بخونید و لذت ببرین.[img]images/smi/s0 (29).gif[/img]
گنجشک آبادانی
یک گنجیشک آبادانی داشته واسه خودش پرواز میکرده، یهو از دور یک عقاب میبینه. میره جلو، بالهاشو باز میکنه، میگه: هو ولک! بالها رو حال میکنی؟! عقابه میگه: برو عموجون، حال و حوصله ندارم. گنجیشکه میگه: نه جون ولک، نیگاه کن هیبت بال رو، رنگ پر رو، حال میکنی؟! عقابه میگه: برو بچه به بازیت برس ، من بهت اشاره کنم همه پرهات میریزه. گنجیشکه از رو نمیره، میگه: ههه! ولک پرهای من بریزه؟! نظاره کن قطر بال رو… صفا کن! عقابه شاکی میشه، یک تلنگر میزنه به گنجیشکه، همه پرهاش میریزه تعادلشو از دست میده سقوط میکنه.همونجور که داشته لخت مادرزاد میافتاده پایین، داد میزنه: هوو ولک!… حال میکنی هیکل رو.
شماره ناشناس
ناشناس : سلام خوشگله ،دوست پسر داری ؟
-بله ،شما؟
-من داداشتم ،صبر کن بیام خونه به حسابت میرسم .شماره ناشناس بعدی :
-دوست پسر داری؟
-نه نه اصلا
-من دوست پسرتم ……واقعا که …
-عزیزم به خدا فکر کردم که تو داداشمی !!!
- خوب داداشتم دیگه ،صبر کن خونه برسم من میدونم و تو….
عشق خرکی
آهو خیلی خوشگل بود. یک روز یک پری سراغش اومد و بهش گفت: آهو جون!دوست داری شوهرت چه جور موجودی باشه؟
آهو گفت: یه مرد خونسرد و خشن و زحمتکش.
پری آرزوی آهو رو برآورده کرد و آهو با یک الاغ ازدواج کرد.شش ماه بعد آهو و الاغ برای طلاق سراغ حاکم جنگل رفتند.
حاکم پرسید: علت طلاق؟
آهو گفت: توافق اخلاقی نداریم, این خیلی خره.
حاکم پرسید: دیگه چی؟
آهو گفت: شوخی سرش نمیشه, تا براش عشوه میام جفتک می اندازه.
حاکم پرسید: دیگه چی؟
آهو گفت: آبروم پیش همه رفته, همه میگن شوهرم حماله.
حاکم پرسید: دیگه چی؟
آهو گفت: مشکل مسکن دارم, خونه ام عین طویله است.
حاکم پرسید: دیگه چی؟
آهو گفت: اعصابم را خورد کرده, هر چی ازش می پرسم مثل خر بهم نگاه می کنه.
حاکم پرسید: دیگه چی؟
آهو گفت: تا بهش یه چیز می گم صداش رو بلند می کنه و عرعر می کنه.
حاکم پرسید:دیگه چی؟
آهو گفت: از من خوشش نمی آد, همه اش میگه لاغر مردنی, تو مثل مانکن ها می مونی.
حاکم رو به الاغ کرد و گفت: آیا همسرت راست میگه؟
الاغ گفت: آره.
حاکم گفت: چرا این کارها رو می کنی ؟
الاغ گفت: واسه اینکه من خرم.
حاکم فکری کرد و گفت: خب خره دیگه چی کارش میشه کرد.
نتیجه گیری اخلاقی: در انتخاب همسر دقت کنید.
نتیجه گیری عاشقانه: مواظب باشید وقتی عاشق موجودی می شوید عشق چشم هایتان را کور نکند.
يعني اگه اون همه اشكي كه من پاي آهنگهاي داريوش ريختم، پاي دعاي كميل ريخته بودم، الآن يه برج شونصد طبقه تو بهشت داشتم واسه خودم!!!
