(09-15-2016, 01:22 AM)Punished Snake نوشته است:فکر نمی کنم چپتر 3 توهم من باشه.تایتل کارتش تو فایل ها هست همین طور که میدونی.اما کوناکی اظهار نظری نمی کنه.حتی خود من هم براشون توییتکردم.اما هیچی.صرفا ترول.(09-14-2016, 06:04 PM)Erfan-Wh نوشته است: مقاله متن دلنشینی داشت و منطق خوبی داشت... یعنی آدم رو قانع میکنه! کلا ایرادی بهش وارد نیست ولی خب من میخوام به خود یونس بهرامی ایراد بگیرم!
من فکر میکنم کوجیما طرفدارای پیگیری مثل یونس بهرامی رو کلافه کرده و شاید اگر همینطوری ادامه بدن تا مرز جنون هم پیش برن چون مقالاتی که مینویسی نسبت به این بازی خیلی متناقض هستن و من هم تقریبا همشونو دنبال کردم. از همون «این دیگر چه کوفتی بود؟» دنیای بازی که چندنفری زدید بازی رو ترکوندید تا مطالب بعدی که در مورد پیچیدگی های فلسفی بازی و تحلیل مفاهیم و... بود. حتی توی مطالبی که در مورد فلسفه و هنر نوشتی هم به این بازی اشاره کردی و حس میکنم اونجا لحن تحسین داشت!
اما خب این هم انتظار میرفت که بعد از یکی دو سال ببینی هیچ مهر تاییدی بر این همه تئوری پردازی و ساعت ها نوشتن و مطالعه و ویدئو ساختن (اون گیمرهای پیگیر یوتیوب) - و حتی کل مطالب NeverBeGameOver که خودمم بعد از بازی اکثرشو خوندم - نمیخوره و در نهایت اون «درد خیالی» با طرفدارها باقی میمونه! یعنی مشخصا هربار به فنتوم پین فکر میکنید این رو در نظر میگیرید که آخرین قسمت متال گیر بود اما کاملا داستان رو باز گذاشت!
سوال واقعی اینجاست که بالاخره کدومش حقیقته؟ یعنی حتی در غنی بودن مفاهیم بازی هم نمیتونیم به یک حقیقت واحد برسیم. هزارتا مقاله میخونید که توش گفته میشه چقدر بازی فلسفه های خفنی داره و چقدر درون مایه فکاهیش کم نظیره و کلی نوشته مینویسن (که به اندازه همین مقاله بالا منطقیه!) تا این رو ثابت کنن، و از طرفی نوشته بالا هم منطقی به نظر میرسه و هرکسی بازی کرده باشه و داستان رو کامل بدونه میتونه این رو لمس کنه. اگر گیم پلی و بقیه ابعاد بازی رو فراموش کنیم و همین مضامین رو در نظر بگیریم، بالاخره فنتوم پین اثر قدرتمند و عمیقیه یا کپی و تکرار مکررات خیلی از چیزهایی که قبلش اومدن؟
یک بار باید یه مقاله خیلی حجیم و گسترده یا حتی کتابچه برای این بازی نوشته بشه (که حداقل همه نوشته های خودت رو به عنوان بخشی در خودش داشته باشه و بیشتر!) و همه تئوری ها و تحلیل ها و... تموم کنه بره پی کارش! پروندش جمع بشه تا ملت به دیوانگی نرسیدن!
در آخر هم خسته نباشی بابت مقاله تحلیلی عالی
p.s واس مونتنگرو اون دیالوگ حماسیش خیلی به درد اینجا میخوره!
"insanity is doing the same **** thing over and over and expecting s.hit to change"
این هم دقیقا همینه! طرفدارا هر چقدر بازی رو از اول تا آخر برن هر چقدر کاملش کنن هرچقدر بمب هسته ای خنثی کنن هرچقدر مطلب بخونن و بشینن تحلیل کنن هیچ تفاوتی ایجاد نمیکنه
ممنون که منت گذاشتی و خوندی.
