کین با آنها مقابله کرد و آنها را کشت . بعد او به سمت ویلیام رفت و محافظانش را کشت و خود ویلیام را نیز کشت . حال کین تاریخ را تغییر داده بود . او در قصر وسیله کنترل کننده زمان دیگری پیدا کرد و به زمان خودش بازگشت . در خارج از قصر ویلیام هیچ پرچم جنگی برافراشته نبود اما یک چیز نادرست بود . از سمت جنوب صدای فریاد و شمشیر و بوی خون می آمد . شکارچیان خون آشام . کین متوجه شد که با کشته شدن پادشاه محبوب آنها یعنی ویلیام او خشم انسانها را برانگیخته و آنها به جنگ با خون آشام ها و انتقام گرفتن از آنها پرداخته اند .
در بین راه در نزدیکی شهر او صدای تشویق مردم را شنید . و توسط مردم شهر Stahlberg تشویق میشد چون باعث نابودی Nemesis شده بود . کین به سمت جمعی از مردم که در گوشه ای تجمع کرده بودند رفت . او در آنجا با کمال تعجب دید که جلاد سر Vorador را با گیوتین قطع کرده و با افتخار آنرا دردستش گرفته و به مردم نشان میدهد . حال کین تنها خون آشام سرزمین Nosgoth بود . در ادامه کین Moebius را ملاقات کرد . او به کین گفت که آینده او را دیده . او خواهد مرد . اما کین به او گفت که او از مردن باکی ندارد و او آماده مردن است . همان طور که تو آماده مردن هستی . بعد کین به سرعت به سمت Moebius حمله کرد و او را کشت و ساعت شنی که همراهش بود را برداشت . حال کین باید به سمت Pillars میرفت . کین به شکل خفاش در آمد و به سمت Pillars of Nosgoth رفت . کین در آنجا Mortanius و Anarcrothe را دید که با هم در حال بحث بودند . کین در پشت یکی از ستونها پنهان شد و به حرف آنها گوش داد . Anarcrothe به Mortanius گفت که او به آنها خیانت کرده اما Mortanius گفت که دایره نهم باید از بین برود چو نتوانسته به وظایف محوله اش عمل کند . Anarcrothe نیز در جواب گفت که دایره نهم باید پابرجا بماند و او یا باید به آنها کمک کند یا بمیرد . Mortanius نیز جواب رد داد .
Anarcrothe گلوله ای آتشین به سمت Mortanius پرتاب کرد اما ناگهان جادوگری به نام Merely ظاهر شد و گلوله آتشین را منحرف کرد و با جادوی خود Anarcrothe را کشت . کین خودش را نشان داد و گفت که Mortanius باید کشته شود تا Pillars ترمیم شده و به حالت اولیه خود بازگردد . Mortanius گفت به غیر از من Merely هم هست . اول او را بکش . جادوگر Merely با قدرت خود یک undead ساخت تا با کین مقابله کند اما کین آن موجود را از بین برد و به راحتی Merely را نیز شکست داد . کین به سمت Mortanius حمله کرد و او را نیز کشت . اما ناگهان جنازه او نبدیل به هیولای سیاه رنگ غول پیکر شد .
هیولایی که Ariel در مورد آن با کین صحبت نکرده بود . کین شمشیر خود را بیرون آورد و فریاد زد Vae Victus و به سمت آن موجود حمله کرد و بعد از مبارزه ای سخت کین موفق شد آن هیولا را شکست دهد .
کین از مدال او برای ترمیم قسمت دیگری از Pillars استفاده کرد . حال تمامی ستونها ترمیم شده بودند به غیر از ستون تعادل ( Pillars of Balance ) . کین متوجه شد که خود او آخرین نگهبان و نگهبان تعادل است . حال او دو راه بیشتر نداشت . یا خودش را بکشد و باعث ترمیم Pillars و برگشتن این سرزمین به حالت اولیه بشود و نسل خون آشام ها بطور کلی از سرزمین Nosgoth برانداخته شود یا خودش را نکشد و Pillars را به همین حالت باقی بگذارد و این سرزمین به یک مکان نفرین شده تبدیل شود . کین دید که نمیتواند از جان خود بگذرد و تصمیم گرفت که خودش را نکشد و Pillars را به حال خود بگذارد .
ستونها فروریختند و سرزمین Nosgoth برای ابدیت تبدیل به مکانی نفرین شده شد . کین به قصری که در نزدیکی Pillars قرار داشت رفت و جامی پر از خون خورد و با خود فکر کرد که : Vorador درست میگفت . خون آشام ها خدایانی هستند که وظیفه آنها حکومت بر انسانهاست .

چاپ این مطلب

  آنلاین کردن XBOX-360
ارسال کننده: Maximum-Dev - 06-08-2012, 05:23 PM - انجمن: XBOX LIVE - پاسخ (5)

1.داشتن اینترنت پرسرعت.
2.تهیه DVD اورجینال هر بازی که میخواین آنلاین بازی کنین(که البته بیشتر بازی ها اورجینال نمیخواد)
3.اینترنت رو فعال کرده دستگاه رو روشن میکنید و خودکار به Live وصل میشه.(پرسرعت)
4.میرید داخل بازی بعد میرید به قسمت آنلاین بازی کردن در منوی بازی.
لیست سرورها یا افرادی که آنلاین هستند و دارن بازی میکنن میاد.اگه سرور بود یکی از سرورهارو انتخاب میکنید اگر اونجوری نبود آنلاین بازی کردن اون بازی چندتا گزینه داره یکی از اون هارو انتخاب میکنی بعد میره تو بازی ....