از حیف نون می پرسن این شعر از کیه؟ “سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز” می گه نمی دونم یه راهنمایی بکنید… می گن اسم شاعر توی خود شعر هست. می گه: آهان فهمیدم، جواد نکونام!
حیف نون می ره کربلا، قبر مختار رو بغل می کنه می گه: “دمت گرم! عجب فیلمى بازى کردى!
دیشب اومدم خود کشی کنم رفتم از سوپر سره کوچمون تیغ خریدم رفتم نشستم تو حموم، وقتی که اومدم تیغ رو بکشم رو رگم یه هو دیدم که خودمون تو حموم تیغ داریم اینقدر اعصابم خورد شد که هیچی دیگه، خود کشی نکردم! (از دفتر خاطرات یک خسیس)
سوالات رایج مربوط به موبایل:
سر کوچه با دوستم وایساده بودم.
یه دخدره از روبرو میومد. مانتوش باز بود.
زیرش یه تاپ کوتاه پوشیده بود که نافش معلوم بود!
از کنارمون که رد شد دوستم بهش گفت نافتو دیدماااا
دخدره : خندید گفت: چشمت روشن
دوستم:[img]images/smi/s0 (43).gif[/img]
من:[img]images/smi/s0 (25).gif[/img]
ناف:[img]images/smi/s0 (45).gif[/img]
این بود آرمان های امام راحل؟؟؟
ﯾﻪ ﺑﺎﺭﻡ ﺯﻧﮓ ﺯﺩﻡ ﺧﻮﻧﻪ ﺩﻭﺱ ﺩﺧﺪﺭﻡ ﺑﺎﺑﺎﺵ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ ﻣﻨﻢ ﺍﻟﮑﯽ
ﮔﻔﺘﻢ ﻣﻨﺰﻝ ﺟﻌﻔﺮﯼ ﺍﻭﻣﺪ ﺯﺭﻧﮕﯽ ﮐﻨﻪ ﮔﻔﺖ ﺑﻔﺮﻣﺎﺋﯿﺪ من جعفری هستم ﮐﺎﺭی
ﺩﺍﺷﺘﯿﺪ ؟ !!
ﮔﻔﺘﻢ ﻣﺮﺗﯿﮑﻪ ﺩﯾﻮﺙ ﮔﻮﻩ ﻣﯿﺨﻮﺭﯼ ﭘﻮﻝ ﻧﺪﺍﺭﯼ ﺗﻮﺣﺴﺎﺑﺖ ﭼﮏ
ﻣﯿﮑﺸﯽ ﯾﺎ ﺗﺎﻇﻬﺮ ﭘﻮﻝ ﻣﯿﺮﯾﺰﯼ ﺣﺴﺎﺏ ﯾﺎﺩﻫﻨﺘــــــﻮ ﺳﺮﻭﯾﺲ ﻣﯿﮑﻨﻢ...
ﻣﺎﻣﻮﺭ ﻣﯿﺎﺭﻡ ﺟﻠﺒﺖ ﻣﯿﮑﻨﻢ
ﻫﻤﯿﻨﺠﻮﺭﯼ ﮐﻪ ﺩﺍﺩ ﻣﯿﺰﺩﻡ ﺩﯾﺪﻡ ﻣﯿﮕﻪ ﻋﺎﻗﺎ ﺑﺨﺪﺍ ﺣﻮﺍﺳﻢ ﻧﺒﻮﺩ ،
ﺍﺷﺘﺒﺎ ﮔﺮﻓﺘﯿﺪ ﻣﻨﺰﻝ ﺟﻌﻔﺮﯼ ﻧﯿﺲ ﯾﻬﻮ ﮔﻮﺷﯿﻮ ﻗﻄﻊ
ﮐﺮﺩ [img]images/smi/s0 (45).gif[/img]
ﺑﯿﺨﻮﺩ ﻧﯿﺲ ﻣﯿﮕﻦ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺩﻓﺎﻉ ﺣﻤﻠﺲ [img]images/smi/s0 (24).gif[/img]
دیشب یه پشه اومد روم نشست..گفت عزیزم نیشت بزنم؟
گفتم نه ممنون
گفت خواهش میکنم و رفت!
