11-07-2015, 08:45 PM
یه زن میانسال میاد بیرون: قاسم!! آقا قاسم کجایی؟؟ قاااسم!!!!
زن که میخواست بره به سمت حیاط میبینه که یه سوییچ افتاده روی زمین.
خم میشه و سوییچ رو برمیداره و باخودش میگه: این دیگه چیه. ما که ماشین نداریم. در حالی که عرق سردی روی پیشونی امیر نشسته از کنار امیر رد میشه و اونو نمیبینه و وارد حیاط میشه و ...
زن که میخواست بره به سمت حیاط میبینه که یه سوییچ افتاده روی زمین.
خم میشه و سوییچ رو برمیداره و باخودش میگه: این دیگه چیه. ما که ماشین نداریم. در حالی که عرق سردی روی پیشونی امیر نشسته از کنار امیر رد میشه و اونو نمیبینه و وارد حیاط میشه و ...