نگاهی دیگر به بازی Assassin's Creed: Brotherhood

[White Fang]

به نام خدا

-------------------------------
همانطور که میدانید سری بازی های Assassin's Creed به مرور زمان دچار تکراری شدن شده اند. دیگر آن گیم پلی ناب و آن شخصیت های محبوب نسخه های اول در این سری به معنای واقعی وجود ندارد البته Ubisoft قول داده که با عرضه نسخه چهارم، روح تازه ای در کالبد این فرانچایز بدمد ولی تا قبل از آن که ببینیم Ubisoft چگونه میخواهد این بازی را دوباره زنده کند بیایید به دوران قبل از افول این عنوان نگاهی بیندازیم.
----------------------------------
* لطفا نظرات خود را درباره ی این نقد پست کنید*

نویسنده: عرفان خورسند (HD)
-----------------------------------

 

نام بازی: Assassin's Creed: Brotherhood
سازنده و ناشر: Ubisoft
موتور گرافیکی: Anvil 
پلتفرم ها: PC، PS3، Xbox 360
سبک: Action Adventure

-----------------------------------

نقطه ی اوج بازی های AC پیش از افول این فرانچایز به نظر بنده AC: Brotherhood می باشد. پس از انتشار این بازی بود که گیمر ها احساس کردند که دیگر آن تجربه ی لذت بخش بازی کردن AC رو به افول گذاشته و دیگر آن بازی شگفت آور قبلا نیست. پس بیایید به آغاز سرازیری این فرانچایز نگاهی بیندازیم.

------------------------------------

داستان:
از داستان بازی شروع میکنیم. داستان brotherhood دقیقا پس از پایان AC II روایت میشود. Rodrigo Borgia پاپ زمان خود، در معبدی مشغول مبارزه با Ezio بود که از او شکست خورد و Apple of Eiden را به او واگذار کرد. ولی این پایان کار Rodrigo نبود، اتزیو به او رحم کرد و اجازه داد که فرار کند. او در حین ای که به دنبال راهی برای خروج از معبد بود، به Minerva، یکی از الهه های گذشته برخورد، مینروا به اتزیو گفت که او تنها راه نجات دنیاست ولی به جای اینکه نام او را، اتزیو خطاب کند، به او گفت "دزموند" و این باعث تعجب اتزیو شد. سپس با عمویش Mario به مقر خانوادگی خود، شهر Monteriggioni بازگشت. در محل اقامت خانواده ی خود، Villa Auditore، جشنی بر پا شده بود و در پایان جشن اتزیو برای استراحت به اتاق خود میرود که با Caterina Sforza رو به رو میشود و با او شروع به معاشقه میکند. این معاشقه تا صبح ادامه دارد تا اینکه آن دو از شنیدن اصابت گلوله ی توپ به اتاق خود غافلگیر میشوند. Cesare Borgia پسر رودریگو با لشکری بی پایان به شهر حمله کرده و قصد نابودی آن را دارد. اتزیو که بسیار غافلگیر شده در حالی که لباس به تن میکند(!) سراسیمه به درون شهر میرود که با نیرو های چزاره رو به رو میشود. چزاره، عموی اتزیو، Mario را جلوی چشم او به قتل میرساند و Apple of Eiden را تصاحب میکند. افراد چزاره به اتزیو شلیک و او را زخمی میکنند و خود از شهر در حالی که به نابودی کشیده شده خارج میشوند. اتزیو به مادر و خواهر خود میگوید که به فلورانس پناه ببرند و خود سوار بر اسب شده و به تعقیب چزاره میپردازد. او که به شدت زخمی شده تا رم، پایتخت چزاره، را بیهوش روی اسب طی میکند و هنگامی که به هوش می آید خود را در حالی که پانسمان شده در خانه ی زنی می یابد. هنگامی که از خانه بیرون میرود در می یابد که در رم است و از این لحظه است که جنگ اتزیو با چزاره که اکنون در ایتالیا به قدرت رسیده، برای تصاحب AOE آغاز میشود... . در دوران امروزی بازی، دزموند همراه دوستانش، لوسی، ربکا و شان به Villa Auditore که کمی از بقایای آن باقی مانده میروند و انیموس را در آنجا قرار میدهند تا مکان AOE را بفهمند.