پشه ها چه با ادب شدن!
روحانی مچکریم!!!
شاید باورتون نشه!
مدتیه که شارژ گوشیم تموم نمیشه!
روحانی مچکریم!
لب پنجره نشسته بودم..
یهو دیدم یه هلیکوپتر اومد بالای ساختمونمون
و یه مامور نیروی انتظامی با عملیات راپل اومد رو پشت بوم،
دیش ماهواره مونو تنظیم کرد و رفت!
روحانی مچکریم!
آقا ما مهد کودک بودیم، داشتیم توی حیاط بازی میکردیم. یه دختره رفت دستشویی...
بعد از دقایقی... خاااااااانوووووم! بیا بشورم!!
ما-[img]images/smi/s0 (25).gif[/img][img]images/smi/s0 (25).gif[/img][img]images/smi/s0 (25).gif[/img]
مربی مهد [img]images/smi/s0 (66).gif[/img]
یه بابا بزرگ دارم خیلی پول دوسته..
یه بار سر نماز بود'تا گفتم این ۱۰تومنی مال کیه؟
یهو نمازشو با صدای بلند خوند..
بعد دیدم اگه حرکتی نکنم ممکنه نمازشو قطع کنه..
رفتم گذاشتم رو جا نمازش تا آرامش گرفت..
بعد نمازش بهش گفتم مال خودم بود باهات شوخی کردم..
گنجشک آبادانی
یک گنجیشک آبادانی داشته واسه خودش پرواز میکرده، یهو از دور یک عقاب میبینه. میره جلو، بالهاشو باز میکنه، میگه: هو ولک! بالها رو حال میکنی؟! عقابه میگه: برو عموجون، حال و حوصله ندارم. گنجیشکه میگه: نه جون ولک، نیگاه کن هیبت بال رو، رنگ پر رو، حال میکنی؟! عقابه میگه: برو بچه به بازیت برس ، من بهت اشاره کنم همه پرهات میریزه. گنجیشکه از رو نمیره، میگه: ههه! ولک پرهای من بریزه؟! نظاره کن قطر بال رو… صفا کن! عقابه شاکی میشه، یک تلنگر میزنه به گنجیشکه، همه پرهاش میریزه تعادلشو از دست میده سقوط میکنه.همونجور که داشته لخت مادرزاد میافتاده پایین، داد میزنه: هوو ولک!… حال میکنی هیکل رو.
شماره ناشناس
ناشناس : سلام خوشگله ،دوست پسر داری ؟
-بله ،شما؟
-من داداشتم ،صبر کن بیام خونه به حسابت میرسم .شماره ناشناس بعدی :
-دوست پسر داری؟
-نه نه اصلا
-من دوست پسرتم ……واقعا که …
-عزیزم به خدا فکر کردم که تو داداشمی !!!
- خوب داداشتم دیگه ،صبر کن خونه برسم من میدونم و تو….
عشق خرکی
آهو خیلی خوشگل بود. یک روز یک پری سراغش اومد و بهش گفت: آهو جون!دوست داری شوهرت چه جور موجودی باشه؟
آهو گفت: یه مرد خونسرد و خشن و زحمتکش.
پری آرزوی آهو رو برآورده کرد و آهو با یک الاغ ازدواج کرد.شش ماه بعد آهو و الاغ برای طلاق سراغ حاکم جنگل رفتند.
حاکم پرسید: علت طلاق؟
آهو گفت: توافق اخلاقی نداریم, این خیلی خره.
حاکم پرسید: دیگه چی؟
آهو گفت: شوخی سرش نمیشه, تا براش عشوه میام جفتک می اندازه.
