10-20-2015, 08:59 PM
آقا بزار روشنت کنم
.gif)
نقلقول: بعد از وقایع سطح صفر و نابودی پایگاه مادر، بیگ باس و کاز میلر تمام افرادشان را از دست دادند و هلیکوپتر خودشان هم در مسیر فرار به وسیلهی بمب داخل شکم پاز از بین رفت. بیگ باس، کاز و ایهب (پزشک گروه) تنها مسافرانی بودند که زنده ماندند و خلبان بالگرد، چیکو و پاز از بین رفتند. اسکال فیس با وجود این که تمام فعالیتهایش زیر نظر زیرو بود از این اتفاق حرفی به او نزد. اما زیرو از طریق ایوا که معشوقهی قدیمی بیگ باس بود خبردار شد و او هم بیگ باس را به بیمارستانی نظامی در قبرس منتقل کرد. بیگ باس و ایهب به خاطر حادثه به کما رفتند، کاز هم فقط زخمی شده بود و در بیمارستانی جدا از آن دو به سر میبرد. زیرو با آسلات و کاز ارتباط برقرار میکند. او متوجهی نقش اسکال فیس در این جریانات میشود و تصمیم میگیرد مدتی او را سرگرم کند تا بتواند برای نجات بیگ باس نقشهای بکشد. تمام این مدت هم خودش در ساختمانی تحت حفاظت کامل در نیویورک زندگی میکرد؛ جایی که نه راهی برای ورود دارد و نه برای خروج. هیچ پنجرهای در کار نیست و افرادی که از ساختمان محافظت میکنند هم نمیدانند که از دقیقا از چه چیزی محافظت میکنند. هدف زیرو از این کار این بود که تا زمانی که دونالد اندرسون ساخت هوشمصنوعی را تمام میکند زنده و سالم بماند. اما اسکال فیس قبل از نابود کردن پایگاه مادر مکان اختفای او را از زیر زبان پاز کشیده بود و نقشهای برای کشتن زیرو کشیده بود. زیرو از اسکال فیس تقاضا کرده بود تا یک شی قدیمی را برای او پیدا کند. اسکال فیس شی را آغشته به نوع خاصی سم میکند که قابل ردیابی نیست و وقتی فردی به آن آلوده شود بعد از مدتی به طور کامل فلج میشود. زیرو در تلهی اسکال گرفتار میشود. اما قبل از این که به طور کامل فلج شود نقشهاش را عملی میکند. برای اولین بار بعد از سالها از لانهاش خارج میشود و به دیدن بیگ باس میرود. دو سال از حادثه گذشته و بیگ باس و ایهب هنوز در کما هستند. نقشهی زیرو این است که ظاهر و باطن ایهب را تغییر دهند تا او را جای بیگ باس بگذارند، یک بیگ باس تقلبی. زیرو غیر از خودش و پزشک بیمارستان فقط به آسلات نقشه را میگوید. آسلات مسئول اجرای این نقشه میشود در حالی که زیرو میداند که روزهای آخر سلامتیاش است (همان طور که در نهایت جسم بیجان او را در قسمت چهارم روی ویلچر میبینیم). آخرین حرکت او قبل از فلجی کامل انتقال اسکال فیس به آفریقا است. آسلات به دیدار کاز میرود و به او قول میدهد تا بیگ باس را به او برگرداند. او از کاز میخواهد تا در این فاصله تشکیلات جدیدی راهاندازی کند تا بیگ باس بعد از خروج از کما به سرعت به آنجا برود. 7 سال بعد (9 سال بعد از واقعهی سطح صفر) و درست کمی قبل از شروع بازی بیگ باس از کما بیرون میآید. آسلات به دیدار او میرود و نقشه و اتفاقاتی که برای زیرو رخ داد را برای او تشریح میکند. بیگ باس هم چارهای جز موافقت ندارد. او خودش را در قبال هدفی که انتخاب کرده مسئول میداند و عقیده دارد کسی غیر از خودش نمیتواند این کار را انجام دهد. به همین دلیل باید از هر روش ممکن استفاده کند تا زنده بماند. در کنار این او دو مرتبه مورد حمله قرار گرفت و هر چقدر هم که تشکیلات قوی و مستحکمی ساخت، حتی با در دست داشتن سلاح اتمی، باز هم نابود شد. بیگ باس به این نتیجه رسیده بود که باید راه رسیدن به هدفش را تغییر دهد و به جای دور شدن از آمریکا باید تا حد ممکن به آن نزدیک شود. طبق نقشه آخرین بخش از عملیات جایگزینی بیگ باس به عهدهی خود اوست. این که بیگ باس تقلبی را از بیمارستان بیرون ببرد و طوری رفتار کند که به عنوان آخرین حرکت ایهب کاملا باور کند که بیگ باس است. آسلات خبر حمله به بیمارستان را به بیگ باس میدهد و تنها چیزی که میماند این است که منتظر بمانند تا ایهب از کما بیرون بیاید. اسم رمز شروع عملیات «V Has Come To» خواهد بود. در نهایت به جایی میرسیم که بازی شروع میشود و ایهب از کما بیرون میآید. بیگ باس خودش را اسماعیل معرفی میکند و ایهب را از بیمارستان خارج میکند. در نهایت و بعد از درگیری با نیروهای سایفر و کلنل ولگین و در حین فرار تصادف میکنند و هر دو از هوش میروند. آسلات برای نجات آنها میآید و بیگ باس را راهی آمریکا میکند و ایهب را هم از آنجا خارج میکند.]