آخرین ضیافت گرگ پیر | تحلیل داستان The Witcher 3: Wild Hunt [بازی سال 2015]

[بازی_خور]

از نظر من بزرگترین ضعف بازی گیم پلی تکراری بازی بود.
اشتباه برداشت نکنین. نمی گم گیم پلی بازی بده. خیلی هم خوبه. حتی 2 باری که بازی رو تموم کردم از گیم پلی بازی خسته نشدم.
ولی باید قبول کرد که گیم پلی بازی بعد مدتی تکراری میشه.
90 درصد مراحل به این شکل شروع میشه : پیدا کردن ردپا (یا بو کردن) و دنبال رد پا رفتن. همش همین بود.
تعداد زیادی از مراحل همین شکلی هستن.
که همین برای من بعد مدتی تکراری شد.
قسمت مبارزه بازی هم بعد مدتی تکراری میشه.
گرالت از تمام سلاح های بازی به یک شکل استفاده می کنه (برخلاف برقیه بازی های این سبک مثل اسکایریم یا dragon age یا falout )
تمام سلاح ها تقریبا از نظر ظاهری شبیه هم هستن.
که همین گیم پلی ملارزات رو از نظر من تکراری کرده بود.

[ERFAN RP]

کامل ترین نقد داستانی که تاحالا خوندم.واقعا معلومه واسش زحمت کشیده بودین و قشنگ همه سوراخ های بازی رو گشته بودین.
تنها مشکل داستان بازی همون نیمه اول داستانی به شدت کسالت بارش بود که بهش اشاره کردین.
فقط قسمتی که نوشتین"روابط سیاسی" رو درستش بکنید

[Devil Prince]

با سلام به نویسنده و دوست عزیز خودم محمد امین
واقعا مقاله ی عالی و زیبایی بود و از خوندنش لذت بردم. اصلا انتظار نداشتم که این نقد رو به خاطر مشکلاتت منتشر کنی و وقتی دیدم واقعا خوشحال شدم و با شوق خیلی بیشتری شروع کردم به خوندن.
فقط یک چیزی محمد امین این نقدی که نوشتی و داستان اون رو تحلیل کردی آیا DLC داستانی بازی رو هم در نظر گرفتی؟ یا اصلا بازی کردی DLC بخش داستانی رو؟
و یک مورد دیگه اینکه به خاطر اینکه انجمن به یکسری کلمات حساس هست بهتره این یه تیکه رو درست کنی( روابط ***** هر یک ) می دونم که شاید همه بدونند چی هست توی این یه تیکه ولی خب درستش کنی خیلی بهتر میشه.
من متاسفانه به دلیل ضعف سیستمی نتونستم این بازی رو انجام بدم و فقط نسخه ی 1 و 2 رو بازی کردم. چیزی که از این دو نسخه خودش گویای این موضوع بود که این بازی بی مدعا می تونه حماسه آفرین باشه. البته از ضعف های این بازی مثل باگ و غیره نمیشه گذشت و یکی از بزرگترین ضعف ها هم به نظرم مربوط به نسخه ی یک و گیم پلی اون میشه. همان طور که یکی از کاربر ها اشاره کرد این بازی توی سال 2007 منتشر شد و وقتی من این بازی رو بازی کردم و دموی اول بازی که شروع شد واقعا هیجان زده شدم و این دمو های عالی و پرجزئیات جز سنت سری بازی های ویچر هست. ولی وقتی نسخه ی یک رو شروع به بازی کردم دیدم با یک گیم پلی اعصاب خرد کن رو به رو هستم. از نظر من سیستم مبارزاتی بازی قابل قبول نبود و نسبت به بازی هایی که توی سال 2007 منتشر شده بود اصلا مناسب نبود. می تونید نمونه بازی هایی رو هم که محمد امین گفت ببینید که اصلا قابل مقایسه نیست. در کل نسخه ی یک به غیر از اون سیستم مبارزه ی مسخره هیچ چیزی کم نداشت و دیگه نسخه ی دوم هم که دیگه خودتون واقف هستید به خصوص اگه نسخه ی EE بازی رو بازی کنید به عظمت این بازی پی میبرید.
تشکر می کنم از محمد امین عزیز بابت این تحلیل
موفق باشی

سلام و درود به دوست عزیزم، مجید نصر

خودم هم قصد نوشتن این مقاله رو نداشتم، اما شرایطی تو یکی از تاپیک ها به وجود اومد که مجبور شدم.