حاکم پرسید: دیگه چی؟
آهو گفت: آبروم پیش همه رفته, همه میگن شوهرم حماله.
حاکم پرسید: دیگه چی؟
آهو گفت: مشکل مسکن دارم, خونه ام عین طویله است.
حاکم پرسید: دیگه چی؟
آهو گفت: اعصابم را خورد کرده, هر چی ازش می پرسم مثل خر بهم نگاه می کنه.
حاکم پرسید: دیگه چی؟
آهو گفت: تا بهش یه چیز می گم صداش رو بلند می کنه و عرعر می کنه.
حاکم پرسید:دیگه چی؟
آهو گفت: از من خوشش نمی آد, همه اش میگه لاغر مردنی, تو مثل مانکن ها می مونی.
حاکم رو به الاغ کرد و گفت: آیا همسرت راست میگه؟
الاغ گفت: آره.
حاکم گفت: چرا این کارها رو می کنی ؟
الاغ گفت: واسه اینکه من خرم.
حاکم فکری کرد و گفت: خب خره دیگه چی کارش میشه کرد.
نتیجه گیری اخلاقی: در انتخاب همسر دقت کنید.
نتیجه گیری عاشقانه: مواظب باشید وقتی عاشق موجودی می شوید عشق چشم هایتان را کور نکند.
بابا جون؟
- جونم بابا جون؟
این خانمه چرا با مانتو خوابیده؟
- خب… خب… خب حتما اینجوری راحتتره دخترم
یعنی با لباس راحتی سختشه؟
- آره دیگه، بعضیها با لباس راحتی سختشونه
پس چرا اسمشو گذاشتن لباس راحتی؟
- …….هیس بابایی، دارم فیلم میبینم
باباجون، کم آوردی؟!
- نه عزیزم، من کم بیارم؟ اصلا هر سوالی داری بپرس تا جواب بدم
خب راستشو بگو چرا این خانمه با مانتو خوابیده بود؟
- چون خانم خوبیه و حجابشو رعایت میکنه
آهان، پس یعنی مامان من خانم بدیه؟
- نه دخترم، مامان تو هم خانم خوبیه
پس چرا بدون مانتو میخوابه؟!
- خب مامانت اینجوری راحتتره !
اون آقاهه هم چون میخواسته حجابشو رعایت کنه با کت و شلوار خوابیده بود؟
- نه عزیزم، اون چون خسته بود با لباس خوابش برد
پس چرا خانمش که خیلی هم خانم خوبیه بهش کمک نکرد لباسشو در بیاره؟!
- چون میخواست شوهرش روی پاهای خودش بایسته
واسه همینه که شما نمیتونید روی پاهای خودتون بایستید؟!
- عزیزم مگه تو فردا مدرسه نداری؟
داری میپیچونی؟
- نه قربونت برم عزیزم،اما یه بچه خوب که وسط فیلم اینقدر سوال نمیپرسه؛باشه عسل بابا؟
اما من هنوز قانع نشدم
- توی این یک مورد به مامانت رفتی؛ خب بپرس عزیزم
چرا باباها توی تلویزیون همیشه روی مبل میخوابن؟
- واسه اینکه تختخوابشون کوچیکه، دو نفری جا نمیشن
خب چرا یه تخت بزرگتر نمیخرن؟
- لابد پول ندارن دیگه
پس چرا اینا دوتا ماشین دارن، ما ماشین نداریم؟
- چون ماشین باعث آلودگی هوا میشه، ما نخریدیم عزیزم
آهان،
یعنی آدما نمیتونن همزمان دوتا کار خوب رو با هم انجام بدن؛ اون آقاهه و
خانومه که حجابشون رو رعایت میکنن، باعث آلودگی هوا میشن، شما و مامان
که باعث آلودگی هوا نمیشین حجابتون رو رعایت نمیکنین؛ درست گفتم بابایی؟
یعنی آدما نمیتونن همزمان دوتا کار خوب رو با هم انجام بدن؛ اون آقاهه و
خانومه که حجابشون رو رعایت میکنن، باعث آلودگی هوا میشن، شما و مامان
که باعث آلودگی هوا نمیشین حجابتون رو رعایت نمیکنین؛ درست گفتم بابایی؟
- آره دخترم، اصلا همین چیزیه که تو میگی، حالا میشه من فیلم ببینم؟
باشه،
ببین بابایی اما تحت تاثیر این فیلمها قرار نگیری بری ماشین بخریها، به
جاش برو به مامان یاد بده حجابشو موقع خواب رعایت کنه که تو اینقدر موقع
جواب دادن به سوالاتم خجالت نکشی! باشه باشه ؟!