نقد داستان این بازی:
داستان بخش های مختلف سری AC همواره نقطه های عطفی برای این فرانچایز بوده اند و Brotherhood هم از این قائده مثتثنی نیست. داستان بازی هم چنان آن حالت سوال برانگیز و مرموز خود را حفظ میکند. هنوز هم ماموریت های فرعی فراوانی در بازی موجودند که تنها با به پایان رساندن آن هاست که میتوانید به طور کلی به داستان بازی پی ببرید. مشکل هم از همین جا شروع میشود. یک جورایی میتوان گفت که AC از آن سمت پشت بام پرت شده! مراحل فرعی فراوان بازی، زیادی نقش کلیدی در بازی ایفا میکنند و حل معما های آن ها هم مشکل است. این باعث میشود که عده ی کمی از گیمر ها بازی را کاملا کند و کاو کنند تا به داستان کامل آن پی ببرند، زیرا باید وقت و انرژی زیادی را صرف معما های فرعی کنند ( که البته این موضوع میان گیمر های ایرانی بسیار مشهود است!).
    

گیم پلی و جزییات بازی:
گیم پلی این بازی نسبت به AC II تغییر چندانی نکرده. از موارد مثبتی که اضافه شده میتوان به خدمت گرفتن افراد مختلف در سطح شهر و استفاده از آن ها در مواقع مورد نیاز اشاره کرد. طرز کار این ویژگی بدین شکل است که شما افرادی را از دست سربازان شهر نجات میدهید و آن ها قسم میخورند که به شما کمک کنند. سپس آن ها به لیست زیر دستان شما (Recruits) اضافه میگردند و هر گاه که به آن ها نیازی داشته باشید با زدن دکمه ای اتزیو سوت میزند و آن ها به کمک شما می آیند. همچنین شما میتوانید آن ها را برای ماموریت های مختلف به شهر های سرتاسر اروپا بفرستید. هر Recruit دارای یک سطح است و مثلا اگر شما فردی را که دارای سطح 3 است، به ماموریتی سخت بفرستید مطمئنا در آن ماموریت کشته خواهد شد. هر Recruit با انجام دادن هر ماموریت تجربه کسب میکند و سطحش بالاتر میرود.
یک تغییر عمده در گیم پلی، امکان استفاده های متنوع از اسب در درون شهر برای اولین بار است. تکنیک های زیادی در هنگام سواری کردن با اسب وجود دارند مانند کشتن اسب-به-اسب یا استفاده از اسلحه ها. همچنین اتزیو میتواند سلاح های سنگین مانند تبر، نیزه، گرز و... را به سوی دشمنان پرتاب کند. عناصر مخفی کاری هم در این بازی وجود دارند و این از نکات مثبت بازیست. به لطف بهره بردن از دو عدد Hidden Blade و یک Crossbow و همچنین امکان پرتاب سلاح به راحتی میتوانید بدون دیده شدن مراحل را به اتمام برسانید. همچنین شما از اسلحه ای تفنگ مانند(اولین تصویر بالا) هم بهره میبرید که بر روی Hidden Blade تان نصب شده و هنگام هدف گیری، گلوله ای به سمت دشمن شلیک میکند و او را میکشد. یک ویژگی بسیار کارآمد، امکان دستور دادن به زیردستان خود برای کشتن دشمنان با تیر و کمان است که در این صورت چندین تیر در هر جایی که باشید (از نا کجا آباد) بر سر دشمنان رو به رویتان فرود می آید.
شما میتوانید مغازه های مختلف در رم را خریداری کنید و شهر را آباد سازید. امکان خرید لباس، اسلحه های مختلف، آثار هنری و... هم وجود دارد.
نکته ی مثبت دیگر حضور Leonardo Da Vinci در بازیست. او در بازی به شما میگوید که اگر سلاح هایی که به اجبار چزاره ساخته را نابود کنید، چند اسلحه ی دیگر مانند چتر نجات، دستکش مخصوصی جهت راحت بالا رفتن از دیوار ها و... را میدهد.
جمعا به گیم پلی نمیتوان ایراد چندانی گرفت. مبارزات بازی بسیار جذاب تر و خشن تر شده اند و Finishing های متنوعی توسط اتزیو صورت میگیرد. هنوز هم همان حرکات پارکور و بالا رفتن های از در و دیوار، در بازی وجود دارند. این بازی در گیم پلی حرف های بسیاری برای گفتن دارد. 