این مقاله بر حسب نسخه ی اصلی نوشته شده و درستش هم همینه که نقد بر اساس نسخه ی اصلی باشه و سایر موارد اضافه شده، در مقالات جدا نوشته شده باشه. خیلی خیلی دوست داشتم بسته ی Heart of Stone رو تجربه کنم، چون تعریف های زیادی ازش شنیده بود و گفته می شد که حتی از داستان اصلی بازی هم زیبا تر هست!

   اون مورد رو درست کردم. متاسفانه موقع تایپش یادم نبود. ته اش هم یک پی نوشت (به قول یکی از دوستان) اضافه کردم. تشکر از یاد آوری. گرفتن این جور مشکلات باعث میشه که احساس کنم، طرف مقابل متن رو خونده.

   متاسفانه همونطور که مجید جان گفت، این سیستم مبارزات کم عمق، از شروع کار این فرانچایز، یار دیرینه اش بوده. یادمه قبل از انتشار TW3 تو ترد این بازی، با دوستان درباره ی همین سیستم مبارزات بحث شد و البته نتیجه ها به بعد از انتشار بازی موکول شد. سیستم مبارزات این بازی (از نظر بنده) خوب هست، ولی واسه GOTY کافی نیست. شما نگاهی به مبارزات Middle Earth: Shadow of Mordor بندازید و اون رو با TW3 مقایسه کنید. واقعا گیم پلی ME منو شوکه کرد. گیم پلی فوق العاده چالش بر انگیز و جذاب. اما TW3 واقعا در مبارزات شلوغ مشکلی اساسی داره. کافیه بازی رو درجه سختی Broken Bones  بزارید و به مبارزه با پنج نفر بپردازید. فاجعه ای به تمام معناست. حداقل واسه من. اینجاست که دیگه دفاع با شمشیر و جا خالی کوته (Parrying) جواب نمیده. همین ازدحام جمعیت تو ME یک موهبت هست که مبارزات رو جذاب تر و عمیق تر می کنه. این سبک مبارزات (سبک کلاسیک) همونطور که قبل از انتشار بازی هم گفته بودم، بیشتر کاربرد برای بازی هایی داره که در میدان نبرد، نهایتا با سه نفر رو به رو هستید؛ نه 10 نفر. کل این ها نظر بنده هست. اگر موردی وجود داره، خوشحال میشم مطرح کنید و به بحث و تبادل نظر بپردازیم.

---

قبل از هر نظری از محمد امین تشکر ویژه میکنم 
معمولا وقت خوندن اینجور مقالات ندارم اما اگه بدونم کاری حرفه ایه حتما میخونم .  ( و خوندم ) .
به شخصه به عنوان یک گیمر این بازی بهترین بازی بود که در این سال بازی کردم حالا چه خوب که بیایم مقالاتی اینطوری در مورد بازی مورد علاقه ام بخونم .
مراحل فرعی بازی رو با اینکه زیاد نرقتم اما چند تاشون رو که برا دوستانم تعریف کردم خیلی براشون جالب بود که چنین اتفاقاتی اصلا ممکنه بیوفته تو روند بازی !
به نظرم برای نسخه جدید باید کلا گرالت فراموش بشه ! ( نظر شخصیمه ) . و شخصیت جدید با روایت داستانی کاملا تازه ای رو شاهد باشیم .
بازم تشکر میکنم  از نویسنده عزیز .

