مقدمه:
Metro 2033 که کمپانی 4A Games آن را عرضه کرد ما را با دنیایی کاملا جدید آشنا کرد.دنیای آخر الزمانی که در سال 2010 خلق چنین اثری در نوع خود خارق العاده بود.Metro 2033 دارای المان هایی بود که ما در هیچ بازی شوتر اول شخصی تجربه نکرده بودیم.اما پس از 3 سال با آمدن بازی Metro:Last Light دوباره همگان شگفت زده شدند.زیرا این بازی ترس را با یک چهره جدید وارد دنیای بازی ها کرد.اما باید یادتان باشد مانند نسخه قبلی در این نسخه هم وارد تونل ها و زیرزمین هایی شد که در آن اتفاقات ترسناکی خواهند افتاد.اتفاقاتی به معنا واقعی کلمه،تـــــــرسنــــــــاک هستند!
داستان:
به طور کل داستان بازی در 20 سال بعد از جنگ های اتمی رخ می دهد.هنگامی که فضای شهر فاسد و تنفس در آن مشکل است.زمانی که مترو ها و زیرزمین ها ایالت روسیه را تشکیل می دهند.اما برای دانستن داستان کلی ابتدا باید به Metro 2033 رجوع کرد.داستان آن بر اساس رمانی که است که Dmitry A.Glukhovsky نوشته است که رمانی کاملا قوی بود و در آن شخصیت اصلی بازی که نامش Artyom است با یک بمب هسته ای محل زندگی موجوات اهریمنی(Dark One ها) را از بین می برد اما نمی داند در آینده چه ماجرایی در انتظارش است.Metro:Last Light ادامه اتفاقاتی است که در نسخه قبلی روی داده است.هم چنین شما در این نسخه هم اداره کردن سربازی به نام Artyom را در دست دارید و وارد دنیا جدیدی خواهد شد.دنیایی که مردم خود را بی مصرف می دانند و برف های رادیو اکتیویی از آسمان می برند و یخ ها گرم شده اند.دنیایی که تنفس هوای خارج از مترو و زیر زمین ها فقط و فقط با ماسک امکان پذیر است.داستان این بخش از جایی شروع می شود که بازماندگان موجودت اهریمنی به مترو ها حمله می کنند و وحشت را به ساکنین مترو بازمی گردانند.اما انگار قـصد چیزی را به ساکنان مترو بفهمانند.Artyom تنها پل ارتباطی بین مردم و موجودات اهریمنی است.زیرا تا حدودی می تواند با ذهن آنها ارتباط برقرار کند.بنابراین با کمک دوست خود می خواهد وارد محوطه موجودات اهریمنی شده و با آخرین بازمانده آنها صحبت کند.نگاه همه مردم روسیه به Artyom است.اما خودِ او هم نمی داند که چه ماجراهایی رخ خواهند داد.چون او وارد مسائل جدیدتری می شود که علاوه بر آن باید به دنبال هدف اصلیَـش هم برود و هم چنین باید امنیت ساکنین مترو را هم تامین کند.به طور کل داستان چالش برانگیز و زیبای بازی به علاوه پایان رویایی آن(که کمتر بازی به آن توجه می کند.)بدون شک از نقاط قوت این بازی است.