بازی هایی که Gold میخواد تا آنلاین بازی کنین باید برید از سایت Xbox Live برای اون بازی Gold بخرین.

توجه : بازی در هر ساعت 10 تا 20 مگابایت از حجم شما استفاده میکنه.
توجه : اگر دستگاه شما کپی خور هست باید به فروشگاه برده و بگویید تا نرم افزار های لازم رو نصب کنند در غیر این صورت شما Ban خواهید شد .(یعنی فقط به Live نمیتونید دیگه وصل بشید ولی هنوز میتونین Offline بازی کنین)

چاپ این مطلب

  فروش ps vita مدل wifi+3G
ارسال کننده: meisam2012 - 06-06-2012, 08:31 PM - انجمن: بازارچه - پاسخ (3)

سلام به همگی من یه ps vita wifi+3G رجین1 همراه با رم 8GB و دو بازی ridge racer و tabletop tank دارم قیمت فروش 600 هزار تومان اخرش.


اینم عکس از دستگاهم...[تصویر:  attachment-156219d1338989570-19012012031.jpg]

چاپ این مطلب

  انتشار بازی های PC
ارسال کننده: Maximum-Dev - 06-06-2012, 04:34 PM - انجمن: تاریخ عرضه بازی ها - پاسخ (6)


[تصویر:  box_large_endofnationsbox.jpg]

End of Nations
Release Date: June 12, 2012
Platforms: PC
Genres: Strategy, MMO, Real-time

From Universe at War developer Petroglyph comes a mix of real-time strategy and MMO gameplay

Screenshots


[تصویر:  box_large_open-uri20120518-22876-mjg8y8]

The Adventures of Shuggy
Release Date: June 13, 2012
Platforms: PC, Xbox 360
Genres: Puzzle, Action

Screenshots


[تصویر:  box_large_open-uri20120314-22731-w7uo97]

The Dark Eye: Chains of Satinav
Release Date: 2012 (TBA)
Platforms: PC
Genres: Action

Screenshots


[تصویر:  box_large_amazingspidermanbox.jpg]

The Amazing Spider-Man: The Game
Release Date: June 26, 2012
Platforms: 3DS, PC, PS3, PS Vita, Xbox 360
Genres: Action-Adventure
Go beyond the movie to experience what it's like to BE Spider-Man like never before

Screenshots


[تصویر:  box_large_open-uri20120203-10142-196c12j]

Legends of Pegasus
Release Date: June 30, 2012
Platforms: PC
Genres: Strategy

Screenshots


[تصویر:  box_large_open-uri20120308-6979-m7a6o8]

Deponia
Release Date: 2012 (TBA)
Platforms: PC
Genres: Adventure

Screenshots


[تصویر:  box_large_open-uri20120314-15049-1d9uxap]

Battlefield 3: Close Quarters
Release Date: June 30, 2012
Platforms: PC, Xbox 360, PS3

Screenshots


[تصویر:  box_large_open-uri20120315-22731-1og8104]

Hegemony Rome: The Rise of Caesar
Release Date: June 30, 2012
Platforms: PC
Genres: Strategy

Screenshots



چاپ این مطلب

  ده شخصیت برتر دنیای گیم در تمام دوران
ارسال کننده: K0r0ush - 06-01-2012, 12:36 PM - انجمن: نقد و بررسی - پاسخ (5)

هزاران نفر از شخصیت های مرتبط با بازی های ویدیویی وجود دارد.بسیاری از آنها به یاد ماندنی هستند.بعضی از آنها شخصیت های اصلی داستان هستند.تعداد زیادی از شخصیت های بازی را می توان به عنوان بهترین شخصیت ها دانست اما ۱۰ شخصیت وجود دارد که به یاد ماندنی ترین شخصیت ها هستند.این شخصیت ها توسط سایت اینترنتی gamepur انتخاب شده است که در ادامه می توانید مشاهده کنیدDante – Devil May Cry


هنگامی که می گویم دانته منظورم دانته واقعی است.
نه دانته ویرایش شده Twightlight از آخرین نسخه بازی Devil May Cry.
دانته PS2 تمام ویژگی های یک قهرمان را دارد .شمشیر غول پیکر و اراده عالی که قادر به کشتن دشمنان در یک ضربه بود.او واقعا یک قهرمان است.
Samus Aran – Metroid


Samus نام شخصیتی از بازی Metroid است البته نه عنوان جدید این سری بلکه از نسخه های اولیه Metroid که شاید قبل از انتشار Tomb Rider بتوان از آن به عنوان اولین شخصیت معروف مونث در بازی های کامپیوتری نام برد.