سلام 
ممنون ازت که مقاله رو خوندی. خوشحالم که پسندیدی و مقاله ی بنده رو در زمره ی حرفه ای ها قلمداد کردی.
دقیقا نظر من هم همینه که کار گرالت همینجا تموم بشه و کار رو با شخصیتی نو شروع کنیم و دوباره از شروع تا افسانه شدنش رو مشاهده و باهاش همراهی کنیم. البته یکم هم ریسک هست که ممکنه طرفداران از شخصیت جدید خوششون نیاد. همون بلایی که سر Ubisoft اومد و هنوزم که هنوزه نتونسته جانشینی واسه Ezio پیدا کنه ...

---

بسیار عالی و دقیق بود. حقیقتا فرق هست بین نقد کسی که بند بند بازی رو گشته (و به قول خودمون جویده ) و کسی که فقط اشاره‌ای می‌کنه و رد میشه. بسیار لذت بردم. نکاتی که بهشون اشاره کرده بودین کاملا صحیح بودن. از اشاره به خسته کننده بودن اوایل تا اوج اواسط (مخصوصا دفاع از کایر مورهن) و شوک اواخر ( چه فواعلی  ردیف کردم. )
ما که خدا رو شکر تصمیم صحیح به اندازه کافی گرفتیم و پایان خوب ورژن سیری پسند نصیبمون شد. شاید با + New Game برم سراغ پایان خوب Emyr پسند  
با این وجود I Hate Portals  
ممنون بابت مقاله.

سلام و وقت بخیر به مدیر گرامی ...

این که دوستان عزیز از خوندن این مقاله لذت بردند، باعث افتخار بنده ست. هدف هم همینه...

نشد تو مقاله اشاره کنم (به خاطر لو نرفتن داستان) ولی هر دو کات سین این ماموریت شاهکار به تمام معنا بودند و به خوبی داستان بازی رو شرح می دادند. این مرحله یکی از اون نقاط اوج به یاد موندنی بازی بود که آدم فکر می کرد که بازی دیگه تمومه اما این طور نشد ...

در واقع نمیشه گفت تصمیم رو یا باید درست می گرفتی یا غلط. این گزینه ها پیچیده تر از این حرف ها بودند و اصلا  نمیشه صراحتا گفت که انتخاب ها بین خوب و بد بود.  توضیح بیشتر نمیدم که بازم برای جلوگیری از اسپویل داستان هست. بهتره دوستان خودشون تصمیم هارو با توجه به دیدگاهشون بگیرن و بعد که بازی تموم شد، ببین کدوم کارشون - از نظر خودشون - درست و غلط بود. بعدا منظورم رو متوجه میشن.

"I Hate Portals"

این دیالوگ در کنار گرفتن چشم ها موقع ورود به پرتال ها واقعا خنده دار بودند ... 

---

از نظر من بزرگترین ضعف بازی گیم پلی تکراری بازی بود.
اشتباه برداشت نکنین. نمی گم گیم پلی بازی بده. خیلی هم خوبه. حتی 2 باری که بازی رو تموم کردم از گیم پلی بازی خسته نشدم.
ولی باید قبول کرد که گیم پلی بازی بعد مدتی تکراری میشه.
90 درصد مراحل به این شکل شروع میشه : پیدا کردن ردپا (یا بو کردن) و دنبال رد پا رفتن. همش همین بود.
تعداد زیادی از مراحل همین شکلی هستن.
که همین برای من بعد مدتی تکراری شد.
قسمت مبارزه بازی هم بعد مدتی تکراری میشه.
گرالت از تمام سلاح های بازی به یک شکل استفاده می کنه (برخلاف برقیه بازی های این سبک مثل اسکایریم یا dragon age یا falout )
تمام سلاح ها تقریبا از نظر ظاهری شبیه هم هستن.
که همین گیم پلی ملارزات رو از نظر من تکراری کرده بود.

