گیمفا در تسخیر نویسندگان | 8 نویسنده برتر گیمفا

[Moien_fr]

سلام به سجاد عزیز. این جوابی که میدم رو میتونی بزاری پای دوستیم با سعید آقابابایی یا هر چیز دیگه ای که صلاح میدونی. اما خب منم سعید رو قبل از این که ببینم و درست بشناسم مثل خیلی ها باهاش مشکل داشتم و از اول دوست نبودیم ما. من از کسایی بودم که واقعا با شخصیت سعید مشکل داشتم تا قبل از این که باهاش هم صحبت بشم. اما خب آدما اون چیزی که فکر میکنی نیستن همیشه.
در پاسخ به چیزی که گفتی. شما یه سری حرفا که به ظاهر خوب میان رو میای ترکیب میکنی با یه سری جمله هایی که درست نیستن که حرفت درست به نظر برسه. برای مثال قضیه سایت همسایه. اول که این حرفو میزنی ببین تو فروم های همون سایت همسایه یا جا های دیگش هم در مورد گیمفا میزارن صحبت بشه یا وقتی اسمش میاد واکنششون چیه. دوم این که سعید سردبیر گیمفاست پس وظیفشه که جایی که هست رو با ثبات نگه داره. نکته بعد درباره تیکه انداختن سعید. شما اگه یک جا فقط یک جا دیدی که یک حاشیه رو سعید شروع کنه من کل حرفام رو پس میگیرم و معذرت خواهی میکنم. همیشه اول یه عده میان یه سری حرفا رو مستقیم یا غیر مستقیم میزنن که بی جواب نمی مونه.
پست و مقام به آدم شخصیت نمیده اما شما باید خودتو بزاری جای کسی که دربارش صحبت میکنی و ببینی در اون صورت چه برخوردی میکردی بعد بیای قضاوت کنی. 


درمورد ایراد گرفتن و انتقاد کردن و این که میگی وقتی ازشون انتقاد کنی آبکش میکنن و این حرفا. به خدا اگه انتقاد، انتقاد درست و به جایی باشه و صرفا جهت این که ارزش کار رو بیاری پایین نباشه نه تنها که آبکش نمیشی بلکه استقبال هم میشه. بنده هیچوقت خودم رو در حدی ندونستم که بخوام از کسی بهتر باشم یا بخوام ایراد بگیرم. اما دو سه بار که از مقاله های سعید انتقاد کرده بودم ( قبل این که همدیگه رو ببینیم و صمیمیتمون زیاد بشه) نه تنها برخورد بدی باهام نشد بلکه به خوبی جوابم رو داد. 

خلاصه ریشه تمام این جوی که علیه یک نفر یعنی سعید آقابابایی راه افتاده مشکلات شخصی و بچه بازی هست. پس بهتره ادامه پیدا نکنه