Kratos – God of War




او ممکن است آدم خوبی نباشد ولی یکی از شخصیت های محبوب دنیای بازی های کامپیوتری است.کریتوس کمی بی توجه به زندگی انسان ها است و او هر کسی را که دشمن او باشد و در راه رسیدن به هدفش برای او مشکلی ایجاد کند به هر طریقی از بین میبرد اما به هر حال ما او را دوست داریم و از کشتن دشمنان با او لذت میبریم.
Mario – Mario/Donkey Kong

ماریو یک عروسک شجاع و واقعی است .زمانی که او نامی برای خود نداشت به ماریو مشهور شد و و ثابت کرد که یک شجاع واقعی است .بارها نجات دادن شاهزاده این حرف من را ثابت می کند. او واقعا یک کاراکتر دوست داشتنی است.
Ezio – Assassin’s Creed



هر کسی نمی تواند از آسمان یا از بالای یک کلیسا بر روی زمین شیرجه بزند.این کار را فقط قاتل دوست داشتنی خودمان می تواند انجام دهد.او با سری بازی های Assassin Creed به شهرت رسید و تمامی گیمر او را می شناسند.
Gordon Freeman – Half Life



Half Life سری بازی هایی است که مطمئنا طرفدارهای زیادی دارد. تمامی طرفداران این بازی به دنبال این هستند که زودتر شماره جدید این بازی منتشر شود و بتوانند دوباره این بازی را تجربه کنند. گوردون فریمن واقعا یک شخصیتی است که تمامی بازیکنان او را دوست داشته و همیشه در ذهن ها باقی می ماند.
Link – Legend of Zelda



لینک ممکن است چیز زیادی برای گفتن نداشته باشد اما این به این معنی نیست که او یکی از بهترین شخصیت ها نیست .همیشه شکست دادن بدی و نجات دادن سرزمین زلدا می تواند او را به یکی از بهترین شخصیت ها تبدیل کند.او با وفاترین شمشیر زنی است که شما میتوانید پیدا کنید.
Solid Snake – Metal Gear

Snake جالبترین و بهترین مامور مخفی است که شما پیدا خواهید کرد.البته بعضی از گیمر ها معتقدند که Sam fisher از Snake در مخفی کاری ماهرتر است و در حال حاضر بین طرفداران این دو شخصیت اختلاف وجود دارد.
Cloud Strife – Final Fantasy VII

تمام بازی های فاینال فانتزی یک کاراکتر خوب دارد.Cloud Strife مظهر شخصیت سبک بازی RPG است با داشتن شمشیر غول پیکر و برجسته و بسیاری از مشخصات دیگر.او قهرمان فانتزی و دوست داشتنی همیشگی ماست.
GLaDOS – Portal

یکی از بهترین شخصیت های دنیای گیم از بازی های اکشن نیست.او حتی انسان هم نیست.
GLaDOS ساعت ها با تمایلات خود به جنون و دروغ ما را سر گرم میکند.این ربات دیوانه با هوش مصنوعی اش همیشه یکی از بهترین شخصیت های بازی در تمام دوران باقی میماند.

پرهام برازنده

چاپ این مطلب

  تبدیل ویندوز 7به xbox 360
ارسال کننده: K0r0ush - 06-01-2012, 12:34 PM - انجمن: مشکلات و آموزش ها - پاسخ (5)

تبدیل ویندوز سون به Xbox 360 با Xbox 360 Skin Pack 1.0 for Windows 7
Xbox 360 Skin Pack یک بسته کامل برای تغییر ظاهر ویندوز سون و تبدیل آن به محیط آنالوگ Xbox 360 می باشد. شما می توانید در ابتدا این بسته را از سایت پی سی دی دانلود کنید و سپس آن را بر روی ویندوز 7 نسخه های 32 و 64 بیتی نصب کنید و سپس یک بار سیستم را ریست کنید و پش از بالا آمدن ویندوز شما شاهد تغییرات کلی این بسته خواهید بود و خواهید دید که تمامی قسمت های ویندوز شما شبیه به محیط Xbox 360 شده است. این برنامه قابل نصب بر روی نسخه های ویندوز سون Windows 7 Windows 7 SP1 می باشد. اگر بعد از نصب این تم از ظاهر آن خوشتان نیامد و یا تصمیم به حذف به آن را داشتید به آسانی و تنها با چند کلیک می توانید این بسته را بصورت کامل از روی ویندوز پاک کنید.


http://dl9.p30day.com/users/feisal/T...dows_7_x86_64_[www.P30Day.com].rar


رمز: www.p30day.com

چاپ این مطلب

  نقد وبررسی بازی بزرگ دیابلو 3
ارسال کننده: K0r0ush - 06-01-2012, 12:31 PM - انجمن: نقد و بررسی - بدون پاسخ

بعد از 12 سال هنوز هم تنها یک روش برای حفاظت از انسانیت مقابل هجوم شیاطین وجود دارد: کلیک کلیک کلیک کلیک.بازیهای زیادی نتوانستهاند تاثیری که دیابلو روی صنعت بازیهای رایانهای داشته است را ایجاد کنند. خیلی از این «بازیهای سال» حتی نتوانستهاند طرفداران خود را برای دو یا سه سال پیاپی، مشتاق خود نگه دارند. اما یازده میلیون طرفدار دیابلو، 12 سال به پشتوانه آپدیتهای مختلف و ماندگاری گیمپلی دیابلو در انتظار نسخه سوم بازی بارها و بارها همه سیاهچالهای بازی را گشتهاند، همه شیاطین را کشتهاند و به دنبال آیتمهای مختلف، ساعتها در محیط بازی جستجو کردهاند و حالا مشتاقند بدانند بعد از این هم همه سال نسخه سوم چه چیز جدیدی به شیرینی گذشته اضافه کرده است. دیابلو 3 اساسا به نسخههای قبلی خود چه در روایت داستان و طراحی هنری و چه در اصول اساسی گیمپلی وفادار است.. اما بلیزارد موفق شده است در عین وفاداری به نسخههای قبل،انعطافپذیری مورد نیاز گیمرهای امروز و ویژگیهایی که لازم است گیمرهای نا آشنا به دیابلو را مجذوب محصول خود کند را نیز به بازی اضافه کند.