درست گفتی. سر این بازی گاهی موقعها دچار دو شخصیتی میشم. نیمی از وجودم میگه این بازی خوبه نیم دیگه ناامیدکنندهترین بازی زندگیته. این مقاله هم از چند ماه پیش خواستم بنویسم ولی سر همینکه دیدگاهم چیه شک داشتم. ولی به نظرم این بازبینی دیگه نظر نهایی من درباره فانتوم پین بود و فکر نکنم دیگه تغییری کنه.
درباره کتابچه هم که میگی نمیشه به جایی رسید متأسفانه. حتی کسایی که معتقدن این بازی بهشدت تئوریخوره، بین تئوریها و تحلیلهاشون هم اختلافه. یکی میگه خوابه یکی توهمه یکی هم میگه فلسفیه و... که من هیچکدوم رو «به نظرم» قبول ندارم. پایانش یه توهین بود و بس که توش بیگ باس سمت دشمنش بشقاب پرت میکنه.
نقلقول: مسئله اینجاست که یونس خان همیشه یه طرف قضیه را تو مقاله هاش در نظر می گیره.تئوی های زیادی هست که اصلا بهشون توجه نمی کنه:
این که بازی کلا یه پروژه vr هست
اینکه کل بازی خوابه
اینکه چه چیزهایی تو بازی میتونه توهم باشه
اینکه ونوم خود باسه
و....
و کلی چیز دیگه که تو ردیت گذاشته شده و یونس صرفا داره ignoreمی کنه.
در نهایت هم بگم اصلا بلاتکلبف نیستیم.یا بازی همین mess ای بود که دیدیم یا باید بشینیم نوک دیس ارم کنیم تا چپتر 3 باز بشه.به خاطر داشته باشید که اسم چپتر 2 ,race هست.
مسئله اینجاست که به نظر میاد کونامی به دلایل نامعلومی داره تعداد نوک ها را کنترل می کنه.
همهی تئوریها رو تو NBGO دیگه حفظم از بس چک کردم. در این مورد زیاد بحث داشتیم. چپتر 3 هم وجود نداره. اصلاً ببینید چقدر پایان بازی آشغال بوده و ارضاتون نکرده که دنبال چپتر 3 هستید تا بلکه مثلا حرف پایان عوض بشه... چپتر 3 تهش یه کاتسینه. نه Outer Heavenای قرار هست ببینیم نه بیگ باس شیطانی. مثلاً فکر میکنید بازی اون همه پیشرفت مادر بیس رو ول میکنه بعد یهو مثلا وارد نقش بیگ باس میشید و از این رویاهای شیرین که تا قبل عرضه بازی وجود داشت؟ متأسفانه نمیخواید با این حقیقت کنار بیاید که TPP تو همه زمینهها جز مخفیکاری از بازار الانش ضعیفتره و مقابل متال گیر 1 سه نسل پیش فقط پسرفت داشته جای پیشرفت.
ببین داستان فنتوم پین مثل داستان ff13 هست.ازش بدت میاد چون اون چیزی نیست که انتظار داشتی.و این باعث میشه نسبت بهش سخت گیر و بدبین باشی.و الا همین بازی کم نو اوری نداشته.چه در گرافیک،چه در گیمپلی،چه در داستان سرایی.اما چون خوشت نمیاد بده.
و یه مسئله دیگه:هنوز که هنوزه یه سری سوالات بدیهی من را جوابی بهشون نمیدی.یا اگه هم میدی قانع کننده نیست.