اين روزا دختر و پسرها از عشق و دوستي هيچ نفعي نميبرند اونايي كه منفعت ميبرند: رستورانها ، كافي شاپ ها ، ايرانسل و همراه اولهببین بابایی اما تحت تاثیر این فیلمها قرار نگیری بری ماشین بخریها، به
جاش برو به مامان یاد بده حجابشو موقع خواب رعایت کنه که تو اینقدر موقع
جواب دادن به سوالاتم خجالت نکشی! باشه باشه ؟!
يعني اگه اون همه اشكي كه من پاي آهنگهاي داريوش ريختم، پاي دعاي كميل ريخته بودم، الآن يه برج شونصد طبقه تو بهشت داشتم واسه خودم!!!
از حیف نون می پرسن این شعر از کیه؟ “سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز” می گه نمی دونم یه راهنمایی بکنید… می گن اسم شاعر توی خود شعر هست. می گه: آهان فهمیدم، جواد نکونام!
حیف نون می ره کربلا، قبر مختار رو بغل می کنه می گه: “دمت گرم! عجب فیلمى بازى کردى!
چرا مردا عینک آفتابی میزنن ؟ . . .
۷% : بخاطر نور خورشید
۲۳% : بخاطر اینکه ظاهر باحالی داشته باشن
۷۰% : نمیخوان بقیه بدوونن دارن به کجا نگاه میکنن
سوالات رایج مربوط به موبایل:
سال ۷۶ : آنتن دهی ش چطوره؟
سال ۷۹ : چقدر شارژ نگه میداره؟
سال ۸۲ : دوربینم داره؟
سال ۸۵ : دوربینش چند مگا پیکسله؟
صداش چطوره؟
سال ۸۸ : تاچه؟یا از این معمولیاس؟
سال ۹۱ : اندرویده؟
. .
سال ۹۴ : هوشمنده؟ یا معمولیه؟
سال ۹۷ : اخلاقش چطوره؟!
سال ۱۴۰۰: درکت میکـنــه ؟! یا نه؟
سال ۱۴۰۳: به اندازۀ کافی بهت توجه میکنـه؟
یا میخوای باهاش به هم بزنی؟
والا…!
سر کوچه با دوستم وایساده بودم.
یه دخدره از روبرو میومد. مانتوش باز بود.
زیرش یه تاپ کوتاه پوشیده بود که نافش معلوم بود!
از کنارمون که رد شد دوستم بهش گفت نافتو دیدماااا
دخدره : خندید گفت: چشمت روشن
دوستم:[img]images/smi/s0 (43).gif[/img]
من:[img]images/smi/s0 (25).gif[/img]
ناف:[img]images/smi/s0 (45).gif[/img]
این بود آرمان های امام راحل؟؟؟
ﯾﻪ ﺑﺎﺭﻡ ﺯﻧﮓ ﺯﺩﻡ ﺧﻮﻧﻪ ﺩﻭﺱ ﺩﺧﺪﺭﻡ ﺑﺎﺑﺎﺵ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ ﻣﻨﻢ ﺍﻟﮑﯽ
ﮔﻔﺘﻢ ﻣﻨﺰﻝ ﺟﻌﻔﺮﯼ ﺍﻭﻣﺪ ﺯﺭﻧﮕﯽ ﮐﻨﻪ ﮔﻔﺖ ﺑﻔﺮﻣﺎﺋﯿﺪ من جعفری هستم ﮐﺎﺭی
ﺩﺍﺷﺘﯿﺪ ؟ !!