و البته دستاورد دیگر بلیزارد سایه انداختن به مشکلات DRM بازی بر اساس همه ویژگیهای مثبت آن بود. حتی با وجود بتای عمومی بازی که تحت عنوان آزمایش ظرفیت سرورها برگزار شده بود، خیلی از بازیکنان نتوانستند تا چند روز بعد از عرضه بازی حتی به سرورها متصل شوند. بعد از آن هم خیلیها با مشکل Latency روبرو شدند. اما طاقت طرفداران جایی طاق شد که یادشان آمد دیابلوی یک MMO عظیم نیست و به این معترض شدند که چرا حتی برای بخش تک نفره بازی باید مدام به اینترنت وصل باشند. آیا بلیزارد حق داشت DRM به این سفت و سختی طراحی کند؟ بله. آیا طرفداران بازی حق دارند به بلیزارد اعتراض کنند؟ دوباره بله. بازیهای رایانهای مثل دهه گذشته، یک خُرده فرهنگ هنری با گروه متعصبی از طرفداران نیستند. بلکه یکی از شریانهای اصلی رسانههای دیجیتال محسوب میشوند و از همه مهمتر، حالا بازیهای رایانهای یک صنعت محسوب میشوند. و صنعت نیازمند پول است. و وقتی شرکتی نیازمند پول باشد، مجبور است از فروش محصول خود دفاع کند، حتی اگر آخرین چاره DRM سختگیرانه بلیزارد باشد. اما از سوی دیگر وظیفه همین شرکتهاست که به مشتریان وفادار خود که بازی را خریدهاند اطمینان بدهند که مشکلی برای استفاده از محصول نخواهند داشت. بلیزارد با علم به اینکه بیش از 4 میلیون نفر بازی را پیشخرید کردهاند نتوانست ظرفیت سرورهای خود را با نیاز مخاطبین تطبیق دهد و باعث خشم طرفداران شد. اما آیا سرورها واقعا مشکل دیابلو هستند؟ خیر. بلیزارد قبلا نیز با مشکلات اینچنینی دست و پنجه نرم کرده بود. تا همین لحظه هم اکثر مشکلات رفع شدهاند و بلیزارد دائما در حال بررسی و حل مشکلات و باگهای دیگر است. بیشتر از چند هفته طول نخواهید کشید تا دیابلوی به یک تجربه آنلاین بینقص تبدیل شود. البته به شرطی که ساکن ایران نباشید. برای ما هیچوقت تجربه آنلاین بینقص وجود نخواهد داشت!

داستان دیابلو 3 مثل همیشه است. حتی از نظر روایت از نسخههای قبلی بهتر شده است. شخصیتهای قدیمی مثل دکارد کین و تیریِل در بازی حضور دارند و داستان بازی بیشتر از نسخه قبلی، وابسته به جهان دیابلو شده است. گرههای داستانی قابل پیشبینی هستند و در پایان هم سوالات زیادی برای مخاطب باقی میگذارند. سوالاتی که در پایان دیابلوی 2 هم ایجاد شده بود و مشخصا برای عرضه اضافهشونده یا نسخه بعد بازی بدون پاسخ رها شدهاند. صداپیشگی بازی با دنیای دیابلو تناسب دارد، با این حال بعضی از شخصیتها بیش از حد کلیشهای و اغراق آمیز کار شدهاند. اما همه ویژگیهای داستان صرفا وفادار به نسخههای قبل هستند و میانپردههای بینظیر سینمایی بازی هم باعث میشوند تا طرفداران بازی از داستان لذت ببرند. یکی از ویژگیهای مثبت داستان دیابلو شخصیتر شدن آن است. هر NPC چندین دیالوگ دارد که از گذشته و آینده و احساساتش در آنها صحبت میکند. همراهان شخصیت اصلی برخلاف نسخههای قبل، فقط نقشهای متحرک روی صفحه نیستند. دلایل و داستان خود برای همراهی با ماجراجوی قهرمان را دارند. در بازیهایی شبیه دیابلو موسیقی جزوی از صدای محیط محسوب میشود و برای غرق کردن بازیکن در اتمسفر طراحی شده است. کاری که دیابلو 3 به خوبی انجام داده است، موسیقی که در پشت صحنه پخش میشود، به خوبی در خدمت محیط و جریان بازی درآمده است و در جریان صحنههای سینمایی، به خوبی قدرتنمایی میکند.
گرافیک بازی چشمنواز است. افکتها و انیمیشنها با توجه به گستردگی بازی به خوبی طراحی شدهاند و در کنار موتور فیزیکی قدرتمند بازی، صحنههای چشمنوازی خلق میکنند. اما مهمترین ویژگی بازی، طراحی بصری آن است. در بازی محلی به اسم دشت بیچارگی وجود دارد و بیچارگی در درختان خشکیده، گیاهان سرخ و باران و مه مرضآلودی که در محیط به چشم میخورد، موج میزند. و یا کالدیوم که در دل صحرایی سوزان، خانهای برای ارباب دروغها شده است، به خوبی دروغهایی که در دل زیبایی خود پنهان کردهاست را نشان میدهد.

