06-06-2013, 03:15 PM
شبگرد بازی ایرانی است که توسط استدیو پردیس درحال ساخت است.با اطلاعاتی که از این بازی منتشر شد جلوه ی خوب و پیشرفت صنعت گیم را در دل مردم جای داد در این پست میخواهم باا بیوگرافی شخصیت های این بازی بسیار زیبا که در سایت این بازی منتشر شده آشنا شویم...
سهراب جم
سهراب جم 45 ساله فارغ التحصیل از هنرهای نمایشی، فعالیت خود را با آموزش تخصصی ویولن آغاز کرد و پس از مدتی با توجه به علاقه شخصی وارد صحنه تئاتر شد و توانست در چندین اجرای متفاوت مهارتهای خود را در بازیگری نشان دهد. آخرین اجرای او با نام نوشتهای بر روی تابوتم مورد استقبال بینندگان قرار گرفت تا جایی که برای چندین ماه متوالی کار او بر روی صحنهی نمایش رفت. جم پس از چندین اجرا به سرعت به چهرهای شناخته شده تبدیل گشت و این مورد باعث شد رفته رفته دشمنانی پیدا کند. درگیری میان او و برخی از افراد ناشناس در تئاتر اصلی شهر باعث شد تا صورت او در جریان این حمله و آتش گرفتن بخشی از صحنه نمایش آسیب ببیند ولی با پیگیریهای فراوان توانست تمامی دشمنان را شناسایی و از میان بردارد. جم بعد از این درگیری و دیدن آسیبهای وارده به چهره، دچار نوعی از بیماری روانی شد و تا مدتها در آسایشگاه روانی تحت مراقبت قرار گفت، اما سابقه بیماری روانی او به سن 24 سالگی برمیگردد، درست جایی که به اسکیزوفرنی مبتلا شد ولی توانست با دارو درمانی آن را تا حدودی کنترل کند. هر روز جم به انسانی خطرناکتر و زخمیتر تبدیل میشد و انگیزه بالای او برای انتقام باعث ظهور خطرات فراوانی میشد اما او تصمیم گرفت در آخرین ماجراجویی به مبارزه با...
سهراب جم
سهراب جم 45 ساله فارغ التحصیل از هنرهای نمایشی، فعالیت خود را با آموزش تخصصی ویولن آغاز کرد و پس از مدتی با توجه به علاقه شخصی وارد صحنه تئاتر شد و توانست در چندین اجرای متفاوت مهارتهای خود را در بازیگری نشان دهد. آخرین اجرای او با نام نوشتهای بر روی تابوتم مورد استقبال بینندگان قرار گرفت تا جایی که برای چندین ماه متوالی کار او بر روی صحنهی نمایش رفت. جم پس از چندین اجرا به سرعت به چهرهای شناخته شده تبدیل گشت و این مورد باعث شد رفته رفته دشمنانی پیدا کند. درگیری میان او و برخی از افراد ناشناس در تئاتر اصلی شهر باعث شد تا صورت او در جریان این حمله و آتش گرفتن بخشی از صحنه نمایش آسیب ببیند ولی با پیگیریهای فراوان توانست تمامی دشمنان را شناسایی و از میان بردارد. جم بعد از این درگیری و دیدن آسیبهای وارده به چهره، دچار نوعی از بیماری روانی شد و تا مدتها در آسایشگاه روانی تحت مراقبت قرار گفت، اما سابقه بیماری روانی او به سن 24 سالگی برمیگردد، درست جایی که به اسکیزوفرنی مبتلا شد ولی توانست با دارو درمانی آن را تا حدودی کنترل کند. هر روز جم به انسانی خطرناکتر و زخمیتر تبدیل میشد و انگیزه بالای او برای انتقام باعث ظهور خطرات فراوانی میشد اما او تصمیم گرفت در آخرین ماجراجویی به مبارزه با...