گیم پلی:
فضای مرده و فاسد شهر کاملا روی گیم پلی تاثیر گذاشته و آن را از نسخه قبلی چشم نوازتر کرده است.وجود اتمسفر تاریک و تیره،دیدن مکان هایی خراب شده و خالی از سکنه در شما رعب و وحشت را به وجود می آورد.یکی از هزاران نکته مثبت گیم پلی قرار دادن ماسک روی صورت است که به بازیکن حس واقعی بودن آن را به خوبی منتقل می کند.ماسکی که با فــیـلــتـر هوا کامل می شود و دارای زمان مخصوصی است.و اگر این زمان به پایان برسد شما در کمتر از 60 ثانیه در اثر ورود انواع میکروب ها و گاز های سمی خواهد مرد.نکته ای دیگر واقعی و طبیعی تر بودن تیر اندازی نسبت به نسخه قبلی است.برای مثال در نسخه قبل ما برای کشتن یکی از دشمنان می بایست 1 خشاب را کامل خالی می کردیم اما این بار با زدن یک تیر به نقاط خاص می توانیم دشمن را از بین ببریم.هم چنین اگر به شخصی که تیر خورده از نزدیک نگاه کنیم کاملا می توانیم جای اصابت گلوله مان را با بدنش مشاهده کنیم.در هر لحظه از بازی ما جو خاص آن منطقه را بر روی خودمان احساس می کنیم.بدون هیچ تردیدی ترســناک ترین لحظه بازی زمانـیست که Artyom وارد شهر می شود.زیرا باید کاملا مراقب حرکات خود باشید و اگر از قطب نما به خوبی استفاده نکنید و اشتباهی را مرتکب شوید باید خود را برای دوئل با مرگی دردناک آماده کنید.البته تا زمانی که گلوله ای در خشاب دارید می توانید از خودتان دفاع کنید.هسته اصلی گیم پلی را ایجاد حس ناتوانی،نیستی و آسیب پذیری تشکیل می دهد و این حس خیلی خـوب و کامل به شما منتقل می شود.این بازی سیستم آپگرید دارد.و البته یک سکانس فوق العاده سینمایی را دارا است!!!و این سکانس زمانیـست که Artyom مشغول عوض کردن خشاب است که ناگهان یکی از موجودات جهش یافته به رویش می پرد و او را به زمین می اندازد اما یکی از سربازان حواس موجود را به خودش جلب میکند و سپس Artyom از موقعـیت استفاده کرده و به سر موجود شلیک می کند که این اوج خلاقیت سازندگان را نشان می دهد.هم چنین در این بازی فلش بک هایی هم وجود دارد.اما نکته ای دیگر که واقعا با روح و روان شما بازی می کند بودن جسد هایی در میان راه است که فقط و فقط یک فکر شوم را به مغز شما می کشاند.اینکه"چه کسی او را کشته است؟".که خود این سوال ترسی را در شما ایجاد می کند.یک کاری دیگر که سازندگان این بازی انجام داده اند اضافه کردن درجه سختی Super HardCore بوده که قطعا کمتر کسی میتواند با این سطح بازی را به انتها برساند.یکی از نکات منفی این بازی خوب پخش نشدن مهمات است.زیرا در بخش هایی از بازی در حالی که شما به هیچ گونه مهماتی نیاز ندارید با انواع سلاح ها و ماسک ها روبرو می شوید.اما در قسمت هایی از بازی که مهمات حرف اول را در نبرد می زند شما با کمبود شدید آن مواجه می شوید و برای پیدا کردن مهمات باید به هرجایی سَری بزند.هوش مصنوعی دشمنان بالا است و اگر در جایی دست از پا خطا کنید سریعا محاصره می شوید و ممکن است مبارزه شما تا ساعت ها به طول بی انجامد.هم چنین هوش مصنوعی موجودات اهریمنی هم به خوبی طراحی شده.زیرا آنها به محض شنیدن صدا،دیدن نور و یا جسم در حال حرکت به آن حمله می کنند.البته سازندگان دست شما را برای اینکه با آنان درگیر نشوید باز گذاشته اند.آن هم سبک مخفی کاری است که صحت این حرف در بازی Metro:Last Light می شود به خوبی مشاهده کرد.به طور کل گیم پلی این بازی کاملا خوب طراحی شده و همه چیز در جای خود قرار دارد و باید به یاد داشته باشد که در این بازی صرفه جویی در مهمات و داشتن استراتژی در حملات حرف اول را می زند.