من برای این جواب نگرفتم:
ببین ما دو تا همیشه سر این موضوعات با هم بحث داشتیم.اما هیچ وقت همدیگه را نمی تونیم قانع کنیم.اول از مرحله ۴۶ شروع می کنم.اصلا این مرحله چرا و چطور در بین مراحل هست؟در طی بازی(با وجود اینکه بازی سوم شخصه) ما از دید ونوم یا بقیه کاراکتر ها بازی را دنبال می کنیم.این همه جا صادقه به جز ۱۵ دقیقه اخر مرحله ۴۶٫اونجا اولین و اخرین جاییه که دوربین فقط داستان را روایت می کنه اما کاملا جدا از هر دو کاراکتر هست.سوالی که پیش میاد اینه که چرا این اتفاق می افته ؟و اصلا چرا این مرحله به اصطلاح pop up می کنه.اونم دقیقا بعد از جایی که سنگین ترین ضربه روحی به ونوم وارد شده(رفتن کوایت)
این حرفت که میگی تو بازی های قبلی هم به گذشته می رفتیم و خاطرات مرور می شد درسته.اما نه برای فنتوم پین.تو اون بازی ها کاراکتری که کنترل می کردیم یه فرد سالم بود،نه انسانی که از انواع و اقسام بیماری های مغزی رنج می بره.به طور خلاصه:
توهمات مربوط به ترتیج ربنوک
ترکش توی سر
هیپنوتراپی
کمای نه ساله
و…
تو کدوم متال گیر پروتاگونیست انقدر توهم داره که چند تا کاراکتر را به صورت کامل ببینه تو توهماتش و باهاشون حرف بزنه و ری اکشن بهشون نشون بده؟
و اینکه جریان کرایینگ ولف را پیش کشیدم برای اینه که او هم همچین مشکلی داشت.توی یتیم خونه خودش بود که شب ها بقیه را می کشت اما فکر می کرد که یه گرگه که داره بقیه را می کشه.
ببین دوستان شاید ندونند ،اما ما دو تا خوب میدونیم تو همون ردیت هستند تئوری هایی که از تعجب انگشت به دهانت بذارن.و یه چیز مهم:ردیت الان حدود دو ماهه فعال شده.به صورت رسمی دارن فعالیت می کنن.مسلما مثل فبل نمیشه.چون شیره بازی را کشیدن و منتظر دیس ارمامنت اند.
و این که میگی کنجی یانو اونطور گفته را من قبول ندارم.بار ها پیش اومده که از دست اندرکاران بازی سوال کردند اما همه طفره رفتند(از استفانی یوستن و تروی بیکر بگیر تا خود کو..نامی)
تصمیمات به ظاهر خوب ونوم را هم فکر کنم قبلا بهت گفتم که احتمالا به خاطر سردگمیشه.فردی که از شیزوفرنی(اونم در این حد) رنج می بره،مسلما تو تصمیم گیری مشکل پیدا می کنه.ونوم ذهنش مغشوشه.تو کل بازی عملا آ.ل.ت دست و عمل کننده دستورات کاز و اسلاته.
اون تریلر ها هم چون ما برداشت درست ازشون نداشتیم خیلی متفاوت به نظر میان.ما یه انتظاری داشتیم و این باعث شد که ضدحال بخوریم.اما در کل کات سین ها همون هایی اند که دیدیم.
و در مورد پاراگراف اخر:اگه اینجوری بخوای بری که من با متال گیر ۱ ثابت می کنم کاملا اشتباه می گی.چرا گری فاکس تو هر دو نسخه اول به هر دو نفر(رییس و ونوم) وفاداره؟در حالی که باید بدونه این دوتا یکی نیستند.مسلما باید وفاداریش به یکی از این دو تا کمتر از وفاداریش به سالید باشه.چون گری فاکس اول به باس وفادار بود و بعد به سالید.چرا سالید توی اخر اولین بازی رییس را بی ابرو می کنه(در مجامع بین المللی) در حالی که مسلما باید بدونه ونوم خود باس نیست و احتمالا یه decoy هست؟اینا چیزهایی هست که فقط با یکی بودن ونوم و باس درست درمیاد.دلیل نمیشه که اگه تو بازی های قبل به موردی پرداخت نشده این دفعه هم بی اهمیت باشه.به نظرت چرا بیگ باس اوایل بازی به کاز کیگه من همین الان هم یه هیولام؟چون یه قاتل بالفطرست.they call us for wet work and we answerدر مورد اینکه میگی تئوری ها تناقش دارن بدیهیه.یه پازل جلوی ما هست که خیلی از قزعاتش نیست.پس میشه حدث های گوناگون زد که طرح نهایی چیه .حالا این حدث ها ممکنه ایراد داشته باشه یا کلا غلط باشه