سلام به محمد معین عزیز، یکی از پیشکسوت‌ها و با سابقه‌های فروم گیمفا که شخصا هم احترام ویژه‌ای براشون قائلم.
خوشبختانه فرصت این بوجود اومد که یکبار برای همیشه این موضوع رو تمومش کنم و راحت حرفمو بزنم. معین جان بذار برگردم یکمی عقب‌تر از جایی که شروع کردی. دوره‌ای رو به یاد دارم که بنده به همراه جمعی از اعضای فروم دست به قلم می‌شدیم و مطالب زوار دررفته خودمونو راهی انجمن می‌کردیم؛ با این شوق و استدلال که شاید، فقط شاید یکی از اعضای فعلی سایت از مطلبمون گذری کنه و یه لایکی هم بزنه تنگش! و چه افتخاری بزرگ‌تر از اینکه یکی از راه برسه و انتقادی هم بکنه! هنوز یادم نرفته که با چه شوقی جواب انتقادات‌شون رو می‌دادم و حقیقتا همین انتقادات محکم و تندی که اعضای سایت می‌کردن بود که راه پیشرفت رو برامون باز گذاشت. تو این راهی که شروع کرده بودم خداشاهده حتی چندین و چند بار از طرف خیلی‌ها حرف‌های ناامیدکننده و بعضا فحش و تیکه بارم شد! دریغ از کوچک‌ترین بی‌احترامی که شواهدش هم هست و می‌تونی بری و مطالب بنده رو مشاهده کنی. الان هم اگر چیزی هستم و الکی الکی گنده شدم، همه و همه به لطف شخصیت بزرگی به اسم حامد زاهدیه که با هیچی قبولم کرد و بهم میدون داد. تاکید می‌کنم؛ با هیچی!
خیلیاتون منو می‌شناسید و نیاز نمی‌بینم که استدلال و دلیل بیارم برای حرفام، اما فقط کافیه برید به مقالات قدیمی جناب آقابابایی سر بزنید و نظراتی که بنده راجع به ایشون داشتم رو ملاحظه کنید. یکی از بزرگترین نویسنده‌های بود که فقط به خاطر اخلاق خوبشون، کارهاش رو دنبال می‌کردم و هر مشکلی هم داشت به‌خاطر اخلاق خوبی که داشتن فراموش می‌کردم. موضوع از جایی شروع شد که بنده با یک نیت خام و پاک، اومدم از مقاله‌‌ی یکی از اعضای تحریریه انتقاد کردم! همین لحظه بود که جناب آقابابایی برای اولین بار از چهره‌ی مهربون و زیبایی که تصور کرده بودم خارج شدن و چیزایی رو بارم کردن که اگر آقام باهام اونجوری حرف میزد مطمعناً جوابش رو می‌دادم؛ اگرچه هیچ وقت جواب جناب آقابابایی رو با بی‌احترامی ندادم چون هربار احساس می‌کنم یک راه برگشتی هست، اما به قول جناب خردمندی: زهی خیال باطل... از اون موقع به بعد نه‌تنها شرایط بنده بهتر نشد، بلکه هرجا که سر میزدیم یا داشتن به بنده تیکه می‌نداختن، یا داشتن توئیت خفن میزدن زد ما، یا داشتن مارو می‌کوبیدن و... خلاصه همون انتقاد نسبتاً کوبنده‌ی ما شد دلیلی بر اینکه دشمن شناخته بشیم؛ غافل از اینکه «سجاد محمدی پور» تو همین گیمفا متولد شده و بعیده که این فضارو به چیزی بفروشه. حتی به نویسندگی در یک سایت و یا جای دیگه‌ای. از اون آدمایی نبودم که وقتی میره، هرچی دوست و معلمی که قبلا داشته رو فراموش کنه. اما راستش میدونی چیه؟ همه‌چیو با یک سری اخلاق‌های خاله‌زنک بازی و *****‌های مسخره خراب کردن و گیمفا هم شد جایی که «سجاد محمدی پور» هیچ جایی توش نداره. این از قبل ماجرا که خواستم بدونی من شروع‌کننده این مسخره بازیا نبودم. وقتی هم که می‌گم «نبودم»، یعنی اگر جایی حرفی، حدیثی، انتقاد نادرستی، تیکه‌ای، توئیتی بر علیه این دوستان دیدید بیاین همین‌جا بگین تا شخصا ازتون عذرخواهی کنم بگم که اشتباه از من بوده.
از همون موقع بود که هرچی حول سایت می‌چرخید رو گذاشتم کنار و یه «گور پدر آرزوهات» زدم تنگش. از این به بعد خواستم انتقاد کنم، نه به‌خاطر اینکه هدفم کمک کردن به دوستان باشه! نه، فقط به‌خاطر این بود که جناب آقابابایی یک وقت فکر نکنن ما چیزی بلد نیستیم که تا حالا رو نکردیم. رو نکردیم، بخاطر اینکه تا حالا اون ظاهر قشنگی که ازتون ساخته بودیم جلوی چشمامون بود، اما حالا این‌طور نیست.
در رابطه با سایت‌ها همسایه، باید بگم که یک خوبی دارن و اون «خوبی» رو گیمفا نداره. میدونی اون خوبی چیه؟ اینه که هیچ‌وقت جواب یک انتقاد کوبنده رو (که حتی ممکنه بخاطر جو حاکم صورت گرفته باشه) رو نمیزنن به حساب نادونی و هرجا که می‌ریم مسخرمون نمی‌کنن که فقط ثابت کنن حرف خودشون راسته! درحال که این‌طور نیست. این دسته از افراد جوابی برای انتقاد ندارن که میان منِ منتقد رو بدنام می‌کنن و اسمم رو میذارن تو لیست سیاه که اگر خدایی نکرده روزی کامنت گذاشت رو سرش خراب شیم. شخصیت جناب آقابابایی که جلوی بنده تقریبا نابود شد و هیچ امیدی هم بهش نیست، اما بازهم به‌خاطر اون لحظات خوبی که تا سه چهار ماه پیش برامون تداعی می‌کرد، دوستشون دارم و بهشون احترام می‌ذارم. و اینکه بزرگترین گناه من که از قضی باعث شد همه رو اون‌طوری که هستن بشناسم، اینه که اومدم انتقاد کوبنده‌ای نسبت به یک مطلب پر از اشتباه کردم. همین! حرفای درست من شد دلیلی برای شناختن یک سری از استادنماهای گیمفا...

اول که این حرفو میزنی ببین تو فروم های همون سایت همسایه یا جا های دیگش هم در مورد گیمفا میزارن صحبت بشه یا وقتی اسمش میاد واکنششون چیه.