اما صدا و تصویر برای بازیکنانی که دوازده سال به رزولوشن 800 در 600 دیابلو 2 بازی عادت کردهاند مهم نیست. وقتی پای گیمپلی وسط باشد دیابلو 3 همان Hack and Slash دوستداشتنی همیشگی است. گلههای دشمن به قهرمان حمله میکنند و یکی یکی از کمر نصف میشوند و خونشان همه جا میپاشد. بازی در حالت Normal برای بازیکنان جدید طراحی شده است. بعد از کمی پیشرفت در بازی، مبارزات به مهارت بازیکن بستگی خواهند داشت، چون دشمنان بیشتر از نسخههای قبل المانهای Hack and Slash کلاسیک و Arcade دارند. یکی از دشمنان بعد از حمله به بازیکن سلاحش چند ثانیه در زمین گیر میکند و بهترین فرصت برای مقابله را به بازیکن میدهد. بعضی از دشمنان اگر سریع کُشته نشوند قویتر میشوند و استفاده به جا و به موقع از قدرتها، نسبت به Level و قدرت شخصیتها، بیشتر تفاوت بین بازیکنان حرفهای با دیگران را نشان میدهند. مرحله اول بطور کلی به عنوان مرحله آموزشی برای بازی در نظر گرفته شده است، اما در همین حالت Normal هم در مراحل بالاتر، بازیکن کم کم سختی دیابلو را احساس میکند. شرایط و دشمنان در دیابلو 3 نسبت به نسخههای قبل متنوعتر شدهاند. به همین اندازه سیستم طراحی بیلد و Skillهای بازی هم انعطافپذیرتر و مدرنتر شدهاند و تفاوت فاحشی با سیستم RPG متداول دارند. اما این به معنی RPG نبودن دیابلو 3 نیست. در شرایط کلاسیک، با هر مرحله ارتقا پیدا کردن تعدادی Attribute Point و یک یا دو Skill Point به بازیکن داده میشد تا مطابق میل خود، بیلد شخصیتش را شخصی سازی کند و تا انتها با همان بیلد بازی کند. در دیابلو 3 با ارتقا پیدا کردن شخصیت، اتفاق خاصی برای Attributeها نمی افتد و Skillها نیز با یک روند از پیش تعیین شده به تدریج در اختیار بازیکن قرار میگیرند. تمام قدرت شخصیت بازی در آیتمهای او و نوع چینش اسکیلها خلاصه میشود. این شرایط به بازیکن اجازه میدهد تا در شرایط مختلف بتواند بلافاصله با آیتمهای جدید و چینش جدید اسکیلها، بیلد متفاوتی برای شخصیتش بسازد. شاید بهتر بود بازی در مورد برخی ویژگیهای مهم مثل Elective Mode توضیح کاملتری میداد تا بازیکنان بتوانند حداکثر استفاده را از سیستم اسکیلها بکنند، اما خوشبختانه Community فعال بلیزارد زحمت این بخش را هم برای سازنده کشیده است. برای رعایت بالانس، این چینش جدید آیتمها و اسکیلها چندان متفاوت نیست. اگر میخواهید Monk خود را از یک شخصیت سریع با قدرت متوسط که برای حمله به سرعت خود و برای دفاع به Dodge و فرار از حملات متکی است را ناگهان به شخصیتی با قدرت حمله بالا، سلامتی بالا و قابلیتهای دفاعی متکی به احیای سلامتی تبدیل کنید؛ قطعا در اولین دور چرخیدن در محیط بازی کشته خواهید شد. اینجاست که اهمیت آیتمها در دیابلو به چشم میآید.

بلیزارد شاید عمیقترین سیستم آیتم و Loot این نسل را طراحی کرده باشد. اهمیت آیتمها در بازی، شیرینی پیدا کردن طلا و آیتم از جنازه دشمنان را چند برابر میکند. برای به دست آوردن آیتمها به جز Loot، چندین راه وجود دارد. آهنگر با هزینه نسبتا زیادی ارتقاء پیدا میکند و در ازای این هزینه با قیمت خیلی کمی آیتمهایی قدرتمند میسازد. اما این آیتمها ویژگیهای Random دارند و همیشه چیزی که دلخواه بازیکن است به دست نمیآید. فروشندههای مختلف، آیتمهای مختلفی با قیمتهای نسبتا خوبی به فروش میرسانند و اگر بازیکن به اندازه کافی پول داشته باشد میتواند از Auction House آیتمهایی دقیقا با ویژگیهای مورد نظرش پیدا کند و البته با هزینه خیلی خیلی بالایی آنها را خریداری کند. هزینههای این آیتمها یکی از چالشهای اصلی بازی و یکی از اهرمهای برقراری بالانس بین آیتمهای بازی و میزان سختی آن است. آیتمهای بدست آمده را میتوان به فروشندههای درون بازی فروخت، به Auction House بُرد و به حراج گذاشت و یا برای استفاده از آهنگر آنها را تبدیل به مواد اولیه تبدیل کرد. ارزش طلا در دیابلو 3 بیشتر از نسخههای قبل است. برای تعمیر وسایل، خریدن آیتم و حتی تزئین لباسهای قهرمان اصلی به مقدار زیادی طلا احتیاج است، خیلی از بازیکنان در سیاهچالها بیشتر به دنبال طلا هستند تا آیتمهای مختلف! Auction House دقیق و کارآمد طراحی شده است و بازیکن میتواند آیتمهای مختلف را به راحتی و دقیقا مطابق میل خود پیدا کند. اما تنها مشکل AH این است که در محیط بازی قرار ندارد و برای استفاده از آن و یا حتی سرزدن به وضعیت آیتمهایی که برای فروش گذاشته شدهاند باید از بازی خارج شد و به منوی اصلی رفت.

