(06-03-2013, 04:15 PM)'joker007' نوشته است: خب سلام. سلام
می خوام سوال های متفاوت تر بپرسم. اختیار دارید هرچه دل تنگت می خواهد بپرس
از مرگ می ترسی؟ من که می ترسم و نمیشه دروغ گفت. هممون توی این دوره زیاد گناه کردیم مگه نه؟ راسش جواب من با مال تو متفاوت است. فکر نکن همینجوری می گم. من هیچ ترسی از مرگ ندارم همین الانم بگم که قراره فردا بمیری این حس رو دارم[img]images/smi/s0 (43).gif[/img]
زندگیت مثل من بر خلاف آرزوها گذشته؟ حداقل از 4-5 سالگی که زندگی رو به یاد میارم برای من به این شکل بوده، شما چطور؟ آره خیلی آرزو ها بود که هیچموقع بهش نرسیدم. خیلی آرزو هاست که الان تو هاله ای از ابهامه که بهش می رسم یا نه. چند روز پیش پشت یه پراید یه جمله ی جالبی رو نوشته بود. نوشته بود :«خدایا از گناهانم بگذر همانطور که از آرزوهایم گذشتی» خود به خودی شروع کردم به اشک ریختن.
تصورت از مرگ چیه؟ مثل همیشه یه موجود کلاه دار میاد سراغت؟ مرگ واسه من تعریف شده است. من بچگی خیلی از مرگ می ترسیدم نه فقط مرگ خودم حتی مرگ عزیزانم هم کابوس شب های من بود. ولی الان که چشم یه کم باز شده میبینم نه این خبرا نیست. مرگ حق هر آدمیه. من هیچموقع از حقم نمیگذرم.
من به تاریخ علاقه مندم. به نظرت اگر یزگرد سوم از سپاه سعد ابن ابی وقاص شکست نمی خورد ایران چه وضعیتی پیدا میکرد؟تاریخ ایران پر از اشتباهات و رسوایی های و ظلم و فساده. اتفاق نیافتادن تک تک اونها ممکن باعث نشه الان تو وضعی که هستیم باشیم. به نظر من هم اگه به جای عربها خودمون واسه سرزمینمون تصمیم می گرفتیم اینجوری نبود. تو حمله ی مغولها، تو حمله ی عربا، رسوایی هایی شاهان صفوی. بی عرضگی های شاهان قاجار و اشتباهات بعدش که خودت می دونی باعث شد که الان دیگه خارجی ها ما رو سگ هم حساب نکنن
در غیر این صورت اگه طوفان شن، بالگردهای کارتر رو ساقط نمی کرد چی؟ زندگی ما فرق میکرد؟ فکر نمی کنم اتفاق خاصی میفتاد. آمریکا کشور قدرتمندیه حالا اون سانحه رو به خاطر یه اشتباه محاسباتی و فقط به خاطر اینکه زمین نشتسن فهمیدیم. از کجا معلومی سالانه صد ها هزار از این هواپیما ها یا سفینه های مخفی آمریکایی برای جاسوسی به این کشور میان و ما حتی روحمون هم خبردار نمیشه
اینا سوال های30 یا 30 نیست بلکه فقط میخوام نظرتو در مورد تفاوت زندگی بدونم. ما نمی تونیم زمان رو عصر فعلی رو تغییر بدیم. درک می کنم
خب یه چند تا سوال معمولی:
یه عادتی که بعضی ها دارن اینه که مقاله رو روی کاغذ می نویسن و بعد تایپ میکنن، من که این جوری نیستم و بلافاصله چیزی که میخوام بنویسم رو جمله بندی میکنم و تایپ میکنم، شما چی جوری مقاله هات رو تکمیل می کنی؟ اول اینو بگم که خط من فوق العاده افتضاحه[img]images/smi/s0 (25).gif[/img] نمیدونم شاید دلیلش فرار کردن از مشق هایی بوده که تو دوران ابتدایی به ما می دادن که من همیشه یه راهی داشتم از زیرشون در برم. واسه همین من خیلی کم تو کاغذ می نویسم حتی تو دانشگاهم خودم اکثراً جزوه تکمیل نمی کنم و از منابع انگلیسی و سورس می خونم یا اگه لازم باشه از دوستام آخر ترم می گیرم. من حتی شعرها، داستان هام، نامه های اداری و ... تایپ می کنم. ترجمه هم که برام میارن تایپ می کنم. سرعت تایپم هم خیلی بالاست. یک صفحه معمولی فونت 14 word رو تو پنج الی شش دیقه تایپ می کنم.