سلام 

تمام مشکلاتی که ذکر کردید کاملا منطقی و درست هستند، اما نمیشه مشکل رو از مکانیزم های بازی دونست. مشکل اصلی زیر تمام این موارد قایم شده. مشکل اصلی گیم پلی طولانی بازیه. تمام این مکانیزم ها و المان ها انقدر تکرار میشن که به تدریج حالت عادی و در مرحله ی بعد خسته کننده پیدا می کنند. نمیشه کل مشکل رو به گردن تکراری شدن مراحل و روند پیشروی شون انداخت. البته کم کاری هایی هم به چشم می خوره مثل همین نبود تنوع در انیمیشن سلاح های مختلف یا حتی انیمیشن های اصلی مبارزه که بیشترشون از نسخه ی اصلی منتقل شدند.

در هر حال ممنون بابت نظر

[AMIR_PC]

ممنون محمدامین عزیز، خوندن بعضی نقد ها، نیم نگاها، پیش نمایش ها و ... به حس خاصی به آدم میده، انگار نویسندش واقعا برای این وقتی که داره میزاره ارزش قائل شده، این پست اززشمند هم یکی از اوناهاست. من بشخصه نمیتونم همچنین نقد هایی بنویسم، البته از نظر خودم!
خوشبختانه The Witcher 3: Wild Hunt نه تنها یکی از بهتری داستان ها و همچنین روایت عالی داشت، بلکه نسبت به نسخه های قبلی خودش هم پیشرفت بسیاری کرده بود و مثل ویچر 2 ضعف توی داستان سرایی نداشت.

سلام و درود

خوشحالم که مقاله ی بنده رو خوندی و پسندیدی. اینجور تمجید ها واقعا قوت قلب ماست. البته اگه از روی صداقت و واقعیت باشه که تا جایی که من شما رو می شناسم، هینطوره ...

   یک بار دیگه هم به دوستان گوش زد می کنم که در شاهکار بودن کلّیت این بازی هیچ شکی نیست. قصد ما این بود که به مشکلات بخش داستانی بازی بپردازیم. چیزی که کمتر بهش توجه شده بود و عده ای از دوستان از من ایراد می گرفتن که چرا داستان بازی رو کامل و بی نقص نمی دونی. این بود که دست به نوشتن این مقاله زدم تا مشکلات ریز و گاها درشت بخش داستانی بازی رو به نمایش بزارم و در کنارش از مزیت های این بخش حرف بزنم. 

   دوستانی هم از بنده پرسیدند که با این سخت گیری که جنابعالی داری (!) پس داستان کدوم بازی رو کامل میدونی؟ جواب من یک کلمه ست ---> سری Bioshock به خصوص Infinite که روی خیلی از فیلم ها رو هم سفید کرده بود. خیلی دوست داشتم درمورد داستان این بازی و عظمتش بنویسم، ولی نشد ...

درسته، واقعا درسته.
داستانی که توی سری بایوشوک دیدم با هیچ بازی قابل قیاس نیست، حتی قابل وصف نیست! زیبا شناسی، سنبل شناسی، دنیای متوالی همه همه دست به دست هم دادند که یه داستان فوق العاده مثه بایوشوک رو بسازن....
نظر منم اینه که اگه بایوشوک داستان شاهکار باشه ( بزرگیش قابل وصف نیست، محمد امین خوب بازیش رو درک کرده، واقعا نمیشه توصیفش کرد ) بازی های ویچر و متال گیر سولید عالی هستند. یک درجه پایین تر.

[Tomb Raider A]

درود و خسته نباشید
واقعا مقاله زیبایی بود کامل تر از این تا حالا ندیده بودم
ای کاش سیستم ما هم بالابود تا بتونستم تجربش کنم یه ده بیست ساعتی بازی کردم ولی به خاطر افت فریم شدید حذفش کردم (البته هیچی از بازی بلد نبودم منو بازی خیلی بد جور پیچیده بود ی آموزش درست و حسابی هم ندیدم که یاد بگیرم)
ولی حتما بعد خرید ی سیستم درست این اولین بازی ای هست که روش بازی میکنم

[viero]

واقعاً نقد عالي ، ريزبينانه و منصفانه اي بود
ممنون از شما ، خسته نباشيد

اين بازي رو با اين كه حدوداً يك ماه بعد از عرضه تمومش كردم ولي هنوز هم هر از چندگاهي مي رم سراغش و هنوزم دنيايي از مراحل فرعي و ريزه كاري براي كشف كردن داره.

