09-24-2015, 08:19 PM
حکایت قلم شکستگانی که در این فصل جهنمی دست به قلم شدهاند!
در سرزمینی زندگی میکنیم که اینترنت ابزار دست همگان شده و هر کس به نحوی خود را در فضای مجازی تخلیه میکند! در این میان، عزیزانی از فصل بیکاری و قحطی بازی بهره بردهاند و به صورت کاملا داوطلبانه قدم پیش گذاشتهاند که بیکاری بوجود آمده را به هر نحوی از بین ببرند؛ صرف نظر از سی ثانیه تفکر به اینکه هدفشان چیست و نتیجه کارشان چه خواهد بود یا چه خواهد شد!
این یک مقاله نیست، یک اثر هنری (!) هم نیست! مطلبی که در حال خواندن آن هستید و به خاطرش وقت گرانبهایتان را هدر میدهید، یک دست نوشته است... یک درخواست... درخواست ملتمسانهای که فقط خواستار کیفیت بیشتر است و دیگر هیچ! کیفیتی که میتواند سرآغاز فصل جدیدی باشد. فصل جدیدی از خلاقیت، فصل جدیدی از اطلاعات، فصل جدیدی برای تشکیل خیل عظیمی از فرهیختگان عرصه نویسندگی...نویسندگی، دست به قلم شدن، قلمزدن و یا هر اسم من درآوردی دیگری که به آن نسبت میدهیم (که بعضا در این اسامی از واژه «قلم» استفاده شده و عزیزان علاقه عجیبی به «قلم» پیدا کردهاند)، یک هنر است. هنری ناب... دریچهای که میتوانیم آن را به هر سویی باز کنیم. نویسندگی در زمینه بازیهای رایانهای هم از این قائده مستثنی نیست. هنگامی که هنر هشتم را با هنر نویسندگی ادغام میکنیم، ابزاری در اختیار داریم که میتوان با استفاده از آن مفاهیم و حرفهای مفید بسیاری را به دیگران منتقل کرد. پس چرا از این ابزار به درستی استفاده نمیکنیم؟
مشخصا هیچ فردی نویسنده به دنیا نیامده و قطعا نویسندگی اصیل چیزی است که همه ما هزاران قدم تا رسیدن به آن فاصله داریم. طبیعی است که برای هر فرد نقطه شروعی وجود دارد. اما چرا این نقطه شروع را به درستی انتخاب نمیکنیم؟ هنگامی که نگارش نوشتهای را با تحقیق و بررسی دقیق آغاز میکنیم، اطلاعات بسیاری نصیبمان میشود که ما را به فرد متفاوتی نسبت به گذشته تبدیل میکند. بی شک همین اتفاق برای خوانندگان نوشته هم خواهد افتاد. اما گاهی اوقات بعضی از ما بی برنامه چیزی مینویسیم که فقط بگوییم: «ما هم یک چیزی نوشتیم... مثل بقیه که یک چیزی مینویسند!» در این حالت هیچ اتفاق خاصی نخواهد افتاد. نه برای نویسنده و نه برای خواننده! اینجاست که هم وقت نویسنده هدر رفته و هم وقت خواننده (دقیقا مثل همین نوشته که از همین الان حس میکنم تاثیری بر روی احدی نخواهد گذاشت!) پس بهتر است همه ما یک بازنگری کلی هم در نوع مطالبی که مینویسیم و هم در نحوه نگارشمان داشته باشیم.
این روزها در انجمن خودمان به شخصه و به دفعات بسیار شاهد انتشار مطالب پوچ و بی محتوایی بودهام که مشخصا هدف نویسنده از نگارش (البته اگر بتوان نامش را نگارش گذاشت!) این دسته از نوشتهها، گذراندن وقت و درآمدن از بیکاری آن هم در این فصل جهنمی است! «بدون هیچ گونه توهین و یا اشاره به شخص خاصی»
تمام چیزی که میخواهم بگویم این است که حداقل برای نوشتههای خودمان ارزش قائل شویم. تلاش کنیم که نوشتهمان تا حد امکان به ایدهآل شدن نزدیک شود. در یک کلام: چیزی بنویسیم فراتر از مصاحبههای خیالی با شخصیتها، ده برتر و پنچ برتر و سه برتر و...، به جان هم انداختن شخصیتهای بازی، نظرسنجی برای انتخاب برترین شخصیت خوشگل یا خوشتیپ یا احمق یا کچل در تاریخ بازیها! در کل همانطور که در بالا هم اشاره کردم: بهتر است همه ما یک بازنگری کلی هم در نوع مطالبی که مینویسیم و هم در نحوه نگارشمان داشته باشیم.
این اولین قدم برای شروع راه دور و درازی است که پیمودنش برای همه ما لازم است. لازم است، به این دلیل که هم خودمان و هم انجمنی که در آن فعالیت میکنیم را به ایدهآل شدن نزدیک میکند.
به امید روزی که انجمن به بالاترین سطح ممکن برسد و خواندن مطالب برای تمام اعضا و حتی خود نویسنده، مفید و سراسر اطلاعات باشد.
موفق و پیروز باشید!
پ.ن: به شخصه حالم به هم میخوره از به کار بردن واژه «قلم» توی عبارتهایی مثل: دست به قلم شدن، قلم زدن، قلم فلانی خوب است و...! به همین دلیل هم توی متن خیلی ازشون استفاده شد!
پ.ن2: عبارتهای نامتعارف بسیار زیادی توی متن وجود داره که حضورشون الزامی بود!
?Sigint: Snake, why are you smoking a Cigarette
.Naked Snake: It's a Cigar
.Sigint: Cigar, Cigarette, same thing
!Naked Snake: It's *NOT* the same thing
.Naked Snake: It's a Cigar
.Sigint: Cigar, Cigarette, same thing
!Naked Snake: It's *NOT* the same thing