گرافیک:
4A Games در سال 2010 نشان داد که در گرافیک یک قدم از نسل خود جلوتر است و این بار هم این واقعه را تکرار کرد.آن هم با خلق اثری به نام Metro:Last Light که دارای گرافیک چشمگیر و فوق العاده ای است.موتور گرافیکی استفاده شده در این بازی 4A Engine است.موتوری که ورژن قدیمی آن بر روی بازی S.T.A.K.L.E.R نیز استفاده شده است.نور پردازی ها،سایه زنی ها و ترکیب رنگ ها شاهکاری بزرگ در این بازی محسوب می شود.هم چنین در طراحی چهره دشمنان و یاران نیز از جزئیات بالایی استفاده شده است.از دیگر شاهکار ها گرافیکی این بازی می توان به کیفیت خوب بافت ها،تکسچر های کارکتر ها و انیمشن نرم و روان اشاره کرد.افکت آتش،خون و آب نیز بسیار زیباست.طراحی شهر نیز قابل قبول است و دارای المان هایی است که یک شهر مخروبه باید داشته باشد که این ترس را به مخاطب به خوبی منتقل می کند و البته از طراحی لباس ها که جزئیاتِ فراوانی دارند و طراحی موجودات نیز نباید گذشت.یک نکته جالب دیگر نیز این است که وقتی به دشمنی از نزدیک شلیک کنید خون آن رو صفحه نمایشگر می ریزد که این حس واقعی بودن بازی را چند برابر می کند.به طور کل گرافیک این بازی شاهکاری در بازی های ویدئویی محسوب می شود که بدون شک ایراد گرفتن و اشکال گرفتن از آن خیلی خیلی سخت است.
موسیقی و صداگذاری:
صداگذاری این بازی بسیار خوب طراحی شده.دیالوگ ها کاملا جدی است و هیچ مجالی به شوخ طبعی نمی دهد.لهجه صحبت کردن افراد روسی است که بسیار رسا و خوب به گوش می رسد و دیالوگ ها نیز با چهره ها تناسب دارند.هم چنین موسیقی ها با جو و اتمسفر بازی هماهنگی لازم را دارند و در زمانی که باید سبک مخفی کاری را پیش ببرید موسیقی آرامی پخش می شود.صدای انفجار ها و صدای آب نیز شنیدنی است.اما تنها یک موضوع که بزرگترین نقطه ضعف این بازی است صحبت نکردن Artyom در طول بازی است که حوصله شما را سر می برد و از هیجان بازی نیز می کاهد.اما به طور کل در این بازی صداگذاری ها حرفه ای است و همه چیز در جای خود به خوبی قرار گرفته است.
حرف آخر:
در کل بازی Metro:Last Light را باید شاهکاری در نسل جدید دانست.سبک این بازی شاید First Person Shooter باشد اما می توان سبک این بازی را Survival Horror هم نامید و به جرئت می توان گفت هیچ عنوانی شبیه به این بازی نیست.هم چنین باید آن را یک فرنچایز پول ساز برای شرکت THQ دانست.در آخر این را هم بدانید که با بازی نکردنِ Metro:Last Light یک اشتباه بزرگ در زندگی خود انجام داده اید!!!!
نمرات بازی:
داستان:8.5/10
گیم پلی:9.5/10
جذابیت:9.3/10
گرافیک:9.8/10
موسیقی و صداگذاری:8.9/10
کل:9.2/10
خب دوستان این دومین نقد کامل بنده بود![img]images/smi/s0 (37).gif[/img]
امیدوارم خوشتون اومده باشـــه![img]images/smi/s0 (25).gif[/img]
نظرم یادتون نره![img]images/smi/s0 (24).gif[/img]
فعلا تا یکی،دو هفته هیچ نقدی نخواهم نوشت![img]images/smi/s0 (25).gif[/img]
موفق باشید...
بعضی از انسان ها عضو گروهی هستند که دست به دست هم می دهند تا آینده را بسازند، اما عده ای هم هستند که انرژی خود را به گذشته اختصاص می دهند.
MAX PAYNE
MAX PAYNE