[Auberon]

اول تشکر کنم از شما بابت نقد بسیار زیبایی که نوشتید  
همین که کسی با وجود تمام مشکلاتی که توی زندگی هممون هست و کم و بیش باهاش دستو پنجه نرم می کنیم میاد و و برای بازی وقت میزاره وبدون هیچ انتظاری مطلبی منتشر میکنه (حالا هر مطلبی) نشون میده که با جون و دل به اون بازی علاقه داره و برای زحمت سازنده های بازی ارزش قائله.
از شما امین جان واقعا تشکر میکنم برای وقتی که برای نوشتن این نقد گذاشتید. بعد از یک مدت نقدی بسیار عالی رو از زبان شما خوندیم.

پ. ن :ولی من هنوز در مورد روایت داستانی ابتدای بازی قانع نشدم.  (فکر کنم مشکل از منه. انگار زیادی بهم خوش گذشته   )
پ. ن2: انشاءالله که موفق باشی همشهری  

[Devil Prince]

اول تشکر کنم از شما بابت نقد بسیار زیبایی که نوشتید  
همین که کسی با وجود تمام مشکلاتی که توی زندگی هممون هست و کم و بیش باهاش دستو پنجه نرم می کنیم میاد و و برای بازی وقت میزاره وبدون هیچ انتظاری مطلبی منتشر میکنه (حالا هر مطلبی) نشون میده که با جون و دل به اون بازی علاقه داره و برای زحمت سازنده های بازی ارزش قائله.
از شما امین جان واقعا تشکر میکنم برای وقتی که برای نوشتن این نقد گذاشتید. بعد از یک مدت نقدی بسیار عالی رو از زبان شما خوندیم.

پ. ن :ولی من هنوز در مورد روایت داستانی ابتدای بازی قانع نشدم.  (فکر کنم مشکل از منه. انگار زیادی بهم خوش گذشته   )
پ. ن2: انشاءالله که موفق باشی همشهری  

سلام
ممنون بابت تعریف و تمجید ها و ارزش قائل شدن به نقد بنده.
واقعا خوشحالم که شما متوجه شدین که من خودم طرفدار بازیم. بعضیا فکر می کنند که چون من از بازی بدم میاد ازش ایراد می گیرم.
اگر مشکلات رو بدون ذکر دلیل و منطق ارائه می دادم، بهتون حق می دادم، ولی فکر می کردم دیگه مشکلتون حل بشه. حالا شاید به قول خودتون خیلی خوش گذشته و حواستون به مشکلات نبوده. البته از نتایج نظرسنجی هم معلومه که خیلی از دوستان هم داستان بازی رو "شاهکار" دونستند.
شما هم موفق باشی...

[Qeiji]

خب طبق معمول خسته نباشی و از این حرفا
دو سه تا مشکل اساسی تو مطلبت هست:
1. این مطلب اصلا تحلیل نیست. بیشتر به یه نقد و بررسی داستان میمونه تا تحلیل. اصل تحلیل بر اسپویل کردن همه چیه. نوشتن یه تحلیل به شدت سخت و زمان بره و نویسنده باید اطلاعات کاملی داشته باشه. باید تک تک اعضای داستان رو بریزی رو دایره و بررسی کنی که چرا اینجوری شد؟ چرا اونجوری شد؟ این شخصیت یعنی چی؟ اینا نماد کیا هستن؟ هدف داستان بازی چیه؟ یه داستان به این عظمت حرف اصلیش چیه؟ و هزاران جور نکات دیگه که به معنای واقعی کلمه نیازمند کالبد شکافی بازیه! حالا اگه خواستی یه لینک بهت میدم تحلیل بایوشاک اینفینیت رو بخون و کف کن   درکل این مطلب تحلیل نیست و میشه گفت یه بررسی دقیق از داستان بازیه که هیچ اسپویلی هم نداره. (البته خوبه چون در غیر اینصورت نمیخوندمش تا بازی رو اول تموم کنم )