از ویژگیهای اساسی سری دیابلو، طراحی دائما در حال تغییر محیط است. در دیابلو 3 محیط در حال تغییر به مراتب بهتر از نسخه قبل است و این چیزی است که دیابلو را سالها قابل بازی نگه داشته است. هربار سر زدن به یک غار کوچک نتیجه و ریسک متفاوتی دارد. در درجات سختی بالاتر ممکن است کلبه کوچکی که در دور قبل بازی کردن فقط یک صندوقچه طلا در آن قرار داشته است، مزین به چند دشمن Level بالا شده باشد. وقتی یکبار دیابلو را تمام شود تازه قضیه جدی میشود. نمیتوان پیشبینی کرد که کدام دشمن با ویژگیهای عجیب و غریبش در گوشه کدام سیاهچال پنهان شده است و قرار است بعد از مرگش چه آیتمهایی به بازیکن هدیه کند. این Random بودن دشمنان و محیط در دیابلو 3 به مراتب بهتر از نسخههای قبلی صورت گرفته است و عملا پیشبینی کوچکترین چیزی را غیر ممکن میسازد.

در درجات سختی بالاتر، نیاز به بازی چند نفره بیشتر احساس میشود. البته بازی چند نفره در دیابلو 3 به معنی با خوشحالی شقه کردن دشمنان نیست. با اضافه شدن هر بازیکن بازی سختتر میشود و وقتی سر و کله دشمنان با ویژگیهای مختلف پیدا شود، کار تیمی معنا پیدا میکند. ویژگیهای رندوم دشمنان باعث میشوند تا بازیکنان عقبنشینی کنند، فکر کنند و نقشهای برای کشتن آنها بکشند. بازیکنها اگر با یک دشمن که با هر ضربه به سلامتیاش اضافه میشود، Arcane Sentryهای کشنده پرتاب میکند و بلافاصله بازیکن را در جای خود زندانی میکند روبرو شوند باید تاکتیکی متفاوت با آنچه برای مقابله با دشمنی که تلهپورت میکند، نسبت به اکثر ضربات مصون است و جلوی راه شخصیتها تله میگذارد اتخاذ کنند. اینجاست که سیستم انعطافپذیر Runeها و انتخابهای بیشمار آنها به کار میآید. هر هیرو میتواند بیلد خاص خودش را داشته باشد. اگر افراد حاضر در یک گروه، آیتمها و Ruinهای مناسب انتخاب کرده باشند میتوان سرسختترین دشمنان را در چند ثانیه نابود کرد. فقط کافیست که تیم، ترکیب خوبی از اسکیلهای تهاجمی و تدافعی داشته باشد. Lootها در حالت چند نفره کمتر میشوند و این ارتباط بین بازیکنان را بیشتر میکند. خیلی وقتها بازیکنان آیتمهای سطح بالایی را که میتوان با قیمتی زیاد در AH فروخت، برای قویتر کردن گروه به صورت رایگان در اختیار یکدیگر میگذارند. همکاری در حالت کوآپ دیابلو کلید زنده ماندن است. اینبار بلیزارد هوشمندانه لوت هر بازیکن را جدا کرده است تا به جای جنگیدن بر سر دزدیدن آیتمها از یکدیگر، تمرکز بازیکنان کاملا روی مبارزات باشد. هرچند نبود یک سیستم ارتباط صوتی بین بازیکنان بعضی اوقات حس میشود، اما باز هم بازی چند نفره، یکی از مهمترین و لذتبخشترین ویژگیهای دیابلو 3 است. Battle.net هم سیستم فوقالعاده سریع و کارآمدی برای ارتباط با دوستان طراحی کرده است که استفاده از آن برای بازیهای چند نفره و ارتباط با دوستان لذتبخش خواهد بود.

در حالت تکنفره برای همراهی بازیکنان چند Follower در نظر گرفته شده است که فوقالعاده کارآمد هستند. هرکدام از آنها ویژگیهای خاص خود را دارند. ممکن است از نظر قدرت حمله چندان به چشم نیایند اما وقتی درست لحظه مرگ Templar به کمک بازیکن بیایند، دشمنان را کنار بزند و 50 درصد سلامتی را به او بازگرداند، اهمیت ویژگیهای هر همراه مشخص میشود.

