داستان هیروی Drow Ranger
![[تصویر: pjwz_drow-ranger.jpg]](http://uupload.ir/files/pjwz_drow-ranger.jpg)
او حتی زمانی کودکی خود را در هنرهایی که داشت، طبیعی جلوه داد هنرهای ارزشمندی مانند: مخفیکاری، سکوت، ظرافت در روح، وگرنه در بدن خود او ممکن است یک دمدمی بوده است که به خانه ی مناسب خود برگشته است. اما هنگامی که او بزرگ شد، با توجه به خانوادهای که در آن زندگی میکرد، او فکر کرد که مانند آنها زشت است! ولی حقیقت این بود که در کل ویژگیهای او صاف و مناسب، کاملا عاری از زگیل (و جوش) و موهای زائد درشت بود؛ جدا از قبیلهای که در آنجا به انتصاب رسیده بود، او آنجا را برای به تنهایی زندگی کردن در جنگل ترک کرد. مسافران گمشدهای که راهشان را از میان جنگل پیدا کرده بودند، گاهی اوقات از یک ولگرد خانه بدوش (ranger) زیبا که به آنها از اعماق درختان جنگل خیره هست و هنگامی که آنها میخواهند به او نزدیک شوند؛ صحبت میکنند. لاغر و یواشکی، Hot و یخی، او مانند غبار در سکوت حرکت میکند. تو میشنوی زمزمهای که می گوید تیرهای یخی اش در حال پیدا کردن قلب یک دشمن است...
منبع
ویدیوی داستانی او:کلیک