2. پرانتزهای بی مورد. باو من دو سال پیش از این حرکتا میزدم یه ذره ایده جدید از خودت در کن  همون موقع ها هم فهمیدم کارم اشتباهه. مثلا اینو ببین:

رموز (بازم جمع مکسر راز هست. عربی هست و این قواعد منحصر به فردش ...)

اولا اینکه تا اونجا که میدونم رموز جمع مکسر رمز ـه نه راز (چه ربطی به راز داره آخه؟) دوم اینکه داریم مطلب میخونیم یه دفعه وسط مطلب پارازیت میای مثلا یه ذره طنز کنی قضیه رو درحالی که کلا رشته مطلب از دستمون میپره و کلا متن رو خراب میکنی. آخه الان موقع صحبت کردن درباره قواعد عربیه؟ چیزی که من از رسول خردمندی یاد گرفتم اینبود که باید طنزت رو بچپونی درون مطلب نه اینکه یه پرانتز بذاری و احساس بکنی خیلی باحالی  باید هنر نویسندگیت رو بکار ببری و به زیبایی تیکه ها و طعنه هات رو داخل متن بگنجونی و صدالبته حرف بی ربط نزنی. متن تو پر از فرصت واسه این مسخره بازیا بود و بارها میشد این روابط بی پرده بازی (که اصلا قبول ندارم و تاییدش نمیکنم) رو به باد تمسخر بگیری ولی فقط یه جا اونم درباره ایجاد رابطه همزمان با دو معشوقه اصلی گرالت یخورده سعی کردی یه حرکتی بزنی ولی همونم باز دست به دامن پرانتز شدی. اگه نقد من از بازی متال گیر گراند زیرو رو یادت باشه و اون شوخی و داستانی که سرش داشتیم رو بیاد بیاری منظورمو بهتر میفهمی  درباره سورپریز هم که دیگه چه عرض کنم  
آخه "سورپریز"؟ نه واقعا سورپریز؟ اولا سورپرایز چون مهم نیست مردم چی میگن. خیلی ها خیلی چیزا رو خیلی وقت ها تو خیلی جاها و در خیلی از زمان ها اشتباه میگن. دلیل نمیشه درست باشه حرفشون. اصلا میگیم سورپریز درست، آخه سورپریز؟ اینهمه معادل خوشگل خوشگل و قشنگ قشنگ تو زبان کمی تا قسمتی شیرین فارسی داریم بعد شما از یه کلمه بیگانه اجنبی یا به قول قدیمیا فرنگی استفاده میکنی؟ حرفای خارجی میزنیا! (این تیکه رو هرکی منظورمو فهمید بهش یه لایک محکم میدم )
میتونستی از کلمه غافلگیری استفاده کنی و یه ساعت هم تو پرانتز واسه ما داستان ننویسی و دوباره رشته مطلب رو از دستمون نگیری. (تازه با فاصله یکی دو خط)
در کل مطلب بسیار خوبی بود و از خوندنش لذت بردم. وظیفه خودم دونستم دوتا ایراد ریز پیدا کنم و دهنت رو باهاشون سرویس کنم تا دیگه واسه من ایراد نگیری از این و اون
چشم منو دور دیدی فکر کردی رفتم و دیگه برنمیگردم ها؟

I'm always watching you

[Hamoon]

دوستان یک سوال دارم سی دی پرجکت گفته سال 2016سال ویچر هستش بعد گفته بروز رسانی شگفت انگیزی ممکنه داشته باشه
سوالم اینه ممکنه هایر ورک که رو پی سی هست رو رو کنسول ها بیاره 
امکان پذیر هست اصلا؟