دیابلو 3 ماندگاری بسیار طولانی دارد. هنوز حتی مبارزات PvP به بازی اضافه نشده است و محیطها و دشمنان Random در کنار اچیومنتهای جذاب و تحریک کننده، اطمینان میدهند که دیابلو 3 مدت زیادی بین بازیکنان باقی خواهد ماند. بلیزار هم بیوقفه تلاشش را برای رفع مشکلات بازی انجام میدهد. بعد از 12 سال انتظار،دیابلو 3المانهای قدیمی و جدیدی را در کنار هم چیده است تا بازیکنان قدیمی و جدید بتوانند از آن لذت ببرند. بازیها میآیند و فروش میکنند و فراموش میشوند، اما کمتر بازی میتواند هر لحظه اشتیاق بازیکنانش را به بیشتر بازی کردن بیشتر کند. شاید وقت آن رسیده است که به جز هروئین و World of Warcraft، خطرات اعتیاد به دیابلو را نیز به جوانها گوشزد کنند

چاپ این مطلب

  ۱۰ بازی برتر ps3
ارسال کننده: K0r0ush - 06-01-2012, 12:28 PM - انجمن: PS3 Jailbreak Games - پاسخ (3)

اغلب انتخاب بازی یا بازی های برتر برای شما از بین بازی ها سخت است از این رو شما به نظر های منتقدان توجه می نمایید.در این پست من تصمیم به انتخاب ۱۰ بازی برتر PS3 کرده ام البته این نظر شخصی من است و ممکن است شما با من مخالف این انتخاب ها باشید.در پست های بعدی هم به ۱۰ بازی برتر PC و x360 می پردازیم.
۱۰)Ratchet & Clank: All 4 One
سازنده : Insomniac Gamesسبک بازی : ۳D Platformerناشر : Sony Computer Entertainmentکاپیتان کوآرک ترسو و بی عرضه خودمان هر چند بسیار لاف زن است و کارهای بزرگ را به خودش ربط میدهد اما شخصیتی دوست داشتنی است و شخصی خوب برای انتخاب به عنوان نقش اصلی بازی ماست.این بازی توانست میانگین امتیاز ۷ را به نام خود ثبت کند و در قسمت بازی های کودکانه یکی از بهترین عناوین اختصاصی PS3 باشد.
9)Twisted Metal
سازنده : Eat Sleep Playسبک بازی : Drivingناشر : Sony Computer Entertainmentمطمئنم خیلی ها با این بازی خاطرات بسیاری دارند و هر وقت اسم این بازی میاید همه یاد آن قیافه آن دلقک و خاطراتشان با بازی میفتند.البته دوران اوج این بازی در زمان PS 1 بود ولی نسخه جدید این بازی در امسال توانست خاطرات گیمرها با نسخه های قدیمی این بازی را دوباره زنده کند.این بازی توانست میانگین امتیازات ۷٫۶ را بدست آورد.
8)Mortal Kombat
سازنده : NetherRealm Studiosسبک بازی : ۲D Fightingناشر : Warner Bros. IEیکی دیگر از بازی های زیبای PS3 این بازی است اما انحصاری آن نیست.مبارزات دو بعدی که زیر نظر خالق این سری Ed Boon ساخته می شود و قرار است خشن ترین بازی این سری شود. بخش داستانی بازی به عمیق ترین بخش داستانی در بین تمام بازی های Fighting تبدیل خواهد شد. این بازی به یکی از بهترین بازی های مبارزه ای تبدیل خواهد شد و عطش طرفداران قدیمی این سری را برای یک Mortal Kombat جدید و اصیل بالاخره برطرف خواهد کرد.این بازی که به صورت همزمان برای Xbox 360 و PS3 منتشر شد باز هم به عنوان برترین بازی در سبک مبارزات ۲ نفره شناخته شد و توانست میانگین نمره بالای ۸٫۴ را برای PS3 بدست آورد.
7)Journey

سازنده : ThatGameCompany
سبک بازی : Puzzleناشر : Sony Computer Entertainmentاین بازی تازگی در شبکه PSN آمده و فروش بسیار خوبی را به همراه داشته است.همه چیز از یک بیابان خشک و سوزان آغاز می گردد. درخشش ستاره ای در آسمان و غریبه ای بی نام و نشان که در پی مسیر آن ستاره، افتان و خیزان از تپه ای بالا رفته و سپس حیرت زده در جای خود می ایستد! پیش رویش کوهستانی در دور دست قرار دارد، کوهستانی عظیم و اسرار آمیز. با تمام وجود خواهان رسیدن به آن جاست، بی هیچ دلیلی، فقط اشتیاقی وصف نشدنی برای رسیدن به کوهستان دارد، گام هایش یک به یک او را به جلو می رانند و بدین گونه سفر آغاز می شود.Journey توانست به عنوان پر فروش ترین بازی دانلودی در شبکه PSN بدست آورد و با میانگیمن امتیاز ۹٫۲ شاید بهترین عنوان آرکید متعلق به این بازی باشد.
۶)Resistance 3

سازنده : Insomniac Games
سبک بازی : Modern First-Person Shooter

ناشر : Sony Computer Entertainment
سری بازیهای Resistance از همان ابتدای عرضه Playstation 3 با نام این کنسول گره خوردهاند و جایگاه مهمی در بین بازیهای اختصاصی این کنسول دارند چرا که در اوایل عرضه PS3 عنوان Resistance: FoM از معدود بازیهای رده بالای این کنسول بود.نسخه سوم با بکارگیری نقاط قوت هر دو نسخه قبلی به ایدههای یکی شوتر ناب بسیار نزدیک شده است.Resistance 3 در سال ۲۰۱۱ به صورت اختصاصی برای کنسول PS3 منتشر شد و توانست میانگین امتیاز ۸٫۳ را بدست آورد.