خطاب به این حرفتون هم باید بگم که ما توی فروم گیمفا داریم در مورد «گیمفا» صحبت می‌کنیم. این یعنی منِ کاربر ساده می‌تونم نسبت به اتفاقاتی که توی سایت داره اتفاق میفته نظر بدم و بعید میدونم هیچ‌کجای دنبا با این موضوع مشکلی داشته باشن. اگرچه با حرفتون موافقم و قبول دارم که تو فضاهای دیگه «گیمفا» چندان وجهه‌ی خوبی نداره، اما این رو هم قبول کنیم که بیشتر این بازخوردهارو خودمون بوجود میاریم. قضیه‌ی کُنش و واکنشه دیگه...

شما اگه یک جا فقط یک جا دیدی که یک حاشیه رو سعید شروع کنه من کل حرفام رو پس میگیرم و معذرت خواهی میکنم.

فقط یکجا؟ به روی چشم. توی خصوصی اگر لازم شد برخورد ایشون با آخرین انتقادی که از اعضای سایت کردم رو ببینید فکر کنم اندکی متوجه اوضاع میشین. بدجور ناراحتم، ناراحت از اینکه چرا خودم رو با یه انتقاد کوبنده خراب کردم که یهو بیان اینجوری بذان تو کاسه‌م. درسته انتقادم اندکی لحن درست نداشت (هرچند من معتقدم لحنش هم درست بود. چرا؟ چون یک سری از اساتید اگر بهشون نگی «استاد» ناراحت میشن و درجا واکنش نشون میدن)، اما لیاقت کدوم گوسفندیه که اینجوری تو کل فروم بدون هیچ منطقی ضایع کننش و بعد هم به خودشون افتخار کنن که «دیدی چی شد؟ این یارو منتقده رو جوری زدم که هیچ‌وقت از جاش بلند نشه»... در مقابل این حرفا هم سکوت کردم، چون از قدیم ندیما یادمون دادن سکوت مال مرده. اما میدونی قضیه چی شد؟ اون‌قدر در جواب ابلهان سکوت کردیم که آن‌ها پنداشتن سکوت به معنای رضایت است و عاقبت‌مون اینی شد که می‌بینید.

به خدا اگه انتقاد، انتقاد درست و به جایی باشه و صرفا جهت این که ارزش کار رو بیاری پایین نباشه نه تنها که آبکش نمیشی بلکه استقبال هم میشه.

نمونه‌ی همین انتقادی که گفتی رو بنده در همین پست قرار دارم، اما بازخورد خوبی نداشت کم مونده بود یک سری از اساتید پاشن مارو بزنن...
خلاصه سرت رو درد آوردم معین جان. می‌دونم که این حرفا چیزی رو درست نمی‌کنه بازهم همین آشه و همین کاسه، اما خواهش می‌کنم فقط برای یک‌بار هم که شده، قضیه رو از دید ما ببینید. امیدوارم سرت رو درد نیاورده باشم؛ هرچند هرکی با ما هم‌کلام میشه از بس پرحرفی مارو می‌شنوه از جامعه مجازی لفت میده که امیدوارم از این دسته از افراد نبوده باشی مخلص همگی...

سجاد جان لطف داری شما. 
ببین این رو صدبار گفتم و باز هم میگم عزیزم این که بخوای متن رو با احساس و جملات قشنگ ترکیب کنی تا حرفت رو به کرسی بنشونی کار درستی نیست هرچند خیلی وقت ها جواب میده اما اینجا نه.

قبل از جوابی که میخوام بهت بدم این رو بگم که یه عادتی که دارم خوبه یا بد، اینه که تا چیزی درست بودنش بهم ثابت نشه قبولش نمیکنم. 

اول این که اون انتقادی که کردی و سعید هم بعدش جواب داده بهت رو من در جریان نیستم و قضاوت نمیکنم. اما این که میگی یه جوی علیه تو راه افتاده که بخواد مثلا سعید به بقیه بگه که بیان تو رو مسخره کنن یا برعلیه تو توئیت بزنن واقعا واقعا واقعا خنده داره داداش گلم. یعنی اصلا با منطق جور در نمیاد این حرفت. و محض اطلاع اون دسته ای که تورو مسخره کردن و این حرفا نه ربطی به سعید داشتن نه تیم تحریریه. اونا یه عده ان که هر دفعه طرف یکی رو میگیرن و جو سازی میکنن. همین.

از همون موقع بود که هرچی حول سایت می‌چرخید رو گذاشتم کنار و یه «گور پدر آرزوهات» زدم تنگش. از این به بعد خواستم انتقاد کنم، نه به‌خاطر اینکه هدفم کمک کردن به دوستان باشه! نه

به نظر خودت از جمله بالا چه چیزی رو میشه استنباط کرد؟ فقط میشه به این نتیجه رسید که شما انتقاد های الکی تصمیم گرفتی بکنی واسه جبران کردن گذشته.