بعد از وقایع سطح صفر و نابودی پایگاه مادر، بیگ باس و کاز میلر تمام افرادشان را از دست دادند و هلیکوپتر خودشان هم در مسیر فرار به وسیلهی بمب داخل شکم پاز از بین رفت. بیگ باس، کاز و ایهب (پزشک گروه) تنها مسافرانی بودند که زنده ماندند و خلبان بالگرد، چیکو و پاز از بین رفتند. اسکال فیس با وجود این که تمام فعالیتهایش زیر نظر زیرو بود از این اتفاق حرفی به او نزد. اما زیرو از طریق ایوا که معشوقهی قدیمی بیگ باس بود خبردار شد و او هم بیگ باس را به بیمارستانی نظامی در قبرس منتقل کرد. بیگ باس و ایهب به خاطر حادثه به کما رفتند، کاز هم فقط زخمی شده بود و در بیمارستانی جدا از آن دو به سر میبرد. زیرو با آسلات و کاز ارتباط برقرار میکند. او متوجهی نقش اسکال فیس در این جریانات میشود و تصمیم میگیرد مدتی او را سرگرم کند تا بتواند برای نجات بیگ باس نقشهای بکشد. تمام این مدت هم خودش در ساختمانی تحت حفاظت کامل در نیویورک زندگی میکرد؛ جایی که نه راهی برای ورود دارد و نه برای خروج. هیچ پنجرهای در کار نیست و افرادی که از ساختمان محافظت میکنند هم نمیدانند که از دقیقا از چه چیزی محافظت میکنند. هدف زیرو از این کار این بود که تا زمانی که دونالد اندرسون ساخت هوشمصنوعی را تمام میکند زنده و سالم بماند. اما اسکال فیس قبل از نابود کردن پایگاه مادر مکان اختفای او را از زیر زبان پاز کشیده بود و نقشهای برای کشتن زیرو کشیده بود. زیرو از اسکال فیس تقاضا کرده بود تا یک شی قدیمی را برای او پیدا کند. اسکال فیس شی را آغشته به نوع خاصی سم میکند که قابل ردیابی نیست و وقتی فردی به آن آلوده شود بعد از مدتی به طور کامل فلج میشود. زیرو در تلهی اسکال گرفتار میشود. اما قبل از این که به طور کامل فلج شود نقشهاش را عملی میکند. برای اولین بار بعد از سالها از لانهاش خارج میشود و به دیدن بیگ باس میرود. دو سال از حادثه گذشته و بیگ باس و ایهب هنوز در کما هستند. نقشهی زیرو این است که ظاهر و باطن ایهب را تغییر دهند تا او را جای بیگ باس بگذارند، یک بیگ باس تقلبی. زیرو غیر از خودش و پزشک بیمارستان فقط به آسلات نقشه را میگوید. آسلات مسئول اجرای این نقشه میشود در حالی که زیرو میداند که روزهای آخر سلامتیاش است (همان طور که در نهایت جسم بیجان او را در قسمت چهارم روی ویلچر میبینیم). آخرین حرکت او قبل از فلجی کامل انتقال اسکال فیس به آفریقا است. آسلات به دیدار کاز میرود و به او قول میدهد تا بیگ باس را به او برگرداند. او از کاز میخواهد تا در این فاصله تشکیلات جدیدی راهاندازی کند تا بیگ باس بعد از خروج از کما به سرعت به آنجا برود. 7 سال بعد (9 سال بعد از واقعهی سطح صفر) و درست کمی قبل از شروع بازی بیگ باس از کما بیرون میآید. آسلات به دیدار او میرود و نقشه و اتفاقاتی که برای زیرو رخ داد را برای او تشریح میکند. بیگ باس هم چارهای جز موافقت ندارد. او خودش را در قبال هدفی که انتخاب کرده مسئول میداند و عقیده دارد کسی غیر از خودش نمیتواند این کار را انجام دهد. به همین دلیل باید از هر روش ممکن استفاده کند تا زنده بماند. در کنار این او دو مرتبه مورد حمله قرار گرفت و هر چقدر هم که تشکیلات قوی و مستحکمی ساخت، حتی با در دست داشتن سلاح اتمی، باز هم نابود شد. بیگ باس به این نتیجه رسیده بود که باید راه رسیدن به هدفش را تغییر دهد و به جای دور شدن از آمریکا باید تا حد ممکن به آن نزدیک شود. طبق نقشه آخرین بخش از عملیات جایگزینی بیگ باس به عهدهی خود اوست. این که بیگ باس تقلبی را از بیمارستان بیرون ببرد و طوری رفتار کند که به عنوان آخرین حرکت ایهب کاملا باور کند که بیگ باس است. آسلات خبر حمله به بیمارستان را به بیگ باس میدهد و تنها چیزی که میماند این است که منتظر بمانند تا ایهب از کما بیرون بیاید. اسم رمز شروع عملیات «V Has Come To» خواهد بود. در نهایت به جایی میرسیم که بازی شروع میشود و ایهب از کما بیرون میآید. بیگ باس خودش را اسماعیل معرفی میکند و ایهب را از بیمارستان خارج میکند. در نهایت و بعد از درگیری با نیروهای سایفر و کلنل ولگین و در حین فرار تصادف میکنند و هر دو از هوش میروند. آسلات برای نجات آنها میآید و بیگ باس را راهی آمریکا میکند و ایهب را هم از آنجا خارج میکند.