بزرگترین شوکی که توی زندگی بهت وارد شد البته مربوط به خودت باشه. منظورم اینه که چند لحظه چیزی نشنوی و نتونی خودت رو نگه داری؟ یه شوک خیلی خیلی بزرگی حدود اردیبهشت سال 90 بهم وارد شد که هنوز اثراتش رو روی روح و روان خودم حس می کنم. اون شوک کلاً نقطه ی عطف زندگی من بود بعد از اونموقع من کل خلقیاتم و رفتار و علایق و سلیقه هام فرق کرد و همین یه دلیلی که من بیشتر به گیم رو آوردم همون بود
از گریه کردن خوشت میاد؟ به نظر من آدم رو سبک میکنه.گریه کردن رو خیلی دوست دارم. حتی اگه تو مواقعی که دلیلی هم ندارم دوست دارم شبا خوابیدنی گریه کنم و خودمو خالی کنم. خیلی آدمو آروم می کنه.
آدم اجتماعی ای هستی؟ سریع با جامعه ارتباط بر قرار میکنی؟آره خیلی. من هر جامعه ای برم سریع می تونم با همه ارتباط برقرار کنم. همه هم بعد از یه مدتی از من خوششون میاد و دوست دارن با من بیشتر در ارتباط باشن. ولی من دوست ندارم سرم زیاد شلوغ بشه و تو زندگیم تنها یک دوست خیلی صمیمی دارم که با اونم شاید هفته ای یه بار بیرون بریم یا گپ بزنیم
درصد گیمرهای دختر توی ایران کمه. اکثرا هم عناوین پلتفرمر یا سیمز رو بازی می کنن به چه سبکی علاقه داری؟ برای اطرافیانت عجیب نیست یه دختر دانشجو هنوز بازی میکنه؟ آره درسته. البته گیمرها هم درجاتی دارن. یکی مثل من یه گیمر هادرکوره و یکی دیگه فقط به قول شما سیمس یا انگری بیردز بازی می کنه. واسه خونواده و اطرافیان من هم اولش ممکن بود عجیب به نظر برسه ولی بعدش عادت شده. الان حتی بعضی مواقع با داداشم یا با مامانم هم میشینیم بعضی بازی ها رو با هم می زنیم. باورت نمیشه ریمن اوریجینز رو خانودادگی 4 نفری تموم کردیم[img]images/smi/s0 (25).gif[/img] خیلی لذت بخش بود به خاطر همین هم این بازی رو یکی از بهتری بازی هام در نظر گرفتم. ولی خوب چون الان متأسفانه سر اونا هم شلوغه خیلی کم پیش میاد بشینم با اونا بازی کنم و اغلب تنهام مگه اینکه دوستام بیان خونمون و باهم street fighter x tekkan dirt, گرید،دیرت، worms یا Trine 2 بازی کنیم
دیگه همین. موفق باشی
شما هم همینطور خیلی ممنون از سؤالای متفاوت و همینطوری خوبتون خیلی لذت بردم
(06-03-2013, 04:35 PM)'ERFAN007' نوشته است: سلام خوبی سلام مرسی شما خوبی؟
حیوون خونگی داری من که یه مینا ی طلایی دارم ندارم
بارسا یا ريال؟ تومن[img]images/smi/s0 (25).gif[/img]
آرزو ی تو؟موفقیت خودم و خونوادم
بد شانسی تو؟به دنیا اومدن تو ایران
تیزهوشان درس میخونی یا ن م و ن ه د و ل ت ی؟سراسری
تا بحال کسی را زدی لت و پاره پور کنی؟من که پسر خالمو از پنجره آویزون میکنم[img]images/smi/s0 (45).gif[/img]فعلاً فرصتش پیش نیومده ولی مثل اینکه بعضی ها هستن که تنشون یه کم میخاره[img]images/smi/s0 (25).gif[/img]
خداحافظ
خدانگهدار