گرافیک:
گرافیک بازی بسیار تحسین بر انگیز است. این بخشی است که بازی های AC حتی الان هم در آن کم نمی گذارند. بافت های شهری بسیار خوب کار شده اند و لذت بخش هستند. مکان های تاریخی رم بسیار زیبا و واقعی به تصویر کشیده شده اند، مکان هایی مثل Colessum یا Vatican و همه ی این ها به لطف موتور قدرتمند بازی، Anvil، امکان پذیر شده. ظاهر شخصیت ها خوب کار شده اند و حرکات آن ها هم خوب است. باگ کمی در بازی وجود دارد و جمعا در بخش گرافیک بسیار خوب عمل میکند. 

موسیقی:
موسیقی این بازی یکی دیگر از جنبه های مثبت آن است که توسط Jesper Kyd خالق موسیقی متن بازی های قبلی AC، ساخته شده. تم موسیقی منوی بازی بسیار زیبا و گوش نواز است. همچنین در هنگام مبارزات هم موسیقی هیجان آوری پخش میشود که هیجان مبارزات را چند برابر میکند. موسیقی متن بازی از 20 ترک تشکیل شده است. صداگذاری هم در بازی به خوبی صورت گرفته. گوینده شخصیت اتزیو را Roger Smith بر عهده داشته که در AC II هم حضور داشت. همچنین صدای کریس ردفیلد در RE5 هم کار اوست.

ویژگی های قابل توجه بازی:
یکی از مواردی که سری بازی های AC در آن بسیار مشهورند Trailer های آن هستند. Trailer این بازی هم بسیار زیباست. اگر در منوی اولیه ی بازی چند دقیقه کاری نکنید این تریلر پخش میشود، که در آن چزاره و پدرش رودریگو در کلیسای مرکزی رم هستند. اتزیو به صورت مخفیانه از میان جمعیت به جلو می آید و زیر دستانش هم یکی یکی دشمنان را از پیش رویش بر میدارند تا اینکه به چزازه میرسند. او چند سواره را به سوی اتزیو میفرستد ولی اتزیو همه ی آن هارا از پای در می آورد. سپس با یارانش در مقابل سربازان چزاره می ایستند و به آن ها حمله میکنند و ناگهان تریلر تمام میشود. 
دیگر ویژگی قابل توجه بازی، وجود یک Database است. هر گاه شما در مقابل فرد یا مکان خاصی قرار میگیرید، در کنار صفحه عکسی از آن نمایش داده میشود و با زدن کلید Esc اطلاعاتی در مورد آن شخص یا مکان ظاهر میشود. البته برای استفاده از این Database باید انگلیسی را خوب بلد باشید. 

  

گروه های مختلف موجود در بازی:
Courtesans: فاحشه ها در این بازی نقش کلیدی بازی میکنند. آن ها تحت فرمان خواهر اتزیو، Claudia هستند و هر جا که باشند، اتزیو میتواند در میان آن ها مخفی شود. همچنین شما میتوانید به آن ها دستور دهید که با اغوا گری، سربازی را با خود به جای دیگری ببرند و از پیش روی شما بردارند.
Thieves: دزدان تحت فرمان La Volpe، از دوستان شما، هستند. شما میتوانید به آن ها دستور دهید که از سربازان دزدی کنند و آن هارا به دنبال خود بکشانند.
Mercenaries: مزدور ها تحت فرمان Bartalomeo که او هم دوست شماست هستند. از آن ها میتوانید در هنگام حمله به دشمنان و کشتن آن ها بهره ببرید.
Doctors: طبیبان در سطح شهر که میتوانید از آن ها دارو بخرید یا خود را درمان کنید. 

