در همان اطراف در حال گردش بود که ناگهان معلم ریاضی اش را میبیند که با عجله در حال رفتن به مدرسه با ماشینش است! او اصلا به روی خودش نمی آورد ولی ناگهان ماشین معلم ریاضی می ایستد! معلم ریاضی سرش را از پنجره بیرون آورده و به امیر میگوید: امیرخان اینجا چکار میکنی؟! پاشو بیا با هم بریم مدرسه! عرق شرم از امیر سرازیر میشود و...
داستان همو کامل کنیم، این داستان: پایان نامه درس تاریخ
|
|
موضوعهای مشابه… | |||||
موضوع | نویسنده | پاسخ | بازدید | آخرین ارسال | |
داستان-چگونه والدین را برای خریدPS4راضی کنیم؟ | Rise of Duty | 70 | 58,373 |
05-12-2022, 06:13 AM آخرین ارسال: samawahm106 |
|
(داستان)راضی کردن خانواده برای خرید پلی فور | sepehrssd | 4 | 1,903 |
08-26-2019, 09:02 PM آخرین ارسال: White Beard |
|
داستان گاد آف وار ۲۰۱۸ | AtabakT | 0 | 1,704 |
10-16-2018, 08:55 PM آخرین ارسال: AtabakT |
|
داستان رویای یک سرمربی | Origami2008 | 0 | 1,529 |
08-09-2018, 10:59 AM آخرین ارسال: Origami2008 |
|
[داستان] شوالیه تاریکی | Darkmax204 | 2 | 2,203 |
08-09-2018, 03:32 AM آخرین ارسال: White Beard |
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان