آخرین ضیافت گرگ پیر | تحلیل داستان The Witcher 3: Wild Hunt [بازی سال 2015]

[Devil Prince]

با سلام به نویسنده و دوست عزیز خودم محمد امین
واقعا مقاله ی عالی و زیبایی بود و از خوندنش لذت بردم. اصلا انتظار نداشتم که این نقد رو به خاطر مشکلاتت منتشر کنی و وقتی دیدم واقعا خوشحال شدم و با شوق خیلی بیشتری شروع کردم به خوندن.
فقط یک چیزی محمد امین این نقدی که نوشتی و داستان اون رو تحلیل کردی آیا DLC داستانی بازی رو هم در نظر گرفتی؟ یا اصلا بازی کردی DLC بخش داستانی رو؟
و یک مورد دیگه اینکه به خاطر اینکه انجمن به یکسری کلمات حساس هست بهتره این یه تیکه رو درست کنی( روابط ***** هر یک ) می دونم که شاید همه بدونند چی هست توی این یه تیکه ولی خب درستش کنی خیلی بهتر میشه.
من متاسفانه به دلیل ضعف سیستمی نتونستم این بازی رو انجام بدم و فقط نسخه ی 1 و 2 رو بازی کردم. چیزی که از این دو نسخه خودش گویای این موضوع بود که این بازی بی مدعا می تونه حماسه آفرین باشه. البته از ضعف های این بازی مثل باگ و غیره نمیشه گذشت و یکی از بزرگترین ضعف ها هم به نظرم مربوط به نسخه ی یک و گیم پلی اون میشه. همان طور که یکی از کاربر ها اشاره کرد این بازی توی سال 2007 منتشر شد و وقتی من این بازی رو بازی کردم و دموی اول بازی که شروع شد واقعا هیجان زده شدم و این دمو های عالی و پرجزئیات جز سنت سری بازی های ویچر هست. ولی وقتی نسخه ی یک رو شروع به بازی کردم دیدم با یک گیم پلی اعصاب خرد کن رو به رو هستم. از نظر من سیستم مبارزاتی بازی قابل قبول نبود و نسبت به بازی هایی که توی سال 2007 منتشر شده بود اصلا مناسب نبود. می تونید نمونه بازی هایی رو هم که محمد امین گفت ببینید که اصلا قابل مقایسه نیست. در کل نسخه ی یک به غیر از اون سیستم مبارزه ی مسخره هیچ چیزی کم نداشت و دیگه نسخه ی دوم هم که دیگه خودتون واقف هستید به خصوص اگه نسخه ی EE بازی رو بازی کنید به عظمت این بازی پی میبرید.
تشکر می کنم از محمد امین عزیز بابت این تحلیل
موفق باشی

سلام و درود به دوست عزیزم، مجید نصر

خودم هم قصد نوشتن این مقاله رو نداشتم، اما شرایطی تو یکی از تاپیک ها به وجود اومد که مجبور شدم.

این مقاله بر حسب نسخه ی اصلی نوشته شده و درستش هم همینه که نقد بر اساس نسخه ی اصلی باشه و سایر موارد اضافه شده، در مقالات جدا نوشته شده باشه. خیلی خیلی دوست داشتم بسته ی Heart of Stone رو تجربه کنم، چون تعریف های زیادی ازش شنیده بود و گفته می شد که حتی از داستان اصلی بازی هم زیبا تر هست!

   اون مورد رو درست کردم. متاسفانه موقع تایپش یادم نبود. ته اش هم یک پی نوشت (به قول یکی از دوستان) اضافه کردم. تشکر از یاد آوری. گرفتن این جور مشکلات باعث میشه که احساس کنم، طرف مقابل متن رو خونده.

   متاسفانه همونطور که مجید جان گفت، این سیستم مبارزات کم عمق، از شروع کار این فرانچایز، یار دیرینه اش بوده. یادمه قبل از انتشار TW3 تو ترد این بازی، با دوستان درباره ی همین سیستم مبارزات بحث شد و البته نتیجه ها به بعد از انتشار بازی موکول شد. سیستم مبارزات این بازی (از نظر بنده) خوب هست، ولی واسه GOTY کافی نیست. شما نگاهی به مبارزات Middle Earth: Shadow of Mordor بندازید و اون رو با TW3 مقایسه کنید. واقعا گیم پلی ME منو شوکه کرد. گیم پلی فوق العاده چالش بر انگیز و جذاب. اما TW3 واقعا در مبارزات شلوغ مشکلی اساسی داره. کافیه بازی رو درجه سختی Broken Bones  بزارید و به مبارزه با پنج نفر بپردازید. فاجعه ای به تمام معناست. حداقل واسه من. اینجاست که دیگه دفاع با شمشیر و جا خالی کوته (Parrying) جواب نمیده. همین ازدحام جمعیت تو ME یک موهبت هست که مبارزات رو جذاب تر و عمیق تر می کنه. این سبک مبارزات (سبک کلاسیک) همونطور که قبل از انتشار بازی هم گفته بودم، بیشتر کاربرد برای بازی هایی داره که در میدان نبرد، نهایتا با سه نفر رو به رو هستید؛ نه 10 نفر. کل این ها نظر بنده هست. اگر موردی وجود داره، خوشحال میشم مطرح کنید و به بحث و تبادل نظر بپردازیم.

---

قبل از هر نظری از محمد امین تشکر ویژه میکنم 
معمولا وقت خوندن اینجور مقالات ندارم اما اگه بدونم کاری حرفه ایه حتما میخونم .  ( و خوندم ) .
به شخصه به عنوان یک گیمر این بازی بهترین بازی بود که در این سال بازی کردم حالا چه خوب که بیایم مقالاتی اینطوری در مورد بازی مورد علاقه ام بخونم .
مراحل فرعی بازی رو با اینکه زیاد نرقتم اما چند تاشون رو که برا دوستانم تعریف کردم خیلی براشون جالب بود که چنین اتفاقاتی اصلا ممکنه بیوفته تو روند بازی !
به نظرم برای نسخه جدید باید کلا گرالت فراموش بشه ! ( نظر شخصیمه ) . و شخصیت جدید با روایت داستانی کاملا تازه ای رو شاهد باشیم .
بازم تشکر میکنم  از نویسنده عزیز .

سلام 
ممنون ازت که مقاله رو خوندی. خوشحالم که پسندیدی و مقاله ی بنده رو در زمره ی حرفه ای ها قلمداد کردی.
دقیقا نظر من هم همینه که کار گرالت همینجا تموم بشه و کار رو با شخصیتی نو شروع کنیم و دوباره از شروع تا افسانه شدنش رو مشاهده و باهاش همراهی کنیم. البته یکم هم ریسک هست که ممکنه طرفداران از شخصیت جدید خوششون نیاد. همون بلایی که سر Ubisoft اومد و هنوزم که هنوزه نتونسته جانشینی واسه Ezio پیدا کنه ...

---

بسیار عالی و دقیق بود. حقیقتا فرق هست بین نقد کسی که بند بند بازی رو گشته (و به قول خودمون جویده ) و کسی که فقط اشاره‌ای می‌کنه و رد میشه. بسیار لذت بردم. نکاتی که بهشون اشاره کرده بودین کاملا صحیح بودن. از اشاره به خسته کننده بودن اوایل تا اوج اواسط (مخصوصا دفاع از کایر مورهن) و شوک اواخر ( چه فواعلی  ردیف کردم. )
ما که خدا رو شکر تصمیم صحیح به اندازه کافی گرفتیم و پایان خوب ورژن سیری پسند نصیبمون شد. شاید با + New Game برم سراغ پایان خوب Emyr پسند  
با این وجود I Hate Portals  
ممنون بابت مقاله.

سلام و وقت بخیر به مدیر گرامی ...

این که دوستان عزیز از خوندن این مقاله لذت بردند، باعث افتخار بنده ست. هدف هم همینه...

نشد تو مقاله اشاره کنم (به خاطر لو نرفتن داستان) ولی هر دو کات سین این ماموریت شاهکار به تمام معنا بودند و به خوبی داستان بازی رو شرح می دادند. این مرحله یکی از اون نقاط اوج به یاد موندنی بازی بود که آدم فکر می کرد که بازی دیگه تمومه اما این طور نشد ...

در واقع نمیشه گفت تصمیم رو یا باید درست می گرفتی یا غلط. این گزینه ها پیچیده تر از این حرف ها بودند و اصلا  نمیشه صراحتا گفت که انتخاب ها بین خوب و بد بود.  توضیح بیشتر نمیدم که بازم برای جلوگیری از اسپویل داستان هست. بهتره دوستان خودشون تصمیم هارو با توجه به دیدگاهشون بگیرن و بعد که بازی تموم شد، ببین کدوم کارشون - از نظر خودشون - درست و غلط بود. بعدا منظورم رو متوجه میشن.

"I Hate Portals"

این دیالوگ در کنار گرفتن چشم ها موقع ورود به پرتال ها واقعا خنده دار بودند ... 

---

از نظر من بزرگترین ضعف بازی گیم پلی تکراری بازی بود.
اشتباه برداشت نکنین. نمی گم گیم پلی بازی بده. خیلی هم خوبه. حتی 2 باری که بازی رو تموم کردم از گیم پلی بازی خسته نشدم.
ولی باید قبول کرد که گیم پلی بازی بعد مدتی تکراری میشه.
90 درصد مراحل به این شکل شروع میشه : پیدا کردن ردپا (یا بو کردن) و دنبال رد پا رفتن. همش همین بود.
تعداد زیادی از مراحل همین شکلی هستن.
که همین برای من بعد مدتی تکراری شد.
قسمت مبارزه بازی هم بعد مدتی تکراری میشه.
گرالت از تمام سلاح های بازی به یک شکل استفاده می کنه (برخلاف برقیه بازی های این سبک مثل اسکایریم یا dragon age یا falout )
تمام سلاح ها تقریبا از نظر ظاهری شبیه هم هستن.
که همین گیم پلی ملارزات رو از نظر من تکراری کرده بود.

سلام 

تمام مشکلاتی که ذکر کردید کاملا منطقی و درست هستند، اما نمیشه مشکل رو از مکانیزم های بازی دونست. مشکل اصلی زیر تمام این موارد قایم شده. مشکل اصلی گیم پلی طولانی بازیه. تمام این مکانیزم ها و المان ها انقدر تکرار میشن که به تدریج حالت عادی و در مرحله ی بعد خسته کننده پیدا می کنند. نمیشه کل مشکل رو به گردن تکراری شدن مراحل و روند پیشروی شون انداخت. البته کم کاری هایی هم به چشم می خوره مثل همین نبود تنوع در انیمیشن سلاح های مختلف یا حتی انیمیشن های اصلی مبارزه که بیشترشون از نسخه ی اصلی منتقل شدند.

در هر حال ممنون بابت نظر