معرفی شخصیت های کلیدی بازی:
Mario Auditore: او عموی اتزیوست که پس از اینکه پدر و برادرانش کشته شدند او را به فرقه ی Assassin ها آورد و فنون مختلف را به او آموخت. او در ابتدای بازی کشته میشود.
Claudia Auditore: خواهر کوچکتر اتزیو که او هم به رم می آید و به برادرش کمک میکند. او رهبری گروه فاحشه ها را به عهده دارد.
Nicolo Machiavelli: او دوست خانوادگی و قدیمی اتزیوست و هنگامی که اتزیو هیچ چیز در رم ندارد، به او کمک میکند تا انجمن برادری اساسین ها را در رم بازسازی کند.
La Volpe: او از دوستان گذشته ی اتزیوست که اکنون رابطی خوبی با او ندارد. بعد ها اتزیو اعماد او را جلب میکند و La Volpe هم به اتزیو در رسیدن به هدفش کمک میکند. همچنین او به Machiavelli بسیار مشکوک است و فکر میکند که او یک خائن است.
Bartalomeo: یک مزدور قوی هیکل که از دوستان نزدیک اتزیوست. او رهبر تمامی مزدور های شهر است و از اتزیو دستور میگیرد.
Rodrigo Borgia: پاپ الکساندر چهارم و رهبر تمپلار های زمان. او کسی است که در قسمت دوم فرمان قتل پدر اتزیو و دو برادرش را صادر کرد. بعد ها او توسط پسرش چزاره یا سیب سمی کشته میشود.
Cesare Borgia: شخصیت منفی اصلی بازی و پسر پاپ الکساندر. او به تازگی در ایتالیا به قدرت رسیده و سعی دارد با Apple of Eiden دنیا را تسخیر کند. او توسط اتزیو کشته میشود.
Caterina Sforza: او همسر یکی از اشراف زاده های ایتالیاست ولی با شما روابط عاشقانه دارد و عاشق شماست. بعد ها او مجبور میشود که شما را ترک کند و به پیش همسر و فرزندانش برگردد.
Gino: او الهه ای از گذشته است که هنگامی که دزموند محل AOE را پیدا میکند به او میگوید که لوسی خائن است و او را وادار میکند که لوسی را بدون اختیار به قتل برساند. بعد ها میفهمید که لوسی واقعا خائن بوده و سعی داشته که AOE را به دست تمپلار ها برساند. البته Gino هم شخصیت خوبی نیست.