ﮔﻔﺘﻢ ﻣﺮﺗﯿﮑﻪ ﺩﯾﻮﺙ ﮔﻮﻩ ﻣﯿﺨﻮﺭﯼ ﭘﻮﻝ ﻧﺪﺍﺭﯼ ﺗﻮﺣﺴﺎﺑﺖ ﭼﮏ
ﻣﯿﮑﺸﯽ ﯾﺎ ﺗﺎﻇﻬﺮ ﭘﻮﻝ ﻣﯿﺮﯾﺰﯼ ﺣﺴﺎﺏ ﯾﺎﺩﻫﻨﺘــــــﻮ ﺳﺮﻭﯾﺲ ﻣﯿﮑﻨﻢ...
ﻣﺎﻣﻮﺭ ﻣﯿﺎﺭﻡ ﺟﻠﺒﺖ ﻣﯿﮑﻨﻢ
ﻫﻤﯿﻨﺠﻮﺭﯼ ﮐﻪ ﺩﺍﺩ ﻣﯿﺰﺩﻡ ﺩﯾﺪﻡ ﻣﯿﮕﻪ ﻋﺎﻗﺎ ﺑﺨﺪﺍ ﺣﻮﺍﺳﻢ ﻧﺒﻮﺩ ،
ﺍﺷﺘﺒﺎ ﮔﺮﻓﺘﯿﺪ ﻣﻨﺰﻝ ﺟﻌﻔﺮﯼ ﻧﯿﺲ ﯾﻬﻮ ﮔﻮﺷﯿﻮ ﻗﻄﻊ
ﮐﺮﺩ [img]images/smi/s0 (45).gif[/img]
ﺑﯿﺨﻮﺩ ﻧﯿﺲ ﻣﯿﮕﻦ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺩﻓﺎﻉ ﺣﻤﻠﺲ [img]images/smi/s0 (24).gif[/img]
دیشب یه پشه اومد روم نشست..گفت عزیزم نیشت بزنم؟
گفتم نه ممنون
گفت خواهش میکنم و رفت!
پشه ها چه با ادب شدن!
روحانی مچکریم!!!
شاید باورتون نشه!
مدتیه که شارژ گوشیم تموم نمیشه!
روحانی مچکریم!
لب پنجره نشسته بودم..
یهو دیدم یه هلیکوپتر اومد بالای ساختمونمون
و یه مامور نیروی انتظامی با عملیات راپل اومد رو پشت بوم،
دیش ماهواره مونو تنظیم کرد و رفت!
روحانی مچکریم!
آقا ما مهد کودک بودیم، داشتیم توی حیاط بازی میکردیم. یه دختره رفت دستشویی...
بعد از دقایقی... خاااااااانوووووم! بیا بشورم!!
ما-[img]images/smi/s0 (25).gif[/img][img]images/smi/s0 (25).gif[/img][img]images/smi/s0 (25).gif[/img]
مربی مهد [img]images/smi/s0 (66).gif[/img]
یه بابا بزرگ دارم خیلی پول دوسته..
یه بار سر نماز بود'تا گفتم این ۱۰تومنی مال کیه؟
یهو نمازشو با صدای بلند خوند..
بعد دیدم اگه حرکتی نکنم ممکنه نمازشو قطع کنه..
رفتم گذاشتم رو جا نمازش تا آرامش گرفت..
بعد نمازش بهش گفتم مال خودم بود باهات شوخی کردم..