سهراب جم
پژمان رادمنشپژمان رادمنش 35 ساله افسر نیروی پلیس، و مدرس جرم شناسی در یکی از دانشگاههای کشور پس از استخدام در نیروی پلیس توانست در قسمت دایره تجسس و بررسی صحنه جرم به شکل جدی فعالیت نماید و تجربیات ارزنده او در زمینه شناسایی صحنه جرم زبانزد است. اما ورود پروندهای متفاوت و عجیب همه چیز را دگرگون کرد تا اینکه... پژمان رادمنش
فرامرز شفیقفرامرز شفیق 58 ساله لیسانس حقوق. در سن 32 سالگی توانست با استفاده از نفوذ خود در باندهای مافیایی و ارتباط با فروشندگان مواد، فعالیتهای حقوقی و دور زدن موانع قانونی این گروهها را به خوبی انجام دهد و با توجه به شخصیت کاملا متفاوتش در برخورد و نوع رفتار عجیبش در مواجه با مردم، هر روز بیشتر از دیروز مورد توجه افراد خلافکار قرار گرفت. پروندههای متعدد او مبنی بر پولشویی، رشوه و قاچاق باعث شده تا به سوژهای شناخته شده برای نیروهای پلیس تبدیل شود... فرامرز شفیع
داریوش مهرگاندکتر داریوش مهرگان 68 ساله فارغ التحصیل رشتهی روان پزشکی و همچنین دارندهی دکترای رشتهی فلسفه. تجارب ارزنده او در زمینه پزشکی و فلسفه توانست شیوهای جدید از درمان را در بیماران آغاز نماید که در آن تکیه بر مضامین فلسفی و نگرش عمیق او نسبت به دنیای اطراف و درون انسانها باعث نوع خاصی از اندیشه و پارادایم فلسفی به دنیا میشد. اما مواجه مهرگان با فردی عجیب و متفاوت از آن چیزی که تا به حال دیده بود، تجربه و علم چندین ساله او را به چالش کشید... داریوش مهرگان
آریافرفرهاد آریافر 45 ساله، تحصیلات دانشگاهی خود را در دانشکده پلیس به اتمام رساند و در سن 27 سالگی وارد پلیس بزرگ شد. آریا فر به سرعت توانست جایگاه خود را ارتقاء ببخشد و به عنوان سرهنگ و کاردار انهدام باندهای مواد و مافیایی قاچاق منصوب شد. شخصیت جدی و در عین حال مصمم و پیگیر او در شناسایی و انهدام باندهای قاچاق مواد و تشکیل گروههای شناسایی باعث شهرت او در بین مردم شد. اما این جدیت و اراده برای نابودی باندهای مافیایی آریافر را مورد تهدیدات فراوانی از سوی باندهای مواد مخدر قرار میداد. بارها توسط خلافکاران مورد حمله قرار گرفت که در آخرین سو قصد جان سالم بدر برد تا اینکه... آریافر
شبگردبعد از حادثهای عجیب حافظهی خود را از دست داد و به انسانی سرگردان تبدیل شد. اتفاقات و عوامل بسیاری رخ داد تا حافظهی او از بین برود. بافت پوستی او آسیب جدی دیده و قسمتهایی از آن در اثر سوختگی از بین رفته که قرارگیری در نور خورشید برای او رنج بسیاری به همراه دارد، به همین دلیل او به تاریکی شب پناه برده. صدمات جبران ناپذیری که به روح و روان او وارد شده، پس از مدتی او را به بیماری افسردگی دچار کرده است. شبگرد هیچ چیزی برای از دست دادن ندارد، هیچکسی در این بین نمیتواند کمکش کند، او هیچ راهی جز تسلیم شدن در برابر سرنوشت نخواهد داشت اما... شبگرد
روح تاریک متروتنها اطلاعات موجود از این شخصیت، لقب «روح تاریک مترو» می باشد که مردم به او نسبت داده اند.