بازی چگونه به پایان میرسد؟ *برای عزیزانی که هنوز این بازی را انجام نداده اند خطر اسپویل وجود دارد*
جزاره بورجیا که اکنون پایه های قدرتش در ایتالیا توسط انجمن برادری اساسین ها سست شده، مورد سوء قصد پدرش قرار میگیرد. رودریگو بورجیا سعی میکند که با سیب مسموم، پسرش را بکشد. چزاره توسط خواهرش از این نقشه با خبر میشود و همان سیب را در دهان پدرش فرو میکند و اورا میکشد. چزاره که از محل AOE خبر ندارد خواهرش را وادار میکند که محلش را به او بگوید. خواهر چزاره اعتراف میکند که AOE در کلیسای واتیکان مخفی شده. اتزیو که مخفیانه شاهد تمام این صحنه هاست به سرعت راه می افتد تا قبل از چزاره AOE را به دست آورد. او AOE را پیدا میکند و از قدرت آن استفاده کرده تا بتواند از مهلکه فرار کند. سپس با کمک آن تمامی سپاه چزاره در رم را نابود میکند و حالا چزاره تنها مانده. سربازان پاپ جدید، جولیوس دوم چزاره را به جرم خیانت، قتل و زنای با محارم دستگیر می کنند. در این زمان چزاره فریاد میزند که هیچ انسانی نمیتواند او را بکشد. اتزیو که از این حرف آشفته میشود، ریاست اساسین ها را به ماکیاولی میسپارد و با قدرت AOE به آینده میرود و درمیابد که چزاره فرار کرده و حالا با سپاهی به اسپانیا حمله ور شده. او پس از یک مبارزه سخت چزاره را شکست میدهد ولی خود او را نمیکشد. چزاره باز هم میگوید که توسط دست بشر کشته نمیشود، بنابراین اتزیو، او را به لبه ی پرتگاهی میبرد و به میگوید: پس So I leave you in the hands of Fate. (پس من تو را در دستان سرنوشت رها میکنم). چزاره به پایین پرتاب میشود و به دست سرنوشت کشته میشود. این یکی از زیباترین صحنه های کل سری AC است! اتزیو به ایتالیا برمیگردد و AOE را در معبدی در زیر Collessum مخفی میکند. 
بازی به دنیای امروزی بازمیگردد. دزموند و دوستانش معبد و AOE را پیدا میکنند. وقتی دزموند به آن دست میزند ناگهان Gino و چند علامت عجیب ظاهر میشود. زمان متوقف شده و تنها دزموند است که میتواند همه چیز را ببیند. Gino اختیار دزموند را در دست میگیرد و او را وادار میکند که Hidden Blade خود را در شکم لوسی فرو کند. سپس همه چیز به حالت اولیه خود بازمیگردد و جسد بیجان لوسی و دزموند که در کما رفته روی زمین می افتند و بازی تمام میشود. در اواسط تیتراژ آخر بازی صدای دو مرد می آید که میگویند: زود باش! باید او را روی انیموس قرار دهیم.

کمی در مورد حواشی بازی:
در سال 2011 در شبکه اجتماعی فیسبوک نظرسنجی انجام شد که طبق آن 79 درصد رای دهندگان رای داده بودند که از AC: Brotherhod زبان ایتالیایی و 21 درصد هم تاریخ یاد میگیرند! البته این نظرسنجی بیشتر جنبه شوخی داشت. دلیل این موضوع وجود کلمه ها و عبارات ایتالیایی است که در میان دیالوگ ها وجود دارد که در زیر نویس معنی انگلیسی آن ها کنارشان نوشته میشوند.

راز های بازی:
هنگامی که شما در مکان تاریخی قرار میگیرید عکسی از آن در کنار صفحه می آید که درباره ی آن توضیح داده شد. حال اگر در کنار این عکس یک علامت چشم قرمز رنگ وجود داشته باشد، نشان دهنده آن است که در آن محل جایی مخفی وجود دارد که شما تنها میتوانید با استفاده از قابلیت Eagle vision آن را ببینید. هنگامی که روی آن حالت سوییچ میکنید، میبینید که بخشی از ساختمان میدرخشد. اگر به داخل آن تکه ی درخشان بروید، ناگهان وارد محیطی عجیب و غریب و فضایی شکلی میشوید که در واقع یک معماست. با حل کردن آن معما چند ثانیه ویدئو به نمایش در می آید. 8 مکان مانند این وجود دارند که اگر بتوانید معما های آن ها را حل کنید (که عمرا نمیتوانید!) تمام این ویدیو ها کنار هم گذاشته میشود و مرحله ی فرعی آزاد میشود. شما در قالب دزموند باید این مرحله را تمام کنید. در صورت اتمام Subject 16 را خواهید دید که کمی حرف های گنگ به شما میزند و مرحله تمام میشود. کلا این بخش خیلی رازآلود است و خود من هم متوجه نشدم!