در رابطه با سایت‌ها همسایه، باید بگم که یک خوبی دارن و اون «خوبی» رو گیمفا نداره. میدونی اون خوبی چیه؟ اینه که هیچ‌وقت جواب یک انتقاد کوبنده رو (که حتی ممکنه بخاطر جو حاکم صورت گرفته باشه) رو نمیزنن به حساب نادونی و هرجا که می‌ریم مسخرمون نمی‌کنن که فقط ثابت کنن حرف خودشون راسته! درحال که این‌طور نیست.

این مشکلی که داری میگی مشکل گیمفا هم نیست گلم. گیمفا کادرش اونقدر بیکار نیستن که بخوان هر کاربری که انتقاد کنه به قول خودش رو اذیت کنن و این کارا. واقعا این به دلیل جو سازی و داستان سازی های ذهنیته.  شما انتقاد بکن ، قصدت تخریب نباشه. حرفت درست باشه ، صد در صد استقبال میشه.

قضیه‌ی کُنش و واکنشه دیگه...

میشه قضیه کنش و واکنش رو اینجا یکم شرح بدی؟ بگی کنش چی بوده واکنش چیه؟  یعنی تو گیمفا مسئولینش آمدن تو جاهای عمومی از بقیه بد گفتن و فحش دادن بعد بقیه هم این کارو کردن؟؟؟؟؟ آره؟؟؟!!!!

یا بهتره بگیم یکسری مسئولین وقتی اینجا بودن از بقیه جا ها بد میگفتن و وقتی رفتن بقیه جاها از اینجا بد گفتن. در هر صورت اینم چیز مهمی نیست که سرش بحث کنیم .

فقط یکجا؟ به روی چشم. توی خصوصی اگر لازم شد برخورد ایشون با آخرین انتقادی که از اعضای سایت کردم رو ببینید فکر کنم اندکی متوجه اوضاع میشین. بدجور ناراحتم، ناراحت از اینکه چرا خودم رو با یه انتقاد کوبنده خراب کردم که یهو بیان اینجوری بذان تو کاسه‌م. درسته انتقادم اندکی لحن درست نداشت (هرچند من معتقدم لحنش هم درست بود. چرا؟ چون یک سری از اساتید اگر بهشون نگی «استاد» ناراحت میشن و درجا واکنش نشون میدن)، اما لیاقت کدوم گوسفندیه که اینجوری تو کل فروم بدون هیچ منطقی ضایع کننش و بعد هم به خودشون افتخار کنن که «دیدی چی شد؟ این یارو منتقده رو جوری زدم که هیچ‌وقت از جاش بلند نشه»... در مقابل این حرفا هم سکوت کردم، چون از قدیم ندیما یادمون دادن سکوت مال مرده. اما میدونی قضیه چی شد؟ اون‌قدر در جواب ابلهان سکوت کردیم که آن‌ها پنداشتن سکوت به معنای رضایت است و عاقبت‌مون اینی شد که می‌بینید.

بی صبرانه منتظرم که برام توی خصوصی بفرستی که ببینم سعید چه حاشیه ای رو شروع کرده. جواب دادن به انتقاد یک نفر نمیشه حاشیه سازی.  اگه اینو حاشیه حساب کنیم که سردبیر کلا جواب انتقاد کسیو نباید بده. اما شما هرچیزی که داری بهش استنباط میکنی رو، رو کن.

نمونه‌ی همین انتقادی که گفتی رو بنده در همین پست قرار دارم، اما بازخورد خوبی نداشت  کم مونده بود یک سری از اساتید پاشن مارو بزنن...

 انتقادی که تو همین پست گذاشتی ، پر بود از متلک و تیکه هایی که اونقدر واضح بودن که بچه 5 ساله هم میفهمشون. پس انتقاد درستی نبود. اگه بقیه انتقاداتت هم اینطوری بودن که .......

خلاصه سرت رو درد آوردم معین جان. می‌دونم که این حرفا چیزی رو درست نمی‌کنه بازهم همین آشه و همین کاسه، اما خواهش می‌کنم فقط برای یک‌بار هم که شده، قضیه رو از دید ما ببینید. امیدوارم سرت رو درد نیاورده باشم؛ هرچند هرکی با ما هم‌کلام میشه از بس پرحرفی مارو می‌شنوه از جامعه مجازی لفت میده که امیدوارم از این دسته از افراد نبوده باشی  مخلص همگی...

نه این چه حرفیه سردرد چیه.... این حرفا میتونست چیزی رو درست کنه اگه یکم از بیرون به قضیه نگاه میکردیم و منطق رو حاکم میکردیم جای احساس( شامل خیلی چیزا میشه) 
قضیه رو از دید شما دیدم. یعنی اونقدر که قضیه رو از دیده شما دیدم قبلا الانا از دید خودم ندیدم.