۵)inFAMOUS 2

سازنده : Sucker Punch
سبک بازی : Fantasy Action Adventure

ناشر : Sony Computer Entertainment

همه چیز تغییر کرده است ، در شهری جدید به مبارزه با دشمنانی جدید بپردازید . دشمن اصلی شما در بازی The Beast نام دارد که به مراتب قدرتمند تر و عجیب تر از Kessler به نظر میرسد ! شهر New Marias را هیولا ها فرا گرفته اند و شهر بدون کمک کول نمیتواند با این موجودات مبارزه کند .inFAMOUS 2 هم یکی دیگر از عناوین اختصاصی PS3 بود و توانست میانگین امتیاز ۸٫۳ را بدست آورد.


۴)FIFA Soccer 12

سازنده : Electronic Arts
سبک بازی : Soccer
ناشر : Electronic Arts

بار دیگر در فصل پاییز شرکت EA با تغییرات جدید و سیستمی بهبود یافته جدیدترین عنوان فوتبال خود را به بازار عرضه کرده است. در این چند ساله عادت بر آن شده است که هر سال شاهد یک فوتبال عالی همراه با تغییرات و بهبودهایی نسبت به سال گذشته از سوی این شرکت باشیم. امسال نیز از این قائده مستثنا نیست و بار دیگر فوتبالی در خور نام FIFA روانه بازار شده است. تنها تفاوتی که در بین طرفداران این نسخه شاهد خواهیم بود اختلاف سلیقه در گیم پلی این عنوان است زیرا با نزدیکتر شدن این بخش به واقعیت و تاکتیکیتر شدن بازی و دگرگونی سیستم دفاعی، عدهای بر این باور هستند که این نسخه بسیار سخت شده و بیش از حد واقعی شده است.البته تغییرات این نسخه تنها به این آیتمها معطوف نمیشود و از منوی بازی و بخشهای آفلاین و آنلاین، همه و همه با تغییرات مثبتی روانه بازار شده است .بدون شک بهترین عنوان ورزشی هم تا به امروز FIFA 12 می باشد این عناون با تحولی که در بازی فوتبال بوجود آورد توانست از رقیب همیشگی خود PES فاصله دو چندانی بگیرد.میانگین امتیاز این بازی مولتی پلتفرم ۹ می باشد.



۳)Killzone

سازنده : Guerrilla
سبک بازی : FPS
ناشر : Sony Computer Entertainment


مطمئنن اکثر گیمرها با این بازی آشنا هستند.این بازی یک ۳ گانه بسیار زیبا برای PS3 است . وی یکی از بهترین بازی های اول شخص تیر اندازی برای این کنسول که توانست موفقیت های زیادی را کسب کنید.هر چند به اعتقاد اکثر کارشناس ها نسخه سوم این بازی نتوانست موفقیت نسخه دوم را تکرار کند ولی به طور حتم این بازی یکی از بهترین های کنسول PS3 می باشد. میانگین امتیاز نسخه سوم بازی ۸٫۶ می باشد.



۲)God of war

سازنده : SCE Santa Monica
سبک بازی : Action
ناشر :Sony Computer Entertainment



یکی از بهترین بازی های اختصاصی کنسول PS3 (اگر نگوییم بهترین) که توانست شهرت خود را از نسل قبلی به این نسل منتقل کند و همچنان در اوج قرار دارد.به تازگی نسخه بعدی بازی که شاید اختتامیه ای با شکوه برای PS3 هم باشد تایید شد.God of War III توانست میانگین امتیاز ۹٫۲ را بدست آورد که در نوع خود کم نظیر است.



۱)Uncharted 3

سازنده : Naughty Dog
سبک بازی : Fantasy Action Adventure
ناشر : Sony Computer Entertainment

ماجراجویی ها و اکتشافات Nathan Drake به فصل سوم خود می رسد . اینبار صحرای سوزان میزبان او و خوش شانسی هایش خواهد بود و Victor Sullivan او را همرهی میکند .
شاید بهترین واکنش به این بازی را میتوان در چهره متحیر و خندان هریسون فورد پیدا کرد، کسی که خود سالها به عنوان شخصیت محبوب هالیوودی، یعنی Indiana Jones نقش آفرینی کرده است و چیزی جز تحسین برای Uncharted 3 نداشت. بعد از بازی کردن Uncharted 3 باید بگویم که هیچ کس نمیتواند انکار کند که ND بار دیگر امتحان خود را خوب پس داده و با خلق یک ادامه بی نظیر برای Uncharted دنیای گیم را به تحسین واداشته است.
این بازی اختصاصی PS3 توانست میانگین امتیاز ۹٫۲ را بدست آورد

چاپ این مطلب