10-06-2017, 12:52 AM
[font=MITahoma, Tahoma]عنوان داستان:شوالیه تاریکی | Dark knight [/font]
سبک داستان:اول شخص,مرموز,اکشن
نویسنده:DarkMax204
____
سلام گیمر های عزیز
خوش اومدید به این داستان
این اولین داستان من توی این انجمن هست (اولین داستانم نیست.تجربه نویسندگی رو داشتم توی یک انجمن دیگه)
بی مقدمه میریم سراغ مقدمه داستان ( :| )
مقدمه :
من خودم روی توی یک محیق نورانی دیدم
یک لحظه بعد از یک دروازه پرت شدم بیرون
زمین خیلی گرم بود
دور و برم رو نگاه کردم..همش آتیش بود.
من داشتم با خودم فکر می کردم که اینجا کجاست
به سختی بلند شدم, خیلی خسته بودم.هیچ انرژی ای نداشتم..تمام بدنم درد می کرد..
به سختی داشتم راه می رفتم
به کجا؟.معلوم نیست
فقط همینطوری میرفتم..هوا خیلی گرم بود
کل نور اون مکان از آتیش بود..
بالای سرم رو هم نگاه کردم
مثل زمین همش از سنگ بود..ولی مثل سنگ های معمولی نبود.رنگش یکم قرمز بود.
من در ذهن خودم : اینجا دیگه کجاست؟!...ممکنه داخل یه غار باشم..یا شایدم. شاید... نه نه!,این امکان نداره!!.....
_____________
خب.امیدوارم انقدر کنجکاو شده باشید که منتظر قسمت اول باشید
dark.max204@gmail.com
اگر واقعا پرو هستید بجای مسخره کردن نوب ها به آن ها کمک کنید