آن مکان درخشان را میبینید؟

 

subject 16 که با شما سخن میگوید

راز دیگری هم در بازی وجود دارد. هنگامی که شما از دستگاه Animus خارج میشوید و در قالب دزموند به داخل شهر Monteriggioni میروید، اگر روی Eagle vision سوییچ کنید، میبینید که چندین جای پای قرمز رنگ وجود دارند. اگر آن ها را دنبال کنید، میبینید که به یک چاه میرسند و تمام میشوند. من خودم داخل چاه نشدم و نمیدانم که داخل آن چه میگذرد.

رد پا های قرمز رنگ؟

و در پایان:
این بازی یکی از بهترین بازی های سری Assassin's Creed است و شاید نقطه ی اوج آن هم باشد. بسیاری از ما میدانیم که نسخه های Revelations و III جذابیت نسخه های قبل را نداشتند و تکراری بودند. امیدواریم که Ubisoft بتواند Blackflag را واقعا خوب از آب درآورد و بتواند اعتماد از دست رفته ی هواداران این فرانچایز را دوباره به خود جلب کند. هدف کلی من از نوشتن این نقد، این بود که بگم که فرانچایز AC هنوز هم زندست و طرفداران زیادی داره، میخواستم که این بازی از یاد ها نره و امید به برگشتن دوباره اش زنده بمونه. ممنونم از اینکه این نقد رو خوندید.

 

[Colin Wade]

جالب بود و ممنون![img]images/smi/s0 (74).gif[/img]
ولی یکجا زدی eagel vision و یکجای دیگه هم زدی eagle eye...[img]images/smi/s0 (60).gif[/img][img]images/smi/s0 (34).gif[/img][img]images/smi/s0 (43).gif[/img]

[Farhan]

آفرین پیشرفتت عالی بود.نقدات رو سر و سامون دادی حالا وقت اینه که رو ویرایشت کار کنی.اگه ویرایشت هم درست بکنی حتما نقد بعدیت شاهکار میشه...اگه کمک خواستی میتونم تو ویرایش نقد بعدی کمکت کنم.موفق باشی...[img]images/smi/s0 (24).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img]

[White Fang]

جالب بود و ممنون![img]images/smi/s0 (74).gif[/img]
ولی یکجا زدی eagel vision و یکجای دیگه هم زدی eagle eye...[img]images/smi/s0 (60).gif[/img][img]images/smi/s0 (34).gif[/img][img]images/smi/s0 (43).gif[/img]

 

اصلاح شد

[Stan]

ممنون
منتظر بقيه كاراتم و همچنين اميدوارم كه Black Flag انتظارات رو بر آورده كنه[img]images/smi/s0 (43).gif[/img]

[R4mtin]

[img]images/smi/s0 (60).gif[/img]دوستان یه سوال مراحل این بازی در پلتفرم های مختلف pc , ps3 . xbox 360 فرق داشت ؟ 

[White Fang]

[img]images/smi/s0 (60).gif[/img]دوستان یه سوال مراحل این بازی در پلتفرم های مختلف pc , ps3 . xbox 360 فرق داشت ؟ 

 

تا اونجایی که من میدونم، نه [img]images/smi/s0 (60).gif[/img]

[MEHRAB SHAPE]

اگه تو youtube با نام the truth سرچ کنید معما های subject16 یا همون مکان های درخشان!!!
فیلم های کاملشو به ترتیب میتونین ببینین!!!
تا یادم نرفته:ممنون بابت نقد خوبت!!![img]images/smi/s0 (25).gif[/img]

[Michael Becket]

ممنون بابت نقد
من همه ی راز های این بازی ونسخه دومش رو حل کردم خیلی سخت بود پدرم در اومد ولی حل کردم برای نسخه دوم یه چیزایی در باره ی آدم و حوا است وbrotherhood هم یه نوشته هایی میاد و میره نمیدونم چی بود .
ممنون.

[zahhak]

ممنون بخاطر نقد خیلی خوب بود
منتظر نقد AC 3 هم هستم .